eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست جای قرآن که به زیر سمِ مرکب ها نیست پیرُهن از تنِ بی سر شده در آوردند بی کفن در وسط دشت رهایش کردند حرمت مهریه مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟ پای خود را زلبان پسرم بر دارید شاعر:
مصائب کربلا از زبان امام رضا(ع) خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان انگار بغض کرده و تب دارد آسمان گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...» وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا... نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که- با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟! میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع) فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه! چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان! شاعر:
امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میان سینه‌ام این دردِ بی امان اُفتاد به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد چنان به سینه‌ی خود چنگ می زنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده‌ام به سرِ خود عبا و می‌گویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد بیا جواد که از زخمِ زهر می‌پیچد شبیه عمه‌اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد به رویِ ناقه‌ی عریان نشسته،خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد که زجر آمد و چشمش به نیمه‌جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و به هر دو گونه‌ی زهرا ترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد   به کاروان نرسیده نفس نفس می زد به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد   دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم ما چه رحمت هایی از آقای رحمت دیده ایم بیشتر نام تو روی بچه های ماست چون بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده ایم چشم تو اسلام شد ما نیز تسلیمش شدیم در نگاه تو کرامت بی نهایت دیده ایم از یهودی ها عیادت کردی ازماهم بکن با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیده ایم تو امینی پس دل ماهم امانت پیش تو سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده ایم سیرمان کن باهمان یک تکه نان سفره ات از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیده ایم سیزده خورشید دیگر جلوه خورشید توست مصطفی را ماهمه در چند نوبت دیده ایم اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی یاعلی از شما جز گفتن از حیدر به ندرت دیده ایم دختر مظلومه ات امشب سه جا دارد عزا او مصیبت دیده پس ماهم مصیبت دیده ایم
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم بر او محبت می کند پیغمبر اکرم ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم با دست خود مزد تمام سینه زن ها را امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم ! سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟ فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله آتش مجسم می شود بعد از رسول الله روزی صحن پاک چشم مادر سادات باران نم نم می شود بعد از رسول الله مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله حتی بلای جان زهرای عزادارش مسمار در هم می شود بعد از رسول الله تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله خورشید روی حضرت حوریه تاریک از سیلی محکم می شود بعد از رسول الله دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا قحطی آدم می شود بعد از رسول الله پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را هی از تنش کم می شود بعد از رسول الله سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد افسوس درهم می شود بعد از رسول الله بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💠💠 🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 سبک تک - شور امام رضا علیه السلام بند🌹 اسم زیباتو میگم وقتی که دل پریشونه این شبا دل زائره شما توی خراسونه اینقده که آقاجون مهربون و با کرمی مرغ دل از کرمت هر روز و هر شب میخونه میخری نوکراتو امام رضا چه خوب و بد از دره خونت آقا نمیکنی کسی رو رد مریضا رو آقاجون میدی شفا با یک نگاه بی پناها رو آقا تو حرمت میدی پناه 📿 بأبی أنت و أمی یا رضا السلطان 📿 بند🌹🌹 من گدای تواَم و تو شاه کلّ عالمین میخونم نفس‌ نفس به عشق تو با شور و شین وقتی که به پنجره فولاده تو زُل میزنم از تو صحن انقلاب دل میره بین الحرمین ضامن آهو دل سیاهمو جلا بده جای مُزد نوکری بهم یه کربلا بده قسَمت میدم به دستای یل اُمّ بنین منو راهی کن حرم پیاده روز اربعین 📿 بأبی أنت و أمی یا رضا السلطان 📿 «التماس دعای خیر» 🖋 ١ ٢ 💠💠 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💠💠 🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 سبک واحد شلاقی حضرت امام رضا علیه السلام بند🌹 برای من فرقی نداره مشهد تو با کربلا دار و ندارمو میذارم خرج زیارت شما میخونم از راه دور امشب تو حلقه ی سینه زنات وَ صلی الله علیکَ یا علی ابن الموسی الرضا هر نفس شعارمی، ذکر استغفارمی بی خیال عالمم وقتی که تو یارمی زنده ام من با دمت، غرق موج کرمت گردنم رو میذارم زیر شمشیر غمت 📿 السلطان ابالحسن 📿 بند🌹🌹 میلرزونه ارض و سماء رو صوت خوش نقاره هات خیلی میچسبه شب جمعه زیارت صحن و سرات یقین دارم آخر این راه میمیریم زیر پای تو که مادرم از روز اول منو کرده نذر چشات غرق در تلاطمم، بین نوکرات گمم آواره ی مشهد و پس کوچه های قمم این منِ بی سر و پا، لبریز جرم و خطا حک کردم روی بدن یا غریب الغربا 📿 السلطان ابالحسن 📿 بند🌹🌹🌹 دلبسته ی بیرق سبز و گنبد دوّار توام با مدد معصومه خاتون ذاکر دربار توام بازار عشق تو شلوغ و دنیای بی تو کساده سلطان مُلک طوس یه عمره که من گرفتار توام دین و دنیای منی، شور شب های منی میبالم به عالمین که تو آقای منی هر دمم بیاد تو، با اذن جواد تو کربلا میگیرم از پنجره فولاد تو 📿 السلطان ابالحسن 📿 «التماس دعای خیر» 🖋 💠💠 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
4_5868668735165834542.mp3
838.1K
تو وضع موجود باهمه وجود،بمون پای حجابت تو هم مث همسر حیدر دفاع کن از امامت همسری که رو گرفت از کور مادرزاد راه جنگیدنِ با نفسو نشون داد توی هر شرایطی با دل پر درد به زمین خورد چادر از سرش نیفتاد حجابش حجاب فاطمست،این اعتقاد یه خادمه ست خیلی حجابش مقدسه،چون قداستش به فاطمست با اعتقادم،لبیک یا فاطمه س۳ نگاه عباس تو علقمه،به خیمه گاه زینبه آخه می‌دونه چی میگذره روی دلش یه ماتمه شده فکر کنی حسین ع لحظه‌ی آخر چی بهش گذشت که بود تو فکر خواهر خواهری که سایشو هیچکس ندیده بی حسین به آخر راهش رسیده تا جون داری تو نفس بزن،یک لحظه چادر رو پس نزن تو از تبار عقیله ای،دشمن عفت رو پس بزن با اعتقادم،لبیک یا فاطمه س۳ ✍️ قرائتی @babollharam
از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد توحید روضه خوان شد، کوثر به گریه افتاد از داغ زهرِ آن دو ملعونه، جسم احمد‌‌‌... می سوخت آن چنان که بستر به گریه افتاد وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر" جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش می سوخت آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش... آن قدر ناله سر داد، تا در به گریه افتاد بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد روز دهم شد و شمر آمد میان مقتل آن قدر ضربه زد که خنجر به گریه افتاد با قد خم رسید و در بین قتلگه دید... فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..." تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد شاعر:
حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامی گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستان خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است شاعر:
مداحی آنلاین - ای امام همه یا حسن مجتبی - حسین طاهری.mp3
3.77M
🔳 (ع) 🌴ای امام همه یا حسن مجتبی 🌴پسر فاطمه یا حسن مجتبی 🎤 👌 ‍ ‍ بخش هفتم شب شهادت امام حسن 7صفرسال98 نوحه خوانی حسین طاهری ═══🌿🌸🌿🌸🌿═══ ای امام همه یا حسن مجتبی پسر فاطمه یا حسن مجتبی ای دلت پر شرر پاره پاره جگر یاابن الزهرا4 ای به قربان آن طلعت چون ماه تو تو کریمی و ما سائل درگاه تو بده ای باوفا صدقه بر گدا یاابن الزهرا4 دم آخر به قلب پر بلا مبتلا گریه کردی به غم های شه کربلا بر حسین غریب شاه شیب الخضیب یا ابن الزهرا4 .
323.8K
زمزمه.واحد. شهادت امام حسن علیه السلام منم مظلوم بی قرینه غریب مشهور مدینه کشم آه غربت زسینه خدایا ۲ من از دنیا خیری ندیدم ز درد تنهایی بریدم ز هر کَس من طعنه شنیدم خدایا ۲ من شاهم ولی بی سپا هم بدون یارم ز غم ابر باران مو میبارم گره خورده کارم سنگ صبورم شد اه و ماتمم میان خانه بی یار و همدمم قاتل من شد در خانه محرمم من غریبـــــم. تنها و بی کَسم...گوشواره امان از غربت داد بیداد غم آن کوچه مانده دریاد به پیش چشمم مادر افتاد خدایا۲ هنوزم بین خاطرم هست به کوچه پستی راه ما بست به مادر زد او با کف دست خدایا۲ با سرعت حرامی چنان زد که مادر غش کرد رُخش شد پر از خون رُخ من شدزرد دلم شد پر از درد از این مصیبت قلب خدا گرفت جیغ کشیدم مادرم را گرفت که در گلویم دیگر صدا گرفت من غریبم تنها وبی کَسم غبارچادر را تکاندم به خانه مادر را کشاندم به خانه مادر را رساندم خدایا۲ به اشک ما، در کوچه خندید دیگر چشم مادر نمی دید تنم شد بید از ترس و لرزید خدایا۲ با قدرت به رخسار مادر گلی نیلی زد که از گوشه روسری خون آمد ندارد غمش حد علی ندیده آنچه که دیده ام من آن امام محنت کشیده ام شرح غم شد موی سپید ه ام من غریبم تنها و بی کَسم شاعر؛ مجتبی صمدی شهاب اسماعیل مهدی فخر @babollharam
بعد از تو سهمِ فاطمه آزار می شود این راهِ ظلم، بعد تو هموار می شود حرف از وداع می زنی و، سقفِ خانه ام با حرف هات، بر سرم آوار می شود ای دلخوشیِ فاطمه ناخوش مکن مرا دارد دلِ شکسته ی من زار می شود بسترنشینِ من به روی پا بلند شو افتاده ای و داغ تو غمبار می شود خیلی وخیم تر شده زخمِ دلم پدر پیشم بمان وگرنه شبم تار می شود بالا سرت نشسته ام و فکر می کنم آیا پس از تو فاطمه بیمار می شود؟ بابا تو را نداشته باشم چه می شود؟ مزد تو گفته ای در و دیوار می شود تو می روی و بعد تو این شهر کینه توز از دخترت همیشه طلبکار می شود تو می روی و بعدِ سه روز از نبودنت روضه شروع از نوکِ مسمار می شود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزال پیوسته - شهادت امام حسن علیه السلام خواهر می آید زینب دوباره با دلِ مضطر می آید مضطر می آید افتان و خیزان است چون مادر می آید بردار این تشت بیرون برو دلداده و دلبر می آید بیرون برو که... با شاهِ دین عبّاسِ نام آور می آید همدم نبودی مَحرم شدی امّا بدان مَحرم نبودی جز لطف و خوبی... چه دیده‌ای از من؟! جز اینها برمی آید!!! زهرِ تو کاری‌ست خون لخته‌ها از گوشه‌یِ لبهام جاری‌ست چشمم شده تار انگار از کوچه خودِ مادر می آید ای زهرِ کینه پیش از تو افتاده به جانِ من مدینه آتش بگیرد آن که گرفته شعله سوی در می آید در را شکستند دیدم خودم پهلوی مادر را شکستند اهلِ سقیفه پشتِ امیرِ بدر و خیبر را شکستند کوچه... چه ها کرد سیلی حسن را داغدارِ روضه‌ها کرد با ضربِ دستی آویزه‌های زیرِ معجر را شکستند آری هلائل دیدم گلِ یاسم لگد می کرد قاتل شش ماهه پر زد کشتند مادر را و حیدر را شکستند امّا برادر گریه نکن گریه فقط عصرِ عذاب است رأسِ تو بر نی بر دست‌وپای خواهرم زینب طناب است تن زیرِ سُمهاست آری دو دنیا بر سرِ طاها خراب است باور ندارم پای سرت در دستِ نامردی شراب است برعکسِ جعده آن کس که دارد معرفت بانو رباب است تا آخرِ عمر یادِ لبِ خشکِ تو زیرِ آفتاب است در روضه هایت طفلی که می‌خورده لگد انگار خواب‌است ذکرِ رقیّه ذکرِ حسن ذکرِ حسین و بوتراب است آخر می آید زینب بخوانش با دلِ مضطر می آید مهدیِ زهرا تیغِ تقاصِ خونِ گودال و خرابهَ‌ست
ز درد اندکِ خود، یاد غمهای تو می افتم ز شرمِ کوهِ غمهای تو بر پای تو می افتم غمِ ما و پریشانیِ تو! عیب از قیاسِ ماست چنین کاهی ز غم، گاهی به دریای تو می افتم نه آن مورم که از مُلکِ سلیمانی گریزانم من آن گَردم که بر گِردِ قدمهای تو می افتم ز هر کس خواستم امداد، خود نالان تر از من بود چه بهتر اینکه در دامانِ ماوای تو می افتم تو گفتی یادِ من باشید قدرِ جرعه ی آبی چقدر ای باوفا کم در تمنای تو می افتم تو را رنجانده ام از خویش، با انبوهِ عصیانم به هر غفلت، ز چشمانِ تماشای تو می افتم توقع کردی و من، بی توجه کارِ خود کردم اگر این است رفتارم، ز سودای تو می افتم بتو هر روز و شب، لبیک هایم را بدهکارم زبانم لال، اینسان از تولای تو می افتم ترا با اینهمه غم، باز تنها می گذارم من رَوَم گه، سوی خویش و از تسلای تو می افتم مرا تنهای بخود مگذار در تاریکیِ ایام ‌که من از طاعتِ امروز و فردای تو می افتم کنون ماهِ صفر را می گذارم پشتِ سر، اما چه دانم من، که دارم از قضایای تو می افتم □ □ □ میان کوچه های دردسر سازِ پریشانی بیاد کوچه ی پر دردِ غمهای تو می افتم صدای مادرت از کوچه می آید چرا، آقا در این ایام، یادِ لعنِ اعدای تو می افتم غمِ تو هیچ پایانی ندارد، هیچ شادی نیست مگر صبح فرج، روزی که در پای تو می افتم مرا هم با شهادت آشتی ده، یوسف زهرا خوش آنروزیکه، بی سر بر قدمهای تو می افتم شاعر:
دو دمه امام رضا علیه سلام بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست مزد ما کرب و بلاست کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست مزد ما کرب و بلاست - امام حسن (ع) - امام_رضا(ع) - امام_حسن(ع) - امام_رضا(ع) دودمه ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست فاطمه صاحب عزاست **** ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست   فاطمه صاحب عزاست ✍رضارسولی
4_5782898027811310304.mp3
1.33M
🎼 ☑️بند اول مدحی رسول الله (ص) یا زوج الخدیجه الکبری (س) یا سیدی یا ابالزهرا(س) صل علیک یا مولانا ..... ختم الانبیاءِ و المرسلین ادرکنی یا حضرت مصطفی(ص) یا ابوالقاسم ایهاالرسول(ص) بأَبی و أُمّی لک الفدا صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند دوم یا مصطفی(ص) بعد از رحلت شما آقا نشناختند حق تو رو مولا به دین تو شد جسارت ها .... گفتی کتاب الله وَ عترتی بی حرمتی ها کردن به ساحتت قرآنت رو کردن ورق ورق جسارت ها کردن به عترتت صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند سوم دم آخر تا اشکای دختر و دیدی روی دخترت رو بوسیدی دادی به فاطمه امیدی ..... میگفتی زهرا جان گریه نکن جون بابایی ای نور دو عین بعد من خیلی زود فاطمه جان به من ملحق میشی ام الحسین(ع) صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند چهارم همونایی که اسم تو رو می آوُردن نمک سفره تو میخوردن خیلی دخترت رو آزردن ..... خونه ی حیدر و آتیش زدن قوم نمرودی های خیره سر برا بیعت گرفتن از علی(ع) ثانی با لگد میکوبید به در صل الله علیک یا رسول(ع) ✍شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
ای بعد بابا مانده‌ ای تنهای تنها فريـاد غربت ميزني در بين غـم‌ هـا تنـهاترين سردار تـاريخ جهادي تـو بر قيام كربـلا رونـق نـهادي دارم بـه لـب اين زمـزمـه مولا حـــسن جــان حســن غريب فاطــمه مولا حســـن جــان از همســرت سم جفا نوشيده‌ ای تـو وقــت نمـتاز خود زره پوشيده‌ ای تـو قلب پر از زخم تـو كوهی درد دارد آن سينۀ پر غصه آهی سرد دارد خواهر كنار طشت خون گريان و زار اسـت اينجا مدينه باشد و غم بي‌شمار اسـت گشته جگر از سم کینه پاره پاره زينب بر اين احوال تـو دارد نظاره هنگام تشييع تـو حرمت را شكستند تابوت وجسم و هم كفن با تير بستند خاک بقيع خسته‌ ات زائر ندارد مـهدی بـه روی قـــبر تـو ســر مــيگذارد   بهترین اشعار روضه شهادت امام حسن مجتبی «ع» ******   سوزم از سـوز جگر درميـان خـانـه‌ ام هــمسرم زهـر جــفا كـرده در پيـمانه‌ ام مـن شمعـم و زينـب مـيشـود پروانه‌ ام جسـم مـن درآتش و حـاصـلش چشـم تـرم درد مـن را مـيخـرد نـاله‌ هاي خـواهرم آخـر مرا كشـته انتظار مـادرم يـا امـام مجتبي يا سـيدی مولا يا امـام مجـتبي قسـمتم گردیـده تا دشـمنـم يـارم شـده ديـدن روز عـدو هر دمی كـارم شـده طعنـه چـو تـیـری برقلب خون‌بارم شده چشم‌گریان حسيـــن روز و شب زارم شـــده اين بهار زندگــی چون شــب تـارم شـده اين طـشت غـرق خـــون يار و غم‌خوارم شـده  
60fbc1bd4680672c1ddce265_8952657537189020740.mp3
6.26M
علیه السلام « نشسته رو لبام لخته...» با نـــوای نشسته رو لبام لخته لخته پاره ي دل اي خدا مي ريزه از چشمام غربت چندين ساله كوچه ها مـــگه يادم ميره زخم روي صورت مادر مگه يادم ميره من بودم و يه گل پر پــر مگه يادم ميره خون آبه ي بال كبــــــــوتر مگه يادم ميره زخم روي صورت مـــــــادر ديگه راحت شدم از غـــم دنيــــــــــا راحت از ديدنِ قاتل زهــــــــــــــــرااااا مگه يادم ميره من بودم و يه گل پر پر مگه يادم ميره خون آبه ي بال كبــوتر مگه يادم می‌ره زخم روي صورت مــــــــادر نشسته رو لبام لخته لخته پاره ي دل اي خدا مي ريزه از چشمام غربت چندين ساله كوچه ها دم اخر دلم شعله ور تر مي شود از چشم ترم تو دستاي منه چادر خاكي زهرا مادرم ديگه اين كوچه ها شاهد نداره ديگه روي دلم غم نمياره مگه يادم ميره من بودم و كوچه ي غم ها مگه يادم ميره دستي سياه كه ميره بالا مگه يادم ميره روي زمين ناله ي زهراا مگه يادم ميره خون آبه بال كبوتر مگه يادم ميره زخم روي صورت مادر ای مادر مادر .
امام حسن کریم آل الله فدای غربتت بشم آقا تو رو از این زمونه سیرت کرد مصیبتای مادرت زهرا نمی ره یادت اون، که راهتونو بست میون کوچه ها ، غرور تو شکست یکم حیا نکرد ، اون مرد پست برات بمیرم که مادرت پیش نگاه تو زمین خورد ضربه ی محکم لگد چی سرش آورد چی سرش آورد آه ای مظلوم مدینه پشت در یه مادر سوخت خونه و زندگیه حیدر سوخت پیش نگاه زینب و کلثوم توو شعله ها چادر و معجر سوخت یه عده بی حیا ، آتیش به در زدن برای درده سر ، توو کوچه اومدن لگد زدن به در ، دق کرد حسن در شکسته توو اون شلوغی ها به روی مادر افتاد مادر پا به ماه ما یه گوشه جون داد یه گوشه جون داد آه وای مادر ضربه ی محکم لگد شر شد لحظه ی احتضار مادر شد توو رفت و آمدا به زیر پا یه طفل شیش ماهه چه پرپر شد توو اون برو بیا ، حیا نکردن و با ضربه های پا ، چه ها نکردن و یکی لگد زد و ، کُشت محسنو با ناله می‌گفت فضه بیا کمک که از نفس فتادم بچمو کشتن و بیا برس به دادم برس به دادم آه وای محسن
🏴سبک زمینه یا شور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم امام حسن و امام رضا علیهم السلام 🏴بند اول سراج المنیر رسول الله دستمو بگیر رسول الله دل به تو اسیر رسول الله شاهی من فقیر رسول الله ختم رسولانی/شمع فروزانی رهبر انس و جن/حامل قرآنی تو لیلی من مجنونم عشق تو شد قانونم من به شما مدیونم 《یا رسول الله،مولا》 🏴بند دوم معدن کرم حسن آقام شاه بی حرم حسن آقام سایه ی سرم حسن آقام هستی دلبرم حسن آقام کریم آل الله/یا سیدی مولا قمر مدینه،ای/حسن گل زهرا ما قطره تو دریایی عشق دل شیدایی زیباتر از زیبایی 《جانم حسن جان،آقام》 🏴بند سوم یا شمس الشموس رضا مولا انیس النفوس رضا مولا آقای رئوف رضا مولا شاه ارض طوس رضا مولا قبله ی ایرانی/تویی که سلطانی حج فقیران و/یار ضعیفانی تویی گل و من خارم از عشق تو بیمارم میدونی دوست دارم 《جانم رضا جان،آقام》 🙏️التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
شهادت 👇 آخر ماه صفر، اول ماتم شده است دیده‌ها پرگهر وسینه پرازغم شده است آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال! خون دل خوردن خورشید،مسلّم شده است آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است عرشیان، منتظر واقعه‌ای جان‌سوزند چشم قدسی نفسان،چشمهٔ زمزم شده است شب تودیع پیمبر، شهدا می‌گفتند: آه ازاین صبح قیامت،که مجسم شده است تاکه برچیده شد ازروی زمین سایهٔ وحی آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است مجتبی گلشنی از لاله به لب،کرد وداع داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود لاله،دل تنگ‌تر ازحجلهٔ ماتم شده است میهمانی،که خراسان شد ازاو باغ بهشت میزبان غم او عیسی مریم شده است ازهمان روز،که زد سکّه به نامش درطوس شب،پی کشتن خورشیدمصمم شده است تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول زهر در ساغر انگور فراهم شده است راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است پایتخت دل صاحب‌نظران است این‌جا مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است گر چه بسیار خطا دیده‌ای از ما، اما سایهٔ مهر تو،کی ازسرِ ما کم شده است؟ گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس! بازپیوند من وعشق تومحکم شده است. شاعر
دل سپردن به حسن شرط مسلمان شدن است بی سبب نیست صدای ضربانم حسن است بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم چارده قرن فقط از کرم او سخن است شک نکن دیر نباشد که ببیند همه دور تا دور ضریحش پُرِ از سینه زن است چه نیازی به بهشت است،که از روز ازل قبرِ خاکیِ حسن جنت الاعلی من است فاطمی خوی و علی روی،عجب آقایی! پس همین است حسن آینه ی پنج تن است آن چنان روز جمل دست به شمشیرش برد که بدانند شبیه پدرش صف شکن است آن همه تیر کفن نیز برایش نگذاشت پس حسن نیز به یک نوع دگر بی کفن است 🔸شاعر: ____________________
🚩(سبک صبح روز سه شنبه من)🚩 🏴بند اول: عمره من رو به پایانه کاره من روز و شب نالس قاتلم زهر همسر نیس قاتلم داغ چل سالس اون روزی مُردم تا حادثه ی تو اون کوچه رخ داد اون روزی مُردم تو کوچه تا مادرم ناله سر داد اون روزی مُردم که سیلی زد مادرم رو خاک افتاد بی هوا زد، شد گوش پاره اینقدر محکم، زد شکست یه دونه گوشواره😭 ای وای مادرم، مظلومه زهرا بند دوم: کاش برم زودتر از دنیا عمری بود کوچه کابوسم خیلی حرفه که یک نامرد دست بلند کرد رو ناموسم اون روزی مُردم که میگرفت روشو از باغبون یاس اون روزی مُردم که میدیدم بابامو خیلی تنهاس اون روزی مُردم که فهمیدم عمر گل خیلی کوتاس پر کشید و، رفت از پیشم رفت و بعد از، رفتنش منو زد آتیشم ای وای مادرم، مظلومه زهرا 📝: (طاها تحقیقی)
🏴بند اول: همش جلوی چشاش خاطره های اون دره همش غم تو دلش، غم کوچه و مادره صورت مادر نیلی از درده خونه بی مادر، ساکت و سرده (وای وای وای ۲) بازوی مادرش رو حرومیا شکستن جلوی چشم مادر دست باباشو بستن رو خاک کوچه میدید، فاطمه رفته از هوش میدید که زخمه ابروش، میدید شکسته پهلوش آه و واویلا آه از این دنیا 🏴بند دوم: شد از بی وفاییه، جعده ی لعین نیمه جون برا غربت حسن میسوزه دل آسمون لخته های خون مونده روی لب کاش نبینه این صحنه رو زینب (وای وای وای ۲) با زهر تلخ کینه رنگ رخش پریده تو خونه ی خودش هم یه روز خوش ندیده رو خاک سرد حجره، بال و پرش رو بستن حرمت مجتبی رو نانجیبا شکستن آه و واویلا آه از این دنیا 🏴بند سوم: اگه مونده تو گلوش بغض غربت فاطمه هنوز چشم آرزوش سمت غیرت قاسمه از عسل پر کرد جام لب ها رو زنده کرد اون باز نام بابا رو (وای وای وای ۲) فدایی عمو شد جوونی جوونش مدافع حرم شد با قطره های خونش نبود اگه تو میدون نکرد اگه یه کاری قاسم به جای بابا اومد برای یاری آه و واویلا آه از این دنیا 🎵ملودی: (یاحسین) 📝شعر: