6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕸 بهائیت وتحریم های نظام سلطه گر علیه جمهوری اسلامی ایران
🎤 حجتالاسلام والمسلمین #روزبهانی
#بهائیت_نظام_سلطه
💀@bahaiyat💀
🕸نکته ای درباره رهبران شورش ها
آنچه در مطالعه تاریخ شورش ها و کسانی که آنها را رهبری می کردند جالب و شنیدنی است اینکه برخی از رهبران این شورش ها مانند سید یحیی دارابی (وحید) در نبرد نیریز، از اقدام باب در باطل کردن اسلام خبر نداشتند و ادعای وی را اسلامی می دانستند. چنین کسانی نه به عنوان یک بابی مرتد، بلکه به عنوان مسلمانی معتقد به احکام اسلامی در این شورش ها حضور یافتند. به گواهی کتاب های تاریخی که بهاییان نوشته اند، دشمنان وحید با وجود دشمنی، در نماز به او اقتدا می کردند و به پند و اندرزهای ایشان گوش می دادند.(۱)
برخی دیگر مانند ملا محمدعلی حجت زنجانی، هیچ اعتقادی به باب و سخنان او نداشتند. ملا محمدعلی نیز گرچه به نام جنبش منحرف بابیه دست خود را به خون مسلمانان رنگین کرد، ولی در واقع، به هیچ عنوان به باب و بابیت معتقد نبود. او به دلیل شخصیت ماجراجوی خود، دشمنان بسیاری در میان علمای شهر زنجان داشت و تنها راه مبارزه با آنان را در بابی شدن یافته بود. امان الله شفا، مبلّغ بهایی که از این آیین برگشته،(۲) در مورد حجت زنجانی می نویسد:
من با کمال جرئت می توانم بگویم حجت زنجانی اساساً به باب کوچک ترین اعتقادی از قبیل اینکه او نائب امام بوده و یا صاحب الزمان و یا مظهر کردگار و یا هر مقام دیگر، نداشته است... .
وی برای اثبات ادعای خود می گوید:
این شخص ابداً رغبتی به ملاقات با باب نشان نداده است... او خود دو بار تا تهران رفته، ولی به شیراز و اصفهان برای ملاقات به اصطلاح شما یگانه محبوب و مقتدای خود نرفته است. او در زنجان بود و باب در مسافت کمی در چهریق و ماکو... حجت زنجانی کوچک ترین حرکتی برای ملاقات باب نکرده است. (۳)
اهمیت مطلب در این است که کسانی به فتنه انگیزی باب در این سرزمین دامن زدند که به آنچه وی مدعی آن بود، اعتقادی نداشتند و این امر بیانگر این واقعیت است که بابیت برخلاف ادعاهای طرفدارانش، ریشه الهی و آسمانی ندارد. مطالب بیان شده، دروغ پردازی بهاءالله را در کتاب ایقان - که کوشیده است علمای مسلمان را پشتیبان بابیت معرفی کند - نیز آشکار می کند.
📗۱)مطالع الانوار، ص ۴۶۰.
📗۲)وی پس از رسیدن به مقام های بالا در تشکیلات بهایی، از این آیین ساختگی دست شست و به افشاگری جانانه ای دست زد که مهم-ترین جلوه آن، انتشار کتاب ارزنده نامه ای از سن پالو است.
📗۳)- نامه ای از سن پالو، ص ۲۲۶.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۴۶-۴۷
#تحلیل_نقد_بهائیت
#رهبران_شورشها
💀@bahaiyat💀
۴. عقاید باب
مقبره باب، کوه کرمل، حیفا (فلسطین اشغالی)
به دلیل پریشان گویی های سید علی محمد باب، شاید نتوان عقاید او را درست بیان کرد، ولی اساس عقاید و ادعاهای وی را که بیشتر آنها مبهم و پیچیده است، می توان چنین دانست:
۱. او در کتاب بیان، خود را برتر از همه پیامبران الهی و مظهر نفس پروردگار خوانده است. (۱)
۲. باب، خود را پایه گذار دوره جدید نبوت معرفی می کند.(۲)
۳. او خاتمیت پیامبر اسلام را که تا روز قیامت ادامه دارد، پذیرفته، ولی از دیگر سو معتقد است قیامت برای هر دینی، آغاز دوره ای جدید از نبوت از سوی پیام آوری دیگر است:
از یوم بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله تا یوم عروج او، قیامت عیسی علیه السلام بود که شجره حقیقت در هیکل محمدیه ظاهر شد... و از حین ظهور شجره «بیان» الی ما یغرب، قیامت رسول الله صلی الله علیه و آله است... و قیامت «بیان» در ظهور من یظهره الله است؛ زیرا امروز بیان در مقام نقطه است و اول ظهور من یظهره الله، آخر کمال «بیان» است... . (۳)
📗۱- بیان عربی، باب اول، ص ۱.
📗۲- شیخ احمد شاهرودی، مرآت العارفین فی دفع شبهات المبطلین، تهران، ۱۳۴۱ه-. ق، ص ۱۲۱.
📗۳- سید علی محمد باب، بیان فارسی، ص ۳۰.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص ۴۷_۴۸
#تحلیل_نقد_بهائیت
#عقاید_باب
💀@bahaiyat💀
🖤 پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:
🍃 این دختر به بلاها مبتلا می شود و مصیبت های مختلفی بر وی وارد می شود و...به درستی که هرکس بر او و بر مصیبت های او گریه کند، ثوابش همانند ثواب گریه بر برادرانش (حسن و حسین علیهماالسلام)، میباشد.
📖 زینب الکبری من المهد الی الحد، ص۳۵و۳۶.
#حدیث_روز
💀@bahaiyat💀
پ) انكار بابيت
«نبيل زرندى» در ذكر وقايع حيات على محمد شيرازى تأييد و تصريح كرده است كه او پس از آنكه به دستور نظام الدوله، از بوشهر به شيراز آمد، در مجلسى با حضور «امام جمعه» و حاكم شيراز، مورد بازخواست و بازجوئى قرار گرفت.
در كتاب: «تلخيص تاريخ نبيل زرندى» ١ چنين عنوان شده است كه در آغاز مجلس ميان نظام الدوله و على محمد شيرازى گفتگوى تندى رخ داد. ٢ و تصريح مىكند كه حسين خان: «به يكى از فراشّان امر كرد سيلى سختى به صورت حضرت باب بزنند. اين سيلى به قدرى شديد بودكه عمامۀ هيكل مبارك بر زمين افتاد. «شيخ ابوتراب امام جمعه شيراز» كه در مجلس حاضر بود حسين خان را به اين گونه رفتار سرزنش نمود و فرمان داد عمامه را بر سر باب گذاشتند.»
📗١) . ص١٣٨
📗٢) . مرحوم «اعتضاد السلطنه» در خصوص مذاكرات نظام الدوله و على محمد شيرازى مىنويسد: «نظامالدوله روزى مجلسى ترتيب داد و امر به احضار باب نمود. پس با او از در مهربانى و رأفت در آمده و گفت بر من روشن شد كه سخن تو صدق است و طريقت تو پسنديده و در خواب ديدم كه تو بر من وارد شدى و سرانگشت به پاى من ماليدى و مرا بيدار كردى و گفتى: «اى حسين خان در جبين تو نور ايمان مشاهده كردهام و از اين جاست كه فرستادگان ترا هلاك نساختم، بر خيز و طريق حق گير.» ميرزا على محمد باب اين سخنان را باور داشت و گفت: تو به خواب نديدى بلكه بيدار بودى و من خود بودم كه به بالين تو آمدم و چنان كردم. حسين خان در نهايت خضوع دست او را بوسه زد و گفت: جان و مال در قدم تو ريزم و اين توپخانه و سرباز كه اكنون در شيراز در اطاعت من است به حكم تو كوچ دهم و با دشمنان تو جنگ نمايم. باب در جواب گفت: چون با من از در مطاوعت و متابعت بيرون شدى و جهان را مسخر كردم سلطنت دنيا را به تو خواهم داد. حسين خان گفت: من سلطنت نمىخواهم، همۀ آروزى من آن است كه در ركاب تو شهيد شوم و پادشاهى جاودان بدست آورم. بالجمله چون حسين خان خاطر باب را از دهشت و انقلاب آسوده داشت، مجلس ديگر بياراست و علماى بلد را جمع كرد. باب را گفت: حجت خويش را بر اين مردم تمام بايد كرد. آنگاه كه علما طريق تو گيرند كار عامه سهل باشد. پس ميرزا على محمد با دل قوى به مجلس علما در آمد و سيد يحيى كه از مريدان باب بود نيز حاضر گشت. چون آغاز سخن كردند، بى ترس و بيم، باب سربرداشت و گفت: چگونه شما از اطاعت من بيرون مىرويد و متابعت مرا فرض نمىشماريد؟ از آن پيغمبر كه شريعت آن داريد، در ميان شما جز قرآن معجزهاى باقى نمانده و اينك قرآن من فصيحتر از قرآن شما و نيكوتر از آن است و دين من ناسخ دين پيغمبر شماست. بى آنكه تيغها انگيخته گردد و خون شما، ريخته شود حفظ جان و مال خود را واجب شماريد و طريق خلاف و نفاق مسپاريد. چون سخن بدين جا رسيد، علماى مجلس به همان قرارى كه با حسين خان گذاشته بودند، با او جوابى نگفتند. حسين خان گفت: خوب گفتى، بهتر آن است كه مذهب خود را بنويسى تا هر كس خواهد بدان بنگرد و بگرود. پس قلم بگرفت و سطرى چند بنوشت. علماى مجلس عبارت او را از قانون عربيت بيرون يافتند. حسين خان گفت: با اين كه هنوز لفظى چند را نتوانى تلفيق كرد، اين چه ترهات است كه خود را بر خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله فضيلت دهى و ترهات خود را بر كلمات خداى تعالى تفضيل نهى و حكم داد تا او را چوب زياد زدند. زبان به توبه و انابه گشود فرياد برآورد و بر خود دشنامى چند داد و اظهار نادانى و پشيمانى كرد. آنگاه حكم داد تا صورت او را سياه كردند و به مسجدى كه شيخ ابوتراب به جماعت نماز مىگذاشت بردند تا دست و پاى او را بوسيد. مراجعه شود به كتاب «فتنه باب» ص١۵
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۷۵-۱۷۶
#بهائیت
#انکار_بابیت
💀@bahaiyat💀
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕸 ارتباط بین فرقه ضاله بهائیت و رژیم اشغالگر قدس
🎤 حجتالاسلام والمسلمین #روزبهانی
#بهائیت_رژیم_اشغالگر
💀@bahaiyat💀