#مناجات رمضانی و گریز به کربلا
باز ماه رمضان آمد و مهمان توام
بر سر سفره ی تو چشم به احسان توام
باز ماه رمضان آمد و گریان هستم
تو ببین حال تباهم که پریشان هستم
با همه کثرت عصیان تو گرفتی دستم
لطف تو شامل من بوده که مهمان هستم
رمضان است که آغوش تو بر من باز است
نیمه شب اشک و دعا با دل من دمساز است
با همه بار گناهم تو نجاتم دادی
دعوتم کرده ای و برگ براتم دادی
یعنی از آتش دوزخ تو رهایم کردی
و مرا شیفته ی کرب و بلایم کردی
بار الها به پیمبر به علی و زهرا
گنهم عفو نما و ببرم کرب و بلا
کربلایی که غمش بُرده همه تاب و تَبَم
شده دوریِ حرم غُصه ی هر روز و شبم
در غروب رمضان تشنه و بی تاب شدم
یاد لب تشنگیِ حضرت ارباب شدم
یاد آن خنجرِ دشمن به روی حنجرِ شاه
خواهرش از روی تَل سوی حسین کرده نگاه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#زمزمه ی زیبای مناجات ماه رمضان
شبای رحمت و دعا از راه رسیده
شبای آشتی کنونِ با خدا رسیده
رسیده رحمت خدا از آسمون
مهمونی داره باز خدای مهربون
ببین که از کرم می ده پناهمون
اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا (۳)
چی میشه که منو به پیشت می کشونی
با رو سیاهیم بین خوبات می نشونی
ببین گدا اَم و تویی پادشاهم
اومده ام باز با دل پر گناهم
غیر تو یاری ندارم ای پناهم
اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا
شبای این ماه پر از غم و سوز و گدازه
دست گدا ، رو به خدای بی نیازه
آرزومونه که بیاد آقای ما
تا که باهاش یبار بریم کرببلا
ناله کنیم برا حسین تو قتلگاه
اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا
تشنگیِ ماه رمضون به اشک و آهه
آه از لبِ خشک حسین تو قتلگاهه
آخه حسین لحظه ی آخر تشنه بود
حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود
حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود
غریب کربلا حسین ، آقا آقا (۳)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#جمعه رمضان و فراق یار
جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟
کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا
جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف
چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف
بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود
بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود
سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری
کاش من لایق دیدار تو گردم سحری
تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن
بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن
تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد
با نگاه تو دل من به صفایی برسد
نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود
با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود
جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید
وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید
به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا
حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما
.
به تن غرق به خون و به شهِ کرببلا
جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
1_3952939520.mp3
4.05M
🎙تندخوانیقرآنکریم
جزء ۲🌹
استاد معتزآقایی
#مناجات_با_خدا
#رمضان_الکریم
صدام کردی که باز، بی تاب باشم
تا با تو باز توی یک قاب باشم
تو گفتی که خوبه اینجایی اما
توو مهمونیت بده که خواب باشم
مثه بارون مثه دریایم امشب
دوسم داشتی که من اینجایم امشب
دلم با گریه آرامش گرفته
چه خوبه فارغ از دنیایم امشب
تموم خواهشام از جنس درده
ببین دنیا با این بنده ت چه کرده
می ترسم خب، نزار تنها بمونم
ببین شیطون داره دورم می گرده
گناه، دست دلم، باز کار داده
دلم دوره ز معراج السعاده
ببخشم، باز قصد توبه دارم
خدا جون می دونی که روم زیاده
اسیر خواهشای بی خودم من
گرفتاره جهان لابدم من
من اینجوری نبودم که میدونی
همونی که نمی خواستم شدم من
گناه، امید فردامو گرفته
نگاه رو به بالامو گرفته
هنوز اما نیافتادم چرا که
حسین جانِ تو دستامو گرفته
#حسن_کردی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
.
خیر ببینید،
که کمک حال هستید
آبرو خریدنتون برا خلقالله ،
سبب آبرو عندالله بشه براتون؛ انشالله🤲
میزان مشارکت تا این لحظه ۵ میلیون تومان
✘شماره کارت ↶
➠
6273817010150831↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
#مناجات_با_خدا
#رمضان_الکریم
چشم من خشک شد و گوهرم از دستم رفت
دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت
من که با گریه همه چیز به دست آوردم
با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت
پای امروز به فردای خودم بد کردم
عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت
آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر
که دعاهای پدر ؛ مادرم از دستم رفت
حیف شد نان حلالی که حرامش کردم
شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت
یا علی گفتن من کیسه ی من را پر کرد
درِ این خانه حساب کرم از دستم رفت
همه گفتند حسین و همه رفتند حرم
خاک عالم به سر من حرم از دستم رفت
شب سوم شده ؛ از نیزه صدا می آید
ساربان تند مران دخترم از دستم رفت
دختری در وسط معرکه فریاد کشید
آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت
دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا
علت این بود که موی سرم از دستم رفت
دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت
گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت
سِرِ مستور علی بین خطر افتاده
عمو عباس بیا معجرم از دستم رفت
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_با_خدا
#رمضان_الکریم
زبان عرض دعای مرا درست کنید
نمی روم که مرا با "بیا" درست کنید
رفیقها همه دورم زدند و تنهایم
خراب کردم اما شما درست کنید
خریدنی است بنای دل شکسته اگر
از این شکسته بنا "ربنا" درست کنید
هوای کار مرا داشتی نفهمیدم
دوباره کار مرا بی هوا درست کنید
برای من که نشسته کنار اهل سحر
از این به بعد لباس گدا درست کنید
حساب هم بکشید از گناه من امشب
ولی حساب مرا با "رضا" درست کنید
نمی روم ز در خانه اش به جایی تا
ز بنده، بندهی خوب خدا درست کنید
اگر که راه ندارد مرا "نبخشیدن"
ولی یکی دو سفر کربلا درست کنید
اگر که کرببلا گوشهی حرم هم نه
بناست عاشقانت را کجا درست کنید
فقط به حرمت گودال قتلگاه حسین
مرا میان همین روضهها درست کنید
هنوز این لب خشکیده آب میخواهد
که گفته پای سرش سر صدا، درست کنید
برای آن تن عریان اگر که هست کفن
اگر که نیست دو سه بوریا درست کنید
اجرا شده توسط #حاج_منصور_ارضی_در شب بیستم رمضان 94
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#رمضان_الکریم
خبر آمد رمضان است خدا... میبخشد
بی کم و کاست و بی چون و چرا میبخشد
معصیت کارترین باشی اگر با توبه
وسط بزم مناجات و دعا میبخشد
قطره ای اشک زچشمت بچکد میبینی
که چه آرامشی این حال بکا میبخشد
تیرشیطان به دلت کرده اثرغصه نخور
که خداوند طبیبانه دوا میبخشد
سفره داری خدا فرق عجیبی دارد
میهمان را عوض آب و غذا- میبخشد
آن قدر بخشش او وسع زیادی دارد
که دراین ماه بخواهد همه را میبخشد
دید اعمال بد و زشت مرا هیچ نگفت
او کریم است و کریمانه خطا میبخشد
حاجتت را تو بگو چونکه اجابت بااوست
عاشقان را سفر کرب و بلا میبخشد
ته گودال تجلی کرامت شده است
شاه بر قاتل خود نیز عبا میبخشد
#محمد_حسن_بیات_لو
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#رمضان_الکریم
از گرد ره رسیده ام و آخر شب است
این تازه کار نوکر زهرا و زینب است
من دست خالی آمده ام دست پر تویی
فرق خدا و بنده همین اصل مطلب است
جا مانده ام ز ماه نبی ایهاالکریم
رحمی به عبد خسته که در تاب و در تب است
آنقدر تا به حال که بخشیده ای ببخش
زیرا شبیه بخشش یک ماه امشب است
کار تو بخشش است و قبولی توبه ها
اما همیشه کار من العفو یا رب است
دارد دوباره دست گنه بسته میشود
تقدیر من ز لطف تو احیای هرشب است
ذکر علی علی است صفای زبان من
ذکر حسین حسین مرا زینت لب است
هی میزنم به سینه به مُشت گره شده
یاد شکسته سینه که در زیر مرکب است
میگفت خواهری به دل خون به سرزنان
ای وای قتلگاه ز نیزه لبالب است
ای کشته ی فتاده به هامون برادرم
جسمت چقدر زیر سنان نا مرتب است
تیر سه شعبه ای که فرو رفته برتنت
بر قلب تو نخورده که بر قلب زینب است
اجرا شده توسط #حاج_منصور_ارضی_ در شب اول رمضان 96
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam