eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.2هزار دنبال‌کننده
788 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• مه کاسه بگیرِ حُسن رویت خورشید خجل ز ماهِ رویت روزی که گِل مرا سرشتند نامت به کتاب دل نوشتند ای عطر گل یاس، یا حضرت عباس ای معدن احساس، یا حضرت عباس خورشید مدینه یا اباالفضل امید سکینه یا اباالفضل *شب تاسوعا هم رسید... امشب هر کی کاری داره، یه جور دیگه نوکری می کنه. اصلاً امشب شبِ نوکراست... همه عالم نوکر اباالفضل اند،اباالفضل نوکر حسینِ. نه جلوتر از آقاش راه رفته، نه جلوتر از آقاش حرف زده،نه جلوتر از امامش دیده.. نَفَسِ ابالفضل با نَفَسِ حسین تنظیم شده... امشب بگو: آقا! به حق مادرت اُم البنین، اول اینکه اومدم خودتو می خوام.... یا ابالفضل همه ما رو امشب برای خودت سوا کن. تو کی هستی که فردای محشر وقتی صدیقه کبری وارد محشر میشه، پیغمبر صدا می زنه: فاطمه جان! برای شفاعت این گریه کنا، این حسینیا ،محبین علی، چی آوردی؟ یه وقت می بینند بی بی دست های بریده عباس رو آورد... می فرمایند: دست بریده عباس بسنده می کنه... امشب می خوام یه روضه ای از یه زاویه ی دیگه برات بخونم... تا حالا خجالت کشیدی؟ هر کسی، با ابالفضل باشه خجالت زده نمیشه، چون آقا طعم خجالت رو می دونه. من الان این چند خط شعر رو می خونم،خودت دیگه روضه برات باز میشه...* چو دید تشنه ی لبهای خشک او دریاست به آب خیره شد و ناله اش ز دل برخاست که آب از چه نگردیدی از خجالت آب تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر ز یک طرف به حرم بانگ العطش برپاست قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم که در تو عکس لب خشک سیدالشهداست ز خون دیده ی من، روی موج خود بنویس که از تمامی اطفال تشنه تر سقاست *آب رو آورد بالا یه نگاه کرد...بعضیا گفتن یاد لب علی اصغر افتاد، آب رو ریخت، نه ولله. دریای احساس و محبتِ،... آب رو آورد بالا که این حیوان فکر کنه صاحبش آب خورده...حیوانم آب بخوره... اسب تربیت شده است. * خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست درون بحر همه ماهیان به هم گویند حسین تشنه و سیرابْ وحشیِ صحراست نوشته اند به لبهای خشک من ز ازل که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماست ز شیرخواره برایت پیام آوردم پیام داده که ای آب غیرتِ تو کجاست؟ صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنو که موج آب هم این طرفه بیتِ را گویاست سلامِ خالقِ منان،سلامِ خیرالناس سلام خیل شهیدان، به حضرت عباس *بسم الله،میخوام برات روضه بخونم. تا حالا از بلندی افتادی یا نه؟ فرمود: هر کی بخواد رو زمین بیفته، پیر و جوان نداره، کوچیک و بزرگ نداره، زن و مرد نداره، همچین که می اُفته، اول زود ناخودآگاه دستشو جلو میاره. کسی که تیر به چشمش زدن، دستشو بریدن، با صورت رو زمین افتاد. دست نداره، چشمش تیر خورده... گفت: مگه عباس مُرده باشه نتونه آب رو برسونه خیمه ها. علی اصغر داره بال بال می زنه. به سکینه قول دادم، رقیه منتظره.. آی غیرتیا! میگه یه وقت دیدن خودش رو میکِشه.. اومد با دندوناش مشکو بگیره. ایشالا هیچ وقت نا امید نشی. میگه یه وقت دیدن نشونه گرفتن مشک عباس رو... خدا نکنه یه فرمانده لشکر، رو زمین بیُفته. همه ریختن سر عباس. یه وقت دیدن یه نامردی اومد جلو کسی مگه جرأت این کارو داشته؟ پاهاش رو گذاشت رو پای عباس گفت تو بودی که لشکر جرأت نمی کرد به سمت خیمه های حسین بره؟ تو بودی که وقتی به لشکر نگاه می کردی همه فرار می کردند؟ حالا بلند شو... "من از امام زمان معذرت می خوام" یه وقت صدا زد: نامرد وقتی اومدی که دست ندارم. گفت: تو دست نداری من دارم. عمود رو بالا بُرد. یه جور به صورت زد... وقتی خواستن سرهارو بالای نیزه بذارن تنها سری که روی نیزه بند نمی شد سر عباس بود... وای از خیمه های بی عباس... هی جلو خیمه می گفت: الان بابام میاد. الان عموم میاد. رباب! علی رو ساکتش کن الان عموم میاد. یه وقت از دور نگاه کرد دید بابا داره میاد. اما هر چی نگاه می کنه خبری از عمو نیست. خدا بابام اینطوری نرفت دنبال عمو... پس چرا خمیده خمیده... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Banifateme_9-1-97.mp3
4.18M
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ↶ بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• میاد سکینه، می بینه علمدارو رسیده به خیمه، آورده یه دریارو همه سجده می کردن، خدارو حالا از تو خیمه، می بینه شده غوغا دیده باباش اومد، دَمِ خیمه ی سقا عمودِ حرم خوابید، واویلا دیده روی باباش، نشست گرده پیری دیده عمه پوشید، لباس اسیری با قد خمیده، روی خاکا چی دیده نشسته می بوسه، یه دست بریده * من میگم امشب زنها داد بزنن برای اباالفضل آخه اباالفضل دختر نداره...* تو رو بعدِ خیمه، تو چشم بابا دیدم حالا با چه حالی، رو این نیزه ها دیدم سرت رو که دیدم من، بریدم سرت مثل جسمِ، علی ارباً اربا که هر تیکه تیکه اش، توی راه زهرا نبودی ببینی، منی که عزیزم آهای غیرت الله، یکی گفت کنیزم... *عمو! کجایی ببینی مارو دارن اسیری می برن؟ حسین.... هر کی اباالفضل حق به گردنش داره، بسم الله، بلند بگو: حسین... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Banifateme_9-2-97.mp3
1.25M
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ↶ بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• دلم مدیون چشماتِ اباالفضل لبم مهمون دریاته اباالفضل غزال خوشگل ام البنینی که عباس اسم زیباته اباالفضل توی ویرونه ها خوابه رقیه هنوزم گرم رویاته اباالفضل *اباعبدالله الحسین نگاه کرد،دید عباس داره گریه می کنه. گفت عزیزِدلم چرا گریه می کنی؟ گفت گریه ام برای اینه که رو زمین افتادم. برا اینه که دستی ندارم بغلت کنه. دوم اینه که گریه ام برای اینه که من روی زمین افتادم شما سر من رو به دامن گرفتید،اما ساعت دیگه توی گودال کیه سر شما رو به دامن بگیره؟"می دونید چی شد؟"سرحسین رو به دامن نگرفتند، سر رو دست به دست گردوندند.. گفت علامه بحر العلوم وقتی وارد سرداب حرم اباالفضل شد، دید طرف داره معماری می کنه... اومد پایین گفت آقا شما ساداتی از علماهستید، من یه سوال دارم چند وقته دارم تو حرم عموجانت ابالفضل کار می کنم. گفت حرفت رو بگو. گفت مگه شما نفرمودید، در روایات هم مگه نیومده اباالفضل دستای رشیدی داشت؟ قد بلندی داشت؟علامه گفت:درسته..حالا براچی این سوال رو می پرسی؟ گفت: اگه آقا قدش به این رشیدی بوده چرا قبرش اینقدر کوچیکِ؟ بحرالعلوم عمامه رو برداشت اینقد به سرش زد. گفت:آخه عموم رو قطعه قطعه کردند.... "به حقیقت اباالفضل اللهم عجل لولیک الفرج"* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Banifateme_9-3-97.mp3
1.28M
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ↶ بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• چشم تو دیدم و چشمِ تَرِ من ریخت به هم حال با وضعِ سر تو،سر من ریخت به هم نه علمدارِسپاهم،که سپاهم بودی تا تو پاشیده شدی،لشکرِ من ریخت به هم مادرم آمده بالای تَنِ بی دستت از به هم ریختنت،مادرِ من ریخت به هم قبل از آنی که تنم زیر سُم اسب رود ازتماشای تنت،پیکرِ من ریخت به هم صحبت از معجر زینب شده از جا برخیز حرف معجر شده و خواهر من ریخت به هم بی تو ناموسِ مرا در مَلَاءِ عام برند غیرت الله ببین، دختر من ریخت به هم دامن کشان رفتی،دلم زیر و رو شد... چشم حرامی با،حرم روبرو شد... بیا برگرد خیمه، ای کَسُ کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید،فدایِ سرت حسین قامتش خمید،فدایِ سرت از غصه آب شدم خونه خراب شدم شرمنده ی تو و طفلِ رباب شدم مادر اومده،بالا سرم غرق خون شده،پا تا سرم محشری شده برابرم ای برادرم اگه بره سرم رو نیزه ها فدا سر تمومِ بچه ها پاشو برو عزیز برادرم کسی نره به سمت خیمه ها ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Sibsorkhi_9-97.mp3
2.33M
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ↶ بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• شبِ عاشوراست امشب کربلا غوغاست امشب اول مجلسی میخوام صاحب مون رو صدا بزنیم... "اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا. اللهم عجل لولیک الفرج" " السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلف بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار و لاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین. همه با هم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین. " در میانِ خیام ثارالله رنگ هر سجده رنگ میقات است آنچه آید ز خیمه ها بر گوش ناله ی یا رب و مناجات است دختری در کنار خواهرها معجر از عطر یاس می بندد کودکی روی دامن مادر با صفای تمام می خندد مردها تا به زیرِ یک خیمه پای حرف حسین بنشستند همه پیمانِ محکم خود را با امامی غریب می بستند *من حال و هوای خیمه ها رو دارم می خونم.. همه دور امامشون جمع شدند. حضرت فرمود: روشنایی ها رو کم کنید. بدونید فردا همه ی ما کشته می شویم. هر کی می خواد بره، بره... یه جمله ای هم به عباس فرمود. عباس جان! بیا دست زن و بچه ی منو بگیر شما برید. سرشو پایین انداخت،فرمود: محاله از شما دست بردارم آقاجان* مردها تا به زیرِ یک خیمه پای حرف حسین بنشستند همه پیمانِ محکم خود را با امامی غریب می بستند همه گفتند جان نثار توایم نه که یک دفعه بل هزاران بار تو بگویی بمیر می میرم زنده ایم ما همه برای تو یار زیر سقف عزای یک خیمه خواهری دست بر دعا دارد روبروی دل خودش امشب از لبش التماس می بارد آی هستی من حسین بیا یادگار غریب مادر من زیر این آفتاب تنهایی سایه ات را نگیر از سر من تو اجازه بده به من فردا خشم حق را عیان کنم یک سر می کنم موی خود پریشان و می زنم ناله تا شود محشر حرف رفتن مزن که می میرم ای همه دلخوشی من امشب کن دعا آفتاب فردا را نکند درک، دیده ی زینب منکه پنجاه سال دلواپس بوده ام از رسیدن فردا کن دعا تا که جان دهد خواهر نرسم من به دیدن فردا *تو خیمه ها، بنی هاشمی ها یه جایی جمع شدند، یه جایی هم یارانی که دونه دونه جمع شدند...زهیر، حبیب،... همه پیرمردا.. وَهب.. همه جمعند. تو خیمه، هاشمی ها همه میگن: فردا اول ما باید میدان بریم، اینا مهمون ما هستند. اما تو خیمه ی یاران و اصحاب همه می گن: ما باید اول بریم میدان. اینا بچه های پیغمبرن. اینا بچه های علی هستند. اینا بچه های فاطمه ان. "امشب باید داد بزنی، گفت: هر چی تو این عالم مردونه اش خوبه اما گریه برای حسین زنونه اش خوبه. گفت: زهرا جان! غصه نخور یه عده آخرالزمان میان مرداشون مثل زن جوان مرده برا حسین گریه می کنند. دیگه آخرین شبی است که زینب کنار حسینِ. دیگه آخرین شبی است که به قد و بالای علی اکبر نگاه می کنه. دیگه آخرین شبی است که رقیه راحت می خوابه....* یه دختری تو خیمه ها خواب اسیری می بینه خواب می بینه سر باباش رو نیزه ها قرآن می خونه خواب می بینه گهواره رو دارن به غارت می برن بچه ها رو تو قتلگاه برا زیارت می برن ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Banifateme_10-1-97.mp3
3.61M
|⇦• روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ↶ بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• حسین جان! حرف رفتن مزن که می میرم ای همه دلخوشی من امشب کن دعا آفتاب فردا را نکند درک، دیده ی زینب *چهارساله بودم، مادرمو از دست دادم. گفتم سایه حسین بالا سرم هست، سایه بابام بالا سَرمِ. شب بیست و یکم ماه مبارک بابامو از دست دادم.. گفتم داداش دارم. هفتم صفر، پاره های جیگر داداش حسنم رو دیدم، گفتم: خدا سایه ی حسینم رو از سرم کم نکنه. داداش امشب یه جوریه. امشب زینب خیلی بی قراره. داداش نکنه فردا زینب بی برادر بشه؟ یه مرتبه ناراحت، نگران، آقای من و شما، اباالفضل شمشیرشو داره تیز می کنه و حرف می زنه. اگه فردا آقام اجازه بده احدی رو نمی ذارم زنده از کربلا بیرون بره. مگه عباس مُرده بذاره حسین غریب و تنها باشه؟ یه مرتبه شنید یکی داره به پرده خیمه اش میزنه. کیه؟ یه صدای ملیح و مهربونی اومد، عباس! من خواهرت زینبم. تا گفت زینب، زودی اومد سرش رو پایین انداخت. خانم جان! "هر چی زینب می گفت: داداش بهش، یه بار بهش نگفت خواهر... اینقدر مودب بود" بله خانم جان! گفت: عباس جان! اومدم باهات دردِ دل کنم. قدمتون به چشمم بی بی جان. عباس جان یادته تو کوفه بودیم، یادته شب بیست و یکم، بابام فرمود: همه بیرون برن فقط بچه های فاطمه باشن؟ بله خانم جان. عباس جان یادته بابام فرمود: عباس بیاد، فرمود: عباس هم پسر فاطمه ست؟ بله بی بی جان. یادته بابا صدا زد: دست تو رو گرفت، با یه دست، دست حسین رو گرفت. دست تو رو تو دست حسین گذاشت؟ بله خانم جان. یادته گفت یه روزی کربلا حسینم تنها میشه. نکنه حسینمو تنها بذاری؟ بله خانم جان یادمه. گفت عباس جان شنیدم برات امان نامه آوردن... "دنیا رو سر اباالفضل خراب شد." خانم جان! لحظه ای از آقام دست برنمی دارم. حبیب بن مظاهر میگه گوشه های خیام همچین که می گشتیم دور تا دور، نگهبان خیمه ها عباسِ.. میگه یه مرتبه متوجه شدم یه کسی اونجا هی میشینه، هی بلند می شه. اومدم جلوتر گفتم کیه که جرات کرده نزدیک خیمه ها بشه؟ اومدم جلوتر گفتم کی هستی؟ یه مرتبه صدا زد: حبیب! من حسینم. می گه دیدم ابی عبدالله هی می شینه بلند می شه. جلوتر اومدم ببینم چه می کنه؟ دیدم بوته ها و خارهای بیابونارو می کنه. گفتم آقاجان چه می کنی؟ فرمود: حبیب! فردا همه ی مارو می کُشن. زن و بچه مونو اسیر می کنن. این بچه ها آواره بیابونا میشن. با پای برهنه. میخوام پاهاشون کمتر آسیب ببینه... مثل فردا،هفت تا وداع داشت ابی عبدالله. حالا می خواد با خواهرش تو خیام وداع کنه. داره میره. علی اکبرو کشتند. عباس رو کشتند. یاران رو کشتند. غریب و تک و تنها شده. همه زن و بچه ها و همه رو سرپرستی شونو به زینب سپرد. همچین که سوار ذوالجناح راه افتاد، زینب صدا زد: حسین جان! صبر کن. اما حسین داره به راهش ادامه می ده. گفت الان یه کاری می کنم قدم از قدم برنداره. یه نگاه کرد، صدا زد: حسین! جانِ مادرم. همچین که صبر کرد زینب اومد بغلش گرفت. گفت داداش اومدم به وصیت مادرم عمل کنم. به من فرمود: زینب جان یه روزی کربلا حسین ازت اگر یه لباس کهنه ای خواست، بدون برود دیگه برنمی گرده. عوض من زیر گلوی حسین رو ببوس. ...* زینب و نگذار با غصه هاش داداش داداش، داداش داداش... جدا شو از من، یواش یواش داداش داداش، داداش داداش زنِ تنهایِ این غروبم تو نرو تا که پا نکوبم تو بری خواهرت اسیره الهی زینبت بمیره *خواهری که ساعتی نگذشت که از برادر جدا شد. کی باورش میشه یه کاری کردند زینب اومد تو گودال، چشمش افتاد به بدن، نشناخت. یه مرتبه صدا زد: حسین! همه جا زینب رو یاری می کردی، این بارم خواهرت رو کمک کن... اومد بره سمت خیمه. یه وقت شنیدن زیر سنگ ها و نیزه ها. یکی میگه "اُخَیَّ إلَیَّ".خواهرم! بیا... حسین... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
B A B O L H A R A M-Banifateme_10-2-97.mp3
3.42M
|⇦• روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ↶ بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir