eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 کیستم مستحق نان کریم اهل بیت (ع) سائل پاره گریبان کریم اهل بیت (ع) گرچه موسی ست مناجات گر طور خدا امشبی دل شده مهمان کریم اهل بیت (ع) روسیاهی که به همراهی خوبان برود بر در کهف نگهبان کریم اهل بیت (ع) ابر رحمت توئی و از همه من تشنه ترم میشوم خرج بیابان کریم اهل بیت (ع) ای کریما تومرا هم بنشان پیش خودت گشته ام همدم مهمان کریم اهل بیت (ع) یاحسن نسخه ی ما را به کسی تومسپار درد ماهست به درمان کریم اهل بیت (ع) نکشم دست از این درکه توحلال غمی تاشدم دست به دامان کریم اهل بیت (ع) درغم دوری توباز به هم میریزم شده ام باز پیشمان کریم اهل بیت (ع) آنقدر نام توگویم که نجاتم بدهی آتشم بین گلستان کریم اهل بیت (ع) کاش درپیش خدا واسطه ی ما بشود تابیفتم به گلستان کریم اهل بیت (ع) شب میلاد حسن باز دلم میگیرد فیض دل بود دو چندان کریم اهل بیت (ع) دوست دارم دم افطار کنم یاد حسن به فدای دل عطشان کریم اهل بیت (ع) نام زیبای حسن مظهر اسماء خداست دعوتم باز سره خوان کریم اهل بیت (ع) ✅
حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 روزگاریست گدای حسن ابن علی ام (ع) ابدالدهر فدای حسن ابن علی ام (ع) گرد و خاکم ولی از لطف خداوند کریم خادم صحن و سرای حسن ابن علی ام (ع) درسرم حال و هوای شب میلادی اوست شاعر حال و هوای حسن ابن علی ام (ع) کاش آن روز دل سنگ بدردم بخورد گوشه‌ای سنگ بنای حسن ابن علی ام (ع) صحن او را که بسازند به‌حج خواهم‌رفت بعد از آن وقف برای حسن ابن علی ام (ع) همچو (مجنون) به مناجات سحر نیمه ی ماه تا سحر مست دعای حسن ابن علی ام (ع) ✅
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن چوابر بهاری توحیرانی ام کن چنان عاشقم کن خدا راببینم شهامثلِ رودی خروشانی ام کن بیا آبِ زمزم به تربت بریزم گِلم رابساز و مرا آنی ام کن چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت شها چون کبوترتوایوانی ام کن چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم بیامست مستِ حسن خانی ام کن - - گدایم گدای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان هوادارمن با خدا ، یاتوبودی چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح فقط برعلی : جانِ بابا توبودی دگربین این خانه شیرین تر از این رطب های افطارِ زهرا توبودی برایت مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا توبودی به جنگ جمل تک یل کار وزاری فقط زیر لب حرف مولا توبودی - - گدای سرای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان یل بی کران در زمین آسمانی امیرجهان در کران بی کرانی نشان میدهد جلوه‌ات راپیمبر توتنهاامیر بین مُلک جنانی به میدان حضورِ تو کافی و وافی است که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی امیرجمل عالمی مست دستت چه‌ها میکنی گرتوگیری کمانی حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر زدی بر زمین فتنه‌ی بی امانی - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان تویی دلبره جان حیدر حسن جان تویی میوه بهره پیمبر حسن جان شودتا برایت حرم مابسازیم به جانت قسم میدهم سر حسن جان به درگاه توهر چه خواهم دهی باز نظرکن شدم عبد این در حسن جان خوشابرتو غمخوار توشدحسین خوشی درکناره برادر حسن جان قدم میزنی هرطرف با اباالفضل برد سینه دستانِ خود بر حسن جان - - گدا از برای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود گدا باگدا هر قدم باحسن بود مدینه اگررفته ای دیده ای که پیاده رَوی تاحرم باحسن بود شودتا رواق وصحرایش بسازیم شبی دیده های ترم باحسن بود زصحنش و تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم باحسن بود زصحن حسن تا دره صحن زهرا دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود - - اگرمبتلای توام ای حسن جان خوشم درهوای توام ای حسن جان ✅
حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 اهل عالم ثمر آل محمد حسن است شب ظلمت، قمر آل محمد حسن است البشاره، پسر آل محمد حسن است چون به عالم جگر آل محمد حسن است وسط ماه خدا بخت چنین يارمن است رطب نام حسن سفره ی افطارمن است بازامشب به لبم نام حسن میگویم گنهم رابه شمیم عطراو می‌شويم من به نامش اسم زیبای خدا می‌جويم درصراط بندگی راه حسن می‌پویم امشب ازشوق، مرافاطمه مهمان کرده وز دل عرش، به لبيك، حسن دل برده محضر شاه جهان جود به زانو افتاد تا شبی دیده ی ما بر دره او روافتاد به لب حاتم طایی که دم از او افتاد در میان عاشقان بانگ هوالهو افتاد رخت جود وكَرمی دوخته خالق زقديم نام اوهست حسن اوست کریم بن کریم حسن است او به خدا ماهتر از ماه رسید يوسف از شوق رخش دروسط چاه رسید ، بروی خاتم او «عزةلله» رسید صلح او كرببلا را سند راه رسید درسراپرده عشاق حسن نور دوعین کیست او میرسدازدلبریش نام حسين يكه‌تاز جمل است نسخهء تصوير علی مجتبی باشد واو شرزه‌ترين شير علی درجمل بین تو دگر جلوهء شمشير علی شیر جنگ جمل است اوكه شده شیر علی فتنه جنگ به دستان حسن چون عسل است نيزه و تيغ به دستان حسن درجمل است شب میلادحسن وقت دعا وقت عطاست هرچه ازغیرخداوند بخواهيم خطاست تربت خاکی او، بغض نهان دل ماست صحن وایوان تو رويای گدايان شماست یاحسن کاش که( مجنون)به درکویت بود ناله آرم به لبم مرگ برآن آل‌سعود ✅
حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 بنوشت به دل نام تورا حضرت منان در حد قلم نیست که آیی توبه قرآن سلطانی و دست همه سوی تو دراز است نام توحسن زمزمه ی وقت نماز است گردیده به میخانه دلم باز روانه بر تیر نگاهت دل عشاق نشانه توجود وکرم به سینه ها داده ای امشب آقابه من خسته بهاداده ای امشب تو حج منی طوف حرم فقط نشانه است «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است» برعاشق دلخسته حسن قبله نمایی سلطان دلی وتو نشانی ز خدایی ای شیرجمل ای پسر ارشدحیدر ای عشق نبی ،دلبر ودلدارپیمبر بی تو همه بیراهه روند و پی بن بست «تا بوده حسن(ع) بوده و تا هست حسن(ع) هست» ای شیرجمل باتوقیامت شده بر پا دشمن به فرار است ازین قدرت مولا جنگ جمل وفتنه او راتو سرانجام دادی توبه لطف دم تیغت پی اسلام ای شیرحنین ذکرتو«یا فاتح» و «یا هو» نازم به تو و هیبت و این قدرت بازو... مقصودمن ازشیرحنین نام حسن بود آن یکه جوانمرد دلارام حسن بود ...درجنگ ز دستان عدویش سپر افتاد «درپیش حسن(ع) هرکه در افتاد ور افتاد» درهرنفس مانفسی غیر حسن(ع) نیست در دست علی دست کسی غیر حسن(ع)نیست شیرحرم حیدر کرار (ع)حسن بود حقّ است علی وحقدارحسن بود ✅
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 شکرخدادلم شده مهمان مجتبی گردیده عاشقانه غزلخوان مجتبی عمری اگر محبت بی حد او نبود کی میشدم همیشه مسلمان مجتبی اخلاق نیک او همه را جذب کرده است مجذوب گشته ام سره ایمان مجتبی قطعا هوای روی حسن عاشقانه است مامفتخر به مذهب سلمان مجتبی در جهل مانده کل تمامی عقل ها یک قوم گشته پیرو قرآن مجتبی او روشنای مشعل سبز هدایت است پایان کار امر خدا در ولایت است یامجتبی تمام وجودم کلام توست شیرینی دهان رطب ذکر نام توست هر کس نرفت راه تو بیچاره میشود زیرا مسیر ذکرحقیقی پیام توست خواهم به سیره ی عملی ات عمل کنیم اینجا سعادت بشریت مرام توست آنجا که هیچکس به مقامت نمیرسد اوج همیشگی بلندای بام توست سر زنده شد به عشق تو هرسینه بی گمان چون ثبت بر جریده عالم؛ دوام توست امشب بخوان به نام خدایی که دلرباست از این به بعد یار و مددکار مجتباست ✅
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 حسن راگرنداری دل نداری ميان دل به جز باطل نداری اگرمهرحسن درسینه ات نیست دلا در زندگی حاصل نداری ******** توحیدچنین آمده ازباغ نبوت دیدم که سحر گلی شکوفا گردید چون غنچه ی گل ، فاطمه خندید سحرگاه بر روی دو دست اوحسن می خندید *************** زهرابه فرش نقش دلبر زده است حیدرگل تسبیح به کوثر زده است از خانه ی مرتضی وزهرا امشب نور حسن ابن فاطمه سر زده است *************** یک نور دگر به بیت حیدر آمد محبوب ترین یوسف داور آمد عطرخوش مجتبی وزیدن بگرفت امشب ، گل گلزار محمد آمد *************** بر اهل جهان رحمت بیحد آمد زیبا نوه ی رسول امجد آمد تبریک به شیعیان بگوییدچون امشب حسن آل محمد آمد **************** دنیا زفروغ احمدی شد لبریز از آن رخ حیِ سرمدی شدلبریز میلاد حسن شدبنگر اهل جهانی از عطر گل محمدی شد لبریز **************** آن کوکب آسمان عصمت عشق است دلداده ی گوهر نبوت عشق است برحضرت مجتبی امام دوم از صبح ازل تا به قیامت عشق است ************ آن مژده ی جانبخش ز سرمد عشق است میلاد حسن دلبره احمد عشق است ای شیعه تو را بشارتی تاگویی زیباپسر آل محمد عشق است ********* دربیت علی جشن مبارکباد است از مقدم این گل دل زهرا شاد است از بهر حسن دل نبی مسروراست روشن همه جا ز نور این اُولاد است ********* این جشن وسرور سرمدی بادمبارک بر فاطمه یک خوش آمدی بادمبارک لبخند به لب حیدرو زهرا باشد نوره حسن محمدی بادمبارک ************* دوباره حق اثری رابه آه ما داده نگاه خود به دل عُذر خواه ما داده به احترام حسن درشب ولادت او قلم به بخشش وعفو گناه ما داده ********* برسینه نشانه است آقای كرم زیرا كه يگانه است آقای كرم امشب شفاعتش به هركس برسد دنبال بهانه است آقای كرم ******* اینجا دم از اعتبار او باید زد یا دست به كار جستجو باید زد در نوکری کوی حسن تا دم مردن عمری به خدا ي كعبه رو باید زد ****** دلدادگی جان پيمبر عشق است آن چشمه ي پاك حوض كوثر عشق است آمدحسن ابن مرتضی شمس دوعالم آن دلبرشيعيان حيدر عشق است ****** خورشيد زميني خدا آمده امشب آن زينت نام مصطفي آمده امشب مدح تو همين بس یل وسردارحنینی گوییدامام مجتبی آمده امشب ***** توآن شه محشري و سلطنتت ديدني است خاك قدمهاي حسن همیشه بوسيدني است كور شود هر آن كسي كه در دلش به ذره اي به شيعيان مجتبی عداوت و دشمني است ****** گویندکه دین ومسلکم حيدري است لبريز از آن پياله ي كوثري است با عشق حسن محب زهرا گشتيم از بسكه امام مجتبی مادري است ****** جلوه ی رویت بهشت احمدی روی ماهت جلوه گاه سرمد ی عیده میلادت مبارک یاحسن زانکه مولایی و در احمدی ____ کیستی توحسنی منشاء خـــیر و بــرکات مــهر عشق بود قـبولی صــوم و صـلات ماگدایان سره کوی توهستیم حسن خواهم امشب بفرستم به جمالت صلوات ____ دریاست علی و گوهره اوحسن است باباست علی و پسره اوحسن است با آنکه پناه دو جهان است حسین خودگفته حسین که دلبراوحسن است ___ ای شیرجمل! دست من و دامانت چشمان امیدم همه بر احسانت باشدبه فدایت پدر و مادر من فرموده پیمبر، پدرت قربانت ✅
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 شب است وبسته دلم تاسحربه گیسویت  تو شاه راه هدایت به جاده ی عشقی خمار جام وصبوی تو ساقی خوبان شراب می تو بده زانکه باده ی عشقی تو از ثلاله ی سلطان اولیا هستی کریم عالمی و تو نواده ی عشقی کریم آل عبا افتخار آل الله توشاه جودوکرامت توزاده ی عشقی     تو سفره داری و عالم به نان تومحتاج تو شیرجنگ حنین مرد ساده ی عشقی به راه عشق تو آواره هستم و (مجنون) حسن تویی وتواز خانواده ی عشقی ✅
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 هرقوره ای به مدح لبانت شراب شد هرسائلی ز جود تو عاليجناب شد بنوشته ام من از خم تيغ دوابرويت ناگه قلم شکست وهزاران کتاب شد اینجاگذاره چشم سیاهت چه دیدنی است سوي دیار خشک دل من شهاب شد شیر جملي تویی و به وقت جنگ ونبرد جن و ملک براي تو پا در رکاب شد هستي شفیع ماتوفقط درروز جزا عمرم بپای عشق تو مولا حساب شد شادم برای اينکه شدم خاک درگهت بوسه به پاي صحن بقیع چون تراب شد عمری دلت به کوچه ي باريک ناله زد کردی تحمل ودل توپر عذاب شد ✅
حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 پادشاه کل عالم گر امام مجتباست ما گداییم و دگر سرور امام مجتباست این ارادت را قیامت میخرد باهربدی شافع من در صف محشر امام مجتباست خلق تصویر خدا باشدبه رخسارحسن سوژه ی تصویر صورتگر امام مجتباست بخشش وجود وکرم باشدبه شان وروی او جلوه ای از ایه ی مضطر امام مجتباست میکشدبر روی دوشش درصلات خودنبی چون به روی دوش پیغمبر امام مجتباست ضربه ی شمشیردرجنگ جمل اثبات کرد تک یل آن لشکر حیدر امام مجتباست همنشین با یلان لشگرحیدرخوش است مقتدای مالک اشتر امام مجتباست بی زره در کربلا شدقاسمت داماد چون آن ملاک عقد یک دختر امام مجتباست برلب خلق جهانی ذکر الله الکریم ذکر نقش سنگ انگشتر امام مجتباست در تقیه بوده اما انتقامش کربلاست واعظ بنشسته بر منبر امام مجتباست گفت (مجنون ) بارها توصیف اربابش حسن (ع) ناظر اشعار این دفتر امام مجتباست ✅
امام حسن المجتبی 🌙 ماه_رمضان 🍃 حسن مجتبی_علیه_السلام . 🌹 اهل عالم ثمر آل محمد حسن است شب ظلمت، قمر آل محمد حسن است البشاره، پسر آل محمد حسن است چون به عالم جگر آل محمد حسن است وسط ماه خدا بخت چنین يارمن است رطب نام حسن سفره ی افطارمن است بازامشب به لبم نام حسن میگویم گنهم رابه شمیم عطراو می‌شويم من به نامش اسم زیبای خدا می‌جويم درصراط بندگی راه حسن می‌پویم امشب ازشوق، مرافاطمه مهمان کرده وز دل عرش، به لبيك، حسن دل برده محضر شاه جهان جود به زانو افتاد تا شبی دیده ی ما بر دره او روافتاد به لب حاتم طایی که دم از او افتاد در میان عاشقان بانگ هوالهو افتاد رخت جود وكَرمی دوخته خالق زقديم نام اوهست حسن اوست کریم بن کریم حسن است او به خدا ماهتر از ماه رسید يوسف از شوق رخش دروسط چاه رسید ، بروی خاتم او «عزةلله» رسید صلح او كرببلا را سند راه رسید درسراپرده عشاق حسن نور دوعین کیست او میرسدازدلبریش نام حسين يكه‌تاز جمل است نسخهء تصوير علی مجتبی باشد واو شرزه‌ترين شير علی درجمل بین تو دگر جلوهء شمشير علی شیر جنگ جمل است اوكه شده شیر علی فتنه جنگ به دستان حسن چون عسل است نيزه و تيغ به دستان حسن درجمل است شب میلادحسن وقت دعا وقت عطاست هرچه ازغیرخداوند بخواهيم خطاست تربت خاکی او، بغض نهان دل ماست صحن وایوان تو رويای گدايان شماست یاحسن کاش که( مجنون)به درکویت بود ناله آرم به لبم مرگ برآن آل‌سعود ✅
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌹 سلام_الله_علیها _تاریخ،سه شنبه۲۰_اسفندماه_کرمانشاه _جریان هنده زن یزید وزینب وخرابه شام مداح ✅ @majnon1396 وسخنرانان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌹 جمعه_روضه _جریان فضه وشیر آوردن درعصرعاشورا درممانعت ازسم اسب بر ابدان شهدای کربلاولطمه زنی حضرت زینب(س) مداح ✅ وسخنرانان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌹 سلام_الله_علیها _تاریخ،سه شنبه۲۰_اسفندماه_کرمانشاه _جریان هنده زن یزید وزینب وخرابه شام مداح ✅ وسخنرانان
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 آنقدر سنگ زدن تاکه سرت شکسته شد ازهمان مشت ولگد.بال وپرت شکسته شد نشود پاک ازآن صورت تو .ضربت دست زیرشلاق ولگدها کمرت شکسته شد بخدا ازسره نی .بودحواسم به همه وای دیدم گل من.گل سرت شکسته شد دختر شامی وآن طعنه وآن زخم زبان صبرکردی دخترم اما پرت شکسته شد توکه از حرمله وزجر ندیدی خیری دختر فاطمه هستی.زیورت شکسته شد تا پدرگفتی عزیزم روی نی گریان شدم خوردی از زجر لگد. چون سپرت شکسته شد میکشم نازه تورا تاکه دهم تسکینت درد دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد باسر غرقه بخونم رازها گفتی .گلم درده دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد وای دیدی دخترم قنداق خونی علی این همه خاطره ها در نظرت شکسته شد گفت (مجنون) که حسین.معجر او دست نخورد ازاصابت گشتن سنگی سرت شکسته شد👉 📓شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 🙏🍀🌹🙏🍀🌹🙏🍀🌹.
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 خرابه بودورقیه دلش پُردرداست هوای سینة دختر،خدا،عجب سرداست ستاره ها همگی ازرقیه باخبرند میان یک نگهش آسمانی ازدرداست گل خرابه نشینی،ولی چه خوش بوئی خزان نشسته بررویت جمال توسرداست عدوزده به رُخ تو،ولی سپر داری قسم به جان اباالفضل،که عمّه چون مرد است نوای سینة مجنون،همیشه ازشام است خرابه برسردختر،خدا چه آورداست 📕📕شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).. ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 لب خشک توواین آب گوارا،دیدنی است سرنازت به رویِ نیزه ی اعدا،دیدنی است آمدی تاکه کنی داغ مرا،تازه پدر آن ترک خوردگیِ گوشة لبها دیدنی است یادداری بغلم کردی وهی بوسیدی سرِتودربغل ،ای معنی رؤیا دیدنی است چه بلائی به سرت آمده ای باباجان حنجربریده ونیزة اعدا دیدنی است توکه استاد مَنی،درهمة صبروبلا دخترت دربین این گرگانِ صحرا دیدنی است دل مجنون همه جاتنگِ غمِ رقیّه است نازدانه ،غم تودراین بلایا دیدنی است 📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).. ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
زهرا جان ... تو رفته ای و فقط با سکوت همسخنم تو رفته ای و صدا حبس مانده در دهنم چه روزگار بدی شد چه بر سرم آمد که پیش قبر تو باید تو را صدا بزنم تو رفته ای و ز گل ها گلاب می گیرم چه اشک ها نگرفتم ز زینب و حسنم کمر به قتل علی بسته اند خاطره هات نه دلخوشم به حیات و نه راهی ام به ممات پس از تو ضربه ی قنفذ نرفت از یادم ز خنده های مغیره به گریه افتادم مدینه بد به علی زد مدینه بد تا کرد پس از تو با چه به قلبم امید میدادم پس از تو درد دلم را چرا کسی نشنید ز سقف خانه فراتر نرفت فریادم ببین چه خون دلی را به بار آوردم بیا دوباره برایت انار آوردم مظلوم تهرانی
ماه رجب سلام! که ماه محمّـدی یـادآورِ شکـوه گلستـان احمـدی آیینـه‌دارِ نــور خداونـد سرمـدی از شـرقِ رحمتِ ازلـی باز سرزدی ماه تـو نـور بـر دل اهل‌نظر دهد میلاد چار حجت حق را خبر دهد آغـاز مـاه تـو کـه به نام پیمبر است میـلاد پنجمیـن ولـی‌اللهِ ‌اکبـر است کز چار بحـرِ نور، فروزنده‌گوهر است نجلِ دو فاطمه، خَلفِ پاک حیدر است بعد از علـی، محمّد اوّل وجود اوست ذکر ملک همه صلوات و درود اوست ایـن باقـرالعلومِ خداونـد سرمـد است این آفتاب حُسن خدا، وجه احمد است مولای من محمّـدِ آل محمّـد است گیتی ز مقدمش همه خلد مخلّد است بـر خلـق سایـه کرمش مستدام باد از شخص احمدش صلوات و سلام باد جدش بوَد حسین و، حسن جد دیگرش سجـاد بـاب و بنـت حسـن نیز مادرش دانشــوران دهــر، همـه بنــده درش جاری ز لعـل لب همه‌جا درّ و گوهرش بگذاشت پا به عالم هستی، سرم فداش تنها نه جان و سر، پدر و مادرم فداش در قدر و در مقام، حسین است این پسر سر تـا قدم تمام، حسین است این پسر در علم و در قیام، حسین است این پسر آیینـــه امـــام حسین است ایـن پسر بستـان حکمـت ازلی در ضمیر اوست دانش به هر کجا که نهد پا، سفیر اوست گاهی به عرش زمزمه حکمتش به گوش گاهی به باغ، بیل کشاورزی‌اش به دوش گه بـا کلام داده بـه اهـل کمـال، نوش اهل کلام یکسـره در محضـرش خموش دریا ز چشمـه دهنش موج می‌زند آیات وحی در سخنش موج می‌زند ای اصـل دیـن ولای تـو یا باقرالعلوم وی ذکـر حـق ثنـای تـو یا باقرالعلوم وی عرش، خـاک پای تـو یا باقرالعلوم جـان جهـان فــدای تـو یا باقرالعلوم مهر تو جان جان صلات و صیام من پیوسته وقف تو، صلوات و سلام من ای شیعــه را به مهر شما اقتـدارها مـاه رجــب گرفتـه ز تــو اعتبارها خورشید بر درت یکی از جـان‌نثارها گردنــد دور کـوی تـو لیـل و نهارها هر لحظه در بقیع تو صد کاروان دل است هـر جا، روم مزار توأم شمع محفل است من کیستم که خاک سرای شما شوم؟ لب واکنـم، قصیـده سـرای شما شوم یـا مفتخـر بـه مدح و ثنای شما شوم باشـد کـه تـا گـدای گدای شما شوم لال است در ثنای تو مـولا زبان من تو وصف خود بگوی ولی با زبان من وقتـی عـدو بـه حضـرت تو گفت ناسزا بـا حسـن خلـق و با گل لبخند از ابتدا کردی به پاسخ از دل و از جان بر او دعا ایـن اسـت قـدر و منـزلت و عـزت شما تنها نه اینکه نام تو از من ربوده دل خلق محمّدیت ز دشمن ربـوده دل ای بر تو از خدا و رسولش سـلام‌ها اهــل کــلام را ز کـلامت کـلام‌ها بیچـاره و ذلیـل مقـامت «هشام»‌ها در پنجـه تـو از همه دل‌ها زمام‌ها توحید زنده از نفس صبح و شام تو اسلام فخر کرده به نطق «هشام» تو تو خلــق را مطاعـی و خلقت مطیع تو برتــر ز اوج وهــم، مقــام رفیــع تـو پیـران عقـل یکسـره طفـلِ رضیـع تـو فـردوس گشتـه خـاک‌نشینِ بقیـع تـو «میثم» اگـر قصیـده سرای شما شده مشمول بذل و لطف و عطای شما شده (ع)
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # #۱۳رجب علی مستم ازآن می وباده ات تلو میخورم تا سرِ جاده‌ات هوای رخت بر سرم زد ربود دلم را سرِ زُلف اُفتاده‌ات علی را به میخانه دیدن خوش است نشینم براین سفره‌ی ساده‌ات میانِ حسینی وهم مجتبی که تا دل بری از دو دلداده‌ات حسین گفت تاج سرمن علیست حسن گفت پدر از برایم ولیست علی جام توبابلا یت خوش است نوای دلم درهوایت خوش است علی جلوه ‌کردی برایم خودت همان گیسوی بس رهایت خوش است  بنا این نبود ه نباشی علی توباشی وذکرونوایت خوش است علمدار محوِ تو می‌شد فقط که آن ضربه های دوتا یت خوش است زمان می‌شود خاک طوفان زده گمانم که حیدر به میدان زده توحجی به حجِ خدا رفته ای به دنبال جامانده‌ها رفته ای علی کعبه‌ای مکه‌ای زَمزمی به قصدزیارت کجا رفته ای به دوشت علی بارِشان می‌کشی شبیهِ شبِ مصطفی رفته ای به دوشت تو خرماونان برده ای کنارِ فقیر و گدا رفته ای علی جان به بیتت حرامی نشست** سر خوان لطفت جذامی نشست علی بردیم تا ملاقات رب شدم مست توبا مناجات رب به مسجد به کعبه به دِیر وکنشت ببر تا تماشایِ میقاتِ رب دمی فارغ از قیل و قالم نما مرا پُر کن از نورِ اوقات رب به نهج البلاغه به درکَت رِسَم لبم آشنا کن به سوقات رب به جان خودت سر به راهم نما به جان حسینت نگاهم نما علی هستی وتو نعیمی نعیم برایم توهستی وبودی عظیم توسلطانی وبر دل من کبیر توهستی تویی جلوه ای بس عظیم به محشرتورا دارم ای مقتدا تَرَحَّم علی عبدک یا رحیم وَ غَفِّر ذنوبی و سَتِّر عیوب وَ حَقِّق رجایی اَلا یا‌کریم شدم بر حسین و حسن منتصب حسن زاده گشتم ، حسینی نصب ،،،، دلم در هوای غدیرت خوش است وجودم بپای غدیرت خوش است خدا خودشده عاشق بنده اش به یا مرتضای غدیرت خوش است ستونهای این آسمان یاعلی زِ گلدسته‌های غدیرت خوش است خدا خواست دنیا بهشتش شود که خاک سرای غدیرت خوش است مرا مست ودیوانه کردی علی به یومن غدیریت توگشتی ولی شهنشاه ایرانیم حیدراست دلالت به مهمانیم حیدراست تو زیباترین جلوه‌های خدا مناجات شب خوانیم حیدراست گرفته است بوی تو این سرزمین دلیل مسلمانیم حیدراست  اگر خاک ما خاک عشق علی است شب اوج عرفانیم حیدراست به بزمم صفا یی دگر داده ای توخودساقی این می وباده ای زمان پُر شد از عطر گلخانه‌ات که بوی علی می‌دهد خانه‌ات علی هستی و همسرت فاطمه* کَرَم در کرم داشت کاشانه‌ات رسیدم به بزم توشاه نجف نگاهم به فیض کریمانه‌ات ببین نسل معصوم ما می‌رسند به بیتِت علی، بیت فرزانه‌ات به (مجنون) نظرکن شده سربِزیر امیری علی فنعم الامیر ✅
پیمبران همه از جای خود قیام کنید نماز رو بـه سوی مسجدالحـرام کنید ز نـام نامــیِ پیغمبــر احتـرام کنید می طهور به دست خدا به جام کنید سپس به غار حرا رفته، ازدحام کنید ز جان و دل به رسول خدا سلام کنید شب امید شمـا و شب نویـد شماست ادب کنید که عید خدا و عید شماست **** پیــام فتــح و نویــد ظفــر مبارک باد دعــای عمــر شمــا را اثــر مبارک باد خجسته عیـد بشـر بــر بشـر مبارک باد تمام شـد شـب هجـران سحر مبارک باد خجستـه بــعثت پیغامبــر مبــارک باد به جن و انس و ملک، این خبر مبارک باد خبر دهید که عید اخوّت آمده است خزان گذشت، بهار نبوّت آمده است **** خبر دهید امم را که فتح باب شماست خبر دهید که پایان اضطـراب شماست خبر دهید که آغــاز انقـلاب شماست خبر دهید که توفیق بی‌حساب شماست خبر دهید که اسلام دین ناب شماست خبر دهید کتـاب خـدا کتاب شماست خبر دهید که ختم رسل بشیر شماست خبر دهید که مـولا علی امیر شماست **** خبر دهید که «اقرء» بـه مکه نازل شد خبر دهید که «اضرب» شعارِ باطل شد خبر دهید که قانـون عدل، کامل شد خبر دهید که قرآن چراغ محفل شد خبر دهید: مریدان! مراد حـاصل شد نــزول ســورۀ «یـا ایّها المزمّل» شد رسد زکوه و در و دشت و سنگ و نخل و گیاه صــدای زمزمـۀ لا الــه الا الله **** بخــوان محمّـد! آوای تــو صــدای خداست بخوان کــه هـر چـه بخوانی، پیام آخرِ ماست بخوان‌بخوان که هماهنگ با تو ارض و سماست بخوان بخوان که از اوّل بشر تو را می‌خواست قیـام کـن کـه قیــامت قیــامتِ کبــراست قیام کــن کــه کنـد عدل با تو قامت راست تو را دهند ندا راهیـان وادی نـور تو را زنند صدا دختران زنده به گور تو منجـی همـه بـا انقراض دنیایی تو بـا فـروغ خداییـت عالـم‌آرایـی تو تا قیــام قیـامت، پیمبــرِ مایی تو یار خلق به دنیایی و بـه عقبایی تو رهبر همگانـی، اگر چـه تنهایی تو در تمـام ملل، مـاه انجمن‌هایی بخوان که قدر و مقام و جلالتت دادیم رُسـل نیامده، حکم رسـالتت دادیم **** محمّد ای به تو از ذات پـاک حیِّ ودود همـاره بــاد سـلام و همـاره بـاد درود خدای بود و تو بودی، جهان نبـود نبود عدم به میمنت خلقت تـو یـافت وجود خدا به نور تو از روی خویش پرده گشود بشر به یمن تو بر خاک، روی طاعت سود جزیرۀالعرب از نظم تو گرفت نظام جمال تـوست چراغ تجلّیِ اسلام پیمبـران عظمـت یافتنــد بـا نامت دمیده در همه عـالم فروغ اسـلامت رسید سنگ ملامت ز هر در و بامت زدند طعنه و دادند سخت دشنامت زهی مکارم اخلاق و لطف و اکرامت نگشت تلخ ز بیداد دشمنان کامت اگر چه سنگ عدو گشت پاسخ سخنت زدی تبسم و خون بود جاری از دهنت **** چهارده صده روشن چراغ حکمت توست چهارده صده قـرآن پیـام وحـدت توست چهارده صده جاری بحـار رحـمت توست چهارده صده پاینــده نـام امّـت تـوست چهارده صده بر کف لوای عتـرت توست چهارده صده بر امّت ایـن وصیّت توست که ای تمامی امـت منـم پیمبرتان منم پیمبر و مولا علی است رهبرتان **** علی وصی مـن است و علـی ولـی خداست علی ســراج منیــر و علــی چراغ هداست علی رکوع و سجود و علی سـلام و دعاست علی است با حق و حق در پی علی پویاست علی حقیقت حـق، حـق بـدون او تنهاست علی، علی، علـی آری علـی امــام شماست بنای دین بقایش که هست عالمگیر یکـی ز غار حرا دیگری بود ز غدیر **** یقین کنید که مشکل‌گشا علی است علی! یقین کنید که دست خدا علی است علی! یقین کنید فقـط مقتــدا علی است علی! یقین کنید که شمس‌الضحا علی است علی! یقین کنید که صاحب لوا علی است علی! یقین کنید امــام شمـا علـی اسـت علی! قسم به ذات خدایی کز اوست هرچه که هست یقین کنید کـه اسـلام بــی‌علی کفــر است **** حقیقتی است که کتمان آن بـوَد تـکفیر قسم بــه آل محمّــد، بـه آیــۀ تطـهیر قسم بـه آنچـه قلـم کـرده از ازل تحـریر کـه دســت قـدرت پـروردگار حـیِّ قدیر شناسنامـۀ مــا را زده اسـت مهــر غدیر علی همان شب بعثت به خلق گشت امیر قسم بـه ذات خـداوندگار لم یزلـی تمام دین محمّد علی، علی‌ست، علی(ع)
📌 به قلم 💚🛡️بند اول💛⚔️ ساعت جنگه /اکبر لیلاست لشگر دشمن/غرقه به غوغاست شاگرد خوب/مکتب عباس جنگ آباده زده بر لشگر کفر آقازاده تیغ و برداشت عزرائیل برای کار شد آماده به میمنه به میسره حریف صد تا لشگره این اکبره یا حیدره جانم علیه اکبره  هی سر و گردن میزنه بر دل دشمن میزنه تو جنگ شبیه حسنه جانم علیه اکبره جانم علیه اکبره ۴ 💚🛡️بند دوم💛⚔️⚔️ میدون در دست/گرفته اکبر میزنه اینور/میزنه اونور ترس شده حاکم/تو کل لشکر شیره خفته تا بیدار شد شده دشمن آشفته مثل حیدر شمشیرش میچرخه و سر میفته چه مرد تک سواریه دشمن ازش فراریه میگه به اون کناریه جنگ توی مشته اکبره جنازه ها رو همن پیاده ها دربه درن به این در اون در میزنن جنگ توی مشته اکبره جانم علیه اکبره 4 📗🛡️بند سوم 💛⚔️⚔️⚔️ راه میره اکبر/زیبنده گیسو یه عده آدم/بزدل و ترسو راهی ندارن/میرن به هر سو چون آتیشه میزنه جلو میره هی از ریشه حالا اینه وای به حاله وقتی که زخمی میشه جوش و خروش های زیاد زمین به لرزه در میاد اونجا میونِ ازدیاد فاتح علیه اکبره بی نظیر و بی بدلی به‌به عجب شیر یلی از تو میترسن به علی فاتح علیه اکبره جانم علیه اکبره 4 شعر و سبک های مهدی طاهرزاده
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 . 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊. دگر از ناز و ادا نیست خبر.وای پدر دگر ازموی بلندنیست اثر .وای پدر بنگرسوخت همه. موی بهم بافته ام شده گیسوان من چه مختصر.وای پدر وسط کوچه ی شامی به سرم سنگ زدند شدم از سنگ جفاشکسته پر.وای پدر سره دیواره کمک کرد که راهی بروم دارم از ضربت لگد. درد کمر‌.وای پدر بوسه ات راطلبم.بر سرمن دست بکش مانده ام منتظرت.چشم به در.وای پدر. آه(مجنون) همه ازغربت این دختر بود. که به سر داشت فقط دیده ی تر .وای پدر 📝..شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴.. ..
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹   دخترت آواره شده  ای پدر مقنعه اش پاره شده  ای پدر غصه ی روبنده  دلش راشکست سیلی آن مرد به رویش نشست زلف گره خو رده ی او راببین عمه ی آزرده ی او راببین مقنعه ی پاره به سر کرده است به را ه شام وکوفه چون برده است پهلوی او تیرکشیده پدر به شانه اش نیزه رسیده پدر غربت گودال مرامیکشد گریه ی خلخال مرامیکشد گرده سرت شاپرکم ای پدر نقشه ی راه فدکم  ای پدر اشگ علمدار مرادیده بود کوچه وبازار مرا دیده بود بی هدفم پرت شده ای پدر نان طرفم پرت شده ای پدر حرمله باسنگ مرامیزند دختراوچنگ مرامیزند نیزه ی او چه بدبیاراست وای حرف ازآن بردغماراست وای _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)  @babollharam
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 دختره کوچک بابا چقَدَر پیرشدی نیم روزی نشده ازچه دگرپیرشدی پروبالت زچه اینقدر شده آویزان به گمانم که شکسته بال وپر پیرشدی دره گوشم توچه گفتی که دگرصبرنماند ناله ات بود درآنجا بی اثر پیرشدی درخرابه خطبه ات کارمسیحامیکرد دختر خوب وقشنگ وبا هنر، پیرشدی سر من راکه جدا شد جلوی نهر فرات دیده ای وبه عزاداری سر پیرشدی قتلگه آمدی و دید کسی می گوید دخترم حوصله کن. جان پدر پیرشدی نیزه داری که سرم بر .سره سرنیزه زده به تومیگفت رقیه چقدر پیرشدی میزندبربدنت نیزه وسرنیزه چه بد خورده ای ضرب لگدبین گذر پیرشدی گفت (مجنون ) نفس دختره. ارباب گرفت ازچه ازضرب لگد درد کمر پیرشدی 🎆🎆روضه ی رقیه .س.🎑🎑 مردک شامی پدرمهمان نوازی میکند با ته چوبش پدرجان بالبت بازی کند گرده ایتامت پدر خندیدن شامی چرا دارمت باباسوال. رخصیدن شامی چرا ماعزادار وسنان .باشمر گردم کف زدند گرده ما اینان برخصند وببین دف میزنند. ای پدر ازشامیان دیدم بسی آزارها میبرد دشمن عیالت را سر بازارها باتمسخرشامیان مارا تسلامیدهند بهر خواری گوشه ی ویرانسرا جامیدهند دخترت را ای پدر گشتند باضرب لگد ابن قیس بی حیا میزدمرا باباچه بد اینکه میبینی شده(مجنون )برایم شعرگو ای پدر دیده که میسوزد تمام تاره مو 📝.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). @babollharam
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 بی حیا دیگربس است روی سرش لگدمزن کشتیش با کعب نی.روی پرش لگدمزن   نیمه بازاست دوچشمان تری از روی نی کن حیا یی ازحسین‌. بر دخترش لگدمزن چشمت ای قاتل به سرها می خورد در بین راه تاسرافتاد بی ادب برحنجرش لگدمزن درد پاو درد پهلوهردو درمانی نداشت با کتک آرام گشته. برسرش لگدمزن حس تنهایی خواهردارد او در بین راه خوانده لالایی به یاده اصغرش لگدمزن کرد یادازساقی آب آور خیمه .بگفت بی حیا دیگربس است.دور و برش لگدمزن زخم تاول های پایش شاهداین مدعاست گفت(مجنون )ابن قیس .برپیکرش لگدمزن. 📕.شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @babollharam
شامیان خون به دل عترت طاها نکنید خنده بر گریه ی ذریه ی زهرا نکنید ما عزادار عزیزان خداییم ولی پیش چشم اسرا هلهله برپا نکنید پای سرهای بریده همگی رقصیدید لااقل سنگ،نثارِ سر بابا نکنید گاهی از نیزه زمین خورد سرِ دلبر ما نقش مرکب دگر آن راس دل آرا نکنید سر بازار اگر قافله را هو کردید عمّه ام را سر بازار تماشا نکنید گرچه ناموس مرا بزم شراب آوردید صحبت از طفل و کنیزی دگر اینجا نکنید @babollharam