4_5886386733687249842.mp3
1.19M
#امام_حسین_شور
#وداع_با_محرم_شور
حسرت دوباره کارِ روزای پیشِ روم شد
آقای من چقد زود محرمت تموم شد
دستای مادر تو بود
که رو دوشم علم گذاشت
نوکرتو ببخش آقا
اگه براتو کم گذاشت
باید که با تو درد ما دواشه
بیچاره اونکه از درت جداشه
الهی این محرمی که گذشت
محرم آخر من نباشه
ای جانم حسین...
رو سر کل عالم سایه ی سروریته
روزای خوب عمرم روزای نوکریته
براتو گریه میکنم
تا عشقمو نشون بدم
عاقبتم به خیر میشه
اگه تو روضه جون بدم
تموم آبرومو از تو دارم
سرم رو زیر پای تو میزارم
تا که بیفتم روی پات بمیرم
لحظه ی جون دادن بیا کنارم
ای جانم حسین ...
بال فرشته فرشِ صحن و سرات حسین جان
قطعه ای از بهشته کرببلات حسین جان
الهی تا نفس دارم
به زیر این علم باشم
بنویس اسممو آقا
که اربعین حرم باشم
فدای تو بشه الهی جونم
کرببلاتو باز بده نشونم
از زائرای اربعینت امسال
آقا خدا کنه که جا نمونم
ای جانم حسین...
#عبدالزهرا
ـــــــــــــــــ
4_5888638533500937395.mp3
831.1K
#اسارت_شور
#شام_شور
#شور
به سبک
بین گودال مادر افتاده...
زینب و شام آه و واویلا
سنگ از بام آه و واویلا
می دهند بر عترت اطهار
سب و دشنام آه و واویلا
سربازار عمه سادات
بین انظار عمه سادات
دخت زهرا چشم نامحرم
شد گرفتار عمه سادات
سربازار همه میدیدن
به یتیما همه خندیدن
پیش چشم اسرا ای وای
پای سرها همه رقصیدن
نوگلی از اسرا جان داد
با دلی خون ای خدا جان داد
عمه میگفت دختری گویا
زیر پای ناقه ها جان داد
آتشی در کاروان افتاد
مادری قامت کمان افتاد
پیش چشم دختری محزون
سربابا از سنان افتاد
چشم ناپاک به حرم افتاد
دختری گفت معجرم افتاد
نیزه را دیده ناله زد ناگاه
مادری گفت اصغرم افتاد
سر بازار آه و واویلا
ظلم و آزار آه و واویلا
شده جای دختر زهرا
بزم اغیار آه و واویلا
شعله بر جان بی امان میزد
پیش چشم همگان میزد
سر پرخون در میان طشت
به لبانش خیزران میزد
#عبدالزهرا
4_5888638533500938304.mp3
723.8K
#اسارت_شور
#شام_شور
#شور
آه و واویلا ۲
زینب رسیده شهر شام آه و واویلا
راس بریده
بر روی نیزه ریزد اشکش از دودیده
واویلتا به شهر شام
چی به سر حرم اومد
دختر زهرا و علی
میون نامحرم اومد
واویلتا واویلتا
بند۲
آه و واویلا ۲
دروازه ساعات رسیده دخت زهرا
کاش بود علمدار۲
زینب کجا و طعنه و کوچه و بازار
به اشک آل فاطمه
با هلهله میخندید
دور سرای بریده
زنای شام میرقصیدند
واویلتا واویلتا
بند۳
رقیه دیده۲
افتاده از رو نیزه ها راس بریده
ای داد بیداد۲
راس حسین بن علی از نیزه افتاد
یه عده ای به صورتا
ز خون سر رنگ میزدند
محله یهودیا
سرارو با سنگ میزدن
بند۴
مادر خمیده۲
رو نیزه راس شیش ماه هیچکی ندیده
دلها میلرزه۲
ای وای اگر اصغر بیوفته از رو نیزه
دیده سر شیرخواره اشو
یه مادری که کرده غش
به اشک دیده رباب
حرمله میخنده همش
واویلتا واویلتا
بند۵
میسوزه دلها۲
زینب کجا بزم شراب آه و واویلا
آه و واویلا
شد وارد بزم حرامی آل طاها
وسط مجلس شراب
خون دل هر عزیزی شد
جلوی دختر علی
صحبت ِ از کنیزی شد
بند۶
مادر میدیده۲
جام می و طشت طلا راس بریده
در پیش زهرا
لعل حسینو خیزرون میزد واویلا
وسط اون طشت طلا
چی به سر حسین اومد
به پیش فاطمه یزید
هی لباشو با چوب میزد
واویلتا واویلتا
#عبدالزهرا
4_5888638533500938346.mp3
686.7K
#اسارت_شور
#شام_شور
#شور
دروازه ی شهر شام چه ازدحامی شده
دورِ رباب و زینب پر از حرامی شده
علی الحسین واویلا
شکسته قلب رسول از این غمِ جانگداز
نشسته ناموس حق رو ناقه ی بی جهاز
علی الحسین واویلا
نظاره کن یا نبی زینبت آواره است
همه عزیزان تو لباسشان پاره است
علی الحسین واویلا
دوباره در شهر شام کار حسین زار شد
که دختر فاطمه وارد بازار شد
علی الحسین واویلا
به ناقه ها خواهر حسین سنگ میخورد
بر روی نیزه سرِ حسین سنگ میخورد
علی الحسین واویلا
آل علی را چرا بهر عزاب میبرند
عمه ی سادات را بزم شراب میبرند
علی الحسین واویلا
پیمبران در عزا همه از این ماتمند
که دختران علی میان نامحرمند
علی الحسین واویلا
شرر به قلب علی عدو چه خوب میزند
بر لب خشک حسین یزید چوب میزند
علی الحسین واویلا
#عبدالزهرا
4_5902322045902914611.mp3
5.41M
#زمینه یا #شور #اسارت #حضرت_زینب سلام الله علیها(اول ماه صفر-شام بلا)
#اول_صفر
#ورود_به_شام
#زمینه_اول_صفر
#شور_اول_صفر
#ایام_اسارت
#پشت_دروازه
🏴بند اول
پشت دروازه ساعات رسیده عمه سادات
سر ارباب روی نیزه سر دیگه باب حاجات
واویلا همراهه شمرو حرمله
واویلا داره میاد یه قافله
واویلا میاد صدای هلهله
واویلا زینب و کوچه های شام
واویلا زینب و دیده ی عوام
واویلا زینب و مجلس حرام
(واویلا رسیده کاروان به شام)
🏴بند دوم
شروع ماتم عظماست پریشون حضرت زهراست
واسه ی آل پیمبر اوج این مصیبت اینجاست
واویلا انگاری عید شامیاس
واویلا چراغونی محله هاس
واویلا بساط رقصشون بپاس
واویلا رقیه و یه عده پست
واویلا بگم ز سنگینیه دست
واویلا دندون شیریش و شکست
(واویلا رسیده کاروان به شام)
🏴بند سوم
دختر حضرت حیدر زینت دامن مادر
وارد شام بلا شد همرهه راس برادر
واویلا ز غصه های بی امون
واویلا ز طعنه و زخم زبون
واویلا یزید و چوب خیزرون
واویلا زینب و شیون رباب
واویلا زینب و سینه ی کباب
واویلا زینب و اون بزم شراب
(واویلا رسیده کاروان به شام)
🎤با نوای زیبای کربلایی سید محسن گندمی
#دروازه_ساعات #شام_بلا
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#ترکیب_بند
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
ناسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گرياندند
#محمود_ژولیده
#شام_بلا #دروازه_ساعات
.
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#اربعین_حسینی
اربعین -(میگه فاطمه،با چشم خیس و خونبار)
میگه فاطمه،با چشم خیس و خونبار
سلامٌ لَکُم،هلابی بکم یا زُوّار
الهی که خیرش رو
ببینین همه مادر
یادم نمیره هرگز
شمارو توی محشر
قیامت،شفاعت بامن
برا زائر فرزندم
میشم مادر هرکی که
میشه نوکر فرزندم
میام پای میزان واسه
شما منتظر میشینم
میام تک تک تون رو از
تو محشر خودم میچینم
الهی رزق حرم بده به ما.....
مونده رو دلم،حسرت زیارت تو
میمیرم واسه،لذّتِ زیارت تو
شده رو سرم آوار
غم عالمو دنیا
به اونا که تو راهن
حسودیم میشه آقا
حسودیم میشه آقاجان
به اونکه میاد دیدارت
به حالی که تو راه داره
به اشک و غم زُوّارت
حسودیم میشه به هرکی
که خوندیشو دعوت کردی
به هرکی اومد پا بوست
به هرکی عنایت کردی
الهی رزق حرم بده به ما.....
حق بده به من،اگر میکنم حسودی
جون مادرت،دعوتم بکن به زودی
منو دور نکن ارباب
اگر چه گناهکارم
توروبیشتراز هرکی
توی دنیا دوسدارم
نرون من رو از درگاهت
نرون بی تو تنها میشم
منو گرم آغوشت کن
بذار غرق خوشبختی شم
نذار قاتلم این غم شه
نذار فاصله عادت شه
نذار تا یه روزی ارباب
زیارت برام حسرت شه
الهی رزق حرم بده به ما....
شاعر: #سید_مرتضی_پیرانیان
4_5888683325714860866.ogg
454.3K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#پایان_ماه_محرم
#محمدجواد_پرچمی
یه فکری برای
وصالم کن ارباب
اگه کمگذاشتم
حلالم کن ارباب
ببخش آخرش هم
بدردت نخوردم
محرم تموم شد
براتو نمردم
بدی دیدی اما
جوابم نکردی
پیش سینه زنهات
خرابم نکردی
خدایی همون یک
دهه زندگیمه
ورودی صحنت
ته زندگیمه
خودت زنده کردیم
خودت میکشیمو
نگیر گریه هامو
نگیر دلخوشیمو
همه اومدیم تا
که دورت بگردیم
سیاهی زدیمو
چقد گریه کردیم
چقد گریه کردیم
کمم رو قبولکن
همین اشک ناقا
بلم رو قبول کن
عزاداریامو
نمیدم به دنیا
به رسم امانت
سپردم به زهرا
چه حال و هوایی
میون محل بود
سر کوچه پرچم
سیاه و کتل بود
به لطف نگاهه
شما حر عوض شد
دیدم تومحرم
عرق خور عوض شد
گره هام بدونه
قسم وا شد آقا
تا رفتم توروضه
دلم وا شد آقا
تو روضت دلم با
ادب باشه خوبه
جوون وقتی اسوه ش
وهب باشه خوبه
پرید اونکه بالش
یکم ظرفیت داشت
خوشا نوکری که
خلوص نیت داشت
بذار زیر پرچم
بشم پیر زینب
شدم این محرم
نمکگیرزینب
نذار عمرم آقا
هدرشه حرومشه
بذار آخرش با
شهادت تمومشه
نسیم شهادت
بوی زینبیه
بذار جون بدم من
توی زینبیه
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#پایان_ماه_محرم
#مهدی_صفی_یاری
یک ماه می شود که ز جان گریه کرده ام
با روضه های مرثیه خوان گریه کرده ام
یک ماه می شود که مرا ریختی به هم
هر روز با شنیدنتان گریه کرده ام
یک ماه می شود که به لب های تشنه ات
نزدیک آبهای روان گریه کرده ام
یک ماه می شود که ز غم های خواهرت
همناله با امام زمان گریه کرده ام
گاهی در اول سلام زیارت ، دم غروب
در حسرت زیارتتان گریه کرده ام
گاهی بیاد خیمه آتش گرفته ات
گاهی برای دخترتان گریه کرده ام
گاهی میان واحد و سنگین و شور و دم
دست خودم نبوده، سینه زنان گریه کرده ام
اشکی نماند ، از غم بر نیزه رفتن ات
بر ماجرای تیر و کمان گریه کرده ام
آقا ببخش ، حرف مرا روضه ای نخوان...
خیلی برای خواهرتان گریه کرده ام
اصلا عجیب بود حال و هوای محرم ام
کلی برای غربتتان گریه کرده ام
آمد نشست ، دست به روی سرش گذاشت
هر تکه را که دید روی پیکرش گذاشت
از یک طرف کمی گل ریحانه جمع کرد
از یک طرف کمی پر پروانه جمع کرد
سر، که نبود ، بوسه زد آن جسم خسته را
با نعل تازه پیکر در هم شکسته را
یک ، نه ، دو ، نه ..چقدر شبش پر ستاره بود
یک جسم خسته بود ولی پاره پاره بود
خون می جهید و تاب و توانش نمانده بود
جان در تن امام زمانش نمانده بود
اصلا چقدر کم شده ای کو بقیه ات؟
با تیغ ها قلم شده ای کو بقیه ات؟
انگشترت کجاست بمیرم برای تو
آب آورت کجاست بمیرم برای تو
وقت اذان شده است بگو اکبرم کجاست؟
پیراهن سفارشی مادرم کجاست؟
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
#پایان_ماه_محرم
#احمد_ایرانی_نسب
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم
قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین
این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
(مناسبت های ماه صفر)
#پایان_ماه_محرم و آغاز ماه صفر
#اسماعیل_شبرنگ
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از التفات فاطمه س صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد ، مدینه ونجف و شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam