بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره9
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ» #حکمت_440
چقدر عجیب است ویرانگری خواب، برای تصمیم¬های مهم.
🔵عناصر زیباشناختی: ایجاز، امکان حمل عبارت بر معانی متعدد
این جمله کوتاه تاب دلالت بر معانی زیر را دارد:⬇️⬇️
⬅️معنای اول:
گاهی انسان مجدّانه تصمیم دارد که فردا کاری انجام دهد لکن وقتی صبح از خواب برمی خیزد، از کار خویش منصرف می شود. ( اشاره به لزوم تأنّی و دقت بیشتر و پرهیز از شتابزدگی در تصمیم گیری ها دارد).
⬅️معنای دوم:
خواب گاهی موجب فوت فرصت و از دست رفتن زمان کافی برای انجام کارهای مهمی است که انسان تصمیم بر انجام آن داشته است. (اشاره به ضعف انسان که چگونه خواب او را از امور مهم بازمی دارد).
⬅️معنای سوم:
نوم اشاره به خواب غفلت و یوم اشاره به دنیاست. یعنی خواب غفلت سبب می شود که مهمترین تصمیمها را (که پرداختن به آخرت است) فراموش کنیم.
⬅️معنای چهارم:
انسان گاهى در روز تصميم مىگيرد كه شب سير كند تا زودتر به منزل برسد اما با فرارسیدن شب نمیتواند خواب شیرین را رها کند و به عزائم الیوم (تصمیمی که در هنگام روز گرفته بود) برسد. (اشاره به آفت رفاه طلبی بر سر راه رسیدن به خواسته های بزرگ است).
#ایجاز #حمل_بر_معانی_متعدد
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 27
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
برشی از #خطبه_105: «عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ»
(اى بندگان خدا به نادانيهاى خود تكيه نكنيد)
🔷عنصر زیباشناختی: ایجاز در اضافه، تقابل معنادار بین دو اضافه (شماره3)
✍️ایجاز در اضافه اول
شروع کلام با «عباد الله» (اضافه عباد به الله) شاید اشاره به این مطلب باشد که عبد خدا بودن اقتضا میکند که به جهالت خودت تکیه نکنی چون عبد خدا باید به دادههای وحیانی خدایش تکیه کند نه دارائیهای خودش که چیزی جز جهالت نیست.
در حقیقت این اضافه میخواهد اشاره کند که برهان لازم و کافی برای "نفی اعتماد به جهل" همان عبودیت خداوند است یعنی همینکه عبد هستید دلیلی کافی است برای اینکه بدانید باید عالمانه عمل کنید.
این اشاره اجمالی به برهان مطلب، از زیباترین نوع #ایجاز است. از این نکته میتوان برداشت کرد که « #عبودیت » مبتنی بر « #تعقل » است و تعقل جوهر تعبد است.
✍️تقابل بین دو #اضافه «عباد الله» و «جهالتکم»
عباد را به خدا و جهالت را به «کم» اضافه کرده است. «بندگی خدا» با «جهالت خودت» فاصلهای دارد از عرش تا فرش.
این تضاد تضاد بسیار زیبایی است که وقتی به زیباییهای دیگر این جمله اضافه میشود جمله را به آسمانی پرستاره تبدیل میکند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
(تا اینکه سومین [خلیفهی] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصلهی میان فضلهی خودش و علوفهی خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشتههایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکردش به او تیر خلاص زد و شکمبارگیاش او را سرنگون کرد. )
امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضا را مناسب دیدهاند و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
این جمله بخشی از همین خطبه شقشقیه است که حضرت درباره عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور خطبه ادبپژوهان عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» زیباترین هجو زبان عربی است ولی این بخش از خطبه شقشقیه حتی از این شعر هم بالاتر رفته است.
#با_زیباییهای_نهج شماره 38
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 راز #ترجمه_خوب در نهجالبلاغه
🔺ما مقیّدیم که ترجمههای قرآن و نهج البلاغه را ضمن حفظ زیبایی و سلاست و تمام بودن جمله، تا آنجایی که میتوانیم دقیقا حتی کلمه به کلمه وگرنه، جمله به جمله ترجمه کنیم.
اصلا راز ترجمه خوب در قرآن و نهج البلاغه این است که انسان بتواند کوتاهی [و #ایجاز] جملات را حفظ کند. یعنی حتی تعداد سیلابهای هر کلمه اگر میشد که برابر باشد، خیلی بهتر بود...
✍️پ ن: کتاب #نبوتها_در_نهج_البلاغه (شرح خطبه اول نهج البلاغه)، آیت الله #خامنه_ای، ص 174 و 175
#با_مترجمان_نهج، شماره 46
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
دومین عنصر زیبایی شناختی در این عبارت تشبیه است. در این #تشبیه بلیغ، مرگ به یک نگهبان تشبیه شده. فایده نگهبان، حفظ از خطرات است. اگر مرگ نگهبان است پس خطر و دشمن کیست که قرار است مرگ ما را از او حفظ کند؟
پاسخ این سوال را میتوان اینگونه داد که کسی که با مرگ انس گرفته باشد از هیچ عامل ترسانندهای هراس نخواهد داشت چنانکه گویا همین انیس (مرگ) نگبهان او است. (والله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه = به خدا سوگند اُنس پسر ابوطالب با مرگ بیشتر از اُنس کودک با آغوش مادرش است#خطبه_6)
#وجه شبه دیگر در اینجا احساس آرامشی است که نگهبان به انسان می دهد. حاصل اعتقاد به مرگ و انس گرفتن با آن، یک آرامشی است که در کنار هیچ نگهبان مادی به دست نمی آید.
معنای عمیقتری که در این تشبیه وجود دارد آن است که این نگهبانیِ مرگ، صرفا نگهبانی از جسم ما نیست بلکه نگهبان روح و دین ما نیز هست. کسی که اعتقاد به مرگ دارد و میداند که این فرصت ها روزی به پایان می رسد در دین خود بیشتر احتیاط میکند.( لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْت= یاد مرگ مرا از لهو و لعب بازمیدارد #خطبه_84)
🔔نکته :
نکته جالبی که در اینجا وجود دارد این است که درک مخاطب از ماهیت مرگ، عوض میشود. به راستی اگر قرار است مرگْ نگبهان انسان باشد پس عامل خطرزا چیست؟ عامل خطرزا باید عناصری چون غفلت، دنیاگرایی، ترسو بودن و ... باشد، چنین تشبیهی باعث میشود در قوهی عاقلهی انسان جای مصادیق خطر و مصادیق امنیت کاملا تغییر یابد. این تغییر درک در درون انسان، به شدت انسان را کنترل میکند و رفتارهای او را تغییر میدهد، که امروزه در فلسفه اخلاق از آن به #قدرت_انگاره یاد میکنند.
سومین عنصر زیبایی شناختی #ایجاز است. وجود همه آنچه در مورد این کلام نورانی گفتیم و نگفتیم در غالب سه کلمه سبب پیدایش ایجاز بلاغی# (ایجاز قصر ) شده است. گویا این سه کلمه فریاد می زند که درون من حرف های زیادی برای گفتن نهفته است.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 46
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیباییهای نهج🌿🌿🌿
الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ. #حکمت_57
قناعت، ثروتى است پايان ناپذير.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
۱. #تشبیه_بلیغ: تشبیهی که در آن ادات و وجه شبه حذف شده باشد.
2. تشبیه معقول به محسوس.
3. وجه شبه: وجه شبه از دو مولفه تشکیل شده: اول بینیاز کردن، دوم دائمی بودن. البته دائمی بودن در قناعت واقعی و در مال فرضی است یعنی اگر مال دائمی بود قناعت به آن شبیه میشد.
4. #فراتشبیه: در تشبیه معمولا غیرقوی (زید) را به قوی (اسد) ملحق میکنند اما گاهی متکلم نمیخواهد مشبه را به مشبهبه ملحق کند بلکه میخواهد مشبه را از مرتبه مشبهبه بالاتر ببرد (فراتشبیه). در اینجا هم میفرماید اگر مال زوالناپذیر بود (لاینفد) میتوانستیم قناعت را به او تشبیه کنیم. چنین بیانی به این معنا است که پس بینیازکنندگی قناعت از بینیازکنندگی مال بالاتر است.
5. #ایجاز: هر مخاطبی که با این تعبیر فوق العاده مواجه میشود به فکر فرو میرود چرا که این عبارت با خودش معنای عبارات متعددی را حمل می کند و همین موجب میشود بیشتر در مخاطب اثر کند. تبیین وجه شبه و تحلیل شباهتهای بین قناعت و مال نامحدود به عهده مخاطب گذاشته شده.
↩️چرا قناعت از مال بالاتر است؟
قناعت همان غنای نفس و بینیازی جوششی و درونی است که اصلا نمیگذارد احساس نیاز به وجود بیاید لذا هیچگاه تمام نمیشود (اللهم اجعل غنای فی نفسی) اما ثروت مادی، نیازِ به وجود آمده را میخواهد با یک عامل خارجی برطرف کند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره ۵۸
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ #خطبه_3
تا اینکه سومین [خلیفه] این قوم به قدرت رسید در حالیکه باد به پهلوی خود افکنده بود [و فقط] در فاصله میان فضله خودش و علوفه خودش [سیر میکرد]. عموزادگانش نیز با او به قدرت رسیدند و بیت المال را چنان خوردند که شتر گرسنه علف بهاری را. تا بدانجای که سرانجام رشته هایش بر خلاف میلش پنبه شد و عملکرد خودش به او تیر خلاص زد و شکمبارگی اش او را سرنگون کرد.
✍️امیرالمؤمنین علیه السلام در سخن گفتن دربارهی خلفای سهگانه غالبا #مصلحت (#تقریب بین مسلمین) را رعایت میکردند و معمولا از راهبردهای ابهام گویی و #ایجاز گویی استفاده میکردند (مثل #خطبه_162) اما در خطبه #شقشقیه ظاهرا فضای مناسبی وجود داشته و دیدگاه انتقادی خودشان را درباره خلفا واضحتر از جاهای دیگر بیان فرمودهاند.
🔺این جمله بخشی از همین خطبه #شقشقیه است که حضرت درباره #عثمان ارائه کردهاند. این عبارت که برای سرزنش عثمان (#هجو) صورتبندی شده، آنقدر زیبا و مؤثر است که #ابن_ابی_الحدید میگوید: تا قبل از صدور این خطبه، ادبپژوهانِ عرب معتقد بودند شعرِ «دَع المَکَارِمَ لا تَرحَل لبُغیَتها فإنک انت الطاعم الکاسی» #زیباترین_هجو زبان عربی است ولی بُعد زیباشناختی هجوی که در این بخش از خطبهی شقشقیه به کار رفته، حتی از این شعر هم بالاتر است.
#بازیباییهای_نهج، شماره65
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe