#یا_باب_الحوائج
چند خط روضه ،
زبانحال خانم ربابه مادر حضرت علی اصغر 😭😭😭😭
پسرم از نفس افتاد… به دادم برسید
داد از این همه بی داد به دادم برسید
تشنه ام ؛شیر ندارم ؛چه کنم ؛حیرانم
باید آخر چه به او داد به دادم برسید
دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر
چاک خورده لب نوزاد به دادم برسید
بوی آب و دل بی تاب و سپاهی بی رحم
طفلی و این همه جلاد به دادم برسید
آب دامی ست که دلبند مرا صید کند
وای از حیله ی صیاد به دادم برسید
با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان…
شاه پیغام فرستاد : به دادم برسید
بارالها چه بلایی سرش آمد که حسین
میزند این همه فریاد به دادم برسید
#علی_اصغر🖤
#طفل_رباب💔
#شب_هفتم
#علی_اصغر
🏴 بند اول
با لب خشکت /چیکار کنم آخه منم یه مادرم
تو مثه ماهی/داری تلظی میکنی برابرم
لا لا لا لا گل پونه
لا لا ای عزیز دردونه
تکونت میدم آروم که
بخوابی نگیری بونه
لا لا لا لا ای شیر خوارم لا لا
بخدا شیر ندارم/ لا لا لا
از کجا آب بیارم/ لا لا لا لا
لا لا لا لا علی جان،لا لا لا لا
🏴 بند دوم
بمیره مادر/صدات گرفته و چقدر تب داری
بمیره مادر/یه هق هق ضعیف تو غبغب داری
آخه برنمیاد کاری
ازم جز گریه و زاری
به بابات میدمت مادر
برو بابارو کن یاری
دارم میمیرم از درد/ علی علی
روی ماهت شده زرد/ علی علی
برو و زودی برگرد/ علی علی
لا لا ای شیرخوارم...
لا لالا لا علی جان،لا لا لا لا
🏴 بند سوم
به جای آب با/تیر سه شعبه کردنت تورو سیراب
چه حالی میشه/با دیدنه گلوت ربابه بی تاب
میمیره اگه ببینه
سر تو شده آویزون
دیگه جونی نداری تو
منو کردی بابا حیرون
بخواب راحت عزیزم/ لا لا لا لا
تا واست اشک بریزم/ لا لا لا لا
روی تو خاک میریزم/ لا لا لا لا
لا لا ای شیرخوارم...
لا لا لا لا علی جان لا لا لالا
📌#زمینه_حضرت_علی_اصغر #شب_هفتم #علی_اصغر #رباب #زمینه_احساسی #زبان_حال_رباب #محرم #زمینه #قال_مولانا_الرضا #توی_گهواره_هنوز
به قلم #مهدی_طاهرزاده
🖋️📘بند اول💙🖤
توی گهواره هنوز گرمی داره جای تو
نرو ای گل رباب جون من فدای تو
گریه کن صدا بزن باز به دست و پا بزن
وصلهٔ جون رباب خنده بی هوا بزن
من بجای تو ابر بهارم
من غیره تو دلخوشی ندارم
یک شب بغل گوشم نخوابی
اصلا بعیده طاقت بیارم
نفس کشیدنت طلاست
ببخش میون کربلاست
تموم میشه میره علی
یه چند روزی فقط بلاست
علی بالام علی بالام
🖋️📘بند دوم 💙💙🖤
توی قنداقه برو بدون خود و زره
حیدره کوچیک من حرمله منتظره
خنده های زیر لب وقتی اومد روبه روت
هدف تیر و کمان سفیدی زیر گلوت
قربونت برم خوابیدی آخر
آخرش به من نگفتی مادر
تو به خیمه ها رسیدی اما
خونی بود تنت و خونی بود سر
رو خاکه داغ مادرت
کنار جسم پرپرت
به گوش من نیمد دیگه
صدای خشکه حنجرت
علی بالام علی بالام
🖋️📘بند سوم💙💙💙🖤
پشت هم توی سرم قصه و رویا بباف
میکنم روز و شبا دور نیزه ات طواف
لالایی میگم برات دستامو تکون میدم
هی میگن برای کی نیزت و نشون میدم
من روزا تو آفتاب میشینم
گریم میگیره بچه میبینم
یاد شکل ماه تو میفتم
رفتی و خاموش شده زمینم
نشد که راه بری برام
بگی برام یه چند کلام
نشد که رشد کنی علی
بلند بشی جلو چشام
علی بالام علی بالام
شعر و سبک های مهدی طاهرزاده
📌#شور_احساسی_حضرت_علی_اصغر #علی_اصغر #رباب #شب_هفتم #محرم #دور_و_برم_آبه #زمینه_احساسی
به قلم #مهدی_طاهرزاده
🖊️➖بند اول❤️🖤
دور و برم آبه
تو خواب میبینم علی سیرابه
تنها امیدم به علمداره
تنها امید منه بی تابه
اشک روی گونه هام میره
گریه نکن دل میگیره
تو لحظه های آخریم
میری و مادر میمیره
رباب و هی نده عذاب وای من 3
لالایی اصغرم بخواب وای من 3
لالایی اصغرم بخواب وای من 3
🖊️➖بند دوم❤️❤️🖤
میخوای بری میدون
نگاهی کن ببین شدم دل خون
حرمله اومده به قصد کشت
یکاری کرد نموند برام درمون
سه شعبه زد صدا تو بست
چه بد روی گلوت نشست
رگ های گردنت برید
خونی شده پا و سر و دست
رفتی و من بین طناب وای من 3
لالایی اصغرم بخواب وای من 3
لالایی اصغرم بخواب وای من 3
🖊️➖بند سوم❤️❤️❤️🖤
حرم توی شامه
سرت برو نی جلو چشمامه
دستامو هی تکون میدم آخه
حس میکنم جسم تو باهامه
رقاصه ها میرقصیدن
تو کوچه ها میچرخیدن
به گریه های مادرت
یهودیا میخندیدن
رباب و مجلسه شراب وای من 3
دخترای ابو تراب وای من 3
لالایی اصغرم بخواب وای من 3
شعر و سبک های مهدی طاهرزاده