بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره 19
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_عقدة
وَ لَا يَطْمَعَنَّ مِنْكَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَكٍ يَحْمِلُونَ مَئُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِم»
(خواص اطرافیانت نباید [آنقدر] در تو طمع داشته باشند که [بتوانند] با تملّک باغی در آبیاری یا هر وظیفه مشترک [که با همسایگان آن باغ دارند] به آنان ضرر بزنند و زحمتهای خود را بر دوش ایشان بیندازند)
🔸کلمه عقده از نظر لغوی به معنای چیزی است که «محکم بسته شده باشد و خاطرجمعی و وثوق بیاورد» اما از نظر معنای عرفیاش گاه به معنای «عهد و پیمان» (که محکم بسته شده و وثوق میآورد) به کار رفته، و گاهی به معنای «باغ و زمین و ملک آباد» (که از نظر مالی موجب آسوده خاطر شدن مالکش میشود) به کار رفته است. (ن ک: تاج العروس)
🔹از نظرگاه #همایندی زبانی (collocation#) کلمه عُقده وقتی در معنای عهد و پیمان به کار رفته باشد، فقط با فعلهایی مانند «عَقَد» یا «انعقد» به کار میرود ولی وقتی در معنای «ملک و باغ» به کار برود، با فعلهایی مانند «اقتنی» یا «اعتقد» (که معنای نگهداری و جمع آوری و تملّک میدهند) به کار میرود.
🔸در نامه امام ع به #مالک_اشتر ، آمده است: «وَ لَا يَطْمَعَنَّ مِنْكَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ ...». در اینجا کلمه «عقدة» همراه با کلمه «اعتقاد» به کار رفته و نمیتواند به معنای عهد و پیمان باشد بلکه چنان که همه شارحان نیز گفتهاند عقده در اینجا به معنای "ملک" است در حالی که بسیاری از مترجمان آن را به معنای "انعقاد قرارداد و عقد" برگرداندهاند! 😲
#معنای_عرفی
#معنای_لغوی
#رانتخواران
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره 20
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#تضمین_نحوی_1
«وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ وَ لَا تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ» (#نامه_51)
🔹قانون #همایندی (Collocation) اقتضا میکند که هر فعل با #حرف_جر متناسب با خودش به کار برود. در زبان عربی (و انگلیسی) گاهی حرف جر (یا حرف اضافه انگلیسی) با فعلی به کار میرود که ظاهرا با آن متناسب نیست.
🔸در چنین حالتی نحویان معتقدند که فعل، دربردارنده معنای یک فعل دوم است (تضمین)؛ یعنی همزمان بر معنای فعل دیگری هم دلالت میکند و این حرف جری که با خود این فعل تناسب ندارد، در حقیقت با همان فعل دوم تناسب دارد.
👈مثلا در جمله «سمع الله لمن حمده»، حرف لام با فعل «سمع» تناسب ندارد برای همین میگویند فعل سمع معنای فعل دومی را در بردارد (استجاب) که آن فعل دوم به این لام جاره نیاز دارد و معنای جمله هم این است که خداوند بشنود و اجابت کند برای همه حمدکنندگان(سمع الله و استجاب لمن حمده). برخی مترجمان و شارحان به این فعل دوم کمتوجهی میکنند و به فهم ناقصی از متن دست مییابند.
👈در عبارت «وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ» کلمه «تحشموا» با حرف «عن» تناسبی ندارد. خود کلمهی «احشام» به معنای این است که «بزرگی و هیمنه خودت را چنان به کسی تحمیل بکنی که خجالت زده بشود» اما وقتی با «عن» به کار میرود دربردارنده معنای فعل دومی (منع) میشود که این فعل (منع) به «عن» نیاز دارد و با آن متعدی میشود.
🔹بنابراین معنای دقیق تعبیر «لاتحشموا احدا عن حاجته» این است که «بزرگی خود را چنان بر کسی چیره نکنید که او را خجالتزده بکنید و از [در میان گذاشتن] حاجاتش باز بدارید» (لا تحشموا احدا فتمنعوه عن حاجته).
❗️متاسفانه بسیاری از مترجمان (و حتی برخی شارحان) از ترجمه دقیق عبارت درماندهاند.
#رابطه_مسئولان_عالی_با_مردم
#کلمه_احشام
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کلمه ذلیل
چنانکه ارباب دانش لغت نیز تصریح کردهاند، کلمه «ذلیل» در زبان عربی هر گاه با مفاهیم ممتدی که دارای طول و بلندی هستند،هم نشین شود به معنای «قصیر» (کوتاه) به کار میرود. برای مثال به نیزهی کوتاه میگویند: «رمحٌ ذلیلٌ»، و به دیوار کمارتفاع میگویند: «حائطٌ ذلیل» و به اتاق کمارتفاع میگویند: «بیتٌ ذلیل».
در نهج البلاغه آمده است:
اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ #خطبه_157
ای بندگان خدا بدانید که تقوی قلعهاي بلند و گناه قلعهای کوتاه است که نه میتواند جلوی حوادث را بگیرد و نه میتواند کسی را که به آن پناه آورده، حفظ کند.
متاسفانه بسیاری از مترجمان بدون توجه به #همایندی (collocation) و بدون تحقیق لغوی کافی، سعی کردهاند همان معنای عزت و ذلت را در ترجمه خود ذکر کنند!
👇نمونهای از ترجمههای غیردقیق:👇
بندگان خدا بدانيد كه پرهيزكارى، سراىِ استوارِ "ارجمندى" و گناه كارى، سراىِ "خواري" است، 😯
#کلمه_ذلیل
#با_مترجمان_نهج، شماره 36
https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کلمه ذلیل
چنانکه ارباب دانش لغت نیز تصریح کردهاند، کلمه «ذلیل» در زبان عربی هر گاه با مفاهیم ممتدی که دارای طول و بلندی هستند، همنشین شود به معنای «قصیر» (کوتاه) به کار میرود. برای مثال به نیزهی کوتاه میگویند: «رمحٌ ذلیلٌ»، و به دیوار کمارتفاع میگویند: «حائطٌ ذلیل» و به اتاق کمارتفاع میگویند: «بیتٌ ذلیل».
در نهج البلاغه آمده است:
اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ #خطبه_157
ای بندگان خدا بدانید که تقوی قلعهاي بلند و گناه قلعهای کوتاه است که نه میتواند جلوی حوادث را بگیرد و نه میتواند کسی را که به آن پناه آورده، حفظ کند.
متاسفانه بسیاری از مترجمان بدون توجه به #همایندی (collocation) و بدون تحقیق لغوی کافی، سعی کردهاند همان معنای عزت و ذلت را در ترجمه خود ذکر کنند!
👇نمونهای از ترجمههای غیردقیق:👇
بندگان خدا بدانيد كه پرهيزكارى، سراىِ استوارِ "ارجمندى" و گناه كارى، سراىِ "خواري" است، 😯
#کلمه_ذلیل
#با_مترجمان_نهج، شماره 36
https://eitaa.com/banahjolbalaghe