من از آن روز که دربندِ توام آزادم
پادشاهم که به دستِ تو اسیر افتادم
همه غمهای جهان هیچ اثر مینکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم
خرم آن روز که جان میرود اندر طلبت
تا بیایند عزیزان به مبارک بادم
من که در هیچ مقامی نزدم خیمهٔ انس
پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم؛ هیچ!
یادِ تو مصلحت خویش ببرد از یادم
به وفای تو کز آن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم
تا خیال قد و بالای تو در فکر منست
گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم
به سخن راست نیاید که چه شیرین سخنی!
وین عجبتر که تو شیرینی و من فرهادم...❤️
#سعدی
https://eitaa.com/bamehonar313
در رفتن جان از بدن
گويند هر نوعى سخن
من خود به چشم خويشتن
ديدم كه جانم مى رود
#سعدی
https://eitaa.com/bamehonar313
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی
یا چه کردم که نگه باز به من مینکنی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
#سعدی
https://eitaa.com/bamehonar313
تـا نکـند وفـای تـو در دل من تَغَیـُّری
چشم نمیکنم به خود تا چه رسد به دیگری
#سعدی
🌺به به از این بیت و معنی پرمغزش🌺
#یک_جرعه_ناب
#شعر
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
ناله زیر و زار من زارتر است هر زمان
بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال من
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
میرسد و نمیرسد نوبت اتصال من
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من
چرخ شنید نالهام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره میکند آینه جمال من
#سعدی
#شعرناب
آثار برجایمانده از سعدی، علاهبر بوستان و گلستان، عبارتاند از قصاید عربی و فارسی، مراثی، ملمعات و ترجیعات، مجالس پنجگانه، نصیحهالملوک، صاحبیه، هزلیات و غزلیات. نشر مرکب هنر تمامی این آثار را تحت عنوان کتابی با نام «کلیات سعدی» منتشر کرده است.
بیتردید سعدی را میتوان عاشقی راستین دانست که از عهد جوانی تا روزگار پیری در تمنای عشق به سر برده است. او در هر دو کتاب گلستان و بوستان بابی را به عشق اختصاص داد: باب سوم بوستان «در عشق و مستی و شور» و باب پنجم گلستان «در عشق و جوانی»؛ اما شور عشقی که خالی از اغراض دیگر نظیر حکایت و اندرز باشد و صرفاً عواطف انسانی را بیان کند تنها در غزلیات او تجلی یافته است.
گویند مگو سعدی چندین سخن از #عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
#سعدی
#شعرناب
تاریخ ادب و اندیشهی ایران، هیچ معلم عشقی بهتر از سعدی به خود ندیده است و شاید به جرأت بتوان گفت در تاریخ مهرپردازی در سراسر جهان، گویندهی دیگری نیست که به ظرافت او به رابطهی عاشقانهی میان دو انسان پرداخته باشد. سعدی علاوهبر تغییر شیوهی نگرش فارسیزبانان نسبت به عشقورزی، به مخاطبان خود میآموزد که چگونه دربارهی عشق بیاندیشند و برگرد وجود زیبایی طواف کنند.
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم
هیچم از دنیی و عقبی نبرد گوشه خاطر
که به دیدار تو شغل است و فراغ از دو جهانم
گر چنان است که روی من مسکین گدا را
به در غیر ببینی ز در خویش برانم
من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم
گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
درم از دیده چکان است به یاد لب لعلت
نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم
#سعدی
#شعرناب
یادروز شیخ اَجَلّ
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
#سعدی
یا رب این نامه سیه کردهٔ بی فایده عمر
هم چنان از کَرَمت برنگرفته است امید ...
#سعدی
https://eitaa.com/bamehonar313
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا