#شهیدی که از خدا خواست #پاکیزه بپذیردش...
.
.
#بسیجی_واقعی، #مهندسی_دقیق، #فرماندهی فداکار و ایثارگر، #دلاوری بی نظیر، #پاسداری_نمونه، #سرداری_عاشورایی، #رزمنده ای نجیب، #برادری_صبور، #رفیقی_ایثارگر و #پارسای بی ادعا، #مخلص و #عاشق_حضرت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی و … را می توان از جمله ویژگی های #اخلاقی و #فکری #شهید_غیور_اسلام #آقامهدیباکری برشمرد....
.................
💠از سوی دیگر، « #خدایامراپاکیزهبپذیر» این جمله قشنگ و عارفانه آخرین سخن از وصیتنامه شهید باکری، سردار فاتح میدانهای جهاد و پایداری و فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا است که همیشه و در همه حال در یاد و خاطره دوستداران این شهید سرافراز اسلام بوده و هست....
#شهید_مهدی_باکری به مانند تمامی فرماندهان هشت سال دفاع مقدس خصوصیاتی داشت که، هیچ گاه فرماندهان دفاع مقدس، رزمندگان و حتی دیگران آنها را فراموش نمی کنند.
#شهیدمهدیباکری در عملیاتهای مختلف هشت سال دفاع مقدس نقش مهم و تعیین کننده ای داشته اند، به طوریکه در #عملیات_فتحالمبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف حاضر میشود که در این عملیات یکی از گردانها در محاصره قرار گرفته بود که این شهید به همراه تعدادی رزمندگان، با شجاعت و تدبیر، آنان را از محاصره بیرون می آورند که در این عملیات در منطقه «رقابیه» از ناحیه چشم #مجروح میشود و به فاصله کمتر از یک ماه هم در عملیات #بیتالمقدس شرکت می کند، در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس نیز از ناحیه کمر زخمی می شود...
#سردارعاشورایی
#آقایشهردار
#مهندس
#لشکرعاشورا
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#اللهبندهسی
#جاویدالاثر
@bakeri_channel
#شهادت_هنر_مردان_خداست.
.
👈خاطره ای از سردار شهید مهدی باکری
⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘
یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.
وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر.
#باران_تندی هم می آمد. من رفتم دم #چادر_فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو .
#آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»
صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت« برو #آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..
توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم.
یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»
گفتم « چرا ؟» ...
گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد...
#شهیدجاویدالاثرآقامهدیباکری
#سردارعاشورایی #اخلاص_بیادعا #باران #سیل #شهردار #ارومیه #آقامهدیچنینبود....
♡شادیروحشونصلوات♡
@bakeri_channel
#سرداری که لباس بچه های نامادری اش را می شست!!!
⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘
حمید سه ساله بود که مادرشان فوت کرد. از آن موقع نامادری داشتند .
مثل مادر خودشان هم دوستش داشتند.
رفتیم خانه شان ؛ بیرون شهر. بهم گفت :همین جا بشین من میآم... دیر کرد. پاشدم آمدم بیرون ، ببینم کجاست.
داشت لباس می شست؛ لباس برادر و خواهرهای ناتنیش را... گفت: من این جا دیر به دیر میآم. میخوام هر وقت اومدم، یه کاری کرده باشم...
.
#سردارشهیدمهدیباکری #سردارعاشورایی #بیادعا #اخلاص #جاویدالاثر #آقامهدیچنینبود... #شهادتاتفاقینیست...
#خاطرهای_ازسردارمخلص_شهیدآقامهدیباکری
♡شادی روح شهدا صلوات♡
@bakeri_channel