eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
72 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
(س) 1 بند اول خواب بودی رفتم بابایی بوسيدم دستاتو بار آخر خوب ندیدی صورت باباتو وااای ديدم لبات خشك خشك بود تشنه بودی رفتی از هوش سر روی قلبت گذاشتم گرفتمت توی آغوش گريه كردم برای تو برای دست و پای تو گريه كردم برا تارِ (موهای تو)3 گل بابا (رقيه جان)3... بند دوم كاش نمى دیدم بابایی كه غرورت شكست روی گونت دست سنگينِ يه نامرد نشست وااای خودم ديدم بين گودال تو دست تو ظرف آبه با گریه می گفتی که آب بدید به بابام ثوابه سر من رفت به روی نی پر از خون شد سبوی نی با گریه می دویدی تو (بسوی نی)3 گل بابا (رقيه جان)3... بند سوم می دیدم از رویِ نیزه که زمین میخوری نبینم که جونِ بابا تو ازم دلخوری وااای دیدم پاهات جون نداره نموند واست راهِ چاره دل نگرون هی می گفتم صحرا پر از تیغ و خاره بميرم من كه اون ملعون تورو ميزد شدی دلخون فرار می کردی از دستش (تو بيابون )3 گل بابا (رقيه جان)3... ✍ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﻫﺂ ﺳﺒﻚ کانالی پرازسبک،نوحه جدیدبراهمه مناسبتهای مذهبی ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
سبک : خدایا عاشقان را ... ( علیرضا افتخاری ) ☑️بند ۱ چه شد یادی ز ما بابا در این ویرانه کردی تو ای شمع فروزان یادی از پروانه کردی به مهمانی اگر رفتی چرا خونین سر توست تو ای بابا مرا چون عالمی دیوانه کردی منم پروانه ی تو شدم دیوانه ی تو ببین دشمن چه کرده به این دردانه ی تو تو مهمانی و حبیب منی که من دورت بگردم تو چون جانی و طبیب منی توئی درمان دردم ☑️بند ۲ بگو بابا که رگهای گلویت را بریده کسی اینگونه مهمانی در این عالم ندیده ندارم طاقت دوری تو ای باب خوبم ببین مانند مادر دخترت شد قد خمیده فدای حنجر تو شود این دختر تو ندارم چاره ای جز بمیرم در بر تو چه شب ها پدر چو مرغ سحر نمودم آه و ناله ز عمه بپرس که دارد خبر چه دیده این سه ساله ☑️بند ۳ پدر جان آمدی روشن کنی شام یتیمان که دلداری دهی بر عمه ی زار و پریشان پدر ویرانه دیگر جای این دخترت نیست کمک کن با تو آیم زین خرابه سوی رضوان پر و بالم شکسته شدم نالان و خسته همه غم های عالم به قلب من نشسته خداحافظ ای عزیزان من اسیران و یتیمان که من با پدر سوی اصغرم روم از شام ویران گوشواره : حسین جان حسین ۲ حسین جان ای حسین جان کانالی پرازسبک،نوحه جدیدبراهمه مناسبتهای مذهبی ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
♦️ نوحه واحد حضرت رقیه (س)♦️ دختر پادشاه عالم رقیه نگین انگشتر خاتم رقیه اسم قشنگ و ناز تو تو سینه مونه دمشق تو رقیه جان مدینه مونه تو اعتبار مایی(رقیه جانم) داروندار مایی (رقیه جانم) وای ٬ یارقیه یا رقیه یارقیه (۴) بابا ببین که غمها کرده چه پیرم آخرش از عشق تو بابا می میرم بابا نگفتی که بری گلت می میره بعد تو دیگه دل من همش می گیره دختر ناز بابا (رقیه جانم) سه ساله ی کربلا (رقیه جانم) وای ٬ یا رقیه یا رقیه یا رقیه سایه ی دست دشمن روی سر من تازیونه جواب چشم تر من دست کوچیکمو ببین جای طنابه ازلب خشکیده ی تو دلم کبابه از ناقه افتادی تو (رقیه جانم) با ناله جان دادی تو (رقیه جانم) وای ٬ یا رقیه یارقیه یا رقیه ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️
🌹نوحه زمینه حضرت رقیه (س) 🌹 بارونیه چشمای دختری که دلگیره بابا دلم از غربت این خرابه میگیره آسمون انگار غمی تو چشماش نشسته درد یتیمی پر و بالمو شکسته فصل غم اومده ببین اسیرم سه ساله ام ولی باغصه پیرم بابای خوب من (۴) دیدی که از مادرتو نشون گرفتم ارثی از اون بانوی قدکمون گرفتم بابا کجا بودی که پهلو مو شکستند بابا کجا بودی که دست عمه رو بستند شده شبیه فاطمه وجودم صورت و دست و چشم کبودم بابای خوب من بی تو بابا بهار من مثل خزونه بغض غریبی از دلم روضه میخونه بابا به من بگو چرا روی تو گلگونه خورده مگه چوب یزید لبت پرخونه چرا شده حنجر تو پاره پاره دیگه دل پریشون طاقت نداره بابای خوب من ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️
🌹زمزمه زبانحال حضرت رقیه (س) 🌹 چشمای من منتظره ببین نگاهم به دره الهی که بابا بیاد تا منو با خود ببره زتو هستم بی خبر بابا میایی کی از سفر بابا فغان وآه و واویلا (۳) خسته شدم از زمونه گریه ی من بی امونه بمن بگیدبابام کجاست دردمو عمه میدونه از این ویرونه شدم خسته رو صورتم جای یک دسته فغان و آه و واویلا ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️
بسم الله الرحمن الرحیم (( عموی رقیه )) همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه شده ست با تو برآورده آرزوی رقیه دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه دوباره دست مغیره رسیده است به مادر همین که زجر می آید به جست و جوی رقیه چنان که تیر کشیده کم از سه شعبه ندارد که بغض مرگ علی مانده در گلوی رقیه دلم خرابه نشین شد از آن زمان که شنیدم که یک خرابه گرفته ست رنگ و بوی رقیه برای گریه پی یک بهانه بودم و دیدم روانه کرد دلم را یکی به سوی رقیه صدای هاتفی آمد که خواند مرثیه ای را : (( فلک بسوز که آتش گرفته موی رقیه سری به نیزه بلند است رو به روی رقیه خدا کند که نباشد سر عموی رقیه ))* مجتبی خرسندی * : سیده فرشته حسینی