#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
برکت این زندگی هم از محرم شد شروع
می شود تحویل، هر سال جدیدم با حسین
سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار
تا کجاها که نمیدانم رسیدم با حسین
گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن
طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین
نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر
نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین
کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم
روز محشر، نزد زهرا روسپیدم با حسین
قطره ی اشک عزایش شست و شویم می دهد
بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد
شش ماه آمد بر دلش مرهم بگیرد
اما رسیده مجلس ماتم بگیرد
جایی که دلها را غم عالم بگیرد
حق دارد این خانوم قلبش غم بگیرد
این کیست این نامی نفسگیر است زینب
این کیست معنای تفاسیر است زینب
بالاتر از درک تعابیر است زینب
او کاف و هاء و یاء تقدیر است زینب
باید که شام و کوفه را باهم بگیرد
با محملی که راهدار آن خلیل است
با کعبهای که پردهدارش جبرئیل است
با پردهای که آفتاب آنجا دخیل است
بر ناقهای که تحت فرمان کفیل است
بانو رسیده پهنهی عالم بگیرد
تا کربلا تا کربلا را دید زینب
آمد سرش از آنچه میترسید زینب
بعد از حسن هرگز نمیخندید زینب
گرچه به این عالم نفس بخشید زینب
میگفت غم راهِ نفسهایم بگیرد
آنقدر دارد دلهره شاید بمیرد
راحت نمیگردد فقط باید بمیرد
پایش بر این صحرا اگر آید بمیرد
اکبر اگر این پرده بگشاید بمیرد
باید که دستش را علی محکم بگیرد
عباس زانو زد رکابش را گرفته است
اکبر دو دست مستجابش را گرفته است
حالا حسینش اضطرابش را گرفته است
با خواهرش دور رُبابش را گرفته است
بابا زِ چشم دختران شبنم بگیرد
عباس علم کوبید یعنی شیر اینجاست
یعنی که صاحب صولتِ شمشیر اینجاست
یعنی علی یعنی دَمِ تکبیر اینجاست
یعنی به مرگِ بی رگان تعبیر اینجاست
در پیش خانوم است تا پرچم بگیرد
سینه سپر کرده سواری را نبیند
قد راست کرده نیزهداری را نبیند
تا چادر خانوم غباری را نبیند
دامان طفلان ردِ خاری را نبیند
با تیغ خود ذکر هوالاعظم بگیرد
فرمود با بانو امیر کربلا من
با مرتضی تا مرتضی یا مرتضی من
پیش تو خاک و پیششان واویتلا من
هرقدر لشگر هرقَدَر نامرد با من
با غم بگو دارد جگر راهم بگیرد
اما هزاران بار غم را دیده زینب
از کودکی دست قلم را دیده زینب
پیشانی و ضرب علم را دیده زینب
بی او حرامی و حرم را دیده زینب
پنجاه سال این نوحهها را دم بگیرد
در زیر لب میگفت با تکرار ای وای
از قتلگاه و تل و چشمِ تار ای وای
از ازدحام و خنده و انظار ای وای
از شعله و از خیمه و اشرار ای وای
دور مرا نامرد و نامحرم بگیرد
دارد دعا طفلی زِ محملها نیافتد
یا که حسینش پیش قاتلها نیافتد
تا که سرش دست اراذلها نیافتد
تا که تنش بین قبایلها نیافتد
تا در بغل آن پیکر درهم بگیرد
(حسن لطفی ۱۴۰۱/۰۵/۰۷)✍
#ورودیه_کربلاء
....................................................
4_5992174939283657909.mp3
1.83M
واحد شب دوم
نزن خیمه/تو این صحرا
پر از درده/چرا اینجا
بیا برگرد/جون زهرا
باشم هرجا/پیشت حال من خوبه
ولی اینجا/دلم بدجور آشوبه
علمدارت/داره خیمه می کوبه
منو می کشه غربت لشکرت
نزن خیمه برگرد جون خواهرت
تن صحرا/پر از ریگه
داره چشمات/به من میگه
میشم از تو/جدا دیگه
تو این لشکر/یکی نیست با تو باشه
نمی ترسی/بی تو خیمه تنها شه؟
می ترسم که/رو این خاک گلوت واشه
زدن خیمه نامردا دور و برت
همه نقشه دارن برای
کیه اونکه/کمون داره
تیرش انگار/جنون داره
که اصغر رو/نشون داره
بریم داداش/اینا حرفشون جنگه
به جای گل/توی دستاشون سنگه
می گی مقتل/یه گواله که تنگه
می ریزه یه لشکر یوهو رو سرت
می بوسم رگاتو جای مادرت
#شاعر؛مهدی رحماندوست
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5990348324052404880.mp3
12.22M
#زمزمه #نوحه_محرم۱۴۰۱
#امام_حسین_علیه_السلام
از من تا حال خوب، فقط یه حرم فاصله است
از من تا دل خوش، فقط یه قدم فاصله است
کرم کن گدارو،راهیِ حرم کن گدارو
برا اربعین یادت باشه منه بینوا رو
کرم کن گدارو...
رزقم و توو روضه ات بده
باز بهم لیاقت بده
واسه ی حرم...
لک زده دلم...
آقاجون اذن زیارت بده
یا مولا یامولا یا حسین ع
هرجا اسمت بیاد، بهشت منه یا حسین ع
تا خون تو رگامه باید بمونم با حسین
قرارم حسینه ،صاحب اختیارم حسینه
پناه روزای سخت روزگارم حسینه
قرارم حسینه...
با همین حسین گفتنا
میرسه دلم تا خدا
واسه ی حرم...
لک زده دلم...
اللهم الرزقنا کربلا
یا مولا یا مولا یاحسین ع
آقای مهربون،شدی همه دنیای من
از من گریه از تو ،شفاعت فردای من
من و بی قراری، چشمام غرق چشم انتظاری
غم این فراق و آخر از دلم برمیداری
منو بی قراری
تکیه گاه عالم حسین
با تو خوبه حالم حسین
واسه ی حرم ...
لک زده دلم ...
دلتنگ روز وصالم حسین
یا مولا یامولا یا حسین
شاعر و نغمه پرداز :
#محمد_جواد_صادقی
#یوسف_زندیه
اجرا: #محمد_حسین_پویانفر
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی دوّم محرّم ورود قافلهیِ حسینی به کربلا
قرارِ قلبِ زینب بیقرار است
چرا دورِ حرم گرد وُ غبار است
بمیرد خواهرت تا که نَبیند
سرت اینجا به رویِ نِی سوار است
#ماه_محرم #دوم_محرم #دوبیتی
#ورود_کاروان_حسینی_به_کربلا #حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت دوّم محرّم ورودِ کاروانِ حسینی به کربلا
آهی کشیدی بر سرم دنیا شده آوار
از این بیابان میرسد بویِ فراقِ یار
سرنیزهها تیز و گریزِ روضهات این است
تیزیِ مسماری که داغ است ُو در وُ دیوار
وقتی که طفلِ شیرخواره میکند هِقهِق
تیرِ سهشعبه بیقراری میکند اِنگار
حیف از قد ُو بالایِ رعنایِ گلِ لیلا
تشییع باید کرد او را یکصد ُو ده بار
عبداللَّه و عبّاس و قاسم با جوانانم
نذرِ وِلایِ حیدر و یک تارِ مویِ یار
خواهر بمیرد گوشهیِ گودال میبیند....
مادر تنَت را زیرِ سُمِّ مَرکبِ اَغیار
سر بر فرازِ نیزهها معجر به زیرِ پا
آویزهها در چنگِ شامیهایِ دختردار
زینب کجا وُ سنگِ بام ُو کوفه وُ دشنام
ندبه بخوان با روضهیِ آزار در بازار
#ماه_محرم #دوم_محرم #غزل #روضه
#ورود_کاروان_حسینی_به_کربلا #کربلا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره دوّم محرّم ورود قافلهیِ حسینی به کربلا
علمدار عَلم را زمین زد علی
اَمیر است اِنگار زانو زده
پیاده شد از مَرکبش باوِقار
که در کربلا حیدر اُردو زده
به شأنِ نزولِ کتابِ خدا
قسم میخورم ذاتِ قرآن علیست
مسلمانِ روز غدیرم چرا؟!
به قرآن قسم دین و ایمان علیست
علیَالظّاهرش بانویی بیصدا
ولی باطنَش شیرِ بدر و حُنین
مقام و مَرام و حیا فاطمی
به غیر از اِمامت تمامِ حسین
حجاب و عفاف و وِقارش شده
زبانزد در اَفلاک و رویِ زمین
به زانو درآمد که بالا رَود
به یُمنِ دَمَش شیرِ اُمُّالبنین
دو چشمِ زمین و زمان بسته شد
به اَمرِ خدا وقتِ اِجلالِ او
علی و اَباالفضل دور وُ بَرش
حسنزادههایند دنبالِ او
زمین را حرم میکند حُرمتش
زمان تحتِ فرمان او بود و بَس
بگو هرنفس یاحسن یاحسین
بدان بوده با هر دوتا همنفس
عجب کربلایی عجب شوکتی
علیاکبر و قاسم و شاه و ماه
نَیفتد به لطفِ خدا لحظهای
به این سایههایِ الهی نگاه
ستونِ حرم را تماشا کنید
دلِ بچّهها قرص شد با عمو
نخوان روضهیِ عصر غم را حسین
نگو قصّهیِ غصّه را موبهمو
نگو رازِ حُرُّ و بُریر و حبیب
نگو از جُناده نگو از بشیر
کنارت هِلال و زُهیر است و جوُون
اَمیری حسینٌ و نِعمَالاَمیر
علیاکبر و قاسم و اصغر و....
علمدار و طفلانِ من حاضرند
نخوان روضهیِ سختِ گودال را
نگو که پدر مادرم ناظرند
بمیرم نَبینم زمین میخوری
نگو قصّهیِ خنجرِ کُند را
نگو میزنی دستوپا میخورَد
به لبهایِ قاریِ قرآن عصا
عبا میرود پیرُهن میرود
گذرگاهِ نامحرمان خیمههاست
سهساله زمین میخورد با کتک
صدا زد سکینه عموجان کجاست؟!
اَمان از غروبی که آواره است
حرم پایِ سر پابرهنه خدا
بخوان ندبهیِ انتظارِ تقاص
بگو العجل یابنَزهرا بیا
#ماه_محرم #دوم_محرماللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره دوّم محرّم ورود قافلهیِ حسینی به کربلا
علمدار عَلم را زمین زد علی
اَمیر است اِنگار زانو زده
پیاده شد از مَرکبش باوِقار
که در کربلا حیدر اُردو زده
به شأنِ نزولِ کتابِ خدا
قسم میخورم ذاتِ قرآن علیست
مسلمانِ روز غدیرم چرا؟!
به قرآن قسم دین و ایمان علیست
علیَالظّاهرش بانویی بیصدا
ولی باطنَش شیرِ بدر و حُنین
مقام و مَرام و حیا فاطمی
به غیر از اِمامت تمامِ حسین
حجاب و عفاف و وِقارش شده
زبانزد در اَفلاک و رویِ زمین
به زانو درآمد که بالا رَود
به یُمنِ دَمَش شیرِ اُمُّالبنین
دو چشمِ زمین و زمان بسته شد
به اَمرِ خدا وقتِ اِجلالِ او
علی و اَباالفضل دور وُ بَرش
حسنزادههایند دنبالِ او
زمین را حرم میکند حُرمتش
زمان تحتِ فرمان او بود و بَس
بگو هرنفس یاحسن یاحسین
بدان بوده با هر دوتا همنفس
عجب کربلایی عجب شوکتی
علیاکبر و قاسم و شاه و ماه
نَیفتد به لطفِ خدا لحظهای
به این سایههایِ الهی نگاه
ستونِ حرم را تماشا کنید
دلِ بچّهها قرص شد با عمو
نخوان روضهیِ عصر غم را حسین
نگو قصّهیِ غصّه را موبهمو
نگو رازِ حُرُّ و بُریر و حبیب
نگو از جُناده نگو از بشیر
کنارت هِلال و زُهیر است و جوُون
اَمیری حسینٌ و نِعمَالاَمیر
علیاکبر و قاسم و اصغر و....
علمدار و طفلانِ من حاضرند
نخوان روضهیِ سختِ گودال را
نگو که پدر مادرم ناظرند
بمیرم نَبینم زمین میخوری
نگو قصّهیِ خنجرِ کُند را
نگو میزنی دستوپا میخورَد
به لبهایِ قاریِ قرآن عصا
عبا میرود پیرُهن میرود
گذرگاهِ نامحرمان خیمههاست
سهساله زمین میخورد با کتک
صدا زد سکینه عموجان کجاست؟!
اَمان از غروبی که آواره است
حرم پایِ سر پابرهنه خدا
بخوان ندبهیِ انتظارِ تقاص
بگو العجل یابنَزهرا بیا
#ماه_محرم #دوم_محرم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه دوّم محرّم ورود کاروانِ حسینی به کربلا سبک رویِ نیزهها.....
روزگارمون غمگینه
روضهها چقدر سنگینه
سفرهیِ غم و غصّه رنگینه
سخته
حتّی برایِ من شنیدنِش سخته
رویِ خاکا دیدنِ بدنِش سخته
گفتن از قصّهیِ پیراهنِش سخته
سخته
زینب زنده باشه بِبینه
ظالم پا میذاره رو سینه
دیدنِ دستوُپا زدنِش سخته
خواهر بمیره بهتره حسین
خنجر به رویِ حنجره حسین
مادر کنار پیکره حسین
ای وای از کربوبلا وای /۴/
چیزی نگو از این گودال
از هلهلهها و جَنجال
از ترسیدنِ زنان و اَطفال
سخته
نگو از سرِ رویِ نیزه
از حرم و چشمِ هرزه
نگو که بدنِ خواهر میلرزه
سخته
نگو از هِقهِقِ دختر
پایِ برهنه پایِ سر
با کیا میشه همسفر میلرزه
خواهر قربونِ صدات حسین
اکبر فدایِ نگات حسین
عبّاس میمیره برات حسین
ای وای...
#ماه_محرم #دوم_محرم #زمزمه
#ورود_کاروان_حسینی_به_کربلا #کربلا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ واحد سنگین دوّم محرّم ورود کاروانِ حسینی به کربلا سبک دلم با تو مهمونه....
قرارِ دلِ بیقرارِ من
الهی بمونی کنارِ من
قرارم بهارم نگارم
بذار سر رو شونهَت بذارم
بگو تا ببارم/۲/
تو دل و دلبرمی
تو پناهِ حرمی
تو تنها امیدَمی
تو سایهیِ سرَمی
برادر چه دشتِ عجیبی
الهی نَبینم غریبی
بمیرم که شیبُالخضیبی
حسینم حسینم حسینم/۴/
علمدار عَلم میزنه اِی جان
غریب قارداشیم جان سَنه گوربان
چه آهی چه سوزی چه حالی
یارالی حسینیم یارالی
به نیزه هلالی/۲/
ای قاریِ آسمان
ای ذکرِ مقرّبان
ای زهرایِ مرضیه
از داغِ تو روضهخوان
نوایی نوایی نوایی
بمیرم بمیرم کجایی
اسیرم تو بر نیزههایی
حسینم......
#محرم #دوم_محرم #نوحه_واحد_سنگین
#ورود_کاروان_حسینی_به_کربلا #کربلا