🏴🏴
▪️#نوحه_زنجیرزنی_فاطمیه
▪️سبک ای ساقی لب تشنگان👌😭
💔😭💔
بنداول
پیش نگاه مجتبی،خورده زمین در کوچه ها
آن عصمت کبری،انسیه الحورا
ارکان دین درهم شکست،تا سیلی بر رویش نشست
زهرا روخاک افتاد،آن دم حسن جان داد
(یافاطمه۴)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
😭
بنددوم
شعله زبانه میکشید،مادر به پشت در رسید
بینه در و دیوار،شدسینه اش خونبار
لعنت به نامرده عنود،یهودیه پست و حسود
آتش بر آن در زد،لگد به مادر زد
(یافاطمه۴)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
😭
بندسوم
ثانی به پهلویش زده،قنفذ به بازویش زده
زمانه پر درداست،مغیره نامرداست
بشکسته اعزای تنش،چندین نفر میزدنش
مادر به خون خفته،محسن شده کشته
(یافاطمه۴)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
▫️بندچهارم▫️
😭
در خانه میگویدحسن،با ناله و سوزومحن
مادره ما جوانه،اما قدش کمانه
در بستر افتاده غمین،یاره امیرالمومنین
محبوبه ی داور،جسمش شده لاغر
(یافاطمه۴)
صدیقه ی کبری،یاام ابیها
😭
بندپنجم
در روزه حشر غوغا کند،چون عقده ی دل وا کند
از چه کتک خورده،طفلش چرا مرده
پایان رسد شامه سیه،آید حبیب ما ز ره
منتقم زهرا،بنماظهور آقا
(عجل علی۲)
یابن الحسن مولا،یا مهدی زهرا
💔😭💔
4_5898003701099924214.mp3
3.55M
آبرویم فاطمه ای آرزویم فاطمه
ازسر شب تاسحر پیوسته گویم فاطمه
ای طبیبم فاطمه بی توغریبم فاطمه
تاسحر دم ناله امن یجیببم فاطمیه
ای بهارم فاطمه باغ وبهارم فاطمه
ناله پیوسته کنم یافاطمه یافاطمه
مادر ای مادر.....
هست وبودم فاطمه یاس کبودم فاطمه
رفتی وآتش زدی شمع وجودم فاطمه
ای بهارم فاطمه بردی قرارم فاطمه
برسر زانوی خود سر میگذرارم فاطمه
تارپودم فاطمه سِر وجودم فاطمه
آتشی برقلب خود تکرار دارم فاطمه
ذوالفقارم فاطمه داروندارم فاطمه
ازسر شب تا سحر پیوسته گویم فاطمه
مادر مادر.......
#واحد
شام غریبان فاطمه«س»
ببار ای اشک دامن دامن امشب
که بی مادر شده مظلومه زینب
ببار ای اشک امشب از دوعینم
که تا همناله گردم با حسینم
ببار ای اشک جانی دربدن نیست
یتیمی غمزده همچون حسن نیست
چه دل گیر است این شام غریبان
علی ماند و غم و آه یتیمان
خدایا حال طفلان علی چیست؟
بُوَد اول شبی که فاطمه نیست
اگر در خانه ای مادر بمیرد
سراغش بیشتر دختر بگیرد
نمی دانم چه حالی دارد امشب
یتیم مادر از کف داده زینب
از آن لحظه غم مادر اثر کرد
که زینب چادر خاکی بسرکرد
حسن جانش زند برسینه وسر
حسین با ناله گوید آه مادر
جهان درپیش چشمم دود باشد
مرا داغ یتیمی زود باشد
بدور از چشم طفلان دل افکار
علی با ناله می زد سربه دیوار
علی مانداست هاج وواج ومبهوت
که زهرا را نهاده بین تابوت
علی باور ندارد فاطمه رفت
سزد که خون ببارد فاطمه رفت
علی با بغض، زهرا را صدا زد
کنار قبرش از دل ناله ها زد
ز رویت فاطمه شرمنده هستم
توکه رفتی چرامن زنده هستم
نگفتی من بدون تو تباهم؟
چراگشتی رفیق نیمه راهم؟
ندیدی گریه های زینبینم
مرابیچاره کرد اشک حسینم
پیمبرتـاکـه رخسارتـو را دید
عزیز من بگو ازتو چه پرسید؟
پیمبرتا تورا آن لحظه دیده
توآیا راه می رفتی خمیده؟
توآیاگفته ای حالم چنان بود؟
توگفتی گردن من ریسمان بود؟
بگو بابا علی رادست بستند
چهل نامرد پهلویت شکستند
منم شرمنده ازاین یاری هستم
خجل ازاین امانتداری هستم
دلیل مرگ تو مشت و لگدشد
بمیرم منزلت زیر لحد شد
سه ماه از درد پهلویت نخفتی
چرا زهرا به من چیزی نگفتی
تنت تا که به روی شانه میرفت
دگرخوشبختی ازاین خانه میرفت
خزان گردیده ای زود ای بهارم
برایت تا قیامت داغدارم
به«مداح»سوزدل داداست زهرا
کشـیده بـرسـراو دست زهـرا
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🖤🕊🖤🕊🖤🕊
سبک نبسته ام به کس دل
🌴🏝🌴🏝🕊🕊🕊🕊
بانوی خونه ی من،سنگ صبورم ای یار
دیدی علی رو تنها،رفتی به جنگ اشرار۲
پشت و پناهه حیدر،تنها سپاهم ای یار
فقط تویی برا من،همدم و یار و غمخوار۲
ای یاس پرپر من،ای یار قد کمونم
از بسترت بلندشو،ای همسر جوونم۲
با رفتنت عزیزم،آتیش نزن به جونم
بمون کنار من تا،منم پیشت بمونم۲
ای نور دیده ی من،ای همزبون حیدر
نرو که بی تو میره،تاب و توون حیدر۲
وا کن چشاتو آروم،آروم جون حیدر
رو صورتت چکیده،اشک روون حیدر۲
ای دلخوشیه خونه م ای یارقدکمونم
نرو بمون کنارم. فاطمه ی جوونم
ماه شبای حیدر من و فراموش نکن
شعله ی زندگی م اینجوری خاموش نکن
مرو مرو فاطمه جان🥀😭
همون نامردایی که دستای من رو بستن
دیدم میون کوچه چه بازوتو شکستن
دیدم چهل تا نامرد میزدنت بی هوا
دیدم زمین میخوردی به زیر دست و پاها
مرو مرو فاطمه جان🥀😭
اجرای سبک
#کربلایی_سلطانی🙏
🌴🏝🌴🏝🕊🕊🕊
اى قرار جان ز داغت بى قرارى می کنم
رفتى و من تا که هستم سوگوارى می کنم
گر نباشد بیم طعن دشمنان یا فاطمه
روز و شب در پیش قبرت آه و زارى مى کنم
گر بخشکد اشک من یا قره ی العین رسول
در عزایت خون دل از دیده جارى می کنم
بر خزان عمرت اى ریحانه باغ نبى
گریه پیوسته چون ابر بهارى می کنم
هر چه می خواهم نگریم پیش طفلانت ولى
از غم دل گریه بى اختیارى مى کنم
خود نهال آرزویم را به گل کردم دریغ
از سرشک دیده آنرا آبیارى می کنم
روزها در خانه طفلان را تسلى مى دهم
شب کنار قبر تو شب زنده دارى مى کنم
#بعد_از_شهادت
ای خوش آن روزی که ما، در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم
هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم!
کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست!
ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم
کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم!
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچه یی
یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم!
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم
جای آغوشش به خاک تیره، بستر داشتیم!
این در و دیوار میگرید به حال ما، که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم!
#بعد_از_شهادت
من آن بی بال و پر مرغم که تو بال و پرم بودی
دگر تنهای تنهایم تو تنها یاورم بودی
یگانه تکیه گاه من شهید بی پناه من
امید من پناه من نه تنها همسرم بودی
زپا افتاده ام ای هست و بود رفته از دستم
که بعد از مصطفی تنها تو رکن دیگرم بودی
گل من تا ابد از باغبانت می کشم خجلت
که پامال خزان در پیش چشمان ترم بودی
تمام شهر با من دشمن و من یک تنه تنها
نه همسنگر خدا داند تو تنها سنگرم بودی
هر آنکس داشت با من دشمنی دیدم تو را می زد
قتیل انتقام جنگ بدر و خیبرم بودی
سرآپا درد بودی پیش چشم من ننالیدی
#بعد_از_شهادت
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم
غزل مصیبت بعد ازشهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
درخانه یِ من زجر کشیدی بی بی
از زندگی ات خـیر ندیدی بی بی
بیمـار شدی و از درو همسایه
دربستر خود طعنه شنیدی بی بی
پشت درخانه ام چه آمد سر تو
دنبال ولی تو می خزیدی بی بی
دستت به کمربند علی خورد گره
ای کاش به من نمی رسیدی بی بی
دست تورسیده وغلافـی آمد
درکوچه ی غمها چه کشیدی بی بی
بی تو نفس هم نفست تنگ شده
از همدم خود زود بریدی بی بی
دیدار من و تو به قیامت که ....نه
گودال ...گلو... نیزه ...پلیدی ...بی بی
خنجر ...پسِ سر ...آتش و مو ومعجر
با روضه ...تو ندبه آفـریدی بی بی
#فاطمیه
#حسین_ایمانی
بسم االله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
شب سوم
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است
دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی
دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی
دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد
دیشب علی توان خودش را به خاک کرد
خانه خراب خانه تکانی نمیکند
کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمیکند
قبرت مرا دوباره زمینگیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند
دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند
با ذوالفقار همدم دردم علی رسید
با دستمال زرد نبردم علی رسید
گفتند او دوباره که برگشت دررَوید
شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید
تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود
اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود
اما به جانِ فاطمه دیگر چه فایده
حیدر شدهاست حیدرِ خیبر چه فایده
رویم چقدر بعد تو تغییر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
جایِ طناب مانده بر این دست وایِ من
دستم چگونه چشم تو را بست وایِ من
دَرهَم شکسته آه عزیزم حلال کن
پشتم شکسته آه عزیزم حلال کن
دیدی که خانوادهی من را نظر زدند
این زندگیِ سادهی من را نظر زدند
توآمدی به خانهی من حیف شد خراب
گرمیِ آشیانهی من حیف شد خراب
یک خانه داشتم که همان قتلگاه شد
شرمندهام که گوشهی چشمت سیاه شد
بینِ یتیمهات علی گیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
من ماندم و سکوتِ حسن آهِ زینبت
بغض حسین اشکِ شبانگاهِ زینبت
چادر نماز و معجر آتش گرفتهای
دیوارِ خونی و در آتش گرفتهای
گفتی حسین و حرفِ گلو را به زینبت
من آمدم سپردهام او را به زینبت
راحت بخواب آب کنارِ حسین هست
زینب نرفته خواب کنارِ حسین هست
پیشِ حسین دخترت از حال میرود
با نیزهدار تا تَهِ گودال میرود
صبح آمدهاست و علی دیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
(حسن لطفی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6021801954403945013.mp3
4.3M
خادم اهل بیت 🌺:
✅ شب از نیمه شب که...
▶️ #زمینه
💢 به مناسبت سالگردشهادت سردارسلیمانی
🎤 با نوای کربلایی مجتبی رمضانی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
خادم اهل بیت 🌺:
✅ شب از نیمه شب که ...
▶️ سبک #زمینه
💢 مراسم عزاداری حضرت زهرا ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
✴️ کانال اشعار کربلایی مجتبی رمضانی
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
شب از نیمه شب که رد میشه
دلم میگیره یه سالیه
هنوزم باور نمیکنم
زمین دستش از تو خالیه
تو دست از دنیا کشیدی و
یه عکس از تو یادگاری شد
تا شیشه عطر تو شکست
زمستون ما بهاری شد
تو حالا بیشتر کنار ما حس میشی
که لبریزه عطر یاس و نرگس میشی
تو زنده تر از همیشه ای میدونیم
که همشنین حبیب و عابس میشی
کنار مایی انگار تو سختی روزگار
ما پای این پرچمیم خیال راحت سردار
" خیالت راحت سردار "
سلام ای سردار سربلند
سلام ای سرباز سرفراز
سلام ای از ابتدا شهید
سلام ای مرد حماسه ساز
دعا کن تا آخرین نفس
در این جبهه بندگی کنیم
دعا کن ما هم شبیه تو
شهیدانه زندگی کنیم
برای دنیا تو عشقُ معنا کردی
برا این ملت یل و دلاور مردی
تو هم از خیل سپاه مهدی هستی
یه روز همراه شهیدا برمیگردی
نگو تنهایی سردار، تو فخر مایی سردار
سحر بوده که رفتی، سحر میآیی سردار
" سحر میآیی سردار "
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین