🕊⚜️ ذکر توسل جانسوز ویژۀ شهادت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه⚜️
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادیِ خویشتن پرداخت
مغنّیان خوش آواز و مطربان ، در آن
به گرد مسند وی پای کوب و دست افشان
کنیزکانِ خوش آواز جام می در دست
خلیفه خود شده چون چشم مطربان سرمست
در آن سرور و شعف خواست شاعری خوش ذوق
که آورد همگان را زشوق بر سر ذوق
بگفت تا که بیاید ابوالعطا به حضور
ز شعر ناب فزاید بر آن نشاط و سرور
ابوالعطاء که بر شعر و شاعریش درود
زبی وفائی دنیا زبان به نظم گشود
زمرگ و قبر و قیامت سرود اشعاری
که اشک دیدۀ هارون به چهره شد جاری
چنان به محفل مستان به هوشیاری خواند
که شعر او تنِ هارون مست را لرزاند
زبان گشود به تحسین، که ای بلند مقام
کلام نغزِ تو شعر و شعور بود و پیام
خلیفه را سخنانِ تو داد آگاهی
زما بگو صلۀ شعر خود چه می خواهی؟!
بگفت گنج و درم بر تو باد ارزانی
مرا به حبس بوَد یک امام زندانی
مراست یار عزیزی که چهارده سال است
گهی به حبس و گهی گوشۀ سیه چال است
ضعیف گشته به زیر شکنجه ها تن او
بود جراحت زنجیرها به گردن او
من از تو هیچ نخواهم مقام و مکنت و زر
به غیر حکم رهائیِ موسی جعفر
چو یافت خواهش آن شاعر توانا را
نوشت حکم رهائیِ نجلِ زهرا را
نوشته را به همان شاعر گرامی داد
بگفت صبح ، امامت شود زحبس آزاد
ابوالعطاء زشادی نخفت آن شب را
گشوده بود به شکرانه تا سحر لب را
بدان امید کز او قلبِ فاطمه شاد شد
به وقتِ صبح ، عزیزش زحبس آزاد است
علی الصباح روان شد به جانبِ زندان
لبش به خنده و چشمش زشوق اشک افشان
اشاره کرد به سندی که طبقِ این فرمان
عزیزِ ختم رسل را رها کن از زندان
به خنده سندی شاهک جواب او را داد
که غم مدار امامت شود زحبس آزاد
ابوالعطاء نگاهش به جانب در بود
در انتظارِ عزیز دل پیمبر بود
که در گشوده شد و شد برون چهار نفر
به دوششان بدنی بود رویِ تختۀ در
هزار جان گرامی فدایِ آن پیکر
که بود پیکرِ مجروحِ موسی جعفر
گشوده بود ستم پیشه ای به طعنه زبان
که هست این بدنِ آن امام رافضیان
امام، موسی جعفر که جان فدای تنش
اگر چهار نفر شد مشیّع بدنش
مشیّعین تنِ پاک یوسف زهرا
شدند ده تن ، هنگام ظهر عاشورا
به اسب ها زره کینه نعل تازه زدند
چه زخم ها که دوباره بر آن جنازه زدند
چنان زکینه عدو اسب بر تن او تاخت
که در میانۀ مقتل سکینه اش نشناخت
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
⚜️🕊 #قسمت_اول توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس کربلایی حسین رجبیه⚜️
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
اي كه باشد زِشرف عرش الهی حرمت
قاف تا قافِ جهان سايه نشنينِ علمت
ريزه خوارند همه خلق ز خوان كرمت
ای شه كشور جان!جان به لب آمد ز غمت
چه شود بر سر ما رنجه نمايی قدمت
ای سلاطينِ جهان پيش تو كمتر زخدم
بر درت از پی خدمت همه قد كرده علم
چه سليمان و چه دارا و چه كاووس و چه جم
هست در سايۀ لطفِ تو عرب تا به عجم
آفتابِ عربت خوانم و ماهِ عجمت
يوسف از نور تو شد صاحبِ رخسار صبيح
بود موسی زتو سرگرم مناجات فصيح
فارغ از كشته شدن شد به وجودِ تو ذبيح
زنده می كرد اگر مرده زاعجاز مسيح
تو همانی كه بُوَد زنده مسيحا به دَمَت
شاعر : #شوقی_اصفهانی
*وقتی که در محضرِ سلطانِ سریرِ ارتزاق امام رئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام یه کسی از حجتِ آخر پرسید ؛ تا اسمِ امام عصر اومد دیدن ولی نعمتِ همۀ عوالم وجود امام رئوف ، تمام قد ایستاد دست به عمامۀ مبارک سلام داد : یا اباصالح المهدی ادرکنی ... اونی که پرسیده بود گفت آقاجان ایشان که هنوز به دنیا نیامده اند ، حضرت فرمود مهدیِ ما انقدر مهربانِ ، هرکی هرجایِ عالم صدا بزنه یا اباصالح المهدی ادرکنی ، پسرم مهدی برمیگرده نگاهش میکنه .. ان شالله امشب صدقه سرِ امام صادق یه توجهی بفرمایند به این جمع *
ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو «مهزیار» شد
یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها...
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایّها العزیز تمام ندارها
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
بتگران در عزّ توحیدش ذلیل
بی تبر آید از او کار خلیل
با نگه کار مسیحا می کند
بی عصا اعجاز موسی می کند
پیرِ کنعان عاشقِ دیدارِ او
ماهِ کنعان برده در بازارِ او
از همه محبوب ها ، محبوب تر
وز همه خوبانِ عالم خوب تر
هر چه دارند انبیا و اولیا
در وجودش آفریده کبریا
ای خوش آن روزی که آن خورشید نور
از کنار کعبه فرماید ظهور
قلب ها را مهر هم عهدی زند
وز حرم بانگ اناالمهدی؟زند
یاورانش گِرد او گَردند جمع
همچنان پروانه ها بر گرد شمع
ذوالفقار حیدری در مشت او
خاتم توحید در انگشت او
پرچم ثاراللَّهی گیرد به دوش
یالثارت الحسینش دُرِّ گوش
مکه مست عطر و مست بوی او
کعبه می گردد به دور کوی او
چاه زمزم را بود این زمزمه
مرحبا لبیک یابن الفاطمه
شاعر : #استاد_غلامرضا_سازگار
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_رجبیه
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
⚜️🕊 #قسمت_پایانی توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین رجبیه⚜️
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
ای چراغ دانشت گیتی فروز
تا قیامت پیشتازِ علم روز
آفرینش را کتابِ ناطقی
اهل بینش را امام صادقی
صدق از باغ بیابانت گلی
مرغِ وحی از بوستانت بلبلی
نور دانش، از چراغ علم تو
لاله می روید ز باغ حلم تو
اهل دانش، سائل کوی تواند
تشنه کامانِ لبِ جویِ تواند
خضر در این آستان هوئی شنید
بوعلی زین بوستان بوئی شنید
نیست تنها شیعه مرهونِ دمت
ای گدایِ علم و عرفان عالمت
قلب هستی شد منیر از این چراغ
بو بصیر آمد بصیر از این چراغ
مکتب فضلت مفضّل ساخته
شورها در اهلِ فضل انداخته
شعله در دست غلامت رام شد
صبح باطل از هشامت شام شد
آسمان معرفت خاک درت
سائل درس زُراره پرورت
آفتاب از ظلِ استقلالِ تو است
علم همچون ذره در دنبالِ تو است
ای وجود عالمی پا بست تو
ای چراغِ عقل ها در دست تو
ای فروغت تافته در سینهها
روشن از تصویر تو آئینهها
تا تو هستی پیشوایِ مذهبم
ذکر حق آنی نیفتد از لبم
ذرّه ای از نور خورشید تواَم
هر چهام در معرض دید تواَم
مذهبم را بر مذاهب برتری است
ایده و مشی و مرامم جعفری است
کیستم نه شافعی نه حنبلی
نیستم جز پیرو آلِ علی ...
شاعر : #استاد_غلامرضا_سازگار
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_رجبیه
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
|⇦• ذکر توسل بسیار جانسوز به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام و حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ویژۀ شب جمعه به نفسِ برادر عزیز کربلایی حسین رجبیه اجرا شده دی ماه 1397 حسینیۀ انصارالعباس تهران •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
ای آب جهان مهریۀ مادر تو
ای خنجرِ خصم خسته از حنجر تو
صدها گره بزرگ را بگشاید
یک ناخنِ کوچکِ علی اصغر تو
___________
دُرة التاجِ گرامی گوهران
آن سبک در وزن و در قیمت گران
اَرفع المقدار من کل الرفیع
الشفیع بن الشفیع بن الشفیع
گرمی آتش ، هوای خاک ازو
آب کار انجم و افلاک ازو
کودکی در دامن مهرش بخواب
سه ولد با چارمام و هفت باب
مایۀ ایجاد ، کز پر مایگی
کرده مهرش ، طِفل دین را دایگی
وه چه طفلی! ممکنات او را طفیل
دست یکسر کاینات او را به ذیل
گشته ارشاد از رهِ صدق و صفا
زیر دامانِ ولایش ، اولیا
شمهیی، خُلد از رخ زیبندهاش
آیتی ، کوثر ز شکر خندهاش
اشرفِ اولاد آدم را ، پسر
لیکن اندر رتبه آدم را پدر
از علی اکبر بصورت اصغرست
لیک در معنی علی اکبرست
ظاهراً از تشنگی بیتاب بود
باطناً سر چشمۀ هر آب بود
شاعر : #عمان_سامانی
___________
شیر، اَر به پنجه میشِکند پُشت دشمنش
این شیرخوار با نگهش می کند شکار
___________
روزِ عاشورا در اُوج التهاب
تا که شد از دست ، هستیِ رباب
دل زداغ محنتش آکنده شد
پشتِ خیمه قبرِ او تا کنده شد
روحِ آن شهزادۀ نیکو سرشت
پر گشودُ رفت تا باغِ بهشت
غنچه بود و پیشِ گل ماوا گرفت
جا به رویِ دامنِ زهرا گرفت
دید آنگه نزدِ زهرا لاله گون
کودکِ شش ماهه ای را غرقِ خون
با سلامش گفت ای گل پوشِ عشق
کیستی ای زینتِ آغوشِ عشق؟
گفت نورِ دیدۀ پیغمبرم
محسنم من ، هست زهرا مادرم
هم پسر بهرِ علیِ مرتضی
هم برادر با حسین و مجتبی
یادگارِ آه و دردِ مادرم
من شهیدِ بینِ دیوارُ و درم
___________
نایِ ناله نمانده است مرا
جان ندارم به مرگ بسپارم
مَنعم از گریه کرده اند ولی
کم نشد اشک هایِ بسیارم
آه سلمان چقدر دلگیرم
بیقرارم عجیب بی تابم
صورتم درد میکند سلمان
مدتی هست که نمیخوابم
آه سلمان تو محرم مایی
گوش کن ماجرایِ درد مرا
باز شد بابِ زن زدن وقتی
بست تقدیر دستِ مرد مرا
آه سلمان چه روزِ تلخی بود
عشق آن روز مُرد در کوچه
رازِ دستار بستنم این است
به سرم ضربه خورد در کوچه
آه قنفذ چه بی ادب شده بود
سخنش نیشدار بود و درشت
دومی یک لگد به در کوبید
پسرِ سوم علی را کشت
آه این روزها به رویِ علی
طعنه شمشیر میکشد سلمان
تا که نام مغیره می آید
بازویم تیر میکشد سلمان
آه سلمان علی غریب شده است
من چگونه بدونِ غم باشم
هدف زندگیِ من این بود
پیش مرگش فقط خودم باشم
___________
آبرویِ مدینه را برده
چادرِ خاکیِ عیالِ علی
شوهرم دید که کتک خوردم
من بمیرم برایِ حالِ علی
به خدایِ علی قسم که من از
غاصبین سقیفه بی زارم
حقمان را چه ساده ناحق کرد
سخت از آن خلیفه بی زارم
نه که امروز تا قیامت هم
دلخور از ساکنانِ این شهرم
جز کسانی که با علی ماندن
من درین شهر با همه قهرم
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#فاطمیه
•┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam.ir
|⇦• ذکر توسل به ساحتِ مقدس صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه با نوایِ کربلایی حسین رجبیه تقدیم به روح شهید والامقام سردار وطن پرست #حاج_قاسم_سلیمانی و یاران باوفایش •✾•
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
من بحر نهفته در سبویم
فریادِ شکسته در گلویم
خورشید در آبگینه دارم
صد قُلزم خون به سینه دارم
بحری شدهام تمام گوهر
در مدح و ثنایِ کفو حیدر
طوبی تمام قدِ احمد
زهرا گلِ گلشنِ پیمبر
آن بهجت قلب قلب هستی
آیینۀ حق و حقپرستی
رکن دگر امام خلقت
مام پدرِ تمام خلقت
لبخند نماز بر لب اوست
صد لیله قدر ، هر شب اوست
او مادرِ دودمان وحی است
خورشید ستارگان وحی است
جبریل کند بسی تعلّم
تا در بر او کند تکلم
عنقای سحر بدان کمالش
دل بسته به نغمه بلالش
فردوس گدای فضه اوست
خاک کف پایِ فضه اوست
احمد که خدا دهد سلامش
مأمور بُود به احترامش
در محضر او قیام میکرد
بر او به ادب سلام میکرد
وقتی به نماز بست قامت
کردند فرشتگان قیامت
دیدند خدای بینیازش
فخریه نموده بر نمازش
چون پرتو حق که تابد از طور
تابید شبی ز چادرش نور
زان نور که بود نور ایمان
هفتاد یهود شد مسلمان
حیدر که امامت و ولایت
دارد به جهانِ بی نهایت
چون فاطمه اش دُّر سخن سُفت
رازی زِ کمالِ خویشتن گفت
حیرت زده رو به قهقرا رفت
یکباره به نزدِ مصطفی رفت
احمد که زقصه بود آگاه
لبخند زد و شکفت آنگاه
کی کُلّ علوم را تجسم
بنشین به بَرم بزن تبسم
کین رازِ نگفته با تو گویم
زهراست محمد و من اویم
ای روحِ لطیفُ و جاودانی
وی جان و تنِ تو آسمانی
ای مادرِ انبیاء زِ آدم
وِی قدِ نبی به محضرت خم
ما را نرسد ثنات زهرا
خورشید کجا و مورِ صحرا
جایی که رسول بوسدت دست
باید که لب از سخن فرو بست
تو یارِ امام راستینی
تو دستِ خدا در آستینی
جز دستِ خدا کسی نشاید
کز دستِ کسی گرهدگشاید
{به خاستگاری من چو فروختی سپرت را
کنون برایِ تلافی کنم سپر سینه ..
محسن که جایِ خود حسنینم فدایِ تو
وقتی تو بی کسی به پسرها نیاز نیست
دیوار هم برایِ اذیت شدن بس است
دیگر فشار دادن درها نیاز نیست}
________
کی گفته که قبرِ تو نهان است
خاکِ تو فراتر از جهان است
بالله قسم ای رسول را اُم
عالم شده در مزار تو گم
ارکانِ وجود محکم از توست
مُلک و ملکوتِ عالم از توست
بر عرشۀ فُلکِ تو فلک چیست
در وسعیتِ مُلکِ تو مَلک چیست
مسکینِ تو ای ملیکۀ دین
صد باغِ فدک دهد به مسکین
بالله به بهشت ناز داری
تو کی به فدک نیاز داری؟
تو بهرِ علی قیام کردی
خود را سپرِ امام کردی
شاعر : #استاد_غلامرضا_سازگار
________
شیخ عباس قمی "طاب ثراه"
نقل کرده ست حدیثی جانکاه
از سُلیم آن ثقه گفتی روزا
کامدم مسجد و دیدم آنجا
در یکی حلقه نشسته جمعی
همه پروانه علی چون شمعی
رویِ خود کرد به مولا عباس
پرسشی کرد از آن خیر الناس
گفت کی معدنِ علمِ یزدان
از چه رو دومیِ بی ایمان
حقِ عمال همه نصف نمود
غیرِ قنفذ که از او کم ننمود
علی آن پادشه بی مانند
یک نگاهی به جوانب افکند
چون که بیگانه در آن جمع ندید
آهی از سینۀ پر درد کشید
حلقه زد اشک به چشم آن شاه
گفت با ناله و آهی جانکاه
کان ستم پیشۀ رذلِ نامرد
به ع م ر خدمتِ شایانی کرد
چون ع م ر گفت بزن ای قنفذ
بازویش را بشکن ای قنفذ
تازیانه به غضب بیرون کرد
بازویِ فاطمه را پر خون کرد
آنقدر زد که شکست آن بازو
تا پایِ مرگ دُختِ نبی را کتک زدن ...
معنی "طاب ثراه" :
پاک و پاکیزه باد خاک او . (دعائی است که درباره ٔ مردگان هنگام ذکر نام آنان بر زبان آرند)
↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#FoulMouthedTrump
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
•┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
✅ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
✘اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
🎼 لیلایِ صبر واله و مجنونِ ..
|⇦•مدح و توسل به ساحت مقدس عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها ویژۀ ایام شهادت آن حضرت به نفس کربلایی حسین رجبیه•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
لیلایِ صبر واله و مجنونِ زینب است
عالم پر از خطابۀ محزونِ زینب است
مرهون خونِ پاک حسینند انبیاء
اما حسینِ فاطمه مدیونِ زینب است
من آن فرشته ام که به دنیا نشسته ام
حورائم و دامنِ تقوا نشسته ام
من چشمه ام جدا شده از کوثرِ بهشت
طوبایمُ به گلشن طاها نشسته ام
عطر ولایتم من و، پیچیده در فضا
نور محبتم که به دل ها نشسته ام
من زینبم که مظهرصبر و شهامت
و زمکرمت به طارم اعلی نشسته ام
نور علی و فاطمه در جان من دمید
چون در کنارِ حیدر و زهرا نشسته ام
ایمانِ آن دو را به وراثت گرفته ام
ایثار آن دو را به تماشا نشسته ام
من دیده ام کلاسِ دبستان وحی را
در پایِ درس خواجۀ اسرا نشسته ام
دارم نشان زین اَبیها من از پدر
چون در حریم اُم ابیها نشسته ام
من تربیت به دامنِ زهرا گرفته ام
در بزم اُنس عصمت کبری نشسته ام
بابم علی چو نقطۀ بسم الله است و من
چون کسره زیرِ نقطۀ آن با نشسته ام
__
تندیس وقار و آیتِ حلم
تـدریس وفا ، حکایت علم
مستورۀ بزمگاه عرفان
منظومۀ کهکشان ایمان
اثبات حیا ، ثبوت عـصمت
بینایی چشم قدس و عفت
ماه فَـلَک آفرین تـقوا
همزاد حیا ، قرین تقوا
اسطورۀ همت و شهامت
اعجوبۀ کارگاه خلقت
ترکیب حیا و جوشِ مذهب
آورده زنی به نام زینب
شاعر: مرحوم محمد عابد
__
در مکتب عشق پیر و استاد
برتر زِ نژادِ آدمی زاد
این موج ز بحر سرکشیده
انقای ز چرخ پر کشیده
جز چند تنی که او از آنهاست
از جمله فراتر ست و والاست
در گوهر او نهفته عفت
با طینت او سرشته عصمت
این بس ز بلندیِ مقامش
با او نه قرین کسی چو مامَش
گه کارِ علی کند بیانش
گه یارِ حسین و امتحانش
گه فاطمه هست و گاه زینب
گه رونق دین رواج مذهب
در کسوت دخت شیرِ داور
برپا کند از خطابه محشر
در شکل زنی که بنت زهراست
ویران گرِ پایۀ ستم هاست ..
__
هر چند نامِ نیک فراوان شنیدهایم
نامی به باشکوهی زینب ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو برده ست، یا علی!
نامش گره به نام تو خورده ست ، یا علی!
ترکیب عقل روشن و بیداریِ دل است
شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
آنقدر از زبانِ تو حکمت شنیده است
تا با یقین به وادیِ عصمت رسیده است
مستی، همان حقیقت مستور زینب است
آباد خانهای که در آن نور زینب است
* وقتی که هر شهیدی رو زمین می افتاد سیدالشهدا سلام الله سراسیمه می آمد .. اما وقتی کنارِ علقمه قمربنی هاشم افتاد دیدن برا اولین صدا زد یا اخا ادرک اخا .. ابی عبدالله دست رو دست زد نرفت .. بی بی یه نگاهی کرد عرض کرد حسین جان یه عمر منتظر بودی بهت بگه داداش ( آخه مادرش ام البنین گفته بود من کنیزِ بچه هایِ فاطمه ام .. اباالفضل تو غلام بچه هایِ فاطمه ای .. مبادا اینا رو برادر و خواهر حساب کنی .. بگو سیدی و مولای ؛ سیدتی ..) لذا یه دفعه صدا نزده بود برا اولین بار کنارِ علقمه وقتی صداش زد نرفت بی بی پرسید چرا نمیری " ابی عبدالله جوری که بچه ها نبینن به بی بی فرمود گفت بالاسرِ هر شهیدی رفتم عباس بود مراقبِ خیام باشه .. الان شما رو به کی بسپارم برم ..
دیدن عقیله چادرشُ کمر بست .. اشکایِ ابی عبدالله رو پاک کرد گفت حسین :
پرچمت گر سرنگون شد من نگه میدارمش
غم مخور بعد از تو پشتیبانِ پرچم زینب است
__
ای شکوه و مجد و عزت را ثبوت
کرده ام از شرح غم هرجا سکوت
تا مپندارند قوم فتنه گر
کز فشار درد و غم آزرده ام
یا مرام خود زخاطر برده ام
ما نژاد عزت و حُریتّیم
مرد و زن معنایِ مجد و عزتیم
ضعف را در قدرت ما راه نیست
ضعف اندر شانِ آل الله نیست
دیده را گفتم که هان" گریان نشو
اشک ریزان پیش نامردان نشو
ناکسان از گریه ات خندان شوند
پای میکوبند و دست افشان شوند
در طریق نشرِ دین و بسط کیش
با وقارِ زینبی رفتم به پیش
در طریق نشر دین و بست کیش
شاعر : مرحوم محمد عابد تبریزی
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
____
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#Baghdad_airport
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
من از نگاه تو دورم ولی تو چشم خدایی
چه میشود که دمی دیده ای به من بگشایی
تمام عمر کنارِ تو بودم ای دلِ غافل
نیافتم که که بودی ، ندیدمت که کجایی
چنان که جد تو می رفت در سرای فقیران
چه میشود به سرایِ منه فقیر بیایی
دم و نفسم خسته شد ندیدمت آخر
بیا بگو چه دعایی کنم که رخ بنمایی
دلم به دست و لبم در دعا و دیده به راهت
مگر به فیض نگاهی دلم زکف بربایی
دلِ مریض مرا ای مسیحِ آلِ پیمبر
تو نسخه ای تو طبیبی تو مرهمی تو دوایی
بیا که خاک قدم هات را به دیده گذارم
بیا که زنگ زِ آیینۀ دلم بزدایی
به دورِ کعبه که گشتم به یاد رویِ تو گشتم
تو کعبه ای تو مقامی تو زمزمی تو صفایی
تو سجده ای تو رکوعی تو نیتی تو قیامی
تو ذکری و تو قنوتی تو حمدی و تو قیامی
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ که هست به قرآن
به شان توست تو تنها بَقِيَّتُ لَه مایی
ای چو خورشید سرتاپا نور
چشم بد باد از جمالِ تو دور
ای که در بین چهارده صدیق
شد به صادق وجودِ تو مشهور
گر کسی را بُوَد هزاران چشم
بی چراغِ تو کور باشد کور
با ولایِ تو در حیات ، حیات
بی وجودِ تو آفرینش گور
تو سلیمان و علم رانِ ملخ
خلق عالم در آستانت مور
عالمی را دهد بصیرتِ علم
بوبصیرت اگر شود مامور
از زبانِ مقدسِ تو شنید
آنچه موسی شنیده بود به طور
هم تویی هفت بحر را گوهر
هم تو خورشید شش فروزان نور
وحی پیش از ولادتِ جبریل
بوده در سینه ی شما مستور
گر اشارت کنی چو مورِ ضعیف
پای مالِ تو میشود منصور
چهره ت را صلابتِ نبوی ست
بازویت را شجاعتِ علوی ست
دشمنی با تو خشم نِیران (جمع نار) است
دوستی با تو روحِ ایمان است
دانشِ خلق پیشِ دانشِ تو
قطره ای در کنارِ عمان است
به اروپا دگر نیازش نیست
هرکه شاگردِ این دبستان است
یکی از پیروانِ مکتبِ تو
پیرِ ما جابربن حیان است
پدرِ شیمی اش همه خوانند
سیزده قرن اینست عنوانش
علم را گفته اند از آغاز
علم ادیانُ و علم ابدان است
به خدا این دو علم را زِ ازل
ریشه در خاندانِ قرآن است
پیرِ آن خاندان تویی که وجود
از کلام تو نور باران است
بار بردارِ کوی جهل شود
هر کزین خاندان گریزان است
سخنِ تو همه چراغِ دل است
دم تو عیسی تن و جان است
من اتاکم نجا به شانِ شماست
انما نیز شاهدِ آن است
هرکه او جانبِ شما آرد
چهارده مشعلِ هدی دارد
ای تمامیِ دین ولایتِ تو
وی کتابِ خدا حکایتِ تو
طاعتِ جن و انس و حور و ملک
همه هیچ است بی ولایتِ تو
نیست راضی خدای عزوجل
هرگز از بنده بی رضایتِ تو
علم جهل است بی چراغِ شما
عقل کور است بی هدایت تو
میدرخشد به صفحه ی تاریخ
همچو مه بر فلک روایتِ تو
دانشِ اهلِ مشرق و مغرب
نمی از بحرِ بی نهایتِ تو
هوی منصور برد زخشم سیاه
نعره میزد میانِ فوج سپاه
که من امروز امام صادق را
میکشم میکشم خداست گواه
دادجلاد را چنین دستور
که چو برداشتم ز فرق کلاه
باید از تیغِ تو شود خاموش
در همان لحظه نورِ پاکِ اله
بود در این سخن که آوردند
مظهر الله را به قربانگاه
با ورود ولیِ حق منصور
جست از جایگاهِ خود ناگاه
بوسه بر مقدمامام نهاد
جای دادش به تختِ عزتُ و جاه
گفت یا سیدی فدات شوم
سرِ منصور خاکِ این درگاه
بزم گردید خلوت و منصور
کرد یارانِ خویش را آگاه
گفت دیدم یک اژدهای عظیم
کرد بر من به خشم و کینه نگاه
خواست قصرِ مرا فرو ببرد
که چه میخواهی از ولی الله
من به خود همچو بید لرزیدم
دست و پایِ امام بوسیدم
ای فدای لعلِ گوهر بارِ تو
هرچه گردد کهنه جز آثارِ تو
از تو دل دریای نور داور است
چون بهارِ مجلسی پر گوهر است
شیعه را از تو زلالی صافی است
کافیِ شیخِ کلینی کافی است
شیعه باشد تا قیامت روسفید
کز تو اش پیریست چون شیخ مفید
مشعل تقوا و دین داری ز توست
شیخ طوسی شیخ انصاری ز توست
گوهر بحرالعلوم از بحر توست
ابن شهر آشوب ها از شهرِ توست
مکتبت شیخِ بها می پرورد
سیدِ طاووس ها می پرورد
در ریاض فضل تو شاخه گلی ست
کیست آن گل شیخ حر عاملی ست
ما ازین مکتب کتاب آموختیم
ما ازین مشعل چراغ افروختیم
این شعارِ ما به هر بام و دری ست
اهل عالم مذهب ما جعفری ست
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ای فروغت تافته در سینه ها
روشن از تصویر تو آیینه ها
تا تو هستی پیشوای مذهبم
ذکر حق آنی نیفتد از لبم
ذره ای از نور خورشیدِ توام
هرچه ام در معرضِ دیدِ توام
مذهبم را بر مذاهب برتری ست
ایده و مشی و مرامم جعفری ست
کیستم؟ نه شافعی ، نه حنبلی
نیستم جز پیرو آل علی ..
گفتنِ یک یا علی به صدق و ارادت
بِه بُوَد از صد هزار سال عبادت
*هر کی میتونه با تمام وجود اسم امیرالمومنین رو ببره مثه اون خانمی که صدا میزد اهل مدینه :
گر همه باشید خصم جان او
من به جان باشم بلا گردانِ او
من امیرالمومنین می دانمش
پیشوای مسلمین می خوانمش
هر چه آید پیش زهرا و علی ست
اول و آخر کلامش یا علی ست
ـــــــــــــــــ
عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد
این قصه چه شاهی و گدایی دارد
من بین و صفا و مروه هم میگویم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
ـــــــــــــــــ
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد
هر دستِ گدایی که به سویِ تو دراز است
مفهون قنوتی ست که در بینِ نمازست
سمتِ حرم توست دم باز روانه
ای تیر غمت را دلِ عشاق نشانه
ایوان دلم خاک ، طلایی بده مولا
قدری به منه خسته بهایی بده مولا
آن چیز که در حج و طواف است ؟ نشانه ست
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست
تکفیر نما عقربۀ قبله نما را
چون اوست که سمتِ تو نشان داده خدا را
احمد به خدا غیرِ علی یار نمی خواست
پیغمبرِ ما همسفرِ غار نمی خواست
رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست
تا بوده علی بوده و تا هست علی هست
شاعر : #مجید_تال
گرچه در خاک رفت پیکرِ تو
دیگر از تن جدا نشد سرِ تو
دود و آتش ز خانه ات برخاست
اما ، پشت در جان نداد همسرِ تو
*امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اونایی که برا مادرِ ما بلند بلند گریه میکنن .. گفتن اقا چرا؟! فرمود آخه مادرِ ما رو جوان مرگش کردن ..*
رنگ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد
بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد
فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت
وقت افتادنِ او ایل و تباری افتاد
انقدر ضربۀ پا خورد به در تا که شکست
آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد
بعد یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم
فضۀ خادمه آخر به چه کاری افتاد
خواست تا زود خودش را برساند به علی
پی این خواستنِ خود دو سه باری افتاد
ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند
به رویِ مسجدیان گرد و غباری افتاد
غیرتِ معجرِ او دست علی را واکرد
همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد
وقتِ برگشت به خانه همه جا خونی بود
چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد
شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
علامۀ امینی تو مجلس نشسته بود ، منبری گفت آی مظلوم حسین .. دیدن رگایِ گردنِ امینی متورم شد ؛ بلند شد گفت چرا نمیگی آی مظلوم علی ؟!.. گفت علامه آخه هیچ کسی مثه امام حسین مظلوم نیست" امینی گفت با یه سند ثابت میکنم یعسوب الدین عین الله از پسرشم مظوم تره .. میگه وقتی امینی سندش رو گفت همه عمامه برداشتند شروع کردن به غربتِ حضرت امیر گریه کردن ..
امینی گفت سید ابن طاووس مینویسه : تو گودیِ قتلگاه تا رمق به بدنِ ابی عبدالله بود کسی متعرضِ خیام ابی عبدالله نشد .. یه وقت یه ولدالزنایی داد زد حسین زنده ای؟! .. ما داریم میریم سمتِ خیمه هات ... دیدن به یه نیزۀ شکسته ای تکیه کرد گفت یا شیعه آل ابی سفیان اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید .. تا من زنده ام سراغِ زن و بچه ام نرید .. ولدالزنا به اسبش زد گفت حسین راست میگه ما عربیم ، برگردید .. امینی گفت اینجا اینجوری بود (اونایی کا اهلِ لطمه اید ) اما تو کوچۀ بنی هاشم .. دست انداخته بود به قلاب کمربند علی .. چهل نفر از یه طرف مادرِ ابی عبدالله از یه طرف .. چهل نفر حریف نشدن .. حرام زاده رو کرد به قنفذ ، گفت دستشُ کوتاه کن .. جلو امیرِ خیبر چنان با قلاف ...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•من کی ام زهرای اطهر..
#قسمت_اول #روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای کربلایی حسین رجبیه•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
با خدا خواهی شوی نزدیک از خود دور باش
قهر کن با تیرگی آنگه رفیقِ نور باش
هر کجا رو آوری طور است موسایی بجو
بی خبر موسی تو خود هستی مقیم طور باش
حور زیبایی ندارد پیشِ زیبایی دوست
محو روی دوست شو کمتر به فکر حور باش
گر چه در خود از خدا مامورها داری بکوش
خود برای خود به دفع هر خطر مأمور باش
مار آزارد زنیش و مور ماند زیر پا
خوی آدم خوش بوَد نه مارشو نه مور باش
این سخن را از امیرالمؤمنین دارم به یاد
هر مصیبت تا لب گور است فکر گور باش
گاه دیدار خدا از پای تا سر چشم شو
و زنگاه غیر او تا چشم داری کور باش
هرکجا دیدی که خواهند از خدا دورت کنند
تا قدم داری از آن دور از خدایان دور باش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من کيم جان جهان ممدوحه جان آفرينم
مادر توحيد و بانوی سماوات و زمينم
شمع جمع پنج تن همسنگر حبل المتينم
وجه ربّ العالمين جان ولايت رکن دينم
کوثر و تطهير و قدر و هل اتي و يا و سينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
کشتی توحيد را سکان منم لنگر منم من
خواجه ی لولاک را دختر منم مادر منم من
چارده معصوم را گردون منم محور منم من
مومنون من، قدر من، طاها منم، کوثر منم من
گوهر عين الحياتم اختر حق اليقينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
*الحمدالله فیض آماده ست ، چند خطی عرض توسل از زبانِ حبیبۀ خدا و از همه التماسِ دعا یا اباصالح المهدی ادرکنی .. ان شالله از جنس نگاه هایی که جدتون ابی عبدالله به حُر کرد به این جمع و منه رو سیاه بندازید، ان شالله همۀ ما رو امشب در هم بخرند از اون نگاه ها که وقتی حر روز عاشورا برگشت ابی عبدالله فرمود حر :
گام اول پیشِ تیرِ خشم من
دلربایی کرد از تو چشم من
کوثرت در کام بود از ساغرم
زان ادب کردی به نام مادرم
این که گردیدی به عشقِ ما اسیر
مادرم فرمود دستش را بگیر
ان شالله امشب حبیبه خدا به آقازاده شون امام زمان بفرمایند یه نگاهی به این جمع بیندازند.. امشب بگو خانم:
لطمه ها بر تو نازنین میخورد
کاش ناموسِ ما زمین میخورد
اسماء سالخورده مرا راه میبرد
انگار از کنیزِ خودم پیر تر شدم*
نخل سر سبز ولايت اعتدال از من گرفته
صبر و ايثار و فداکاري کمال از من گرفته
مريم عذرا بدان پاکي مدال از من گرفته
خانه ی شير خدا مجد و جلال از من گرفته
خشت خشت آن شده محو دعای دلنشينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
دستِ خالق آفرینش را زِ نورم آفریده
مصطفی بویِ بهشت از سینه ی پاکم شنیده
مرتضی رویِ خدا را در رخم پیوسته دیده
آفتاب از خاک پایِ فضه ام گل بوسه چیده
آسمان یازده خورشیده بی مثل و قرینم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
من کيم ام الولا ام النبي ام الکتابم
من کيم صومم صلوتم عصمتم نورم حجابم
من کيم بيتِ اميرالمومنين را آفتابم
اولين شخصيت عالم کند مادر خطابم
برترين مولاي خلقت خوانده يار و همنشينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
مادری دارم که ذات حق فرستاده سلامش
همسری دارم که پيغمبر بود محو مقامش
دختری دارم که نور وحی خيزد از کلامش
فضه ای دارم که گيرد مام عيسی احترامش
شيعه ای دارم که خود يارش به روز واپسينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•آبروی مدینه را برده..
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای کربلایی حسین رجبیه•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
*فرموده باشد:
هرجا که عزا بر منه مظلومه گرفتید
ساکت منشینید حسین و حسن آنجاست
بیهوده پیِ قبرِ منه زار نگردید
هرجا دلتان میشکند قبرِ من آنجاست*
دامنی دارم که ثارالله را می پروراند
مصحفی دارم که مانند کتاب الله ماند
حجره ای دارم که حتی کعبه آن را کعبه خواند
منطقی دارم که فرياد علی را می رساند
اين من و اين مسجد و اين خطبه های آتشينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
هر دو بخشيديم با اخلاصُ صدقُ پاکي دل
من گلوبند و علی انگشتر خود را به سائل
انّما و هل اتي در شأن ما گرديد نازل
من، اميرالمومنين هر دو اوالامريم ، کامل
آری آری اوست زهرا من اميرالمومنينم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
کیستم من نورِ قرآن نه بگو قرآنِ نورم
فاطمه ممدوحه ی تورات و انجیل و زبورم
میرود بر عرش اعلا نور عصمت از تنورم
در زمین گویند انسان در سماء خوانند حورم
نه از اینم نه از آنم بلکه فوقِ این و آنم
من کی ام زهرای اطهر دخت ختم المرسلينم
من به رویِ خَلق در از نور داور باز کردم
من به خنده عقده از قلب پيمبر باز کردم
من طناب خصم را از دست حيدر باز کردم
من به امر رهبرم بر قاتلم در باز کردم
یک تنه تنها طرفدار امام المتقينم
من کيم زهراي اطهر دخت ختم المرسلينم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاب تب نای ناله نیست مرا
جان ندارم به مرگ بسپارم
منعم از گریه کرده اند ولی
کم نشد اشک هایِ بسیارم
آه سلمان چقدر دلگیرم
بی قرارم عجیب بی تابم
صورتم درد میکند سلمان
مدتی هست که نمی خوابم
آه سلمان تو محرم مایی
گوش کن ماجرای دردِ مرا
باز شد بابِ زن زدن وقتی
بست تقدیر دستِ مرد مرا
آه سلمان چه روزِ سختی بود
عشق آن روز مُرد در کوچه
رازِ دستار بستنم این است
به سرم ضربه خورد در کوچه ..
آه سلمان هنوز در عمرت
طعم سیلی چشیده ای یا نه!؟
استخوان شکسته داشته ای؟!
دردِ پهلو کشیده ای یا نه!؟
آه قنفذ چه بی ادب شده بود
سخنش نیش دار بود و درشت
دومی یک لگد به در کوبید
پسرِ سوم علی را کشت
آه این روزها به رویِ علی
طعنه شمشیر میکشد سلمان
تا که نام مغیره می آید
بازویم تیر میکشد سلمان
آه سلمان علی غریب شده ست
من چگونه بدونِ غم باشم
هدف زندگیِ من این بود
پیش مرگش فقط خودم باشم
آبروی مدینه را برده
چادرِ خاکی عیال علی
شوهرم دید که کتک خوردم
من بمیرم برای آل علی
به خدای علی قسم که من از
غاصبین خلیفه بی زارم
حقمان را چه ساده ناحق کرد
سخت از آن خلیفه بیزارم
نه که امروز تا قیامت هم
دلخور از ساکنانِ آن شهرم
جز کسانی که با علی ماندند
من در این شهر با همه قهرم
تا پای مرگ اهلِ مدینه مرا زدن
ممنون این محبت و این مهربانیم
*عرضم تمام روز آخر خودش بچه هاش رو حمام کرد ، خودش موهای ابی عبدالله رو شست تا گذشت بعد از سال ها عصر عاشورا صدا زد حسین :
به سختی شستشو دادم سرت را
صل الله علیک یا اباعبدالله ...
ــــــــــــــــــ
قدری بیا کنار من ای کودکم حسین
تا که تو را زِ رازِ بزرگی خبر کنم
من قول میدهم که بیایم به قتلگاه
خود را به پیشِ سنگِ شقاوت سپر کنم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•آه سلمان چقدر دلگیرم..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی حسین رجبیه•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ای خدا منتظر زمزمۀ یا رب تو
وی اجابت شده مجذوب دعای شب تو
خانۀ خشت و گلت کعبۀ عرش الرحمان
از ازل تا به ابد دور سرت گشته زمان
چادر عصمتت از پردۀ اسرار قِدَم
زده بر پیرهنت دست توسل آدم
دختر ختم رُسل مادر پیغمبرها
سایهات روزِ ازل بر سر پیغمبرها
مهر تو داد گِل حضرت آدم را روح
نام تو روز ازل حک شده بر کشتی نوح
پلۀ تختِ تو پیشانی عرش ازلیست
تو فقط کفو علی هستی و کفو تو علی ست
قنبر درگه تو رتبۀ آدم دارد
فضهات معجزۀ حضرتِ مریم دارد
ای خدا گفته سلام و صلواتت هر دم
کیستی تو که پدر گفت فدایت گردم؟
اولین مطلع حُسن ازلی کیست؟- تویی
رکن ارکان علی و، رکن علی کیست؟- تویی
هرچه گفتیم و نگفتیم از آن اولایی
تو همان فاطمهای فاطمۀ زهرایی
چار بانوی بهشتند ارادتمندت
هشت تن حامل عرش ازلی پابندت
دست تو دست خداوند تعالاست مگر
که بر آن خم شده و بوسه زده پیغمبر؟
روح گهوارۀ فرزند تو را جنباند
آسمان گردد و دستاس تو را گرداند
چهره بر خاک سر کوی تو آورده نیاز
کرده پرواز به هنگام نماز تو نماز
خلق ناگشته، در آغوش خدا بودی تو
نه خدا، نه ز خداوند جدا بودی تو
سرور عالم بر همسریَت فخر کند
پدرت احمد بر مادریَت فخر کند
تو همان سیب بهشتی که خداوندِ وَدود
شب معراج به پیغمبر خود هدیه نمود
چه به خلقُ چه به خویُ چه به خَلقُ چه سرشت
تو بهشتی تو بهشتی تو بهشتی تو بهشت
در صف حشر تو امید گنهکارانی
دوزخ و نار به فرمان تو، تو سلطانی
حکم، حکم تو و فرمانِ تو فرمان خداست
عفو، عفو تو و غفران تو غفران خداست
این ندا میرسد از جانب ذاتِ الله
فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه
تو بگو تا که ببندیم در دوزخ را
تو بگو تا که کنیم گل شرر دوزخ را
تو بگو تا که عذاب از همگان برداریم
دوزخی ها را در گلشن فردوس آریم
من خدایم ولی امروز خدایی با توست
حکم آغاز ز تو حکم نهایی با توست
تو بگو دشمنتان را به سوی نار کشم
تو بخواه از من تا ناز گهنکار کشم
تو بگو تا همگان را به حسینت بخشم
تو بگو تا همه را بر حسنینت بخشم
در کنارِ پدر و شوهر و مام و پسرت
تو روی سوی جنان خلق به دنبال سرت
بر سر دست تو یک پیرهن خونین است
همه گویند که اسباب شفاعت این است
دوزخ و نار در آن روز بوَد پابستت
دست عباس علمدار به روی دستت
چشم یک خلق گنهکار به سوی دستت
پیکر پاک دو شش ماهه به روی دستت
همه در وحشت میزان و حسابند و کتاب
همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب!
پیش رویت سر خونین اباعبدالله
تویی و حنجر خونین اباعبدالله
همه را رنگ ز رخسار پریده آن روز
همه گریند به رگهای بریده آن روز
تا که از شانۀ خود کوهِ گنه بردارند
چشم بر خون گلوی علی اصغر دارند
بر شفاعت نگه نور دو عینت کافیست
نخی از پیرهن سرخ حسینت کافی ست
گرچه بر دامن لطفت همه را دست رس است
بدن له شدۀ محسن شش ماهه بس است
همه از هم بگریزند و تو در اوج جلال
کنی از لطف و کرم شیعۀ خود را دنبال
عفو بر خاک ره شیعۀ تو سر فکند
چادر خاکی تو، سایه به محشر فکند
بس که از چادر خاکیت کرم می بارد
قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد
به شرار جگر و ناله و سوزت سوگند
به مناجات شب و گریۀ روزت سوگند
که به آن جانی غدار محبت نکنی
قاتلت را به صف حشر شفاعت نکنی
ظلم و جور ستم بیعددش یادت هست
جای دست و ضربات لگدش یادت هست
یاد داری که چگونه حسنت می لرزید؟
نفس شوهر خیبر شکنت می لرزید
خاطرت هست که سوزاند دل مولا را
خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را
خاطرت هست که از درد به خود پیچیدی؟
خاطرت هست که داغ پسرت را دیدی؟
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•آه سلمان چقدر دلگیرم..
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی حسین رجبیه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تابِ تب نای ناله نیست مرا
جان ندارم به مرگ بسپارم
منعم از گریه کرده اند ولی
کم نشد اشک هایِ بسیارم
آه سلمان چقدر دلگیرم
بی قرارم عجیب بی تابم
صورتم درد میکند سلمان
مدتی هست که نمی خوابم
آه سلمان تو محرم مایی
گوش کن ماجرایِ دردِ مرا
باز شد بابِ زن زدن وقتی
بست تقدیر دستِ مرد مرا
آه سلمان تو که خبر داری
گرچه بسیار دیده ام صدمه
دست بر معجرم نبردم چون
همه نابود میشدن همه
آه سلمان قبول داری که
حق ما اینهمه عذاب نبود
بازوی من نمی شکست اگر
دورِ دست علی طناب نبود
آه سلمان چه روزِ سختی بود
عشق آن روز مُرد در کوچه
رازِ دستار بستنم این است
به سرم ضربه خورد در کوچه ..
آه سلمان هنوز در عمرت
طعم سیلی چشیده ای یا نه!؟
استخوان شکسته داشته ای؟!
دردِ پهلو کشیده ای یا نه!؟
آه قنفذ چه بی ادب شده بود
سخنش نیش دار بود و درشت
دومی یک لگد به در کوبید
پسرِ سوم علی را کشت
آه این روزها به رویِ علی
طعنه شمشیر میکشد سلمان
تا که نام مغیره می آید
بازویم تیر میکشد سلمان
آه سلمان علی غریب شده ست
من چگونه بدونِ غم باشم
هدف زندگیِ من این بود
پیش مرگش فقط خودم باشم
آبروی مدینه را برده
چادرِ خاکی عیال علی
شوهرم دید که کتک خوردم
من بمیرم برای آل علی
*تا پای مرگ دخت نبی را مغیره زد
ای كاش بین كوچه دگر مجتبی نبود
هزار بار نگفتم نیا به دنبالم
میان کوچه دویدن به تو نمی آید*
به خدای علی قسم که من از
غاصبین خلیفه بی زارم
حقمان را چه ساده ناحق کرد
سخت از آن خلیفه بیزارم
نه که امروز تا قیامت هم
دلخور از ساکنانِ آن شهرم
جز کسانی که با علی ماندند
من در این شهر با همه قهرم
تا پای مرگ اهلِ مدینه مرا زدن
ممنون این محبت و این مهربانیم
ــــــــــــــــــ
آتش از تاثیرِ خود شد شرمگین
در حضور نور خاکسترنشین
بود ناظر، چرخ با صدها نگاه
در بر آن هالۀ خون خفته، ماه
مادرش آمد، برای دیدنش
دیدنش، بوییدنش، بوسیدنش
یا رب! این فرزند دلبند من است؟
این سر خونین فرزند من است؟
خفته در خاکستر کنج تنور
گشته آن مطبخسرا، مجلای نور
مه خود را هزاران مشتری دید
ولیکن چهره اش خاکستری دید
عجب خولی از آن شاه حجازی
نمودی در جهان مهمان نوازی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net