eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
44 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
،‌ شماره 4 در زبان عربی، متضادّ ذلیل و به معنای کسی است که دارای قوت و شوکت باشد و مورد غلبه قرار نگیرد. این کلمه در زبان فارسی بویژه در فارسی معاصر، به معنای محبوب و دوست داشتی به کار می‌رود. اگر در ترجمه متون عربی کلمه عزیز عربی را به عزیز فارسی برگردانیم، خواننده ترجمه معنای «دوست داشتنی و محبوب» را از آن برداشت خواهد کرد! متاسفانه این خطا در ترجمه‌های رسمی و غیررسمی ما خطای رایجی است. در متن نهج البلاغه، در مواردی که کلمه عزیز صفت برای انسان نشده است، این خطا کمتر روی داده است. مثلا در آمده است «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ...» در اینجا چون عزیز صفت برای «حصن» بوده و در فارسی کلمه عزیز را نمی‌توان صفت برای دژ قرار داد، بسیاری از مترجمان دقت کرده و آن را به «دژ محکم و استوار» و مفاهیمی شبیه به آن برگردانده‌اند اما در موارد دیگر غالبا همان خطای رایج روی داده است. برای مثال👇👇 👈در در مدح خداوند آمده است: «کل عزیز غیره ذلیل». بسیاری از مترجمان کلمه عزیز را به معنای عزیز برگردانده‌اند!🙄 👈در در ستایش خداوند آمده است: «عَزِيزَ الْجُنْدِ عَظِيمَ الْمَجْد». برخی مترجمان نوشته‌اند: «خدایی که سپاهش عزیز🙄 👈در درباره مرگ آمده است: «فَكَمْ أَكَلَتِ الْأَرْضُ مِنْ عَزِيزِ جَسَد...» مترجمی نوشته است: «آه زمین چه اجساد عزیزی را ... به کام خویش فرو برد»! 😧 👈 در در نکوهش دنیا آمده است: «وَ عَزِيزُهَا مَغْلُوب» مترجمی نوشته است: «عزیزش شکست خورده»!😦 👈در در نکوهش دنیا آمده است: «عزیزها یأکل ذلیلها» مترجمی در ترجمه‌اش نوشته است: «عزیزش ذلیلش را می‌خورد»!😧 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 22 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 : «وَ تَرْتَعُونَ فِيمَا لَفَظُوا» (و از آنچه باقى گذاردهاند مىخوريد) 🔷عنصر زیباشناختی: استعاره مرشّحه در واژه «لفظوا» انسان خواه ناخواه از آنچه گذشتگان بر جای گذاشته‌اند بهره می‌جوید. حضرت امیر(علیه السلام) از آنچه که از گذشتگان به ما رسیده است، با عبارت «ما لفظوا» یاد کرده است. «لَفَظَ» به معنی بیرون انداختن چیزی از دهان است یعنی میراث مادی گذشتگان را به غذای بیرون انداخته شده از دهان تشبیه کرده اند. 🔵وجوه شباهت دنیا به «ما لفظوا»: 👇 1️⃣. غذای بیرون انداخته شده از دهان، امری تنفر آمیز است و مورد رغبت کسی قرار نمی گیرد. کسی که چشم بصیرت داشته باشد میل و رغبتی به مال دنیا ندارد و دنیا در نزد او آب بینی بزی بیش نیست. 2️⃣دنیا برای کسی ماندنی نیست. این دنیا دست به دست می شود. اگر روزی گذشتگان طعم دنیا را چشیده و آن را بیرون انداخته‌اند ما نیز روزی دنیا را برای دیگران رها خواهیم ساخت. 3️⃣هیچ کس از دنیا سیر نمی شود، انسان دنیا را فقط مضمضه می‌کند. باید بچشی و آن را بیرون بیاندازی. همانند آدامس یا شکلاتی که هیچ کس آن را قورت نمی دهد فقط از دهانی به دهان دیگر انتقال می یابد. نکته: این احتمال را نیز مطرح کرده است که ما از میوه هایی استفاده می کنیم که از خاکی روئیده که با خون و چرکی که از دهان مردگان خارج می شود در آمیخته است. 🌾 ( این سبزه که امروز تماشاگه توست/ فردا همه از خاک تو برخواهد رست) @banahjolbalaghe
سم الله ، شماره 23 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 : «وَ تَرْتَعُونَ فِيمَا لَفَظُوا» (و از آنچه باقى گذاردهاند بهره می‌برید) 🔷عنصر زیباشناختی: استعاره تصریحیه ترتعون از بهره‌مندی. ✍️توضیح آنکه معنای حقیقی «رَتَعَ»، چریدن حیوان است از هر آنچه می‌خواهد. حیوان در چَرا، بدون توجه به حقوق دیگران و از هر چه بیابد فقط به دنبال سیر کردن شکم خویش است. برخی مردم نیز از هر آنچه گذشتگان بجای گذاشته‌اند بهره می‌برند بدون آنکه حقوق دیگران و در رأس همه، حق خداوند را رعایت نمایند. 