بسم الله
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی:
سه عنصر زیبایی تضاد و تشبیه و ایجاز در این بیان نورانی وجود دارد که یک به یک به آن خواهیم پرداخت.
بخش اول : #تضاد
یکی از آرایههای علم بدیع تضاد یا #طباق است. متکلم گاهی کلام را از سطح این آرایه (تضاد) فراتر میبرد و آن را تا سطح یک #پارادوکس ادبی معنادار ارتقاء میدهد.
در پارادوکس ادبی دیگر دو چیز نداریم که با یکدیگر مخالف باشند، بلکه یک چیز داریم که خودش خودش را نقض میکند. دراینجا #مرگ و نگهبان مانند شب و روز نیستند که با هم مخالف باشند اما وقتی قرار میشود مرگ خودش نگبهان شود دیگر مرگْ، مرگ نیست! وگرنه اگر مرگ ، مرگ باشد باید چیزی در برابر آن از انسان نگهبانی کند نه اینکه خودِ مرگ نگبهان شود. "نگهبان" باید انسان را از حوادثی که منجر به مرگ میشود حفاظت کند اما عجیب اینجا است که خود مرگ قرار است نگهبان انسان باشد!
مهمترین وجه زیباشناختی پارادوکسها همان غیرمنتظره بودن آنها است که موجب غافلگیری مخاطب میشود. #غافلگیری در مخاطب ایجاد یک لذت غیرمنتظره میکند.
اما زیباشناختی پارادوکس صرفا یک زیبایی لفظی نیست بلکه ناظر به معنا هم هست. چرا که موجب تحریک کنجکاوی مخاطب است. واقعا مرگ از انسان در برابر کدام خطر حفاظت میکند؟ جستن و یافتن پاسخ برای این پرسش نیز بُعد زیباشناختی معنایی متن را ارتقا میدهد.
معناداری عمیق این پارادوکس وقتی بیشتر می شود که مخاطب را با این پرسش مواجه میکند که اگر قرار است مرگ نگهبان باشد، پس عامل خطرآفرین چیست؟ عامل خطرآفرینی که مرگ انسان را از گزند آن محافظت میکند، غفلت است؟ دنیاگرایی است؟ ترسو بودن است؟ ....؟
🔔 نکته :
اگرچه که معروف است که زیبایی های بیان شده در علم بدیع صرفا ناظر به لفظ هستند اما با دقت در برخی موارد آن ، روشن می شود که حتی مواردی مثل طباق ( تضاد ) هم می تواند ارتباط تنگاتنگی با معنا داشته باشد.
ادامه دارد...
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
دومین عنصر زیبایی شناختی در این عبارت تشبیه است. در این #تشبیه بلیغ، مرگ به یک نگهبان تشبیه شده. فایده نگهبان، حفظ از خطرات است. اگر مرگ نگهبان است پس خطر و دشمن کیست که قرار است مرگ ما را از او حفظ کند؟
پاسخ این سوال را میتوان اینگونه داد که کسی که با مرگ انس گرفته باشد از هیچ عامل ترسانندهای هراس نخواهد داشت چنانکه گویا همین انیس (مرگ) نگبهان او است. (والله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه = به خدا سوگند اُنس پسر ابوطالب با مرگ بیشتر از اُنس کودک با آغوش مادرش است#خطبه_6)
#وجه شبه دیگر در اینجا احساس آرامشی است که نگهبان به انسان می دهد. حاصل اعتقاد به مرگ و انس گرفتن با آن، یک آرامشی است که در کنار هیچ نگهبان مادی به دست نمی آید.
معنای عمیقتری که در این تشبیه وجود دارد آن است که این نگهبانیِ مرگ، صرفا نگهبانی از جسم ما نیست بلکه نگهبان روح و دین ما نیز هست. کسی که اعتقاد به مرگ دارد و میداند که این فرصت ها روزی به پایان می رسد در دین خود بیشتر احتیاط میکند.( لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْت= یاد مرگ مرا از لهو و لعب بازمیدارد #خطبه_84)
🔔نکته :
نکته جالبی که در اینجا وجود دارد این است که درک مخاطب از ماهیت مرگ، عوض میشود. به راستی اگر قرار است مرگْ نگبهان انسان باشد پس عامل خطرزا چیست؟ عامل خطرزا باید عناصری چون غفلت، دنیاگرایی، ترسو بودن و ... باشد، چنین تشبیهی باعث میشود در قوهی عاقلهی انسان جای مصادیق خطر و مصادیق امنیت کاملا تغییر یابد. این تغییر درک در درون انسان، به شدت انسان را کنترل میکند و رفتارهای او را تغییر میدهد، که امروزه در فلسفه اخلاق از آن به #قدرت_انگاره یاد میکنند.
سومین عنصر زیبایی شناختی #ایجاز است. وجود همه آنچه در مورد این کلام نورانی گفتیم و نگفتیم در غالب سه کلمه سبب پیدایش ایجاز بلاغی# (ایجاز قصر ) شده است. گویا این سه کلمه فریاد می زند که درون من حرف های زیادی برای گفتن نهفته است.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 46
https://eitaa.com/banahjolbalaghe