eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
ای زمین سامره طور تجلّا خوانمت یا بهشت حضرت باری تعالا خوانمت سرزمین مکّه یا گلزار بطحا خوانمت جبهه هفت آسمان با عرش اعلا خوانمت کعبة پیغمبران یا طور سینا خوانمت قبلة امید فرزندان زهرا خوانمت هر چه هستی طور دل سینای جان می‌دانمت زادگاه مهدی صاحب زمان می‌دانمت * نو عروس فاطمه امشب محمّد زاده‌ای دختر شاهنشه رومی و احمد زاده‌ای اختر برج ولایی، ماه امجد زاده‌ای هیکل توحید یا روح مجرّد زاده‌ای عابدی معبود و یا عبدی مؤید زاده‌ای پای تا سر مظهر دادار سرمد زاده‌ای انبیا را اولیا را، جان جان است این پسر مصلح کل مهدی صاحب الزمان است این پسر * کودکی نورس مپندارش که پیر آدم است رهنمای آدم است و مقتدای عالم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است هم بدرد جان دوا هم زخم دل را مرحم است نوح دل، یوسف لقا، موسی بیان، عیسی دم است شیعه تنها مصلح کلّ بشر می‌داندش عالم خلقت امام منتظر می‌داندش * نرگس امشب تا سحر با مرغ شب بیدار باش صبحدم چشم انتظار وعدة دیدار باش دیده بگشا در تمشای رخ دلدار باش در رخ دلدار محو جلوة دادار باش شاهد لبخند گل در دامن گلزار باش در نشاط و شور و شادی باغبان را یار باش شب دعایت روح را غرق حلاوت می‌کند صبح مهدی در برت قرآن تلاوت می‌کند * ای عروس فاطمه ام العلوم الکامله ای جهان قربان حملت ای بمهدی حامله ای تو را سادات زنهای بهشتی قابله خیز از جا و بجا آور نماز نافله نور شد بین تو و چشم حکیمه فاصله کاروان دل به پا آمد امید قافله حبذّا یار آمده یار آمده یار آمده یوسف گم گشتة زهرا به بازار آمده * نرگس امشب موسِئی با نور طور آورده‌ای یا مگر داور دیگر باز بور آورده‌ای آدم است این یا ملک یا آنکه حور آورده‌ای یا بدامن مظهر الله نور آورده‌ای آفرینش را به شوق و وجد و شور آورده‌ای سید الاشهاد را بدر البدور آورده‌ای از زمین یک آسمان توحید داری در بغل ماه دورت گردد و خورشید داری در بغل * قلب امکان، رکن ایمان، جان جان ماست این ناخدای کشتی دین مصلح دنیاست این لنگر و طوفان و موج و ساحل و دریاست این آدم و نوح و خلیل و موسی و عیساست این نور و طور و فجر و قدر و کوثر و طاهاست این ای دو صد یوسف فدایش یوسف زهراست این نامش از اهل زمین و آسمان دل می‌برد چهره‌اش نادیده از خلق جهان دل می‌برد * والد خلق خدا در نقش مولود آمده در جمال عبد پیدا، حُسن معبود آمده آفتاب ظلّ جان یا ظلّ ممدود آمده بحرهای آرزو را دُرّ مقصود آمده با لوای حمد بشتابید محمود آمده آی مظلومان بپا مهدی موعود آمده روز عشق و وحدت و ایثار و هم عهدی رسید از کنار کعبه فریاد انا المهدی رسید * ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالة مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را * آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا * گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را * دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا @babollharam
به فلك مي رود از خاك زمين بوي بهشت گشته عالم همه جا گلشن مينوي بهشت پيش يارم كه بود روشني روي مهشت عرق شرم چكد از رخ دلجوي بهشت خلق عالم همه با دوستي و هم عهدي گشته ورد لبشان زمزمه يا مهدي دردل اهل ولا خانه گرفتي نرگس خانه محفل جانانه گرفتي نرگس دل زهر عاقل و ديوانه گرفتي نرگس كز يَم فاطمه دردانه گرفتي نرگس ديده روشن برخ مهدي عثني عشرت جان به قربان تو و ماه جمال پسرت اين پسر آينه روي خدا مي باشد اين پسر مشعل انوار خدا مي باشد اين پسر سيد جمع سُعَدا مي باشد اين پسر طالب خون شهدا مي باشد اين همان است كه دلها همه ديوانه اوست اين همان است كه جانها همه پروانه اوست افق نسل علي را قمري پيدا شد خلق را رهبر صاحب نظري پيدا شد پدر پير خرد را پسري پيدا شد بلكه بر ملت قرآن پدري پيدا شد هر كه خواهد رخ تابنده احمد بيند چهره منتقم آل محمد(ص) بيند اي صفا بخش و شفا بخش دل و جان همه اي طبيب همه اي داروي درمان همه همه پروانه و تو شمع فروزان همه همه جان باخته عشق و تو جانان همه چه شود عقده ز دلها بگشائي اي دوست از پس پرده غيبت به درآئي اي دوست طعنه از دشمنت اي دوست شنيدن تا كي به بدن پيرهن صبر دريدن تا كي پيش رو بودن و روي تو نديدن تا كي بار هجران تو بر دوش كشيدن تا كي ما كه ناديده تو را طالب ديدار شديم به كمند سر زلف تو گرفتار شديم گوش ياران تو را طعنه اغيار بس است عاشق زار تو را اين همه آزار بس است قفس تنگ بر اين مرغ گرفتار بس است پيش رو بودن و ناديدن رخسار بس است گلي از گلشن روي تو نچينيم ، چرا؟ ما بميريم و جمال تو نبينيم ، چرا؟ ما كه پروانه صفت گِرد غمت سوخته ايم آتش عشق تو در سينه بر افروخته ايم قصه عشق تو را از ازل آموخته ايم كز ولادت به رخت ديده دل دوخته ايم پر تو حسن تو تا شام ابد در دل ماست هر طرف روي كني جي تو در محفل ماست * @babollharam
صبح الست بود و خدا بي حساب داد آرامشي به هستي در اضطراب داد عشق آفريد و عالم و آدم خطاب كرد بر هر كه بوده فرصت يك انتخاب داد با چارده ظهور ، خدا پرده را گشود من را به دست اين دلِ خانه خراب داد از من نبود حرفي و عشق از طُفيلشان مشتي گرفت و خاك مرا پيچ و تاب داد ميخواست تا تبار مرا هم نشان دهد آنجا به جاي آب به خاكم شراب داد انگور تاكهاي بهشتي رسيده بود من تشنه بودم و به لبم جام ناب داد من چون تو مست،مست تماشا شديم ما پيمانه نوش يوسف زهرا شديم ما باغ بهشت زمزمه ي او گرفته است امشب كه عطر نرگس شبّو گرفته است امشب كليم، خادم اين طاق نصرت است از دشتِ عرش نافه ي آهو گرفته است يونس به دست مجمر و اسپند بياورد يوسف خميده دسته ي جارو گرفته است رخصت نداده اند كه جبريل هم رسد يك گوشه در بغل سر زانو گرفته است گيسو گلاب و آينه را چرخ ميدهد مريم به عرش چادر بانو گرفته است حتي خليل قبله ي خود گم نموده و سر را به سوي آن خَم ابرو گرفته است از شوق،صبر حضرت زهرا سر آمده امشب اگر غلط نكنم حيدر آمده تكيه بزن به كعبه،امير سوارها پايان بده به سردي اين انتظارها چشم مرا به آب بصيرت زلال كن پيدا كنم مسير تو را در غبارها از چشمه ي معارف خود جرعه اي ببخش باران ببار بر تن اين شوره زارها پاي مرا به راه ولايت ثبات دِه دستم بگير تا گذرم از حصارها بين تنور عاشقيت شيعه ام نما مقداد وار مثل همه سر به دارها بر ندبه هاي ساده ي من برگ و بار دِه پُر كن تمام سال ما را از بهارها خط ميكشم به روي تمامي جمعه ها تا جمعه اي كه سر زند از روزگارها جز عطر عشق بر سر گيسو نميزني تو با حسين، عشق خدا مو نميزني همسايه ي قديمي دلهاي ما سلام اي عابر غريبه ي اين كوچه ها سلام وقتي عبور ميكني اين بار چندم است من ديده ام تو را و نگفتم تورا سلام شايد تويي همان كه سر كوچه زودتر گفتي براي بار هزارم به ما سلام ديدم به روي سنگ مزاري نوشته بود من را كه كشت؟داغ تو آقا بيا سلام بر حمد و بر قيام و ركوع و سجود تو بر قامت و قيامت بي انتها سلام بر جلوه ي قنوت و سلام تشهدّت وقت اذان به اشهد ان لا الا سلام اما گمان كنم كه جواب تو ميرسد تا ميكني به جانب كرب و بلا سلام جانم اسير اشهد انَّ امير توست آقا خوشا به حال دلي كه اسير توست @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت صاحب الزمان (عج) با لطف خدا جلوه ی یزدان آمد بر عالمیان ماه درخشان آمد با آمدنش صاحب ما مهدی شد ای منتظران سید خوبان آمد 💐💐💐💐 دلها همگی شاد و غزلخوان شده اند سرمست گل نرگس و ریحان شده اند با مَقدم صاحب الزمان جن و مَلَک مسرور از این نیمه ی شعبان شده اند 💐💐💐💐 عطر گل نرگس همه جا را پُر کرد با جلوه ی خود جهان ما را دُر کرد از مقدم خود یوسف زهرا امشب دلهای به ره مانده ی ما را حُر کرد 💐💐💐💐 پائیزم و من با تو بهارم آقا از هجر تو اشک غم ببارم آقا جانا تو بیا تکیه بزن بر کعبه جان هدیه برای تو بیارم آقا 💐💐💐💐
حضرت رقیه خاتون (س) حالا که فصل بهاره ، آسمون شد پُر ستاره مژده که میلاد ناز ِ ، دختر حضرت یاره ای عاشقانِ حضرت رقیه سینه زنانِ حضرت رقیه شادی کنید همه توی محفلِ ِ دیوانگانِ حضرت رقیه یا حضرت رقیه خاتون مدد (۴) لطف او شبیه باباس ، کَرَمش مثال دریاس تا اومد بدنیا دیدن ، چقَدَر شبیه زهراس حسین میگه لالا برا رقیه ناز می کنه برا بابا رقیه زمین و آسمون صداش میزنن ما هم می گیم یکصدا یا رقیه یا حضرت رقیه خاتون مدد اومده فخر دو دنیا ، کلید حاجتای ما حاجت دِلا همینه ، کربلا با هم ایشالا پناه اهل عالمه رقیه شاید که اسم اَعظمه رقیه همیشه ما تو رو صدا میزنیم تو ذکرا بهترین دَمه رقیه یا حضرت رقیه خاتون مدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3761179886.m4a
2.41M
وقتی تو آغوشِ عمو می‌خوابه انگاری ماه تو بغلِ مهتابه من کی باشم واسِه سند رو کردن این سندِ دلخوشیِ اربابه علّتِ شوره نورٌ علیٰ نوره سه‌ساله مدد بده کرب‌وبلام جوره دخترِ سه‌ساله‌یِ ثاراللّه  عشقِ اباعبداللّه یا رقیّه اِشفعی عنداللّه عشقِ اباعبداللّه شفا تویِ روضه‌هاته وَاللّه  عشقِ اباعبداللّه دوایِ هر دردیه روضه‌هایِ این بانو آسمونی شد هر کی زد تو حرمش زانو علّتِ شوره   نورٌ علیٰ نوره سه‌ساله مدد بده کرب‌وبلام جوره نگاهِتون برده دلِ دلبرمو یاد می‌کنم تو روضه‌هات مادرمو از دستایِ کوچیکِ تو می‌گیرم امشب براتِ شبِ قدرِ حرمو ای قرارِ حسین ای بی‌قرارِ حسین کربلایی کُن بهارمو بهارِ حسین روضه‌خونِ کوچیکِ این خیمه سیّدتی یا رقیّه شادیِ دلت میگم با گریه سیّدتی یا رقیّه لعنَ اللّه علیٰ آلِ اُمیّه سیّدتی یا رقیّه ثوابِ مجلسِ دُردونه‌یِ حریمِ کرم نثارِ روحِ رفیعِ مدافعانِ حرم علّتِ شوره   نورٌ علیٰ نوره سه‌ساله مدد بده کرب‌وبلام جوره @babollharam
بازیاران ماه شعبان می رسد اهل عالم لطف یزدان می رسد رحمت حق همچو باران می رسد یا قرار بی قراران می‌رسد هر دلی گردیده امشب منجلی آمده دخت حسین‌ بن‌ علی نورباران گشته در ارض و سما جشن شور و شادمانی شد بپا آمده دنیا، گل زهرا نما دخت پنجم زینت آل عبا می رسد از ره امید عالمین هستی زینب گل ناز حسین عالم هستی شده گلریز حور شهر یثرب غرق در شادی و شور گشته در هر جا بپا جشن و سرور آمده هنگامه ی فیض حضور چون رقیه دختر شاه آمده در جهان با عزت و جاه آمده هر دلی امشب به پرواز آمده شادی و شور و شعف باز آمده ماه دین را اختری ناز آمده شیعیان را محرم راز آمده آمده از ره کلید مشکلات آنکه باشد چون حسین باب نجات غنچه ای از بوستان مصطفاست جد او مولا علی مرتضاست جده ی او فاطمه خیرالنساست باب مظلومش حسین خون خداست یک سه ساله دختر اما ماه ما در همه عالم چراغ راه ما گر که دین پاینده شد از خون توست دین پاک مصطفی مرهون توست هرشهید کربلا ممنون توست شیعه تا روز جزا مدیون توست جان فدای این همه ایثار تو شیعه تا روز جزا بیمار تو ای سه ساله دختر خون خدا یا رقیه ای صبور کربلا ای سفیر کوفه و شام بلا شرمسارت صبر و ایثار و وفا همچو زینب عمه ات زین آبی در وفاداری، صبوری ،زینبی عالم و آدم فدای روی تو مست هر شیعه ز عطر و بوی تو شد بهشت عاشقانت کوی تو در شب میلاد دستم سوی تو کن نگاهی از کرم بر این دلم با نگاه تو شود حل مشکلم ای که هستی شیعیان را تکیه گاه در شب میلاد ده بر ما پناه منتظر هستیم بر نیم نگاه کن نگاهی بر دل ما گاه گاه ما نمک پرورده خوان تو ایم شرمسار از جود و احسان توایم @babollharam
امّ اسحاق ای وجودت بحر، گوهر زاده ای یک به یک هر حُسن ایزد را تو مظهر زاده ای آسمان عرش را خورشید انور زاده ای بر حسین بن علی گویی که مادر زاده ای خُلقاً و خَلقاً شبیه حضرت زهراست او هم علی هم مجتبی' هم زینب کبراست او باز بر روی زمین عرشی فراهم آمده در میان صدهزاران حور ،مریم آمده گوئیا در ماه شعبان دخت خاتم آمده حضرت زهرای ارباب ِدو عالم آمده باز در بیت علی دردانه ای دیگر رسید بر مجانین حسین بن علی سرور رسید بر روی بال ملائک او قدم بگذاشته از دل ارباب، صدها بار غم برداشته هرملک بر پای او یک دشت بوسه کاشته گوئیا او از ازل در قلب ها جا داشته در زمانی که خدا آب و گِل ما را سرشت بر دل ما نوکران نام رقیه را نوشت شد برای خاندان فاطمه نور دو عین جذبه ی زهرایی او برده دل از زینبین نیست بابایی تر از او در تمام عالمین شد شبیه اکبر وعبّاس او باب الحسین گر حسین بن علی باب الَّه دنیا شده او شده باب حسین و بر همه مأوا شده آمده آن که جهان بر درگهش سائل شده دست های کوچکش حلال هر مشکل شده در حقیقت هر که مجنونش شود عاقل شده با وجود او قیام کربلا کامل شده آمد و بر آل حیدر معدن احساس شد مأمن او شانه های حضرت عبّاس شد مادحش از وصف خُلق احسنش درمانده است عاجز از مدحش شده ،در سطر اول مانده است نام خود را نوکرش کلب الرقیه خوانده است غیر از او هر عشق دیگر را ز قلبش رانده است از شروط اصلی شیعه شدن شد حبّ او می دهد بر شیعیان، نام نکویش آبرو هر کسی از او مدد بگرفت او شد ناصرش حق دهیدش گر که شد قاصر ز وصفش شاعرش می شود مشمول رحمت هرکه گردد زائرش نطفه اش ناپاک بوده هر که باشد منکرش لعن بر هر کس که باشد منکرش جایز شده چون که کفر منکران او به حق بارز شده می شود او کوه صبری روبه روی هر جفا حاصل عزمش شود ویرانی شام بلا می دهد جان تا بماند نهضت کرب وبلا زیر دِین ِ لطف و ایثارش رود دین خدا اشک هایش می شود در شام و کوفه لشکرش می شود پیروز ِ هر میدان ،حیای معجرش در میان شادی ِمیلاد او غم آمده بر نگاه نوکرانش اشک ماتم آمده باز گویا سوّم ماه محرم آمده مقدم او مجلس روضه فراهم آمده وای از روزی که مهمانش سر بابا شود از جراحت های سر،چشمان او دریا شود چشم هایش خیره بر رگ های حنجر می شود دست های او انیس جای خنجر می شود زخم لب های پدر با اشک او تر می شود آخرش از داغ روی داغ پرپر می شود می زند او بوسه بر زخم عمیق خیزران می شود او هم شبیه باغبان ِخود خزان @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴بسم الله الرحمن الرحیم🌴 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره🤲 🌼 نشانی های تو🌼 روز و شب می جویم از هرکس نشانی های تو              دوستان  عاشق  و  صاحب  زمانی های   تو مهربانی های  تو روحیه بخش و با صفاست                جان فدای آن  دل و  آن مهربانی های تو باغ دنیا چشم در راه است مهدی جان بیا                 چون گلستان می شود از  باغبانی های تو عاشقانی  در  فراقت  آسمانی  گشته اند                 عرش بر فرش آمد از آن  آسمانی های تو تا بیایی هر چه خوبی جاودانی می شود                  عالمی  شد  منـتظر  بر  جـاودانی های تو هر چه بد کردم اباصالح به من گشتی شفیع                 من  فدای عشق و آن پـادر میانی های تو رهبرم سید علی، چشم انتظاری می کند  او  امانت دارد این  هم  کـاروانی های  تو ای خوش آن وقتی که مشتاقان نگاهت می کنند            جملگی  محو  رخ و شیرین بیـانی های تو منتظر هستند دل های عزادار حسین  تا  بگریـند از  طنین روضه خوانی های تو یک هزار و‌ یکصد و هشتاد و چندی سال هست           روی پا هست این جهان ازجانفشانی های تو روزگار تـلخ ظـلم ظالمان هـم بگذرد  عالم  آید  در  شـعف ، از حـکمرانی های تو اضطرابی هست در سجاد از اخلاص خود                راحتی  می خـواهد  از خـاطرنشانی های تو 💐💐💐💐💐💐 @babollharam  
🌺 موعد مهدی موعود 🌺 تا به کی این همه غیبت به درازا بشود  رهبرم  سید  علی،  یکه و  تنها  بشود 🌴🌴🌴🌴 این جهان پر زستم،غرق بلایا بشود                         جملگی، توطئه و دزدی و بلوا بشود 🌴🌴🌴🌴 سردنیا طلبی، این همه دعوا بشود                           این دل غمزده در حسرت فردا بشود 🌴🌴🌴🌴 بارالها! تو چنان کن که مهیا بشود                             موعد مهدی موعود و قضایا بشود 🌴🌴🌴🌴 وقت تشریف و قدم رنجه ی آقا بشود                گویی عالم همگی محشر کبری بشود 🌴🌴🌴🌴 دل بشکسته ی ما پا قدمش، وا بشود                      برترین لطف خودت قسمت دنیا بشود 🌴🌴🌴🌴 درد و بیماری و امراض،  مداوا  بشود                  جنس هستی و حیات، عالی و اعلی بشود 🌴🌴🌴🌴 وقت  فرماندهی  یوسف زهرابشود                          همره و همقدمش حضرت عیسی بشود 🌴🌴🌴🌴 کل احکام خدا معنی و اجرا بشود کل دنیا پر از آزادی و تقوا بشود 🌴🌴🌴🌴 همه ی خیر و خوشی، ساری و معنا بشود              عدل و انصاف و عدالت، همه برپا بشود 🌴🌴🌴🌴 ظرف دانش، همه یکباره، شکوفا بشود          همه ی هستی هم آهنگ و هم آوا بشود 🌴🌴🌴🌴 چشمه ی کوثر حق جاری و دریا بشود                   وقت  بالندگی  و  روزی  والا  بشود 🌴🌴🌴🌴 جملگی دشمن میهن همه رسوا بشود                     مکرو تزویر منافق صفت افشا بشود 🌴🌴🌴🌴 وقت دیدن ز نکو چهره و سیما بشود بشود      هم تماشای قد و قامت رعنا بشود 🌴🌴🌴🌴 دیدن رقص قلم، خوش خط و خوانا بشود استماع   سخن  نافذ  و  شیوا  بشود 🌴🌴🌴🌴 نشئه ی مهر و وفا منشأ و انشا بشود           شعر سجاد به این لطف تو مانا بشود 🤲 🤲 🤲 🤲 🤲 سجاد محمدیاری @babollharam
خورشید فدای روی تابان تو باد جان همه ی جهان به قربان تو باد تو حضرت صاحب الزمان هستی پس هر ماه فدای ماه شعبان تو با گریه و اضطراب اگر خواهیمت آری بدهی جواب اگر خواهیمت گفتی که ظهور مینمایی ، حتی اندازه جرعه آب اگر خواهیمت ای گمشده ی اصلی انسان برگرد ای داد رس داد ضعیفان برگرد اطفال گرسنه ی یمن منتظرند فریاد رس فغان افغان برگرد @babollharam
اندر دل من بدین عیانی که تویی وز دیده من بدین نهانی که تویی وصاف ترا وصف نداند کردن تو خود به صفات خود چنانی که تویی @babollharam
بیا که جز تو مرا نیست آرزوی کسی خموشم و ننشینم به گفتگوی کسی از آن دمی که تو رفتی، به مهر آب قسم نرفته آب گوارائی از گلوی کسی سبوی دل بشکست و بریخت باده‌ی صبر خدا کند که دگر نشکند سبوی کسی بنای عدل نِه، ای آبروی عالمیان قیام کن که نریزد کس آبروی کسی ولایت تو نخواهد گذاشت یا مولا کنیم دست ارادت دراز سوی کسی ز لشگر تو سرود سرور می‌شنوم به کشور تو نباشد کسی عدوی کسی «کلامی‌ام» به سلامم اگر جواب دهی به حقّ هو، نهراسم ز های و هوی کسی @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می‌ریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود   باز هنگامه‌یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است  - چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد - لاله شوریده‌یِ هر لحظه‌ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه‌یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد - موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه‌یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه‌یِ خانه‌ی حیدر آمد - آسمان از قدمش تا که شکوفا می‌شد عشق شیرازه‌ی هر واژه‌ی دنیا می‌شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می‌شد عالم از یاس‌ترین عطر مسیحا می‌شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه‌ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود - کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت - نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه‌ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه‌ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است - حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله‌اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله‌یِ دور لبش را بوسید @babollharam
إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ‏ اى خدا مرا انقطاع کامل بسوى خود عطا فرما و روشن ساز دیده‏ هاى دل ما را به نورى که به آن نور تو را مشاهده کند . ‌‌. . ما را به گران ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان @babollharam
من شب ظلمانی ام ،تو ماه عالم تاب عشق می شود آیا بتابی بر دل بی تاب عشق ‌ سیزده دریای حق را یک به یک گشتم به شوق تا که پیدایت کنم ای گوهر نایاب عشق با امیدی آمدم با دست خالی محضرت چون فراهم می شود با تو فقط اسباب عشق من‌ نمی کوبم دری را جز در درگاه تو باز کن در را که با آن وا شود ابواب عشق تشنه ی جام وصال حق شدم که آمدم در کنار سلسبیل تو شوم سیراب عشق عارف ِ بی تو ، خدانشناس گردد آخرش پای دَرست، خضر هم آموخته آداب عشق با قیام هر نمازت شد قیامت در قلوب با سجودت شد جنان ایجاد در محراب عشق سروری در هر دو عالم را خریده نوکرت سروری یعنی غلامی تو ای ارباب عشق دلخوشم بنما بگو نام مرا هم می بری در قنوت هر نمازت گوشه ی سرداب عشق نیستم قابل که باشم جزء اصحابت ولی کاش گردد منصب‌ من هم سگ اصحاب عشق @babollharam
همه جا پیچیده حرف عید نوروز ولی ما منتظر اصل بهاریم خدا میدونه که ما عیدی به غیر از جمعه ی ظهور منتقم نداریم چه بهاری که هزار و چند ساله شده چارتا فصل شیعیان زمستون لحظه لحظه های ما گذشته با درد توی حسرت زیارت آقامون شده هر لحظه ذکر تموم سالم بیا ای مهدی محوّل الاحوالم بدونت دنیا جهنّمه وللهه بیا که سینَم همیشه غرق آهه العجل یا صاحب الزّمان..... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی طاقچه ی دلم ببین گذاشتم قاب عکستو ولی نداره تصویر اشتیاق دیدنت گرفته جونم زندگی بدون تو شده نفس گیر من کدوم بیابونو باید بگردم تا ببینم خیمه ی سبزتو آقا قدر یک دقیقه هم اگر که میشد کنارت باشمو تو نباشی تنها نبینم آقا شدی اسیر محنت به دور دستت بسته طناب غیبت طرید از دست ِ جماعت نامردی بمیرم آقا چرا بیابون گردی العجل یا صاحب الزّمان..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 تا به کی باید ببینیم دشمناتو که با تزویر به جات شدن خلیفه اینا از نسل همون سه بت پرستند که بریدن سر دین رو تو سقیفه همونا که حقّو زیر پا گذاشتند همونا که دست مرتضی رو بستند چل نفر جلوی چشم غیرت الله پهلوی حضرت زهرا رو شکستند بیا ای مهدی به حقّ روی نیلی به حقّ گوش ِ پاره شده با سیلی بیا ای مهدی به لاله های مضطر به حقّ یاس ِ شکسته با میخ در العجل یا صاحب الزّمان..... @babollharam
‌ الا ای بهاری ترین استعاره الا موسم غنچه های بهاره نگاه تو کشف و شهود غزل هاست صدای تو زیباترین گوشواره می آیی که تنها نمانیم در راه که تنهای تنها تویی راه چاره می آیی پس از سرفه‌های درختان مزین کنی برکه را با ستاره می آیی که جاری کنی رود ها را در این خشک سالی فقط با اشاره و تقوا لباس جهان می‌شود پس می‌افتد لباس ریا از قواره می آیی بگیری غم مادری را که تا شد قدش زیر بار اجاره تو باشی که نومید و حیران نماند کسی بین دهلیزهای اداره و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز خبر می شود از پیاده ، سواره به دلداری مادران فلسطین به آرامش کودکان هزاره می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت بنا می کنی شهر ها را دوباره تو تعبیر رویای شیرین وصلی بیا بهترین معنی استخاره @babollharam
من دختر سلطان عشق و دینم در فاطمیون فاطمه ترینم یعنی به عمه زینبم قرینم اینجا رقیه نام پر طنینم در آسمان زهرای نازنینم من نازنین زهرای کربلایم خود زینت مجموع عمه هایم همتا ندارم من در این میانه هستم چو زهرا مادرم یگانه تاج سر بابا به هر زمانه دارم ز نور فاطمه نشانه صوت حزین و ناله ای شبانه تا سوز آهم سر رود ز سینه شام بلا را میکنم مدینه آنگونه که زهرا به آه شب سوز با ناله های قلب آتش افروز زد شعله بر اهل مدینه آنروز آنگونه که با طعنه های جانسوز گفتند یا شب گریه کن و یا روز یک ناله ام یک شهر را بهم ریخت از بیخ و بن سرمایه ی ستم ریخت شهری که عمری سب مرتضا کرد با انقلابم آتشی بپا کرد هر ماذنه با ناله ام نوا کرد بر اشهد اَنَّ علی وفا کرد تا صبح محشر صوت من صدا کرد طوری که بعد از کربلا و کوفه دینِ خدا زد از غمم شکوفه در آسمان دین ستاره برگشت با گریه هایم راه چاره برگشت عمامه ی رفته دوباره برگشت حتی دو سه تا گوشواره برگشت نزد ربابه گاهواره برگشت این است تاثیر رقیه، آری اینگونه احیا شد یتیم داری گر چه چهل منزل شدیم تحقیر گرچه شدم چون عمه ام به زنجیر گر چه کتک خوردم بدون تقصیر هر چند کودک بودم و شدم پیر اما لباس پاره کرد تاثیر بر گریه ام خندید دشمن اما آخر شدم من آبروی بابا کوهی ز غم بر شانه ام کشیدم خار مغيلان دیدم و دویدم زخم کف پا را به جان خریدم افتادم از ناقه ولی رسیدم چیزی نشد، تنها ز غم خمیدم گر چه تنم از ترس زجر لرزید اما به دیدار طبق می ارزید گرچه برایم پهلویی نمانده عیبی ندارد گیسویی نمانده دستم شکست و بازویی نمانده آری می‌ارزد ابرویی نمانده گرچه به چشمم سوسویی نمانده تازه شدم منهم شبیه زهرا تا مفتخر باشم به پیش بابا آنکه مرا با نام زشت خوانده از بس مرا دنبال خود کشانده دیگر مرا تاب و تبی نمانده گرچه مرا بر کاروان رسانده زیر گلویم جای پنجه مانده باید روم دیگر از این خرابه زحمت شدم دیگر برای عمه @babollharam
مهدوی جمعه آخر سال ۱۴۰۱ آخرین جمعه شد و از تو نیامد خبری تو بیا بر دل غمدیده ی من کن نظری روزها هفته و ماه طِی شد و دلتنگ شدم آخر سال تو بر کوی دلم کن گذری کوله بار گنهم از تو مرا دورم کرد دیگر این ناله و اشکم که ندارد اثری با دعایت به خدا سوز دلم ساز شود کن دعایی به دل مضطر من در سحری چون دعای تو یقین بوی اجابت دارد نیست ترسی به دلم از فِتَن و هر خطری چه شود با نظرت کرب و بلایی بشوم مرغ دل زائر جدِ تو شود در سفری
صاحب الزمان آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا سوختیم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما لحظه تحویل همین است فقط چه شود جمعه ی امسال بیایی آقا
جمعه ها اندازه ی یک آسمان ابرهای گریه دارم بی امان پشت هم ذکر لبانم این شده العجل یا مهدی صاحب زمان صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان @babollharam