eitaa logo
با نهج البلاغه
3هزار دنبال‌کننده
197 عکس
51 ویدیو
22 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره 25 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 برشی از : «عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ» (اى بندگان خدا به نادانيهاى خود تكيه نكنيد) 🔷عنصر زیباشناختی: خودنقض‌گری در کلمه «ترکنوا» (شماره1) 👈در این عبارت عنصر «خودنقض‌گری» دو مرتبه به کار رفته که یکی از آنها در این پست (و دیگری در پست بعدی) بررسی خواهد شد. کلمه رکون (لا ترکنوا) به معنای تکیه دادن به چیزی یا اعتماد کردن به چیزی است. از این رو چیزی که مورد رکون قرار می‌گیرد باید دارای قوت و استحکام و استواری خاصی باشد تا قابلیت اعتماد و اتّکا را داشته باشد. در حالیکه جهالت، عدم علم است و عدم اصلاً چیزی نیست تا بخواهد دارای قوت باشد و تکیه‌گاه قرار گیرد. بنابراین در عبارت «لاترکنوا الی جهالتکم» اگر به معنای کلمه «ترکنوا» توجه شود به معنای تکیه کردن است اما وقتی به جهالت تعلق می‌گیرد معنای تکیه کردن را از دست می‌دهد. (با توجه به اینکه جهالت قابلیت تکیه را ندارد) یعنی هم تکیه کردن است (در پندار انسان) و تکیه کردن نیست (در واقع). 🔸در این عبارت کلمه‌ای با کلمه دیگر مخالف نیست (بنابراین نمی‌توان آن را تضاد نامید) بلکه قرینه‌ای وجود دارد که می‌گوید کلمه «ترکنوا» خودش با خودش مخالف است یعنی خودش خودش را نقض می‌کند! این ( ) یکی از زیباترین جلوه‌های ادبی است که در ادبیات مدرن، هم از نظر زیبایی و هم از نظر معناداری به آن توجه می‌شود. 🔹معنایی که با این خودنقض‌گری القا می‌شود شاید تقبیح و توبیخ این خطای انسان باشد که با جهالت زندگی می‌کند و گمان می‌کند که می‌شود به این جهالت تکیه کرد و با آن زیست! 👈نمونه‌اش هم همین بشرِ خودبنیادِ مدرن که به "جهالتی به نام بی‌خدایی" ( ) گمان می کند تکیه کرده است! @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 26 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 برشی از : «عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ» (اى بندگان خدا به نادانيهاى خود تكيه نكنيد) 🔷عنصر زیباشناختی: خودنقض‌گری (شماره2) ✍️در معنای ، نوعی سکون و آرامش نهفته است(صحاح اللغة) در حقیقت رکون نوعی "اتکای آرام‌‌بخش" است. از سوی دیگر روشن است که آنچه انسان را به آرامش می رساند، جهل نیست بلکه دانایی است. جهل موجب آرامش نیست فقط موجب تشویش و اضطراب است. 🔸این تعبیر که انسان می‌خواهد از یک عنصر ضدآرامش (جهل) کسب آرامش کند، بسیار نغز و زیبایی است که در بعد زیباشناختی موجب التذاذ شنونده و در بعد معناداری موجب برانگیختن تأمل و تفکر او می‌شود. ◀️حضرت امیر(علیه السلام) با کاربست این پارادوکس معنادار شاید می‌خواهند انسان را متوجه مشکل پنهان و شگفت انگیزی ‌کنند که بدان مبتلا است اما از این ابتلا بی‌خبر است. این مشکل نیز همین است که انسان چنین می‌پندارد که با یک عنصر اضطراب‌آور و ضدآرامش (جهالت) به آرامش رسیده است! 📗این که انسان به چه مصیبتی گرفتار آمده است که در اوج اضطراب زندگی می‌کند ولی به صورت کاذبی احساس آرامش می‌کند، گرهی است که باید در مباحث گشوده شود. @banahjolbalaghe