تقدیم به #شهید_صیاد_خدایی
#شهدا_و_دفاع_مقدس
ببین راه سعادت را نبستند
مسیر این ارادت را نبستند
دوباره لاله گون شد عشق ، یعنی
در باغ شهادت را نبستند
شکوفا شد گل فصل بهاران
شهیدی از تبار بی قراران
🖤
چو مرغی در هوا می رفت آن گل
به سمت کربلا می رفت آن گل
چو یاران به خون غلتیده ی خویش
مسیر عشق را می رفت آن گل
دو بال غرق خون را باز می کرد
به سوی آسمان پرواز می کرد
دوباره دل به دریای خطر زد
به طومار دلش مُهر سفر زد
نبودش طاقت دوری ز یاران
بدین خاطر هوایی گشت و پر زد
به گلزار ولایت محترم شد
چه صیادی که خود صید حرم شد
ز عرش عاشقی کوکب گرفته
نوای یارب و یارب گرفته
مدال لاله گون خدمتش را
ز دست حضرت زینب گرفته
خدایی صید دلها را رقم زد
دو چشم خویش در قاب حرم زد
🖤
دلی بی آتشین عاشق نباشد
بجز اهل یقین عاشق نباشد
به خون غلتان نگردد در ره دوست
هر آن کس این چنین عاشق نباشد
هر آن کس گل رود از صحن باغش
شهادت باز می آید سراغش
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
اشعار مناجاتی امام حسین(ع) — علی اکبرلطیفیان
در میان جمعم اما باز غربت می کشم
جرم من این ست که بار محبت می کشم
من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت
دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم
من به جرم عاشقى هر شب ملامت می شوم
من به جرم عاشقى هر شب ملالت می کشم
با محبت می کشى و با محبت می کشى
هر چه دارم می کشم از این محبت می کشم
هم میایم پیش تو هم پیش تو می آورم
هم عبادت می کنم هم به عبادت می کشم
هر چه ام، دارم درِ این خانه خدمت می کنم
هر که ام، دارم درِ این خانه زحمت می کشم
گریه کن های تو آقایند، آقاى منند
خاک پاشان را به دیده عین تربت می کشم
یک دلى بشکن ز من تا گریه سیرى کنم
ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت می کشم
آبرویم را بگیر و گریه هایم را نگیر…
گریه ام وقتى نمی گیرد خجالت می کشم
سمت روضه آمدن طى طریقت کردن است
وقت مردن هم خودم را سمت هیئت می کشم
تا که من یک روز در هفته بیایم پیش تو
جان زهرا مادرت شش روز منت می کشم
بچه هایم را بگیر و بچه هایت را بده
با تو دور بچه هاى خویش را خط…
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعار مناجاتی امام حسین(ع) — مهدی نظری
زیباتر از عزای محرم ندیده ام
شکر خدا دوباره به هیئت رسیده ام
اوج سعادت است که در روضه شما
من هم کنار مادر قامت خمیده ام
روز ازل که فرصت یک انتخاب بود
شکر خدا که بزم تو را برگزیده ام
شیرینی تمام جهان را زدم کنار
از آن زمان که طعم غمت را چشیده ام
تحویل سال ماست حلول محرمت
از این جهت لباس جدیدی خریده ام
شکر خدا ز خواب غم انگیز ماه ها
من با صدای طبل محرم پریده ام
با یاد کربلای تو از پرچم سیاه
هر وقت دل شکسته شدم بوسه چیده ام
از هر کجا که مجلس روضه به پا شده
باز این چه شورش است و چه ماتم شنیده ام
با یاد آن سه ساله که پایش رمق نداشت
دنبال دسته های عزایت دویده ام
امشب دوباره سینه زنان را صدا کنید
من روضه خوان پادشه سر بریده ام
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ مهدی صفی یاری
ما را نوشته اند گدا دور خیمه ات
ما را رسانده است خدا دور خیمه ات
یکسال منتظر نشستم و اشکم روانه بود
در آرزوی ماه عزا دور خیمه ات
هر سال اجر حج تمتع به من رسید
گشتم هزار مرتبه تا دور خیمه ات
امسال هم بیا و دلم را مقیم کن
ارباب، سیدالشهدا دور خیمه ات
ای کعبه امید ، ندارد خداوکیل
حتی بهشت قدر و بها دور خیمه ات
بازار مصر هم چو تو یوسف ندیده است
عیسی نشسته بهر شفا دور خیمه ات
ای کاش جان من ز تنم پر کشیده بود
در بین روضه های شما دور خیمه ات
ماه محرم است دلم سالها نشست
در آروزی کرببلا دور خیمه ات
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ هادی جانفدا
ای کاش غیر غصه تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
این داغ سینه سوز میکشتمان اگر
قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم
گاهی اسیر غربت عباس میشدیم
چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم
شرمنده ام برای تنت زیر آفتاب
در حد چند قطره شبنم نداشتیم
گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود
اما برای زخم تو مرهم نداشتیم
بر تو به چاک چاک گریبانمان سلام
زیرا که صبر و عشق تو با هم نداشتیم
*****************
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ مصطفی متولی
آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم
دل خون تر از شقایق دشت بلا شدیم
ما یادمان که نیست ولی راستی حسین
با درد غربت تو کجا آشنا شدیم
ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی
ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم
شکر خدا که فاطمه مارا خریده است
شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
عزت سرای ماست عزا خانه شما
با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم
ما را خدا به عشق تو میبخشد عاقبت
ما عاقبت بخیر تو در روضه ها شدیم
*****************
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ علی ناظمی
از هرچه هست و نیست دگر بی نیاز شد
دست کسی که پیش کریمان دراز شد
در لطف با گدا، چه کسی بهتر از حسین؟
لب تر نکرده ایم در خانه باز شد
حیّ علی الکریم که وقت تصدّق است
یا ایّها العقیق رکوع نماز شد
آری، ز سجده بر گل آدم شفا نیافت
فطرس ز خاکبوسی تو پاکناز شد
کشتی تو پر است ز کشتی شکسته گان
این رحمت شماست که دریا نواز شد
گفتند گریه پای تو، معراج می برد
یه قطره اشک بال شد و در فراز شد
گفتند مرگ را چو به بازی گرفته بود
با اشتیاق عشق، تنت زخم باز شد
ای نی سوار، زینب تو چاره ای نداشت
بی تو سوار بر شتر بی جهاز شد
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ رضارسول زاده
وقتی که ما به سوی حرم بال می زنیم
یک سر به عرش و قبله ی آمال می زنیم
پیوند شاخه های دل خویش را فقط
با آن درخت سبز کهنسال می زنیم
شکر خدا که ماه محرم فرا رسید
امسال هم به سینه چو هر سال می زنیم
عطری که از سفر به خراسان خریده ایم
بر پیرهن سیاه و بر این شال می زنیم
ما میهمان سفره ی ششماهه می شویم
وقتی گریز روضه ی منهال می زنیم
با فاطمه برای حسین گریه می کنیم
با هم سری به داخل گودال می زنیم
ثابت نموده اند شهیدان ، زمان مرگ
بوسه به پای دوست به هر حال می زنیم
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ رضارسول زاده
نام تو بلند است به هرجا ، خبری هست
هر جا که کریم است ، گدا پشت دری هست
ما مشتری درهم اجناس تو هستیم
در کیسه بریز هرچه غم و خونجگری هست
رمزی است که ما سوی حسینیه دوانیم
از هیئت ارباب خدا را گذری هست
غصه نخور ای فاطمه ” ما زنده به عشقیم
آرام نگیریم ” که تا چشم تری هست
بازار عزای پسرت گرم نماییم
این قدر که این کهنه گدا را هنری هست
ما مدعی معجزه با قطره ای اشکیم !
کو شعله ی آتش که ببیند اثری هست ؟
تا پرچم اشک غمت افراشته باشد
بی شک جلوی هجمه ی دشمن سپری هست
دل قصد حرم کرده توکلت علی الله
تا کرب و بلا هست امید سفری هست
آقا به رویم باز نما باب شهادت
مرغی که به خونش بزند بال و پری هست
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ علی اکبرلطیفیان
باید برای مثل تو گریانمان کنند
هم صبح هم غروب پریشانمان کنند
باید برای مثل تو ابربهار شد
باید برای مثل تو بـارانمان کنند
ما آدم توأیم به توحید چشم تو
سجده می آوریم که انـسانمان کنند
حالا که سائل کرم خانه ات شدیم
اصلاً بعید نیست سلیمانمان کنند
این اشک ها نتیجه ی اسلام زینب است
پس گریه می کنیم مسلمانمان کنند
گیرم برات سینه ی عریان نداشتیم
یک شب خلاصه می رسد عریانمان کنند
روزی خلق با کرم نوکران توست
گندم شدیم سفره ی احسانمان کنند
فردا که روز آه و پریشانی همه است
زهرا اگر گذاشت پـریشانمان کنند
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ رضارسول زاده
ذکر خیر تو به هر جا شد و یادت کردیم
دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم
پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین
به غلامی در خانه ات عادت کردیم
زیر این بیرق پاک تو شبیه شهدا
دم به دم ما طلب جام شهادت کردیم
آه محزون چو کشیدیم به غمهای شما
طبق فرمایش معصوم عبادت کردیم
رحمت محض خداوند تو هستی ارباب
بر در خانه ی تو کسب سعادت کردیم
امر فرموده خدا بر غم تو گریه کنیم
ما به دستور عمل از حین ولادت کردیم
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارمناجاتی امام حسین علیه السلام ـ حسن لطفی
دوباره شعله بر این سینه ی حزین افتاد
که باز بر جگرت داغِ آتشین افتاد
نسیم بوی گُل آورد، چشمِ تو خون شد
گمان کنم که دلت یادِ لاله چین افتاد
به روضه دیدنش از تو شنیدنش از ما
چه دیده ای که به پیشانی تو چین افتاد
همیشه سجده ی ما رو به روی شش گوشه ست
هزار شکر که بر تُربتش جبین افتاد
دلِ شکسته ی ما خرجِ کاشیِ حرم است
به لطفِ توست که این آینه زمین افتاد
حسین قاتل تو شد حسین قاتل ما
ببین چه می کنی آقا دوباره با دلِ ما
#مناجات_با_امام_حسین
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
«سوم خرداد»بود.
صبح روز سوم خرداد بود.
جان ز دنیای دنی آزاد بود.
وقت رفتن، وقت ایثار و جهاد.
وقت همت، وقت استمداد بود.
شهر خرمشهرِ خونین پیرُهن..
زیر پای قاتل و جلّاد بود.
بند پوتین های من چون بند دل..
محکم و یاد خدا در یاد بود.
دل ولی با عشق و با خشم و خروش..
مملوء بیزاری از بیداد بود.
سینه ام را کینه ی نامردمی
می فشرد و دل ز آن ناشاد بود
اسلحه در دست من جان می گرفت .
شاید آن هم تیشه ی فرهاد بود.
بی ستونی کامل از بیداد و غم.
در مقابل، شاخص الحاد بود.
می خروشیدم شبیه آذرخش.
آتشم تهدید استبداد بود.
شهرِخرمشهر اسیر و منتظر
انتظار شیر مردی راد بود.
گرچه خاکش سرخ و نخلش بر زمین.
در دل حق پیشه گان آباد بود.
می رسید از خشت خشت خانه ها.
آن سکوتی که همه فریاد بود.
بی مهابا حمله ایی جانانه شد
حمله ایی که خود نوید داد بود
حمله ایی سخت وسریع و آتشین.
بر صف دوُنانِ بی بنیاد بود.
آنچنان عرصه به دشمن تنگ شد.
کو چو گنجشگی اسیر باد بود.
دست او بالا سلاحش بر زمین.
کُشتگانش خارج از اعداد بود.
آری،آری لطف حق یاری نمود.
یاری از نوعی که خود، ارشاد بود.
نصرت جان برکفان،تقدیر حق.
جانثاران را ز حق امداد بود.
دیو بی رحمی ز پا افتاد و پس..
شهر خونین هم دگر آزاد بود.
#عرش(شیرانی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
﷽ #سوم_خرداد
#سالروز_آزادی_خرمشهر
آن خطه که مانده روی لب فـریادش
گلگون بدمــد ز خــاک ها شمـشادش
دل های همه بسـوی خرمشـــهر است
شهــــری که خــداوند نمـــود آزادش
چــه مبارک سحـری بود و چـــه خرمشهری
چــه نوید ظفــــری بـود و چــه خرمشهری
خبــر آمـــد که شـــده لشــــکر دشمن نابود
چـــه مبارک خبــــری بـود و چه خرمشهری
در دل شـــهر که دشــمن هـمه را ویران کرد
چه شرار و شــرری بود و چــه خـــرمشهری
از غــــم مــــردم آن شــــهر و جـفای دشمن
وه چه خونین جگری بـود و چه خرمشهری
در شـب حمله ی مـــردان ز جـــان بگذشته
چه منور قـــمری بود و چـــه خــــرمشهری
نظــری داشـــت به الطــاف خــدا روح الله
چه خدایی نظری بود و چـــه خرمشـــهری
گـــفت آزاد شــد از لطـــف خـــدا خرمشهر
این چه نیکو اثــری بود و چه خـــرمشهری
جـبـهه در جبــهه دلیران سفــری داشته اند
چه مطـهر سفـــری بـود و چه خرمشــهری
پسری پیش پدر خفت به خون در آن شهر
چه دلاور پســـری بود و چــــه خرمشهری
«یاسر» اینـک ثمر خون شهید آزادی ست
این چه گلگون ثمری بود و چه خرمشهری
شاعر:استاد محمود تاری «یاسر»
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
کتیبه و پرچم باب الحرم
#سری_دوم مطالب محرم ⏬⏬⏬⏬
#سری_سوم مطالب محرم ⏬⏬⏬⏬
4_5791992002585300315.mp3
819.3K
🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸
بنداول👇
عجب دلارو میبره کربلا کربلا
از همه عالمین سره کربلا کربلا
ولی خدایی محشره کربلا کربلا
مقصد اول آخره کربلا کربلا
کربلا رویای شیرینم
کربلا ای عشق دیرینم
کربلا ذکر تو تسکینم
کربلا کربلا کربلا غمگینم
عجب صفایی داره قدم زدن توی حرم
حس میکنم تو روضه ها،همش میاد بوی حرم
ای جان ابی عبدالله....
بند دوم 👇
تموم افتخارمه کربلا کربلا
تا به ابد شعارمه کربلا کربلا
قرار قلب زارمه کربلا کربلا
خوشی روزگارمه کربلا کربلا
کربلا منتظر میمونم
کربلا تا ابد میخونم
کربلا پای تو مجنونم
کربلا کربلا کربلا دلخونم
دلم میگیره آقا به یاد گنبد طلات
بدجوری دلتنگم برا سینه زدن با زائرات
ای جان ابی عبدالله......
پیمان امجدی (عبدالحیدر)
#سبک_مداحی_امام_حسین علیه السلام
#شور_واحد (شلاقی)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5792019288512532120.mp3
903.7K
🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸
حی علی البکا حی علی العزا
محزون تو شدیم ای شاه کربلا
دوباره با غم شما به سینه میزنیم همه
اگه براتو جون بدیم خدا میدونه که کمه
محرم تو
برا ما بال پروازه
واسه نوکر یه آغازه
درای مغفرت بازه
کرب و بلا
احمدرضا اسماعیل نژاد
#پیش_زمینه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5791992002585300319.mp3
936.6K
بنداول👇
تموم هستی دل زارم( ابی عبدالله)۲
خداروشکر که من تورو دارم (ابی عبدالله)۲
از کوچیکی شدی کس و کارم(ابی عبدالله)۲
دیوونه ی عشق علمدارم (ابی عبدالله)۲
بزرگ شدم پای غمت
پای همین سیاهیا و پرچمت
امید من محرمت
روسرمه سایه ی لطف و کرمت
همه عمرمو گذاشتم به پات
همه آرزوم شده کربلات
تصدق علینا ،حسین یابن الزهرا
بند دوم 👇
بزار قدم توراه تو تاشه(ابی عبدالله)۲
چشم دلم به سمت تو واشه(ابی عبدالله)۲
یه خواهشی دارم بگو باشه(ابی عبدالله)۲
قرار اربعین سر جاشه (ابی عبدالله)۲
نون و نمک خوردم آقا
ولی ببخش آبروتو بردم آقا
همش بدی آوردم آقا
دلم رو دست شما نسپردم آقا
نفس میزنم برات تاابد
میگم یاحسین به زیر لحد
تصدق علینا ، حسین یابن الزهرا
پیمان امجدی (عبدالحیدر)
#سبک_مداحی_امام_حسین علیه السلام
#شور_واحد (شلاقی)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5791992002585300320.mp3
863.1K
بنداول👇
پیچیده ذکر یاحسین تو کوچه های شهرمون
گرفته بوی کربلا بروبیای شهرمون
داره صفای کربلا حال وهوای شهرمون
هر پیرن سیاه یه پرچمه برا حسین
جون نوکرا یه جا بشه فدا حسین
محرمه همه دنیای عاشقا
محرمه بهشت ما سینه زنا
محرمه چشم امید هر گدا ۲
حسین حسین جان امیری مولا
بند دوم 👇
روزی روضه های تو برکت هر سال منه
برا پریدن تاحرم اشک چشام بال منه
عطر ضریحت آقاجون هنوز روی شال منه
آرزوم اینه میون روضه بمیرم
قسمتم بشه دست به عباتون بگیرم
محرمه جواز اربعین ما
محرمه برکت سرزمین ما
محرمه قوت قلب دین ما
حسین حسین جان امیری مولا
پیمان امجدی (عبدالحیدر)
#سبک_مداحی_امام_حسین علیه السلام
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5792019288512532124.mp3
2.43M
بنداول👇
به جمع و بزم نوکرها یه رو سیاه پا میزاره
میدونه که بجز هیئت جای دیگه ای رو نداره
خداروشکر که بازم اقا دوباره چشمام میباره
دلی که رفته بود از دست
دوباره باز احیا شد
این نوکر درمونده
تو روضه ها اقا شد
رفتم و دنیا رودیدم...نباشه رو دست میخونه ات
رفتم و دورامو زدم...دوباره رسیدم در خونه ات
حسین ، بیا و خطاهامو نبین
حسین ، تویی عشق اول و آخرین
یا ثارالله....اباعبدالله
بند دوم 👇
عرض ارادت من از قدیما هست به محضرت
جواز نوکریم شده امضا به دست مادرت
مادر من فدا زهرا جوونیمم فدا سرت
به جون هر چی مرده
کریم نیاد رو دستت
تو شاهی و اقا جون
مانوکر دربستت
رفتم و دنیارو دیدم... نباشه رو دست میخونه ات
رفتم و دورامو زدم دوباره رسیدم در خونه ات
حسین...منی که تو روضه قد کشیدم
دیگه...به غیر تو از همه بریدم
یا ثارالله....اباعبدالله
ابوالفضل آلوئیان
#محرم
#سبک_مداحی_امام_حسین
#شور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5792019288512532127.mp3
1.51M
بند اول👇
آتیش گرفته دل توی سینه
آه ای مدینه آه ای مدینه
از غصه ی تو دلها حزینه
آه ای مدینه آه ای مدینه
رو قبر آقام گرد و غباره
گنبد نداره گنبد نداره
بارون اشکم، داره می باره
دل بی قراره دل بی قراره
داری، به سینه غمها
دیدی، تو اشک مولا
با ما ، بگو مدینه
پس کو، مزار زهرا
وای ، تو دیدی مادر ، وای رو خاکا افتاد
وای ، زمین خورد حیدر ، وای تا زهرا افتاد
وای بسوزی دنیا
بند دوم👇
ذکر رو لبهام امن یجیبه
آقام غریبه آقام غریبه
باز توی سینه دل نوحه خونه
اشکام روونه اشکام روونه
هستم ، گدای صادق
جونم ، فدای صادق
مهدی ، گرفته امشب
تنها، عزای صادق
وای ، غریب و تنها ، وای ، عزیز زهرا
وای ، به زهر کینه، وای ، فدا شد آقا
بند دوم👇
آتیش و بیت ، زهرا دوباره
دل بی قراره دل بی قراره
این روضه واسم خیلی مهمه
شیخ الائمه شیخ الائمه
آتیش، کشید زبونه
بودی ، تو بین خونه
بازم ، یادِ کربلا
اشکِ ، تو روضه خونه
آه ، خدا میدونه ، آه دلم می سوزه
آه ، دارم می بینم آه ،حرم می سوزه
وای غریب ای آقام
بند سوم👇
بستند دو دست، مشکل گشارو
بردن شمارو بردن شمارو
پای برهنه، بردن شبونه
آه ای زمونه آه ای زمونه
داری ، غمای بسیار
دیدی، تو خیلی آزار
صد شکر ، نبودن آقا
مردم ، تو کوچه بازار
وای پاهای زخمی وای ، نفس بریده
وای ، ببین این روضه، وای، کجا کشیده
طفل سه ساله ، رو خار صحرا
افتاده از پا افتاده از پا
سیلی زجر و ، مُشت و لگدها
آه و واویلا....
حسین رحمانی
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
#زمینه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
به پیش اهل وعیال توپيكرت میسوخت
میان آتش در موی اطهرت میسوخت
تورابه کوچه کشیدند قبول حرفی نیست
ولی به پای غم وغصه همسرت میسوخت
شکسته میروی ازچه.بگوعبایت کو
میان کوچه گمانم که پیکرت میسوخت
تورابه نیمه ی شب درمیان کوچه زدند
بپای غربت این کوچه مادرت میسوخت
نشدتوسط سر نیزه جا به جاتن تو
نشددگربخداغارته پیراهن تو
برای بستن دستت طناب اوردند
تورابه مجلس غم با عذاب اوردند
سه مرتبه بخدااوكشيدشمشيرش
ولي به لطف پیمبرجواب آوردند
تورفتی وشده ازکرده اش پیشمان او
ولی زبعدتوآقا شراب اوردند؟
چوآمدی به درخانه.اهل وعیال
برای خستگی ات ظرف اب اوردند
تمام خاطره کوچه ها تدایی شد
به یاده مادر خسته.دلم هوایی شد
به یاده کوچه وزهرا وآن گذر بودم
بیاده سیلی وزهرا و آن خطر بودم
بیاده حنجره وزخم وآن اثربودم
بیاده نعل ثم اسب ده نفر بودم
تنی به روی زمین درمیان گودال است
بیادزینب وجسم بدون سر بودم
نخورده ام دگر ازکوچه ی یهودی سنگ
بیادسنگ یهودی هرگذر بودم
رسد..شوم من ازاین مردم مدینه رها
که پاره پاره جگر گشته ام ز زهرجفا
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
شبیه غنچه ی زخمی شده پرش افتاد
کبوتری وسط آشیان سرش اُفتاد
کشیده دشمن ملعون تنش به نامردی
میان خانه عبایِ مطهرش اُفتاد
شب است و کوچۀ باریک و سنگهایِ زمین
مواظب است نیافتد که آخرش اُفتاد
نهاده اوسره دیوار شانه هایش را
اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد
زخانه تاسره آن کوچه هی ،زمین میخورد
چه کرده ابن ربیع تاکه پیکرش اُفتاد
مسیرخانه به کوچه چقد دلگیر است
که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد
رسید دروسط کوچه بر زمین غلطید
میان خانه گمانم که همسرش اُفتاد
کسی ندیده تن پیرمرد رابکشند
که تِکه تکه ی شرم در برابرش اُفتاد
گِریست دامنش از پاره ی غمش پُر شد
به یادِ خاطره ی گریه آورش اُفتاد
تمامِ زندگیش پُر ز روضه های در است
چنانکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد
شکسته شد در خانه زپای نامردان
میان دربه خدایاده مادرش اُفتاد
تمام خاطره ها ی مدینه شد زنده
که اشک دیده ی او بود دربرش افتاد
__
گرفت کاسه یِ آبی حسین میگوید
دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد
چنان شده ،اثر بوسه از گلو نگذاشت
که شمر از نَفَس افتاد،خنجرش اُفتاد
بریده او زقفا با دوازده ضربه
درون پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد
بیادقتلگه وشمروآن سر وخنجر
در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد
شاعر: آرمین غلامی(مجنون )
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
غزل مصیبت امام صادق علیه السلام
حلقه اشک چو در چشم ترم می پیچد
ناله ی بی کسی ام بین حرم می پیچد
جای اصحاب که در خواب تغافل هستند
مثل گرداب بلا دور و برم می پیچد
با وجودی که شبانه کتکم زد دشمن
در همه شهر مدینه خبرم می پیچد
این یهودی چه وقیهانه به دور دستم
ریسمان بین قنوت سحرم می پیچد
دشمنم مثل علی پارچه عمامه
دور گردن عوض دور سرم می پیچد
تا ز درگاهیِ خانه گذرم می افتد
بی هوا درد میان جگرم می پیچد
مسئله باز برایم شده در کوچه چرا
گوشه چادرو پا هر دو به هم می پیچد
بعد از آن ضربه سنگین عدو چون مادر
همه عالم بخدا دور سرم می پیچد
گیرد او موی سرم در نگهِ اهل حرم
صحنه کرببلا در نظرم می پیچد
#قاسم_نعمتی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_صادق
مزنیدم مبریدم ندهید آزارم
بگذارید عمامه به سرم بگذارم
قبل از آنیکه مرا در بر منصور برید
بگذارید حرم را به کسی بسپارم
پیرمردم پی مرکب ندوانید مرا
نه مرا پای دویدن نه عصایی دارم
بگذار ابن ربیع تا نفسی تازه کنم
بس کن اینقدر نکش بر روی سنگ و خارم
تازیانه بزن اما لب خود باز مکن
نام زهرا مبر اینقدر مده آزارم
به زمین میخورم و ذکر لبم یازهراست
یاد افتادن او بین در و دیوارم
سوخت در شعله در خانه ام و شکر خدا
که نیفتاد در سوخته روی یارم
پیش چشم پسرش مادر ما را می زد
از مغیره به خدا تا به ابد بیزارم
✍عبدالحسین میرزایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
دربين ازدحام...كس ياريم نكرد
حتي به يك سلام....كس ياريم نكرد
يك لشكر ازدحام آورده سوي من
حتي به يك کلام ... كس ياريم نكرد
درشعله ور شد و آتش زبانه زد
درفعل این حرام ... كس ياريم نكرد
پای برهنه در کوچه مراکشید
مرده است احترام ... كس ياريم نكرد
درکوچه میکشید دشمن مرابه زور
آنجابه انتقام ... كس ياريم نكرد
شمشیرها همه سویم نشانه بود
زین کارنا تمام... كس ياريم نكرد
جز اهل خانه واهل وعیال من
دریاری امام؟ ... كس ياريم نكرد
پیراهن مرا درکوچه میکشید
در بین ازدحام... كس ياريم نكرد
آمد سه مرتبه.شمشیربرسرم
زین امرناتمام.... كس ياريم نكرد
غیرازتویا رسول .درزیرتیغ ها
غیرازتویک کلام ... كس ياريم نكرد
ازبهرکشتنم.یک لشکرآمده
درمجلس عوام ...کس یاریم نکرد
آخر ز زهر کین.برپاشده چنین
خون علی الدوام ... كس ياريم نكرد
درکنج خانه ای .بسترفراهم است
دارم چنین پیام ... كس ياريم نكرد
یادی ز زینب و راس به نی کنم
گفتابه شهر شام ... كس ياريم نكرد
سر روی نیزه وزینب چنین بگفت
از سنگ پشت بام ...كس ياريم نكرد
گفتی که دختران.ناموس حیدرند
در مجلس حرام ... كس ياريم نكرد
تو روی نیزه وزینب اسیرتوست
از کوفه تا به شام ... كس ياريم نكرد
سنگ جفانشست بر روی صورتت
از سنگ پشت بام ... كس ياريم نكرد
تازه شروع شده.ذکرمصیبتت
شعرم نشد تمام ... كس ياريم نكرد
✍آرمین غلامی(مجنون)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
غزل مصیبت امام صادق علیه السلام
اگرچه بر همه عالم گره گشا بودم
میان موج مصیبات مبتلا بودم
همیشه غفلت اصحاب دردِسر ساز است
به وقت فتنه چه بی یار و آشنا بودم
کنار منبر من مکتب جدید زدند
در آن غبار زمان چشمۀ هدی بودم
حیققت همه قرآن میان قلب من است
منم که بر همۀ خلق رهنما بودم
شبی که از همه سو ریختند در خانه
فقط به یاد غریبیِ مرتضی بودم
قیام داشتم و ناگهان زمین خوردم
سحر که غرق مناجات با خدا بودم
در آستانۀ در صورتم به جایی خورد
اسیر ضربۀ سیلیِ بی هوا بودم
میان کوچۀ باریک گیر افتادم
شبیه مادر خود زیرِ دست و پا بودم
همین که شعلۀ آتش به دامنم افتاد
نفس نفس زدم و یاد خیمه ها بودم
اگرچه شکر خدا دختری نسوخت ولی
به یاد شام غریبان کربلا بودم
سرم برهنه، شبانه کسی ندید چه شد
به یاد شام و نظرهای بی حیا بودم
کمی ز روضۀ گودال بر سرم آمد
به گیسوان پریشان چو در نوا بودم
نخورد یک نوک نیزه به پیکرم اما
به یاد قاری بالای نیزه ها بودم
#قاسم_نعمتی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
کاش خاموش کُنَد اشک،مُصلایش را
کاش گیرند کمی زیرِ بغلهایش را
به زمین خورده و خاکی است ردایش رویش
کاش می شد بِتِکاننَد سَر و پایَش را
به زمین خورد،زمین خورد،زمین خورد مُدام
ولی از دست ندادند تماشایش را
درِ آتش زده کَم بود بیاُفتد ای کاش
بِبَرد از دَمِ در دخترِ نوپایَش را
کوچه سنگی است ، سرش درد گرفته نامرد
بی هوا هول نده ، سنگ است...ببین جایش را
او خودش خواسته تا روضه ی مادر گیرد
جُراتِ خویش نبینید مُدارایش را
او علی هست به کوچه نکشیدش اینبار
زنده کردید دوباره غمِ غمهایش را
قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد می زد
می زند تا شکند بازویِ زهرایش را
دست بگذاشت به زانو نفسش تند شده
عمه ی کوچک خود دید و نفس هایش را
خیزران بود و سَر و طشتِ طلا و مشروب
کاش می شد که نبیند لبِ بابایش را
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_______________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم