⚜🕊سینه زنی زمینه زیبا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 94 به نفسِ سید محمد جوادی ⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
هوامو داشته باش ، ببین که بی کسم
دلم پُر از غمِ ، به جونه تو قسم ...
آرومِ جونمی .. اشکِ رو گونَمی ..
مادر بچه هام ، خانومِ خونَمی ..
زهرایِ من نرو .. زهرایِ من نرو ..
_________
گرفته رنگِ غم ، تمومِ خونه رو
اگه میشه بمون ، اگه میشه نرو ..
بی تو حالم بده .. قصه هام بی حده ..
بشکنه دستی که ، به تو سیلی زده ..
زهرایِ من نرو .. زهرایِ من نرو ..
_________
هوامو داشته باش ، ببین که بی کسم
دلم پُر از غمِ ، به جونه تو قسم ...
آرومِ جونمی .. اشکِ رو گونَمی ..
مادر بچه هام ، خانومِ خونَمی ..
زهرایِ من نرو .. زهرایِ من نرو ..
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
babolharam Javadi.mp3
7.41M
⚜🕊سینه زنی زمینه زیبا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 94 به نفسِ سید محمد جوادی ⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⚜🕊سینه زنی شور زیبا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ حاج محمود کریمی ⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
بانویِ علی .. اُم الحَسنین
بضعةٌ النَبی .. اُم الحَسنین
شمسِ عالمین .. اُم الحَسنین
رهبرِ حسین .. اُم الحَسنین
« اُم الحَسنین .... »
_________
از مزار تو .. اُم الحَسنین
تا صحن نجف .. اُم الحَسنین
در ارض و سماس .. اُم الحَسنین
بین الحرمین .. اُم الحَسنین
« اُم الحَسنین .... »
_________
ای روح نجف .. اُم الحَسنین
ای روح بقیع .. اُم الحَسنین
روحِ مشهد و .. اُم الحَسنین
روحِ سامرا اُم الحَسنین
روح کـربلا ام الحسنین
روح کاظمین اُم الحَسنین
« اُم الحَسنین .... »
_________
معنایِ دعا .. اُم الحَسنین
اصل اِنمّا .. اُم الحَسنین
ناموس خدا .. اُم الحَسنین
نور مشرقین .. اُم الحَسنین
اسم اعظمت .. اُم الحَسنین
همراه اذان .. اُم الحَسنین
در گوش من است .. اُم الحَسنین
تا شهادتین .. اُم الحَسنین
« اُم الحَسنین .... »
_________
ای قائلِ قُل .. اُم الحَسنین
ای جانِ رُسُل .. اُم الحَسنین
جانِ عقلِ کُل .. اُم الحَسنین
ثقل و ثقلین .. اُم الحَسنین
« اُم الحَسنین .... »
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Karimi babolharam.mp3
3.35M
⚜🕊سینه زنی شور زیبا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ حاج محمود کریمی ⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️قابل توجه مادحین محترم :
🎥اعتراض صریح #آیت_الله_وحید_خراسانی به #سبکهای_سبک در عزاداری!
♦️هر کیفیت صوتی که مناسب مجلس لهو باشه ، مبادا درهیئتی رسوخ کنه ...
🔹🔸🔹🔸🔹
↜ ایام #فاطمیه نزدیک است ، در انتخابِ مضمون و محتوایِ مراثی بیشتر دقت کنیم ...
#حرف_حساب
#وحدت
____________
🔴 بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
⚜🕊روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
مادر برای عمر کمت گریه میکنیم
هرشب برای قد خمت گریه میکتیم
هر روز ما برای شما فاطمیه است
پس لحظه لحظه پای غمت گریه میکنیم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
از رفتن قدم به قدم گریه میکنیم
هرجا که دود و آتش و مثمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه میکنیم
ما بیخیال سیلی زهرا نمی شویم
پس تا ظهور منتقمت گریه میکنیم
____________
من میخوام به پات تمنا بیارم
اشکمو برا مداوات بیارم
پیش دست تو خجالت میکشم
تو خونه دستمو بالا بیارم
من میخوام مثل بهار گریه کنم
بشینم با ذوالفقار گریه کنم
تو دلت پره منم دلم پره
پس کمی بخواب بزار گریه کنم
اومدن توی خونم قدم زدن
توی کوچه بچه هامو هم زدن
شبا دیگه دور هم جمع نمیشیم
بدجوری زندگیمو بهم زدن
چجوری من پرم و وا بکنم
از زمین همسرمو بلند کنم
توی کوچه زدنت روم نمیشه
پیش مردم سرمو بلند کنم
فاطمه حرف جدایی کم بزن
خودت این وضعیت و بِهم بزن
بچه ها دارن تماشا میکنن
هرطوری شده پاشو قدم بزن
*وارد مسجد شد بحث این بود چه چیز میتونه یه مرد و مقابل همسرش خجالت زده کنه...یکی گفت مردی که پول نداره ،خونه نداره، گفتن علی عالمِ، دور علی رو گرفتن ،گفتن: همچین سوالی داریم.. حضرت گریه اش گرفت ،فرمود :مرد موقعی مقابل همسرش خجالت میکشه که دستشو ببندن، جلو چشماش ناموسشو بزنن ،بچه های قد و نیم قد گریه کنن، بابا نتونه کاری کنه...
فاطمیه یعنی شبای ناله ی محرم ،یعنی شبای گریه، امشب داد بزن بگو :مادرمو کشتن... بگن: این همه آدم هستن مادرشونو کشتن، تو چرا داد میزنی ؟بگو آخه مادر من هجده ساله بو،د مادر منو یه بار بین در و دیوار کشتن ، کاش بودم تو کوچه میگفتم: نامرد منو به جای مادرم بزن...
چنان کمربند علی رو گرفت ،گفت: مگه زهرا مُرده علی رو پا برهنه می بری...؟آی جوونا مادر دستشو دراز کرد...کسی که دنده اش شکسته باشه نمیتونه خوب راه بره و نفس بکشه...کمربند و گرفت چهل نفر میکشن...گفت علی یادته بابام گفت سپرتو بفروش...؟من سپر توام ...چنان کشید چهل نفر رو ی زمین افتادند...نامرد کم آورد دید یه زنِ مجروح چهل نفر رو زمین انداخته ...یه نگاه کرد تو جمعیت گفت:قنفذ بیا...چه کنم امیر...؟گفت یطوری بزن قدم از قدم برنداره...آنقدر متعدد به بازوی مادر زد تا وقتی که از دنیا می رفت،هی میگفت فضه بازوم درد میکنه...
من یه جا دیگم سراغ دارم یه نامردی غلامشو صدا زد...یه نگاه کرد گفت حرمله....بله امیر چه کنم...؟گفت: مگه سپیدی گلوشو نمیبینی...؟حسین
مریض داری نکردی...همه تا یه مریضی از دنیا میره...میگن:روز آخر خیلی حالش خوب بود...فردا روزی به روایت ۷۵ روز ،بچه هابلند شدن دیدن مادر تو بستر نیست...اومدن دیدن داره خونه رو آب و جارو میکنه..
خدا ان شاءالله از مادرامون جدامون نکنه...ایشاالله تا آخرین نفس سر سفره ی مادر باشیم...
گفت:اسماء یه کاری میتونی برام بکنی...؟گفت: خانوم من کنیز شمام...فرمود: اگر میتونی برو تنور رو روشن کن...میخوام خودم نون درست کنم...خانوم من درست میکنم...فرمود: بچه ها چند وقته دست پخت منو نخوردن...
خودش نون درست کرد...خونه رو آب و جارو کرد...بچه هاشو حمام کرد، فرستاد برن سمت مسجد...وارد حجره شد ،فرمود: تا چند لخظه دیگه منو صدا کن...اگر دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبر کن...روضه من اینه ها...فکر نکن روضه من کوچه است میخوام به اینجا برسی...چند لحظه ای گذشت صدا زدم یا فاطمه...دیدم جواب نمیده...یا زوجة ولی الله...یا اُمَّ الحسنین...دیدم جواب نمیده...به سر و صورتم زدم،اومدم برمسجد...دیدم دوتا آقازاده هراسون از راه اومدن...به ما بگو مادرمون کجاست...؟گفتم: بچه ها بیاین برین غذاتون رو بخورین...میگه :امام مجتبی یه نگاهی کرد...تا حالا کی دیدی ما بی مادر دست تو سفره ببریم...گفتم آقازاده ها از این به بعد باید بی مادر غذا بخورین...یکی میگه مادر من حسنم...یکی میگه مادر من حسینم...میدونی کجا جواب حسین رو داد...؟هلال میگه: وقتی اومدم آب ببرم دیدم شمر داره بیرون میاد...گفت: کجا میری..؟گفتم: حسین رو میخوام سیراب کنم...گفت برگرد من حسین رو سیراب کردم...گفتم چرا دست و پاهات میلرزه...گفت رو سینش نشستم...خنجر رو درآوردم رو حلقوم گذاشتم...هی صدا یه خانومی میومد میگفت...غریب مادر حسین...صدات میخوام برسه ان شاءالله کربلا...این ملائکه صدای تو رو میرسونن حرم حسین...یا حسین...*
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
@babolharam.ir- Banifateme Shab 1 Fatemie Aval 96-01.mp3
4.3M
⚜🕊روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
🔴 بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
⚜🕊 #قسمت_اول روضه جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
قامت خمیده بود ولی سرفراز بود
زهرا میان آتش و خون در نماز بود
قامت خمیده بود ولی سرفراز بود
زهرا میان آتش و خون در نماز بود
آخ در را شکست آنکه نفهمیده بود که
حتی به روی او در این خانه باز بود
از فِضةُ خُذینی او این قدر بدان
وضعی درست شد که به یک زن نیاز شد
*توضیح نمیخواد...نانه نوشت به معاویه...گفت زهرا پشت در اومد...چنان لگد به در زدم*
از فِضةُ خُذینی او این قدر بدان
وضعی درست شد که به یک زن نیاز شد
بازوش سِرِّ قُوَّت بازوی مرتضی است
اما غلاف در پی افشای راز بود
حبل المتین شد است گرفتار ریسمان
مضطر شد آنکه خودش چاره ساز بود
گفتم زخم پهلو ی او بسته شد نشد
حتی زمان غسل هم این روضه باز بود
آری مزار گمشده ی بی نشان او
شور آفرین ترین غزل اعتراض شد
آخر جَهاز فاطمه بر دخترش رسید
وقتی سوار بر شتر بی جهاز شد
.
*مادرتو چقدر دوست داری...؟حاضری جلو صد نفر وایسی ولی یه نفر به گریه ی مادرت نخنده....جوونای با غیرت داد بزنن یا دستت رو روی گوشِت بگیر...گفت: مگه زهرا مرده علی بخواد بره...الان میرم خودم پشت در...همونجا میگم :دختر پیغمبرم ،شاید حیا کنن برگردن...مادر ما اومد پشت در...نامرد نعره زد ،گفت: میخوام این خونه رو با صاحبش به آتیش بکشم...وقتی برا معاویه نوشت...گفت معاویه یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم...صدای نفسای فاطمه رو میشنیدم...میدونستم پشت دره...آی جوونا روضه ی امشب رو زنا میفهمن...زنی که وقتی بچه داشته باشه مراقبه...میگن: یدفعه بلند نشه...آروم راه بره...قدیمیا میگن این مادر بار شیشه داره...مادر ما بار شیشه داشت...نامرد گفت معاویه...دیگه دلم کم کم داشت گرم میشد یاد علی افتادم...هرچی بغض و کینه داشتم جمع کردم...چنان لگد به در زدم...صدای شکستن استخوان هارو شنیدم...چنان داد زد گفت: بابا...تا دید بچشو کشتن صدا زد :یا فضة خذینی...یه چی بگم زنا داد بزنن...مادر ما میخواست مادرشو صدا بزنه...اما مادر نداشت...ریختن تو خونه...ریسمان به گردن علی انداختن...چهل نفر علی رو پا برهنه میبرن...گفت مگه زهرا مرده علی رو پا برهنه میبرن...اومد وسط کوچه...گفت نمیذارمآقامو ببرید...همیشه روضه رو وسطای کوچه رها کردم...گفت دست زهرا رو باید کوتاه کنی...بازوشم شکستن......میخوام روضه رو به اینجا برسونم...مادر ما با قد خمیده اومد جلو مسجد...دید جمعیت ایستاده...اون نانجیب اون مرد کثیف...با اون یکی بی حیا شمشیر بالاسر علی گرفتن...میگن: علی بیعت نکنی سرت و جدا میکنیم...مادر ما فرمود :مگه خیال کردید علی کسی رو نداره...من هستم اگر شمشیر از بالاسر علی کنار نکشید رهاش نکنید...موهامو پریشون میکنم...نفرینتون میکنم...سلمان میگه: نفرین نکرده مسجد شروع کرد لرزیدن...امیرالمومنین پیغام داد...سلمان اومد گفت خانوم جان برگرد...گفت مگه سلمان نمیبینی علی رو چیکار کردن...حرمت آقامو شکستن...بچمو کشتن...بیا خانوم برگرد...صدا زد :آخه خانوم جان آقا فرموده به زهرا بگو برگرده...بی بی گریه اش بیشتر شد فرمود :اگر علی میگه چشم...اما به من بگن علی رو آزاد کنن...علی رو رها کردن...من از اینجا به بعد نمیدونم تو چیکار میکنی...یا امام رضا به حق مادرت یه نیگا کن...یا حجت ابن الحسن از اینجا به بعد آقا ببخش منو حلال کن...اینجا مادر ما یاد داد با باز و و پهلوی شکسته...اومد جلوی مسجد علی رو وسط اون همه دشمنا آزادش کرد...علی رو رها کردن...
دلت برا کربلا تنگه؟زینبم یاد گرفت...گفت هرجوریه میرم از گودال برش میگردونم...من دختر همون فاطمه ام...اما وقتی زینب اومد رسید نالش بلند شد...دید نانجیب رو سینه ی حسیننِ...صدات میخوام برسه ان شاءالله کربلا...دستت بیاد بالا ببینم...حسین*
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
@babolharam.ir- Banifateme Shab 1 Fatemie Dovom 96-01 (1).mp3
3.77M
⚜🕊 #قسمت_اول روضه جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
🔴 بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
⚜🕊 #قسمت_پایانی روضه جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
(یه خونه میسازم ، دوباره برا تو
که شاید ببینم ، بازم خنده هاتو)۲
یه خونه میسازم ، که توش غم نباشه
یه خونه که قدت، دیگه خم نباشه
یه خونه که تو اون، برا غصه جا نیست
یه خونه که روی، درش جای پا نیست
یه خونه میسازم،درش گُر نگیره
که آتیش هیزم، به چادر نگیره
فاطمه جان
ببین زندگیمو، سوزوندن یه روزه
علی مرده باشه،که سینت بسوزه
بسوزه همونی،که هیزم آورده
الهی بمیرم ،به پهلوت چی خورده
تو اون دود و شعله ، چه زجری کشیدی
از امروز تو دیگه ، یه مادر شهیدی
اگه محسنت رفت ، می مونی به یادش
سه ما دیگه میخواست ، به دنیا بیادش
عزیز دلم
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir- Banifateme Shab 1 Fatemie Dovom 96-02 (1).mp3
887.4K
⚜🕊 #قسمت_پایانی روضه جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
🔴 بابُ الحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
⚜🕊شور احساسی بسیار زیبا ویژه ی فاطمیه،ایام محرم و شب جمعه به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
(بُنَیَّ... سرم اومد از هر چی که میترسیدم ۲
بُنَی...َّ سرت رو آخرش رو نیزه ها دیدم
بنی...بنی...)۲
بنی... میاد یادت موهاتو شونه میکردم
بنی... حالا موی پریشونت شده دردم
بنی...بنی...
چرا کشتن؟! چرا مویت کشیدن؟
چو گرگی پنجه بر رویت کشیدن
چرا کشتن چرا آبت ندادن؟
چرا زان در نایابت ندادن؟
بنی...کی مثل خواهرت داغ برادر دید؟
بنی...کی مثل من تن بچه ش رو بی سر دید؟
بنی...بنی...
بنی...کی مثل تو سرش با نیزه دعوا شد؟
بنی...کی مثل تو عزیزش اربا اربا شد؟
بنی...بنی...
چرا کشتن چرا خاکت نکردن؟
کفن بر جسم صد چاکت نکردن؟
چرا با بوریا باید کفن شی؟
"مُرَمِّل بالدِّماء"عریان بدن شی
بنی...یه دختر بچه دنبال سر افتاده
بنی...بنی...
بنی...کنار قتلگاهت معجر افتاده
بنی...دم خیمه چقدر نیلوفر افتاده
بنی...چقدر زینب به یاد مادر افتاده
نمیذارن تنت آروم بگیره
چرا از قتلگاه بیرون نمیره
چرا پیراهنت رو پاره کردن؟
دارن دنبال انگشتر میگردن
چرا کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان درّ نایابت ندادن؟
چرا با چکمه پهلوتو شکستن؟
چرا با چکمه رو سینه ت نشستن؟
حسیین.........وااااای....
ای تشنه لب....
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
#سینه_زنی
#شب_جمعه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com