🔸چریدن از سوی دیگر حیوانی را که مشغول چریدن است، از وجود شکارچی غافل می‌کند لذا حیوانی که مشغول چریدن است به راحتی گرفتار می‌شود. انسان نیز مورد تعقیب شکارگری به نام مرگ است (طرید الموت ) و پرداختن به لذات دنیا او را از در کمین بودن صیاد غافل می‌کند و در همان بی خبری به کام مرگ فرو می رود. ◀️نکات: 1️⃣ فعل «رَتَع» زمانی برای انسان استعاره آورده می‌شود که خوردن فراوان مد نظر باشد (مفرادت ) لذا اصل بهره‌مندی از طبیعت مورد نهی این روایت نیست بلکه مسأله در زیاده خواهی و تکاثری است که در ابتدای خطبه نیز بدان اشاره شده است. همین تکاثر است که غفلت‌زا است. 2️⃣ فعل «رَتَع» در جایی به کار می‌رود که گیاهان سرسبز فراوانی وجود داشته باشد(معجم مقاییس اللغه) و شاید کاربرد «رتع» در اینجا اشاره لطیفی به "کثرت زرق و برق دنیا" و فریبندگی آن نیز داشته باشد که انسان را به خود مشغول می‌کند. 3️⃣ «ترتعون» است و دلالت بر دارد. این استمرار غفلت تا جایی پیش می رود که مرگ فرا رسیده، میان انسان و توبه جدایی می اندازد. (اذا قد اهلکتَ نفسَک ) 4️⃣درست است که همه مردم گرفتار چنین غفلتی نیستند لکن بیشتر مردم غافل اند و همین غفلت اکثری موجب شده است که حضرت تعبیر «ترتعون» را خطاب به همه انسانها به کار ببرند وگرنه معلوم است که برخی انسانها مصداق تعبیر «ترتعون» نیستند. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 31 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 🔷عنصر در خطبه 221 «وَ عَاثَ فِي كُلِّ جَارِحَةٍ مِنْهُمْ جَدِيدُ بِلًى سَمَّجَهَا» (و در هر يك از اعضاى آنان پوسيدگى تازهاى فسادآفرین شده و آنها را زشت ساخته است) عنصر زیباشناختی: جمع میان اضداد – ترکیب دو بار معنایی مثبت و منفی – متصف ساختن یک شی به ضد وصف خویش. توضیح: 1. پوسیدگی (بِلَی) و جدید بودن با یکدیگر در تضاد نیستند لکن پوسیدگی از آن جهت که با کهنگی تلازم دارد می‌تواند با تازگی تضاد داشته باشد پس در ترکیب «جدید بلیً» میان دو ضد جمع شده است. 2. پوسیدگی، بار معنایی منفی دارد ولی جدید بودن و تازگی دارای بار معنایی مثبت است. ترکیب میان این دو معنا که دو بار معنایی متضاد دارند شیرینی خاصی برای شنونده ایجاد می کند. 3. جدید بودن با لذت‌بخش بودن یک ملازمه عادی دارد با این حال حضرت امیر(ع) امر جدید را متصف به زشت کنندگی (سمّج) کرده است که از این جهت با آن لذت بخش بودن منافات دارد و به نحوی می‌توان گفت که جدید بودن را به وصفی غیر از آنچه مورد انتظار شنونده است متصف کرده است(عنصر غافلگیری در زیبایی شناسی). 4. همین مطلب را میان فساد انگیز بودن (عاث) و جدید نیز می توان مطرح کرد که در این صورت از باب مجاز عقلی خواهد بود. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵ما و عبرت‌گیری از مرگ دیگران ⚡️خطر دور شدن از سبک زندگی امیرالمؤمنین علیه ‌السلام روزی امیرالمؤمنین علیه‌السلام در تشییع جنازه‌ای شرکت کرده بودند، دیدند که شخصی می‌خندد. فرمودند: «گویا [گمان کرده‌اید] مرگ فقط برای دیگران نوشته شده است! و این حقیقت فقط بر دیگران لازم شده است! گویا فکر کرده‌اید این امواتی که می‌بینیم مسافرانی هستند که به زودی به نزدمان بازخواهند گشت! در قبرهایشان جایشان می‌دهیم و میراثهایشان را می‌خوریم چنانکه گویا خودمان برای همیشه جاوید هستیم. چه عجیب است که هر وعظ دهنده‌ای را فراموش می‌کنیم در حالیکه خود آماج هر بلا و حادثه‌ [و هر لحظه در آستانه مرگ] هستیم. از توضیحات امیرالمؤمنین علیه السلام پیداست که خنده آن شخص از آنجهت که نشانه غفلت او از پدیده مهمی به نام «مرگ» بوده، موجب ناراحتی حضرت شده است. بنابراین نه تنها خنده در تشییع جنازه میت، بلکه هر چیز دیگری که موجب غفلت شود یا مانع از پندگیری انسان از دیگران شود، به اندازه همین خندیدن، عملی ناپسند و مورد بغض حضرت می‌باشد چرا که در اندیشه علی علیه‌السلام مرگ مردگان باید موجب عبرت‌گیری و بیداری زندگان شود. حضرت در جای دیگری فرموده‌اند: «مردگانتان مایه پند و عبرتتان بشوند بهتر است تا اینکه مایه افتخارتان بشوند»! (لأن یکونوا عبراً احق ان یکونول مفتخرا» () 🔻متاسفانه مدتی است برخی از اسباب غفلت، مانند موسیقی (حتی موسیقی حلال) در مراسمات تشییع و تدفین اموات مرسوم شده است. این سبک زندگی، ما را از الگوی زیستی امیرالمؤمنین علیه‌السلام دور می‌کند! حکمت 122 كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ ،شماره 156 https://eitaa.com/banahjolbalaghe