eitaa logo
کانال ‌متن روضه
78.9هزار دنبال‌کننده
781 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
14000524-narimani-monajat.mp3
1.3M
|⇦•هر نَفس که می کشم ... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‏دل سوزوندن‌ اقتدا به ابلیسه حاج آقا انصاریان ( یعنی دل کسی رو نسوزون) 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•صحنهٔ روضه در این جمله... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیا بریم کربلا، شبِ هشتمِ، شبِ علی اکبرِ حسینِ، همچین که میخواست بره میدان، اومد دَمِ خیمه ی زنها شروع کرد خداحافظی کنه، قدری خداحافظی طول کشید، ابی عبدالله صدا زد به زنها: علی اکبر رو رها کنید، علی غرقِ در خداست، رهاش کنید بره میدان تا به آرزوش برسه، همچین که میخواست بره، ابی عبدالله بهش فرمود: علی جان! یه مقداری جلویِ چشمای من قدم بزن، میخوام قد و بالات رو ببینم، اما نوشتن: نگاه حسین، نگاهِ نا اُمیدانه بود به علی اکبر، یه نگاهی به علی اکبرش کرد، انگار دیگه آخرین نگاهش به جوانشه، انگار دیگه تمومه، انگار دیگه علی رو نمیتونه ببینه، روایت میگه: دست به محاسنش گرفت، اومد تا وسطِ میدان، صدا زد: اِبن سعد! خدا رَحِمت رو قطع کنه، که داری اینجوری بچه های من رو ازم میگیری، این محاسن رو در دست گرفت، صدازد: خدا شاهد باش، خودت میدونی من چه کسی رو می فرستم میدان، کسی که شبیه ترین فرد،خُلقَاً، خَلقاً، منطقاً به رسولِ خداست... علی اکبر رفت میدان و رزمِ عجیبی کرد، یه لحظه دیدن دوباره برگشت، صدا زد: بابا! این زره داره من رو اذیت میکنه... میدونی چرا این حرف رو زد؟ بعضی از بزرگان میگن: هنوز حسین چشم از علی برنداشته بود، هنوز دل از علی نکنده... بابا! تشنگی خیلی من رو داره اذیت میکنه، ابی عبدالله زبانِ مبارک رو تو دهان علی اکبرش گذاشت، یعنی علی جان! ببین من از تو تشنه ترم...* صحنهٔ روضه در این جمله مجسم باشد پشت هر قدّ رشیدی دو قَدِ خم باشد مادری تر زهمه، راه برو، کیف کنم دیدن قامت تو لذت عمرم باشد *آرزویِ همه ی پدرا همینه، ببینن پسرشون قد کشیده، جلوشون قدم بزنه...* در پی ات آمدم از خیمه محاسن بر دست بسکه شأن تو در این رتبه معظم باشد با زمین خوردن تو زندگی ام ریخت بهم حق بده تا به قیامت کمرم خم باشد از کجا تا به کجا پیکر تو ریخته است هرچه می چینم عزیزم بدنت کم باشد *آی پدرهای شهدا! آیا وقتی اومدید کنارِ جنازه بچه تون، آیا کسی بود بخنده؟ هلهله کنه؟ کف بزنه؟...چی میخوام بگم؟...* تاکه زانوم زمین خورد همه خندیدند باغمت شادی این قوم فراهم باشد چه کنم پیکر تو از بغلم می ریزد صد و ده تا پسر امروز به دستم باشد تو چه گفتی که چو مادر دهنت را بستند دنده ی خورد شده شاهد حرفم باش کوچه ای باز شد و از دوطرف می خوردی جای صد ضربه به روی بدنت هم باشد پای ناموس وسط آمده برخیز علی عمه ات بی من و تو بی کس و مَحرم باشد قاسم نعمتی *علی جان! نگاه کن، عمه چجوری داره از دَمِ خیمه میدوه، همه ایستادن دارن نگاش میکنن، زینبی که تا حالا کسی قد و بالاش رو ندیده، هی تویِ سرش میزنه: " وامُحمدا! وا حُسینا!"...* خیز از جا آبرویم را بخر عمه را از بینِ نا مَحرم ببر * شیخ جعفر شوشتری میگه: ابی عبدالله وقتی نگاش به بدنِ علی اکبر افتاد، همون جا محاسنش سفید شد؛ پیر شد حسین... اما یه جایِ دیگه هم همچین که سَرِ ابی عبدالله رو آوُردن تویِ مجلسِ عُبِیدُالله، وقتی سَرِ ابی عبدالله رو تویِ تشت گذاشتن جلوش، این چوبِ دستیش رو برداشت، هی به این لبها میزد، هی این چوب رو میزد زیرِ لبِ حسین، با لبها بازی میکرد، هی میزد به محاسنِ حسین، حسین! پیر شدی؟ یهو یه زن از وسطِ جمعیت بلند شد، نزن نامرد، داداشم لحظه ای که اومد بالا سَرِ جوانش پیر شد... یکی هم تویِ کوچه ها امام حسن رو دید، گفت: حسن! پیر شدی؟ تو که سن و سالی نداری، چرا محاسنت سفید شده؟ آقا جوابش رو داد: ما بنی هاشم زود پیر میشیم... اگه پیشِ چشم شما هم مادرتون رو زده بودن پیر میشدید... حسین!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
14000524-narimani-roze.mp3
4.44M
|⇦•صحنهٔ روضه در این جمله... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‏هر وقت بلایی به مؤمن می‌رسد، او را سبک می‌کند؛ قرآن هم می‌گوید مؤمن بر روی زمین سبک راه می‌رود میرزا اسماعیل دولابی 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•تو یک تنه لشکری... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو یک تنه لشکری، مثل خود حیدری بذار تماشات کنم، این لحظه‌ ی آخری تو فکر رفتنی و من برام نمونده طاقتی دارم میخونم از چشات، که تشنه ی‌ شهادتی اذان بگو دلم یکم آروم بشه شاید صدات حریف این، بغض توی گلوم بشه آه! پسرم، دلخوشی اهل حرم میری میسوزه جگرم، آه! پسرم این دنیا نفسگیر میشه، اشکام سرازیر میشه جَوُون خوش قامتم، بری بابات پیر میشه یه عده بی‌ حیا میخوان، تو رو بگیرن از بابات میخوان مثه مدینه باز، یه کوچه وا کنن برات داغ تو رو، اینا به سینه‌ ام میذارن با کشتنت اینا میخوان، اشک منو دربیارن خوب میدونند، که با غم تو میتونند دل منو بسوزونند *تو روایت نوشته تا زمین نیوفتاده بود:" فَضَرَبُوهُ بِأَسْيَافِهِمْ" فقط ضربه میزدن، اما همچنین که زمین خورد نوشتن" فَقَطَّعوهُ بِسُیوفِهِمْ اِرْبَاً اِرْبَاً"یعنی شمشیر رو نمیزدند دربیارن... شمشیر و میزد می‌کِشید توی بدن...* با نفسِ آخرت، من و صدا میزنی جلوی چشمام داری، تو دست و پا میزنی باید که از رو پیکرت، سر نیزه‌ ها رو دور کنم باید تا عمه میرسه، تنت رو جمع و جور کنم چاره‌ ای نیست با این پاهای نیمه‌ جون روی عبا میبرمت، حتی شده کِشون کشون *صداش بلند شد" یا فِتیانَ بَنی هاشِم! إحملِوا أَخاکُم" ای جوانانِ بنی هاشم! بیایید برادرتون رو ببرید...* جوانانِ بنی هاشم بیایید، علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم، علی را بر در خیمه رسانم خونِ دلم، نشد بمونه حاصلم غمه تو میشه قاتلم... *وقتی شهیدی رو میآرن، سریع دو سه نفر میرن زیرِ بغل های پدرشهید رو میگیرن، اما ابی عبدالله، هیچکی رو نداشت، اینقدر کسی رو نداشت، یه وقت سرش رو بالا گرفت، شیخ جعفرشوشتری میگه: همه گفتن کنارِ علی اکبر حسین جون داد... یهو دید یه دستی اومد رویِ شونه ی حسین، داداش! پاشو عزیزِ دلم، ببین اینا دارن به ما میخندن، هلهله میکنن، پاشو آبرومون داره میره... یهو تا ابی عبدالله صدای زینب رو شنید ازجا بلند شد، صدا زد: زینب جان! چجوری اومدی این مسیر رو؟ نگفتی نامحرما نگا میکنن؟ یه نگاه کرد به حسینش، داداش! من مگه یادم میره اون زمانی که بابام علی رو دست بسته بردن مسجد، تازه من که سالمم چیزیم نیست، مادرم پهلوش شکسته بود، سینه اش آسیب دیده بود، بازوش زخم بود، چجوری دست به دیوار گرفته بود، میدوید هی میگفت: علی! علی!... ای حسین!* یک نفر بیش نبودی که به میدان رفتی این همه نیزه چرا دور و برت افتاده قدری آهسته بگویید به اُم لیلا خنجر و تیغ به جان پسرت افتاده *ناله بزن: ای حسین!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
14000524-narimani-zemzemeh.mp3
2.89M
|⇦•تو یک تنه لشکری... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روخوانی قرآن افضل است از آن‌که انسان قرآن را از حفظ بخواند رسول الله فرمود 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
«کتیبه متقال» . 🔹ابعاد ۲۵۰*۱۶۰ سانتیمتر . 🔷 هدیه هر عدد ⬅️ ۵۸۰ ت 💥 . 💌 خرید بیش از ۵۰۰ هزارتومان ارسال رایگان . ثبت سفارش از طریق دایرکت . یا شماره واتساپ : ۰۹۰۵۲۲۲۶۶۹۷ . ●━━━━━━━━━━━● / / . «فروشگاه فرهنگی باب الحرم را در پیام رسان های زیر دنبال نمایید» ‏✓ واتس‌آپ ↶ https://chat.whatsapp.com/I6e0Gyreicv5WLj93lX2BX ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_shop ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_shop ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam_shop
کانال ‌متن روضه
«کتیبه متقال» . 🔹ابعاد ۲۵۰*۱۶۰ سانتیمتر . 🔷 هدیه هر عدد ⬅️ ۵۸۰ ت 💥 . 💌 خرید بیش از ۵۰۰ هزارتومان ارس
سلام و ارادت خدمت شما مومنین گرامی؛ احتراما با توجه به استقبال شما عزیزان در ایام غدیر، محصولات و ملزومات مجالس روضه در ماه محرم و صفر در کانال فروشگاه آماده عرضه می باشد. ان شاالله با حمایت، خرید و معرفی مجموعه مثل همیشه ما را در این مهم یاری نمایید. ــــــــــــــــــ پی نوشت: ۱_ بخشی از سود حاصل صرف فعالیت های فرهنگی و خیریه کانال متن روضه میشود. ۲_ قیمت ها با حذف واسطه و حاشیه سود بسیار پایین ارائه میگردد. ●━━━━━━━━━━━● «فروشگاه فرهنگی باب الحرم را در پیام رسان های زیر دنبال نمایید» ‏✓ واتس‌آپ ↶ https://chat.whatsapp.com/I6e0Gyreicv5WLj93lX2BX ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_shop ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_shop ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam_shop
🏴ویژه نامه دهۀ اول ماه محرم🏴 www.babolharam.net 👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ "کانال سبک و شعرِ بابُ الحَرَم" زیر نظر سایت و کانال متن‌ روضه @babolharam ⬅️ ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
|⇦•نسیم پرچم خون خدا... وتوسل به امام‌حسین علیه السلام شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نسیم پرچم خون خدا می آید دوباره بوی اسپند عزا می آید بیایید ای فدائیان شاه مظلوم دَمِ هَل مِن مُعین از کربلا می آید تا عطر پرچم آمد از راه اشک دمادم آمد از راه اِحرام عاشقی ببندید ماه مُحرم آمد از راه حسین جانم حسین جانم اباعبدالله دلم افتاده در دام اباعبدلله *الحمدلله مادرامون با محبت تو مارو بزرگ کردن حسین! ،الحمدلله توی این روزگار توی این شلوغیا و گناهای دنیا حسین جان! هنوز اسمت میاد دلم میلرزه* دلم افتاده در دام اباعبدلله پریده بر سر بام ابا عبدالله من آن هیچم من آن پستم من آن ناچیزم که قیمت دارم از نام ابا عبدالله من کُشته‌ی غم حسینم مدیون پرچم حسینم *خدا رحمت کنه اونایی که پرچم دادن دستمون، گفتن: جلو دسته های سینه زنی بیا...* عالم نمی‌آید به چشمم وقتی در عالمِ حسینم حسین جانم حسین جانم ابا عبدالله دوباره در دلم شور عزا افتاده *میخوام براتون روایت بگم، ما این شب ها دور هم جمع میشیم برای عزیز فاطمه گریه کنیم، "خدمت امام صادق رسید، عرض کرد: آقا جان! وقتی کسی که از دنیا میره یا به شهادت میرسه بعدش براش عزاداری میکنن، اما چرا وقتی ماه مُحرم شروع میشه هنوز حسین به شهادت نرسیده شیعیان این چنین میکنن قبل شهادتش؟ حضرت صادق علیه السلام فرمود: آخه وقتی هلال اول ماه محرم دیده میشه، ملائکةُ الله، به اذنِ مادرم زهرا پیراهن خونین و پاره پاره‌ی حسین رو از عرش آویزان میکنن، مادرم پیراهن حسین رو به سمت زمین میتکاند، صیحه ای میزنن، شیونی میکنن، همه‌ی اهل زمین بی قرار میشن..." یعنی اگر امشب داری گریه میکنی به گریه‌ی فاطمه گریه ....* دوباره در دلم شور عزا افتاده صدای ناله در عرش خدا افتاده سرت بر نی تلاوت می کند قرآن را تنت اما در این صحرا رها افتاده ای تشنه لب، سالار زینب در خاک و خونی، یار زینب برخیز از جایت که دنیا دارد سَرِ آزار زینب *اگر مردا بلند بلند گریه نمیکنن بگم زن ها واسه حسین بلند بلند گریه کنن، چون پیغمبر فرمود: زهرا جان! یه عده ای میان برای حسینت مثل زنِ جوان مُرده داد میزنن... آی رفقا! همچین که از مسیر خانه میای خیابون، جایی رو نمیگم، بازار رو نمیگم، اما اینجا که این همه برای عزاداری اومدن، میدونی همه چشماشون پاکِ، همه حسینی هستن، اما بازم مراقبی میگی: از جایی برم چشمی به چادرِ زن و بچم نیفته... اما بمیرم، این روزگار یه کاری کرد که زینب بود و یه مشت نامحرم دورش... دستت بیاد بالا، میخوام از انتهای نفس داد بزنی، زن و مرد، پیر و جوان، شب اولیِ بلند صدا بزن: یا حسین*... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Banifateme_moharam1400_shab1_1.mp3
3.29M
|⇦•نسیم پرچم خون خدا... وتوسل به امام‌حسین علیه السلام شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در عَجَبَم از کسانی که هزاران گناه میکنند و مُعتقدند یک قطره اَشک بر امام حسین(ع) ضامنِ بهشت آنهاست! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•میدونی که فقط تو رو میخوام... وتوسل به امام‌حسین علیه السلام شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام حسین! میدونی که فقط تو رو میخوام، حسین! همه میرن تو می مونی برام، حسین! چند ساله بی قرار کربلام، حسین! فقط حسین غیر تو چیزی نمیخوام ازت، حسین! زندگی ما شده خط به خط، حسین! تویی فقط مسیر بی غلط، حسین! عشقت آقا برای ما تنها عشق مقدسِ این که میگم حسین حسین تو این دنیا برام بسه کاری کن ازت کم شه فاصلم اسمت که میاد میلرزه دلم اربابم حسین! از امشبم که اول مصیبتای زینبِ فدای اون شهیدی که تشنه لبِ فدای اون تنی که نامرتبِ *یه کاری کردن خواهر اومد بالاسرش نشناخت، هی میگفت: حسین! کجایی داداش؟ مثل همونجوری که مادرش تو کوچه سیلی خورد، میگشت دور خودش... زینبم توی گودال میگشت، اونجا حسن اومد دست مادر رو گرفت، اینجا زینب شنید از زیر سنگها یکی میگه "اُخَیَّ!" چرا اینجوری شدی داداش؟* چرا زدن؟ چرا تو رو یه عده بی حیا زن؟ تو دل قتلگاه با نیزه ها زدن؟ آخ فدات بشم سنگاشونو کجا زدن؟ توی گودال قتلگاه از سنگ و نیزه ها پُره میدونی آخرش چیه وقتی خنجر نمیبره؟ داره خواهرت می بینه حسین می شینه یکی رو سینه ی حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Banifateme_moharam1400_shab1_2.mp3
1.45M
|⇦•میدونی که فقط تو رو میخوام... وتوسل به امام‌حسین علیه السلام شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کُلُّ اَرضٍ کَربَلا... هرکجا که بمیرم، اگر بامن باشد، در زمین جان سپرده‌ام... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در روایت هست وقتی مسلم نماز عشا رو خوند برگشت،صف های عقب رو نگاه کرد؛دید سی نفر موندند .. هزار هزار نامه نوشته بودند. ده ها هزار نفر بیعت کرده بودند؛ روایته دوازده هزار نامه از کوفه رفته بود؛رقم های دیگه.. هجده هزار.. زیر هر نامه ای رو عشیره ها امضا کرده بودند.. قبیله ها امضا کرده بودند؛ تعدادشون کم نبود... اوضاع کوفه جوری شد،مسلم برگشت،دید سی نفر هستند. بلند شد اومد از باب کِنده از مسجد کوفه خارج بشه، دید ده نفر باهاشن... پاشو که از مسجد بیرون گذاشت،یه لحظه برگشت، دید کسی با او نیست ... "فمشی متبلدا فی الازقة الکوفه" تنها تو این کوچه ها می گشت... "لایَدری اَینَ اَتَوَجَّه...." نمیدونست باید کجا بره.. همین جور تو کوچه ها می گشت... خسته شد،رفت نشست کنار در یه خونه ای... پیرزن در رو باز کرد. "یا عبدَالله لا يَصلُحُ لَكَ الجُلوسُ عَلى بابي..." خوب نیست کنار در خونه ی من بشینی...بلند شو،برو... گفت:آب داری به من بدی؟ پیرزن آب رو آورد و مسلم آب رو خورد... گفت:مگه آب نخوردی؟! اَلَم تَشرَب؟! بلند شو برو. سه بار تکرار کرد... بعد گفت بلند شو برو پیش خانواده ت... صدا زد: "یا اَمَةَ الله! ما لی فی هذالمصرِ اهلٌ و لا عشیرة" من تو این شهر خانواده ای ندارم... پناهگاهی ندارم...بعد اون جریاناتی که میدونید... بالاخره فرداش اومدند.. پسر این زن فداکار؛اون ملعون، مسلم رو لو داد.. آمدند.. مسلم جنگ نمایانی کرد.. بردنش بالای دارالاماره.. دیدند های های داره گریه می کنه.. یکی گفت:مسلم برای تو بده...شما برای کار بزرگی قیام کردید...چرا گریه می کنید؟ فرمود:"واللهِ ما لِنفسی بَکَیتُ.‌‌..."به خدا قسم من برای خودم گریه نمی کنم. "ولا لها من القتل...؟ من از کشته شدن خودم نمی ترسم. مرثیه نمی خونم برای خودم. "ولکن ابکی للحسین و آل الحسین..." من برای حسین گریه می کنم. "فِداک ابی و امی اِرجِع..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Shab01Moharram1400[03].mp3
4.11M
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ایستگاه‌های صلواتی کوفه هم برپا شده است! نیزه و شمشیر خیرات میکنند عهدشکننان شهر ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•کاروان سلاله های خدا... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کاروان سلاله های خدا کاروان امام عاشورا کاروان بهشتیان زمین کاروان فرشتگان سماء یکی از نوکرانشان جبریل یکی از چاکرانشان حوا گوشه ای از صدایشان داوود نفسی از دعایشان عیسی نوجوانانشان چو اسماعیل پیرمردانشان خلیل آسا زائر اشک هایشان باران تشنه ی مَشک هایشان دریا یوسفان عشیره ی حیدر مریمان قبیله ی زهرا تا به حالا ندیده هیچ کسی این همه آفتاب در یک جا همه با احترام و با معجر همه در پرده های حجب و حیا پرده را از مقابل محمل باد حتی نمی برد بالا دور تا دورشان بنی هاشم تحت فرمان حضرت سقا پای اولیا مخدره زینب روی زانوی اکبر لیلا از غروب مدینه می آیند در زمینی به نام کرب و بلا میرسیدند و یاد می کردند از سر و تشت و حضرت یحیی حق نگهداره این همه مجنون حق نگهداره این همه لیلا *هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمی کنه، یه نگاه به زن و بچه اش کرد شروع کرد گریه کردن، فرمود: پیرمردِ کاروان رو بگید بیاد، تا اومد، بله آقاجان!؟ بگو ببینم این سرزمین رو میشناسی یا نه؟ بله آقا جان! نام این سرزمین چیست؟ عرض کرد: آقاجان! به این سرزمین نینوا میگویند، چندتا اسم گفت، حضرت فرمود: آیا نام دیگری هم دارد یا نه؟ عرض کرد: بله آقا جان! به اینجا کربلا هم میگویند، گریه‌ی حسین بیشتر شد، فرمود: بار بگشایید اینجا کربلاست..اینجا همون جایی است که جدم رسول خدا فرمودن، بابام علی مرتضی فرمود، اینجا همون جایی است که با اسمش مادرم صدیقه کبری گریه کرد... فرمود: خیمه هارو عَلَم کنید، شروع کردن خیمه هارو زدن، من یه سوال دارم میدونی زینب چطور از محمل پایین اومد؟ خبر داری چه دلشوره ای تو دل بچه های حسین اومد؟ صدای ناله‌ی زینب بلند شد: حسین جان! بیا برگردیم داداش، از اون ساعتی که پامون رو توی این سرزمین گذاشتیم غم عالم روی دلم اومده، داداش سن و سالی نداشتم بین و در دیوار مادرمون رو کشتن، گفتم: سایه‌ی سرم حسینِ، بابامون رو کشتن، گفتم: الحمدلله برادر دارم، پاره های جگر حسن بالا اومد، اما گفتم: حسین رو دارم، حسین جان من میترسم این سرزمین تو رو از من بگیره... با احترام جوانان هاشمی اومدن جلوی محمل عمه جانشون، بی بی حضرت زینب میخواد پایین بیاد، علی اکبر یه دست زینب رو گرفته، یه دستش رو قاسم گرفته، عباس زانو زده، جوانان هاشمی کوچه باز کردن میدونی چرا؟ بخاطر اینکه مبادا از دور چشمی بخواد قد و بالای عمه شون رو ببینه، زینب با احترام اومد کربلا... من ادامه نمیدم روضه رو، فقط یه جمله میگم میخوام خودت باخودت روضه بخونی، اصلاً من از شما یه سوال دارم، زینب چطور برگشت از کربلا،چطور خارج شد؟ همچین که همه رو سوار کرد، سکینه رو سوار کرد، رقیه رو سوار کرد، رباب رو سوار کرد، اما یه وقت نگاه کرد دید کسی نیست کمک خودش کنه، صدا زد: کجایی عباس ببینی خواهرت تک و تنها شده؟ ای حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Banifateme_moharam1400_shab2_1.mp3
2.53M
|⇦•کاروان سلاله های خدا... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : بزرگان به محرم چشم ميدوختند تا چیزی بگیرند. ما هم بايد با ا و توجه كاسه خود را پر كنيم. اگر ميخواهي متحول شوي ، دهه تحول است. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دل شورمو ببین تورو خدا... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیا بریم بیا باهم از این بیابونا بریم دل شورمو ببین تورو خدا بریم بعد تو ما کجا و با کیا بریم؟ اینها فکر سَرِ تواَند فکر انگشترِ تواَند حتی تو فکر غارت از گوش های دختر تواَند قلب زینب و غرق غم نکن دور زینب و بی مَحرم نکن *حسین جان بیا برگردیم داداش* همه کَسَم دق می کنم داداش به جون تو قسم وقتی که بالایِ تَنِ تو می رسم مثل سرت بریده میشه نفسم داداش! می کُشنت چه کارها که نمی کنند با بدنت یه جای سالم نمیذارن رو تنت دعوا میشه حتی سر پیروهنت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Banifateme_moharam1400_shab2_2.mp3
790.3K
|⇦•دل شورمو ببین تورو خدا... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شیر آب حیاط را به‌اندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو می‌گرفتند. گفتم: آقا، دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم. همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: «آسید محمد! سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه برای گریه کنی...» . 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. بلا، با صدقه رفع می‌شود؛ اگرچه محکمِ محکم شده باشد! روز اول ، صدقه جهت سلامتی امام زمان(عج) فراموش نشه↶ ➠ 6273817010150831 ↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم |پی نوشت|: مبالغ واریزی صرف امور فرهنگی، خیریه در ماه محرم و صفر میگردد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۰به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چشاشو بسته رو ذوالجناح بین راه بلند شد از خواب، میخونه إنا لله میگه دیدم تو دشت سرخی مرگ از راه اومده استقبال راه معراجم و می‌دیدم میون گودال خدا میخواد بریزه خونم آخر با خنجری بریده شه این حنجر، خدای خوبم هرچی که اون اراده کرده خوبه که خیر من توو خواسته‌ی محبوبه،خدای خوبم «حسین حسین حسین حسین آقاجان» اعوذ بالله از غربت این صحرا *آخه وقتی رسید کربلا، پرسید اسم این سرزمین چیه؟ آقا به اینجا غاضریه میگن. اسم دیگه م داره یا نه؟! به اینجا نینوا میگن... اسم دیگه چیه؟ آقا به اینجا میگن:کربلا... یه وقت صدا زد: "اللهم انی اعوذ بک من الکرب والبلاء..." "اِنزِلوا..."پیاده بشید... هاهُنا وَاللهِ مَحَطُ رِحالِنا..." اینجا بار به زمین بگذارید... وَ مُناخُ رِکابِنا... و مَسفَکُ دِمائِنا... اینجا خون ما رو به زمین می ریزند... وَ مَذبحُ اطفالِنا... اینجا سر از بدن شیرخواره ها جدا می کنند...* اعوذ بالله از غربت این صحرا پناه بر قرآن از گریه‌های بابا تا برداشت مشتی از خاکش رو گف وعده‌گاهِ ما همین جاس گفت ده روزِ دیگه روی نیزه سرِ ما بالاس... عمو برا عمه رکاب می گیره ولی شده عمّه به چشماش خیره *آخه مثل فردایی عباس اومد برای زینب رکاب بگیره...علی اکبر آمد...قاسم آمد...زینب با احترام پیاده بشه ولی یه دلهره ای زینب رو اذیت می کنه... یادش آمد اون روزی که از مدینه بیرون آمد؛وقتی مردم مدینه جمع شده بودند؛عباس از دهلیز خانه بیرون آمد؛شمشیر رو از نیام بیرون کشید؛صدا زد: "یا ایهاالناس! غُضّوا ابصارَکم! " آی مردم! چشماتون رو ببندید...زینب میخواد سوار ناقه بشه.‌‌‌.. خدا رحمت کنه...حاج آقامجتبی می فرمود:مردایی که دو طرف کوچه ایستاده بودند؛برگشتند سمت دیوار و سرها رو پایین انداختند... علیامخدره سوار ناقه بشه... فردا هم با احترام پیاده شد اما بمیرم عصر روز یازدهم..." اعوذ بالله از غربت این صحرا پناه بر قرآن از گریه‌های بابا تا برداشت مشتی از خاکش رو گف وعده‌گاهِ ما همین جاس گفت ده روزِ دیگه روی نیزه سرِ ما بالاس... عمو برا عمه رکاب می گیره ولی شده عمّه به چشماش خیره امون ای دنیا... رباب علی رو دست بابا میده طفلی توو این شلوغیا ترسیده امون ای دنیا... «حسین حسین حسین حسین آقاجان» *حالا گذشت...روز دوم محرم رسید روز عاشورا...میخواد بره میدان...دخترش آمد باهاش حرف بزنه...* بیا برگردیم سمت مدینه بابا *دیروز چی گفتیم؟ مسلم گفت: برگرد... فِداکَ بابی و امی... پدر و مادرم به فدات؛ برگرد...* بیا برگردیم سمت مدینه بابا بیا برگردیم جون سکینه بابا *کجا گفت؟! چطور گفت؟! ان الحسین علیه السلام لما نظر الی اِثنین وَ سبعینَ رَجُلاََ مِن اهلبیته صَرعی..." وقتی دید ۷۲نفر روی خاک صحرا ایستادند.. "التفت إلى الخيمة..." اومد کنار خیمه... " وَ نادى: يا سُكَينة يا فاطمة يا زينب يا أمَّ كلثوم عليكن مني السلام.... خداحافظ... فنادته سكينة: يا أبه استسلمت للموت؟ آیا تسلیم مرگ شدی؟ چه جوابی داد؟ "فقال: كيف لا يستسلم للموت من لا ناصر له و لا معين...." کسی که یار و یاوری نداره چه کنه؟! یه حرفی زد دل آقا رو سوزوند... فقالت: يا أبه ردنا إلى حرم جدنا. ما رو برگردون مدینه... صدا زد: " هيهات لو ترك القطا لنام..." اگر مرغ قطا رو به حال خودش میگذاشتند از خوشی می خوابید... " فَتَصارَخنَ النِّساء ..." زن ها شروع کردن ناله زدن... "فَسَكَُتهُنَّ الحسين عليه السلام‏...." حسین زن ها رو ساکت کرد...* بیا برگردیم سمت مدینه بابا بیا برگردیم جون سکینه بابا من دوس دارم توو خونه بازم دور هم جمعمون جمع باشه اما این صحرا جمع مارو از هم می‌پاشه... هر چی گلِ تو باغمون پرپر شه... حتی علیِ اصغرم بی سر شه... بمیرم واسش... دست عمو می‌افته روی خاکا میشه علیِّ اکبر إربا إربا بمیرم واسش «حسین حسین حسین حسین آقاجان» شاعر: سید مهدی سرخان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Shab02Moharram1400[01](1).mp3
15.81M
|⇦• و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۰به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‏«إن شعرتَ إنَّ قلبكَ صار خرابة، اِبكِ للحُسين!» اگر احساس کردی دلت‌‌ تبدیل به خرابه شده، برای حسین(علیه‌السلام) گریه کن.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•تو را آورده ام این جا... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو را آورده ام این جا، که مهمانِ خودم باشی شبِ آخر رویِ زلفِ پریشانِ خودم باشی *بچه هارو ديديد، وقتي ميان تويِ تاريكي، ميگن: بابا! من از تاريكي مي ترسم...زود بغلش ميكني...* من از تاریکیِ شب هایِ این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشیدِ تابانِ خودم باشی فِراقت گر چه نابینام کرده، باز می ارزد که یوسف باشی و در راه کنعانِ خودم باشی پدر! نزدیک بود امشب کنیزِ خانه ای باشم به تو حق می دهم، پاره گریبانِ خودم باشی اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی ست که تو این چند ساعت را به دامانِ خودم باشی *بابا! هميشه تو من رو تويِ بغلت مي گرفتي، امشب من ميخوام تو رو بغل بگيرم...بابا! چرا اندازه ي علي اصغر شدي برام!؟ هي بغل گرفته بود، مي گفت: قربونت برم بابا.* از این پنجاهِ سالِ تو ،سه سالش قسمتِ ما شد *باباها دوست دارن، عروسيِ دختراشون رو ببينن، قد كشيدن هاشون رو ببينن، نوه هاشون رو ببينن...* از این پنجاهِ سالِ تو ،سه سالش قسمتِ ما شد یک امشب را نمی خواهی پدر جانِ خودم باشی؟ *كاش دختراي شام كه مي گفتن من بابا ندارم الان مي اومدن، ديديد من هم بابا دارم؟ ديديد بابام مهربونه به دخترش سر ميزنه؟ همه باباها وقتي ميخوان پيش دختراشون بيان با پا ميان، اما بابايِ من تنها بابايي است كه با سر اومده...فرياد بزن بگو:حسين...در و ديوار گواهي ميدن فرداي قيامت چه جوري برا حسين گريه كردي، حسين....* سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد بیا خب میهمانِ کنج ویران خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت کوبیدند *يزيد گفته بود اينا خارجي هستن، وقتي سر رو آوُردن، سر شروع كرد قرآن خوندن، يزيد عصباني شد...* سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت کوبیدند تو باید بعد از این قاریِ قرآن خودم باشی : استاد علی اکبر لطیفیان *جدِّت فرمود: قرآن بخون، بابات علي گفت: قرآن بخون، مادرت زهرا بهت قرآن خوندن و لحن رو ياد داد، خودت مظهر قرآني، خودت باطنِ قرآني، اما دخترت ازت يه خواهش داره، ديگه قرآن نخون، آخه وقتي قرآن ميخوني، يا چوبت ميزنن، يا سنگت ميزنن...حسين!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
Banifateme_Moharram1400_shab3.mp3
4.04M
|⇦•تو را آورده ام این جا... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ : بیایید همه یک مشکی بر در خانه‌هایمان بزنیم و کنیم به همسایه‌هایمان هم بدهیم. اگر همه یکی بزنند، غوغا می‌شود! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
•| |• 🌐 مطالب و روضه‌های ویژۀ ایام ماه محرم و صفر هم اکنون در سایتِ بابُ الحَرَم :👇 www.babolharam.net .
|⇦•سلام بابایی! خوبی؟... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی *•ೋ ❁•༻༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁•༻↷◈↶༺❁ سلام بابایی! خوبی؟ چطوره حالت؟ نمی‌تونم پاشم واسه استقبالت من تویِ آسمون می‌گشتم دنبال تو ولی اینجایی راه گم کردی شاید باباجون! عجب رویایی خیلی خوش اومدی صفا آوردی راستی بگو منو به جا آوردی؟ منو می‌شناسی؟ خودت رو یک لحظه بذار جایِ من سه ساله رو با داغ تو پیر کردن منو می‌شناسی؟ مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ کجاست آغوشت؟ دستات کجا جا مونده؟ همون دستایی که من رو می‌خوابونده تعریف کن تا کجاها رفتی نگفتی دختری هم داری؟ باید از روی شونه‌اش بارِ غمو برداری میگن تو بابای مَنی، بابایی! میشه باهام حرف بزنی، بابایی! بابای خوبم کی چشمای نازتو بسته بابا؟ کی دندون تو رو شکسته بابا؟ بابای خوبم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ سرم سنگینه، چشمام چه تار می‌بینه برام دیدار تو آخرین تسکینه من خاطرات تلخی دارم دیگه طاقتم از غم طاقه این راز بین ما دو تا باشه یه شب از ناقه… امون از اون شبِ سیاهِ صحرا الهی هیچ دختری نمونه تنها چه دردی دارم چشات نبینه روز بد، بابایی! هم سیلی میزد هم لگد، بابایی! چه دردی دارم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ *شروع کرد با بابا حرف زدن:" مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟" من که سنی نداشتم، چه کسی من رو یتیم کرد؟" مَن لِليَتيمَة حتّى تَكبُرَ؟ " دختر بچه ی یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چه کسی رو داره؟" مَن لِلنساء الحاسِرات ؟ " این زنهای بی پناه چه کسی رو دارن؟...* ما رو تا می‌شد از بین مَردم بردن ما رو از راه بازار شام آوردن ما رو با دست نشون می‌دادن به ماها ناسزا میگفتن داداشم از خجالت آب شد چها میگفتن! چشمِ عمو عباسمو دور دیدن به معجرایِ پاره‌مون خندیدن هزار بار مُردم نگاهاشون از سیلی سنگین‌تر بود مردن برای من از این بهتر بود هزار بار مُردم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم •✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠• ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net