eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
44 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔵 استناد به نامه مالک اشتر در فقه ✍️اینکه به متن می‌توان از نظر فقهی استناد کرد یا نه، وابسته به این است که فقیه در اعتبارسنجی حدیث، ثقه بودن روات حدیث را لازم بداند یا آنکه وثوق به صدور را کافی بداند. ⚡️محقق ره که در اعتبار سنجی احادیث، ثقة بودن روات را لازم می‌داند، در کتاب التنقیح فی شرح العروه (1/430) آورده است: «عهدنامه مالک اشتر سندی که بتوان در فقه به آن استناد کرد، ندارد هرچند از متن نامه می‌توان به صدور آن، وثوق یافت» اما در مبانی تکملة المنهاج (موسوعة ج41 ص7) به عهدنامه مالک اشتر برای اثبات یک حکم فقهی استناد کرده است. ↩️پ ن: التنقیح فی شرح العروه که در آن استناد به عهدنامه را منع کرده، اولا تقریر درس ایشان است ثانیا این درس در دهه هشتاد قمری ایراد شده است اما مبانی تکملة که در آن به عهدنامه استناد شده، اولا اثر قلمی خود ایشان است و ثانیا در دهه 90 قمری نگاشته شده است. آیا دیدگاه محقق خویی در استناد فقهی به نامه‌ی 53 تغییری کرده یا مقرّر در التنقیح تقریر مناسبی ارائه نکرده یا ...؟! البلاغه 173 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ کَالصنو مِنَ الصنوْ من و رسول خدا، مانند دو شاخه‏ ايم كه از يك تنه روييده باشند برخی شارحان نهج البلاغه این جمله امیرالمؤمنین علیه السلام را با آیه مبارک دارای مضمون واحدی میدانند. فی ظلال نهج البلاغه 1/34 شماره 61 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم‌الله 🔵ترجمه کلمه «ارتطام» در مَنِ اتَّجَرَ بِغَيْرِ فِقْهٍ فَقَدِ ارْتَطَمَ فِي الرِّبَا کلمه ارتطام به معنای فرو رفتن در چیزی مانند باتلاق (وَحَل) است. 🔻لغویان این کلمه را به معنای فرورفتن می‌دانند اما با دو قید: یکی اینکه «فرورفتن بی‌بازگشت» باشد و دیگری «فرورفتنی که جهتش برای شخص نامعلوم» است. به همین جهت کلمه «رُطمة» را «امری که جهتش نامعلوم و موجب سرگردانی است» معنا کرده‌اند (تاج العروس). با این حال منظور از این روایت این است : «کسی که بدون آگاهی از فقه معامله بکند بی آنکه بداند چنان در باتلاق ربا فرو خواهد رفت که امکان بازگشتش وجود نداشته باشد.» ⏺ترجمه‌ها غالبا کلمه "ارتطم" را به فرورفتن، یا افتادن برگرداند‌ه و از این رو هیچ یک از دو قید معنا را نتوانسته‌اند به فارسی برگردانند. شروح هم غالبا فقط قید اول را تبیین کرده و قید دوم «مجهول بودن» را نتوانسته‌اند تبیین کنند. البلاغه شماره 65 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵از نقدپذیری تا منتقددوستی وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ فَلَا يَزَالُ زَارِياً عَلَيْهَا وَ مُسْتَزِيداً لَهَا بندگان خدا بدانید که مومن صبح و شام نمی‌کند مگر در حالیکه نفسش از دیدگاه خود او متهم است. پس همواره در حال یافتن عیوب نفس خویش و زیاده‌خواهی از نفس خویش است. چند نکته: 1️⃣کلمه «ظَنون» صفت مشبهه است که در اینجا به معنای اسم مفعولی ب کار رفته و دارای مبالغه است. یعنی نفسش را بسیار مظنو ن بداند. 2️⃣انسانها به دو دسته تقسیم می‌شوند: هدایت‌طلبان (که نفس خودشان را متهم می‌دانند) و ازخودراضیان (که نفس خود را مبرّا می‌دانند). 3️⃣کسانی که نفس خود را متهم می‌دانند، دو ویژگی دارند: 1. همواره در حال یافتن عیوب خود هستند. 2. همواره در حال زیاده‌خواهی از نفس خود هستند. 4️⃣کسانی که نفس خودشان را مبرّا می‌دانند، عیوب خود را نخواهند یافت و رشد هم نخواهند کرد. ↩️پ ن: 1. نقدپذیری در صورتی تحقق خواهد یافت، که انسان نفس خود را متهم بداند. 2. کسانی که نفس خود را متهم می‌دانند، می‌توانند از مقام «نقدپذیری» به مقام «دوست داشتن منتقدان» برسند (أحب إخوانی الیّ من اهدی عیوبی الیّ) چون ایمان دارند که منتقدان در مرحله یافتن عیوبشان به کمک آنها آمده‌اند. 3. این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام، اختصاص به احوال شخصی ندارد. در عرصه دولتها و مدیریت نیز فقط مدیران و حاکمانی نقدپذیر خواهند بود که دولت و سازمان تحت امر خودشان را متهم بدانند نه از خودراضیانی که دولت و سازمان تحت امرشان را مبرّا از نقص و عیب می‌دانند. البلاغه 174 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله با زیبایی‌های نهج🌿🌿🌿 الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ. قناعت، ثروتى است پايان ناپذير. 🌹عناصر زیبایی شناختی : ۱. : تشبیهی که در آن ادات و وجه شبه حذف شده باشد. 2. تشبیه معقول به محسوس. 3. وجه شبه: وجه شبه از دو مولفه تشکیل شده: اول بی‌نیاز کردن، دوم دائمی بودن. البته دائمی بودن در قناعت واقعی و در مال فرضی است یعنی اگر مال دائمی بود قناعت به آن شبیه می‌شد. 4. : در تشبیه‌ معمولا غیرقوی (زید) را به قوی (اسد) ملحق می‌کنند اما گاهی متکلم نمی‌خواهد مشبه را به مشبه‌به ملحق کند بلکه می‌خواهد مشبه را از مرتبه مشبه‌به بالاتر ببرد (فراتشبیه). در اینجا هم می‌فرماید اگر مال زوال‌ناپذیر بود (لاینفد) می‌توانستیم قناعت را به او تشبیه کنیم. چنین بیانی به این معنا است که پس بی‌نیازکنندگی قناعت از بی‌نیازکنندگی مال بالاتر است. 5. : هر مخاطبی که با این تعبیر فوق العاده مواجه می‌شود به فکر فرو می‌رود چرا که این عبارت با خودش معنای عبارات متعددی را حمل می کند و همین موجب می‌شود بیشتر در مخاطب اثر کند. تبیین وجه شبه و تحلیل شباهت‌های بین قناعت و مال نامحدود به عهده مخاطب گذاشته شده. ↩️چرا قناعت از مال بالاتر است؟ قناعت همان غنای نفس و بی‌نیازی جوششی و درونی است که اصلا نمی‌گذارد احساس نیاز به وجود بیاید لذا هیچگاه تمام نمی‌شود (اللهم اجعل غنای فی نفسی) اما ثروت مادی، نیازِ به وجود آمده را می‌خواهد با یک عامل خارجی برطرف کند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم ، شماره ۵۸ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵یک نکته از زیارت عاشورا «...واجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد...» خدایا حیات مرا [مانند] حیات محمد و آل محمد و مرگ مرا [مانند] مرگ محمد و آل محمد قرار بده. ⁉️حیات محمد و ممات محمد یعنی چه؟ ✍️در کتاب شریف کافی از پیامبر اکرم روایت شده است: «هرکس دوست دارد حیاتش حیات من و مرگش مرگ من باشد، ... پس ولایت علی بن ابی طالب و اوصیاء او را بپذیرد چرا که آنان شما را وارد هیچ باب ضلالی نمی‌کنند و از هیچ باب هدایتی خارج نمی‌کنند. سعی نکنید به آنها چیزی بیاموزید چرا که آنان از شما داناترند...» ↩️ (عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَحْيَا حَيَاتِي وَ يَمُوتَ مِيتَتِي وَ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ الَّتِي وَعَدَنِيهَا رَبِّي وَ يَتَمَسَّكَ بِقَضِيبٍ غَرَسَهُ رَبِّي بِيَدِهِ‏ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَوْصِيَاءَهُ مِنْ بَعْدِهِ فَإِنَّهُمْ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي بَابِ ضَلَالٍ وَ لَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم...)‏ شماره 62 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵تعریف مسند و حصر در ترجمه إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْإِيمَانُ به و ... وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ ... برترین چیزی که توسل جویندگان به خداوند بدان توسل می‌جویند: ایمان به خداوند است ... و کلمه توحید است چرا که فطرت انسان فقط بر کلمه توحید سرشته شده است و درست خواندن نماز است چرا که دین فقط نماز است ... 🔸در دو جمله از جملات فوق، حصر به کار رفته است: 1. فإنها الفطرة در این جمله «الفطرة» در «کلمة الاخلاص» محصور شده است ؛ یعنی فطرت انسان فقط بر کلمه اخلاص سرشته شده است. 2. فإنّها الملّة در این جمله نیز «الملّة» که به معنای دین است در «صلاة» محصور شده است یعنی: دین فقط همین نماز است! (البته این حصر حصر حقیقی نیست) ✔️مترجمان این حصر را نتوانسته‌اند در ترجمه‌هایشان منعکس کنند. البلاغه شماره 66 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a‌
بسم الله 🔵چرا خداوند پیامبرانش را در ناز و نعمت خلق نکرد؟ وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِأَنْبِيَائِهِ حَيْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الذِّهْبَانِ وَ مَعَادِنَ الْعِقْيَانِ وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ يَحْشُرَ مَعَهُمْ طَيْرَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرْضِ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ وَ اضْمَحَلَّتِ الْأَنْبَاءُ وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِينَ أُجُورُ الْمُبْتَلَيْنَ وَ لَا اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِينَ وَ لَا لَزِمَتِ الْأَسْمَاءُ مَعَانِيَهَا () خدای سبحان اگر اراده می‌کرد که ـ وقتی انبیائش را مبعوث می‌کرد ـ گنج‌های زر، معدن‌های طلای ناب و سرزمينهاى آباد و خرّم جهان را به رویشان بگشاید و پرندگان آسمان و چرندگان زمین را [نیز در خدمت‌گزاری آنان] با آنان همراه سازد، قطعا این کار را می‌کرد ولی اگر این کار را انجام می‌داد در آن صورت دیگر؛ الف) سنت امتحان انسان‌ها از بین می‌رفت [و در نتیجه تشخیص نیکان از بدان میسر نمی‌شد]، ب) نظام عمل و پاداش از بین می‌رفت، ج) [رابطه‌ی انبیا با خداوند قطع و در نتیجه] وحی و اخبار مربوط به بهشت و دوزخ بیهوده می‌شد، د) آنان که سخن انبیا را می‌پذیرفتند، پاداش امتحان شدگان را دریافت نمی‌کردند، هـ) ایمان آوردندگان مستحق پاداش نیکوکاران نمی‌شدند، و) کلمه‌ها [از جمله کلمه مؤمن و کافر] معنای خود را از دست می‌داد، البلاغه 175 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵راز مهم مجلسی اول ره درباره سجادیه ع 🔻مجلسي اول، درباره‏ سند صحيفه، طُرق صحیفه را بالغ بر هزاران هزار مي‏داند اگر چه آن چه خود وی ذکر کرده بالغ بر ششصد طريق عالي است. ⚡️اين عالم بزرگ، در پايان يکي از اجازاتش مي‏نويسد: «صحيفه از جهت اسناد، مانند قرآن متواتر است و علاوه بر اماميه از طريق زيديه نيز به تواتر نقل شده است، و از جهت عبارت، در نهايت فصاحت است و از جهت احاطه‏ بر علوم الاهي نيز چنين است و هر کس که شناخت اندکي به الاهیات داشته باشد، بدان اعتراف خواهد کرد.» 🔻بعد از همه این مطالب پرده از راز مهمی پرده برداشته و نوشته است: «لیکن عمده درباره صحیفه آن است که خود من در اوايل جوانی که با تضرع و ابتهال، طالب قرب خداوند بودم در رؤيایی صادقه حضرت صاحب الزمان - صلوات الله عليه - را زیارت کردم و مسائل دشواري را که براي من ايجاد شده بود با ايشان در میان نهادم سپس به ایشان عرض کردم: ای فرزند رسول خدا برای من میسر نیست که دائما در محضرتان باشم از شما می‌خواهم کتابی به من بدهید که بر اساس آن عمل کنم. ایشان هم صحیفه‌ی عتیقی را به من ارزانی داشتند. پس از بیداری همان کتاب را در میان کتب وقفی یافتم و دیدم که صحیفه‌ي سجادیه‌(ع) است سپس آن را با نسخه‌ی استادم هم مقابله کردم... ⚡️وی در پایان نوشته است انتشار گسترده‌ی (ع)‌ در تمام سرزمین اسلام آن هم به طوری که در همه‌ي خانه‌ها یافت می‌شود از برکت همین اعطای امام عصر (ع) بود.📚( بحار الانوار ج 107 ص 60 ). شماره 63 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵دو خطر در هنگام پیروزی بر دشمن إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا الْبَغْيَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ 🔺امیرالمؤمنین علیه السلام در آستانه عزیمت به جنگ صفین مناجاتی دارد. در آن مناجات از خداوند خواسته است که اگر ما را بر دشمنان پیروز کردی ما را از ستم بر دشمن شکست‌خورده دور نگهدار و توفیق اجرای عدالت را درباره او به ما بده. ☑️ پیروزی بر دشمن سُکرآور است و سُکر موجب غفلت‌ است. در سایه چنین غفلتی ممکن است دو مشکل بروز کند: بغی و بی‌عدالتی. حضرت از خطر وقوع این دو مشکل به خدا پناه برده‌اند. البلاغه 176 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله قصیده 166 بیتی آیت الله سید ابوالقاسم خویی درباره فضائل امیرالمومنین علیه السلام ارجوزه ای در فضايل و مناقب امام علی اميرالمؤمنين علیه السلام ، از آخرين آثار مكتوب مرحوم آيت الله العظمى خويى است كه در سال 1410 (در سنّ 93 سالگى، 3 سال قبل از ارتحال خود) سرودن آن را به پايان برده و از همان زمان، كار علمى بر روى ارجوزه را آغاز كرده، كه تا چند ساعت قبل از رحلت، ادامه داشته است. 🔹 مسؤوليّت اين كار علمى را مرحوم آيت الله خويى بر عهده ى آيت الله سيّد محمّد مهدى خرسان، می گذارند. آیت الله خرسان چنانکه خودتوضیح داده به خاطر اشتغالات علمی خودشان در ابتدا حاضر به قبول این کار نبوده اند اما به تدریچ که متوتجه میشونند استادشان آقای خویی علاقه زیادی دارند که ایشان قبول کنند، قبول میکنند و با استناد به منابع فریقین همه فضائل مطرح شده در این قصیده را مستندسازی و شرح و تبیین میکنند. 📖شرح این قصیده با نام «علی امام البررة» در سه جلد منتشر شده است. 🔸لینک دانلود کتاب↙️ http://alkhersan.ir/fa/Book/View/1/%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%A9 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 البلاغه 177 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵چالش ادبی 2 أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا 🔹کلمه «اری» به دو صورت به کار می‌رود: دومفعولی و یک‌مفعولی. در جمله «لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا» بعد از کلمه «لم اَرَ» دو چیز داریم: یکی «کالجنة» (که جار و مجرور است) و دیگری «نام طالبها» (که جمله فعلیه است) و نه جمله و نه جارومجرور هیچ یک نمیتواند مفعول اول برای «لم اَرَ» بشود. برای حل این مشکل این سوالات مطرح میشود: ⁉️در این جمله کلمه «لم أرَ» دو مفعولی است یا یک مفعولی؟ ❓اگر دو مفعولی باشد، دو مفعولش کدام‌اند؟ اگر یک مفعولی باشد همان یک مفعولش کدام است؟ ❓ در هر حال جایگاه نحوی «کالجنة» چیست؟ ❓هر ترکیبی چه استلزام معنایی دارد؟ اساتید و فضلای عضو کانال پاسخ خود را به صورت منظم (قابل انتشار در کانال) بنویسند و برای ادمین بفرستند. انشاالله در کانال منتشر خواهد شد. 2 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵چالش ادبی 2 أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَ
. . أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا بسم الله آقای نعمت رئیسی از اعضای کانال نوشته اند: ✍️ضمن عرض ادب و احترام محضر استاد بزرگوار در مورد 2؛ پاسخی به ذهن حقیر رسیده که عرض می شود: 📌ترکیب اول: کاف در کالجنه اسمیه است و لم ار دو مفعولی است که مفعول اول کالجنه و مفعول دوم نام طالبها است. 🖌اشکال: عاید از خبر (مفعول دوم) به مبتدا (مفعول اول) نداریم. پاسخ: کاف از الجنه کسب تانیث کرده است. 📌ترکیب دوم: کاف در کالجنه اسمیه است و لم ار یک مفعولی است و مفعولش کالجنه است و نام صاحبها صفت برای الجنه است. 📍تفاوت معنایی دو ترکیب: معنای تقریبی ترکیب اول چنین است که ندیدم چیزی مثل بهشت باشد و طالبش خوابیده باشد؛ اما معنای تقریبی ترکیب دوم چنین است که مثل بهشت که بهشت این ویژگی را دارد که طالبش خوابیده است، ندیدم. التماس دعا از محضر شما استاد بزرگوار. امیدوارم بد درس پس نداده باشم. یاعلی 2 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵چالش ادبی 2 أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَ
. . کاربر گرامی با نام ammar ✍️سلام کالجنه صفت برای (شیئا) محذوف که مفعول اری است. اری در این عبارت یک مفعولی است. و جمله (نام صاحبها) استیناف بیانی در مقام جواب از این سوال است، از چه جهت مانند بهشت ندیده‌ایی؟ 2 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵چالش ادبی 2 أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَ
. . بسم الله جناب آقا هادی خانی نوشته اند: ✍️سلام استاد. ترکیب اول : دو مفعولی باشد. مفعول اول ( شیئا ) محذوف. لذا ( نام طالبها ) میشه جمله وصفیه برای شیئا و محلا منصوب. ( کالجنه ) هم میشه مفعول دوم و متعلق به کان محذوف و محلا منصوب. ترکیب دوم : یک مفعولی باشد که مفعول همان ( شیئا ) است. ( نام طالبها ) جمله وصفیه برای شیئا و محلا منصوب. ( کالجنه ) حال است و متعلق به کان محذوف 2 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵چالش ادبی 2 أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَ
. . بسم الله جناب آقای مجلسی (Sm majlesi) نوشته اند: ✍️با سلام خدمت استاد عزیز ظاهرا «لم أر شیئا کالجنة» باشد که مفعول اول حذف شده است. «نام طالبها» نیز جمله وصفیه برای مفعول محذوف است. شاید هم نام طالبها جمله حالیه برای الجنة باشد. 2 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵چالش ادبی 2 أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَ
بسم الله 🔵 2 و شرح ابن میثم و التقدير : «لم أر [نعمة] كالجنّة نام طالبها و لا [نقمة] كالنار نام هاربها» و «نام...» في محلّ النصب مفعولا ثانيا. الضمير في طالبها و هاربها يعود إلى المفعول الأوّل لرأيت المحذوف ... https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵روز آماده کردن اسب ها 🐎 : إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارُ وَ غَداً السِّبَاقُ وَ السَّبْقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ. امروز روز آماده کردن اسب ها است و فردا روز مسابقه. پاداش ( برنده این مسابقه ) بهشت است و پایان کار ( بازنده آن ) دوزخ می باشد. 🌹نکات زیبایی شناختی : ۱. المضمار در لغت به معنای زمانی است که برای لاغری اسب تعیین می کنند تا اسب برای مسابقه ورزیده شود. ( شرح ابن میثم ج۲ ص ۴۱ ). بنابراین کلمه الیوم که به معنای دنیا است تشبیه به مضمار شده و ادات و وجه شبه حذف شده است ( تشبیه بلیغ ). ریاضت ها و سختی های این عالم هم زودگذر و موقتی است و هم نوید بخش یک پیروزی شیرین. در پشت پرده این تشبیه لااقل دو تشبیه دیگر نهفته است : ( تجزیه و مقارنه# ) الف. تشبیه انسان به اسبی که در حال آماده شدن برای مسابقه است. ب. تشبیه سختی های دنیا به ریاضت هایی که اسب برای پیروزی متحمل میشود. ۲. سه تشبیه دیگر هم در ادامه مطرح میشود. تشبیه آخرت به مسابقه ، تشبیه جوایز مسابقه به بهشت و تشبیه فرجام بدِ بازندگان به آتش. ۳. مرحوم رضی در ذیل این خطبه به یک زیبایی خاصی در این کلام اشاره میکنند که نتیجه دقت در انتخاب لغات حضرت است : در اين عبارت با وجود فخامت در لفظ و عظمت قدر در معنا و صدق تمثيل و تشبيه حقيقى، رازى شگرف و معنایی لطیف نهفته است. و آن معنای لطیف اين عبارت است: «السبقة الجنة و الغاية النّار». در اينجا، ميان دو لفظ «السبقة و الغاية» تفاوت در معنا وجود دارد. نفرمود : «السبقة النار» اما فرمود : «السبقة الجنة». زيرا مسابقه و پيشى گرفتن بر يكديگر در امور محبوب و هدفهاى مطلوب است و اين محبوبيت و مطلوبيت، صفت بهشت است و اين گونه معانى در مورد دوزخ (كه از آن به خدا پناه مى بريم) وجود ندارد. فرمود : «الغاية النّار». زيرا غايت گاهی براى كسى است كه منتهی شدن سيرش به آنجا ، مسرور كننده نمی باشد و گاه مسرور كننده می باشد. در اين گونه مواقع، «مصير» و «مآل» به كار مى برند. خداى تعالى مى فرمايد: « قل تمتعوا فإن مصیرکم الی النار » یک سوال ⁉️ آنچه که بیشتر با اذهان مانوس بود وجود مسابقه در همین دنیا بود. مثلاً در قرآن میخوانیم : و سابقوا الی مغفرة من ربکم. امر به سبقت گرفتن به اسباب مغفرت در این دنیا و زمین مسابقه همین دنیا می باشد. اما طبق این بیان نهج البلاغه زمین مسابقه در آخرت است نه در دنیا. علت این تغییر بیان چیست؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم ، شماره 59 https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵هدایایی که‌ به زمامداران داده میشود ابن لُتبیه اسدی را پیامبر مامور جمع‌آوری مالیات بنی‌سلیم قرار داد. وقتی ابن لُتبیه بازگشت، در محضر پیامبر محاسبه‌ی اموال را انجام داد و بخشی از اموالی را که آورده بود در اختیار پیامبر نهاد و بخش دیگری را برای خودش برداشت و ادعا کرد که اینها هدایایی است که بنی سلیم به شخص خودم داده اند. پیامبر به جای آنکه تذکر خصوصی به او بدهند خطابه‌ای عام ایراد کردند و با بیان یکی از ضابطه‌های مهم حکمرانی اسلامی، فرمودند: کارگزاری که ما او را نصب میکنیم چه حقی دارد که بگوید این را مردم به خودم هدیه داده‌اند؟! اگر راست میگوید در خانه پدرش یا خانه مادرش بنشیند و ببیند که هدیه‌ای نصیبش می‌شود یا نه؟ 📚(الأموال، أبو عبيد، ص: 338 و 339) متن: ثم قال: ما بال العامل نبعثه، فيقول: هذا لكم و هذا أهدى إلى؟! أ فلا جلس فى بيت أبيه و بيت أمه، فينظر هل یُهدَى إليه أم لا؟ و الذى نفس محمد بيده، لا يأتى أحد منهم بشى‏ء إلا جاء به على رقبته يوم القيامة، إن كان بعيرا له رغاء، أو بقرة لها خوار، أو شاة تيعر. ثم رفع يديه. حتى رأينا عفرة إبطيه، ثم قال: اللهم هل‏ بلغت، اللهم هل بلغت؟» البلاغه 178 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵نشانه‌شناسی زمامداران علوی و زمامداران اموی 🔸حضرت امیر علیه السلام در در توصیف شخصیت چهار نشانه در اختیار قرار داده است: 1) گشاده‌حلقوم (رَحْبُ الْبُلْعُوم) 2) آویخته‌شکم (مُنْدَحِقُ الْبَطْن) 3) هرچه را بیابد می‌خورَد (يَأْكُلُ مَا يَجِد) 4) هرچه را که نیافته نیز می‌جوید تا بخورد (وَ يَطْلُبُ مَا لَا يَجِد) 🔸در مقابل، در در توصیف یکی از خصیصان خودش، که از او با تعبیر «أخٌ فی الله» یاد کرده نشانه‌های دیگری در اختیار قرار داده است: 1) دنیا در چشم او کوچک بود (كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنه) 2) تحت ولایت شکمش نبود (کانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِه‏) 3) به آنچه که در اختیار نداشت حرص و اشتهایی نداشت (لَا يَشْتَهِي مَا لَا يَجِد) 4) از آنچه که در اختیار داشت پرخوری نمیکرد (وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَد) البلاغه 179 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله جمله‌ای از نهج البلاغه که نه ترجمه شده نه شرح وَ أَكْثِرْ مُدَارَسَةَ الْعُلَمَاءِ وَ مُنَاقِشة الْحُكَمَاءِ فِي تَثْبِيتِ مَا صَلَحَ ‌عَلَيْهِ أَمْرُ بِلَادِكَ و ... امیرالمؤمنین علیه السلام در این بخش از به مالک اشتر فرمان داده‌اند که برای تثبیت عوامل صلاح و فلاح بلاد باید دو کار را زیاد انجام دهی: یکی «مدارسة العلماء» و دیگری «مناقشة الحکماء». منظور از «مدارسة العلماء» این است که حاکم در زمامداری خود از متخصصان و دانشمندان درباره عوامل مؤثر بر صلاح و فلاح جامعه درسهای مفید بیاموزد اما منظور از مناقشة الحکماء چیست؟ الف) مناقشه از نظر لغوی به معنای یبرون کشیدن خار از پا و عرفاً به معنای حسابرسی و نقد دقیقی است که برای نقدشونده ثقیل و موجب زحمت و دردسر باشد. (خوف از مناقشه حساب اخروی از کلیدواژه‌های اخلاق و وعظ است) (دار السلام، محدث نوری، ج 4 ص 73 و الوصایا، محاسبی ص 159). ب) «حکیم» با «عالم» فرق دارد. حکمت این است که کاری بجا و درست و مطابق با مصلحت انجام شود (وضع الأمور فی مواضعها علی الصواب و الصلاح) (تفسیر کبیر 6/517) اما علم صرفا به معنای دانایی است. بر این اساس، حکیم نیز کسی است که درستی و بجا بودن و مصلحت‌مندی عمل را رعایت می‌کند. ظاهراً فرمان امام به مالک این است که خود را با فراوانی (أَکثِر) در معرض نقد سختگیرانه و جدّی حکیمان (کاربلدهایی که میتوانند کار را بجا و عالمانه و مطابق با مصلحت انجام دهند) قرار بده. ↩️به جای کلمه مناقشه در برخی نسخه‌ها «منافثه» و در برخی دیگر «مثافته» به کار رفته است. معنای «منافثة» هم‌نفس و انیس بودن است اما برای کلمه «مثافتة» معنای درخوری در معاجم و آثار ادبی یافت نشد! البلاغه 180 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵دو وزیر و دو کتابخانه تاریخی؛ در خدمت سخنان امیرالمؤمنین ع 1. سید رضی و کتابخانه شاپور بن ادرشیر (قرن 4) ابونصر شاپور بن اردشیر وزیر شیرازی‌الاصل آل بویه در محله کرخ (کاظمین کنونی) کتابخانه‌ای بسیار مهم تأسیس کرد که از غنی‌ترین کتابخانه‌های اسلامی حتی نسبت به دوره‌های بعد شمرده می‌شود. این کتابخانه پس از انقراض آل‌بویه، در یورش مخالفان تشیع، به آتش کشیده شد (دائرة المعارف تشیع 7/407). شاپور پدرزن سید رضی بود. سید با تسلط بر کتابخانه‌ی شاپور توانست مجموعه‌ی ارزشمندی از خطب و رسائل و حکمتهای امیرالمؤمنین علیه السلام را جمع‌آوری و در کتاب نهج البلاغه ضبط کند. 2. ابن ابی‌الحدید و کتابخانه ابن علقمی (قرن7) ابن‌علقمی از شاعران و خوش‌نویسان و عالمان فاضل عصر خود بود. او شیعه مسلک و آخرین وزیر عباسیان بود. وی نیز کتابخانه‌ای با ده‌هزار کتاب در بغداد تاسیس کرد. ابن‌‌علقمی به ابن‌ ابی‌الحدید علاقمند بود و یک بار جان او را نجات داده بود. وی ابن‌ ابی‌الحدید را به ریاست کتابخانه خود انتخاب و او را در نگارش شرح نهج البلاغه تشویق و یاری کرد. ابن‌ ابی‌الحدید شرح معروف نهج‌البلاغه و قصیده‌های هفتگانه‌ای را که در ستایش امیرالمؤمنین علیه السلام سروده است () به ابن‌علقمی وزیر دانشمند و دانش‌دوست عباسیان تقدیم کرده است. 50 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵کاش صد نفر مثل تو در سپاهم بودند در آستانه‌ی جنگ به امیرالمؤمنین علیه السلام خبر رسید که عمرو بن حَمِق و حجر بن عدی (که در حلقه اول یاران امام بودند) اهل شام را دشنام می‌دهند. حضرت آنان را به حضور طلبید و به آنان فرمود: برای شما نمی‌پسندم که دشنام‌دهنده باشید... ( نهج). 🔺آنان سخنان امام را به جان دل خریدند آنگاه عمرو بن حمق به امام گفت: یا امیرالمؤمنین من به خاطر رابطه خویشاوندی یا برای دست یافتن به مال و قدرت و به تو نپیوسته‌ام بلکه به پنج دلیل به تو پیوسه‌ام: «1. پسرعموی پیامبر هستی، 2. نخستین کسی هستی که به او ایمان آوردی، 3. همسر سیده النساء هستی، 4. پدر ذریه رسول الله (حسنین علیهما السلام) هستی. 5. هیچ یک از صحابه در جهاد به پای تو نمی‌رسند». بنابراین مرا حتی اگر جابه‌جا کردن کوهستانها و کشیدن آب دریاها هم مأمور کنی و من همه قوم وقبیله‌ام را برای انجام آن مأموریت به خدمت تو درآورم گمان نمی‌کنم حق رهبری تو را ادا کرده باشم. 🔹حضرت خوشنود شدند و فرمودند: خدایا قلبش را منوّر به نور تقوا کن و او را به صراط المستقیم هدایت کن. آنگاه فرمودند: کاش در سپاهم صد نفر مثل تو بودند! 📚نهج السعادة 2/46 ↩️پ ن: 1️⃣در جنگ صفین، آمار سپاه امام را نصر بن مزاحم 150هزار نفر، بلاذری 50 یا 100هزار نفر و مسعودی 90هزار نفر معرفی کرده‌است. یعنی از این جمعیت حتی 100 نفر هم مانند فکر نمی‌کرد!!! 2️⃣در اینکه عمروبن حمق از یاران ویژه امیرالمؤمنین بود، و در نزد ایشان جایگاه خاصی داشت شکی وجود ندارد اما آنچه در اینجا بر زبان عمرو جاری شده، صرفاً لیاقت نفسانی و شخصی امیرالمؤمنین برای خلافت و امامت یعنی مرتبه ای پایینتر از امامت ناب شیعی (منصوص بودن خلافت و امامت علی ع توسط پیامبر) بود. البلاغه 181 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
انشا الله آیت الله حسنزاده آملی و نیز استادش حکیم الاهی قمشه ای، هر دو به فیض یادگیری نهج البلاغه در محضر امیرالمؤمنین علیه السلام نائل شوند. (حَسُن اولئک رفیقاً) 51 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵هشت ویژگی دشمنان حسین بن علی ع در زیارت آنان که برای جنگ با حسین بن علی علیهما السلام صف آرایی کردند، کسانی بودند که؛ 1) فریبشان دادن بود (مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا) 2) سعادتی را که خداوند از دنیا برای آنان قرار داده بود، با متاع پستی معاوضه کردند(وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى). 3) روزی اخروی‌شان را به بهایی ناچیز فروختند (وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَس) 4) و دچار خودبینی و عجب شدند (وَ تَغَطْرَس) 5) در چاه هوی و هوس خودشان سقوط کردند (وَ تَرَدَّى فِي هَوَاه) 6) پیامبر خدا را از خود خشمگین کردند (وَ أَسْخَطَ نَبِيَّك) 7) تابع کسانی شدند که اهل تفرقه و نفاق بودند (وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ ) 8) از کسانی اطاعت کردند که حامل گناه و مستحق دوزخ بودند (اطاع ... حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّار). شماره 64 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵 3 «وَ قَدْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ اسْتِبْعَادَ أَجَلٍ كَيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِهِ؛ « ديده‏ اى كسي را كه پيش از تو بوده و دارائى گرد آورده و از فقر و درويشى دورى مى‏جسته و با داشتن آرزوى دراز از عواقب امر مطمئنّ بوده و بسر رسيدن عمر را بعيد مى‏دانسته، چگونه مرگ او را رسيده و از وطنش ربوده» ترجمه فیض الاسلام ◀️نقش اعرابی کلمه «طول امل» چیست؟ و به چه صورتی معنا میشود؟ https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله کانال با نهج البلاغة درباره چالش ادبی 3، لطف و همراهی استادان و فضلای گرامی را ارج مینهد. این بزرگواران در چالش ادبی3 همراهی کردند: 1. استاد سید محمدرضا طالبیان 2. استاد علی خانزاده (حوزه شیراز) 3. آقای نعمت رئیسی 4. سرکار خانم نصاری دانش آموخته تربیت مدرس از حوزه خواهران 5. آقای اصغر حمزه زاده 6. کاربری با اسم «sahi» 7آقای مرتضی نوری (که در تبلیغات و معرفی کانال نیز به صورت خودجوش زحماتی زیادی کشیده اند.) اغلب بزرگواران برای إعراب کلمه «طول امل»، «مفعول له» بودن را پیشنهاد کردند. مشکل این پیشنهاد این بود که در دانش نحو شرط شده است که بین «مفعول له» و «عاملش» اتحاد فاعلی وجود داشته باشد در حالی که در اینجا فاعل کلمه «طول» ، أمل است و با فاعل کلمه «جمع و حذر و امن» اتحاد ندارد! 👇👇👇👇👇