eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 خراب آمده ام،باز روبه راهم کن با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خراب آمده ام، باز رو به راهم کن مسیحِ من بِدَم و عاری از گناهم کن نیامدم به تمنای آب و نان سویت کمی به حرمت ام البنین نگاهم کن فدای جُون شوم ، روسپید عالم شد نگاه لطف به ظرف دل سیاهم کن عطا به جای خودش ، جای این همه گریه برای سینه زنت ، ذوالکرم! دعا هم کن به زیر بار گرانِ علامتت گفتم گذر ز توشه ی سنگین اشتباهم کن مقدّم است به کارم ، همیشه کار شما بیا و پیر همین راه و دستگاهم کن عجیب دلهره دارم به کربلا نرسم براتِ کرب و بلای مرا فراهم کن میان گودی قبرم ، زمان تلقینم اسیر روضه ی گودی قتلگاهم کن *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 به یادم مونده روزایی که تو آغوش تو بودم (بخش اول صوت) (س) بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به یادم مونده روزایی، که تو آغوش تو بودم به روی زانوی عمه، یا روی دوش تو بودم موهام و شونه میکردی، بهم میگفتی دُردونم! نبینم تو خودت باشی، چراغ کوچیک خونم همین میومدی خونه، فقط میگشتی دنبالم برام یه چادر مشکی، خریدی کردی خوشحالم میگفتی ای گل یاسم، منو می‌بوسیدی آروم می‌دیدی تا که خوابیدم، عباتو میکشیدی روم ولی حالا با دلتنگی، نشستم زیر نور ماه کجا رفتی بابایی جون، ببین قدم شده کوتاه ببین افتاده دندونم، رو لب هام ردی از خونه به جای روی زانوهات، نشستم کنج ویرونه نبودی دستامو بستن، رو گونم خیلی میسوزه یهو سرگیجه میگیرم، چشام تاره یه چند روزه دیگه میترسم از اسبا، نمیخوابم دیگه راحت یه شب از ناقه افتادم، نه با پاهام که با صورت برای تفریح و سرگرمی، هولم میداد با دعوا منو هی راه به راه میزد، بیا زجر رو بزن بابا کف پاهام زده تاول، ببین دستام چقدر سرده ازش بس که لگد خوردم، ببین پهلوم ورم کرده شدم شرمنده‌ی عمه، واسم شد بهتر از مادر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 روضه با اشاره میخونم برات (بخش دوم صوت) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بذار بازم بگم بابا، که پیشم اومدی با سر پی درد و دل دخترت بشین، با لبای پاره میخونم برات لکنتم داره اذیت میکنه، روضه با اشاره میخونم برات اینطوری دست منو گره زدند، دستای عمه رو بستن اینطوری سر تو نمیتونم بغل کنم، مچ دستم و شکستن اینطوری وقتی توی تب میسوزم، لرزه بر تنم میفته اینطوری با ته نیزه یه جور منو زدن،سر رو گردنم میفته اینطوری روز و شب یه دست سنگینی، روی گونه هام درازه اینطوری نمیشه که خوب ببینمت بابا، با چشمی که نیمه بازه اینطوری چشمای هرزه‌ی سنان و حرمله، خیره شد به قامت من اینطوری یکی در میون نزد سیلی بهم، ضربه زد به صورت من اینطوری تو کوچه پس کوچه‌های شهر شام، چکمه روی بالم افتاد اینطوری یکی دید رمق نموند تو پاهام، بی ادب هولم داد اینطوری تا خجالتم بدن زنای شام، هی به من اشاره کردند اینطوری جلوی چشم عمو میون راه، پیرهنم رو پاره کردند اینطوری کمرم شکسته از غصه بابا، خم شده رو سرم آوار اینطوری میدونی که بدتر از اینا چیه؟ هو شدم میون بازار اینطوری با سر اومدی به دیدنم ولی، هیچ کجا بابا نمیاد اینطوری گریه‌ی زیاد امونم و برید، نفسم بالا نمیاد اینطوری همه سنگ از روی پشت بوم زدند، ناز دختر و خریدند اینطوری موهایی که عمه بافته بود برام، شمر و حرمله کشیدند اینطوری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 خبر داری به کی پناه بردم (بخش سوم صوت) (س) با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خبر داری به کی پناه بردم خبر داری که من کتک خوردم بالای نی سرت رو که دیدم اینجور برات بگم بابا: مُردم... بابا شنیدی بهم چیا گفتن باور نمیکنی کیا گفتن تو مسجد کوفه مسلمونا تو بازار هم یهودیا گفتن بابا کجا بودی میترسیدم میدونی چند شبه نخوابیدم بابا جونم میدونی چند روزه اون روی ماهتو نبوسیدم معلوم نبود به عمه‌ ها میخورد یا نه به اون تشت طلا میخورد چوبی رو که بالا میرفت دیدم اما نمیدیدم کجا میخورد اون ماجرا رو تازه فهمیدم تا این لبای زخمی رو دیدم حالا لب خشک منم سرخه از بس لب خونی تو بوسیدم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋 غسل حضرت رقیه(س) (بخش چهارم صوت) (س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (کسایی که این ویروس رو داشتند،کسی نمی رفت اون هارو غسل بده؛کفن کنه. می گفتن: اینا مریضی دارن...) قربون اون سه‌ساله ای برام که زن غساله اومد غسلش بده. ولی یه مرتبه دیدن داره عقب عقب میره. من این بدن و غسل نمیدم. آخه این بدن همه جاش سیاهه. کبوده... نکنه مریضی داره. اما خود این خانم اومد شبانه از زیر پیراهن بدن رو غسل داد... یاد اون شب افتاد که باباش تو مدینه داره بدن مادرش و غسل میده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
📋 بابا میدونستم آخر میای پیشم با نوای سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بابا میدونستم آخر میای پیشم بابا میدونستم که هم دمت میشم میای که برا تو ابر بهاری شم (میای بابا)۲ چقد،شکسته شدی،شکسته‌شدم،شکسته شده عمه بهت،نگفته که از،فراق و غمِ،تو خسته شده عمه چقد شکسته شده، عمه با اشک من برا تو گریه میکنه تا می‌شنوه صدات و گریه میکنه هم نوا میشه با تو گریه میکنه گریه می‌کنه... «مَنِ الَّذی‌ أیتمنی یا أبَتا» میاد دوباره عطر هود و الرحمن کی گفته نداره شبای غم پایان برا دل عمه بازم بازم بخون قرآن (بخون بابا)۲ چقد،گرفته صداش،گرفته‌صدام،گرفته‌صدات‌بابا خدا،نبخشه اون و،که پیش چشام،میزد به لبات، بابا شبا برات بی صدا گریه میکنم به یادِ اون قدیما گریه میکنم اگه بری به خدا گریه میکنم گریه میکنم... «مَنِ الَّذی‌ أیتمنی یا أبَتا» برام میگه از مادرِ ستم دیده برام میگه از هر چی درد و غم دیده ببین چِقَدَر از زمونه رنجیده (ببین بابا)۲ چقدر،سفیده موهاش،سفیده موهات،سفیده موهام بابا... آخه،مث مادرت،غم تو نگاه،کبوده چشام بابا ببین،سفیده موهام، بابا میشینم و روبه روت گریه میکنم برای زخم گلوت گریه میکنم برا سفیدیه موت گریه میکنم گریه میکنم... «مَنِ الَّذی‌ أیتمنی یا أبَتا» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋گدای سفره ی مردم شدم غلط کردم ⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها السلام علیک یا مظلوم یا واسعه الرحمه یا باب النجات الامه گدای سفره ی مردم شدم غلط کردم جدا شدم ز درت گم شدم غلط کردم . مرا صدا زدی و رد شدم نفهمیدم تو خوب بودی و من بد شدم نفهمیدم . به آن زبان که تو دادی چه ها نکردم من مرا ببخش شما را صدا نکردم من . رفیق بودی و من نارفیق ؛ شرمنده شکسته ام دلتان را رفیق ؛ شرمنده . بیا و دیده ی خود را ز من ندید بگیر مرا گناه زده تو نزن ؛ ندید بگیر . مرا ببخش تو حالا به خاطر زینب بغل بگیر گدا را به خاطر زینب . مرا ز جمع فقیران خود جدا نکنید تورا به جان رقیه مرا رها نکنید دوباره بیرقتان را کشیده ام آقا هزار شکر به ماهت رسیده ام آقا هزار شکر که زهرا حسابمان کرده برای نوکریت انتخابمان کرده به دست سینه زنان برگ دعوت زهراست به روضه امدن ما عنایت زهراست کسی ز بزم تو تعدیل میشود هرگز مگر عزای تو تعطیل میشود هرگز برای روضه گرفتن همیشه پا کاریم اگر که فاطمه بایست پس چه غم داریم چهقدر مرگ برای غم تو مطلوب است در این حسینیه ها خاکمان کنی خوب است اگر که جنس دل نوکر تو از سنگ است اما برای دیدن کرببلا دلم تنگ است خدا کند که دل خسته ی مرا بخری خدا کند که مرا اربعین حرم ببری دوباره یم شب جمعه دوباره آه حسین رسد به محفل ما بوی قتلگاه حسین دوباره فاطمه دارد بنی میخواند گرفته زمزمه دارد بنی میخولند بنی موی سرت که چنگ زد مادر به صورت تو عزیزم که سنگ زد مادر لباس دوخته بودم کجاست پیروهنت گرفت پهلوی من وقت دست و پا زدندت هر چه نیزه زده بودند بیرون زده ز تنت عقیق رفته که رفته کجاست انگشتت محرم رسیده و چه شوری شده به پا به تن کرده نوکرت دوباره پیرهن سیا ببین حالمو یه کاری بکن توی روضه امسال برات جون بدم منم اومدم مثل خواهرت پای داغ گودال برات جون بدم ببین حال و روزمو نمونده کسی برام تو این شهر به مسلمت نمیدن جواب سلام جلو خواهرت خجالت زدم پشیمونم از اینکه گفتم بیام دارم دلهره دارم واسه بچه هات نیا که نمیبینی اینجا حیا نقشه برا تو دارن مرد و زنای کوفه خیلی گرفته کار اهنگرای کوفه میترسم که اخرش جلو چشم خواهرت توی گودی قتلگاه بشسه دست به دست سرت دارم دلهره که با رفتنت سوی خیمه باشه پاهای عدو چجوری بگم میترسم یه وقت با خولی بشه خواهرت رو برو با یاد کام خشکت لب تشنه جون سپردم فک رقیه بودم هرجا کتک میخوردم 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋بعد هزار و چند سال تازگی داره داغت ⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها بعد هزار و چند سال تازگی داره داغت روشن نور عشقت توی قلب عشاقت گوشه به گوشه تمام ایران چراغ روضه ها نمیشه خاموش ما ملت امام حسینیم نمیذاریم غمت بشه فراموش السلام علی ساکن کربلا یا حجت الله روحی و نفسی فداک متی ترانا و نراک یا بقیه الله شب زده های دنیا در انتظار نورن دیگه تمام عالم منتظر ظهورن این همه مجلس مرثیه برپاست زمینه سازی ظهور مولاست ما ملت شهادتیمو جوونیمون فدا عزیز زهراست السلام علیک یا حجت بن الحسن شاعر : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋به تو فکر می کنم یا ابنِ عمی ⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها به تو فکر می کنم یا ابنِ عمی یا حسین بابی