eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل ابتدای جلسه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام (وامی از شعر دکتر حسن لطفی) هم گرفتار حسینم هم گرفتار حسن هم هوادار حسینم هم هوادار حسن با شفا بیگانه ام این درد من را خوش تر است چونکه بیمار حسینم چونکه بیمار حسن ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از عشق سرشار حسینم عشق سرشار حسن نیستم میثم ولی لب تر کند جان می دهم در پی دار حسینم در پی دار حسن شیر پاک مادرم تاثیر خود را داشته تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن هم بدهکار حسینم هم بدهکار حسن جور ما را می کشد گاهی حسن گاهی حسین دائما بار حسینم دائما بار حسن هر زمان که غصه دارم می روم سر می نهم روی دیوار حسین و روی دیوار حسن کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است در پی کار حسینم در پی کار حسن بر تنم رخت عزای بچه های فاطمه است هم عزادار حسینم هم عزادار حسن اسمشان وقتی می آید پلکمان تر می شود هم گهربار حسینم هم گهربار حسن این یکی شد بی حرم آن دیگری شد بی کفن روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن .... آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود روضه ی ناگفته ی قلب شرر بار حسن وحید محمدی ۲۸ شهریور ۱۴٠۱ علیه السلام علیه السلام علیه السلام
✅ امام رضا علیه السلام 🔻محمد سهرابی انگور می دهند که قربانی ات کنند لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند صدها رواق در جگرت زهر باز کرد می خواستند آینه بندانی ات کنند هر شب تو بر غریبی خود گریه می کنی مردم اگر چه سجدهی سلطانی ات کنند تو نو به نو برای خودت گریه می کنی در صحن کهنه گرچه چراغانی ات کنند وقتی خدا غریبی ما را نگاه کرد فرمود تا حسین خراسانی ات کنند زن های طوس مثل زنان بنی اسد جمعند تا عزای پریشانی ات کنند معصومه را به همرهی خود کشانده ای تا قبله گاه زینب ایرانی ات کنند السلام
✅ امام رضا علیه السلام 🔻محمد جواد غفورزاده (شفق) یا آنکه بخوانید به بالین پسرم را یا بر سر زانو بگذارید سرم را شب تا به سحرچشم به راهم که نسیمی از من ببرد سوی مدینه خبرم را کی باور من بود که از آن حرم پاک یک روز جدا گردم و بندم نظرم را مجبور به تودیع حرم بودم و ناچار در سایه اندوه نشاندم پسرم را هنگام خدا حافظی از شهر،عزیزان شستند به خوناب جگر رهگذرم را گفتم همه در بدرقه ام اشک ببارند شاید که نبینند از آن پس اثرم را دامانم از این منظره پر اشک شد اما گفتم که نبیند پسرم چشم ترم را باکس نتوان گفت ولیعهدی مأمون خون کرده دلم را و شکسته کمرم را من سر به ولیعهدی دونان نسپارم بگذارم اگر بر سر این کار سرم را تهمت زچه بندید به انگور، که خون کرد هم صحبتی دشمن دیرین جگرم را آفاق همه زیر پر رأفت من بود افسوس بدین جرم شکستند پرم را آن قوم که در سایه ام آرام گرفتند دادند به تاراج خزان برگ وبرم را بشتاب بدیدار من ای گل که به بویت تسکین دهم آلام دل در به درم را روزم سپری شد به غم،اما گذراندم با یاد تو ای خوب،شبم را سحرم را السلام
4_5828910472014856607.mp3
246.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تابوتت تا که گلگون شد جسم تو غرقه در خون شد چشمان خواهرت در راه مانند چشم مجنون شد(۲) ای.... شاهد غصه و غم مادر ای.... وارث گریه‌ی شب حیدر(۲) آقای غریب حسن حسن حسن(۲) ◾️بنددوم در کوچه همره مادر بودی ای لاله پرپر دیدی رخسار گلگون را دستان کوچکت برسر(۲) بگو.... چه آمده بر سر مادر بگو.... چه شد گل و غنچه‌ی پرپر(۲) آقای غریب حسن حسن حسن(۲) ◾️بندسوم زهر کین زد شرر برجان چشمان خواهرم گریان پاره پاره دلم تا شد گویی صد پاره قرآن شد من.... ناله و آه میکشم هرشب من.... ببین میان آتشم زینب(۲) آقای غریب حسن حسن حسن(۲) مرتضی محمودپور امام حسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻
صبح ازل طلوعش  باطلعت حسن بود و الشمس و ضحها در صورت حسن بود یک ذره خاک او ماند مارا درست کردند گویا که خلفت ما از خلقت حسن بود بابا همیشه میگفت دیدی خدا کریم است؟! نانی که خوردی امشب از برکت حسن بود هرجا حسین قدم زد دنبال مجتبی بود شخصا حسین محو شخصیت حسن بود با دوستان مروت با دشمنان مروت این خُلق در یکی بود  او حضرت حسن بود یک گوشه چشم کرد و شش گوشه را بنا کرد کرببلا محیطش تا تربت حسن بود صد سال اشک ادم یک گریه ی شبش بود صدسال صبر ایوب یک ساعت حسن بود در خانه جعده بود و در کوچه هم مغیره پس‌ کی خدا دراین شهر هم صحبت حسن بود؟ در کوچه پیش رویش کشتند مادرش را فریاد ازین زمانه این قسمت حسن بود 🍇
⚜⚜⚫️واحدیازمزمه شهادت امام رضا⚫️⚜⚜ 💔احساسی بسیارسوزناک💔 بند1⃣ عباکشیدی روسرت گفتی که دیگه عمر من تمومه خورشید زندگیم به روی بومه فرشته ی مرگ دیگه روبرومه واویلا واویلا در اثر زهر جفا آتش گرفته جیگرم داره میسوزه همه ی اعضا و کل پیکرم بیا عزیز جونم جواد مهربونم نایی برام نمونده به سوی حق روونم بند2⃣ نبودی پیشم پسرم خودمو تاحجره به زوررسوندم روی زمین تنم رو میکشوندم هی زیرلب اسم تورومیخوندم واویلا واویلا میبینی تنها و غریب تو دل غربت اسیرم سرم روبه زانوت بگیرتاروی پاهات بمیرم یه دنیادرد وماتم میون سینه دارم یک جیگرپرازخون از زهرکینه دارم بند3⃣ چی سرت اومده بابا کی توروکرده مثل لاله پرپر چرا نداری تو امامه بر سر روخاکا افتادی تو مثل مادر واویلا واویلا اینقده دست وپانزن میون حجره روی خاک که گشته قلب زار من برای غمای تو چاک میریزه قطره قطره خون از کنار لبهات خودم فدایی میشم بابا برای غمهات 📝شعر:کربلایی سیدعلیرضامحمدی
بند1⃣ یه گدا با چشای خیس که گرفته با غمت خو دل خستش پره درده زده به محضر تو رو میگه با بغضی گلوگیر مددی ضامن آهو بریده از همه دنیا در خونت زده زانو میگه آقا الهی قربون زائرات شم آرزومه که یه بار خادم بارگات شم کبوتر جلد روی گنبد طلات شم السلام ای سلطان طوس بطلب منم بیام به پابوس خیلی وقته دل تنگتنم میخورم از ‌غم دوریت افسوس بند2⃣ منمو عشق زیارت تو و دستای کریمت نوکرت رو هر چه زودتر بطلب باز به حریمت یادمه خوب آخرین بار کنار پنجره فولاد گریه میکردم و گفتم نبری من رو تو از یاد یادش بخیر تا که گنبد طلاتو دیدم بی اختیار آقا سمت حرمت دویدم ضریحتو عاشقونه تو بغل کشیدم حرم تو والله که برای من کعبه و کربلاس ضریح زیباتون آقا قبله گه همه ی عاشقاس بند3⃣ دور تو خیلی شلوغه آقا کی گفته غریبی؟ غریب اونه که نداره توی خونش هم حبیبی😭 غریب اونه که مزارش نداره شمع و چراغی نداره حتی یه زائر نداره صحن و رواقی دوباره باز مرغ دلها پر کشید مدینه یاحسنه ذکر لبها و دلا غمینه روحی فداک یاحسن شهید زهر کینه میرسه روزی که آقا بسازیم برات ضریح و حرم سر در صحنت هک کنیم السلام علی شاه کرم❤️ ✍کربلایی سیدعلیرضامحمدی
‍ . وای وای ، من کشته زهـر جفایم وای وای ، می‌سوزد از سر تا بپایم جز غم نمی‌باشد حبیبم باشد اجل یار و طبیبم در خانه خود هم غریبم واویلتا آه و واویلا ** وای وای ، زینب بیـا دردم دوا شد وای وای ، ببین که حاجتم روا شد زهر جفای همسر من سوزانده از پا تا سر من شد لحظه‌های آخر من واویلتا آه و واویلا ** وای وای ، کاری دگر به کس ندارم وای وای ، در سینـه‌ام نفس ندارم زخم زبانها من شنفتم شب تا سحر از غم نخفتم از کوچه‌ها با کس نگفتم واویلتا آه و واویلا ** وای وای ، با دیده از خون تر خود وای وای ، بودم عصای مـادر خود دیدم که مادر دل غمین شد دیدم که او زار و حزین شد دیدم که او نقش زمین شد واویلتا آه و واویلا شاعر : سید محسن حسینی 👇