هدایت شده از ؛کاتوره
امروز دیگه رسما بزرگ ترین سوتیمو جلو کراش هستی دادم .
هدایت شده از ؛کاتوره
از کنارش رد شدیم و همه چی اوکی بود و دوشواری نداشتیم؛ اومدیم بریم اون طرف خیابون، هستی گفت عه هنوز داره ما رو نگا میکنه
برگشتم بگم کووو؟ دیدم صاف زل زده تو چشام و داره میشنوه چی گفتم =))))))))
هدایت شده از ؛کاتوره
موقع رفتنی ام از جلو مغازش رد شدیم یه دور سر تا پامونو دید زد، مخصوصا هستی رو .
دوتا خیابون جلوترم رفتیم وقتی برگشتیم یه لحظه دیدیم هنوز داره ما رو نگا میکنه
منتغیه منتغیه
هدایت شده از ؛کاتوره
آخرشم رفتیم پارک و آبجیم دو تا دوست پیدا کرد تا باهاشون سرسره بازی و تاب و الاکلنگ بازی کنه
اسماشونم هستی و یگانه بود .
وقتی هردو طرف برای رفاقتمون تلاش میکنیم و سعی میکنیم ناراحتیهارو از بین ببریم3>
درست وسط امتحانا مامانم یادش افتاده که عه باید یه سری چیزای خونه رو تغییر بده .
عالیه .