#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دور از حسین زندگی ما چه فایده
اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده
هرگز شعار نیست دلم داد میزند
دنیای بی حسین خدایا چه فایده
گیرم زمین بهشت شود نقطه نقطه اش
بی کربلا بهشت خدا را چه فایده
تا کربلای او ملکوت دل من است
گردش به قصد لذت دنیا چه فایده
وقتی قرار نیست که خرج عزا شود
دیگر تمام ثروت دنیا چه فایده
از داغ عشق چهره ما مهر خورده است
مهر ریا روی جبین ها چه فایده
چشمی که خشک مانده وبال پریدن است
بی اشک روضه چشم تماشا چه فایده
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ملک دلم همین که به نام حسین شد
عبدی گناهکار غلام حسین شد
آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه
تا که به اذن فاطمه رام حسین شد
قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام
شیرین ترین کلام، کلام حسین شد
«با یک سلام صبح به ارباب بی کفن »
روزم پر از جواب سلام حسین شد
یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من
قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد
یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من
حرفش دوباره حرف مرام حسین شد
نوکر از آب خوردن خود آب می شود
بین دو نهر؛ آب، حرام حسین شد
امیر عظیمی
#امام_حسین
#حضرت_عباس
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
از ازل مهرتو درطینت ما بود حسین(ع)
ما ومهر تو ،فقط لطف خدابود حسین(ع)
غم جانسوز تو مشروط به ما داده شده
شرط این نعمت پُرسود وفابود حسین(ع)
مادرت فاطمه(س) درسی به ولایی هاداد
که در آن رازِ تمام شهدا بود حسین(ع)
تو خود آقای شهیدانی و سرچشمه نور
جلوه ی عشقِ خدا کرببلا بود حسین(ع)
ساقی تشنه لب از آب ، لبِ آب گذشت
زانکه او تشنه لبِ آب بقابود حسین(ع)
علقمه شاهد پیکار وفا بود و جفا
شاهدم خون دلِ دستْ جدابود حسین(ع)
چیزی از قامت رعنای علمدار نماند
دشت یکپارچه فریاد وصدابود حسین(ع)
گریه می کرد ابالفضل به مظلومی تو
سند روضه من قامتِ تا بود حسین(ع)
مشک هم اشک به احوال امامش می ریخت
روضه خوان تو درآن لحظه خدابود حسین(ع)
علی ساعدی
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین
دم را غنیمت می شمارم تا دمت هست
هرجا که باشم بر لب اسمِ اعظمت هست
از هر کسی که خواست باشم همنشینش
پرسیده ام اول که آیا آدمت هست؟
از آدم و عالم اگر شد دست کوتاه
در دل ندارم هیچ غم چون پرچمت هست
مبهوت و مات از سختیِ دنیا نگردم
زیرا که رخسارم به رنگِ ماتمت هست
دستم چه با امید دق الباب کرده
وقت خریدن ، شوقِ جنس دَرهمت هست
از تو نخوانده صِله را آماده دیدم
قبل از شروع شعرم آقا دِرهمت هست
خشکیده احوال زمین از عشق اما
بر چشمِ عشاق تو اشکِ بر غمت هست
با یک دوا درمانِ درد هر مریضی
در نسخهٔ اشکی به روضه ، مَرهمت هست
گریه ، دلیلِ محکمی بر آشنایی است
چشمی که گریان تو باشد مَحرمت هست
گر خلقتِ عالم شود قربانیِ تو
از داغِ سیمایِ علی اکبر ، کَمت هست
همراهت آید ساربان تا قتلگاهت
در دست تا انگشتریِ خاتمت هست
حامد آقایی
#امام_زمان_عج_مناجات
رفت بی تو ناامید و بی هدف این هفته هم
روزها دور از تو رفت و شد تلف این هفته هم
طی شد این عمرِ پر از حسرت به ناکامی مدام
رفت همراهش چه بی شوق و شعف این هفته هم
بد دل دریا گرفت و باز هم أمن یجیب-
-خواند مروارید در گوش صدف این هفته هم
جمعه آمد! برنگشتی! یک نفر با طعنه گفت:
سبز شد در زیر پاهاتان علف این هفته هم؟!
خسته ایم از این تمسخرها و این تحقیرها
شد بلا نازل به ما از هر طرف این هفته هم
شد بدهکارت! ولی شرمنده که یارت نشد...
این طلبکارِ حقیرِ ناخلف این هفته هم
خوشبحال آن کسی که ندبه خواند و ایستاد
پای عشقت صادقانه،با شرف؛ این هفته هم
یاد ما هم باش أباصالح شبی رفتی اگر-
-کربلا یا سامرا، یا که نجف این هفته هم!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#اسماعیل_شبرنگ
حسرت اینبار مرا از نفس انداخته است
شوق دیدار مرا از نفس انداخته است
از فراقت چه بگویم؟که نگفتن بهتر
زخم بسیار مرا از نفس انداخته است
آمدم جمعه ی این هفته نفس تازه کنم
دیدم انگار مرا از نفس انداخته است
ندبه های سحری شاهد غم هایم شد
دوری از یار مرا از نفس انداخته است
روضه خوان روضه بخوان...مادرسادات چه شد؟؟
خون مسمار مرا از نفس انداخته است
یاد زهرا که می افتم دل من می لرزد
در و دیوار مرا از نفس انداخته است
وسط روضه ی زهرا غم سنگین علی
صد و ده بار مرا از نفس انداخته است
با دل خسته ی خود مادر ما مهدی گفت
درد خود را همه شب فاطمه با مهدی گفت
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد
عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه می رسد
چرا دو دست ما به سوی دشمنان دراز شد؟!
مگر که رزق و روزی از سوی سما نمی رسد؟
ولیِ عصر هر کجا همیشه شد گره گشا
به سوی ما عنایتش به هر بهانه می رسد
اگرچه بی لیاقتم، برای یار زحمتم
خوشم سلام هر سحر به آن یگانه می رسد
به خاک غم نشسته ام، چراکه پر شکسته ام
مگر پرنده این چنین به آشیانه می رسد؟!
شده امید من همه، نوای یابن فاطمه
به داد من همین نوای عاشقانه می رسد
رسیده وقت پا شدن، به هوش باش سینه زن
به شهر ما دوباره خیر مادرانه می رسد
فقط نه بیت هل اتی، به شعله سوخت از جفا
تمام نار دوزخ از همین زبانه می رسد
بس است بهرِ گل همین، که خوب پرپرش کند
به سمت صورتش که باد تازیانه می رسد
به روی خاک مادری نشسته است ای خدا
گمان کنم به سختی آخرش به خانه می رسد
دلیل غاضریه در وجود فاطمیه است
بدون فاطمیه کس به کربلا نمی رسد
#محمد_جواد_شیرازی
#ســلاممـولاجـانم 🤍
♥️ چه شود که نازنینا ،
رُخ خود به من نمائی
✨ به تبسّمی ، نگاهی ،
گرهی ز دل گشائی
♥️ به کدام واژه جویم ،
صفت لطیف عشقت
✨ که تو پاک تر آز آنی
که درون واژه آئی 💛
🌹السلام علیک یا صاحب الزمان🌹
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#امام_زمان_مناجات
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد
سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد
جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق
هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد
بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه
از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد
ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی
ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد
جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق
رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد
گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی
خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد
ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند
نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد
آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب
ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد
در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین
برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد
رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست
من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد
شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو
آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد
اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او
سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد
کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود
خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد
تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار
روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد
کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان
مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد
#جواد_کریم_زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
#سیدجعفر_حیدری
لحظه ها در عذاب می گذرد
این جگر التیام می خواهد
بغض کردیم، حرف مرهم نیست
زخم مان انتقام می خواهد
گره از کار خلق وا کرده ست
دست تو لایق علمداری ست
در نگاهت روایت فتح است
چشم مستت نماد هشیاری ست
دم زدیم از حسین و می دانیم
بی سرِ سربلند یعنی چه
گرچه بعد از تو تازه فهمیدیم
شهدا زنده اند یعنی چه
گفته بودی عقب نباید ماند
تا که خط مقدمی داریم
کاش فردوسی از نو زنده شود
تا ببیند چه رستمی داریم
سر من هم اگر بریده شود
پدرم یک دم از تو دل نبُرد
مادرم بگذرد ز خونم اگر
هرگز از خون تو نمی گذرد
بی گمان با شنیدن خبرت
سرو هم خشک و زرد خواهد شد
بعد مرگ این بدن که سرد شود
داغ آن جمعه سرد خواهد شد
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حاج_قاسم_سلیمانی
شاعران: #سیدمحمدمهدی_شفیعی و #سیدعلیرضا_شفیعی
میزبان تو میشود ملکوت؟
یا ملائک درآستان تواند؟
لحظه ای که قنوت میگیری
همه ی شهر میهمان تواند
چتر این رحمت الهی را
بر سر اهل شهر گستردی
با تو همسایه ها چه خوشبختند
همه را یک به یک دعا کردی
ماکه همسایه ی تو نه.. اما
از ازل زیر سایه ات هستیم
در هیاهوی روز محشر هم
به نخ چادرتو دل بستیم
درس عشق است درس زندگی است
بین خانه صفا و سادگی ات
چه دفاع مقدسی شده است
در دل جبهه ایستادگی ات
بهتر از این کدام تقدیر است؟
در دفاع از علی شهید شدن
باب شد بعد از آن حماسه ی تو
در رکاب ولی شهید شدن
نام زهرا میان معرکه ها
نقش سربند حاج قاسم هاست
دل سردار ما سرای علی،
خانه اش وقف روضه ی زهراست
سالها بود بانی روضه
حال بر سفره ی تو مهمان است
حاج قاسم که مرد میدان بود
حاج قاسم که مرد میدان است
تو علمدار عزت و غیرت
کوثری.. کوثری و بی مانند
تو شب قدر عالمی زهرا
حیف قدر تو را ندانستند
ما از آن قدر ناشناسی ها
ما از این زخم ها عزاداریم
با در خانه ی تو میسوزیم
با در خانه ی تو میباریم
آه! بر غربتت شهادت داد
ریسمان..شعله...میخ..در...دیوار
سر به دیوار غم گذاشت علی
تکیه داده ست کوه بر دیوار
گوشه ای بچه های تو گریان
روضه برپاست کنج خانه ی تو
در دل آسمان چه غوغایی است
وقت تشییع مخفیانه ی تو
آه.. همراه یاس پرپر خود،
باغبان را علی به خاک سپرد
مثل گنجی که میشود پنهان
آسمان را علی به خاک سپرد