eitaa logo
باکلاس‌ها
12.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
726 ویدیو
206 فایل
💠 کانال معلم؛ علی اسعدی 👨🏻‍🏫 آیدی مدیر برای ارتباطــــــات آموزشی @ali_135454 👤 لینک‌ ناشناس ارتبــــــــاط با مدیر https://daigo.ir/secret/2618488614 💎 به گروه «تمثیلات معلمی» هم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/3532325272C9aeedb7464
مشاهده در ایتا
دانلود
دسترسی به آرشیو کانال 📣برای دسترسی به آرشیو موضوعات اصلی کانال روی هشتگ ها (#) ضربه بزنید. () ✅ () ✅(یا ) ✅ کلاسی ✅ (برخی پست ها ) ✅ . (دست نوشته های مدیر کانال) .......................... ❌متذکر می شوم، به دلیل محدودیت ذخیره سازی ایتا، فایل های صوتی، پوسترها و کلیپ ها بعد از مدتی قابل دانلود نمی باشد. لطفا پست های مورد علاقه را در سیستم شخصی خود ذخیره کنید. ❇️ با جستجوی بدون هشتگ واژه های مورد نظر هم می توانید در متن پست ها، مطالب زیادی به دست بیاورید. @baclassha
🎞١ ✅ کلاسی۵۸ 👨‍💻 دانشجو در حال کنفرانس دادن بود. برای خواندن بخشی از متن کتاب به دانشجویان گفت: لطفا یک نفر صفحه ... را بخواند. همزمان چند نفر شروع به خواندن کردند. کلاس را همهمه فراگرفت. دقایقی طول کشید تا کلاس آرام شود؛ می توانست این اتفاق نیفتد. ✅ پ. ن: 👇👇👇 در این موارد معلم باید با اشاره به یکی از دانش آموزان، دقیقا مشخص کند که چه کسی متن را بخواند؛ هیچ همهمه اضافی شکل نخواهد گرفت. 👌... به همین سادگی ...............................🪴........................... ✍ @baclassha
🎞 ٢ 👨‍💻معلم گرم تدریس بود. 👨‍🎓👨‍🎓 دو دانش آموز در گوشه کلاس بدون مزاحمت برای دیگران، مشغول صحبت بودند. 👨‍💻معلم تدریس را برای تذکر به آن دو نفر متوقف نکرد؛ چون ضرر توقف کار در گرماگرم تدریس، بیشتر از ضرر بی انضباطی آن دو بود. 🚶‍♂ معلم بعد از اتمام تدریس، نزد آن دو دانش آموز رفت و بی انضباطیشان را گوشزد کرد.‌👌 نکته راهبردی: گاه باید در مدیریت کلاس اَلاَهَمُّ فَالاَهَمّ کرد؛ یعنی توجه به کار مهمتر @baclassha
✍معلم فقط چند کلمه از محتوای درس جدید را روی تابلو نوشته بود که یادش آمد "بسم الله.‌." را بالای تابلو ننوشته است؛ 🙏بعد از عذرخواهی از دانش آموزان، برای آنکه اهمیت فوق العاده شروع هر کار با "بسم الله..." را نشان دهد، مختصر نوشته های روی تابلو را پاک کرد و با خطی زیبا و با ماژیک آبی نوشت:👇 🎋بِسمِ اللهِ الرَّحمانِ الرّحیم🎋 🔻نقطه ها را هم با قرمز گذاشت که زیبایی خاصی به آن بخشید‌.👌 🧕معلم می توانست نوشته ها را پاک نکند و در بالای تابلو "بسم الله..." را اضافه کند؛ ولی با اینکارِ او، اهمیت شروع کار با نام خدا، هنوز بعد از سال ها از ذهنم پاک نشده است. ✅اگر پاک کردن مطالب نوشته شده روی تابلو و بازنویسی آن، یک "تکنیک برای یادسپاری مطالب مهم" باشد، خودِ آن یک فرایند آموزشی است؛ پس اسراف نخواهد بود.‌ ✍ @baclassha
🛎احتمالا متوجه شدین که در سال جدید، پست های جدیدی با این هشتگ👇 به موضوعاتمون اضافه شده👇 🧋روی این #👆 ضربه بزنین و موارد قبل را جرعه جرعه نوش جان کنین و در کلاس بکار ببندین. ✅ ضمنا چند تا "ممنون هم می شم" دارم:☺️👇 🙏 ممنون می شم👈 بازخوردتون رو از اجرای اون در کلاس بهم بدین. 🙏ممنون می شم👈 پست ها را انتشار بدین؛ حتی الامکان با لینک کانال 🙏ممنون می شم👈 سوژه های خودتون رو با این قالب برام بفرستین 🙏ممنون می شم👈 در این شب های عزیز دعام کنین☺️ @ali_135454
🎞 👨‍💻معلم، وارد کلاس که می شد به جای آنکه مستقیم به سمت میز خودش بره، به سمت دانش آموزان می یومد و به یک یک دانش آموزان دست می داد.👌😊 🤝 جالبه که همزمان با دست دادن، دانش آموزان رو با اسم کوچک خطاب می کرد و احوالشون رو می پرسید‌؛(مثلا: آقا رضا چطوری؟)؛بعد، تدریس را شروع می کرد. 🫂 و رابطه دوستانه و در عین حال محترمانه ایجاد شده، کارش خودش رو می کرد و باعث توجه بیشتر دانش آموزان به درس، حرف شنوی بیشتر از معلم و نظم بهتر کلاسی می شد. 👏یادش به خیر. دمش گرم...🌹 ✍ @baclassha
🎞 👨‍🎓دانش آموز فامیلی خاصی داشت که یادکرد آن در هنگام حضور و غیاب یا موقعیت های دیگر در جمع، مورد طنز دانش آموزان قرار می گرفت و اذیت می شد. 👨‍💻معلم که متوجه این مشکل شد، " خاصی" را اتخاذ کرد:👇👇 📝هنگام حضور و غیاب، برخی را به طور تصادفی با نام خانوادگی و برخی را فقط با نام کوچک صدا می زد؛ از جمله، همین دانش آموز را... 💥این کار باعث می شد که یادکرد او در جمع، کمتر باعث نگرانی و استرس او شود و راضی تر به نظر برسد. 🌟گاه یک "تغییر کوچک" می تواند "منشا یک تاثیر بزرگ" شود.🪴 ✍ @baclassha
🎞 🧕معلم در حال تدریس بود. 🗣🗣 دو سه نفر در گوشه کلاس، آهسته صحبت می کردند.‌ 🧕معلم بدون اینکه تذکری دهد که باعث اختلال در روند تدریس شود، ضمن توضیح درس، با نگاه ممتد و جدی به آنان، چند قدم به سمت آنان حرکت کرد. 👌آنان مقصود معلم را فهمیدند و به درس توجه کردند. ✅ این اقدام، در گام های اول بی انضباطی، جنبه "اخطار" و "هشدار" دارد و سودمند است. 🌻 توصیه می شود که بعد از تدریس، معلم نزد آنان رفته و تذکر زبانی لازم را بدهد. 🌻🌷 ✍ @baclassha
🔔 روی بزنید و موارد قبل را هم مطالعه فرمایید.👆👆 ✔️ انتشار پست ها با شما.‌‌‌.. ✔️بازخورد پست ها به من هم با شما😊 @ali_135454
🧕سرکار خانم حدادی، معلم خلاق شیرازی، برای و دانش آموزان روش های متنوع و خلاقانه ای دارد؛ 👈مثلا شعرهایی که اسم دانش آموزان در آن است را گردآوری کرده و هر هفته، "حضور و غیاب" برخی از دانش آموزان را با خواندن آن شعرها انجام‌ می دهند که واقعا جالب است؛😍 👈گاهی هم خود شاگردان، شعر مرتبط با اسمشان را می آورند. 🌻مثلا برای اسم های کوکب، شبنم، ستاره، این شعر را می خوانند و دانش آموزان با شنیدن اسم خود، حاضر می گویند👇 🌷شکفت کوکب شبنم درآسمان چمن 🌛دمید در افق سبزه ها ستاره گل @baclassha
👨‍💻استاد در فرایند "گفتگو" و "مشارکت کلاسی" سوالی را مطرح کرد. ✋دست بلند کردم و پاسخ دادم. 🧔‍♂ استاد با هیجانی شورآفرین گفت: 👏آفرین! البته پاسخت صحیح نیست. 😳با تعجب پرسیدم: پس چرا آفرین؟ 🧔‍♂گفت: به خاطر "مشارکت در بحث کلاسی" و "شهامت" اظهار نظر... ❇️ استاد اینچنین شور و اشتیاق گفتگو و اظهار نظر را به ما آموخت که با گذشت سال ها هنوز به یاد دارم. .......................🍃🌷🍂........................ ✍روایت: سرکار خانم رحمانی. قم @baclassha
🔔 روی بزنید و ۸ مورد قبل را هم مطالعه فرمایید.👆👆
🔍 از نگاه دانش آموز 🛎زنگ تفریح به صدا درآمد؛ ولی خانم معلم همچنان به درس دادن خود ادامه می‌داد.. 🧕 من زیر چشمی نگاهی به بچه‌ها کردم. به جز چند نفری که همیشه از معلم ترس دارند بقیه از اینکه زنگ استراحتشان گرفته می‌شود ناراحت بودند.. 😐 🚶‍♀بعد از چند دقیقه بچه‌ها اجازه پیدا کردند به حیاط بروند؛ اما چه رفتنی؟!! کسل، سگرمه‌ها تو هم و بدون هیچ شادابی!...🙁 👈می‌دانم که بچه‌ها مثل من توی دلشان می‌گفتند چه زنگ تفریحی؟!! تا حیاط برسیم زنگ خورده باید برگردیم کلاس!🤨☹️ ...............................🌷....................... ✍ به قلم زیبای خانم ملیسا تیموری؛ دانش آموز کلاس پنجم. قم @baclassha
🔍 از نگاه دانش آموز 👩‍🦰لاله تکالیفش را انجام نداده بود و برای همین از شدت اضطراب رنگش پریده بود و دست‌هایش می‌لرزید؛ 🧕معلم وارد کلاس شد؛ طبق معمول اولین چیزی که گفت این بود 📖بچه‌ها!! تکالیف روی‌میز! 🧕 معلم میز به میز جلو می‌آمد؛ نوبت به دیدن تکالیف لاله رسید؛ 😡وقتی دید لاله تکالیفش رو انجام نداده با خشونت بر سر او داد کشید و لاله مضطرب را هرچه بیشتر نگران و ناراحت کرد!😢 😜چند نفری از بچه‌ها درِگوشی با هم در مورد لاله پچ‌پچ می‌کردند و چند نفری هم زیر لب می‌خندیدند! 😥بیچاره لاله حسابی ضایع شد..! ........................................ ✍ دانش آموز کلاس پنجم؛ خانم ملیسا تیموری. قم @baclassha
🔍 از نگاه دانش آموز 👈❌ ☘معلم داشت علوم درس می‌داد. روی تخته، اجزای یک گیاه را نوشت. 👳‍♀در همین حال یکباره ستاره سوتی کشید و بعد هم طوری رفتار کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده! 🤨معلم سریع برگشت و به بچه‌ها نگاه کرد؛ سپس تند و خشن گفت: کار کی بود؟! بچه‌ها هیچ حرفی نزدند! 🧐معلم برای بار دوم با عصبانیت داد زد: گفتم کار کی بود؟! کلاس در سکوت فرو رفت. دانش‌آموزان پایین را نگاه می‌کردند و چیزی نمی‌گفتند. معلم وقتی دید کسی چیزی نمی‌گوید بلافاصله گفت: جریمه می شید! همتون را جریمه می‌کنم! بچه‌ها جریمه سنگینی شدند...😢 درست چند لحظه بعد بود که دیدم عصبانیت معلم فروکش کرده! .......................................................... ✍خانم ملیسا تیموری، دانش آموز کلاس پنجم، قم @baclassha
🛎 زنگ ورزش 🗓در برنامه درسی، "کلاس نسترن"، امروز ورزش دارد! 😇بچه‌ها شاد و سرحال در جای خود نشسته‌اند و برخی در میزها ایستاده‌اند. 🏸 همگی منتظرند که معلم بیاید و آنها را برای ورزش به حیاط ببرد. 🧕لحظاتی بعد معلم وارد کلاس می‌شود... معلم همان ابتدای ورود به کلاس می‌گوید: بچه‌ها! بچه‌ها! 👈 درسمون عقبه، ورزش را بذارید برای بعد. سریع کتاب و دفترتان را حاضر کنید که کلی باید کار کنیم! عقب هستیم حسابی!😢 🗣حرف‌های معلم همه را سر جای خود میخکوب کرد، شور و شوق به بی‌حالی و بی‌حوصلگی تبدیل شد؛ وه چه ناراحت‌کننده!...☹️ 📁بچه‌ها وقتی کتاب و دفترشان را از کیف درمی‌آوردند هر کس زیر لب چیزی می‌گفت! 👌مسلما حرف‌هایشان حرف‌های خوبی نبود! 👈شاید بهترین حرفشان این بود که چرا باید درسمان عقب باشه؟! چرا زنگ ورزشمون باید بسوزه؟!⁉️ ...................................... ✍ خانم ملیسا تیموری، دانش آموز کلاس پنجم، قم @baclassha