🕸نقدى از نظرگاه تشيع(۶)
نكتۀ قابل تأمل و مميز عقيدۀ اماميه در عرض سيزده قرن پس از هجرت محمدى، با شيخيه در يك امر بيشتر نيست. و آن نقبا و نجبا (چه آشكار و چه پنهان) ابواب امام زمان در عصر غيبت كبرى نيستند، زيرا بنا به نص، اين باب در عصر غيبت مسدود شده است. و اكابر علماى اماميه از كلينى تا مقدس اردبيلى، و از مجلسى تا اكابر علماى قرن حاضر، با ايمان و اعتقاد به ارتقاء مؤمنان تا مقام نجبائى و نقبايى (البته كم و بيش با اختلاف نظر در تفسير چنين مقاماتى)، و حتى ملاصدرا كه خود روشنگر مراتب اسفار است، ارتقاى مقام معنوى حتى تا تشرّف به حضور امام را به عنوان بابيت، به معناى مورد نظر بادرايت در روايات، قلمداد نكرده و نمىكنند. و با تصديق و تأييد چنين درجاتى از مقامات معنوى را نه مؤلفان كتب اربعۀ شيعه و تدوين كنندگان فقه و مباحث اصول عقيده و نه محدثان و اهل عرفان و متكلمين شيعه. آن را دين خواندهاند و مسلم چنين ادعائى آنهم با تعبيرها و تفسيرهاى متناقض، نمىتواند مستند به منابع عقايد شيعه تلقى شود. تعمق در احوالات كسانى كه در غيبت كبرى مشرف به حضور امام شدهاند و مجلسى در بحار الأنوار به آن تصريح فرمودهاند (۱) مبين اين است كه آنان با وجود دستيابى به مقام والاى ايمان و تشرّف به حضور امام، نه از بابيت امام در عصر غيبت دم زدهاند و نه از اينكه معرفت نوعى چنين افرادى از اصول دين است. حال چگونه شيخ احمد، و يا سيد كاظم رشتى، و ديگر مشايخ كه حتى ادعاى نجبائى نكردهاند و به اعتراف تمام آثار شيخيه به مقامات پائينتر از آن نائل نشدهاند، چگونه كاشف اين معانى گشتهاند؟!
٣ - در مورد دوستى دوستان، و دشمنى دشمنان، كه در اصطلاح مذهب اماميه به «تولّى و تبرّى» ناميده شده است، مسلماً يكى از موارد مهم ايمان به امامت و ولايت است كه نه تنها با بابيت امام تفاوت اساسى دارد، بلكه از فروع امامت بوده و از مذهب ما نيست كه آن را از اصول دين بشماريم و معاد را از فروع نبوت.(۲)
📗۱) «بحار الانوار»، ج ۵٣، صص٢٠٠ - ٣٣۶
📗۲)اينكه از نظرگاه شيخيه معاد جسمانى از فروع نبوت است: «رسالۀ فلسفيه»، ص١٨٧، و... لازم به ياد آورى است كه كتاب: «فلسفيّة» به قلم سركار آقا در جواب سؤالات جناب آقاى فلسفى واعظ، طبع و نشر شده است. آقاى فلسفى ٢۵ سؤال در مورد فرقۀ شيخيه عنوان كرده بودند كه در صورت تطبيق جوابها، با عقايد حقۀ اثنى عشرى و تصديق حضرت آية اللّٰه بروجردى، از طرف شيخيه موافقت شود كه ديگر شيخيه خوانده نشوند. و اين سخن كه موهم جدائى و بوى خلاف و اختلاف مىدهد از ميان فرقۀ ناجيۀ اثنى عشريه برداشته شود. (تاريخ نامه ١٣٢٨/١١/٢٧). سركارآقا پاسخها را مرقوم كرد كه بعدها (در سال ١٣۵٠) همراه با سؤالات از طرف مدرسۀ ابراهيميه چاپ و منتشر شد. مؤلف اين كتاب ديدار با جناب آقاى فلسفى موضوع را مورد مذاكره قرار دادم ايشان به دو نكته اشاره فرمودند: ١ - قرار نبود كه پاسخ و نامه مرا چاپ كنند و اين كار برخلاف مذاكره از طرف شيخيه صورت پذيرفت. ٢ - مرحوم آية اللّٰه بروجردى پس از آنكه حضورشان شرفياب شدم و پاسخ را به عرضشان رساندم. فرمودند: «پاسخها سست است و نمىتوان در مورد رفع اختلاف نظر داد».
📗بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص۱۴۸_۱۴۹
#نقدی_از_نظرگاه_تشیع
#نقد_بهائیت
💀@bahaiyat💀
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام
وقت به خیر
من مدرس دانشگاه هستم در این ترم در یکی از کلاسهام...
✍سلام حتما شماره یا آیدی خود را در همین پیام بگذارید
🕸نقد بداعت بهائيت در تعليم وحدت عالم انسانی
سران بابيت و بهائيت، اديان و مذاهب پيش از خود را تاريخ مصرفگذشته معرفي ميكنند؛(۱) و آموزههاي آنان را پوسيده و منفور ميشمارند و تعاليم عليمحمد شيرازي و حسينعلي نوري را جديد، تازه و نو معرفي ميکنند. نوري درباره بداعت آموزههايش مينويسد: «اگر گفته شود که آنچه در ظهور بديع ظاهر از قبل نبوده و کل بديع است، اين قول هم صحيح و تمامست.»(۲) عباس افندي نيز آموزههاي حسين علي نوري را شاهکاري بيبديل ميخواند.(۳)
از سوي ديگر با ادعاهايي همچون امي بودن يا نيازمندي اديان به مطابقت با زمان،(۴) از بداعت، نوآوري و مقتضي زمان بودن ادعاها و تعاليمشان سخن ميرانند؛ ليکن شواهد بسياري وجود دارد که اين دو جريان در ادعاها و آموزهها و احکامشان از اديان و فرق پيش از خود الگو گرفتهاند.
حسين علي نوری از برابري و وحدت همه انسانها سخن ميگويد: «به چشم بيگانگان يکديگر را مبينيد، همه بارِ يک داريد و برگِ يک شاخسار».(۵)
قرآن كريم نيز اصل همه انسانها را در اصل انسانيت برابر دانسته سوره حجرات: ۴۹ / ۱۱۳.(۶)
آيا ظاهر آموزههاي اديان گذشته پوسيده است، يا حقيقت و مضمون آنها منفور است؟
اگر ظاهرش منفور است، مگر ظاهر ادبياتِ تعاليم، انسان را هدايت ميكند؟ و اگر حقيقت آنهاي منفور است، چرا شما همان حقايق را جملهبندي ديگري به نام خود سند زدهايد؟ امروزه اصطلاحاً به اين نوع الگوگيري، سرقت علمي ميگويند.
۱. مکاتيب، ج۳، ص ۳۳۱ – ۳۳۴.
۲. اقتدارات، ص ۸۷.
۳. خطابات، ج۳، ص ۷۸؛و مکاتيب، ج۳، ص ۲۷۶.
۴. مکاتيب، ج ۳، ص ۳۳۲.
۵.مجموعه الواح مبارکه، ص ۲۵۶.
#بهائیت
💀@bahaiyat💀
▪️علم خداوند به اشیاء▪️
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
📜 عنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:
كَانَ اَللَّهُ وَ لاَ شَيْءَ غَيْرُهُ وَ لَمْ يَزَلْ عَالِماً بِمَا كَوَّنَ فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ كَوْنِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ مَا كَوَّنَهُ.
امام باقر عليه السلام فرمود: خداى عز و جل بود و چيزى با او نبود و هميشه عالم بود بآنچه پديد مىآيد و علم او بآن پيش از بودنش مانند علم اوست بآن بعد از بودنش (مثلا هيچ كس نميداند فردا چه پيش مىآيد، ممكن است شخص متفرسى باشد و در يك موضوع كوچك سياسى يا اجتماعى حدسى بزند كه صدى نود آن درست باشد ولى علم خدا بهمه امور كلى و جزئى جهان از زمانى كه خود او بوده و چيزى با او نبوده تا اين زمان و هر زمان كه بيايد صدى صد مطابق است).
#حدیث_روز
💀@bahaiyat💀
❇️ خوشا به حال کسی که آن روزگار را درک کند
✅ امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرمایند:
📃 «در دولت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) درندگان سازش میکنند، زمین نباتات خود را خارج میکند، آسمان برکاتش را فرو میفرستد، گنجهای نهفته در دل زمین برای او آشکار میشود و بین مشرق و مغرب را مالک میشود.
خوشا به حال کسیکه آن روزگار مسعود را درک کند و دستوراتش را با گوش جان بشنود». (۱)
📜 «تصطلح فی ملکه السّباع، و تخرج الأرض نبتها، و تنزل السّماء برکتها، و تظهر له الکنوز، یملک ما بین الخافقین فطوبی لمن أدرک أیّامه و سمع کلامه!».
🖊 سازش درندگان و تعبیراتی نظیر آن از سطح عالی امنیّت جهانی و صلح و صفای حاکم بر جهان در عصر حضرت ولیّ عصر (عج) حکایت میکند.
⬅️ روزگار رهایی، ج۲، ص: ۶۲۰
(۱). بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۲۸۰، بشاره الاسلام صفحه ۱۹۷، منتخب الاثر صفحه ۴۸۷، ینابیع المودّه جلد ۳ صفحه ۱۳۶، و ...
🏷 #امام_حسن_علیه_السلام
#امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه)
#ظهور
💀@bahaiyat💀
🕸نقدى از نظرگاه تشيع(۷)
۴ - در اين خصوص كه مسدود شدن نايب منصوص، دليل آن نمىشود كه مقام نيابت و بابيت مسدود باشد، بايد به اطلاع رسانيد كه البته در توقيعهاى مباركه، مسدود شدن بابيت و رجوع به علما و راويان حديث، بطور اعم ذكر شده است، كه هم منصوص را در بر مىگيرد و هم غير منصوص را و شيخ صدوق در «اعتقادات» فرمودهاند كه اين ضرورى دين اماميه است. (۱) آنچه مسلم است شيخ احمد احسائى، در سير و سلوك بوده مردى متقى متشرع، سرشار از ذوق و استعداد، صاحب مقامات معنوى، و مؤلف اين كتاب هيچ جاى شكى ندارد كه شيخ از زاهدان و عالمان تشيع است اما آيا توانسته است، حفظ اسرار سلوك و رموز فيض را تا آنجائى بنمايد كه به تصديق ضمنى سالكان متشرع، اعتدال در شناخت و كشف را از كف ننهد وداعيۀ بيشاز مراتبسيرش نداشته باشد، مسلماً از ظواهر امر چنين برمىآيد كه نه و تفصيل چنين مطلبى در اين مقام و مكان نيست. خدايش رحمت كند.
۵ - و اما در مورد داعيۀ بابيت و معصوميت شيخ، كه اگر چه مشايخ شيخيه صريحاً چنين ادعائى را تكذيب مىكنند، و چنانچه گذشت براى او، حتى مقام نجبائى را اثبات نمىكنند، امانكاتى موردنظر مؤلفاين كتاب قرار گرفته كه به ذكر آن خود را ملزم مىدانم:
اولاً: سيد كاظم رشتى در كتاب «دليل المتحيرين» دربارۀ مقام شيخ، تصريح مىكند:
«وحيد عصر و يگانۀ دهر بود، اخذ كرده علوم را از معدنش، و برداشته است از سرچشمهاش، كه از ائمۀ طاهرين است و اين علوم در خوابهاى صادق و نومهاى صالح از ائمه عليهم السلام به شيخ مىرسيد... پس اوّلاً جناب امام حسن عليه السلام را در خواب ديد و از طرف حضرت مؤيد و توجه شده فيوضات كامله شامل حالشان گشت». (۲) مشايخ شيخيه در اين خصوص، پيرامون علم شيخ (۳) قلم فرسائىها كردهاند. و شيخ، خود در: «رسالۀ رشتيه» (۴) ضمن شرح صفات ابواب امام زمان، يا به تعبير او: قريۀ ظاهره، تلويحاً و در پرده، خود را صاحب منصب چنين مقامى خوانده، و سيد كاظم در رسالۀ:
«شرح آية الكرسى» (۵) شيخ را «قريۀ ظاهره» به شمار آورده است. و از اين جا است كه مىيابيم، اعتراضات علماى اماميه سر منشأ جدى بخود گرفته، و پس از چنين اعتراضاتى است كه شيخ و سيد، و بعدها مشايخ شيخيه، در صدد پاسخ و رفع اتهام، به طرح روپوشى بر آمدهاند. (۶)
۱) . ترجمۀ: «العقائد»، شيخ صدوق
۲) . ترجمۀ العقائد، رسالۀ «شيخ عبد اللّٰه»، و قصص العلماء، ص ٣٧
۳) . مراجعه كنيد به «رساله در جواب مسائل»، حاج محمد خان كرمانى، مندرج در «مجمع الرسائل فارسى»،ص٢۴١
۴) . جوامع الكلم، در جواب ملا على رشتى.
۵) . رساله در تفسير آيه مباركه آية الكرسى، « مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي الْأَرْضِ » .
۶) . به عقيده حقير، قسمت اعظم كتب مشايخ شيخيه، پس از شيخ احمد احسائى، پاسخ به ايرادات، و تعبير جملات، و تفسير نكات مورد ايراد اهل علم مىباشد و اين رويه، صورت مورثى بالنسبه به شيخ ما قبل خود، مداوم و مستمر است. و از اين لحاظ بيشترين رسالهها و كتب طائفۀ شيخيه به صورت تكرار مكررات، و سعى در تصحيح اشتباهات گذشته در آمده است، كه اگر از جمع آنها جدا شود، تأليفات مشايخ شيخيه به يك دهم از آنچه هست اختصاص مىيابد.
📗بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص۱۴۸_۱۴۹
#نقدی_از_نظرگاه_تشیع
#نقد_بهائیت
💀@bahaiyat💀