⬆️⬆️در مقايسۀ عملكرد شهيد باكري در دوران شهرداري و دوران فرماندهي لشكر چه تفاوتي مشاهده مي كنيد؟ آيا اساسا تفاوتي داشته است؟
شما وقتي در دورۀ #شهردار بودن ايشان تامل كنيد، مي بينيد خودروي بنزي كه ماه ها در پاركينگ خاك مي خورد، ایشان وقتي مي شنود كه آنجا يك #كارگري دخترش را عروس كرده، مي گويد بنز را شستشو دهيد و با آن عروس را ببريد. در جاي ديگري وقتي سيلي مي آمد يا مشكلي پيش مي آمد، خود ايشان مي رفتند و با كارگران كار مي كردند. پيرزني مي گويد اي كاش #شهردار مي آمد اين جوان را مي ديد كه دارد اينطور كار مي كند. بعد به ايشان مي گويند كه شهردار خود ايشان هستند....❣
وقتي همۀ مقاطع و همۀ مسئوليت هاي ايشان را مورد مطالعه و تعمق قرار مي دهيم، مي بينيم كه اين شخصيت سكون نداشته و دنبال جايگاه و درجه نبوده است. اگر دنبال درجه هم بود همان تكليف و همان رسالت را داشت. باور داشت كه باید براي #اسلام و #قرآن كار كند. به همچنین نيروهايي كه در کنار شهید باکری پرورش يافته بودند. البته برخی مسئولان هم هستند که امروز عملكردي متفاوت دارند. البته باب گلايه را نمي خواهم باز كنم، ولی اگر ما از #راه_شهدا تبعيت كنيم، هرچه به شهدا نزديكتر شويم خودمان راه سعادت را پيدا مي كنيم و هر جا هم بخواهيم شهدا را حذف كنيم، خودمان حذف مي شويم. هرچه به شهدا نزديكتر شويم فيوضات و بركات را حس مي كنيم. به قول مقام معظم رهبري كه مي فرمايند شهدا مثل ستار هها هستند. معتقدم شهدا راه و رسم هستند....
@bakeri_channel
لحظه وصل #عبد به #معبود، #عاشق به #معشوق و نیستی به بینهایت، آنچنان زیبا و دلانگیز است که #افلاکیان_عاشق هشت سال #دفاع_مقدس، همواره بهدنبال چشیدن لذت چنین #وصلی بودند. آنان بیهیچ ترس و واهمهای به زیر آتش گلولههای دشمن رفته و #عاشقانه وجود خویش را در #دفاع از #حیثیّت و #شرف_کشور و #اسلام عزیز #فدا میکردند...
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54a
وصف حال #آقامهدیباکری بعد از #شهادت #آقاحمیدباکری 💠گزیده خلاصه شده از کتاب #خداحافظ_سردار 👇👇👇 #بخاطر روابط نزدیکی که بچههای اطلاعات با فرمانده لشکر داشتیم بعد از شهادت #حمید در عملیات خیبر تصمیم گرفتیم در حضور #آقامهدی از بکار بردن اسم حمید خودداری کنیم
و برای صدا کردن دوستانی که اسمشان حمید است از #برادر و #اخوی و..استفاده کنیم...
آن روز یکی از تیم های واحد برای ماموریتی حساس جلو رفته بود و هنوز برنگشته بود.#حمیدقلعه ای و #حمیداللهیاری هم جز این تیم بود
هروقت تیمهای شناسایی دیرمیکردجلوترازهمه آقامهدی میرفت پدبالای سنگر میایستاد و #منتظر میشد
ازدورکه نگاه میکردی لبهایش تکان میخوردونزدیک میشدی میتوانستی ذکری زیرلبش را بشنوی:لاحولولاقوةالابالله♡
#آفتاب در دور دست هور در حال غروب بود که بلم های گمشده از دور پیدا شدند من به محض دیدن آنها از شادی فریاد زدم حمید..حمید..و بطرفشان دویدم
هنوز حال و هوای استقبال بچه ها فروکش نکرده بود متوجه آقامهدی شدم
بدور دست جزیره مجنون که جنازه حمید جامانده بود خیره بود
توجه همه به #آقامهدی بود بعضیا به عصبانیت به من نگاه میکردند... دوباره #یادحمید در ذهنش جان گرفته بود.نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود #جنازه برادربه خاک افتاده بودوبرادری که میتوانست دستوربدهد تاجنازه بعقب منتقل کنند تنها گفته بود: #اول جنازه بچه هابعدحمید
این من بودم که عهددسته جمعی راشکسته وموجب ملال خاطرآقامهدی شده بودم.تصمیم گرفتم پیش آقامهدی بروم و معذرت خواهی کنم:
اقامهدی میدانید،یعنی ما عشق شمارابه حمیدآقا میدانیم.ماراضی نمیشدیم.که شماناراحت بشید
#تبسم لطیفی چهره اش را روشن کرد .دست بر شانه من نهاد و گفت:
#الله_بندسی!مدتی است متوجه شده ام که شما رعایت حال مرا میکنید.ولی شماها برای من مانند #حمید هستید و بوی او را میدهید.
ادامه سخنان آقا مهدی : « #حمید سربازی بیش ،برای #اسلام و #امام نبود. دعا کنید همه ما پیرو راهی باشیم که #حمید بخاطر آن و حفظ ارزشهای آن، شهید شده است» 🌹شادی روحشان صلوات🌹
#آقامهدی
#آقاحمید
#باکری
#جاویدالاثر
#ایرهروانکویشهادتسفربخیر ♡التماس دعا سرداران بی نشان♡
@bakeri_channel
همواره تربیت #حسینی و #زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و #فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت دهید که #سربازانی_با_ایمان و #عاشق_شهادت و #علمدارانی_صالح، #وارث_حضرت_ابوالفضل (علیه السلام) برای #اسلام به بار آیند....
.
.
#قسمتیازوصیتنامهشهیدمهدیباکری
.
.
#حسینی
#زینبی
#فرزندان
#سربازانباایمان
#عاشقشهادت
#علمدارانی_صالح
#وارثحضرتابوالفضل(ع)
#اسلام
.
@bakeri_channel
#قسمتیازوصیتنامه #شهيد_مهدي_باكري:
....
#عزیزانم! اگر شبانهروز شکرگزار خدا باشیم که نعمت #اسلام و #امام را به بما عنایت فرموده، باز هم کم است.
آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چارهساز ماست. ...بدانید #اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست.
همیشه به #یاد_خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید.
...
#شهيد_مهدي_باكري #الله_بندسی #اسلام #امام #شکرگزار_خدا #صدق_نیت #یاد_خدا
#همیشهدوستتدارم ای شهید
سرداران شهید باکری
#قسمتیازوصیتنامه #شهيد_مهدي_باكري:
....
#عزیزانم! اگر شبانهروز شکرگزار خدا باشیم که نعمت #اسلام و #امام را به بما عنایت فرموده، باز هم کم است.
آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چارهساز ماست. ...بدانید #اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست.
همیشه به #یاد_خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید.
...
#شهيد_مهدي_باكري #الله_بندسی #اسلام #امام #شکرگزار_خدا #صدق_نیت #یاد_خدا
#همیشهدوستتدارم ای شهید
سرداران شهید باکری
وصف حال #آقامهدیباکری بعد از #شهادت #آقاحمیدباکری 💠به خاطر روابط نزدیکی که بچههای اطلاعات با فرمانده لشکر داشتیم بعد از شهادت #حمید در عملیات خیبر تصمیم گرفتیم در حضور #آقامهدی از بکار بردن اسم حمید خودداری کنیم
و برای صدا کردن دوستانی که اسمشان حمید است از #برادر و #اخوی و..استفاده کنیم...
آن روز یکی از تیم های واحد برای ماموریتی حساس جلو رفته بود و هنوز برنگشته بود.#حمیدقلعه ای و #حمیداللهیاری هم جز این تیم بود
هروقت تیمهای شناسایی دیرمیکردجلوترازهمه آقامهدی میرفت پدبالای سنگر میایستاد و #منتظر میشد
ازدورکه نگاه میکردی لبهایش تکان میخوردونزدیک میشدی میتوانستی ذکری زیرلبش را بشنوی:لاحولولاقوةالابالله♡
#آفتاب در دور دست هور در حال غروب بود که بلم های گمشده از دور پیدا شدند من به محض دیدن آنها از شادی فریاد زدم حمید..حمید..و بطرفشان دویدم
هنوز حال و هوای استقبال بچه ها فروکش نکرده بود متوجه آقامهدی شدم
بدور دست جزیره مجنون که جنازه حمید جامانده بود خیره بود
توجه همه به #آقامهدی بود بعضیا به عصبانیت به من نگاه میکردند... دوباره #یادحمید در ذهنش جان گرفته بود.نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود #جنازه برادربه خاک افتاده بودوبرادری که میتوانست دستوربدهد تاجنازه بعقب منتقل کنند تنها گفته بود: #اول جنازه بچه هابعدحمید
این من بودم که عهددسته جمعی راشکسته وموجب ملال خاطرآقامهدی شده بودم.تصمیم گرفتم پیش آقامهدی بروم و معذرت خواهی کنم:
اقامهدی میدانید،یعنی ما عشق شمارابه حمیدآقا میدانیم.ماراضی نمیشدیم.که شماناراحت بشید
#تبسم لطیفی چهره اش را روشن کرد .دست بر شانه من نهاد و گفت:
#الله_بندسی!مدتی است متوجه شده ام که شما رعایت حال مرا میکنید.ولی شماها برای من مانند #حمید هستید و بوی او را میدهید.
ادامه سخنان آقا مهدی : « #حمید سربازی بیش ،برای #اسلام و #امام نبود. دعا کنید همه ما پیرو راهی باشیم که #حمید بخاطر آن و حفظ ارزشهای آن، شهید شده است» 🌹شادی روحشان صلوات🌹
#آقامهدی
#آقاحمید
#باکری
#جاویدالاثر
#ایرهروانکویشهادتسفربخیر ♡التماس دعا سرداران بی نشان
#کانال_سرداران_شهید_باکری 👇👇👇
@bakeri_channel
سرداران شهید باکری
#دلتنگی_های_آقا_مهدی
در یک مقطع بین مسئولان لشکر [عاشورا] و مسئولان استان آذربایجان [غربی] اختلافاتی بوجود آمد و این اختلافات باعث بروز تنش هایی شد.
بعد از عملیات #خیبر بود که داشتیم اردوگاه را تخلیه می کردیم.
ما توی چادر #فرماندهی منتظر بودیم تا همه از اردوگاه خارج شوند، بعد ما از اردوگاه بیرون برویم.
نزدیک #غروب بود؛ دیدم #آقا_مهدی نشسته روی زمین و با تکه چوبی که در دستش است با خاکها بازی می کند.
نزدیک او رفتم، دیدم از گونه هایش #قطرات_اشک جاریست.
گفتم: " #آقا_مهدی چرا گریه می کنی؟
چی شده؟
برای #آقا_حمید دلتنگ شدی؟
می خوای بریم #ارومیه؟"
گفت: "نه #غلامحسن، تمام بچه هایی که اونجا موندن، برادرای من هستن.
خدا خواست که اینطوری بشه. اگه بنا بود #حمید رو بیاریم تا حالا آورده بودیم، #حمید خودش هم نمی خواست بیاد."
گفتم: "پس چرا اینقدر ریختی بهم؟"
گفت: "از #خدا_شهادت میخوام. دیگه دوست دارم هر چه زودتر #شهادتم رو برسونه."
گفتم: "یعنی به این زودی #شهادت_حمید روی شما تأثیر گذاشته؟"
گفت: "نه، این حرفها نیست." گفتم: "پس چی؟"
گفت: "نگرانم.
بین بچه های لشکر داره تفرقه می افته.
نگران اینم که این تفرقه بخاطر وجود من باشه.
شاید اگه من نباشم این تشتت و دو دستگی از بین بره."
بغض من هم ترکید و گریه ام گرفت.
#بغلش کردم و گفتم: "شما هر جا بری منم با شمام."
گفت: "نه، اگر وضعیت همین جوری پیش بره #لشکر_و_بچه_های_آذربایجان حیف میشن."
اصلا به فکر خودش نبود و به خودش فکر نمی کرد.
همه چیز را برای #خدا و سربلندی #اسلام می خواست، حتی #جان خودش را.
#راوی_غلامحسن_سفیدگری
#کانال_سرداران_شهید_باکری
💕 @bakeri_channel 💕