eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
62 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
. (علیه السلام) ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● رفت از جها ن آئینه ی حقایق چشم وچراغ دین امام صادق شهر مدینه کربلاشد= بیت ولاغرق عزاشد بقیة الله= آجر ک الله = بقیة الله آجرک الله ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● کرده دلم یاد مدینه آ مروز بشنو تو فریاد مدینه امروز شد کشته مظهر حقایق= رهبر دین امام صادق بقیة الله آجرک الله= بقیة الله آجرک الله ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● مداد عالم شیعه را نوید است افضل من الدما ء هر شهید است عالم عالمان توهستی = پناه شیعیان توهستی بقیة الله آجرک الله= بقیة الله آجرک الله ●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●● مکتب تو مکتب آ سما نی است مذهب تو مذهب جاودانی است قبر تو خلوتگه راز است= کلام آخرت نماز است بقیة الله آجرک الله = بقیة الله آجرک الله. @babollharam .
غبارِ صبح تماشاست! هرچه باداباد! تو هم بخند،جهانِ خراب می‌خندد! @babollharam صبح طلوع آفتاب است در نگاه تو و من بزرگترین مزرعه آفتاب گردان @babollharam
. حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری: آیه‌های احمدی را با حدیث جعفری حرف او عشق است، فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، علامه‌ها، طفل دبستانش همه گردن‌افرازانِ دانش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حدیثش، زد گره با نورها نور، مجرم بود اما، در نظام کورها ترس می‌انداخت حقش، در دل منصورها در هراس‌اند از وجودش، چون که می‌دانند کیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست باز از این کوچه، امام دیگری را می‌برند باز هم با دست بسته، حیدری را می‌برند باز هم تنها، غریب مادری را می‌برند پا برهنه، سیدی را، سروری را می‌برند نسبتی خورشید را، با نیمه‌شب بردن نبود حق پیر آسمانی‌ها، زمین خوردن نبود روضه جان‌فرساست، آخر از زبان کوچه است باز معصومی، پریشان در میان کوچه است پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است با طنابی بر دو دستش، روضه‌خوان کوچه است در مدینه تا که می‌نوشد چنین جام بلا بر مشامش می‌رسد هر لحظه بوی کربلا امشب اینجا جلوه‌ای از خیمه‌های کربلاست باز آتش، شعله‌ور در خانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صادق‌ها و باقرها، نشد شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد بر خلاف زندگیِ از خطا آکنده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند در تنور غیبت، آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است @babollharam
1_4697209085.mp3
4.23M
حاج_محمود_کریمی آن طائر بهشتی ( واویلا ، واویلا ) تنها در آشیانه ( واویلا ، واویلا ) چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه ( واویلا ، واویلا ) سوزش شرار سینه ( واویلا ، واویلا ) ذکرش ترانه ی دل ( واویلا ، واویلا ) آهش به اوج افلاک اشکش به رخ روانه ( واویلا ، واویلا ) کی دیده زاهدی را ( واویلا ، واویلا ) وقت عبادت شب ( واویلا ، واویلا ) با دست بسته دشمن ( واویلا ، واویلا ) بیرون بَرَد ز خانه ( واویلا ، واویلا ) او با کُهولت سن ( واویلا ، واویلا ) با قامت خمیده ( واویلا ، واویلا ) این با قساوت قلب ( واویلا ، واویلا ) در دست تازیانه ( واویلا ، واویلا ) آن زاده ی پیمبر ارثیّه اش ز حیدر ( واویلا ، واویلا ) این بود کز سرایش ( واویلا ، واویلا ) آتش کِشد زبانه ( واویلا ، واویلا ) هر چند خانه اش سوخت ( واویلا ، واویلا ) از دود و شعله افروخت ( واویلا ، واویلا ) دیگر نخورد یارش ( واویلا ، واویلا ) سیلی در آستانه ( واویلا ، واویلا ) آن عزّت رفیعش ( واویلا ، واویلا ) آن غربت بقیعش ( واویلا ، واویلا ) جز تلّ خاک نبوَد ( واویلا ، واویلا ) از قبر او نشانه ( واویلا ، واویلا ) @babollharam ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بردند برای همه دنیا خبرش را غمنامه‌ای از سرخی چشمان ترش را حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش آتش زده زهری همه‌ی بال و پرش را هم سن زیادش سبب خستگی‌اش شد هم شعله زده زهر تمام جگرش را اطفال و عیالش همگی دل نگرانند سوزانده ز آهش همه‌ی دوروبرش را آن‌شب که پی مرکب دشمن به زمین خورد آن شب که شکستند گمانم کمرش را بی حرمتی و بی ادبی شد به مقامش بدجور شکستند دل شعله‌ورش را آن‌قدر تنش آب شده گوشه‌ی بستر دیدند همه حالِ بدِ محتضرش را عمریست برای دل خود روضه گرفته پُرکرده غم کوچه فضای سحرش را سخت است برایش که فراموش نماید آن مادر و آن ناله‌ی درپشت درش را ✍ @babollharam
مثل طفلي که فقط دارد به مادر احتياج عاشق ديوانه هم دارد به ساغر احتياج مي بده ساقي به ما از باغ انگور نجف ما فقط داريم بر ساقي کوثر احتياج ما همه محتاج و تنها قاضي الحاجات اوست عالم خلقت همه دارد به حيدر احتياج نه فقط عيسي و نوح و آدم و موسي و خضر بلکه دارد بر علي حتي پيمبر احتياج در نوشتن از علي اينجا قلم کافي نبود شهريار و صد صغير و محتشم کافي نبود فتح خيبر شمه اي از قدرت انگشت اوست وقت جنگ مرتضي تيغ دودم کافي نبود در رکوعش هم گدايش دست خالي رد نشد پس براي وصف او شاه کرم کافي نبود بود خالي جاي صحن حضرت زهرا نجف جا براي عاشقانش در حرم کافي نبود @babollharam
امشب از دردِ‌ عشق سرشاریم آتشی داغ، در نهان داریم هم‌نوا با امامِ منتظران اشک بر دیده و عزاداریم مرقدش تکه‌ای زِ افلاک است مدفنِ چار پیکرِ پاک است در حقیقت بقیع، ویران نیست سینه‌ی ماست این‌چنین چاک است باغ همراهِ برگ و بارش سوخت برگ‌ریزان شد و بهارش سوخت خانه نه،... بلکه "مهبطِ وحی" است آن‌چه آن‌روز در کنارش سوخت دلِ بی‌تابِ شیعه را خون کرد بر پلیدیِ خویش افزون کرد لعن و نفرین به قاتلش منصور تیغ را از غلاف بیرون کرد هرچه شمشیر را نشان می‌داد منصرف می‌شد و امان می‌داد... ...عاقبت زهر کارِ خود را کرد ششمین نور، داشت جان می‌داد جام را سرکشید و رفت از حال سینه‌اش از مَلال مالامال آخرین لحظه یادِ جدش بود: السلام ای قتیلِ در گودال! خوب شد باز تشنه‌کام نشد هدفِ سنگِ پشتِ بام نشد رشته‌های رگِ بریده‌ی او... سخنم باز هم تمام نشد @babollharam ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ سینه زنی شهادت حضرت امام صادق علیه السلام به قلم کربلایی صابر ثمودی سبک .سینه ده مسمار یاروه آغلارام زهرا آغلارام زهرا ای صادق آل علی جان سنه قربان ای فاطمه دردانه سی قیل بیزه احسان یا مولا...یا مولا ای درگهی بابُ الرَّجا حجّتِ یکتا ای وارث علمِ نبی دلبر طاها پشت و پناه ِ شیعه سن زادهء زهرا ای یادگار مرتضی آیت سبحان ای علم و دانش قلّه سین فتح ائدن مولا لقمانیلر حیران قالار عِلمیوَه آقا ای جود و بخشش صاحبی منصبی والا ایله عنایت بیزلره منبع احسان سن جعفریلر مذهبین ایلدون بنیاد رنج و محندن شیعه نی ایلدون آزاد قول شفاعتلن بیزی ایلدون دلشاد امداده گل محشر گونی مظهر یزدان درگاهیوی یاندیردیلار فرقه اشرار قولاریوه ووردی رسن ایلدی آزار احوالیوه آغلار سنون کشته ی مسمار ای وای اوغول وای سسلنر دیده سی گریان اولدون اسیر ِ اهل کین هشتمین معصوم شهر پیمبرده اولان بیکس و مظلوم منصور بی شرم و حیا ایلدی مسموم سالدی ایاقدان زهر کین ایلدون افغان داده چاغیردون گل ننه قلبیم اوتلاندی ائتدی اثر شریانیمه اود دوتوب یاندی امدادیمه تئز گل ننه گوز یاشیم قاندی آغلور منیم احوالیمه عالم امکان یاتدون بقیعده قلبی قان سرور خوبان خاک بقیع نی ایلدون روضه رضوان دعوت ایله سن بیزلری قبریوه مهمان آغلار ثمودی سسلنر قبریوه قربان سبک وشعر مداحی @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا