#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
ای رونق فصل بهار أُمِّ إِسحاق
ای دلخوشی روزگار أُمِّ إِسحاق
تو فرق داری با همه ، از دار دنیا
تنها تویی دار و ندار أُمِّ إِسحاق
تو به حیات مادر خود جلوه دادی
ای روشنی شام تار أُمِّ إِسحاق
گویا خدیجه فاطمه آورده از نو
بالا گرفته کار و بار أُمِّ إِسحاق
امشب ملائک به تماشایت نشستند
امشب که هستی در کنار أُمِّ إِسحاق
در چشمهای تو نجابت خانه کرده
ای سوگلی باوقار أُمِّ إِسحاق
دختر به خوبی تو این دنیا ندارد
غمخوار بابا ! خانه دار أُمِّ إِسحاق
نورٌ علی نورٌ علی نوری یقینا
خورشید زاده ! شاهکار أُمِّ إِسحاق
بی شک به دنبال کمالات است اگر که
بوسه به دستت زد هماره أُمِّ إِسحاق
در دامنش خاتون محشر پروریده
صدها درود حق نثار أُمِّ إِسحاق
کل میکشم امشب به یمن مقدم تو
کف میزنم به افتخار أُمِّ إِسحاق
عطر خوش قنداقه ات می آید از راه
با یاد تو مستم تَوَکَّلتُ عَلَی الله
خورشید روی بام دنیای حسینی
فرزانه ای و ماه شب های حسینی
باباست محو حُسن سیمای تو بانو
یا اینکه تو گرم تماشای حسینی
سر تا به پا آیینه ی مادربزرگی
هانیه ، حسنا ، زهره ، زهرای حسینی
ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین فامیل
محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی
إِنسیه ای اما شبیه به فرشته
باید صدایت کرد "حورای حسینی"
با مادری هایی که کردی میتوان گفت
در کودکی أم أبیهای حسینی
عالم فدای طرز بابا گفتن تو
شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی
دل میبرد چادر نمازت از ملائك
مأموم شبهای مصلای حسینی
تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت
پیداست در خوی تو تقوای حسینی
بابا از این لحظه دو تا غمخوار دارد
تو زینب کبری نه صغرای حسینی
حبل المتین از ریشه های چادر توست
تو گرمی بازار فردای حسینی
ای آبرو بر خلق داده ! خیر مقدم
ارباب زاده ! شاهزاده ! خیرمقدم
روحی لطیف آکنده از احساس داری
قلبی پر از مهر و دلی حساس داری
سیب دو نیم فاطمه هستی و حتما
در هر نفس هایت شمیم یاس داری
جز حق برای هیچ کس کاری نکردی
مانند زهرا مادرت اخلاص داری
لطف زیاد تو به بابا رفته انگار
بنده نوازی و نگاهی خاص داری
گرم است پشت تو به کوه انگار بانو
تا تکیه ای بر شانه ی عباس داری
ما رعیتی ساده در این دربار هستیم
خاتون ! نگاهی به عوام الناس داری ؟
جودِ حسن ، مهرِ علی ، احسانِ زهرا
در تو نهفته ، بی گمان "میراث داری"
آيینه دار نور ناب پنج تن تو
زهرا ، حسین و مرتضی ، احمد ، حسن تو
از عزم جزم ات دشمن احساس خطر کرد
گوش فلک را هم رجزهای تو کر کرد
آنقدر ای بانو بزرگی که برایت
هجده سر بر روی نی سینه سپر کرد
محکم قدم برداشتی عالم به هم ریخت
پس همنشینی با عمو در تو اثر کرد
شمشیر دشمن پیش تو از کار افتاد
با شیوه ی تدبیر تو کلی ضرر کرد
با ناله ات طوری به مسجد حمله بردی
گویا دوباره فاطمه چادر به سر کرد ...
