eitaa logo
العبد آیت الله بهجت (ره)
78.4هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
4.2هزار ویدیو
57 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 آمادگی میرزای شیرازی برای مرگ ✍ از مرحوم میرزای شیرازی رحمة الله پرسیدند: اگر یک مخبر صادق و راستگو به شما خبر دهد که یک هفته بیشتر زنده نیستی، در این یک هفته چه می‌کنی؟ فرمود: همان کاری را می‌کنم که تا به حال می‌کردم. بله او همواره آماده بود و غافلگیر نمی شد. 📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر ✳️ @bahjat_alabd
🔹️ میرزا مرد خیلی باهوش و چیز فهم عجیب و غریبی بود. حاج آقا رضا صدر از حاج انصاری مرحوم، واعظ معروف و ایشان از آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل می‌کرد که در اواخر که ریاست میرزا خیلی بالا گرفته بود، دسترسی به ایشان مشکل بود؛ چون مراجعه زیاد بود. خوب سنشان هم بالا بود؛ گرفتاری هم زیاد؛ لذا برای اینکه خیلی‌ها علاقه داشتند میرزا را ملاقات کنند، هر چند روزی یک مرتبه، اجازه عام می‌داد که اشخاص بتوانند بیایند و میرزا را زیارت کنند. 🔹️ در یکی از این دیدارها که اشخاص می‌آمدند برای زیارت، می‌بینند که نظر میرزا به شخص معینی معطوف است. هر چند اشخاص جلو می‌آیند و بعد از دست‌بوسی میرزا می‌روند، باز هم توجه میرزا به همین شخص و همان نقطه است؛ تا اینکه بالأخره نوبت به آن شخص مورد نظر می‌رسد. او می‌آید دست میرزا را می‌بوسد. میرزا از او سؤال می‌کند که مثلاً اهل کجایی؟ می‌گوید: اهل کربلا. می‌پرسد: برای چه اینجا آمده‌ای؟ من به شما حکم می‌کنم که همین حالا مراجعت کنید به کربلا، و شهریه و حقوقی هم که در اینجا به طلبه‌ها داده می‌شود، در کربلا به شما داده می‌شود، و همین حالا برگردید. 🤔 میرزا خدمتکارش را صدا می زند و به او می گوید: قطار کی حرکت می‌کند؟ می‌گوید: مثلاً نیم ساعت دیگر. می‌فرماید: این اقا را الآن ببرید پای قطار و آنجا باشید تا ایشان مشرف بشوند کربلا، و بعد مراجعه کنید. نیم ساعت بعد، یک ساعت بعد میرزا مرتب می پرسد: خادم نیامد؟ و همین طور منتظر بوده و دقیقه شماری می‌کرده که خادم برگردد. بالأخره خادم برمی‌گردد. میرزا می‌گوید: « او را راه انداختی؟» می‌گوید: بله. می‌گوید:« خودت آنجا بودی موقع حرکت قطار» می‌گوید: بله. می‌گوید:«قطعی شد حرکتش؟»می‌گوید: بله. میرزا خیلی استنطاق می‌کند تا قطعی شود که آن شخص به کربلا برگشته است. 🔹️ بعداً بعضی از اصحاب ایشان می پرسند: چرا این شخص را با این اهتمام به کربلا برگرداندید؟ 🔹️ میرزا می‌فرماید: از خصوصیات قیافه این شخص فهمیدم که اگر او در اینجا بماند، کار دست ما می‌دهد و از آن لعن‌های کذایی می‌خواند، و ما که زحمت کشیدیم و مشکله اختلاف بین شیعه و سنی را به زحمت حل کردیم، او با یک عملش ممکن است این زحمات را از بین ببرد، یک لعن در حرم بخواند و تمام این زحمات به هدر برود. ↩️ بعد که خود آن شخص را دیده بودند، گفته بود: خوش انصاف میرزا، نگذاشت اقلاً یک صنمی قریشی بخوانیم. 📘 جرعه ای از دریا، ج1، ص119 ✳️ @bahjat_alabd
. نقل شده است: در محضر ميرزای بزرگ شیرازی روضه‌خوانی بود، شیخی عبارتِ مقتل را می‌خواند، رسید به این عبارت: و دخلت زینبُ علی ابن زیاد! ميرزا با شنیدن این عبارت خيلی منقلب شدند، به گونه‌ای که عمامه‌اشان را برداشتند و گريه شدیدی کردند. روضه‌ خوان خواست ادامه بدهد، ميرزا فرمودند: شيخ! اجازه بده ما حقِ این جمله را ادا کنيم، بعد وارد قسمت بعدی شويد! آن‌ قدر آن بزرگوار منقلب شدند و گریه کردند که اجازه ندادند روضه خوان، ادامه‌اش را بخواند. زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا؟! . این شب‌های عزیز از همه عزیزان التماس دعا داریم . ✳️ @bahjat_alabd
📌صدور فتوای حرمت استخدام در اداره قیومت انگلیس توسط میرزای شیرازی 🔹 پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، بریتانیا کنترل عراق را به دست گرفت. اگرچه جامعه بین الملل در سال ۱۹۲۰ قیمومیت عراق را به بریتانیا واگذار کرد، اما این قیمومیت به دلیل انقلاب ۱۹۲۰ عراق، به شکل یک پادشاهی نیمه مستقل تحت نظارت بریتانیا درآمد. 🔸در نهم جمادی‌الثانی ۱۳۳۸ قمری (۱۹۲۰میلادی) آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی با صدور حکمی استخدام در اداره قیمومت انگلیس را برای مسلمانان حرام اعلام کرد که منجر به استعفای تعداد زیادی از کارکنان و ایجاد مشکلات جدی برای اشغالگران شد. ✳️ @bahjat_alabd