eitaa logo
بافتار
2.8هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
778 ویدیو
21 فایل
🎥🎞📷🎵 بافتار، جستاری در دنیای هنر اینجا از هنر، رسانه و فرهنگ حرف می‌زنیم بافتار در شبکه‌های اجتماعی دیگر⬇️ http://zil.ink/baftar_resane ارتباط با ما: @baftar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بافتار
‌ 🔹آقاسی؛ شاعر مردم ۹ نقل‌قول درباره دلایل اقبال مردم به آقاسی #شعر 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.co
🔹متوّلدِ محلّۀ «امامزاده‌سیّدنصرالدّین» تهران، زیستن و سرودن را به شیوۀ درویشان راستین برگزیده بود؛ که تنها گیسوان موهای خود را زاهدانه بلند نمی‌کردند، بلکه در فکر و اندیشۀ پشتیبانی از بندگان خدا نیز بودند. از همان سنِّ نوجوانی، این‌گونه بود: به‌خاطر مخالفت با نحوۀ آموزش و مدیریتِ خشک و فاقدِ ذوق هنری در هنرستانِ هنرهای زیبای تهران، یادگیری در آنجا را ترک کرد. بعدها نیز در صحنۀ انقلاب و دفاع مقدّس، صراحت شاعرانۀ خود را نشان داد. وی سروده‌هایش را در هر محفل یا برنامه‌ای، گرفته از آنتن زندۀ تلویزیون تا گردهماییِ مردمان سرزمینش، با حرارت ویژۀ خود می‌خواند؛ چه لحن شعرش طنز باشد و چه آیینی. البته مضمون‌های کوبندۀ اجتماعی و ستم‌ستیزانه‌ای که در بیت‌هایش موج می‌زدند، وی را از حمله‌های تند‌ بی‌نصیب نگذاشتند؛ همان‌گونه که خود، بی‌پروا و به‌وسیلۀ کلامش، می‌جنگید. به‌همین‌خاطر، اقشار عادی مردم و نه تشنگان قدرت و ثروت (به‌ویژه پس از جنگ تحمیلی)، به شنیدن و خواندنِ سروده‌هایش علاقه داشتند و حتّی بسیاری‌از آنان را تا امروز زمزمه کرده و می‌کنند؛ چرا که به‌زبانِ خودشان بود: ساده و بی‌ریا. گرچه‌که محمّدرضای آقاسی، تنها چهل‌و‌شش بهار را در زندگانی به‌چشم دید، امّا صدای گرمش به‌جایِ نایِ او، همچنان از میان صفحه‌های مجموعۀ اشعارش، شور به‌پا می‌کند. 🔹در این فرسته به سراغ کتاب «شاعر مردم» رفته‌ایم که بخشی از راز این اقبال مردم هویدا شود. این کتاب توسط علی داوودی گردآوری شده و خاطرات و نظرات برخی از شاعران را درباره مردمی بودن این شاعر بیان کرده است.
بافتار
‌ 🔹سه‌گانه سمفونیک فتح مرور سمفونی تاریخی برای خرمشهر #موسیقی #سمفونی #دفاع_مقدس 🔺رسانه بافتار 🆔htt
‌ 🔹در زمان تصرّف گذرایِ خونین‌شهر و همچنین زمان‌های پس از آزادسازی آن، هنرمندان بسیاری برای پاسداشت دلاوری‌های‌ شهیدان، یا به شادباشِ جشن پیروزی ملّت ایران بر دشمن بیگانه یا پاسداشت شهیدان و جنگ‌آورانِ مدافع و همچنین همدلی با مردمان ستم‌کشیده و آواره‌گشتۀ آن دیار، در ‌گونه‌های مختلف هنری، آثار ارزشمند و فاخر فراوانی را خلق کرده‌اند؛ به‌ویژه در حوزۀ موسیقی. 🔹با مضمونِ اشغال و فتح خرّمشهر، در سبک‌های کلاسیک، سنّتی و پاپ، آلبوم‌ها یا تک‌قطعه‌های گوناگونی به‌همّت آهنگ‌سازان، ترانه‌سرایان، خوانندگان و نوازندگان ایرانی، در طی این چهل سال پدید آمده‌اند؛ که برخی ‌از آنان در ذهن مردم جای گرفته و بارها پخش یا اجرا و یا منتشر گشته‌اند: سوئیت‌سمفونی «حماسه و اقتدار» (مجید انتظامی)، تک‌قطعه‌های «خجسته باد، این پیروزی!» (احمدعلی راغب و محمّد گلریز)، «خرّمشهر» (احمد پژمان)، «خرّمشهر» (فؤاد حجازی و سیّدعلی‌رضا عصّار)، «خرّمشهر، ای شهر شهیدان!» (هوشنگ کامکار)، «ممد! نبودی بیینی...» (غلام‌علی کویتی‌پور)، «نخل‌های بی‌سر» (محسن چاوشی) و موسیقی متن مجموعۀ تلویزیونی «خاک سرخ» (محمدرضا علیقلی)، در شمار چنین یادبودهای آهنگینی هستند. 🔹با بزرگداشت چهل‌و‌یکمین سالِ آزادسازی خرّمشهر، به معرّفیِ سه اثر برگزیدۀ مرتبط با این مناسبت، در سبک موسیقی کلاسیک غرب و با قالبِ سمفونی پرداخته‌ایم. «سمفونی» (به‌معنای هم‌آوایی)، آهنگی است که دارای چند مووِمان (بخش) می‌باشد و توسّط اُرْکِستْر (مجموعۀ) بزرگی از سازهای زِهی، بادی و کوبه‌ایِ مشخّصی، نواخته می‌شود (ارکستر سمفونیک). این نوع ساختار موسیقایی، دو گونۀ سوئیت‌ و پوئم دارد. «سوئیت‌سمفونی»، مووّمان‌های جداگانه‌ای دارد که موضوع هریک، مستقل می‌باشد؛ امّا «پوئم‌سمفونی» (منظومۀ صوتی) که می‌تواند تنها یک قطعه باشد، دربرگیرندۀ بخش‌های (مووِمان) به‌پیوسته و پیرامون یک سروده، داستان، نگاره، چشم‌انداز و هرگونه منشأ آفرینشِ الهام شاعرانه است. ویژگی‌های سمفونی‌های ایرانی، که آنان را از سمفونی‌های ساخته‌شده در غرب و دیگر نواحیِ جهان می‌کند، بهره‌گیری از نغمه‌های آشنا با گوش‌های مردمان این سرزمین و همچنین سازهای سنّتی یا بومیِ ایرانی (غیرکلاسیک)، در کنار مجموعۀ سه‌گانۀ سازهای کلاسیک می‌باشد. شما با کدام یک از این سه سمفونی یا آثار موسیقایی دیگر (با موضوع آزادسازی خرّمشهر)، خاطره دارید؟ پی‌نوشت: عکس صفحه اول توسط سعید صادقی در سوم خرداد ۱۳۶۱ ثبت شده است. فیلم‌ اجرای بارگذاری‌شده در صفحه چهارم، توسّط خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ثبت و منتشر شده است.
‌ 🔹رؤیت و روایت زینبی ۹‌ قاب تاریخی از منظر مریم کاظم‌زاده به مناسبت اولین سالگرد درگذشت مریم کاظم‌زاده؛ عکاس و خبرنگار جنگ 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
بافتار
‌ 🔹رؤیت و روایت زینبی ۹‌ قاب تاریخی از منظر مریم کاظم‌زاده به مناسبت اولین سالگرد درگذشت مریم کاظم‌
🔹مریم کاظم‌زاده را بیشتر با شهید اصغر وصالی و گروه دستمال سرخ‌ها می‌شناسیم. مریم‌ کاظم‌زاده تا زنده بود، نمی‌گذاشت درباره او صحبتی شود و بحث را به سمت گروه دستمال سرخ‌ها و رزمندگان دفاع مقدس می‌کشاند. او نور را روی سوژه‌های خود می‌انداخت و خود کنار می‌رفت. انصافا هم اگر عکس‌‌ها و روایت‌های او نبودند، ما کجا اصغر وصالی و دستمال‌ سرخ‌ها را می‌شناختیم؟ با عکس‌ها و روایت‌های اوست که بخشی از داستان‌های غائله کردستان را دانستیم. اگر فضاسازی جزئی عکس‌های متعدد او از پاوه نبود، آیا امکان ساخت فیلم «چ» فراهم می‌شد. بر ماست که بیشتر درباره مریم کاظم‌زاده صحبت کنیم: 🔹مریم کاظم‌زاده؛ بزرگ‌شده در خانواده‌ای فرهیخته، قبل از انقلاب برای تحصیل به انگلستان می‌رود و در کنار رشته فیزیک و ریاضی به عکاسی هم از سر تفنن می‌پردازد. علاقه او به عکاسی برمی‌گردد به سال 1352 و دوربین Lubitel 2 که برادرش هدیه داده بود. در دوران تحصیل در انگلستان، بیشتر به ظرفیت‌های مدیوم عکس متوجه می‌شود و علاقمند بوده که کار خبرنگاری کند؛ اما جمع کردنش با تعهدات و شرایط یک زن مسلمان برایش هنوز حل نشده بود. آشنایی اولیه او با فضای انقلاب هم از طریق مرضیه حدیدچی (دباغ) بوده که او را وارد فضای مبارزه سیاسی می‌کرد. کاظم‌زاده، با حضور امام خمینی در فرانسه، به دیدار امام می‌رود و از امام درباره عکاسی و خبرنگاری زن مسلمان سوال می‌کند که با این جوابِ محکم مواجه می‌شود: «مشروع است به شرط رعایت حجاب» و دلهره‌اش به پایان می‌رسد. 🔹بار دوم با دوربین به فرانسه و دیدار امام می‌رود. عکسهای او از امام و خانواده‌اش در کتاب «عکاسان جنگ-مریم کاظم‌زاده» به چاپ رسیده است. دو روز پس از بازگشت امام به ایران، کاظم‌زاده نیز به ایران برمی‌گردد و بی‌خیال درس و تحصیل در انگلستان می‌شود. در همان روزهای اول انقلاب به عنوان عکاس به روزنامه انقلاب اسلامی دعوت می‌شود و اولین مأموریت کاری‌اش می‌شود: عکاسی در کردستان (مریوان) که درگیر مسائل سیاسی و نظامی است. حضور او در روزهای اول غائله کردستان از سر «کنجکاوی» و «تخصص و حرفه» خبرنگاری و عکاسی بوده،‌ اما پیشتر که می‌رود، با دیدن انسان‌هایی چون چمران و وصالی، حال و احوالش عوض می‌شود. دیگر ادامه مسیر برایش از سر یک حرفه تخصصی نیست، بلکه یک سلوک و مسیرِ کشف است. او همه داشته‌هایش را پای همین سلوک و مبارزه می‌آورد همچون مجاهدی مثل مصطفی چمران. آن کنجکاوی و حرفه‌ای‌گریِ اولیه، دیگر جایش را به دلباختگی و محو شدن در معنویتِ رزمندگان می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که وقتی کتاب «خبرنگار جنگی» را هم مرور می‌کنیم، ابتدای قصه، طنین کلماتی چون «کنجکاوی»، «حادثه‌جویی»، «سماجت» و ... زیاد است؛ اما هرچه جلوتر می‌رویم، این کلمات دیگر رنگ می‌بازند و دیگر خودی در میان نیست و همه حرف از چمران و وصالی و ابراهیم هادی و دیگر رزمندگان است. 🔹همراهی با گروه دستمال‌سرخ‌ها که در خط مقدم درگیری، پیش‌قدمان شهادت بودند، برای کاظم‌زاده، امکان عکاسی در مناطق پرخطر را هموار کرده بود. از طرفی دیگر نیز، زن بودن به او این امکان را داده بود تا به جمع‌ها و خلوت‌های زنانه هم راه پیدا کند و از فضای زنانه آن‌ها هم عکس ثبت کند. 🔹این روحیه خبرنگاری کاظم‌زاده باعث شده بود که او پس از سالهای اول انقلاب نیز، روایت عکس‌های خود را به شیوه‌های مختلف ادامه دهد و حتی در شبکه‌های اجتماعیِ روز مانند اینستاگرام تا همین اواخر عمرش، عکس‌هایش را منتشر کند و درباره آنها بنویسد. توضیحات عکس صفحه اول: سرپل ذهاب، ۱۳۵۹، مریم کاظم‌زاده در کنار همسرش اصغر وصالی
‌ 🔹بخش دوم قاب‌های تاریخی از منظر مریم کاظم‌زاده به مناسبت اولین سالگرد درگذشت مریم کاظم‌زاده؛ عکاس و خبرنگار جنگ توضیحات عکس استفاده شده در صفحه اول: انگلستان، تورکی، خرداد ۱۳۵۵ مریم کاظم‌زاده در جمع دانشجویان کالج زبان انگلستانی 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35