با همت ات چیزی نماند از آل فتنه
هشیاری تو شام را زیر و زبر کرد
تاریخ بعد از این نخواهد دید قطعا
کاری که خشمت با بساط زور و زر کرد
تا حرمله را از نفس انداخت آهت
نفرین تو شمر و سنان را دربه در کرد
تو مغز بادام امیر لافتایی
آوازه ات امروز عالم را خبر کرد
با گرد و خاک چادرت محشر به پا شد
کرببلا با همت تو کربلا شد
یا خود بخشکان ریشه ی جور و ستم را
یا که به من بسپار شمشیر دو دم را
"هَیهاتْ مِنَّ الذِّلّه" ام معنی اش این است
از کودکی نذر غمت کردم سرم را
گلدسته هایت روی چشمم جای دارند
دلواپسم این بارگاه محترم را
قربانی راهت شدن مرزی ندارد
مهرت کشانده هم عرب را هم عجم را
عشق حرم ، شوق شهادت جمع کرده
در صحن تو افغانیان با جنم را
اهل امان نامه نه ، عباس تو هستم
از من پذیرا باش دستان قلم را
من إرباً أربا هم شوم روزی به دشمن
هرگز نخواهم داد کاشی حرم را
یک صبح جمعه منتقم می اید از راه
در دست مهدی میدهد رهبر علم را
قطعا نه تنها شهر خان طومان که آن روز
آزاد خواهد کرد مولا "قدس" هم را
بر هر ستون "مسجد ألاقصی "نویسم
با اذن او شعر شریف محتشم را
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
#علیرضا_خاکساری
#ولادت_حضرت_رقیه_س
به روى پر جبرئیل آرمیده
همانكه دلم را به مستى كشیده
فرشته بیا در زمین بار دیگر
ببین كودكى هاى زهرا رسیده
عجب سیب سرخ قشنگى خداوند
براى خود سیب سرخ آفریده
گمان مى كنم اینكه مانند زهرا
فداها ابوها ز بابا شنیده
همانكه به پاكى بود شهره آمد
به دامان خورشیدمان زهره آمد
پدر، عاشق بوى پیراهنش بود
و گرم طواف ضریح تنش بود
میان همه خانواده یكى هم
همیشه خراب عمو گفتنش بود
سحرها سرش روى دامان بابا
شبى هم پدر بر روى دامنش بود
شبى كه رد ریسمان هاى این راه
به جامانده بر بازو و گردنش بود
همان شب كه از گریه او بى رمق شد
و یك مرتبه روبرو با طبق شد
سلام آنكه بى تو دلم وا نمى شد
كویر زمین مثل دریا نمى شد
اگركه نمى آمدى تا همیشه
كسى مثل تو شكل زهرا نمى شد
به غیر از تو و عمه زانوى سقا
براى كس دیگرى تا نمى شد
تو در كربلا تشنه،بى آب بابا
ولى آب هم بود بابا نمى شد
چه شد در میان بیابان بماند
چه بهتر كه این راز پنهان بماند
مسیح از نگاه تو درمان گرفته
به یمن تو درشهر باران گرفته
براى سفر تا خدا بار دیگر
نخ چادرت را سلیمان گرفته
نگاه شما مى برد سمت دریا
كسى را كه راه بیابان گرفته
تو مانند زهرا تو بانوى آبى
تو هم بازى طفل ناز ربابى
شبى كه بهارنگاهت خزان شد
زمان وداع تو با كاروان شد
زمین خوردى از ناقه،دربرهه اى كم
تمام تنت پاره اى استخوان شد
تو دیدى كه قران برنیزه رفته
ورق در ورق خیزران خیزران شد
تو دیدى كه بر نیزه مى رفت بابا
و انگشترش قسمت ساربان شد
خلاصه ترك خورد بغض گلویت
پدر آمد اما بدون عمویت
#علی_زمانیان
#حضرت_رقیه
#مدح_حضرت_رقیه
خورده گره به مویش دلهای خانواده
تعبیر شد به خوبی رویای خانواده
در این سه سال آخر باور کنید عوض شد
با بودنِ رقیه دنیای خانواده
یکباره زیر و رو شد دنیای آل هاشم
وقتی که شد رقیه زهرای خانواده
زینب حسین عباس ، اکبر رباب قاسم
مجنون زیاد دارد لیلای خانواده
می شد رقیه هر روز شیرین تر از گذشته
پر شور تر از امروز ، فردای خانواده
دستش ز دست بابا هرگز جدا نمی شد
دختر دلش بُود با ، بابای خانواده
یک آسمان ، دو تا ماه ، این که عجب ندارد
او را بغل گرفته سقای خانواده
بسکه شبیهِ زهراست حق داشت باشد این طفل
دُردانۀ حسین و یکتای خانواده
هر جای بارگاهش یک قطعه از بهشت است
طفلی که بود روزی ، گرمای خانواده
🔸شاعر:
#مهدی_مقیمی
_____
#سرود_شور
#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بند ۱
آسمون ، شده گل بارون ، هر فرشته ای ، شده پر زنون
میره تا ، عرش بی نشون، هر ندایی از ، دل مهربون
( اومده کسی که نور دو عینه
اختری ، که فروغ مشرقینه
میلادِ ، گل یاسی از حسینه ) ۲
( مدد مدد مدد، یا رقیه ۴ ) ۲
بند ۲
هر سحر ، مث نوبهار ، داره میشکفته ، گل آرزوش
میره تا ، اوج آسمون ، وقتی باشه رو، شونه ی عموش
( تا باشه ، به روی دستای بابا
میشه با ، خنده ی عمو شکوفا
عمه گفت ، خیلی هست شبیه زهرا ) ۲
( مدد مدد مدد ، یا رقیه ۴ ) ۲
#سرود_ولادت_حضرت_رقیه
محمدمبشری
به سبک زیر
═══✼🍃🌹🍃✼═══
ولادت حضرت رقیه س
به سبك : گل دراومد امشب...
🌹🌹🌹➖➖🌷🌷🌷🌷➖➖🌺🌺🌺➖➖🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸
چه شد باز دل امشب امشب بهونه داره
مثه بلبل بلبل نغمه مستونه داره
بگیره پر امشب امشب مثه کبوتر
برا رفتن عزمِ عزمِ شبونه داره
گل در اومد امشب-یک گوهر اومد امشب
عشق مولا حسین و مادر اومد امشب
اومده به دنيا- غنچه گلی ز زهرا
ميدرخشه مثل قرآن رو دست مولا
يا رقیه مدد ۲
اشفعی لنا عندالله
🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸
خدا درهای رحمت را گشوده
گلی. تقدیم ِ برمولا نموده
بده مژده مژده. به نا امیدان
اونو حلّاله. مشکلها نموده
شبه روی زهراست / امیده قلب باباست
ماه آسمونه چقدر او ناز و زیباست
جون ما فدایش _گل میریزیم به پایش
چی میشه که زائر بشیم صحن و سرایش
يا رقیه مدد ۲
اشفعی لنا عندالله
🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸
بده ساقی ساقی می از ولایت
کند مولا مولا امشب عنایت
امّ اسحق گل را آغوش گرفته
رقیه جان محتاجیم. بر شفایت
یک نظر به ما کن / مارا تو خود سوا کن
از روی عنایت درد ما دوا را کن
دست ما بسویت / دلها اسیره کویت
بی بی جان رقیه می بده از سبویت
يا رقیه مدد ۲
اشفعی لنا عندالله
🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
#رباعیات
در بحر ولا گوهرِ نایاب آمد
در شامِ سیاه،دخترِ مهتاب آمد
با ذکرِ حسین همه گل ریزید
میلادِ رقیّه بِنتُ الارباب آمد
در محفل عشقتان ادب آوردم
غم از دلتان برده طرب آوردم
یادت نرود یک صلواتی بفرست
تا نام رقیه را به لب آوردم
دامن شب ستاره باران است
جلوهاي از خدا نمايان است
كودكي آمده كه گيسويش
شرح واليل و قدر قرآن است
ليلي ايل سبز خورشيد است
آيههاي قدش فراوان است
سلام من به رقیه ، به خاندان کریمش
به گوشواره و زلف و ، به اجتهاد رفیعش
سلام من به رقیه ، به شام و کنج خرابه
به دست و بال عمویش، به تشنگی حبیبش
آمده دخت پدر تا دلبری احیا کند
بهر بابایش حسین هردو جهان زیبا کند
آمده تا عالمی درس ولایت پس دهد
در سه سال عمر خود ، خونخواهی زهرا کند
مده دخت پر از مهر حسین
دلبر و دلبرده و عشق حسین
روشن است چشمان عالم هرزمان
از قدوم احسن بنت حسین
مرغ دلم عاشق هوای رقیه است
عالم امکان همه برای رقیه است
عرش ، قلم ، لوح ، همه ارض و سماوات
شمس، قمر، نور، مبتلای رقیه است
.
ای پاک تر از اشکِ زلالِ مهتاب
در بحرِ ولا گوهرِ ناب و کمیاب
دل گشته دخیلِ چادرِ خاکی تو
یا سیِّدتی رُقیّه بِنــتُ الاربــاب
در چهره خود هیبت زهرا دارد
بر دوش ابالفضل علی جا دارد
.
با این که سه ساله است مانند عمو
در دادن حاجت ید طولا دارد
بر طاق جنّان حك شده سیمای رقیه
خورشید كمی از رخ زیبای رقیه
مهتاب كه شب ها دل عالم برباید
یك نور ز رخسارِ دل آرای رقیه
هر جا سخن از رقیه جان می آید
صوت صلوات عرشیان می آید
در مجلس این سه ساله من معتقدم
عطر خوش صاحب الزمان می آید
خاك قدم رقیه باشی عشق است
زیر علم رقیه باشی عشق است
با مهدی صاحب الزمان از ره لطف
یك شب حرم رقیه باشی عشق است
صد یوسف مصری بخدا مست رقیه ست
جبرییل امیـــن نوکر دربست رقیه ست
در لشکر ارباب ، پس از حضرت عباس
فــرماندهی کل قـــــوا دست رقیه ست
من رقیـــه دخترشیرین زبان شـــاه دینم
غنچه ی پژمرده ی بـــاغ امیــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مـن
تاابدحاجـــت رواگردنـــدازیک آمینــــم
محسن بلنج
سرود ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها
خورشید جهان تابی
تابنده چو مهتابی
تو ریحانهٔ عشق و
گل گلستانِ اربابی
ای همهٔ زندگیمون نذرِ یک نگات
خادم دست به سینَتَن کلّ کائنات
فاطمهٔ امام حسین جون ما فدات
یا رقیّه ثمر حسین قمر حسین جگر حسین
یا رقّیه گل فاطمه...
از درگاهِ کراماتت
نمیشم من جُدا اصلاً
اومدی تو به دنیا و
گداهاتون خیلی خوشحالن
بابات به لب نغمهٔ مدح تو رو داره
نگاهش و از نگاهت بر نمیداره
سر تو رو میگیره رو شونه میذاره
یا رقیّه ثمر حسین قمر حسین جگر حسین
یا رقّیه گل فاطمه...
بی بی جان کن دعایم تا
همیشه محترم باشم
تا روز آخر عمر از
مدافعانِ حرم باشم
منم منم سائلِ یک دم نگاهتون
آرزومه کربلایی شم به راهتون
نگاهی کن به عاشقِ روسیاهتون
یا رقیّه ثمر حسین قمر حسین جگر حسین
یا رقّیه گل فاطمه...
#حضرت_رقیه
#ولادت_حضرت_رقیه
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#روح_الله_پیدایی
▶️
گره افتاده به کارم نگرانم آقا
ذکر استغفار دارم بر زبانم آقا
خورده ام من به در بسته به هرجا رفتم
تو بیا و بده یک راه نشانم آقا
خاطر آزرده شدی از بدیِ اعمالم
با گناه انس گرفته تن و جانم آقا
غافل از لطف و عطایت شده ام شرمندم
همه ی عمر تو دادی آب و نانم آقا
دل بریدم ز همه آمده ام با گریه
تا همیشه در کنار تو بمانم آقا
گرد و خاکی ز معاصی به تن من مانده
لطف خود شامل من کن بتکانم آقا
خوشبحال همه ی سینه زنان ارباب
خاک پای همه ی سینه زنانم آقا
خبر از حال و هوای دل زارم داری
ببرم کرببلا تا که جوانم آقا
⏹