بسم الله
🔵مبارزه با #فساد_اقتصادی و تبعیض اجتماعی؛ مانیفست انقلاب علی علیهالسلام
«...وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَ ...» #خطبه_16
سوگند به کسی که او را به پیامبری برانگیخت، [درحکومت من] به شدت در هم آمیخته خواهید شد و به شدت غربال خواهید شد و آنقدر مانند دانههای داخل دیگ بالا و پایین خواهید شد تا اینکه پایینمرتبهها صدرنشین شوند و صدرنشینها به پایین کشیده شوند...
🔹علی ع در جامعهای به خلافت رسید که مشکلات زیادی در آن وجود داشت و او باید بین آن مشکلات به اولویتسنجی میپرداخت:
برای مثال مشکل اول این بود که دوگانه «انتصاب و امامت» به دوگانه «بیعت و خلافت» تبدیل شده بود!
مشکل دوم فساد مالی و فاصله طبقاتی بود آنهم در حدی که طلاهای برخی از صحابه با تبر بُرش میخورد!
مشکل سوم مسأله فتوحات مستمر خلفا بود که علی نیز در کسوت خلیفه چهارم باید درباره آن برنامهای ارائه میکرد،
مشکل چهارم مساله قتل خلیفه سوم بود که خلیفه چهارم برنامه خود را برای مجازات عاملان قتلش مشخص میکرد چنانکه پیشنهادهایی نیز از سوی برخی صحابه در این مورد به علی علیه السلام ارائه شده (البدایة و النهایة؛ 7 ص 227 و 228)
مشکل پنجم، جهل مردم به معارف اسلام بود آن هم در حدی که مثلا در مسجد کوفه وقتی امام مجتبی علیه السلام به دستور پدر مردم را از اینکه نماز مستحبی را به جماعت بخوانند نهی کرد، کسی نگفت: ما گمان میکردیم این سنت پیامبر است بلکه یکصدا فریاد زدند: "وا سنّة عمراه!" این، عمق فاجعه است که مردم سنّت پیامبر را واگذارند و به حفاظت از سنّت خلیفه بپردازند.
◀️علی ـاماـ از میان این مشکلات رنگارنگ، مبارزه با فساد را انتخاب کرد. در اولین خطبهای که برای مردم ایراد کرد مانیفست حکومتی خود را بیان کرد. او رسما اعلام کرد که رانتخورها باید رانتها را پس بدهند حتی اگر به عنوان مهریه به زنانشان پرداخته باشند(#خطبه_15)! او فساد را از فساد مالی به فساد در #تبعیض_اجتماعی تعمیم داد و رسما اعلام کرد که استانداردهای این 25 سال را قبول ندارد و هر کسی که با این معیارها ترقّی کرده باید به زیر کشیده شود و هر کسی که به خاطر این استانداردهای غلط به زیر کشیده شده باید بالانشین شود (حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ)! #خطبه_16
#مصلحت #اهم_و_مهم
#با_معارف_نهج،شماره 142
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
بازگشت جاهلیت در عصر خلفا
وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيَّهُ (#خطبه_16)
«گرفتاری و امتحان شما به همان گرفتاری و امتحان روزگار بعثت پیامبر بازگشته است»
علی علیه السلام در اولین خطبهای که بعد از به دست گرفتن قدرت ایراد کرد، تصریح کرد که جامعه در این سه دههای که از وفات پیامبر میگذرد به همان #جاهلیت سابق بازگشته است!
🔻یکی از تقسیمات طبقاتی (از نشانه های جاهلیت) که در عصر شیخین پدیدار شد تقدم قریش بر غیرقریش بود. بر خلاف دستورات قرآن و سنت، قبیله قریش با حدیثی که توسط خلیفه اول تبیین و به نحو خاصی تفسیر میشد، با امتیازات خاصی بر دیگر قبایل برتری داده شد!( طه حسین، انقلاب بزرگ (مترجم: سید جعفر شهیدی) ص 37 تا 40)
ریشه برتری دادن قریش بر غیرقریش توسط شیخین به علاقمندی خاص شیخین به مشرکان قریش مکه، برمیگشت. این علاقمندی شیخین به قریش مکه، امری نوپا نبود بلکه ریشه در زمان پیامبر داشت هرچند ایشان همواره شیخین را از گرایش به قریش مکه نهی کرده بودند.
1️⃣ مثلا وقتی اسیران جنگ بدر را به مدینه آوردند، عمر بر کشتگان مشرک جنگ بدر گریست و پیامبر اکرم با شنیدن این خبر ناراحت شدند و خواستند عمر را کتک بزنند که عمر از غضب ایشان به خدا و رسولش پناه برد.( زمخشری؛ ربیع الابرار، ج 4 ص 51 تا 53) این داستان به ابوبکر نیز اسناد داده شده است(ن ک: حسین حسینیان مقدم، مناسبات مهاجرین و انصار ص 100 و 101).
2️⃣پیامبر در جنگ خندق وقتی برای ورودیهای خندق نگهبان میگماشت در کنار هر یک از مهاجرانی که به نگهبانی از ورودیها گماشته شده بودند، یکی از انصار را نیز گذاشته بود. علامه جعفر مرتضی عاملی احتمال داده است که علت گماشتن یک سرباز انصاری در کنار یک سرباز مهاجر همین علاقمندی شکبرانگیز برخی از مهاجران به قریش بود، که ممکن بود مورد سوء استفاده دشمن قرار بگیرد.( جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 9 ص 171 )
3️⃣ در گزارش دیگری آمده است که روزی بلال و صهیب و سلمان ابوسفیان را دیدند و خطاب به یکدیگر گفتند: «هنوز شمشیرهای خداوند سهم خود را از دشمن خدا نگرفته است». ابوبکر از دست آنان عصبانی شد که چرا به شیخ و بزرگ قریش چنین میگویید؟ پیامبر او را از ناراحت کردن کسانی مانند بلال و صهیب و سلمان نهی کردند!( ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج 2 ص 637)
4️⃣ گزارش شده است که ابوبکر در جنگ بدر به قریشیها وعده پنهانی داده بود که برای آزادسازی اسیران آنان تلاش کند! اتفاقا از پیامبر درخواست میکرد که ایشان اسیران را آزاد کنن(واقدی، المغازی، ج 1 ص 107 و 108)
#با_معارف_نهج،شماره 151
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#آشنایی_با_خطبه شانزدهم
1️⃣فضای صدور #خطبه_16
اين خطبه، نخستين خطبه يا از نخستين خطبههايى است كه بعد از قتل عثمان و به حكومت رسيدن امام (ع) در مدينه ايراد شده است (پیام امام، ج1، ص536)
2️⃣اهمیت خطبه
1. اشاره اجمالی به عمق انحرافات ایجاد شده بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)
2. پیشگوئی نسبت به آینده
3. وجود جملات بسیار بلیغ در این خطبه
مضامین خطبه
خطبه مشتمل بر چهار محور کلی همراه با ریزموضوعاتی می باشد:
1. برای تاکید بر اهمیت سخنانی که می خواهند بیان کنند می فرمایند: «ذمّهام در گرو اين سخنانى است كه مىگويم و من صدق آن را تضمين مىكنم».
2. اگر عبرت از گذشته موجب هشیاری انسان نسبت به عقوبتهای آینده شود، تقوا مانع از افتادن وی در شبهات می شود.
3. ابتلائات و آزمون هایی که هنگام بعثت رسول خدا(ص) متوجه شما شد، دوباره بازگشته است.
4. اشاره به دگرگونی وضع مردم از حیث بهره مندی از بیت المال و اشغال مناصب به گونه ای که دست مفسدان از بیت المال قطع شده و از مناصب حکومتی کنار گذاشته شده و صالحان به کار گماشته خواهند شد. (وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً- وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْر)
برخی شارحان اين بخش از خطبه را ناظر به زمان خلافت بنى اميه می دانند که اکابر را عقب زده، اراذل را بر سر كار آورده و بر مردم ظلم و ستم روا می دارند (شرح ابن میثم، ج1، ص300)
5. عده ای که ابتدا در همراهی حق کوتاهی کردند مشمول توفیق الهی شده عاقبت به خیر می شوند و بالعکس، عده ای که ابتدا حق را یاری کرده اند، از حق دست خواهند کشید.
6. هرگز حقیقتی را کتمان نکرده و هیچگاه دروغ نگفته ام.
7. پیش از این، حوادث این روز به من خبر داده شده بود (توسط پیامبر اکرم ص).
8. گناهان به مانند اسبان سرکشی هستند که خطاکاران را بر آن سوار کرده، زمام اسبان را از سواران گرفته و آنان را داخل در آتش می نمایند.
9. تقوا همانند مركبهاى رام و راهواری است كه اهلش را بر آن سوار مىكنند و زمام آنها را به دستشان مىسپارند و آنها را به بهشت جاويدان مىرسانند
10. حق و باطلى وجود دارد و براى هر كدام اهل و طرفدارانى است، اگر باطل حكومت كند جاى تعجّب نيست؛ از ديرباز چنين بوده است و اگر حق و پيروانش كم باشند (نگران نباشيد) چه بسا افزوده گردند و بر لشكر باطل پيروز شوند.
11. كمتر مىشود چيزى پشت كند و بار دیگر بازگردد. (معانی متعددی برای این جمله بیان شده است)
12. کسی که بهشت و جهنم در پیش روی اوست، از پرداختن به امور دیگر منصرف می شود.
13. مردم به سه گروه تقسیم می شوند:
1) کسی که با تلاش و کوشش، به سرعت پیش رفته و نجات می یابد.
2) کسی که به کندی طلب می کند و امید به نجات دارد.
3) کسی که کوتاهی کرده و در آتش فرومی افتد.
14. انحراف به چپ و راست، گمراهی است و راه میانه، جاده نجات است که كتاب جاويدان الهی و آثار نبوّت بر آن قرار دارد و راه ورود به سنّت پيامبر (ص) از همينجاست و پايان كار به آن منتهى مىشود.
15. آن كس كه به ناحق ادّعایی كند هلاك مىشود (یا هلاک باد) و آن كس كه دروغ می گوید ناکام و ناموفق می شود (یا ناکام باد).
16. دو برداشت مخالف از عبارت «من أبدی صفحته للحق هلک»: 1) آن كس که به مبارزه با حق برخيزد هلاك می شود (پیام امام). 2) هر کس حق را در هر موقعیتی بی پروا بیان کند، از ناحیه جاهلان به هلاکت می افتد (ابن میثم).
17. در نادانى انسان همين بس كه قدر خويش را نشناسد،
18. ريشه درختى كه در زمين تقوا نشانده شود هرگز نابودى نمىپذيرد و بذر و زراعت هیچ قومی در اين زمين تشنه نمىگردد.
19. در خانههاى خود پنهان شويد (و در دستهبندىهاى منافقان و نفاقافكنان شركت نجوييد).
20. در اصلاح ميان خود بكوشيد.
21. توبه پيش روى شما و در دسترستان است (به آن چنگ زنيد و گذشته خود را جبران كنيد)
22. هيچ ستايشگرى جز خدا را ستايش نمی کند.
23. (در گناه و خطا) جز خويش را نبايد سرزنش نمود.
ادامه در فرستهی بعدی👇👇👇
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵امیرالمؤمنین علیهالسلام مثل هیچ کس
امیرالؤمنین نه یک دینداری خشک و بیمقصد و بیغایت را نمایندگی میکند و نه نوعی جذابیت و عامهپسندی غیرمؤثر را نمایندگی میکند. او صراط مستقیم است نه چپ است و نه راست (الیمین و الشمال مضلة) (#خطبه_16)
🔻پس برای اینکه به چند جوان مدعی انقلابیگری یا چند کهنسال معتقد به کلیشههای انعطافناپذیر بفهمانیم که شما از الگوی علی ع و علی از الگوی شما فاصله دارد نباید امیرالمؤمنین علیه السلام را طوری تبیین کنیم که به الگوی «خودباختگان نوگرای جذاب» نزدیک شود. واقعیت این است که او در هیچ امری نه در سویهی افراط قرار میگیرد نه در سویهی تفریط. این نمونهها را ببینید:
1️⃣ درست همان زمانی که از صلاح والیان سخن میگفت، «استقامت مردم» را نیز مسکوت نمینهاد «فَلیسَت تصْلح الرّعیة الا بِصَلاح الولاة وَ لا تَصْلح الولاة الا بِاستقامة الرَّعیة» (#خطبه_216)
2️⃣ #دشمن تراشی برای #حکومت را کار #حاکمان سفیه و فاجر میدانست اما «تکیه بر حزبهای فاسق» را نیز برنمیتافت (آسی أن یَلی اَمر هذه الاُمة سُفهاؤها وَ فجّارها فیتّخذوا مال الله دولا وَ عباده خولا وَ الصَالِحین حَربا وَ الفاسقین حزبا)
3️⃣. از مجازات مفسدان اقتصادی سخن میگفت اما تأکید میکرد که درباره همان مفسدان باید عدالت کیفری رعایت شود (عَاقِبْهُ فِي غَيْرِ إِسْرَافٍ = بدون زیادهروی کیفرش کن) (#نامه_53)
4️⃣ از عجله در اجرای حدود سخن میگفت اما وقتی اجرای حد موجب ملحق شدن نظامیان به دشمن میشد، درنگ میکرد (تهذیب، ج 10، ص 147)!
5️⃣با تندروها میانه ای نداشت اما سازشکاران جذاب را هم برنمی تافت
(لا یُقیم اَمر الله الاّ من لا یُصانِع وَ لا یُضارِع وَ لا یَتّبِع المَطامع)
6⃣با اینکه خود را در معرض انتقاد منتقدان قرار میداد اما از همان روز اول به مردم گفته بود که اگر حکمرانی را به دست گرفت، در بسیاری از امور به تشخیص خودش عمل خواهد کرد و نه به سخن سخنگویان گوش خواهد کرد و نه به ملامت ملامتگران (وَ اعلموا اِنّی ان أجبتكُم ركبت بكم ما اَعْلم وَ لَم اصغ الی قول القائل وَ عتَب العاتب) برای همین بود که وقتی تشخیص داد نباید به معاویه امتیاز بدهد، نه در روز اول تشخیص طلاییاش را به مصلحت سنجی #ابنعباس و دلسوزی #قیس_بن_سعد فروخت و نه در روزهای پس از نهروان، در برابر کوفیان خستهای که حاضر نبودند به جنگ با #معاویه بیایند کوتاه آمد!
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج،شماره 161
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه کلمه «أمِرَ»
واژهی «أمَرَ یأمُرُ» به معنای فرمان دادن و یک فعل متعدی است اما «أمِرَ یأمَرُ» به معنای فراوان شدن و یک فعل لازم است. (امِرَ القوم: کثروا) این کلمه در خطبه 16 نهج البلاغه به کار رفته است:
«حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِكُلٍّ أَهْلٌ فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِيماً فَعَلَ وَ لَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ فَلَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ» #خطبه_16
حقى است و باطلى. گروهى هواداران حقاند و گروهى پيروان باطل. اگر باطل و پیروانش کثرت بیابند، عجب نیست که از دیرباز چنین بوده است و اگر هواداران حق کم شد، ای بسا [روزگاری رسد که افزون گردند] و امید است [که افزون شوند] هرچند کم اتفاق میافتد که آنچه پشت کرده [دوباره] بازآید.
🔻در برخی از ترجمههای نهج البلاغه جمله «فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِيماً فَعَل» که در آن «أمِرَ» به معنای «فراوان شد» به کار رفته، به درستی برگردانده نشده است!! در زیر برگردان برخی مترجمان از جمله «فلئن أمِرَ الباطل» را میبینید:
1️⃣آیتی: اگر پيروان باطل سرورى يابند... ❌
2️⃣مبشری: پس اگر هر آينه امروز باطل فرمانگذارى و حكومت مىكند... ❌
3️⃣دشتی: اگر باطل پيروز شود... ❌
4️⃣آقامیرزایی: اگر پيروان باطل بسيار باشند.... ✅
5️⃣فیض: پس اگر باطل بسيار باشد ... ✅
6️⃣انصاریان: اگر باطل بسيار باشد... ✅
#با_مترجمان_نهج، شماره 77
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a