زینبم من بنتِ؛ کوثر و حیدر
زیر و رو کردم من کوفه را یک سر
کاخ ملعون با یک؛ تشرم لرزید
با علی یک روحیم در تا پیکر
ذوالفقار حیدر رو بستهام کمرم
چادرم در واقع شد زره و سپرم
دستمالی زردی که ارثیهی علیه
بستهام با یاد علی به دور سرم
زنده کردم بازم هیبت حیدر رو
به جای معجر دادم علی اکبر رو
بشنوه هر چه یهودی تو دنیا هست
پدر من انداخته درب خیبر و
اعلایی عقیله ؛ والایی عقیله
آیینهی روی خود زهرایی عقیله
یکتایی عقیله ؛ حلمایی عقیله
آرام دل حضرت سقایی عقیله
یازینب یازینب..
مثل ابراهیم بت شکنه؛ زینب
از علی دائم دم میزنه؛ زینب
تا قدم بر میداره توی کوفه
هم حسین و هم حسنه زینب
همه دیدن حیدر دوباره شد زنده
اسکتو گفت و کل شام لرزونده
بعد خطبه ثابت شد به همه دنیا
عالمی سرباز و زینبِ فرمانده
جبل الصبری این بانوی بی مانند
حرز یا زهرا واسش شده بازو بند
کوفه تا کاخ شام چهل تا منزل بود
بنت حیدر درب چهل تا خیبر کند
اعلایی عقیله ؛ والایی عقیله
آیینهی روی خود زهرایی عقیله
یکتایی عقیله ؛ حلمایی عقیله
آرام دل حضرت سقایی عقیله
یازینب یازینب...
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حسین_ستوده
@babollharam
#ولادت_حضرت_زینب_س
اکثر اوقات دختر مثل مادر می شود
ارث مادر عاقبت از آنِ دختر می شود
حضرت زهرا اگر انسیة الحورا بود
دختر از این حیث با مادر برابر می شود
عطر یاس و بوی سیب آمیخته با نام او
با حضورش خانه ی حیدر معطر می شود
از دو دریا لؤلؤ و مرجان فقط حاصل نشد
آبشار صبر را سرچشمه کوثر می شود
نام زینب تا گره خوردست با نام حسین
عشق تفسیری از این خواهر برادر می شود
شمه ای از داستان عشق شور انگیزشان
از همه افسانه های عاشقی سر می شود
احسن الحال همه عشاق با امضای اوست
او بخواهد کربلای ما مقدر می شود
ذوالبیان ارثیه ی بابا برای دختر است
با همین ارثیه او در کوفه حیدر میشود
در دفاعِ از حرم عباس درسی داده است
نیزه میگوید فقط این کار با سر می شود
تار و پود چادر مادر اگر خاکی شده
سهم دختر نقش آتش روی معجر می شود
آخر هر روضه و مدحی که از دختر شده
یاد مادر میکنند و صحبت از در می شود
#سید_حسن_رستگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#هفته_بسیج
صحبتِ بسیج آمد، در مثل بسیجی کیست؟!
هفته بسیج است و، در عمل بسیجی کیست؟!
لشکری که پیوسته، مخلصِ خدا باشد
در میانِ ما مردم، جلوه اَش کجا باشد
هر کجا که دیدی یک، شیعه ی تنوری را
مستحقِ تکریم است، اینچنین صبوری را
نه ز شعله میترسد، نه ز اِبتلایی سخت
هر چه امتحان باشد، سر برآورَد خوشبخت
رهروانِ زهرایی، تشنه ی بلا هستند
شیعیانِ مولایی، مردِ اِبتلا هستند
هر که دردِ دین دارد، دِینِ دین ادا باید
همچو چارده معصوم، جانِ خود فدا باید
واجب است بر هر کس، جستجوی این مطلب...
قصه ی ولایت را، چیست صَعبِ مستصعب؟
هر که دردِ دین دارد، بهرِ دین کفایت نیست
دردِ دین به تنهایی، حامیِ ولایت نیست
بی بصیرتی در دین، هست عینِ بی دینی
عبرت از خوارج را، هان مگر نمیبینی!؟
هر که گیرد از تاریخ، درسِ عبرت و غیرت
در اَدای تکلیفِ خود، نمیکند حیرت
عده ای شده مقبول، عده ای زِ ایمان رَد
عده ای خواصِ خوب، عده ای خواصِ بد
کارِ دین و قرآن چیست، غیرِ نصرت افزایی؟
کارِ دینمداران نیست، جز بصیرت افزایی
هر که در دلش عشقِ یاریِ ولی دارد
الگوی فراوان در، لشکرِ علی دارد
با زبانِ گویایش، هر که همچو عمار است
فتنه را کند نابود، فتنه گر از او خار است
همچو مالک اشتر، هر که هست در میدان
میکِشد به رسوایی، طرحِ نیزه و قرآن
هر که همچو مقداد است، در ولایتش محکم
روزِ امتحانی سخت، با علی شود مَحرم
هر که همچو سلمان پا، در رهِ علی بگذاشت
نسلی از سلیمانی، در پیِ ولی بگذاشت
هر کسی ابوذر وار، از علی کند صحبت
عاقبت شود تبعید، در دیاری از محنت!
همچو میثم تمار، هر که گوید از مولا
عاقبت کِشد بر دار، کارِ عشقِ او بالا
هر که همچنان جُندب، بی هَراس می جنگد
روزِ یاری مولا، پای او نمی لَنگد
هر کسی که جابر وار، طعنِ مجتبی گوید
روزِ وصل، نابینا راهِ کربلا پوید
هر که همچنان مختار، نقدِ مجتبا دارد
بعدِ یومِ عاشورا، میلِ کربلا دارد!!!
گاه مردِ میدانی، میرَمَد ز قربانگاه
بعدِ کشتنِ مولا، تازه میشود خونخواه
خطّ خوبها گاه از، یکدگر جدا گردند
گاه مومنین دور از، اهلِ کربلا گردند
هر که مستِ دنیا شد، میگریزد از میقات
یا چو جابرِ جُعفی، یا چو هَرثمه، هیهات!!!
پس پناه باید برد، بر امامِ عاشورا
وَرنه همنشین گردیم، در سقیفه با شورا
آخرالزمان است و، شعله در کفِ دست است
با ولیِ حق هر دم، اِلتزامِ پیوست است
گوشِ ما به فرمانِ لحظه لحظه ی آقاست
گوشِ او به فرمانِ شخصِ زاده زهراست
#حاج_محمود_ژولیده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
گریهی عشاق برای هم است
سینهشان تنگِ صدای هم است
آنچه دلِ ایل مرا میبَرَد
گیسویِ در باد رهایِ هم است
عاشق و معشوق یکی میشوند
عشق در این بزم بجایِ همه است
هرچه که دارند به هم میدهند
هرچه که دارند به پای هم است
یک شبه تا قرب تو را میبَرَد
عشق پَرِ قرب خدای همه است
عشق اگر نغمهی روز و شب است
هرچه که دارد همه از زینب است
بر تنِ این دشت که باران نشست
نور دمید و تبِ طوفان نشست
تا به ابد هیچ پشیمان نشد
آنکه سر راهِ کریمان نشست
دید که در پای علی عاشقیم
بر سرِ ما مرغِ سلیمان نشست
راه نشان داد و دلم پر گرفت
رفت نجف گوشهی ایوان نشست
مژدهی جبریل چه بود از شعف
حمدِ خدا بر لبِ سلطان نشست
گفت که پیغمبرِ عشق آمده
حضرتِ زهرای دمشق آمده
اینکه شده خاک تو از احترام
قامت عشق است علیهالسلام
گرچه ندیدند تو و سایهات
سایهی تو بر سرِ ما مستدام
ملتفتِ بابِ تو پیغمبران
ملتمس نافلههایت امام
مجمع انوارِ جلال و جمال
جلوهی ذاتیِ خدا را تمام
خادمِ تو حضرت بابالحسین
چادرِ تو زینتِ بیت الحرام
مُلک و مَلک مات خروشِ تو است
بیرقِ عباس به دوش تو است
پیش پرت سِیرِ سماوات هیچ
بین دلت جز حرم ذات هیچ
پیش نمازِ شبِ خاکیِ تو
هرچه که طامات و عبادات هیچ
پیش تو و هدیهی قربانیات
خیریه و خدمت و خیرات هیچ
آنهمه طوفان که ندیده است نوح
پیشِ قد عمهی سادات هیچ
هرچه که غم دیده زمین و زمان
پایِ غمِ پیر خرابات هیچ
آمدهای کوفه پشیمان کنی
شام به یک صاعقه ویران کنی
نامِ تو را ای دلِ دریا سرشت
در وسط معرکه باید نوشت
حضرت زهرایِ پس از فاطمه
ای نفست بیت علی را بهشت
زندهی تو هفت حرم های ما
خاک درت مسجد و دیر و کنشت
هم حرمت هم حرم کربلا
ساخته شد از دلِ ما خشت خشت
من بفدای قلم شاعری
آنکه از الطاف نگاهت نوشت:
"خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بُوَد در برِ دُختِ علی
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را نتوان دست بست"
تا که نیافتد به رویت آفتاب
بر سر نیزه سر عباس هست
بر جگرت قبل حسینت زدند
آنهمه تیغی که به یکجا نشست
قطرهی خونی که به دوشت چکید
از سرِ بر نیزه ، دلت را گسست
تا به ابد بر سر خود میزند
چوبهی محمل که سرت را شکست
سنگ از این ، چوب از آن خوردهای
جای همه زخم زبان خوردهای
* دوبیت از استاد موسوی گرمارودی
(حسن لطفی ۴۰۰/۰۹/۱۹)
#حسن_لطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
کتیبه و پرچم باب الحرم
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ای که نور حقّی و لالۀ باغ احمدی
گل یاس فاطمه خوش آمدی خوش آمدی
ای شرف دین و مذهب یا زینب
جلوۀ زیبای مکتب یا زینب
به آل طه ذکر لب یا زینب
هستیِ بابا یا زینب یا زینب
یا زینب یا زینب(3)سیدتی گل زهرا
ای دل فاطمیات گشته گرفتار حسین
کردهای دیدۀ خود باز به رخسار حسین
گل بهار ثارالله یا زینب
ای بی قرار ثارالله یا زینب
یگانه یار ثارالله یا زینب
دار و ندار ثارالله یا زینب
یا زینب یا زینب(3)سیدتی گل زهرا
دل بیمار من از لطف خدا شفا گرفت
به دعای زینبی برات کربلا گرفت
قسم به روز عاشورا یا زینب
دعا کن ای دخت زهرا یا زینب
کرببلایی شویم ما یا زینب
چو (همّت و جهان آرا) یا زینب
یا زینب یا زینب(3)سیّدتی گل زهرا
#امیر_عباسی
#مجید_طاهری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
کتیبه و پرچم باب الحرم
#مدح_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
قافلۀ شادی در ماه جمادی
با شعف میرسد جانب این وادی
یا زینب یا زینب(2)
صَلّ عَلَی الزّینَب، وَ قلبِهِ الصَّبور
از مقدمش عالم میشود غرق نور
یا زینب یا زینب(2)
اُختُ الحسَینست و اُختُ الولایش خوان
«اَلّذینَ صَدَقوا» میگوید قرآن
یا زینب یا زینب(2)
امینة اللهی در دین مصطفی
زین اب هستی و ثانیة الزهرا
یا زینب یا زینب(2)
شکرِ الهی را بی پایان میدانی
«ما رَأیتُ اِلا جَمیلا» میخوانی
یا زینب یا زینب(2)
«عالِمَۀٌ غَیرَ مُعَلِّمَه» زینب
«فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهِّمَه» زینب
یا زینب یا زینب(2)
عقیلۀ بنی هاشم دانائیاش
صدیقۀ صُغری باشد والائیاش
یا زینب یا زینب(2)
وَلیَةُ اللهِ الرّاضیَه بِالقَضا
صابِرةُ البَلوی فی یَومِ العاشورا
یا زینب یا زینب(2)
«مِن غَیرِ جَزَعٍ وَ لا شَکوی» زینب
در بحر معرفت بی منتهی زینب
یا زینب یا زینب(2)
شَریکةُ الحُسَین شریفةُ الوُجود
در مواساتی و دائماً در سجود
یا زینب یا زینب(2)
#مجیدطاهری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مدح_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
صـــبر مبهوت زیرِ لب می گفت :
مگر این زن چه طاقتـــی دارد ؟
صـــبرِ ایّـــوب جـــایِ خود ، امّا
صـــبرِ زینـــب حکایتــــی دارد
صـــبرِ او اشکِ ناتوانـــی نیست
صـــبرِ او ذوالفقــارِ در بند است
گـــاه با صـــبر ، گـــاه با خــطبه
تیـــغِ او در نیـــام بُـــرندّه است
خسته بال و شکسته قامت نیست
اسوه ی صبر و بی همــاورد است
چوبِ محمل شکسته است ولــی
خَم به ابــرویِ خود نیاورده است
کربـــلا هر کجا بـــلا می ریخت
صـــبرِ زینب به چشــــم می آمد
آن طـــرف کـــاخِ ظلم می لرزید
تا که چشمش به خشــم می آمد
مثلِ بـابـا چو شـــیر می غُرّیـــد
مثلِ مادر حجابی از شـب داشت
کــربـــلا زنــده مانـــد در تاریـــخ
چون کنارش حسین ، زینب داشت
حلقه ی اشــــکِ دورِ چشمانش
حلقه هایِ غمِ اســــارت نیست
این اسارت شـــروعِ آزادی است
این اسارت کم از شهادت نیست
این زن آموزگــــارِ تاریــخ است
هم کــــلامِ ســـتم نخواهــد شد
دختــرِ خطبه هـــایِ بی پایـــان
خطبه اش خرجِ غم نخواهد شد
کشتـــیِ صــبر و استقامــــت را
مرد و مردانــه او به جریـان برد
کــربــلا با حسیــــن شــد آغـــاز
خواهــرش کــار را به پایـان بر
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازه ی تو
واسه ت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازه ی تو
همین که اشک می ریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدون تو به هم می ریزم اما
صدات که می زنم آروم میشم
می دونم که فراموشم نکردی
می گیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو ؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مرده ی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسه ی بی سرپناها
تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنه ی یاری میدونم
هنوزم بازه راه خونه ت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(( گلی گم کرده ام می جویم اورا ))
#مجید_تال
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
1_2198559564.mp3
352.2K
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
ذکر ملائک شده قدر و تبارک
ولادت عمه ی سادات مبارک
دختر مولا آمد،ثانیِ زهرا آمد
خواهر سلطانِ عشق،زینب کبریٰ آمد
صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد
صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد
عصمت حقّ و گلِ گلشن احمد
دلبر شاه عالمین آمد خوش آمد
جلوه ی نورِ خدای حیّ سرمد
خواهرِ اربابم حسین آمد خوش آمد
به چشم آل عبا،گریه شادی آمد
گلِ بهشتِ حق در،ماهِ جمادی آمد
صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد
صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد
ازین توسّل،به زیر عَلَمِ تو
فیض ببرن مدافعان حرم تو
یا زینب از این،عطا و کرم تو
فیض ببرن مدافعان حرم تو
فیض ببرن شهدا،همّت و باکری ها
آتش نشان ها و هم،عبداللهْ باقری ها
صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد
صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد
#امیر_عباسی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
1_2162493737.mp3
304.6K
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
به روی دست علیس،دخت بی قرینه
از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه
زینب کبریٰ اومد
زینت مولا اومد
وارث صبر علی
مرجع عظمیٰ اومد
زینب کبری مدد.......
هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه
مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه
ذوالفقار حیدره
کوثری از کوثره
خواهرودخت امام
شوکت پیغمبره
زینب کبری مدد...
بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه
آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه
فاطمه رو ،مه جبین
دختر ِ حِصن ِحَصین
یک نخی از معجرش
رشته ی حبل المتین
زینب کبری مدد......
#علی_مهدوی_نسب
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam