#حضرت_حمزه_علیه_السلام
شیر خدا علی و شیر رسول حمزه ست
آن که حَمیَّت او گشته قبول حمزه ست
روزی که شهر مکه مملو ز مشرکان بود
این شیر پیرِ بیشه ، یارِ نبی ز جان بود
یاری نمود او را در روزگار غربت
جمع قریش خسته ، از این وفا و غیرت
در محضر پیمبر ، در بَدر کرده غوغا
دارد نمای رزمش ، نزد علی تماشا
از پیش روی تیغش ، دشمن بُوَد گریزان
خورده شکاف صف ها ، از هر سپاه عُدوان
از صحنه ی نبردش ، هر پهلوان فراری
از او گریز دارد ، لشکر به بی قراری
روز اُحُد به شمشیر ، بر پا نموده محشر
هم او که یک تنه بود ، با یک سپه برابر
اما بر او شده خصم ، از پشت سر روانه
با نیزه ای ز کینه ، او را رَوَد نشانه
سروِ قد رسایش ، نقش زمین شد ای وای
از داغ او پیمبر ، شمع حزین شد ای وای
دشمن شکافت سینه ، از شیر غرق در خون
یک پاره ی جگر شد در کام هند ملعون
نعشش اگر چه پرپر ، چون لاله ی دَمَن شد
اما هر آن چه بود او ، با یک عبا کفن شد
اما عزیز زهرا ، بی غسل و بی کفن ماند
مادر کنار مقتل ، با گریه نوحه می خواند
او که سه روز حتی ، یک سایبان ندارد
بر تن سری نمانده ، بر دامنی گذارد
حمزه نداشت طفلی ، تا قتلگاهش آید
یک دختری که آید ، گریه بر او نماید
#محمد_مبشری
____________________________
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#چارپاره
تا همیشه غمت بر این دلهاست
گریه بر تو سفارش طاها ست
در مقامت همین بس است نبی
گفت حمزه سیدالشهدا ست
ای عموی نجیب پیغمبر
تکیه گاه غریب پیغمبر
اسدالله غزوه های رسول
وقت غم ها حبیب پیغمبر
همه جا یار مصطفی بودی
تو مددکار مصطفی بودی
هر زمان که اذیتش کردند
تو طرفدار مصطفی بودی
رفتی و در مدینه غوغا شد
باب توهین به مصطفی وا شد
بعد پیغمبر و تو و جعفر
آتش کینه سهم زهرا شد
من بمیرم چه بر سرت آمد
چه به احوال پیکرت آمد
عالمی سوخت آن زمانی که
سر نعش تو خواهرت آمد
خواهرت قد کمان رسید از راه
ضجه میزد به ناله ای جانکاه
تا که چشمش به پیکرت افتاد
گفت وا حمزتا ! رسول الله
خواهر تو ندید پیکر تو
که چه آورده هند بر سر تو
خارها و عبا کمک کردند
که نمیرد عزیز خواهر تو
خواهرت را کسی اسیر نکرد
از خجالت که سر به زیر نکرد
دختر نازدانه ات هرگز
گیسویش بین پنجه گیر نکرد
#ابوالضل_عطاری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از سبک وشعر باب الحرم
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
ای شیر خدا و شیر احمد
ای یار و فدایی محمّد
ای عمِّ رسول و عمِّ حیدر
برختم رسل علّیِ دیگر
سر تا به قدم همه فتوّت
شمشیر تو حامی نبوّت
ایثار زتو، شجاعت از تو
حکم از نبی و اطاعت از تو
روی تو به بدر نور بخشد
شمشیر تو در اُحد درخشید
تو قلب رسول را امیدی
سردار مبارز و شهیدی
تاریخ کند هماره اعلام
کز بَدوِ طلوع دینِ اسلام
حمزه همه جا محمّدی بود
احیاگر دین احمدی بود
ای شیر خدا، سلام بر تو
شمشیر خدا، سلام بر تو
روزی که زجور خصمِ نا اهل
وز بغض و عداوت ابوجهل
بردند هجوم بر پیمبر
زد لطمه عدو به جان رهبر
از همسر خویش تا شنیدی
با خشم به هر طرف دویدی
فریاد زدی کجاست بوجهل
آن سنگدل زاصل نا اهل
از خشم رهش به کوچه بستی
پیشانیش از کمان شکستی
فریاد زدی که ای ستمگر
این مزد جفات با پیمبر
زین واقعه تلخ بود کامّت
دل برد به مسجد الحرامّت
دیدی که رسول حیّ دادار
بنشسته غریب و بی کس و یار
از سوز درون زدی صدایش
گلبوسه زدی به دست و پایش
کای سیّد و سرورم محمّد
فرزند برادرم محمّد
بر خصم تو ره زخشم بستم
پیشانیش از کمان شکستم
من حمزه ام، ای سرم فدایت
پیوسته کنم زتو حمایت
فرمود رسول حیّ داور
کای عمّ گرامی پیمبر
من عفو و کرم بود مرامم
هرگز نه به فکر انتقامم
تا نور دهی به هر دو عینم
خشنود کن از شهادتینم
دُر از لب همچو لعل سفتی
از قلب، شهادتین گفتی
برد از سخنت رسولِحق نوش
لبخندزنان گشود آغوش
کای عمّ گرامی نکویم
این بود همیشه آرزویم
با قصّه ی حمزه و پیمبر
یاد آمدم از عموی دیگر
عبّاس علی گل مدینه
آب آور بلبل مدینه
سقّای نخورده آب در بحر
گشته جگرش کباب در بحر
دل را زشراره تاب داده
از اشگ به آب آب داده
یک باغِ مدینه دیده در آب
تصویرِ سکینه دیده در آب
دریاش روان ز هر دو عین است
خجلت زده از لب حسین است
با یک یمِ اشگ و یک یم خون
لب تشنه شد از فرات بیرون
بار غم تشنگان به دوشش
در سینه شرر، به دل خروشش
یاد لب خشک شیرخواره
میزد به وجود او شراره
جان کرده سپر به تیر دشمن
گردیده جدا دو دستش از تن
تیری زکمان رسید بر مشک
از دیده ی مشک شد روان اشک
عبّاس نگه به آب می دوخت
آب از غم او چو شعله میسوخت
ای حمزه ی کربلا ابوالفضل
سینهسپر بلا ابولفضل
سوزی که هماره سوزِ«میثم»
آتش فکند به قلب عالم
🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼
✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃
http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
تا به وصف حمزه بگشایم زبان
می سزد گردد سراپایم زبان
حمزه یعنی شیر شیران اُحد
خشم فریاد دلیران اُحد
حمزه یعنی یک جهان صدق و صفا
حمزه یعنی جاننثار مصطفی
این شنیدم هند از خشم و غضب
کرد وحشی را به نزد خود طلب
گفت در این جنگ باشد کام من
تشنۀ خون یکی از این سه تن
یا، محمّد را به تیغ خشم زن
یا، علی یا، حمزه را از پا فکن
دید آن ناپاک در حین قتال
قتل احمد یا علی باشد محال
تاخت هر سو در صف میدان جنگ
کرد قصد جان حمزه بی درنگ
حمله کرد از راه نامردی ز پشت
شیر شیران را به ضرب نیزه کشت
آن خروشان شیر ختم المرسلین
پیکرش چون کوه شد نقش زمین
هند با خشم و غضب سویش شتافت
پهلویش را از دم خنجر شکافت
همچو خون پاک حمزه بر زمین
ریخت اشک از چشمِ ختم المرسلین
من ندانم داغ آن آزادمرد
با دل پیغمبر اکرم چه کرد
می سزد تا خون فشانم از بصر
داغ دو سردار دارم بر جگر
آتش سوز درونم بر ملاست
گه نگاهم بر اُحد گه کربلاست
دیده ام پرپر دو باغ یاس را
جسم حمزه، پیکر عبّاس را
داشت در دل داغشان را فاطمه
گه به صحرای اُحد، گه علقمه
سنگ و کوه و دشت و صحرا گریه کرد
بر مزار هر دو، زهرا گریه کرد
داغ او بر قلب پیغمبر نشست
مرگ این پشت برادر را شکست
او شدی مُثله رخ نورانیش
این یکی شد فرق تا پیشانیش
او ز پهلویش روان شد خونِ دل
این فرات از کام عطشانش خجل
او عبا پوشید بر جسمش رسول
این کنارش مادریکرده بتول
حمزه! بوی کربلا احساس کن
گریه بر مظلومی عبّاس کن
او که تنها با عدو پیکار کرد
دست و چشم و سر، نثار یار کرد
او که از ضرب عمود آهنین
گشت سرو قامتش نقش زمین
این شنیدم حضرت ختمی مآب
بر شهیدان یک به یک می داد آب
تا رهد عبّاس از رنج و تعب
جام آبی داد بر آن تشنه لب
آن سرا پا مظهر صدق و صفا
تشنهلب جان داد نزد مصطفی
لب نزد بر آب و کامش تشنه بود
بر لب دریا امامش تشنه بود
بحر را چون شعله ای در کام دید
عکس اصغر را میان جام دید
تا که باران زآسمان آید فرود
بر لب عبّاس از «میثم» درود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه - شهادت حضرت حمزه علیه السلام/وفات حضرت عبدالعظیم علیه السلام - سبک محاله بمونه رو دلم...
(حضرت حمزه)
شیرِ میدونِ نبرد با دشمنایی
تکیه گاهی و سپاهِ مصطفایی
نگاه کن چی به سرت آورده دشمن
بدنت جا می گیره رویِ عبایی
عبایِ پیمبرِ دین
شده تابوتِ تنِ تو
جایِ نیزه یِ ستمگر
مونده رویِ بدنِ تو
لقبِت لقبِ ارباب
امّا واسهَ ت کفنی هست
سینهَ تو دَریدن امّا
به تنت پیرهنی هست
ای امان از این غریبی (۴)
نه فقط عمو که واسهَ م بودی بابا
بستی چشماتو چرا عمویِ زهرا
بعدِ تو همین بقیع می بینه یک شب
غریبونه تابوتی می بره مولا
من و تو نیستیم ببینیم
دستِ حیدرو می بندن
تو کوچه به گریه هایِ...
کوثرِ حرم می خندن
باورت می شه مدینه
جلو در می کِشه لشکر
می شینه غلافِ کینه
رو بازویِ یاسِ حیدر
ای امان از این غریبی (۴)
(حضرت عبدالعظیم)
وقتی پا تویِ حریمِ تو می ذارم
بارونی می شم مثِه ابرِ بهارم
برا کربلا دلم تنگه و باید
صورتم رو رو ضریحِ تو بذارم
پسرِ کریمِ طاها
حَرمت کرب و بلامه
نوکریتون افتخارِ...
من و کُلِّ رفقامه
نمی شه سفره یِ نوکر...
خالی آخه تو کریمی
داره مجتبی تو شهرِ...
ما برا خودش حریمی
ای امان از این غریبی (۴)
تو که روضه خونِ اربابِ غریبی
تو که از ایل و تبارِ مجتبایی
تویِ هیاتت می پیچه بویِ سیبی
یعنی نوکرا شدن کرب و بلایی
از تبارِ مجتبایی
حرمی داری تو آقا
عاشقِ حسینی امّا
نشدی تو اِرباً اِربا
جگرت سوخته ولی تیر
به تن و تابوت نخورده
دشمنت سرِ بریده
به رویِ نیزه نبرده
یا حسین غریبِ مادر (۴)
#شهادت
#وفات
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#مکه
#کربلا
#کربلایی_شده_ام_در_حرم_عبدالعظیم
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
گریز روضه کوتاه به کربلا
واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت
واپحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت
واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا
مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت
واحمزتا ... زنان مدینه صدا زدند
خانم صفیه!!!دست مبر سوی معجرت
واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم
با احترام دفن کنم جسم اطهرت
واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی
در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت
واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی
کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت
واحمزتا... عموی دلاور برو دگر
یک دختری زمین نخورد در برابرت
واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی
غارت شدی قبول نه در پیش مادرت
#قاسم_نعمتى
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#زمینه #شور #پانزدهم_شوال
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
☑️ بند اول
سردار خدا، یاورنبی
درتو منکشف،بازوی علی
صاحب دو تیغ،درجنگ احد
پشتیبان دین،حامی ولی
ای پهلوان غزوه ی ذات العشیره
عمری به حب تو دل شیعه اسیره
نامت به صحن قلب من نعم الامیره
یاحمزه مدد...
☑️ بند دوم
در بدر و احد، میر لشکری
در وقت نبرد از سرها سری
هم درراه دین یار مصطفی
هم شیعه سرسخت حیدری
ای جان پناه هاشمی،شاه شهیدان
شد بولهب ازنام تو ترسان ولرزان
زمین زدی ، پشت تمامی رقیبان
یاحمزه مدد
☑️ بند سوم
بازوی نبرد،ای عم ّرسول
می بالد به تو حضرت بتول
رو درروی تو،گشته هرکسی
حقّا کرده است مرگ خود قبول
پیچیده درگوش زمان وصف شجاعتت
هر غزوه ای دارد حکایت از شهامتت
شد قامت ِ پیغمبری ، خم از شهادتت
یاحمزه مدد...
#علی_مهدوی_نسب
#زمینه #سوزناک
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
☑️ بند اول
انقد پر از غمه مدینه که نگو
جای تو خالیه کنار من عمو
من، یه لشکر از دست دادم
دلاور از دست دادم
علی پیشم هست اما
یه حیدر از دست دادم
گریه میکنه زهرا ای واویلا
گریه میکنه حیدر با رسول الله
گریه بر حمزۀ سیدالشهدا
☑️ بند دوم
پاره جگر شدی، من خونجگر شدم
عزادار تو با چشای تر شدم
وای، از این بیسامونیها
از این سرگردونیها
چه سخته داغ حمزه
امون از دلخونیها
گریه میکنه جبریل با اشک ما
گریه میکنه چشم عرش اعلی
گریه بر حمزۀ سیدالشهدا
☑️ بند سوم
اینجا برا عمو، همه گریون شدن
از داغ رفتنش، قامتکمون شدن
وای، یه روز هم تُو کربلا
جلوی چشم زهرا
عموعباسِ خیمه
میفته روی خاکا
گریه میکنه زینب مثل زهرا
گریه میکنه ارباب مثل مولا
گریه بر ساقی تشنۀ خیمهها
#حمید_رمی
#شور
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
----------------- ---------------
تو در شجاعت محشری
میر سپاه و لشگری
شیر رسول خدا و
مدافع پیغمبری
تویی ابوطالب خصال
وقت شجاعت بی مثال
دشمن فراری از تو شد
حریف نداری در قتال
ای یل با وفا...یاور مصطفی
تو بر سپاه نبی علمداری
دلاوری چون حیدر کراری
ــــــــــــــــــــــ
حامی دین خدایی
همقدم مرتضایی
شبیه اربابم حسین
تو سیدالشهدایی
منم ز عشق تو سرشار
ز دشمنان تو بیزار
ذکر شب وروزم شده
لعنت به هند جگر خوار
ای یل با وفا... یاور مصطفی
تو بر سپاه نبی علمداری
دلاوری چون حیدر کراری
ــــــــــــــــــ
سائل بیت الکریمم
نوکر او از قدیمم
سینه زن روضه های
حضرت عبدالعظیمم
حریم او به چه زیباس
گنبد و صحنش دلرباس
کسی که میشه زایرش
انگار که زایر کربلاس
شور و حالم عجیب..مستم از بوی سیب
پر زده دل تا حریم بیت الله
ذکر لبم یا حسین ثارالله
※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※
●شاعر:
مرتضی کربلایی
•