eitaa logo
کانال ‌متن روضه
80.6هزار دنبال‌کننده
788 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦🕊 ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم 96_حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ دَم اند و بازدم اند شبیه بازدَم و دَم همیشه پشت هم اند قسم به عشق قسم برای یاری ارباب خویش هم قسم اند قدم قدم در رزم دو ردّپا که نه ! انگار ردّ یک قدم اند اگرچه بی حرم اند ولیکن همین دو برادر مدافع حرم اند و این غم است دوتا که قد مادر این دو ز ماتم است دو تا برای نجمه یکی است برای حضرت زینب محرم است دوتا به کوفه است یکی ولی به کرب بلا ابن ملجم است دوتا دو اکبر زینب رسیده اند به خیمه به محضر زینب و غبطه می خورند رباب و نجمه دوتایی به لشکر زینب... برای گفتن عقد دو پله خم شده در پای منبر زینب پسر نگو اصلا بگو به این دو برادر دو قنبر زینب بگو به جبرائیل دو آیه ای است در این دشت کوثر زینب شده رجزهاشان به غیر نام علی، نام مادر زینب شکسته سرهاشان که سر شکسته نگردد برادر زینب چه قدر تیر زدند به این دو ظاهرا اما ...به پیکر زینب فشار خنجرشان اثر گذاشته اما به حنجر زینب دو اکبر زینب شدند آخر سر چند اصغر زینب که گفته یک سر بود ؟سه تا سرند به نیزه برابر زینب *این سه تا سر ؛ سَرِ ابی عبدالله و سر بچه های حضرت زینب همیشه سرشون جلو محمل حضرت زینبِ...* نه پیش مادرشان، که رفته است به بالای نیزه ها سرشان شدند چون اکبر ،تمام دشت پر است از تمام پیکرشان چه خوب شد زینب،به وقت مرگ نبود است در برابرشان و خوب شد دختر نبودند ،و نبوده است فکر معجرشان ... قمرا موند برا تو ...اینهمه اختر برا من ... پسرا موند برا تو ...هر چی که دختر برا من ... بقیه اش برا من ،آه و ناله برا من ... طفل سه ساله برا من ...وقت غارت برا من ... زخم جسارت برا من ...جنگ اینجا برا تو ... سنگای اینجا برا من ...جنگ کوفه برا من ... سنگای کوفه برا من ... *سنگ میزدن حضرت زینب میرفت جلو دفاع می کرد .اینا امانت اند .دیگه زینب پسراش نبودن ، اگر هم بود سر سوزنی از کارش غافل نمیشد .زینبه ...امام معصوم فرمود : ای عمه جان! بخدا،تو عالمه ای هستی که کسی تعلیمت نداده .فهمیده ای هستی که کسی بهت نفهمونده خودت می دونی .... نگاه کرد دید بچه داره با سَرِ بالای نیزه حرف میزنه ... دید این بچه اگه حواسش پرت نشه کنار نیزه بچه میمیره ...کنار سر به چوبه محمل زد ؛.چند بار زینب این کار رو کرد ... خودشو میزد بچه ها به سر بابا نگاه نکنن . بعد یه همچین خواهری ...بدن بچه هاشو که می آوردن از خیمه بیرون نیومد ...تو کی هستی خانوم ؟ تو کی هستی خانوم جان ؟ ای جان عالم فدای تو زینب ....* تو خیمه هنوز ،من سرلشکرتم بی تابِ لبِ،خشک علی اصغرتم *حسین جان * من خواهرتم ،جای مادرتم من دختر شاه خیبر شکنم من آینه زهرا و حسنم اون کس که برا،تو می میره منم *حسین.... * ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Karimi-Shab_04_Moharam1396-002_(www.rasekhoon.net).mp3
3.03M
⇦🕊 ذکر توسل و روضه جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب چهارم محرم 96_حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ پس از آن گفت و شنود آن شه ابرار ندا داد در آن عرصه ی پیکار به آن لشکر خونخوار که ای قوم ستمکار منم حجت دادار منم آن که به هر عضو تنم بوسه زده احمد مختار اگر اهل نمازید بدانید که ما روح نمازیم اگر اهل دعایید بدانید که ما جان دعاییم اگر عبد خدایید بدانید که ما وجه خداییم خدا را به چه تقصیر ستادید و کشیدید به قتلم زره کینه و تزویر همه نیزه و شمشیر نمودید رخم را هدف سنگ و دلم را هدف تیر چه رو داده که با ختم رسل یکسره پیوند گسستید و چنین عهد شکستید همین آب که بر وحش و طیور و به همه خلق مباح است به روی پسر فاطمه بستید در این ماه که ممنوع قتال است چه رو داده که خون من مظلوم حلال است چرا خیل جوانان مرا یکسره کشتید و به شش ماهه من رحم نکردید زدید از ره بیداد به حلقوم علی اصغر من تیر جفا را. صد افسوس که در پاسخ ریحانه پیغمبر اسلام زبان را ز ره کینه گشودند به دشنام که یکباره همان مظهر خشم ازلی وارث شمشیر علی نعره کشید از جگر و تیغ کشید از کمر و کرد سر و جان سپر و ریخت به هم بحر و بر و کرد چنان حمله بر آن قوم که در خاطره ها گشت عیان خندق و بدر و احد و خیبر و احزاب که دیده است که یک فرد لب تشنه که هفتاد و دو داغش به جگر مانده کند حمله به یک لشکر و لشکر بگریزند به صحرا و بیابان و در و دره و کوه و کمر از تندر خشمش ملک الموت گرفته به کف انگشت تحیر که حسین است و یا کرده خدا حمله بر این قوم ستمکار زهی تیغ و زهی دست و زهی عزم و زهی غیرت و ایثار که یک فوج سپه در کف یک فرد شده سخت گرفتار بیایید و ببیند حسین است که می رزمد و می تازد و از خشم جهانگیر و شرار دم شمشیر و ز فریاد خروشنده ی تکبیر به هم ریخته اوضاع زمین را و سما را. * ارباب ما تشنه....داغ دیده...اکثر تیغ ها و نیزه ها زهرآگین..دلواپس زن و بچه...داغ اکبردیده...داغ عباس دیده...نزدیک ۵۰بیت رجز خونده، پسر علیِ....خدایِ بلاغت و فصاحت...همه فرار میکردند....* اگر پیرو میثاق خداوند نمی بود به یک حمله آن حجت دادار نمی ماند به جا یک تن از آن لشکر خونخوار به تسلیم خدا بازوی او ماند ز پیکار که آن قوم ستمکار به او حمله نمودند به شمشیر شرر بار یکی زد به جبین سنگ و یکی بر جگرش نیزه یکی بر دهنش تیر و یکی فرق ورا کرد جدا از دم شمشیر فلک آتش توفنده شد و سخت برافروخت ملک بال و پرش سوخت قدر ریخت به سر خاک و گریبان قضا چون جگر خواجه لولاک شد از پنجه غم چاک و رسولان همه فریاد کشیدند و به تن جامه دریدند و به دندان جگر از خشم گزیدند و ندا از طرف خالق دادار شنیدند که ای عالم ایجاد همه هست خدا نقش زمین شد سر پیغمبر و زهرا و علی باد سلامت که شد از عرشه زین نقش زمین شمس امامت به خدا وجه خدا در یم خون کرد اقامت همه صحراست پر از گرگ و زنند از همه سو بر بدنش چنگ یکی نیزه فرو کرده به قلب و دگری دامن خود کرده پر از سنگ ،سنان رفته فرو در گلو و راه نفس بسته بر او تنگ ،الا خیل ملایک نگذارید که زهرا برود جانب گودال و ببیند که حسینش زده چون بسمل بی بال پر و بال و به پرواز در آورده ز لب های به خون شسته خود روح دعا را. *اینجا بود عبدالله، از حبس دست خانوم خارج شد...همینطوری این بچه رو خانوم زینب محکم گرفته،کی رو گرفته؟!پسر امام حسن؛که با یه انگشتش همه عالم رو می چرخونه...کی گرفتدش؟!دخترِ علی....همینطوری هی زیرِ بازوها و دست عمه رو گرفت،می خواست خارج شه.صدا میزد:"والله لا اُفارقُ عمّی..."من از عموم غافل نمیشم.میخوام برم پیش عموم،یه عمریه با عموش زندگی کرده* شاعر:غلامرضا سازگار ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Karimi-Shab_05_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)-Segment 1.mp3
2.24M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ شجاعتش حسنیست قسم به دست علی،دستِ قدرتش حسنیست به خلق و خوش قسم،که خُلق وخوش حسینی و خِلقتش حسنیست امام زاده ی عشق نواده ی علیست و سیادتش حسنیست شکوهِ بی بدل است،به چشم اهل حرم قد و قامتش حسنیست چه سروِ رعنایی،بلند مرتبه است و صلابتش حسنیست چقدر با ادب است به عمه ها و عمو ها ارادتش حسنیست چقدر لحظه ی تلخ شهادتش حسنیست *امام حسن تو بغل امام حسین بود...این بچه هم تو بغل امام حسین بود...بخون لهوف رو،امام سجاد علیه السلام فرمودند:۳۰هزار نفر دور بابامو گرفتن....همه برای رضای خدا میزدن...با وضو میزدن....قربة الی الله میزدن...از لای این جمعیت،از لای دست و پا ،شمشیرها رو کنار میزد.دنبال یه چیزی هم تو راه میگشت پیدا کنه بتونه دفاع کنه...* بعید شد گودال به زیر خون تنش ناپدید شد گودال حسین سوره ی نور... ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال وجسم عبدالله مراد بود وبه پایش مرید شد گودال *دستا که افتاد و داشت بال بال میزد...رسید حرمله و از بالای سر از فاصله ی چند قدمی،بالای بلندی، گلوی عبدالله رو تو امام حسین نشانه کرد...* رسید حرمله و به زنده ماندن او ناامید شد گودال پس از سنان وشبث رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال به تن گره خورده، زره شده است و به روی بدن گره خورده ببین که در گودال،به بوی سیب، بوی یاسمن گره خورده تمام شد دوری... تن حسین به جسم حسن گره خورده که جسم عبدالله چونان کفن به تنِ بی کفن گره خورده به لکنت افتاده... چقدر سُمّ سطور میان همهمه بر پیرُهن گره خورده دوباره غوغا شد...عزیز فاطمه بیش از همیشه تنها شد زخونِ ثارالله، زمین تشنه لبه قتلگاه دریا شد به غیره نیزه و تیر چقدر ردّ سم اسب... زبانِ روضه گرفت،که قسمت تن ارباب ضربه از قفا شد و بعدِ عبدالله سرِ بریدنِ رأسِ حسین دعوا شد *زبان روضه خوندن باید، عین زبان روضه خوندن امام زمان باشه.....صدا زد : یا جداه ...یادم نمیره... اون موقعی که سینه ات سنگین شد ....اصلاَ روضه خوندنش نه، سلامش : " " " السلام علی الشیب الخضیب....."سلام به محاسن پر خونت ...سلام به صورت خاکی ات...ما ازاین ناحیه روضه می خونیم ...منو ببخشه امام زمان ...بمیرم برات، اون لحظه دیگه آسمان رو دود میدیدی حسین .....* زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست ای جان حسین.‌‌...جانان حسین... عالم سنه قوربان حسین یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-_Karimi-Shab_05_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)-2.mp3
2.45M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ سیدمجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین در مناجات شب جمعه نمیدانم چه شد خواستم بر لب برم نام تو را گفتم حسین ماند "هل من ناصرت" بی پاسخ اما بارها آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین کُلُ اَرضٍ کربلا، من تازه فهمیدم چرا در خراسان، در نجف،در سامرا گفتم حسین *حرم امان رضا هم میری زود دلت هوای کربلا میکنه،کربلا میری زود دلت هوای امام رضا میکنه،......امشب شبِ دوتا عزیزای امام مجتبی است،امشب و فردا شب، سفره دار کریم اهل بیتِ.... یادت باشه اگه رفتی کربلا ،اگه رفتی ایوون طلای ابی عبدالله بعد از اینکه سلام دادی تهش بگو یا امام حسن...گفت آخه قدیم کاروان از ایران میرفت مدینه رو زیارت میکرد بعد میرفت کربلا...میگه دیدم زائر ایرانی تو کربلا، حرم ابی عبدالله یه شمع روشن کرده،هی زیر لب میگه قربونت برم حرم نداری....هی زیر لب میگه قربونت برم یه چراغ بالا قبرت روشن نکردن،گفتم: نگاه کن آقا حرم داره زائر داره.... گفت: مدینه بودم نذر امام حسن داشتم بقیع یه دونه شمع روشن می کردم، ریختن منو زدن....حالا نذرمو اومدم اینجا اَدا کنم، گفتم: حسین جان! داداشت خیلی غریبه.....* اما غریب اون کسی نیستش که زائر نداره،غریب اون کسی نیستش که حرم نداره،غریب اون کسی است که سن و سالی نداشته باشه،دستش به دست مادرش باشه،اصلاَ اسم مادر میاد داد همه بلند میشه،هزار مرد زمین بخورن اما یه زن زمین نخوره...* زنده ام تا باشی من مگر مردم عمو جان که تو تنها باشی سوی توی می آیم گیرم اصلا وسط لشگر اعدا باشی قتلگاهم باشد مطمئنم که بهشت است تو هرجا باشی آمدم بی شمشیر تا که نگذارم عمو بین سنان ها باشی میشوم عباست تا مگر منتظر یاری سقا باشی اکبرت را کشتن لشگر کوفه نمیخواست که بابا باشی کور خواندند ولی پسر آخرت آمد که سراپا باشی به چه از این بهتر که فدای پسر حضرت زهرا باشی تیغ دارد در دست بر نمی دارد عمو از سر تو لشگر دست *دست این بچه رو داد تو دست زینب، گفت: مراقبش باش،علی اکبر رفت، قاسم رفت، این تنها یادگار حسنِ،همچین که یه وقت از دور دید عمو تو گودال افتاد،گفت: عمه! بذار برم، نمیتونم عمومو تنها بزارم....* دست از تو نکشم گیرم اصلا که جدا گردد از این پیکر دست ساربان هم اینجاست آه فهمیده که تو کرده ای انگشتر دست سر برایت بدهم حال که نیست عمو در بدنم دیگر دست تا حواست به من است می برد شمر در این فاصله بر خنجر دست فاطمه آمده و با همان دست شکسته کمی آب آورده است دست من رفت ولی قاتلان وارد گودال شدند آخر دست نقش می بندد عمو عاقبت خون منو و خون تو روی هر دست *تو اون غوغا این نوجوان اومد دید عمو افتاده،تیر به سینه ی مبارک زدن، بدن پاره پاره،همچین که همه رو زد کنار دید عمو بی حال کنار گودالِ،دید نا نجیب شمشیر رو کشید،پرید بغل عمو،گفت : من نمیذارم،عمومو شهید کنید نامردا،من پسر علی هستم، من نوه ی فاطمه ام،عمومو غریب گیر آوردید،زن و بچه اش منتظرن.... دستش و جلو آورد تا شمسیر به آقا نخوره، یه وقت حسین دید دست عبدالله، به پوستی آویزونِ....زودی عبدالله رو بغل گرفت،دست عبدالله بریده،حسین با اون وضعیت تو بغل گرفت عبدالله رو... دو نفر تو بغل حسین جون دادن، اونم کار حرمله بود،یکی علی اصغر،دیدن حرمله تیر به حلقومش زد، عبدالله هم با تیر حرمله به حسین دوخته شد، تا تیر زد حسین صورتشو برگردوند،آخ عزیزِ برادرم.... ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Banifateme-Shab_05_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net).mp3
3.94M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ سیدمجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ سیدمجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ کی گفته عموجون نداره سپاهی چی دارم می بینم عجب قتلگاهی وای عمو زیر و رو چی کار کرده با پیکرت دشمنت وای تویی رو زمین داره خون میره از تموم تنت وای سرت، پیکرت یه عده تورو با عصا کشتنت وای عمو با تنت چه کردن سر غارت پیرهنت بگو رو به عمه بره توی خیمه نزار جون بابا برن سوی خیمه وای حرم مادرم که دیگه میلرزه تن دخترا دست نا محرما بیوفته اگه چادر و معجرا کعبه نی میخوره همه دست پاها همه پیکرا اهل بیتت عمو کتک میخورن رو بروی سرا وای حسین... وای حسن وای حسین... ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Banifateme-Shab_05_Moharam1396-002_(www.rasekhoon.net).mp3
1.98M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب پنجم محرم 96_ سیدمجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 اول روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ای حرمت خانه ی معمور دل ای شجر عشق تو در طور دل نجل علی ،دُرّ یتیم حسن باب همه خلق زمین و زَمَن همچو عمو ماه بنی هاشمی *اگه ماه نبود که صورتش رو نمی بست حسین .تو صفین هم امیرالمومنین صورت عباسش رو بست * همچو عمو ماه بنی هاشمی چشم و چراغِ شهدا قاسمی زینب و عباس و حسین و حسن روی دل آرای تو را بوسه زد رشته ی جان طُرّه ی گیسوی تو پنجه ی دل شانه کش روی تو حجله ی دامادی تو قتلگاه ذکر خوشِ اهل حرم آه آه... خلعت دامادی تو پیرُهن پیرهنی کآمده بر تن،کفن شمع، شرارِ جگر خواهرت بود دل سوخته ی مادرت ماه وَشان گردِ رخت فوج فوج اشک به چشمِ همگان موج موج لِیله ی عاشور در آن شور و حال کرد ز تو عمّ گرامی سوال کی همه دم عاشق ایثارِ خون شربت مرگ است به کام تو چون ؟! غنچه ی لب هات پر از خنده شد با سخنِ مرگ دلت زنده شد کی تو مرا چون پدر و من پسر ؟ آینه ی مادر و جد و پدر ؟ دادن جان گر به رهِ دلبر است از عسل ناب مرا خوشتر است جام اگر جام شهادت بُود مرگ به از روز ولادت بُود بی تو حیاتم همه شرمندگی است با تو مرا کشته شدن زندگی است بود دل شب به سپهرت نگاه تا که برآید ز افق صبحگاه ظلمتِ شب کرد فرار از سپهر بر سرِ میدان فلک تاخت مِه صاعقه ی جنگ شرر بار شد نقشِ زمین قامت انصار شد هاشمیان جمله به پا خواستند درطلبِ رزم خود آراستند گشت تو را نوبت جان باختن تیغ گرفتن، علم افراختن خونِ دل از دیده روان ساختی خویش به پای عمو انداختی کی به تو حاجات، مُرادم بده جان عمو اذن جهادم بده با توام و از دو جهان فارغم عاشقم و عاشقم و عاشقم... هر دو نگه بر رخ هم دوختید هر دو نگه بر رخ هم دوختید هر دو به مظلومیِ هم سوختید *عمو جان یه جاهایی منو از اکبرت اینقده بیشتر تحویل گرفتی ...الان موقع این کاراست ...اکبر رفت ...* هر دو بریدید دل از بود و هست هر دو گشودید به یک باره دست هر دو ربودید ز سر هوش و غم هر دو فتادید در آغوش هم هر دو به هم رویِ حسن یافتید هر دو ز هم بویِ حسن یافتید بس که کشیدید به مرجانِ هم اشک فشاندید به دامانِ هم رفت ز تن تاب و زِ سر، هوشتان سوخت وجود از لبِ خاموشتان دید عمو کاسه ی صبرت تهی نیست تو را غیرِ شهادت رَهی دید اگر رخصتِ میدان دهد دُرّ یتیم حسنش جان دهد ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Karimi-Shab_06_Moharam1396-002_(www.rasekhoon.net)- 1.mp3
1.84M
⇦🕊 اول روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ناله بر آوردند بلند از نهاد *یه جوری ناله زد حسین؛ فرمودن: یکی از جاهایی که حسین غش کرد موقع وداع با این بچه بود،*یه ساعتی نیست اکبرمو به خیمه آوردن * ناله بر آوردند بلند از نهاد داد به سختی به تو اذن جهاد دیده به خورشیدِ رخت دوخت، دوخت شمع صفت آب شد و سوخت، سوخت ولوِله ها در حرم انداختی هستیِ خود باختی و تاختی مهرِ رخت گشت زِ دور آشکار ماهِ رویت برد ز دشمن، قرار خصم در آن معرکه حیرت زده گفت پیمبر به مصاف امده این علی اکبرِ دیگر بُود یا که همان شخص پیمبر بُود همچو علی داده به ابرو گره پیرهنش گشته به پیکر زره بسته به خوناب جگر عین او باز بُود رشته ی نعلین او حور ،ملک یا که بشر کیست این ؟! ختم رسل یا که علی؟ کیست این ؟! لب به رجز خوانی و تیغت به دست کی سپهِ حق کشِ باطل پرست *اِن تَنکُرونی فانا ابن الحسن،نمیشناسید؟بشناسید .من پسر حسنم .کدام حسن ؟،"سبطُ النَّبیِّ المصطفی المُؤتمن..."*من پسرِ نوه ی پیغمبرم .یه عده که فقط منتظر بودن اشخاصی که ضعیف ترن از بنی هاشم نیستن بیان تو میدون .شیر میشدن میمومدن .می گفتن این یه کس دیگه اس ...تاگفت :"ان تنکرونی فانا ابن الحسن... همچین "ان تنکرونی" اگر نمیشناسید! "فانا ابن الحسن "یه عده فوری عقب رفتن ..کاری به سن و سال نداره ..علی اصغرش هم اکبر بود* من گل گلزار بنی هاشمم سبط نبی نجل علی، قاسمم خواست شود کار عدو یک سره ریخت بهم میمنه و میسره تو علی و کرب وبلا خیبرت ختم رسل گشت تماشاگرت تیغ کجت قامت دین راست کرد آنچه نبی گفت و خدا خواست کرد شورِ شهادت به سرت گر نبود زنده یکی ز ان همه لشگر نبود قلبِ خود آماج بلا ساختی تیغ فکندی سپر انداختی دید عدو نیست زره بر تنت پاره بدن کرد چو پیراهنت.. *ازرق شامی گفت:کی میره؟خودشون هم میدونستن به جنگ کی میخوان برن.میخواستن خاری و خفتش رو به دوش نکشن .ولی خب بالاخره دنیا بود .وعده درهم و دینار بود .حکومت یه شهری بود چیزی بود .الان هم هست.یه هو مثلا یه وعده ای پولی مالی ،مقامی،چیزی..تو حق رو باید بذاری زیر پا .اینطوری میشه دیگه ...هر کسی که بره اون بچه رو بکشه یه جایزه خوب داره...کی میره ؟ همه ایستادن نگاه کردن... ازرق شامی لعنت الله علیه کوچکترین پسرشو فرستاد ....گفت برو سر این بچه رو برامن بیار ...ای وای ..ای وای ...فلک زده اومد مقابل قاسم بن الحسن ... حمله ی اول فقط برگشت نگاه کرد .با یک حرکت روی زمین افتاد .اسبش بی صاحب رفت ...چهار تا پسر ..هی خون، خونِ این ازرق رو می خورد ...بعدی برِ بعدی برِ ...کاری کرد یه کدومشون که روی زمین افتاد ،قاسم سلام الله علیه همچین گرفت از موهای پسر بزرگه ازرق جلوی میدان ،جلوی همه لشگر کشوند آورد طرف لشگر ... خودم برم انتقام بچه ها مو بگیرم .داغشم به دل مادرش بذارم ... اومد...ازرق شامی هنوزم به نگاه عربا ازرق شامی یه پهلوان به حساب میاد .یه یل به حساب میاد . اومد جلوی بچه سیزده ساله امام حسن صدا زد : چهارتا پسرهامو کشتی ...فرمود که خودتم دنبالشون می فرستم ..نزدیک شدن آروم آروم ...یه نگاه کرد به پا ...حالا بند نعلین خود قاسم بازه ...اینقد عجله داره ...اینقدر عجله داشت بند نعلینشم نبست ...بند کفش خود قاسم باز بود .یه نگاه کرد به ازرق شامی ...کوهی از آهن ...سوار اسب ... صدا زد : ازرق شامی تویی ؟ آری...چشماشم دریده کرده ...تو چه جور پهلوانی هستی ؟چه جور مرد جنگی هستی ؟ هنوز بند رکابت بازه ...سر رو آورد پایین ..یا علی یه ضربه زد ..صدای تکبیر امام حسین بلند شد .. الله اکبر ...کَأنَّ امام حسن جمل رو طی کرده ..دیدن حریف نمیشن ...ریختن دورش ...سنگ به دستان ...* جسم لطیف تو شد ای جانِ پاک چون جگرِ پاک حسن، چاک چاک اجر حسن را به تو پرداختند اسب به گلگون بدنت تاختند دید تن پاک تو آزار ها کشته شدی، کشته شدی بارها قاتل جان تو نشد تیرها سمّ ستوران شد و شمشیرها نیزه و خنجر چه کند با دلت؟! گشت غریبیِ عمو، قاتلت کاش نمی دید عمو پیکرت تا ببرد هدیه ی بر مادرت کاش نمیبرد تنت اینچنین جان دهی و پای کشی بر زمین شاعر:غلامرضا سازگار ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir; _Karimi-Shab_06_Moharam1396-002_(www.rasekhoon.net)-2.mp3
2.54M
⇦🕊 دوم روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ پیکر کشیده شد... از کودکی که قامتش آخر کشیده شد ... *همه دیده اند ..به هر کی الان بگی زخم بدتره یا کوفتگی؟ میگه کوفتگی ...زخم بدتره یا شکستگی؟ میگه شکستگی ...مادرشم بازوش شکست...مادرشم پهلوش شکست .* با دست قاتلان طفل یتیم کاکلِ مویش کشیده شد ... پهلوش تا شکست آهی بلند از دلِ مادر کشیده شد... *حسین دید یه جایی هست اسب ها دارن پا می کوبن ...* در زیر نعل اسب، کار از تنش گذشت و به حنجر کشیده شد... پس با چه زحمتی جسمش کنار پیکرِ اکبر کشیده شد ؟! چندی گذشت و بعد... گودال غرق خون شد و خنجر کشیده شد ... *حسینـ....* تا خیمه گاه هم پاهاش رویِ خاک،مکرر کشیده شد ... *منو ببخشه امام زمان ...صلی الله علیک یا مولای یا اباعبدالله...عمو حسین...عمو حسینــ... عمو حسین... عمو حسین...* ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Karimi-Shab_06_Moharam1396-002_(www.rasekhoon.net)-3.mp3
757K
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ به جای جای دلم، جایِ پای توست حسین خوشم که حنجره ام نینوای توست حسین هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم خدا گواست که وقف عزای توست حسین حسین جان... صفا و مروه و رکن و مقام و کعبه ی من به کربلات قسم کربلای توست حسین به هر زمان که بخوانند نسل ها قرآن درون حنجره هاشان صدای توست حسین به عالمی دَرِ دل بسته ام ز روز ازل مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین *این دلم حسینیه ی توست،قبل از اینکه کتیبه به حسینیه بزنم به دلم زدم،باز این جه شورش است که در خلق عالم است،برا همینه یکی میگه: "صل الله و علیک یا اباعبدالله" زودی گزیم میگیره...* معمای خون تو را جز خدا نداند کس به خون تو، که خدا خون بهای توست حسین اگر چه کعبه بود قبله ام به وقت نماز دلم به جانب صحن و سرای توست حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی بهشتِ من، حرم با صفای توست حسین زیارت همه ی پیغمبران زیارت حق زیارت سَرِ از تن جدای توست حسین تو آن صحیفه ی صد پاره ی ورق ورقی که زخم های تنت آیه های توست حسین *بزار اول از مدینه شروع کنم...* کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره همیشه غم نصیبی، بی یار و بی حبیبی الهی من برات بمیرم تو خونتم غریبی *اومد جلو خیمه مودب سرشو پایین انداخت،عموجان اجازه میدی برم جونمو فدات کنم؟دستشو گذاشت رو شونه های قاسم، یادگار برادرم!تو بمون عزیز دلم... دلش خیلی گرفت اومد جلو مادرشو گرفت ،گفت مادر رفتم از عمو اذن بگیرم عمو اجازه نداده برم میدان،مادرش گفت عزیزم بیا الان خوشحالت میکنم،یه مرتبه دید مادر یه بقچه ای رو داره گره هاشو باز میکنه،یه نامه ای رو بیرون آورد گفت پسرم اینو ببر بده عمو،دیگه رد خور نداره، بابات وصیت کرده،کربلا بده قاسم ببره بده به آقاش ابی عبدالله،خوشحال نامه رو گرفت ،اومد مقابل ابی عبدالله ،عموجان! این نامه رو برات آوردم.... تو اوج غربت آدم کسی رو نداشته باشه یه مرتبه یه یادی از عزیزش میکنن میگه جای اون خالیه،همچین که نامه رو باز کرد،تا دید دست خط حسن انقدر کریه کرد،گفت داداش کجایی ببینی داداشت رو غریب گیر آوردن...تو این نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا یاریت کنم،عوض من قاسم وسط میدان برات شمسیر میزنه،دیگه امر امامِ دیدن این نامه رو به چشم میکشه... مگه نوجوون 13 ساله چقد قد و قامت داره؟زره به تنش نشد،زنای هاشمی دورشو گرفتن سرمه به چشمش کشیدن،نقاب به صورتش زدن انقد زیبارو بود، میگفت: بچم چشم نخوره،کسی که وقتی میخواد بره میدان جنگ باید زره تن کنه،زره به تنش نشد عاقبت کفن تنش کردن،حالا قاسم داره میره سمت میدان،همچین که وارد شد شروع کرد رجز خواندن،من نوه ی علی ام،من نوه ی فاطمه ام،من پسر حسن ابن علی ام،جنگای نمایانی کرد خیلیارو به درک واصل کرد... اما یه نانجیبی گفت داغش و به دل مادرش بزارید،یه وقت دیدن صدای اهل حرم بلند شد، قاسم رو دوره کردن،همچین که افتاد صدا زد: عموجان،شیخ جعفر شوشتری رحمةالله علیه میگه:قاسم وقتی که میخواست بره میدان سوار بر اسب شد پاهاش به رکاب نمیرسید،اما موقع برگشتن حسین با عجله اومد بالا سرش،آخه هی صدا میزد :عمو استخوان هام شکست،انقدر زیر دست و پا موند زیر سم های اسب ها،حسین رسید دید به نانجیبی کاکلش رو گرفته،بچه رو بغل گرفت،شیخ جعفر میگه: وقتی میومد حسین سمت خیمه پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد،دوتا علت داشت،یا آنقد داغ سنگین بود حسین با قد خمیده برگشت سمت خیمه، یا آنقد بدن زیر سم اسب ها...* ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Banifateme-Shab_06_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net).mp3
4.29M
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ چه جور باورم شه، چه قَدِّ رشیدی زیر نعل اسبا، چرا قد کشیدی؟ وای حسن، شد کفن تن قطعه قطعه ات، روی خاک و خون رو سرت،پیکرت با هرچی که داشتن زدن بی اَمون پا نکش،رو زمین تنت روی دستم شده نیمه جون وای غمِ، مادرم شده پهلویِ تو برام روضه خون کمک کن عزیزم، پاشو نوجَوونم با سختی تا خیمه، تو رو میکشونم وای تنت، کُشتنت الهی بمیره برا تو عمو حالِ تو، کشتتم تو دستای کی قاسم افتاده بود صورتت، زخمیِ همه سنگاشون خورده قاسم به روت حرف بزن،جون من منو کشته این لخته خون گلوت ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Banifateme-Shab_06_Moharam1396-002_(www.rasekhoon.net).mp3
902.3K
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ کی میگه هر کی یتیمه، مجلسش صفا نداره مگه هرکسی یتیم شد، تو دلش خدا نداره گُل بریزید، گُل بریزید، رو سر عروس و دوماد عروس از تبار یاس و ،دومادم شاخه ی شمشاد مگه میشه تو عروسی، بابایِ دوماد نباشه دعوا باشه سر اینکه ،نُقلِ سنگو کی بپاشه یوسف مصری که میگن، پیش این دوماد کی باشه توی کوچه های کوفه روی نیزه پا گشاشه *میدونی کجا ناله ی سکینه بلند شد؟مجلس یزید سر بریده رو آوردن،یه نگاه به سر بریده ی قاسم کرد،کجایی ببینی ناموست و اسیری آوردن*؟حسین... ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Banifateme-Shab_06_Moharam1396-003_(www.rasekhoon.net).mp3
854.1K
⇦🕊 روضه و توسل حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام _شب ششم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ ای مشعل محفل الستم وی گشته علَم، به روی دستم خون گلویت نمی‌گذارد تا بُعد زمان دهد شکستم ای خندۀ فتح، بر لب تو خون تو، قوام مکتب تو شش ماهۀ من اگر چه فردی تو مرد شهادت و نبردی سرباز همیشه فاتح من لبخند بزن که فتح کردی تا داد تـو بر فلک رسانم خون تو به آسمان فشانم از خون گلو، کنم نگارت تا خود ببرم، حضور یارت هم، دوش من است قتلگاهت هم، سینه من بوَد مزارت قلب پدر است، حائر تو زوّار مننــد، زائـر تـو *همه سوال می کردن از امام سجاد علیه السلام...بچه ی منو کجا دفن کردی؟بابای من کجاست ؟ عموم کجاست ؟قاسم کجاست ؟ علی اکبر کجاست ؟رباب سوال کرد آقا جان! بچه ی منو کجا دفن کردی ؟ فرمود: رو سینه ی بابام خوابوندیمش ...* بر آب وضوت، خون فشاندی بر دوش پدر نماز خواندی پیغام مرا ز حلق خونین بر گوش جهانیان رساندی مظلوم‌ترین شهید بابا لبخند بزن امید بابا ای کوثر مصحف شهادت لبخند تو بهترین عبادت حیف است که کشته‌ات بخوانم امروز، تو یافتی ولادت هر چند که شد صدات خاموش خون تـو نمـی‌شود فـراموش هفتاد بهشت را، دری تو هفتاد فرشته را، پری تو هفتاد ذبیح را، تو شاهد هفتاد سپهر اختری تو خون گلویت، مرا وضو داد حتی به شهادت آبرو داد از خون گلو، خضاب کردی خون، بر جگر رباب، کردی در عین سکوت، آب‌ها را از العطشت، کباب کردی زخـم گلـویـت سـزد بـخندد چون دوست تو را چنین پسندد دریای نخورده آب، اصغر ! خجلت زده‌ات رباب، اصغر ! از تیر سه شعبه آب خوردی سیراب شدی، بخواب اصغر! کشتنـد ز داغ تو، مرا هم گشتیم شهید هر دو با هم معراج تو از تو تا حسین است در خون تو نقشِ «یا حسین» است تنها تو شوی به دست من دفن تشییع تو نیز با حسین است آن روز که روز حشر کبراست قنداقه تو به دست زهراست شاعر:غلامرضا سازگار ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
12_Karimi-Shab_07_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)- 1.mp3
2.1M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ قربان صورتش.... طفلی که شکل فاطمه بوده است سیرتش *حالا سیرت این بچه چه طور شبیه فاطمه است ؟ وقت گفت "هل من ناصر ینصرنی ..."ناله از خیمه ها بلند شد .حسین برگشت به خیمه ،خواهر مگر نگفتم داد نزنید ؟ فرمود آقاجان! تا گفتی: من بی یارم این بچه غلت زد، خودش رو از روی گهواره زمین انداخت .بابا منم ببر...من نمردم هنوز...هنوز یه علی تو بساطت داری ...من علی اصغرتم ...شمشیرت منم ...منو ببر کمکت کنم .* قربان صورتش طفلی که شکل فاطمه بود ه است سیرتش هرچند که کودک است اما نگاه کن به علی رفته هیبتش.... *روضه خونای کوچه گرد کیا یادشونه ؟می پرسیدیم، بیشترین روضه ای که میخونید چیه ؟ می گفت: روضه موسی بن جعفر علیه السلام باب الحوائج ...روضه قمر بنی هاشم علیه السلام باب الحوائج ...روضه ام البنین علیها سلام ...ای جان ...بیشترین روضه ای که میخونید ؟هر کی گرفتاره سراسیمه میاد میگه: یه روضه ی علی اصغر، از لای چهارقدش یه پولی به من میده میگه یه روضه علی اصغر برا من بخون ...* بابَ الحوائجی ... یک قطره ی کم است ز موج کرامتش ... دوزخ شود بهشت در حشر اگر جلوه کند با شفاعتش از فرش تا به عرش عالم تمام غرقِ دریای رحمتش "خدا به پنجه ی مشکل گشای اصغر داد تمام سلطنت خویش در ازای حسین" جمع ملائکه صف بسته اند بین نمازِ جماعتش در فقه کربلا ثابت شده است بر همگان مرجعیّتش وقت تلظّی است اهلِ کلام، تشنه ی فنّ بلاغتش *با حرف نزدنش یه بلاغتی به خرج داد که باباش احتجاج کرد فرمود :"اَما تَرَونَه کَیفَ یَتَلَظّی عَطَشا...؟!"ببین داره لب به هم میزنه ...* آمد حسین با زیباترین فراز کتاب هدایتش یک قطره آب خواست افسوس اهلِ کوفه نکردند اجابتش *"لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تَنظُرونی" ...آی مردم کاش شما عاشورا بودید ..."کیف اَستَسقی لِطِفلی ..."برا بچه ام آب خواستم ."فَاَبَوا اَن یَرحَمونی ..." از اینکه به من رحم کنن ...* یک قطره آب خواست افسوس اهلِ کوفه نکردند اجابتش آری نسیم هم خیلی مراقب است زمانِ زیارتش سربسته است حرف،اهل کنایه باش لطیف است صورتش یعنی تا امشب لبهاش ترک نداشت .. بیچاره مادرش .. جان میکَند عزیز دلش در برابرش لعنت به حرمله میشد بلند،نعره الله اکبرش یک شعبه داشت ...آه ... اما نگاه کرد به آن تیرِ دیگرش بر روی دستِ شاه یک روضه بی سر است که خواندند اصغرش... قنداقه پاره شد... محکم رسید تیر و به هم ریخت پیکرش از استخوان گذشت آری برید از سه طرف هر سه خنجرش تیر سه شعبه بُرد از صورتش کمی و تمامیِ حنجرش افتاد بر زمین از روی شانه های علی بر زمین، سرش می آید از گلو همراه خون صدای نفس های آخرش... یک سر به نیزه رفت... پیش نگاهِ حرمله... بیچاره مادرش ... عمرش به سر رسید... وقتی به مادرِ علی اصغر خبر رسید یک باره پیر شد از انتهای خیمه زنی تا به در رسید ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-_Karimi-Shab_07_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)-2.mp3
2.29M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ *شش ماهه دیدی یا نه ؟ حتما دیدی ...به حق علی اصغر امام حسین همه مریضا نه بچه ها، بزرگترا ...بیماری های روحی و روانی همه مریضی ها با دست علی اصغر شفا پیدا میکنه . همیشه این یادت باشه تیر آخر تو چله کمان همینه .هر موقع خیلی گرفتار میشی برو زیر آسمان از رو بیچارگی سه بار بگو یا حسین ... زیر این آسمانی که یه روز اربابت دود میدید... عالم فدای آقای من و شما ..سه چهار سال اول عمرشون ابی عبدالله خیلی کم حرف میزدن .اصلاً کم حرف بودن ابی عبدالله.... سه چهار سال اول ابی عبدالله حرف نمیزد .فقط برای باباش و مادرش ، فقط برای جدش رسول خدا شیرین زبانی می کرد .فقط برای امام حسن .فقط برای اصحاب نزدیک .کسی نمیشنید امام حسین زیاد صحبت کنه .وقار رو ببین .کشته منو ... یه روز تقریبا چهار سالش بود ابی عبدالله دیگه خیلی تو مدینه یاوه گوها شروع کردن حرف زدن ک شنیدیم پسر علی مشکل گفتگو و حرف زدن داره.زبونش میگیره .نمیتونه حرف بزنه .لال شده ... یواش یواش پیغمبر ناراحت شدن یه روز تو مسجدالنبی بعد از نماز رسول خدا منبر تشریف میبردن .یه روز بعد از نماز اشاره کرد حسین جان منبر برو .خطبه ای خواند در سن چهار پنج سالگی ...همه مبهوت ...علمای علم بلاغت همه موندن ....برا شما حرف نمیزنه ..اما خوب برا زینبش لالایی میخونه ... اومدن خدمت پیغمبر گفتن: آقاجان! ما همه زراعتمون سوخته ،بیچاره شدیم ، از سمت عراق آمده بودن ،یا رسول الله! دعا بفرمایید.بعضی جاها نوشتن خدمت امیرالمومنین رسیدن و تو کوفه بود .مولا فرمود : حسین جان یه دعای استسقا براشون بخون .گناه دارن ...اونایی که قائل ان تو کوفه بودن میگن: حسین! دست بلند کرد گفت: "ربنا" ...گفت ربنا آسمون ابری شد ....* نفس ببین،به شروع دعای استسقاء گرفت بارش رحمت ز ربنای حسین *همه به دست و پاش افتادن، آقا جان! ممنونتیم . خودمون نوکرتیم .ایشالله یه روز جبران کنیم .جبران کردن .... امام خمینی فرمود : تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است.... آقایی که تکلیف برا عالم مشخص میکنه همچین تیر به گلوی بچه اش خورد ، یه قدم طرف خیمه رفت،به رباب چی بگم ؟باز برمی گشت،...آب دیگه به کار بچه نمیاد ...ردپای حسین رو میدیدی میفهمیدی چقدر این آدمی که اینجا رفته مضطر شده... آخر دور شد از خیمه . رفت پشت خیمه ها ...بدن رو روی زمین خوابوند .تیر رو از تو بازو و گلو کشید ...آخه گلو به بازو دوخته شد با تیر ...با یک دست با غلاف خنجر قبر کوچکی کند .آخه میدونه اینا با اسب رو بدن ها میتازن .این بدن طاقت نداره .بدن شیرخواره رو توی قبر گذاشت، اومد خاک بریزه یه وقت دید مادرش صدا میرنه: آقاجان! من با بچه ام خداحافظی نکردم ،بذار یه بار دیگه بچه ام رو ببینم ...* هرکس که دید رأس تو را روی نیزه ها... آهی کشید و گفت که بیچاره مادرش .... حسیــــن...وااااااااای....وااااااااای.... اگر دشمن بر این صحرا بتازه دیگه چیزی از این پیکر نمونه ... حسیـــــــــــن... حسیـــــــــــن ...وااای ...واااای... سر تو قاتل مادر شده نیزه نشین بس که افتاد زمین سر نیزه بزرگ است برای سر تو به فدای سر تو دیدم از تیر سه شعبه گلم از خواب پرید گوش تا گوش درید نعشه های بدنت بچه ها دست بابا خونی شده گمونم شیش ماهه قربونی شده عباشو بروی اصغر کشیده حسینن حسین حسین میروی قدری آرام تر ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Karimi-Shab_07_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)-Segment 1.mp3
3.15M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ از غمت ذره ذره آب شدم گل نبودم ولی گلاب شدم هر زمانی که آب نوشیدم یادت افتادم و کباب شدم آقا از غمت سال ها گریستم و در غم عشق تو شراب شدم پشت پایی زدم به هرچه که هست تا که از عشق تو خراب شدم تا که احرام اشک را بستم جزو زوار تو حساب شدم پادشاهِ زمینی شدم وقتی به غلامیت انتخاب شدم من دعای قنوت زهرایم آن دعایی که مستجاب شدم هر کجا شیرخواره ای دیدم بی قرارِ غم رباب شدم *خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله حق شناس می فرمود: هر وقت گره به کارِتون خورد زود برید در خانه ی شیرخواره ی اباعبدالله،یه اربعین نشست روز آخر حضرت رو ملاقات کرد،عرض کرد: آقا مَردم گرفتارن...میگه: ابی عبدالله خطاب کرد: مگه این مردم علی اصغر منو ندارن اینقدر گرفتارن؟... امشب ما اومدیم همه غم هامون رو کنار گذاشتیم،حاجت داشتیم، گفتیم: حاجت نمیخوایم،امشب اومدیم برا اون بچه ای گریه کنیم،که همه بی تابش بودن،اگه بچه گریه کنه یا باید شیرش بدن بخوابه یا باید آب بهش بدن آروم بگیره،دیدی با بچه بازی میکنی با پنجه هاش انگشتتو میگیره،اینقد دیگه این بچه ضعیف شده بود این انگشتای دستش دیگه حرکت نمیکرد... میخوام برات نقاشی بکشم،میخوام برات نشون بدم،چندتا خیمه است،این خیمه خیمه ی زینبه،این خیمه خیمه ی حسینِ،یه خیمه، خیمه ی علی اکبرِ،یه خیمه خیمه ی نجمه و قاسم،چندتا خیمه خیمه ی اصحابن،اما جلوتر از همه خیمه ها خیمه عباس،معناش و میدونی یعنی چی،یعنی هرکی میخواد سمت حسین بره باید از عباس گذر کنه،یه خیمه خیمه ی رباب،اما خودمونی بگم،هیچ کدوم زنا تو خیمه خودشون نیستن،همه جمعشون جمع تو خیمه رباب،همه اومدن علی رو آروم کنن......* تو خیمه ها غوغاییه، همه به فکر آبن تموم زن ها اومدن، تو خیمه ی ربابن رقیه نازش میکنه، بخواب گل بهارم داداش کوچولو آب میخای؟ از چشام آب میارم *چقد باباهاتون رو دوست دارید؟ جوونا! اگه یه وقت بشنوی یکی حرف باباتون رو زمین انداخته چیکار میکنی؟اگه بفهمی یکی به حرف بابات خندیده چیکار میکنی،اگه ببینی بابات از یکی خواهش کرده روشو زمین انداخته چیکار میکنی؟... بچه شیرخواره نمیتونه گردن بگیره،آی جوونا! ارباب فرمود:اگه میشه این بچه رو خودتون ببرید سیرابش کنید بیاریدش....میدونی چیکار کردن؟شروع کردن هلهله کردن،بچه ای که توان نداشته باشه، دیگه سر آویزان،همچین که سر آویزان شد،بچه رو بالا گرفت،یه وقت دیدن نانجیب صدا زد: حرمله!چه کنم امیر؟پدر رو بزنم یا پسر رو؟ گفت: اگه پسر رو بزنی پدر خودش میمیره...حسین یه لحظه دید بچه رو دستش داره بال بال میزنه...الهی برات بمیرم حسین...،همچین که حرمله تیر به این بچه زد،میخوام بهت بگم چرا حسین میرفت سمت خیمه برمیگشت،یه وقت دیدن حسین عبا رو سر کشید،هی میومد سمت خیمه ،میدید بچه داره دست و ما میزنه باز بر می گشت....* ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Seyed Majid Banifatemeh - Muharram 96 Shab 7 - 1.mp3
3.58M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir