eitaa logo
سرداران شهید باکری
478 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
449 ویدیو
12 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
#سالروز_رحلت_امام‌خمینی(ره): . ارتباط شهیدمهدی باکری با امام خمینی(ره)چگونه بود؟ . #شهيد_مهدي_باكري در دوره سربازي با تبعيت از  اعلاميه حضرت امام خميني (ره) در حالي كه در تهران #افسر_وظيفه بود- از #پادگان فرار و به صورت مخفيانه زندگي كرد و فعاليت هاي گوناگوني را در جهت #پيروزي_انقلاب اسلامي نيز انجام داد... . . #مخلص و #عاشق حضرت امام خمینی(ره)و انقلاب اسلامی بود. با تمام وجود خود را  #پیرو_خط‌_امام می دانست وسعی می کرد زندگی اش را براساس رهنمودها و فرمایشات آن بزرگوار تنظیم نماید، با دقت به سخنان حضرت امام گوش می داد، آنها را می نوشت و در معرض دید خود قرار می داد و آن قدر به این امر حساسیت داشت که به خانواده اش سفارش کرده بود که سخنرانی آن حضرت را ضبط کنند و اگر موفق نشدند، متن صحبت را از طریق روزنامه به دست آورند. 🔆او معتقد بود سخنان امام الهام گرفته از  آیات الهی است، باید جلوچشمان ما زندگی می کرد. 🔆 . . 🔆زندگی آقا مهدی سرشار از #عشق‌به‌امام (ره) بود . تا آنجا كه چند لحظه قبل از شهادتش ، هرچه بچه ها اصرار می كنند از رود دجله برگردد ، قبول نمی كند و می گوید : « #حرف_امام را #اجرا كنید...🔆 . ‌. 🔺حضرت امام خمینی (ره) بعد از #شهادت شهید مهدی‌باکری فرموده است:خداوندشهید اسلام ( #مهدی_باکری) را رحمت کند.🔺 #شادی‌روح‌شهدا و #امام‌شهدا فاتحه مع الصلوات @bakeri_channel
#شهید_مهدی_باکری به #روایت_همسر #قسمت‌_ششم . یادش آمد که او را یکبار توی تلویزیون دیده. #سرش گرم به ژاکت لیمویی بود که داشت برای خودش میبافت و تلویزیون گوش میداد. #شهردار_ارومیه حرف میزد، صفیه میل و کاموا را روی پایش گذاشت و به صفحه ی تلویزیون نگاه کرد که ببیند این #شهردار_کی_هست... او (آقامهدی)چشمش پایین بود و دوتا دستش را روی میز در هم حلقه کرده بود و #آرام حرف میزد.. #صفیه گفت:"این دیگه چه #شهرداریه؟چرا اینقدر آروم حرف میزنه؟"و با بی حوصلگی تلویزیون را خاموش کرد... #به ذهنش هم نرسیده بود ممکن است او روزی بیاید #خواستگاریش))☺️ #شهیدمهدی‌باکری #همسر #آقای‌شهردار #متانت #مردبی‌ادعا #همیشه‌دوستت‌دارم ای شهید . #آقامهدی‌چنین‌بود..... . #شادی‌روح‌شهدا صلوات @bakeri_channel
چندروزی بود چندنفراز قرارگاه و جهت شناسایی وارد داخل خاک عراق شده بودیم موقعی که برمی گشتیم خیلی گرسنه بودیم چیزی هم نمانده بود بخوریم درمسیر راه به یک برخوردیم دوستان همه شروع کردند به خوردن تمشکها چند تا خورد رفت جلو تر منتظر ما شد دید ما نمیاییم گفت بیایید برادرا بگذارید هم بماند شاید راه به اینجا افتاد برای اوهم بماند. این یعنی روح بزرگ اقامهدی و او کجاها رامی دید .!! ( : سردارمحمد اسدی) .... .... ♡شادی روحشون صلوات♡ @bakeri_channel
در مرحله مقدمات عملیات بدر، رزمندگان را برای نبردی مردانه و عارفانه دعوت می‌کند این شهید در شب عملیات می‌گیرد و همه گردان‌ها را یک یک از زیر قرآن عبور می‌دهد و توصیه می‌کند: «برادران! خدا را از یاد نبرید (عج) را زمزمه کنید. کنید که کار ما برای خدا باشد. از پشت بی‌سیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق می‌کند»... در اولین شب عملیات بدر موفق به شکستن خط دشمن می‌شود، در مرحله دوم عملیات هم خسارات و شکست سنگینی به دشمن بعثی وارد می‌کنند. . . (عج)
یِل اَسْدی، گون توتولدی، زینب نوایه گلدی زهرا دئدی حسین وای، عالم صدایه گلدی ... #عزاداری #شهید_مهدی_باکری #رزمندگان_لشکر۳۱عاشورا
#زیارت_نیابتی به نیت #شهید_مهدی_باکری .... #کربلای_معلی #بین‌الحرمین‌ ... #ارسالی #محرم۱۴۴۱
: همرزم شهید مهدی باکری آقای عباسي : .... به حقيقت عاشق حضرت اباعبدالله الحسين (ع) و پيرو راستين حضرت امام خميني (ره) بود، با هر وسيله و امكاني كه در دست داشت، اظهارات ، سخنراني ها و نوشتجات حضرت امام (ره) را با دقت و حوصله گوش مي كرد و مي خواند و به ديگران نيز توصيه مي كرد كه آنها نيز از اين فيض بيكران بهره ببرند. وي افزود: شهيد مهدي باكري با آنكه خود بود و در نماز و دعاهاي خود، فيض شهادت را از خداوند متعال مسالت مي كرد ، ولي در حفظ جان و سلامتي افراد زير دست بسيار حساس بود، توصيه هاي ايشان براي حفظ جان و سلامتي سربازان و بسيجيان مشهور بود و حتي به انحاء مختلف تلاش مي كرد در مقاطع و مواضع خطرناك به جاي ديگران انجام وظيفه كند. عباسي: مردمداري ، توجه جدي به اظهارات و نكته نظرهاي اطرافيان، گشاده رويي در مقابل انتقادهاي ديگران از خصوصيات بارز آن شهيد بزرگوار بود به نحوي كه ديده نشده بود ايشان حرف سربازي و يا يك بسيجي را قطع كند ، انگار در وجود اين انسان شايسته ، چيزي به عنوان عصبانيت و تندخويي و درشتي وجود نداشت.. عاشق بسیجی ها بود
: همرزم شهيد باكري جناب‌آقای عباسی: .... در طول حضور شهيد باكري در جبهه هاي نبرد شمالغرب و جنوب كه معمولا سمت داشت ، ديده نشده بود ايشان را به ديگران بسپارد ، اگر زيردستي براي كمك به ايشان كاري را براي او انجام مي داد، بسيار شرمگين مي شد و مي كرد كه هر كسي خود را خودش انجام دهد. مجموعه اين ويژگي هاي اخلاقي ، دانش علمي و نظامي، عشق به ولايت ، بي باكي و شجاعت، و اخلاص ، زيستي موجب شده بود وي به عنوان انساني فرهيخته و متعالي و برجسته در قلب حضرت امام خميني (ره) ، مقام معظم رهبري جاي بگيرد و محبوب همه ملت ايران و رزمندگان اسلام شود.
به نیابت از #شهيد_مهدي_باكری
: ... با افراد مستضعف و کم‌درآمد ترجیح می‌داد رفت‌ و آمد کند: مهدی، که بود پایین منطقه فرودگاه قدیم چند خانواده را شناسایی کرد و با حقوق 2800 تومانی که می‌گرفت، چند خانواده را تحت پوشش قرار داده بود. با افراد مستضعف و کم‌درآمد حتی در فامیل، ترجیح می‌داد رفت‌ و آمد کند. به در پرورشگاه ارومیه عنایت و محبت خاصی داشت. می‌گفت شرایط زندگی‌مان طوری که بتوانیم دو تا از آنها را بیاوریم خانه و سرپرستی کنیم خیلی خوب است.... . . ... آیاماهم عمل میکنیم؟؟؟! ای شهید
. : . ... . بسم رب الشهدا و الصدیقین: . دست برد یک قاچ خربزه بردارد، اما دستش را کشید ؛ انگار یاد چیزی افتاده بود. گفتم «واسه ی شما قاچ کرده‌ام بفرمایید. ! نخورد . هرچه اصرار کردم ، نخورد... قسمش دادم که این ها را با پول خودم خریده ام و الان فقط برای شما قاچ کرده ام. باز قبول نکرد. گفت « بچه ها توی خط از این چیزا ندارند... ....
: .... ! اگر شبانه‌روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت و را به بما عنایت فرموده‌، باز هم کم است‌. آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌. ...‌بدانید تنها راه نجات و سعادت ماست‌. همیشه به باشید و فرامین خدا را عمل کنید‌. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید‌. ... ای شهید
.... گرفت... ... : ■ 15 روز قبل از «عملیات بدر» به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از (ع) خواست که خداوند توفیق را نصیبش کند. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند. این فرمانده دلاور در روز 25 اسفند سال 1363 و طی « عملیات بدر» به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنه‌های کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل شد. ■هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال می‌دادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف گلوله آر.پی‌.جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست. ●شادی روحشون صلوات● . سالروزشهادت آقا امام رضا (ع)تسلیت باد #۳۰صفر۱۴۴۱
#زندگی_به_سبک_شهدا: ... یک #مهدی_باکری که در جواب اصرار های خواهرش برای دیدن همسرآینده بگوید: مهم #ایمان است نه #ظاهر_دختر.. . و وقتی خواهرش به شوخی بهش گفت که اصلا شاید دختره کچل باشه بخنده و بگه خب اون کچلو رو هم باید یکی بگیره دیگه☺😊 ... نشربه مناسب سالروز ازدواج #شهید_مهدی_باکری #ازدواج_آسان #به_سبک_شهدا #الله_بندسی #مردبی‌ادعا #محبوب‌دلها‌ #سادگی_تکراری_نمیشه #شهادت_اتفاقی_نیست
#شهیدمهدی‌باکری قبل ازعملیات بدر: .... فرمانده اصلی ما ،‌خدا و امام زمان(عج) است، ‌اصل آنها هستند و ما موقت هستیم... #شهيد_مهدي_باكري #الله_بندسی #فرمانده‌اصلی #امام‌زمان(عج) ... #آغازامامت‌امام‌زمان(عج)مبارک #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
#کلام_شهید: .. ای عزیزان بدانید... #ماندمان در گرو #رفتنمان است! #شهید_مهدی_باکری #الله_بندسی #بی‌ادعا‌ #اللهم_عجل_لوليك_الفرج
سرداران شهید باکری
: .... ! اگر شبانه‌روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت و را به بما عنایت فرموده‌، باز هم کم است‌. آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل‌، تنها چاره‌ساز ماست‌. ...‌بدانید تنها راه نجات و سعادت ماست‌. همیشه به باشید و فرامین خدا را عمل کنید‌. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید‌. ... ای شهید
🍃در سال‌های دفاع مقدس ... مرهمِ جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند. 🍃روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از مناطق عملیاتی بود. 🍃حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند راحت عبور و مرور کنند مگر بلد باشند 🍃آقای مهدی در پاسخ گفت: شما دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می‌شناسم حتی حدّ خط را هم می‌شناسم! 🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه می‌شناسید؟ حاج همت در جواب گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، اصلاً نیست! 🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه شما روی آتش می‌جوشد ... همگی خندیدیم 😂😂 🌷 🌷 @bakeri_channel
کاش می‌شد حال خوب را لبخند زیبا را بعضی دوست داشتن‌ها را خشک کرد لای کتاب گذاشت و نگه شان داشت .... همراه باشید با👇 👇 https://t.me/joinchat/P0pmPJqYHQ4yYnNF ❣ ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54a
سرداران شهید باکری
در آذر سال ۱۳۳۴ در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود. در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. به علت برادر بزرگش كه به دست رژيم خون‌خوار شاهنشاهي انجام‌شده بود با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد. بعد از پايان دوران خدمت سربازي در شهر تبريز با برادرش فعاليت مؤثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خودسازی و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است. در عمليات موفقيت‌آميز «مسلم بن عقیل» به‌عنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (ع) بود كه چندين بار خودش در جنگ تن‌به‌تن و پرتاب نارنجك دستي به صداميان شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد و برحسب شايستگي كه كسب نمود از طرف فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به‌عنوان فرمانده تيپ حضرت ابو‌الفضل (ع) منصوب گرديد. نحوه شهادت در والفجر يك از ناحيه پا و پشت زخمي و بستري گشت كه پايش را از ناحيه زانو عمل جراحي كردند. اطرافيانش متوجه بودند كه از درد پا در رنج است ولي هیچ‌وقت اين را به زبان نياورد و بالا‌خره در عمليات فاتحانه خيبر با اولين گروه پيشتاز كه قبل از شروع عمليات بايستي مخفيانه در عمق دشمن پياده مي‌شدند و مراكز حساس نظامي را به تصرف درمی‌آوردند و كنترل منطقه را در دست مي‌داشتند عازم گرديد و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عمليات خيبر بود كه با بی‌سیم خبر تصرف پل مجنون (كه به افتخارش پل حميد ناميده شد) در عمق ۶۰ كيلومتري عراق را اطلاع داد. پلي كه با تصرف كردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نيروهاي موجود در جزاير را فراري دهد و يا نيروي كمكي براي بفرستد درنتیجه تمام نيروهايش در جزاير كشته يا اسير شدند و اين عمل قهرمانانه فرمانده و بسيجي‌هاي شجاعش ضمانتي در موفقيت اين قسمت از عمليات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نيروهاي زرهي دشمن فقط با نارنجك و آرپی‌جی و كلاش ولي با قلبي پر از ايمان و عشق به شهادت خودش و يارانش در حفظ آن پل مهم جنگيدند و در هم آنجا به لقاء‌الله پيوسته و به آرزوي ديرينه‌اش ديدار سرور شهيدان امام حسين (ع) نائل آمد. 👇 @mahdi_va_hamid_bakeri 👇 @bakeri_channel
💛💚💛 💚💛 💚 از ما بعيد  بود ولى  عاشقت  شدیم از تو بعيد نيست جهان عاشقت شود.. @bakeri_channel
💕همانان ڪہ دلداده او شدند         🍃ڪبوتر ڪبوتر پرستو شدند 💕پرستو پرستو فراز آمدند            🍃و بے سرسرافراز باز آمدند 🕊       🌴   @bakeri_channel 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
: . هر موقع که ناراحت و افسرده می شدم پشت سر نماز می خواندم و به او اقتدا می کردم همه ی ناراحتی ها و افسردگی ها بر طرف می شد. . _از_وصیتنامه_شهیدخدمتعلی_رجبی امت مسلمان نَفْس‌هایتان را مطیع عقلتان کنید از اختلافات بپرهیزید که امام فرمود: همه اختلاف‌ها سر (منیت) است. دنیا فانی است آنچه می‌ماند خوبی و بدی است. . 🌷 . جانشین گردان تخریب لشکر 31 عاشورا . . . . . . . . .
‍ بسم رب شهدا و صدیقین بخشی از وصیت نامه . اهميت زياد به نماز و دعاها و مجالس ياد ابا عبدالله و شهدا بدهيد كه راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربيت حسيني و زينبي بيابيد و رسالت آنها را رسالت خود بدانيد و فرزندان خود را نيز همانگونه تربيت بدهيد كه سربازاني با ايمان و عاشق شهادت و علمداراني صالح، وارث حضرت ابوالفضل، براي اسلام ببار آيند. ماست. اي عاشقان ابا عبدالله، بايستي شهادت را در آغوش گرفت، گونه‌ها بايستي از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بايستي محتواي فرامين امام را درك و عمل نمائيم تا بلكه قدري از تكليف خود را در شكرگزاري بجا آورده باشيم. . یاحسین ع @bakeri_channel
سرداران شهید باکری
  در آذر سال ۱۳۳۴ در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود. در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. به علت برادر بزرگش كه به دست رژيم خون‌خوار شاهنشاهي انجام‌شده بود با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد. بعد از پايان دوران خدمت سربازي در شهر تبريز با برادرش فعاليت مؤثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خودسازی و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است. در عمليات موفقيت‌آميز «مسلم بن عقیل» به‌عنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (ع) بود كه چندين بار خودش در جنگ تن‌به‌تن و پرتاب نارنجك دستي به صداميان شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد و برحسب شايستگي كه كسب نمود از طرف فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به‌عنوان فرمانده تيپ حضرت ابو‌الفضل (ع) منصوب گرديد. نحوه شهادت در والفجر يك از ناحيه پا و پشت زخمي و بستري گشت كه پايش را از ناحيه زانو عمل جراحي كردند. اطرافيانش متوجه بودند كه از درد پا در رنج است ولي هیچ‌وقت اين را به زبان نياورد و بالا‌خره در عمليات فاتحانه خيبر با اولين گروه پيشتاز كه قبل از شروع عمليات بايستي مخفيانه در عمق دشمن پياده مي‌شدند و مراكز حساس نظامي را به تصرف درمی‌آوردند و كنترل منطقه را در دست مي‌داشتند عازم گرديد و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عمليات خيبر بود كه با بی‌سیم خبر تصرف پل مجنون (كه به افتخارش پل حميد ناميده شد) در عمق ۶۰ كيلومتري عراق را اطلاع داد. پلي كه با تصرف كردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نيروهاي موجود در جزاير را فراري دهد و يا نيروي كمكي براي بفرستد درنتیجه تمام نيروهايش در جزاير كشته يا اسير شدند و اين عمل قهرمانانه فرمانده و بسيجي‌هاي شجاعش ضمانتي در موفقيت اين قسمت از عمليات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نيروهاي زرهي دشمن فقط با نارنجك و آرپی‌جی و كلاش ولي با قلبي پر از ايمان و عشق به شهادت خودش و يارانش در حفظ آن پل مهم جنگيدند و در هم آنجا به لقاء‌الله پيوسته و به آرزوي ديرينه‌اش ديدار سرور شهيدان امام حسين (ع) نائل آمد. 👇 @bakeri_channel
هدایت شده از سرداران شهید باکری
  در آذر سال ۱۳۳۴ در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود. در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. به علت برادر بزرگش كه به دست رژيم خون‌خوار شاهنشاهي انجام‌شده بود با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد. بعد از پايان دوران خدمت سربازي در شهر تبريز با برادرش فعاليت مؤثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خودسازی و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است. در عمليات موفقيت‌آميز «مسلم بن عقیل» به‌عنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (ع) بود كه چندين بار خودش در جنگ تن‌به‌تن و پرتاب نارنجك دستي به صداميان شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد و برحسب شايستگي كه كسب نمود از طرف فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به‌عنوان فرمانده تيپ حضرت ابو‌الفضل (ع) منصوب گرديد. نحوه شهادت در والفجر يك از ناحيه پا و پشت زخمي و بستري گشت كه پايش را از ناحيه زانو عمل جراحي كردند. اطرافيانش متوجه بودند كه از درد پا در رنج است ولي هیچ‌وقت اين را به زبان نياورد و بالا‌خره در عمليات فاتحانه خيبر با اولين گروه پيشتاز كه قبل از شروع عمليات بايستي مخفيانه در عمق دشمن پياده مي‌شدند و مراكز حساس نظامي را به تصرف درمی‌آوردند و كنترل منطقه را در دست مي‌داشتند عازم گرديد و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عمليات خيبر بود كه با بی‌سیم خبر تصرف پل مجنون (كه به افتخارش پل حميد ناميده شد) در عمق ۶۰ كيلومتري عراق را اطلاع داد. پلي كه با تصرف كردن آن دشمن متجاوز قادر نشد نيروهاي موجود در جزاير را فراري دهد و يا نيروي كمكي براي بفرستد درنتیجه تمام نيروهايش در جزاير كشته يا اسير شدند و اين عمل قهرمانانه فرمانده و بسيجي‌هاي شجاعش ضمانتي در موفقيت اين قسمت از عمليات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نيروهاي زرهي دشمن فقط با نارنجك و آرپی‌جی و كلاش ولي با قلبي پر از ايمان و عشق به شهادت خودش و يارانش در حفظ آن پل مهم جنگيدند و در هم آنجا به لقاء‌الله پيوسته و به آرزوي ديرينه‌اش ديدار سرور شهيدان امام حسين (ع) نائل آمد. 👇 @bakeri_channel
من  و تو و آن یکی هستیم؛ اسم و رسم برای راحتی کار است.. . روایتی خواندنی از فرمانده لشکر 31 عاشورا بر گرفته از کتاب«پا به پای شهدا : شناسایی شب اول خیلی سخت بود. دوربین دید در شب، یکی داشتیم که نوبتی از آن استفاده می کردیم. عراقی ها هم راه به راه سنگر کمین زده بودند. درگیر شدیم و دو نفر هم اسیر شدند. سختی های کار را برایش گفتم. : حالا که اینطور است هم می آیم. گفتم: که نباید بیاید جلو! وظیفه ماست که برویم. گفت: حرفش را هم نزن. داخل این جنگ اگر هم می بینی اسم و رسم برای ما درست کرده اند، فقط برای راحتی کار است وگرنه و و آن یکی هستیم. آمدنش خطرناک بود، ولی آمد. آن شب شناسایی مان موفق بود... . @bakeri_channel
.... گرفت... ... : ■ 15 روز قبل از «عملیات بدر» به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از (ع) خواست که خداوند توفیق را نصیبش کند. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند. این فرمانده دلاور در روز 25 اسفند سال 1363 و طی « عملیات بدر» به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنه‌های کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل شد. ■هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال می‌دادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف گلوله آر.پی‌.جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست. ●شادی روحشون صلوات● . سالروزشهادت آقا امام رضا (ع)تسلیت باد