eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم حال و هوای چشم ترت جور دیگری ست ذکر قنوت هر سحرت جور دیگری ست وقتی میان سجده به معراج می پَری پِی می برم که جنس پرت جور دیگری ست حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد عطر بهشتی گذرت جور دیگری ست در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست طعم زیارت سحرت جور دیگری ست هادی ترین چراغ هدایت کلام توست. نور چراغ شعله ورت جور دیگری ست این جامعه ز "جامعه" ات رُشد کرده است محصول کِشت پر ثمرت جور دیگری ست درندگان کنار تو آرام می شوند بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ارباب های ما همگی با سخاوتند امّا عنایت پدرت جور دیگری ست کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن حال گدای پُشت درت جور دیگری ست زهری رسید و شمع وجود تو آب شد سوسوی نور مختصرت جور دیگری ست دیگر گُمان کنم جگری هم نمانده چون خون لخته های دور و برت جور دیگری ست او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را... آه دمادم پسرت جور دیگری ست شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است آقا!دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد عمامه و عبای تو سهم عدو نشد با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد
بسم‌الله الرحمن الرحیم ابر بارانی ام و این شب ها پا به پای غم تو می بارم تشنه ی گریه ام و می خواهم سر به خاک قدمت بگذارم اشک یعنی که درون قلبم باز هم درد زیادی دارم من عزادار گل زهرایم ماتمِ حضرت هادی دارم سامرا گفتم و قلبم لرزید ناگهان پرده ی چشمم تر گشت داغ تصویر حریمی ویران تلخی خاطره هایم برگشت من از احوال حریمت آقا... شدت فاجعه را می خوانم... با دل خسته مفاتیح به دست... خط به خط جامعه را می خوانم... عادت دست شما احسان است... من به دنبال کرم آمده ام... از گدایان قدیمی توٱم... بازهم سمت حرم آمده ام... اینقدر آه نکش می سوزم... از دلم زمزمه بر می خیزد... تا که بر روی زمین می افتی... ناله ی فاطمه بر می خیزد... لحظه ی آخر خود می دیدی مادرت با دل شاکی آمد آه اینبار خدا رحم کند با همان چادر خاکی آمد سرّ مظلومیت نام علی ع غربت شهر چه کرده با تو؟؟ سخت می افتی و برمی خیزی اثر زهر چه کرده با تو؟؟ چشم خونین تو امّا اینبار ... راوی واقعه ی عاشوراست... یاد غم های حسین افتادی... سامراء شعبه ای از کرببلاست... تشنه بودی و پریشان احوال وسط بزم شراب افتادی در همان حین که گریان بودی یاد احوال رباب افتادی زیر لب نوحه کنان می گفتی جای هر تکه کلامی...ای وای زینب و مجلس رقص و شادی عمه و چشم حرامی ای وای همه را گفتم و دیدم قطعاً جمعه ای نور سحر می آید انتقام علوی در راه است عشق با تیغ دو سر می آید
بسم‌الله الرحمن الرحیم دلم امشب گدای سامراست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیّ النقیٍ الهادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاک‌بوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مهبط الوحی و معدن الرحمه» دل دریایی و زلال شماست ذره با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «من عصاکم فقد عصی الله» است که مطیع شما مطیع خداست قصه‌ی دوستی‌تان مولا شرح و تفسیر وال من والاست «قد نشرتم شرایع الاحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولکم صدق، فعلکم حقٌّ امرکم متبع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نفس جاری تو عین دعاست «من اتاکم نجی»، برای همه آن ضریح شکسته قبله‌نماست مشعل جامعه‌کبیره‌ی تو به یقین رهگشای اهل ولاست هر فرازش کتاب معرفت است سطر سطرش شعور و شور افزاست و خدا در طلیعه‌ی خلقت عرش خود را به نورتان آراست برج و باروی اقتدار شما تا قیامت بلند و پا بر جاست بزم می، برکة السباع، ای وای روضه‌هایت گریز عاشوراست خاک‌بوس در تو سلطان است هرکه بیچاره‌ی تو شد آقاست
نیمۀ شب امام را بردند خانه و خانواده مضطرب است نگران امامِ هادی شد سامرا بی قرار و ملتهب است من بمیرم که پیش چشمانش سَبِّ جدِّ گرامی اش کردند دل هفت آسمان به درد آمد بس که بی احترامی اش کردند می بَرَندش بدونِ عمامه غربت از چشمهاش معلوم است خوب که ، در رُخش نگاه کنی مثل جدّش علیست؛ مظلوم است جان به قربان آن امامی که دستهایش به غصه زنجیر است علتِ بردنش به بزم شراب به گمانم به قصد تحقیر است متوکّل مقابل حضّار اندکی آمد و توقّف کرد بی حیا از شرابِ در دستش به امام دهم تعارف کرد خواست تا که امام هادی را نحوه‌ٔ دیگری عذاب دهد گفت با او که شعر میخوانی؟ منتظر ماند تا جواب دهد حضرتش قصد شعر خواندن کرد کرد آغاز معجزاتِ کلام سخنش مثل تیغ حیدر بود محشری شد به پا ز شعر امام بر سرِ دشمنش خراب ، آقا گویی آن خانۀ مجلّل کرد شعرها در مَذَمّتِ دنیا عیش او را به غم مبدّل کرد متوکّل که منقلب گردید در خود احساس روسیاهی کرد لااقل در میان آن مجلس از امام آمد عذرخواهی کرد دشمنی هم سراغ دارم که پرچم ظلمِ بی امان برداشت در قبال سری که قرآن خواند بی حیا چوب خیزران برداشت پیش زنها و بچه ها، ملعون پستی‌اش را به خلق ثابت کرد ضربه را بر لب و دهانش زد صوت قرآن به چوب ساکت کرد گریه کردیم بر حسین ، ولی حال زینب کجا و ما ؟ هیهات ما شنیدیم و خواهرش دیده وای بر حال عمۀ سادات 🔸شاعر:
دودمه شهادت امام هادی علیه السلام : شعله ءآتش شده پا تا سرِ ابن الرضا سامرا شد کربلا( ۲) میزند از تشنگی با کام پُر خون دست و پا
‍ 🏴زمینه شهادت حضرت امام هادی علیه السلام 🏴بند اول امامِ سامرایم گل خیر النسایم به شهر خود غریب و به غم ها مبتلایم به خود میپیچمو سوزد تمام تارو پودم عطش آتش زده بر پیکر و کل وجودم به غربت میدهم جان به یاد شاه عطشان (غریبم وا اماما شهیدم وا اماما) 🏴بند دوم ز زهر کینهٔ دون شده حالم دگرگون ز شرح حال و روزم بگرید چرخ گردون کجایی ای تمام آرزویم ای حسن جان که گیری این دم آخر سرم را روی دامان شوم مهمان دلبر برم بنشسته مادر (غریبم وا اماما شهیدم وا اماما) 🏴بند سوم در آن بزم شرابم ولی در التهابم عدو با طعنه هایش دهد دائم عذابم خدا داند که آمد جانم آنجا بر روی لب در آن مجلس شدم من روضه خوان عمه زینب غمش در دل نهان است قدِ عمه کمان است (غریبم وا اماما شهیدم وا اماما) 🙏التماس دعای خیر ✍کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5857226156310268928.m4a
1.21M
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5971860637326770303.mp3
382.6K
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🏴زمینه شور شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام 🏴بند اول تو هوای مرقد تو،کبوتره،این دل من گرد گنبد طلای تو،هی میپره،این دل من جای دیگه نمیره تا،حاجتشو،بهش بدی یه نگاه کن ببین آقا،پشت دره،این دل من دل وامونده ی من،به تو مولا اسیره امشب آخر براته،سامرا رو میگیره ای نور دهم جد امام زنده ی ما ای زاده ی زهرا مددی هادی یا مولا مولا مددی امام هادی 🏴بند دوم منه بیچاره رو ببین،گدای این،در خونم تا که جون دارم آقاجون،فدای این،در خونم اگه صد بارم برونیم،میام بازم،در خونت با نگاه مهربونت،آقای این،در خونم در خونت گدارو،میکنه پادشاه و و میبخشه خدا این،بنده ی پر گناه و دریای کرم تویی و من قطره ی ناچیز چون برگ خزانم و شبیه فصل پاییز ای نور دهم جد امام زنده ی ما ای زاده ی زهرا مددی هادی یا مولا مولا مددی امام هادی 🏴بند سوم شده دارالعزای تو،شها ببین،سینه ی من تو چشامه اشک غمت،و آتشین،سینه ی من تو رو کشتن با زهر کین،الهی من،فدای تو میسوزه از غمت آقا،شده حزین،سینه ی من سینه ام بیقرار و،برای تو کبابه بمیرم جای تو کی،بزم عیش و شرابه اونجا برای عمه جونت گریه ها کردی روضه خون شدی یاد غم کربلا کردی ای نور دهم جد امام زنده ی ما ای زاده ی زهرا مددی هادی یا مولا مولا مددی امام هادی 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک واحد سنگین شهادت امام هادی علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول شد سامرا کرببلا،شد کشته هادی از جفا از زهر کینه میزند،در بین حجره دست و پا خونی شده لبهای او،آتش گرفته پیکرش این لحظه های آخر او،افتاده یاد مادرش ذکرش شده این لحظه ها،ای مادرم زهرا بیا تو قتلگاهت کوچه ها،من قتلگاهم سامرا شد قاتل تو سیلی و،شد قاتل من زهر کین مادر بیا مادر بیا،شد هادی ات نقش زمین بین پاره های جگرم ای مادرم ای مادرم واویلتا_واویلتا 🏴بند دوم شد سامرا ماتم سرا،از داغ شاهه سامرا گرد و غبار غم نشست،بر چهره ی صاحب عزا از این مصیبت تسلیت،ای صاحب عصرو زمان بر شال مشکیت سلام،ای منجی هر دو جهان ای غایب از دیده کجا،یی تا شوم قربان تو یک جان ناقابل فقط،دارم فدای جان تو بازا که این فصل بهار،با تو شود فصل بهار مهدی بیا مهدی بیا،تا سر رسد این انتظار ای آخرین دلدار ما مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا_مهدی بیا 🏴بند سوم افتاده ام در راهه تو،همچون یتیمی بی پدر تا که ببینم روی تو،من آمدم با چشم تر با ذکر مولا العجل،سر میشود این جمعه ها کی میشود بینم تورا،در کربلا و سامرا از خانه ی کعبه طلوع،کن آفتاب مشرقین سالار من ای منتظر،منتقم خون حسین ای مونس و غمخوار ما،ای آرزوی ما همه عجل امام منتقم،چشم انتظارت فاطمه ای آخرین دلدار ما مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا_مهدی بیا 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5872977519371616890.mp3
528.3K
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5852788608984943704.opus
188.3K
زمینه شهادت امام هادی