انت و امی به تو از من ویروونه سلام آقاجان به عقیله و دردونه سلام آقاجان میزنم نفس آخرمو آقاجان به مدینه ببر این حرم و آقاجان حسین جان برگرد نرو قربانگاه بمیرم واست اباعبدالله حسین آقاجان حرمت رو نیار قافله سالار دارم از ته دل زار میزنم زار حرمت همه دلواپسی ام آقاجان تویی زمزمه ی بی کسی ام آقاجان منو میکشه این درد فراغ آقاجان ولی تو برو از خاک عراق آقاجان زمین نندازی روی مسلم رو نیار ناموس بنی هاشم رو حسین جان برگرد نرو قربانگاه بمیرم واست اباعبدالله حسین آقاجان تورو میبینم از دارالاماره با یه آسمون از ماه و ستاره به رقیه دلم میزنه شور آقاجان چشم بعد از علمدار تو دور آقاجان سر من به فدای سر تو آقاجان به فدای علی اکبر تو آقاجان همش میخونم با آه و ناله حسین جان این راه تهش گوداله حسین آقاجان شاعر : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋از تو بر میاد فتح دلها حسین(پیشنهاد) ⬛️شور/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها روزی از این روزها با عنایت زهرا روی قله ی دنیا پرچمت میره بالا این جاده همواره این برهه حساسه حسین رو میشناسه ما فتح میکنیم دنیا رو با حسین لبیک یا حسین لک لبیک یا حسین اشک روضه های تو مثل آب رو آتیشه هرکی شد گدات آقا عاقبت به خیر میشه تا این دنیا دنیاست عشق تو پابرجاست این عالم مدیون حسین و عاشوراست از تو بر میاد فتح دلها حسین لبیک یا حسین لک لبیک یا حسین با نگاه تو قلب سنگ ما شد آیینه ای محبت جاری ای رفیق دیرینه وقتی که از اول پای تو افتادیم تا لحظه ی آخر ایستادیم خاک پای تو معراج ما حسین لبیک یا حسین لک لبیک یا حسین شاعر : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📜حالا که بزم کارشناسان فراهم است ⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها السلام علی الحسین و علی علی بن حسین و علی اولاد احسین و علی اصحاب الحسین حالا که بزم کارشناسان فراهم است حالا که عشق ما همه با ترس توام است حالا که سمت سینه زنان چشم عالم است حالا که حرف حرف عزای محرم است فریاد کن همه یکصدا حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین شوری دوباره بر دل عالم رقم بزن برخیز باز سردر خانه علم بزن با یا حسین بال و پری تا حرم بزن فرموده اند ماسک بزن،ماسک هم بزن روضه بگیر،سینه بزن، باش با حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین تاریخ آنچنان که نگاه تو دید نیست داداش حق هرآنچه به ذهنت رسید نیست شیعه میان موج بلا ناامید نیست این قصه مریضی عزیزم جدید نیست طاعون وبا رسید به یاری ما حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین باز این چه شورش است که در عرش کبریاست این نهضت نوین گدایان کربلاست پر شور تر زقبل همه روضه ها بپاست ای قوم سینه زن شب سوم قرار ماست مارا خود رقیه رسانده است تا حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین آرامش تمام پرستارها حسین درمان حال خسته ی بیمارها حسین امید چشم خیس عزادارها حسین حلال مشکلات گرفتارها حسین در دست های توست همه کارها حسین صدمرده زنده میشود از ذکر یا حسین امیرالمومنین ع وقتی رسید به کربلا ابن عباس میگه دیدم امیرالمومنین یه جا خیره شده و داره گریه میکنه فرمود اینجا همونجاست که حسینمو میکشن صحابه پیغمبر انس بن حارث قبل ابی عبدالله رسید کربلا گفت من شنیدم از پیغمبر که حسین رو اینجا میکشن تا ابی عبدالله رسید امام حسین(علیه السلام) فرمود: اسم این مکان چیست؟ پاسخ دادند: کربلا. فرمود: «ذاتُ کَرْب وَ بَلاء، وَ لَقَدْ مَرَّ أَبِی بِهذَا الْمَکانِ عِنْدَ مَسیرِهِ إِلى صِفّینَ، وَ أَنَا مَعَهُ، فَوَقَفَ، فَسَأَلَ عَنْهُ، فَأُخْبِرَ بِاسْمِهِ»، فَقالَ: «هاهُنا مَحَطُّ رِکابِهِمْ، وَ هاهُنا مِهْراقُ دِمائِهِمْ»، فَسُئِلَ عَنْ ذلِکَ، فَقالَ: «ثِقْلٌ لآلِ بَیْتِ مُحَمَّد، یَنْزِلُونَ هاهُنا»؛ (سرزمین اندوه و سختى، پدرم [امیرالمؤمنین(علیه السلام)] در مسیر جنگ صفّین که من نیز همراه او بودم از این سرزمین عبور کرد، چون به اینجا رسید، ایستاد و از نام آن پرسید. وقتى که نامش را شنید، فرمود: «اینجا محلّ کاروان آنان و جاى ریخته شدن خون هاى پاکشان است). پرسیدند: از چه خبر مى دهى؟ فرمود: «از حوادث سنگینى براى خاندان پیامبر که روزى در این مکان فرود مى آیند». سپس امام حسین(علیه السلام) مشتى از خاک گرفت و بویید و فرمود: «هذِهِ وَ اللّهِ هِىَ الاَرْضُ الَّتِی أَخْبَرَ بِها جَبْرَئیلُ رَسُولَ اللّهِ أَنَّنِی أُقْتَلُ فیها، أَخْببَرَتْنِی أُمُّ سَلْمَةَ»؛ (به خدا سوگند! این همان سرزمینى است که جبرئیل به پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) خبر داد که من در آن شهید مى شوم. امّ سلمه [همسر بزرگوار رسول گرامى اسلام] به من خبر داد). آنگاه امام(علیه السلام) سخن امّ سلمه را این گونه نقل کرد: «روزى جبرئیل نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود و تو هم [اى حسین(علیه السلام)] نزد من بودى، پس گریستى، پیامبر فرمود: فرزندم را رها کن و من تو را رها کردم، پیامبر(صلى الله علیه وآله) تو را در آغوش گرفت و بر دامانش نشاند. جبرئیل از پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرسید: آیا حسین(علیه السلام) را دوست دارى؟ پیامبر فرمود: آرى. جبرئیل گفت: «فِإِنَّ أُمَّتَکَ سَتَقْتُلُهُ، وَ إنْ شِئْتَ أُریتُکَ تُرْبَةَ أرْضِهِ الَّتی یُقْتَلُ فِیها»؛ (امّت تو وى را خواهند کشت و چنانچه خواسته باشى خاک زمینى را که در آن شهید مى شود به تو نشان دهم؟. پیامبر فرمود: آرى! آنگاه جبرئیل بالش را بر زمین باز کرد و آن زمین را به پیامبر نشان داد)(2) 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ابومخنف در کتاب مقتل خویش از کلبى نقل مى کند که امام و حرّ با سپاهیان خود راه مى پیمودند تا آن که در روز چهارشنبه به سرزمین کربلا رسیدند، ناگهان اسب امام حسین(علیه السلام) از حرکت ایستاد. امام(علیه السلام) از آن پیاده شد و سوار بر مرکب دیگر شد؛ ولى آن اسب نیز قدم از قدم برنداشت، اسب هاى متعدّدى عوض کرد، ولى هیچ یک حرکت نکردند. امام(علیه السلام) چون این امر شگفت آور را مشاهده کرد، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ گفتند: غاضریّه. فرمود: آیا نام دیگرى دارد؟ گفتند: نینوا. فرمود: به جز اینها آن را چه مى نامند؟ گفتند: شاطى الفرات (ساحل فرات). فرمود: آیا باز هم نامى دارد؟ پاسخ دادند: کربلا. پس آهى کشید و فرمود: «أَرْضُ کَرْبٍ وَ بَلاَءٍ»؛ (دشت اندوه و بلا) است. سپس افزود: «قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها، فَهاهُنا وَاللّهِ مَناخُ رِکابِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ سَفْکُ دِمائِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ تُزارُ قُبُورُنا، وَ بِهذِهِ التُّرْبَةِ وَعَدَنِی جَدِّی رَسُولُ اللّهِ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِهِ»؛ (همین جا توقّف کنید و از آن کوچ نکنید. پس به خدا سوگند! خوابگاه شتران ما و جاى ریخته شدن خونمان است. به خدا سوگند! اینجا محلّ هتک حریم ما و کشته شدن مردان و ذبح کودکان ماست. به خدا سوگند! اینجا محلّ زیارت قبور ماست. مکانش از جاهای دیگه پایین تر باشه حضرت زینب فرمود داداش جان امیرالمومنین جاهایی که خیمه میزد بالاتر بود گفت زینب جان درسته تو این جنگ منو میکشن منو نمیخوام کشته شدن منو ببینی ... روایت داره وقتی همه از خیمه پیاده شدن تو خیمه بزرگی بودند به همهم یک ساعتی نگاه کرد به بچه ها میکنه به قامت اکبر نگاه میکنه به قد و قامت قاسم میکنه نگاه به رقیه میکنه خیلی کتکت میزنن ...یه نگاه به زینب میکنه زینب و کوچه و بازار کجا زینب و مجلس اغیار کجا حسین داداش نمیدونم چرا تا خیمه زدی بدجوری دلم داره شور میزنه داداش هی نگاه میکنی به معجر من چرا دست به روی حنجر میاری خاک اینجا منو دلگیر میکنه ادم و از زندگی سیر میکنه خیلی دلواپستم پاشو بریم نگرانی ادم رو پیر میکنه 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋برگشتی از حج واجبو ⬛️شور/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها برگشتی از حج واجبو رفتی سوی دیر راهب و دق دادی ام المصاءب وای حسین پنجه رو رمل صحرا زدی تشنه دل و به دریا زدی پیش زینب دست و پا زدی وای حسین حجکم مقبول سعیکم مشکور میزدن با سنگ به سرت از دور رخت احرامت خاک این صحراست حاجی زینب رو سرت دعواست قتلگاه دریای خون شده پیکرت نیزه بارون شده موهای تو پریشان شده وای حسین عطر تنت از صحرا میاد دشمنت سمت زن ها میاد صدای آه زهرا میاد وای حسین چی اومد سر تو همه ی هستم جلوی چشمام رفتی از دستم صحبت نعل تازه میکردن پیرهنت رو اندازه میکردن شاعر: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
📋جان فدای عزای محترمش ⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها السلام علیک یا ابا عبدالله جان فدای عزای محترمش چه شکوهیست در بساط غمش قَبرُهُ مَن قُلوُبُ مَن والا آمدی روضه ،آمدی حَرمش هر چه از دوست میرسد نیکوست پس چه فرقی است در زیاد و کمش دل اگر مَحرَم حسین نشد بی تعارف ز سینه میکَنمَش ای دَمش گرم زنده کَرده مرا بعد هر روضه چای تازه دمش دسته ها این همه علم دارند کوری چشم منکر علمش بُرده ما را به زیردِین حسین با همین لطفهای پشت همش ساربان هم به آرزوش رسید همه ماتند مات این کرمش اربعین از نجف به کرببلا پر فیض است در قدم قدمش ای به قربان خادم عَربو ای به قربان زائر عَجمش بهرحاجت همیشه زینب را به ابوالفضل میدهم قسمش علم افتاد با المدارش مانده تنها حسین و قد خمش آنکس که زد نقاب حلالش نمیکنم خندید بی حساب حلالش نمیکنم چشمم که گرم شد سپرش خورد بر سرم فریاد زد نخواب! حلالش نمیکنم از موی سر گرفت مرا و بلند کرد میبرد با شتاب حلالش نمیکنم حتی به اسب لعنتیش خوب آب داد بر ما نداد آب حلالش نمیکنم خیلی مرا کنار رباب و سرت زده جان تو و رباب حلالش نمیکنم او زیر سایه از وسط ظهر تا غروب من زیر آفتاب! حلالش نمیکنم مارا خرابه ای دم بازار شام برد ای خانه اش خراب!حلالش نمیکنم درسفره غریبی ما نان خشک بود برسفره اش کباب حلالش نمیکنم حرف کنیز آمد و ترسید خواهرم شد حرف انتخاب حلالش نمیکنم هرجور بود بی ادبی کرد با سرت با چوب و با شراب حلالش نمیکنم بمیرم برات بابا که تشنه لب اومدی روزام خوب نمیبینم گذاشتی شب اومدی بمیرم چقدر شکسته شدی چقد زخمی گونت شبیه منه چقد صورتت بهم ریخته و اینا آثار از نیزه افتادنه شاید خرابه جای خوبی نباشه اما اینجا که بهتر از اون کنج تنوره بابا ببین سوخته معجرم شکسته گل سرم تو زجر و حلال نکن منم از شمر نمیگذرم یه جوری منو زدن بی هوا چنان زد که چشمام دیگه تار میدید تا گفتم نزن سرم داد زدو هولم داد و موهامو بابا بد کشید خیلی دلم گرفته فکری به حال من کن ای بی کفن بمونو دخترتو کفن کن لباسای تنم پاره توی موهام پر خاره کتک خوردم همش گفتم یتیمی دردسر داره دارم میمیرم از سر درد چه دادی زد سرم نامرد توی دستاش هرچی بود به سمت صورتم پرت کرد چه صورتی چه گونه ای نه عزتی نه خونه ای تنم کبود دلم شکست زخم منو کسی نبست چشام بارونی مثل تو پیشونی خونی مثل تو خرابه جایی خوبی نیست واسه مهمونی مثل تو خرابه بالشتش از خشته به خاک تیره آغشته توی خیلی خاکی اما واسه دخترت زشته شاید هنوز گرسنه ای شاید هنوز تشنه ای هرشب سرت دست یکی انگشترت دست یکی نه واسم بال و پر مونده نه مویی روی سر مونده ببین بعد از چهل منزل چی از ما چند نفر مونده برامون ننگه این کارا بریم تو بزم می خوارا غرور عمه جونم رو شکوندن توی بازارا چی شده این لب و دهن تنت کجاست ای بی کفن گریه کنم از غربتت من له ترم یا صورتت داداش علی یکم نوازشم کن با دیدنم غم میگیری میدونم داداش علی چادر نمازم کجاست میخوام مثل عمه نماز بخونم داداش علی پاهام یکم ببخشید اگه بگم باز دلت آشوب میشه دل نگرون نشه فقط چندتا خار داداش زخمامو اگه بوس کنی خوب میشه داداش علی تنهامو بی حوصله خواهرامم یه گوشه ای افتادن میشه باهم بریم دم خرابه شاید بخاطر تو بازیم دادن سه سالمه دست به دیوار میگیرم سه سالمه ولی قدم خم شده یه چی میگم عمه جون نفهمه داداش علی خیلی گرسنم شده اگه بابام اومد و من نبودم بهش بگو دلم براش پر میزد بهش بگو دیگه این رسمش نبود باید یه شب به دخترش سر میزد بهش نگو که معجرم سوخته بهش نگو گوشوارمو کشیدن بهش نگو نبودی هی کتک خورد بهش نگو چادرمو کشیدن ولی داداش اگه عمو رو دیدی بگو که خیلی غصه خورد و نبودی چشم تو دور دیدن و مارو زدن جات خالی بود محله ی یهودی یه چیزی رو بابا خودش میدونه با گریه توی بزم می نگاه کرد وقتی یکی سکینه رو نشون داد خودش برای خواهرم دعا کرد 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam