🕊💕مدح و توسل ویژۀ میلادِ مشکل گشایِ عالم امیرالمومنین علی علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی💕
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
دل نمی ماند به روی دست ، بادلدارها
خاصه وقتی که باشد رویِ لب ، اصرارها
باز تحویلم گرفتند و نوشتند عاشقم
باز در آغوشِ یارم ، تازه شد دیدارها
نیستم تا زنده ام دنبال یاری غیر او
نیستم راضی به این دیدار ، این مقدارها
من فدایِ آنکه دستش نخلها را بار داد
آنکه رویش میدرخشد بین گندم زارها
خاک پایِ مرتضا هستم که با دست خدا
بخت ها را میگشاید وقت کشت و کارها
ما اگر گل کرده ایم از اشک شبهای علی است
خوبی از ما نیست ، از خاکِ قدم های علی است
مرتضا انداخته بر پایِ صیدش دام را
مرتضا انداخت بر جانم تب احرام را
دیدن روی علی قطعاً ملاقات خداست
کنده ام با ذکر هو هو پردۀ ابهام را
می روم رکن یمانی سیزده شب در رجب
تا بگیرم از لب ساقی کوثر ، کام را
آمده احمد بریزد هرچه دارد پایِ او
آمده حیدر بیارد یکصد و ده جام را
من گنهکارم ، گنهکارم ، گنهکارم ولی
او شفاعت میکند با فاطمه فردام را
حلقه بر در میزنم هر بار چشمانم تر است
خاصه وقتی که صاحب خانه اسمش حیدر است
در مقام نوکری منت ، مکرر می کشم
جور عشاق علی را صد برابر می کشم
دیده زیر گیوۀ خاکی مولا جای خود
چشم زیر گیوۀ خاکی قنبر می کشم
قاب قوسین و علی را وحی میفهمد ، نه من!
من در ایوانِ طلا عکس پیمبر می کشم
شب نشینی با خدا را دوست دارم چونکه بعد
یک سری هم خانۀ زهرا و حیدر می کشم
ساغر از دستم نیفتد ، من خودم خواهم شکست
کوثر از دست علی باشد فقط سر می کشم
می رسد روزی مان از خیر اوقات علی
میدهد حاجات مان را احتیاجات علی
می خَرد من را خدا تا هست دکاّنم نجف
خانه زادِ حیدرم ، هر روز مهمانم نجف
مدح حیدر روبرویِ کعبه شک می آورد
مینویسم قبله ، اما باز میخوانم نجف
سنگ ریزه در غذای حضرتی دیدم شبی
مزه کرده از همان شب زیر دندانم نجف
تا نگیرد دست من را اعتکافم ناقص است
تا نگیرم کربلا را من که می مانم نجف
هرکسی که در نجف ، دستش به دامانِ خداست
زیر آب ناودان ، گریان شود حاجت رواست
هرکجا حال مناجات است آنجا بهترم
هرکجا که خیمه ای برپاست ، خوبم محشرم
مهر حیدر را به من دادند از روز ازل
با امین الله بابا و کسایِ مادرم
سنگی از در نجف دارم به دستم غالباً
ذکر یا زهرا اگر حک بوده بر انگشترم
صحن زهرا یکطرف ، صحن مدینه یکطرف
باز هم این شاخه و آن شاخه دارم می پرم
رو گرفته از علی ، پهلو گرفته فاطمه
روضه زهرا بماند یک شب دیگر،حرم
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر_خم
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Arzi babolharam.mp3
10.76M
🕊💕مدح و توسل ویژۀ میلادِ مشکل گشایِ عالم امیرالمومنین علی علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی💕
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔴بابُ الْحَرَم
@babolharam_mihanblog_com
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تقی_زاده زمانت را بشناس
🎥 حسن روحانی:
⛔️من از این ۲۰۳۰ نخواهم گذشت، تا آخر دولت دوازدهم دنبال میکنم..
👤رهبر انقلاب در مشهد:
🔹آنهایی که پشت سند ۲۰۳۰ میایستند «تقیزادههای» امروزند که میخواهند سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی تبدیل شود.
🆘 @Roshangari_ir
🕊⚜ #قسمت_اول مناجات با امام زمان عجل الله ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ
اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن
هر شب دعام میکنی آقا نگام کن
* امروز هر کی برا جدت یه قدم برداشته ، تو دعاش کردی .. چون اینا اومدن ملاقات کنن زندانی غریبِ بغداد رو .. میدونی تو این چندیدن سالِ زندان یه نفر نیومد ملاقات آقا ...*
اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن
هر شب دعام میکنی آقا نگام کن
یک لحظه ام مرا زِ نگاهت حدا نکن
کارِ مرا خودت به سلامت تمام کن
تا پیشِ مادرت نرود آبرویِ من
یک بار هم شده به غلامی صدام کن
وقتی غروب ، وقت سحر ، وقتِ ظهر و عصر
یادم تو داده ای که بگویم گدام کن
حالا که غیرِ حجر تو دیگر ملال نیست
گاهی به وصل دردِ مرا التیام کن
چون جدِ خود تو پیش سلامی به نوکرت
یک بار هم بگو تو به آقا سلام کن
در خدمتیم و حیف که آن را دوا نیست
ما را عزیزِ فاطمه لطف مدام کن
بارانِ رحمت است توسل به جد تو
یک روضه مهمانِ خودت این غلام کن
«والشمر الجالسٌ» همین یک اشاره بس
یارب بیا و رحم به اهلِ خیام کن
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Babolharam Sazvar.MP3
10.7M
🕊⚜ #قسمت_اول مناجات با امام زمان عجل الله ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔴بابُ الْحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊⚜ #قسمت_پایانی روضه و ذکر توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
روزِ عاشورایِ موسی ابن جعفرِ بریم کاظمین ببینیم چه خبره .. خیلی امروز تشییع جنازه اش غریبانه بود .. هیچ کسی به غیرِ امام رضا نبود بدن آقا رو برداره ..
دارم امید با حرمت روبرو شوم
تا با تو در حریم تو در گفت و گو شوم
حالا که دورم از سحرِ کاظمین تو
باتو من از حریم رضا روبرو شوم
قربان کاظمین که بوی رضا دهد
دل خسته آمدم که به مشهد رفو شوم
دارد صفا غلام سیاه شما شدن
بد بویم و کنار تو خوش عطر و بو شوم
آزاد آمدم که تو عبدم کنی ز لطف
با یک نگاه نافذ تو زیر و رو شوم
با امام داشت میومد فاصله گرفت از حضرت ، حضرت فرمود چرا از ما فاصله گرفتی؟ گفت داداشم داره از روبرویِ شما میاد ، بی حیا و بی تربیتِ ، میترسم یه حرفی به شما بزنه من خجالت زدۀ شما بشم حضرت فرمود میخوای برادرتم مثله تو محّبِ ما بشه؟ عرضه داشت بله آقا از خدامه ..
حضرت فقط یه نگاه کرد بهش ، اُفتاد رو پاهایِ حضرت ... یه نگاه کرد به زنِ رقاصه افتاد رو خاک ، صورت رو خاک گذاشت .. استغفار می کرد ...
در یک سحر بیایم اگر در کنارِ تو
با ناله هایِ فاطمه در جستجو شوم
گاهی تو را صدا کنم و گه جواد را
با اشکِ روضه هایِ تو در شستشو شوم
قفلِ زبان چو باز کنی چند لحظه ای
من روضه خوانِ روضۀ سّرِ مگو شوم
ساقِ شکسته ، طاقت زنجیر را نداشت
من با چه حال نوحه گرِ دردِ او شوم
گردن نمانده بود برایش زِ سلسله
میگفت مثله عمۀ خود سر به تو شوم
مُردم زِ غربت تا شبِ تارم سحر شد
تنها غل و زنجیر از حالم خبر شد
درد و بلایِ شیعه را بر جان خریدم
من ضربه ها خوردم که این ره بی خطر شد
از این قیامی که دگر شکلِ رکوع است
طوبیِ این مذهب همیشه باروَر شد
قعر سجون در پنجه هایِ سردِ زندان
آهی به هر دیوار خورد و بی اثر شد
سندی چه آورده سرم ، شیعه نداند
از چه زِ خون آبه همیشه دیده تر شد؟
از خونِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل
بر ضربه هایم دست هایِ من سپر شد
از بس که پیچیده به دورم تازیانه
از چادرِ مادر، لباسم پاره تر شد
*پیغمبر فرمود ، هیچ قومی مثله یهود منو اذیت نکردن ... اینا ذاتاً دشمنِ بچه هایِ پیغمبر بودن ..*
در پنجه هایِ آهنینِ پنجه هایش
بر پهلویم کاری شبیه میخِ در شد
سر بسته گویم ، بی ادب حرفِ بدی زد
با ناسزاهایش ، غرورم شعله ور شد
گر مویِ پیشانی بهم میریخت اما
شکلِ محاسن از سرم آشفته تر شد
در دسته این نامرد چون گودیِ گودال
حتی بلندیِ محاسن دردسر شد
در پیشِ چشمِ مادرم سر را بریدن
از این مصیبت مادرِ ما نوحه گر شد
*خدا به همتون خیر بده ، دله امام رضا رو شاد میکنید با این گریه هاتون ..*
وقتی که با ضربه جدا میکرد سر را
فریاد هایِ یا بُنَیّ بیشتر شد ...
*«نحن رضضنا الصدر» امام زمان در ناحیۀ مقدسه میفرماید : سلام بر اون بدنی که کوبیده شد .. امام صادق فرمود جّدِ ما هنوز دستُ پا میزد .. اسب هاشون رو نعلِ تازه ردن ... یه جمله دیگه و التماسِ دعا ...*
دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه
در کوچه و بازار زینب در به در شد
زینب کجا و سکویِ ......
حسین .....
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Babollharam Sazvar.MP3
16.24M
🕊⚜ #قسمت_پایانی روضه و ذکر توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔴بابُ الْحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ سید محمد جوادی⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
تا تو بی پرده شدی لاله رخان خوار شدند
همه گل هایِ چمن در پسِ دیوار شدن
پرده بردار که از شوقِ تماشایِ رُخت
در دیوارِ جهان ، آیینه رخسار شدن
#صائب_تبریزی
*میبینم این جوونا تو همین اول جلسه بلند گریه می کنن .. یاصاحب الزمان .. ماهِ رجبِ آقا کِی میای .. کِی منه آلوده سیمایِ تو رو میبینم آقا ؟ همۀ درد ما اینه ما آقامون نیستش .. والا کی جرات میکنه با شیعه اینجور برخورد کنه ؟.. بگو آقا من همه آرزوم اینه باشم اون روزُ ببینم که میگی «أَلا يَا أَهلَ الْعالَم انا بقیه الله .. أنا ابن فاطمة الزهراء..» من پسرِ اون مادری ام که تو کوچه زمین خورد .. (نکنه اسمِ بی بی بیاد تو نگاه کنی ...) آی بی بی جان .. اینا حرفایِ ذوقی که میگم ، من عموم امام حسنِ .. همون آقایی که دید تو کوچه مادرش سیلی خورد .. رفقا اگه باشیم ، میبینیم چه جور انتقام میگیره ..يا مُنتَقِم اِنتَقِم ...*
هیچ کس نیست که داند به چه کار آمده است
بس که مردم ز تماشایِ تو از کار شدند
یابن الحسن ..
*ایام ، ایامِ شهادتِ موسی ابن جعفرِ (ع) .. یا باب الحوائج .. میخوای آقامون بیاد تو جلسه ؟ آخه انقده رو باباش حساسه .. (چرا؟) اخه باباشُ هی از این زندان به اون زندان میبردن .. چهارده سال زندان بود .. هی زیرِ لب میگفت رضا جان دلم برات تنگ شده .. یه وقتایی هم دخترش معصومه خانومُ صدا میزد .. یه روضۀ عاطفی بخونم آتیشت بزنم ؟
زندان ها با هم فرق میکرده ،یکی ازین زندان ها خانه ای بوده . مرد زندانبان از از خانه بیرون رفته ، شب شد وارد خانه شد ،دید زنش زانوهاشُ بغل کرده داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت چته ؟ گفت دیگه خسته شدم ازین زندانی ،آزادش کن بره .. گفت این که مظلومه به ما کاری نداره ، شب و روز داره عبادت میکنه .
گفت نه ؛ تو ندیدی داره چی کار میکنه . گفت امروز از تو خونه بیرون آمد ، تو ایوان نشست ، دید بچه ها دارن بازی میکنن .. دیدم شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. هی میگه معصومه جان کجایی ؟.. سالهاست صورتتُ ندیدم .. یه وقتایی هم میگه رضا جانم بیا بابا ...*
اثری نیست به جا از من و خاکسترِ من
ای خدا شکر که دور است زِمن دخترِ من
ای رضا کاش که می آمدی و میدیدی
چه تراشیده و کاهیده شده پیکر من
اثر سلسله بر گردنِ من جا انداخت
ولی از کینه کسی قطع نکرده سر من
#حاج_سعيد_خرازی
*مجبورم میکنی بگیم ، تو یه سیاه چالی بود شب و روز فرقی نداشت با هم حضرت به علمِ امامت شبُ روزُ تشخیص میداد .. دیگه این ساقِ پاها خرد شده بود .. (من دیگه روضه نگم ..) با این که عیال وارِ اما ملاقاتی نداره ..
اما این آخریا یه یهودی هر روز میومد دیدنش(حیا میکنم بگما) با تازیانه میومد ،نمیگم با آقا چیکار میکرد اما بر که می گشت تازیانه خون آلود بود .. اما حرفم اینه ، حضرت از زدن هراسی نداشت . اما یه چیزی میشد بدنش میلرزید( منتظر نباش روضه بگم) میگفت منو میزنی بزن . سیلی میزنی بزن . لگد میزنی بزن . به خودم ناسزا میگی بگو . اما به مادرم ..
یه عده از شیعیان پشتِ زندان جمع شدن ،آخه شایعه شد هارونِ ملعون گفته آزادش میکنم ، گفتن الان درِ زندانِ بغداد باز میشه آقامون میاد .. یکی گفت رو پاش میوفتم ،یکی گفت دستاشو میبوسم .. یه سری گفتن رو بدنش گل میریزیم .. میگیم خلاصه آقامون آزاد شد ،اما یه وقت دیدن درِ زندان باز شد یه بدنِ نحیف ، رو تختِ پاره .. چهارتا حمال یه بدنُ رو دوش گرفتن هی میگن «هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ» .. ( بگم داد بزنی ؟..) با این که بدن نحیفِ اما بدن هنوز سنگینِ ،عبا رو کنار زدن دیدن بدن هنوز تو غل و زنجیره ... آی امام رضا .. همه قدیمیا فیض ببرن پدر مادرا فیض ببرن ..
آوردن رو جسر بغداد بدنُ انداختن و رفتن .. سلیمان میگه تو قصرم بودم یه وقت دیدم یه بدنی رو آوردن انداختن و رفتن .. میگه هی سلیمان نگاه کرد گفت این بدنِ کیه ؟ کس و کار نداره این بدن ؟ گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ ،دیدن پا برهنه از قصر بیرون دوید .. اومد کنارِ این بدن گفت همه بیاید زیرِ بدنشُ بگیرید شهادت بدید این بدنِ پاک پسرِ پاکِ .. طیب ابن طیب .. یا اباعبدالله .. خلاصه یکی دلش سوخت .. یا موسی ابن جعفر یه عده رو جمع کرد بدنتُ بلند کردن .. عصر عاشورا غبار بلند شد .. زینب گفت نکنه میخوان داداشمُ تشییع کنند .. دیدن نه ؛ اسب هاشونو آوردن .. حسین ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
#سید_محمد_جوادی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
javadi Babolharam.mp3
16.59M
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج سید محمد جوادی⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔴بابُ الْحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
❎ گزینه کمک به سیل زدگان شمال کشور در بخش پرداخت وجوهات شرعی پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری فعال شد.
🔰وارد بخش پرداخت وجوهات شرعی شوید .
http://www.leader.ir/fa/monies
بخش های مهم مثل نام و شماره تماس را وارد کنید
در بخش بعدی #۱ از منوی بازشوند گزینه {کمک ها} را بزنید . در کادر بعدی از میان گزینه ها بخش ” سیل زدگان ” را انتخاب کنید . در بخش های بعدی مبلغ و… را وارد کنید …
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔴بابُ الْحَرَم
https://eitaa.com/babolharam_ir
قال امیرالمومنین علی علیه السلام:
«عَلَيْكُمْ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ ، فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَيَمْحَى ذُنُوبَكُم».
بر شما باد به زياد #استغفار كردن و زياد #دعا كردن ؛ چرا كه دعا از شما #دفع_بلا میکند و با استغفار هم گناهانتان پاک میشود.
پ.ن :
تو این لحظاتُ و ساعات استجابتِ دعا در ماه پر فیض رجب برایِ همه ، بخصوص هموطنانِ #سیل_زده و گرفتارمون و همچنین رفع بلا از کشور عزیزمون دعا فراموش نشه .
یا علی
#استغفار
#دعا
#هموطن
#سیل
________________
🔴بابُ الْحَرَم
@babolharam_ir
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
« اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ »
دل سلامت مى كند اما جوابش مى كنى
اصلاً اين ديوانه را آدم حسابش مى كنى؟
گاه مى خوانى ز خويش و گاه ميرانى ز خود
هم عطايش مى كنى و هم عذابش مى كنى
دانه هاىِ بغض در چشمم شده انگورِ اشک
خوشۀ انگور آوردم شرابش مى كنى؟
مستيم را كه خودت جرعه به جرعه داده اى
پس چرا با دست هاىِ خود خرابش مى كنى؟
من كه چندين سال بى خورشيد تو جان كنده ام
يخ زده در چشم هايم اشك، آبش مى كنى؟
از ميان اين همه آهو كه سويت مى دوند
يک نفر مانده است آيا انتخابش مى كنى؟
نقش بازى مى كند شيطان زمين گيرم كند
نقشه هاى شوم را نقشِ بر آبش مى كنى؟
رسم دارم دستِ خالى زائرت باشم فقط
در حرم اصلاً گدايى را تو بابش مى كنى؟
صورتم را فاطمه وقتى بگرداند ز من
ميشوى خود واسطه فوراً مجابش مى كنى
دور سقا خانه ات وقتى كه مى آيد كسى
ميهمانِ سفرۀ بى بى ربابش مى كنى ...
________
« السلام على المعذب في قعر السجون وظلم المطامير»
سیاه چالِ بلا سایه بر پرم انداخت
چه شعله ها به دلم دوری از حرم انداخت
برای خندۀ معصومه ام دلم تنگ است
غمی به سینۀ من هجرِ دخترم انداخت
اگر چه واسطۀ رزقِ عالمین منم
یهودی آمد و نان در برابرم انداخت ...
* الله اکبر .. اگر به من بگی میگم بدتر از خرما انداختن و صدقه دادن تو کوفه نبود آقا ... یه موقع اُم کلثوم سلام الله علیها متوجه شد یکی از بچه ها یه خرما رو داره میزاره دهانش ، دست انداخت بیرون آورد ، زنِ گفت چرا نمیزاری بچۀ گرسنه غذا بخوره ؟ .. فرمود به خدا صدقه بر ما حرامه ...*
گوشۀ زندان غم ، ناله رها می کنم
جان به لبم آمده ، یادِ رضا می کنم ...
واویلا .. واویلا ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com