eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ایدل بنال از امشب ، که فصل غم بپاشد شهر مدینه دیگر، در ماتم و عزا شد بدشت سینه بذر، غصه و غم بکارید اندر ، عزای صادق ، سوگ و عزا بپاشد کشتی علم و تقوا ، اندر طواف طوفان در بین موج غمها- اسیر و مبتلا شد شهر مدینه گشته ، کرببلای صادق شیون و وامصیبت ، در ارض و در سما شد موسی ابن جعفر امشب ، دیگر پدر ندارد دگر بدون بابا ، زمانه بی صفا شد گرفته گَرد ماتم – کُرسی علم و دانش جهان علم و تقوا ، بنگر که در عزا شد از ستم و جفای – منصور بی مروت پیرُ رئیس مذهب ، امشب دگر فدا شد (مجنون) از این مصیبت ، گریه ی بی امان کن کُشته امام صادق ، از زهر پُر جفا شد شعر..آرمین غلامی(مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ جانی دگرمیان تن وپیکرم نبود آتش کشد زبانه وکس در برم نبود درپشت در اسیردر وآتش درم خاکستری نشسته به روی سرم نبود همچون خلیل دروسط شعله ام اسیر دیگراجابتی به دل مضطرم نبود هرگزخبرنبوده ز اصحاب سینه چاک آتش گرفتم وبخداکس برم نبود دشمن میان خانه غرورمرا شکست درگیرو دارکوچه کسی یاورم نبود اینجاعدوبه شخصیتم لطمه ها زده دربین کوچه پلک دوچشم ترم نبود ابن ربیع مرا وسط خانه میکشید دیگرتوان به گوشه ی بال و پرم نبود نقشه کشیده دشمن ملعون برای من افتاده ام دگر رمقی دربرم نبود دستی پلید سوی دوچشم مراگرفت دربین کوچه.شکرخداهمسرم نبود آنشب مراعدو.وسط کوچه میکشید تنهامیان لشگرم ولشگرم نبود درپیری آنچنان همه خارم نموده اند یا دازحسین کردم وکس دربرم نبود دیگر زپافتاده ام از روضه ی حسین جزیادشام وکوفه دگردر سرم نبود 🔸 شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _____________________ 🔹اشعار ناب
🌹 (ع)🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــ عمری بُود به عشق رخت دل سپرده‌ام در روضه ها برای غمت غصّه خورده‌ام یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو بر حالِ نوکران شما غِبطه خورده‌ام عمری برای دیدن صحن بقیع تو هرلحظه من دقایقِ خود را شِمرده‌ام درمجلس عزای شما ناله سر دهم غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُرده‌ام اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ باشدچه حکمتی که‌چنین بیخود ازخودم؟ هرگز براین عزای شما پِیْ نبرده‌ام شادم که درتمامی طول مسیرعمر ازفیض روضه ات همه جابهره برده‌ام -آرمین غلامی (مجنون) جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
--آرمین غلامی (مجنون) --------------------------- آن روز مدینه یکسرغم بود ازرفتن صادق همه جاماتم بود تنها نه زمین بلکه زمان گشت عزادار این داغ همیشه بر سر عالم بود 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 آتش به در خانه ی حق برپا بود گویاکه تدایی غم زهرا بود رسم است که درشعله ی آتش سوزد هرخانه بر آن نام علی احیا بود 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 نیمه شب بود دراین کوچه پدر رابردند پی ناقه دست بسته پدرم آزردند شعله بالامیکشد ازخانه ی مانیمه شب بی عباحضرت شیخ الاوصیارابردند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 وسط کوچه چرا در تب و تابی ارباب روی دستت چو علی بود طنابی ارباب اشگ غم ریخته ای دروسط کوچه ولی یاد لب تشنگی طفل ربابی ارباب 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 پشت مرکب ها توراپای پیاده می کشند نیمه ی شب پیکرت را ایستاده میکشند وای دیدی بی امان پای پیاده نیمه شب شاه را پیش دوچشم شاهزاده میکشند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 تاشكوه در آن حسن حقایق افتاد دریای بلا زچشم عاشق افتاد درکوچه به پیش دیده ی اهل وعیال دیدم بخداحضرت صادق افتاد 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 دربین شعله خانه ات آتش کشیده اند بی احترام گشتی و حرمت دریده اند در کوچه دست بسته تورامیکشانده اند دراضطراب اهل وعیال تو دیده اند
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دربين ازدحام...كس ياريم نكرد حتي به يك سلام....كس ياريم نكرد يك لشكر ازدحام آورده سوي من حتي به يك کلام ... كس ياريم نكرد درشعله ور شد و آتش زبانه زد درفعل این حرام ... كس ياريم نكرد پای برهنه در کوچه مراکشید مرده است احترام ... كس ياريم نكرد درکوچه میکشید دشمن مرابه زور آنجابه انتقام ... كس ياريم نكرد شمشیرها همه سویم نشانه بود زین کارنا تمام... كس ياريم نكرد جز اهل خانه واهل وعیال من دریاری امام؟ ... كس ياريم نكرد پیراهن مرا درکوچه میکشید در بین ازدحام... كس ياريم نكرد آمد سه مرتبه.شمشیربرسرم زین امرناتمام.... كس ياريم نكرد غیرازتویا رسول .درزیرتیغ ها غیرازتویک کلام ... كس ياريم نكرد ازبهرکشتنم.یک لشکرآمده درمجلس عوام ...کس یاریم نکرد آخر ز زهر کین.برپاشده چنین خون علی الدوام ... كس ياريم نكرد درکنج خانه ای .بسترفراهم است دارم چنین پیام ... كس ياريم نكرد یادی ز زینب و راس به نی کنم گفتابه شهر شام ... كس ياريم نكرد سر روی نیزه وزینب چنین بگفت از سنگ پشت بام ...كس ياريم نكرد گفتی که دختران.ناموس حیدرند در مجلس حرام ... كس ياريم نكرد تو روی نیزه وزینب اسیرتوست از کوفه تا به شام ... كس ياريم نكرد سنگ جفانشست بر روی صورتت از سنگ پشت بام ... كس ياريم نكرد تازه شروع شده.ذکرمصیبتت شعرم نشد تمام ... كس ياريم نكرد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ من هوادار امام صادقم مست وهوشیار امام صادقم آنکه بر دین خدارهبربود حضرت صادق گل حیدر بود دشمنت شدحمله ور در خانه ات آتشی زد بر دره کاشانه ات پیش چشم کودکان خانه ات کرده پژمرده گل وپروانه ات سربرهنه برده اند درتاب وتب پیرمردی رامیان سوزه تب پیش چشمان عیال جان به لب میکشدجسم توراخفاش شب بی کس وبی یار ویاور بوده ای حجت حق.نوره داوربوده ای درمدینه زارومضطرگشته ای خسته ازمنصورکافرگشته ای زهره کینه بر دلت کرده اثر درعزایت میزند موسی به سر تا ابد(مجنون)عزادارتوشد ای گل زهراگرفتارتوشد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) ._______________________
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ همچون خلیل دروسط شعله ها نشست درپشت در غرور گل فاطمه شکست حال و هوای خانه پر از آتش است ودود ازتازیانه هاشده جسم شماکبود از نسل فاطمه شه جود وکرم تویی چون جداطهرت بخدا بی حرم تویی امشب به روضه خوانی تو شوردیگراست اینجا هوای روضه ی توجور دیگر است آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام باتازیان سوی تو دویدن  شنیده ام گویندآتش از دراین خانه شعله زد ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد آقا شنیده ام که مجالت نداده اند لب تشنه از عطش بودی آبت نداده اند در بین کوچه ابن ربیع میکشد تورا اسطوره ی بدون ضریع میکشد مرا همچون اسیردروسط کوچه باطناب جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب حالات توشبیه اسیران عالم است اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است درراه کوچه غارت انگشتری نبود آتش دگر فتاده سره معجری نبود 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد میان لشکراعدا کسی زمین میخورد صدای پای سپاهی رسیده دراینجا میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد به نیمه های شب آید صدای واویلا به کوچه بی کس و تنها  .کسی زمین میخورد به یاری گل خیرالنسا نیامدکس میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد چه شد که ناله کشید از جگر مولا میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد هنوز می رسد آوای بلبلی خسته که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری  میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست به پیش زینب کبرا  .کسی زمین میخورد رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان  کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _____________________ 🔹کانال اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ کنارسفره ی روضه دوباره شدغوغا هوای روضه ی صادق(ع)نشسته بر دلها زلطف میشود آقانظربه روضه کنی برای نوکری خود سوا کنی مارا چه میشود که مرادربقيع كني زائر ترحمي بنما.جان حضرت زهرا نبوده گریه چه دردی است ای طبیب من نظرنمابده اشکی به قلب پرسودا شنیده ام که دودستت به کوچه ها بستند تورابه نیمه ی شب میکشید دشمنها شنیده ام که دره خانه شدپر از آتش دوباره گشته تدایی مدینه وزهرا چقدر گریه کنم من برايت اي صادق گمان برم که کنی زائرم به صحن وسرا # آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ درگاه اشعارناب آئینی ومقاتل
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ به پیش اهل وعیال توپيكرت میسوخت میان آتش در موی اطهرت میسوخت تورابه کوچه کشیدند قبول حرفی نیست ولی به پای غم وغصه همسرت میسوخت شکسته میروی ازچه.بگوعبایت کو میان کوچه گمانم که پیکرت میسوخت تورابه نیمه ی شب درمیان کوچه زدند بپای غربت این کوچه مادرت میسوخت نشدتوسط سر نیزه جا به جاتن تو نشددگربخداغارته پیراهن تو برای بستن دستت طناب اوردند تورابه مجلس غم با عذاب اوردند سه مرتبه بخدااوكشيدشمشيرش ولي به لطف پیمبرجواب آوردند تورفتی وشده ازکرده اش پیشمان او ولی زبعدتوآقا شراب اوردند؟ چوآمدی به درخانه.اهل وعیال برای خستگی ات ظرف اب اوردند تمام خاطره کوچه ها تدایی شد به یاده مادر خسته.دلم هوایی شد به یاده کوچه وزهرا وآن گذر بودم بیاده سیلی وزهرا و آن خطر بودم بیاده حنجره وزخم وآن اثربودم بیاده نعل ثم اسب ده نفر بودم تنی به روی زمین درمیان گودال است بیادزینب وجسم بدون سر بودم نخورده ام دگر ازکوچه ی یهودی سنگ بیادسنگ یهودی هرگذر بودم رسد..شوم من ازاین مردم مدینه رها که پاره پاره جگر گشته ام ز زهرجفا 🔸شاعر: # آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
علیه السلام (ع) باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه ازسر وعبا زتنت جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند 🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دیدمت ای پدر درکفنت گریه ها کرده ام بر بدنت دیده ام وقت غسل ای بابا جای رده طناب روی تنت میکنم لعنت ابن ربیع پشت اسبی کشیده بدنت پيرمردی وکس یارت نیست نیمه شب میکشیدند وتنت همه جارا سياه می دیدی من به قربان آن پر زدنت نفست بین سينه تنگ است دست یک عده گویاسنگ است همچوآیینه ای خوردی ترک از همه بی هوا خوردی کتک بر دره خانه ات غوغا بود نیمه ی شب سر ت دعوا بود کاشکی همسرت آنجانبود از بد روزگار امّا بود😭 شعر .آرمین غلامی (مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ _عمری گدای حضرت صادق شدن خوش است خاره سرای حضرت صادق شدن خوش است مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است وقتی گدای حضرت صادق شدن خوش است همواره سرنوشت مرا او رقم زده مستی برای حضرت صادق شدن خوش است آل صعود و داعش و وهابیت بدان ما را فدای حضرت صادق شدن خوش است (مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو در روضه های حضرت صادق شدن خوش است __آرمین غلامی(مجنون)
دینِ خدا را عده ای در دام می بردند تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش حداقل او را کمی آرام می بردند امامه ی صدق خدا روی تنش باز است شاید شهید عشق را احرام می بردند وقتی رأئیس مذهب شیعه ست یعنی که پخته ترین را جاهلانی خام می بردند داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست تطهیر را با گفتن دشنام می بردند وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را آنان به سمت غربت فرجام می بردند
میان سینه اَش وقتی خدا نور یقین انداخت علوم مذهب حق را درونِ جانِ دین انداخت رائیس مذهب ما را به زور از خانه می بردند نگاهی او غریبانه به درب آتشین انداخت کسی که آیه یِ قرآنِ بی معصوم از بَر بود عبا را از روی تفسیر آیات مبین انداخت مگر نور امامت را ندید از چشم های او چرا از روی بغض عمامه اش را بر زمین انداخت؟؟ کسی که در میان کوچه و بازار او را بُرد عجب زخم عمیقی بر دِلِ روح الامین انداخت درآن وقتی که شدمسموم زهر کین به زعم من خدا شالِ سیاهی بر روی عرش برین انداخت برای داغ جان سوزش که قاصر هستم از وصفش خدا حُزنِ عجیبی درقلوب مومنین انداخت
شیعیان ، مذهبتان مرهون جهد صادق است هر چه دارید در جهان از این امام حاذق است نشر داد با سعی خود فقه و اصول و فلسفه درس تفسیر و کلام..شیمیّ ُ و طب را واثق است گفت : در صفین علی با یاورانِ ساده اش روی نیزه کاغذو جوهر، ولیُّ الله کتاب ناطق است وارث مولا امیر الموءمنین است این عزیز صادق و صدیق و جعفر . بر امامت شایق است حضرت صادق رئیس مذهب است ای مسلمین هر که او را پیروی کرد مذهبش را لایق است کرد سیرآب از زلال چشمه ی کوثر هزاران فرد را چون نمود تاءسیس دانشگاه ِ علمی فایق است وا مصیبت از بنی عباسیان کز جور و کین ظلم بی حد بر امامُ المسلمین بنمود،زیرا فاسق ست 🍂🥀🍂🌷🍂🥀🍂🌷🍂🥀🍂🌷🍂🥀 وا مصیبت...وا مصیبت حضرت صادق فدا شد وا مصیبت...وا مصیبت چون مدینه کربلا شد وا مصیبت...وا مصیبت زهر منصور ستمگر وا مصیبت...وا مصیبت زاده ی زهرا فدا شد 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
شنیدستم که چون زین واژگون شد حسین بن علی هم سر نگون شد غریبانه به روی خاک ، غلطان... به دورش جمع گشتند قوم عدوان نبیند تا حرم ، او را در آن حال.. کشید خود را بسختی سوی گودال به تن زخم فراوان خورده بود و عطش ، تاب و توانش برده بود و به زیر تیغ و تیر و نیزه ، هیهات عزیز فاطمه ، گرم مناجات..... که یا رب این منم بر روی پیمان فدا کردم به راهت جمله یاران بماند تا بجا دین و ولایت.... بسوزم تا شوم شمع هدایت الهی ، صابرم در این بلا ها مطیع ام هر چه خواهی یا الها که نا گه شمر ملعون دستِ خنجر به گودال آمد آن پستِ ستمگر چو سر را از بدن ، با تیغ بُرّان جدا کرد از قفا ، با کام عطشان زمین لرزان ، هوا شد تیره و تار گرفت خورشیدو آمد ناله ای زار تنِ بی سر که در خون دست و پازد کنارش فاطمه ، بس ناله ها زد (اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند) 🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷
                       بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 شهادت امام صادق علیه السلام 🔷 ☑️ شعر و سبک : بند 1 شب عزا رسیده باید بباره بارون مثل غروب پاییز گرفته این دلامون شده تموم دنیا از غم تو پریشون تو کوچه ها دویدی پای برهنه آقا خونتوهم سوزوندن نامردا مثل زهرا دلای ما تلاطم داره شبیه دریا تو غریبی و قلب آسمون از غم تو شکست گرد ماتم تو آقا توی سینه ی ما نشست غصه داری و از تمومی دنیا خسته شدی چی کشیدی و بی قراری و دلشکسته شدی                      مولا غریب امام صادق بند 2 برای زخم قلب تو مطلقا دوا نیس کشوندنت روخاکو سهم تو این جفا نیس تو سینه ی تو مولا جز غم کربلا نیس مونده روی دل تو زخم جفا و کینه یه غربت عجیبی حاکمه تو مدینه میزنم از غم تو آقای من به سینه گریه میکنی بی قراری برا عزای حسین از غم فریاد العطش لبای حسین سوختی و توی سینه تو دیگه نمونده نفس واسه داغ تو گریه میکنه دل نمیکنه بس                      مولا غریب امام صادق 🔸تعجیل در امر فرج مولا صلوات
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو دل شب / بین کوچه میبرن امام و با دست بسته پشت مرکب / پابرهنه معلومه که خیلی دلش شکسته زمین و آسمونا تاره دل فلک چه غم باره خود خدا توی عرشش - عزاداره آقام آقام آقام ای وای 3 - آقام ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بی عبا و / بی عمامه پاهاش و به روی خاکا میذاره پیرمرده / مو سفیده توی سینه دیگه نفس نداره از همه دنیا دلگیره از زمونه دیگه سیره معلوم که خیلی خسته س - آخه پیره آقام آقام آقام ای وای 3 - آقام ای وای 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کام خشک و / تشنه ، تشنه واسه آقا دیگه رمق نمونده ناسزا و / نانجیبی جگر امامو خیلی سوزونده از تشنگی رفته از حال شبیه جدش توو گودال میسوزه دائم به یاد - جسم پامال آقام آقام آقام ای وای 3 - آقام ای وای .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @ دوباره یه غم کهنه ، از بی وفایی زمونه دوباره یه زخم قدیمی ، دوباره حمله به یه خونه دوباره قلب این عالم ، می سوزه از آتیش کینه توو کوچه دارن یه امام و ، میکشونن باز غریبونه این درده که توو حال عبادت // توو نیمه ی شب با حال خسته سجاده رو از زیر پاش کشیدن // بردن آقا رو با دسته بسته سادات ببخشن * این روضه داغه دستاش و بستن نذاشتن عبا برداره رحمی ندارن * حُرمت شکستن فرصت ندادن که لااقل عصا برداره آه از غریبی ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سفارشش دم رفتن ، اینه "نماز ستون دینه" سلام آخرش حسینه ، میکشه آه از عمق سینه میخونه لحظه ی آخر ، یه روضه ای که مکشوفه میخونه از غریبیه اون ، تشنه لبی که رو زمینه با نیت قربه الی الله // دوره کردنش توو شیب گودال خنجر میکشیدن به روی حنجر // افتاد رو زمین غریب گودال سادات ببخشین * سنگینه روضه سر رو پیش چشم مادر بریدن آخر واسش بمیرم * رحمی نداشتن بردن سرش رو، رو نیزه جلوی خواهر آه از غریبی ... .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @ حالا دارم می‌فهمم، آتیش در یعنی‌ چی حالا دارم می‌فهمم، سوختن پر یعنی‌ چی حالا دارم می‌فهمم، توو کوچه‌های غربت حمله به یک خونه با، چهل‌ نفر یعنی‌ چی نفس نمونده تا بگم // یه دریا گریه هم کمه خدا می‌دونه چی گذشت // توو کوچه‌ها به فاطمه وای از حال مادرم وای از چشمای ترم من هم بین کوچه‌ها ارث از علی می‌برم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حالا دارم می‌بینم، گرد و غبار و دودو حالا دارم می‌بینم، شعله‌های نمرودو حالا دارم می‌بینم، چیزی رو که مادر دید با دست بسته حیدر، جلوی مردم بود و ... یکی نگفت توو کوچه‌ها // بذار عبا به تن کنه میون شهر کسی نبود // فکری به حال من کنه وای از تنها موندنم وای از روضه‌ خوندنم با پاهای بی‌رمق تا کوچه کشوندنم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حالا دیگه حس کردم، عطش رو توو اوج تب حالا دیگه حس کردم، درد و بلا رو امشب حالا دیگه حس کردم، جلوی چندتا بچه چرا همش خون بارید، چشای عمه‌م زینب توو کربلا خمیده شد // کسی که مثل حیدره آخه یکی رو نیزه‌ها // سر حسینو می‌بَره وای از ماجرای نی وای از روضه‌های نی سنگ می‌خورد به بچه‌ها هِی از لابه‌لای نی .