eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
44 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره9 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 « مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ» چقدر عجیب است ویرانگری خواب، برای تصمیم¬های مهم. 🔵عناصر زیباشناختی: ایجاز، امکان حمل عبارت بر معانی متعدد این جمله کوتاه تاب دلالت بر معانی زیر را دارد:⬇️⬇️ ⬅️معنای اول: گاهی انسان مجدّانه تصمیم دارد که فردا کاری انجام دهد لکن وقتی صبح از خواب برمی خیزد، از کار خویش منصرف می شود. ( اشاره به لزوم تأنّی و دقت بیشتر و پرهیز از شتابزدگی در تصمیم گیری ها دارد). ⬅️معنای دوم: خواب گاهی موجب فوت فرصت و از دست رفتن زمان کافی برای انجام کارهای مهمی است که انسان تصمیم بر انجام آن داشته است. (اشاره به ضعف انسان که چگونه خواب او را از امور مهم بازمی دارد). ⬅️معنای سوم: نوم اشاره به خواب غفلت و یوم اشاره به دنیاست. یعنی خواب غفلت سبب می شود که مهم‌ترین تصمیمها را (که پرداختن به آخرت است) فراموش کنیم. ⬅️معنای چهارم: انسان گاهى در روز تصميم مىگيرد كه شب سير كند تا زودتر به منزل برسد اما با فرارسیدن شب نمی‌تواند خواب شیرین را رها کند و به عزائم الیوم (تصمیمی که در هنگام روز گرفته بود) برسد. (اشاره به آفت رفاه طلبی بر سر راه رسیدن به خواسته های بزرگ است). @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 27 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 برشی از : «عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ» (اى بندگان خدا به نادانيهاى خود تكيه نكنيد) 🔷عنصر زیباشناختی: ایجاز در اضافه، تقابل معنادار بین دو اضافه (شماره3) ✍️ایجاز در اضافه اول شروع کلام با «عباد الله» (اضافه عباد به الله) شاید اشاره به این مطلب باشد که عبد خدا بودن اقتضا می‌کند که به جهالت خودت تکیه نکنی چون عبد خدا باید به داده‌های وحیانی خدایش تکیه کند نه دارائیهای خودش که چیزی جز جهالت نیست. در حقیقت این اضافه می‌خواهد اشاره کند که برهان لازم و کافی برای "نفی اعتماد به جهل" همان عبودیت خداوند است یعنی همینکه عبد هستید دلیلی کافی است برای اینکه بدانید باید عالمانه عمل کنید. این اشاره اجمالی به برهان مطلب، از زیباترین نوع است. از این نکته می‌توان برداشت کرد که « » مبتنی بر « » است و تعقل جوهر تعبد است. ✍️تقابل بین دو «عباد الله» و «جهالتکم» عباد را به خدا و جهالت را به «کم» اضافه کرده است. «بندگی خدا» با «جهالت خودت» فاصله‌ای دارد از عرش تا فرش. این تضاد تضاد بسیار زیبایی است که وقتی به زیباییهای دیگر این جمله اضافه می‌شود جمله را به آسمانی پرستاره تبدیل می‌کند. @banahjolbalaghe
بسم الله 🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ (تا اینکه سومین [خلیفه‌ی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله‌ی میان فضله‌ی خودش و علوفه‌ی خودش [سیر می‌کرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته‌هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی‌اش او را سرنگون کرد. ) امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن درباره‌ی خلفای سه‌گانه غالبا ( بین مسلمین) را رعایت می‌کردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و گویی استفاده می‌کردند (مثل ) اما در خطبه ظاهرا فضا را مناسب دیده‌‌اند و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرموده‌اند. این جمله بخشی از همین خطبه شقشقیه است که حضرت درباره عثمان ارائه کرده‌اند. این عبارت که برای سرزنش عثمان () صورت‌بندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که می‌گوید: تا قبل از صدور خطبه ادب‌پژوهان عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زیباترین هجو زبان عربی است ولی این بخش از خطبه شقشقیه حتی از این شعر هم بالاتر رفته است. شماره 38 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 راز در نهج‌البلاغه 🔺ما مقیّدیم که ترجمه‌های قرآن و نهج البلاغه را ضمن حفظ زیبایی و سلاست و تمام بودن جمله، تا آنجایی که می‌توانیم دقیقا حتی کلمه به کلمه وگرنه، جمله به جمله ترجمه کنیم. اصلا راز ترجمه خوب در قرآن و نهج البلاغه این است که انسان بتواند کوتاهی [و ] جملات را حفظ کند. یعنی حتی تعداد سیلابهای هر کلمه اگر می‌شد که برابر باشد، خیلی بهتر بود... ✍️پ ن: کتاب (شرح خطبه اول نهج البلاغه)، آیت الله ، ص 174 و 175 ،‌ شماره 46 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله با زیبایی های نهج 🔵 نگهبان ... : کفی بالأجل حارساً. برای نگهبانی کافی است. 🌹عناصر زیبایی شناختی : دومین عنصر زیبایی شناختی در این عبارت تشبیه است. در این بلیغ، مرگ به یک نگهبان تشبیه شده. فایده نگهبان، حفظ از خطرات است. اگر مرگ نگهبان است پس خطر و دشمن کیست که قرار است مرگ ما را از او حفظ کند؟ پاسخ این سوال را می‌توان اینگونه داد که کسی که با مرگ انس گرفته باشد از هیچ عامل ترساننده‌ای هراس نخواهد داشت چنانکه گویا همین انیس (مرگ) نگبهان او است. (والله لابن ابی‌طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه = به خدا سوگند اُنس پسر ابوطالب با مرگ بیشتر از اُنس کودک با آغوش مادرش است) شبه دیگر در اینجا احساس آرامشی است که نگهبان به انسان می دهد. حاصل اعتقاد به مرگ و انس گرفتن با آن، یک آرامشی است که در کنار هیچ نگهبان مادی به دست نمی آید. معنای عمیق‌تری که در این تشبیه وجود دارد آن است که این نگهبانیِ مرگ، صرفا نگهبانی از جسم ما نیست بلکه نگهبان روح و دین ما نیز هست. کسی که اعتقاد به مرگ دارد و می‌داند که این فرصت ها روزی به پایان می رسد در دین خود بیشتر احتیاط می‌کند.( لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْت‏= یاد مرگ مرا از لهو و لعب بازمی‌دارد ) 🔔نکته : نکته جالبی که در اینجا وجود دارد این است که درک مخاطب از ماهیت مرگ، عوض می‌شود. به راستی اگر قرار است مرگْ نگبهان انسان باشد پس عامل خطرزا چیست؟ عامل خطرزا باید عناصری چون غفلت، دنیاگرایی، ترسو بودن و ... باشد، چنین تشبیهی باعث می‌شود در قوه‌ی عاقله‌ی انسان جای مصادیق خطر و مصادیق امنیت کاملا تغییر یابد. این تغییر درک در درون انسان، به شدت انسان را کنترل می‌کند و رفتارهای او را تغییر می‌دهد، که امروزه در فلسفه اخلاق از آن به یاد می‌کنند. سومین عنصر زیبایی شناختی است. وجود همه آنچه در مورد این کلام نورانی گفتیم و نگفتیم در غالب سه کلمه سبب پیدایش ایجاز بلاغی# (ایجاز قصر ) شده است. گویا این سه کلمه فریاد می زند که درون من حرف های زیادی برای گفتن نهفته است. ✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم ، شماره 46 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله با زیبایی‌های نهج🌿🌿🌿 الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ. قناعت، ثروتى است پايان ناپذير. 🌹عناصر زیبایی شناختی : ۱. : تشبیهی که در آن ادات و وجه شبه حذف شده باشد. 2. تشبیه معقول به محسوس. 3. وجه شبه: وجه شبه از دو مولفه تشکیل شده: اول بی‌نیاز کردن، دوم دائمی بودن. البته دائمی بودن در قناعت واقعی و در مال فرضی است یعنی اگر مال دائمی بود قناعت به آن شبیه می‌شد. 4. : در تشبیه‌ معمولا غیرقوی (زید) را به قوی (اسد) ملحق می‌کنند اما گاهی متکلم نمی‌خواهد مشبه را به مشبه‌به ملحق کند بلکه می‌خواهد مشبه را از مرتبه مشبه‌به بالاتر ببرد (فراتشبیه). در اینجا هم می‌فرماید اگر مال زوال‌ناپذیر بود (لاینفد) می‌توانستیم قناعت را به او تشبیه کنیم. چنین بیانی به این معنا است که پس بی‌نیازکنندگی قناعت از بی‌نیازکنندگی مال بالاتر است. 5. : هر مخاطبی که با این تعبیر فوق العاده مواجه می‌شود به فکر فرو می‌رود چرا که این عبارت با خودش معنای عبارات متعددی را حمل می کند و همین موجب می‌شود بیشتر در مخاطب اثر کند. تبیین وجه شبه و تحلیل شباهت‌های بین قناعت و مال نامحدود به عهده مخاطب گذاشته شده. ↩️چرا قناعت از مال بالاتر است؟ قناعت همان غنای نفس و بی‌نیازی جوششی و درونی است که اصلا نمی‌گذارد احساس نیاز به وجود بیاید لذا هیچگاه تمام نمی‌شود (اللهم اجعل غنای فی نفسی) اما ثروت مادی، نیازِ به وجود آمده را می‌خواهد با یک عامل خارجی برطرف کند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم ، شماره ۵۸ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد. ✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن درباره‌ی خلفای سه‌گانه غالبا ( بین مسلمین) را رعایت می‌کردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و گویی استفاده می‌کردند (مثل ) اما در خطبه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرموده‌اند. 🔺این جمله بخشی از همین خطبه است که حضرت درباره ارائه کرده‌اند. این عبارت که برای سرزنش عثمان () صورت‌بندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که می‌گوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادب‌پژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبه‌ی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است. ، شماره65 https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a https://eitaa.com/banahjolbalaghe