بسم الله
🔵#چالش_ادبی 3
«وَ قَدْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ اسْتِبْعَادَ أَجَلٍ كَيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِهِ؛ #خطبه_132
« ديده اى كسي را كه پيش از تو بوده و دارائى گرد آورده و از فقر و درويشى دورى مىجسته و با داشتن آرزوى دراز از عواقب امر مطمئنّ بوده و بسر رسيدن عمر را بعيد مىدانسته، چگونه مرگ او را رسيده و از وطنش ربوده» ترجمه فیض الاسلام
◀️نقش اعرابی کلمه «طول امل» چیست؟ و به چه صورتی معنا میشود؟
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
کانال با نهج البلاغة درباره چالش ادبی 3، لطف و همراهی استادان و فضلای گرامی را ارج مینهد. این بزرگواران در چالش ادبی3 همراهی کردند:
1. استاد سید محمدرضا طالبیان
2. استاد علی خانزاده (حوزه شیراز)
3. آقای نعمت رئیسی
4. سرکار خانم نصاری دانش آموخته تربیت مدرس از حوزه خواهران
5. آقای اصغر حمزه زاده
6. کاربری با اسم «sahi»
7آقای مرتضی نوری (که در تبلیغات و معرفی کانال نیز به صورت خودجوش زحماتی زیادی کشیده اند.)
اغلب بزرگواران برای إعراب کلمه «طول امل»، «مفعول له» بودن را پیشنهاد کردند.
مشکل این پیشنهاد این بود که در دانش نحو شرط شده است که بین «مفعول له» و «عاملش» اتحاد فاعلی وجود داشته باشد در حالی که در اینجا فاعل کلمه «طول» ، أمل است و با فاعل کلمه «جمع و حذر و امن» اتحاد ندارد!
👇👇👇👇👇
بسم الله
مشکل اتحاد فاعلی در جمله «جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ استبعاد الاجل»
✍️تحقیقی از آقای نعمت رئیسی
...در مورد شرطیت #اتحاد_فاعلی عامل و مفعول له مطالب ذیل ظاهرا ارزش تأمل دارد:
🖌الحدائق الندیه ص 288: «و فاعلا» بأن يكون فاعله و فاعل عامله واحدا كقوله تعالى: يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ [البقرة/ 19]، فالحذر مفعول له، و فاعله و فاعل الجعل واحد، و هم الكفّار، و هذا الشرط رأي المتأخّرين، و لم يشترطه سيبويه و لا أحد من المتقدمّين أيضا، كما قاله في الهمع، و هو مرتضى الرضيّ، قال: و هو الّذي يقوّى في ظنّي، و إن كان الأغلب المشاركة، و عليه فيكون انتصاب خوفا و طمعا من قوله تعالى: يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً [الرعد/ 12] على المفعول له من غير حاجة إلى تكلّف تقدير إرادة خوفكم و طمعكم، أو إلى جعل الخوف و الطمع بمعنى الإخافة و الإطماع، أو جعل انتصابهما على الحالية لا على المفعول له
🖌حاشیه الصبان ج2 ص 191: و فى الفاعل فلا يجوز جئتك محبتك إياى خلافا لابن خروف. تنبيه: قد يكون الاتحاد فى الفاعل تقديريا كقوله تعالى: يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً [الرعد: 12] لأن معنى يريكم يجعلكم ترون
🖌مغنی اللبیب ج2 ص 562: خَوْفاً وَ طَمَعاً أى فتخافون خوفا و تطمعون طمعا، و ابن مالك يمنع حذف عامل المصدر المؤكد إلا فيما استثنى، أو خائفين و طامعين، أو لأجل الخوف و الطمع، فإن قلنا «لا يشترط اتحاد فاعلى الفعل و المصدر المعلّل» و هو اختيار ابن خروف فواضح، و إن قيل باشتراطه فوجهه أنّ (يُرِيكُمْ) بمعنى يجعلكم ترون، و التعليل باعتبار الرؤية لا الإراءة، أو الأصل إخافة و إطماعا، و حذفت الزوائد.
🖌تفسیر کشاف ج2 ص 518: خَوْفاً وَ طَمَعاً لا يصح أن يكونا مفعولا لهما لأنهما ليسا بفعل فاعل الفعل المعلل إلا على تقدير حذف المضاف، أى: إرادة خوف و طمع. أو على معنى إخافة و إطماعاً. و يجوز أن يكونا منتصبين على الحال من البرق، كأنه في نفسه خوف و طمع. أو على: ذا خوف و ذا طمع. أو من المخاطبين، أى: خائفين و طامعين
🖌تفسیر التحریر و التنویر ج 12 ص 155: و خَوْفاً وَ طَمَعاً مصدران بمعنى التخويف و الإطماع، فهما في محل المفعول لأجله لظهور المراد.
🖌تفسیر المیزان ج 11 ص 317: و قوله: «خَوْفاً وَ طَمَعاً» مفعول له أي لتخافوا و تطمعوا، و يمكن أن يكون مصدرين بمعنى الفاعل حالين من ضمير «يُرِيكُمُ» أي خائفين و طامعين.
✏️در مانحن فیه هم اگر قائل به شرطیت اتحاد باشیم می توان طول الأمل را به وزان تخویفا در آیه شریفه، اطاله الأمل در نظر گرفت. بابت اطاله کلام عذرخواهم.
#چالش_ادبی 3
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
✍️استاد علیرضا بابایی
🔵#چالش_ادبی 3
«وَ قَدْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ اسْتِبْعَادَ
1-مرحوم خویی در منهاج برای این عبارت نسخه بدل «بطول...» ذکر کرده؛ در این صورت طبق ضوابط بوده و مفعول له بودن منتفی می شود. (منهاج البراعة ج8/297)
2-بر فرض صحیح بودن نسخه مشهور:
دو ترکیب برای نصب «طول» ذکر شده:
أ-مفعول له من أجله
ب-بدل اشتمال از مفعول به «رأیت» یعنی «مَن» به تقدیر ضمیر رابط
(شرح ابن ابی الحدید ج8/270؛ منهاج البراعة ج8/297)
3-احتمال سومی ممکنه به نظر برسد اینکه منصوب به نزع الخافض باشد.
اشکال مفعول له
اشکال عدم #اتحاد_فاعلی در «طول الأمل» به دو طریق قابل رفع است:
1-طول به معنای إطاله بوده و به مفعول اضافه شده است؛ به قرینه استبعاد که متعدی بوده و به مفعول اضافه شده و به آن عطف شده است. خود عطف قرینه ای برای تصرف معنایی در طرفین می باشد.
2-طول به همان معنای لازمی بوده و به فاعل اضافه شده است اما لازم مفهومی «اطاله» بوده و خود این امر لازم (طول الأمل) نقش اساسی در «أمن العواقب» دارد، لذا مفهوم لازمِ «اطاله» در عبارت ذکر شده و در جایگاه مفعول له قرار گرفته است. به خلاف استبعاد که خود آن نقش اساسی در «أمن العواقب» دارد. زیرا «بُعد اجل» اگرچه لازم مفعومی استبعاد است اما چون وجود خارجی ندارد و نمیتواند تاثیر علّی داشته باشد در جایگاه مفعول له نیامده است. آنچه موثر است طول أمل و استبعاد است؛ نه أطاله و بُعد.
پذیرش نیابت مفهول لازم و قرار گرفتن آن درجایگاه مفعول له با نحو مفهومی آسان است؛ بر خلاف نحو دستوری.
#اختلاف_نسخ
#چالش_ادبی 3
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵درباره چالش ادبی 3
«فأعطاهُ اللهُ النَّظِرَةَ استِحقاقاً للسُّخطَةِ و استِتماماً لِلبَلِية و انجازاً لِلعِدَة؛ خداوند به شيطان مهلت عطا کرد به خاطر اين که مستحق غضبش شود و آزمايش او کامل گردد و وعدهاش محقق شود». (نهج البلاغه، #خطبه_1)
در این جمله نیز «استحقاقا» مفعولله برای «اعطاه» است در حالیکه فاعلِ استحقاق، ابلیس و فاعلِ «اعطاه» خداوند است.
☑️نحویان متأخر #اتحاد_فاعلی بین عامل و مفعولله را لازم میدانند اما مرحوم رضی با استناد به همین سخن امیرالمؤمنین علیه السلام، لزوم اتحاد فاعلی را نفی کرده و مدعی شده است که نحویان متقدم نیز اتحاد فاعلی را شرط نمیدانستند. (شرح الرضي علي الکافيه، ج1، ص511)
🔻درباره نسخه بدلی که «طول امل» را «بطول امل» ضبط کرده نیز لازم به تذکر است که؛
دو نوع نسخهي بدل در نهجالبلاغه وجود دارد؛
1. نسخهبدل اجتهادی: ادباء یا دیگر تحلیلگران متن وقتي از تحلیل واژهاي عاجز شدند و نتوانستند توجيه مناسبی براي آن پيدا کنند، گاهی خودشان متن را تغییر میدهند تا توجیه مناسبی برای آن درست کنند.
2. نسخهبدل منقول: ناقل نسخهي بدل توضيح ميدهد که اين اختلاف تعبير در فلان نسخه وجود دارد.
اين نوع #نسخه_بدل معتبر است اما نسخهبدل ادباء معتبر نيست.
در «طول أمل» نيز به نظر ميرسد که نسخهي بدل از نوع نسخهبدل ادباء باشد؛ زيرا مفسرين منبع آن را ذکر نکردهاند.
#اختلاف_نسخ
#چالش_ادبی 3
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵راز «توصیف دقیق علی از پیامبر ص» از منظر ابوجعفر نقیب
#خطبه_106 نهج البلاغه از خطبه هایی است که امام علی ع در آن به #توصیف_پیامبر ص پرداخته است. ابن ابی الحدید از توصیفات دقیق و عمیقی که در سراسر نهج البلاغه بویژه این خطبه درباره پیامبر ص ارائه شده، انگشت به دندان شده و به نزد استادش #ابوجعفر_نقیب رفته و این حیرت خود را با او در میان نهاده و پاسخهای شگفت آوری از او شنیده است.
شرح گفتگوی #ابن_ابی_الحدید با استادش را به نقل از خود او (ج7 ص 173 و 174) در اینجا ⬇️⬇️بخوانید:
✍️«از اباجعفر که مردی منصف و دور از هوس و بی تعصب بود، پرسیدم:
من سخنان #صحابه را دیدهام و خطبههایشان را خواندهام اما ندیدهام که هیچکدام از آنها بتواند مانند این مرد (علی ع) پیامبر ص را به عظمت توصیف کند یا مانند این مرد مردم را سوی پیامبر ص دعوت کند!! ...
📢ابوجعفر گفت:
👈اصلا صحابهی دیگر، کلام منسجمی داشتهاند که بتوان از آن فهمید چگونه #پیامبر ص را توصیف کردهاند؟! اصلا آیا از آنان چیزی جز مشتی کلمات شتابزده و سطحی که هیچ معنایی ندارد، برجای مانده است؟!❗️
🔷علی ع نسبت به پیامبر ایمانی قوی، باوری عمیق و یقینی قاطع و استوار داشت!! افزون بر این، علی ع به خاطر اینکه پیامبر ص با او نسبت داشت، او را تربیت کرده بود و از بین همه صحابه او را برگزیده و به خودش اختصاص داده بود، شدیداً به پیامبر مهر میورزید.
🔵 علاوه بر اینها علی ع و پیامبر ص نفس واحدی بودند در دو جسم، پدرشان یکی بود(ابوطالب هر دوی آنها را بزرگ کرده بود)، خانهشان یکی بود اخلاقشان مثل هم بود بنابراین علی ع وقتی پیامبر ص را توصیف میکرد در حقیقت خودش را توصیف میکرد و وقتی به سوی پیامبر ص دعوت میکرد در حقیقت به سوی خودش دعوت میکرد....»
#مناسبتی، شماره12 #وفات_پیامبر ص
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵 دو مانع در برابر عذاب الهی: وجود پیامبر ص و استغفار
#حکمت88
كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا، فَدُونَكُمُ الْآخَرَ، فَتَمَسَّكُوا بِهِ؛ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالاسْتِغْفَارُ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى "وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ".
دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود: يكى از آن دو برداشته شد، پس ديگرى را دريابيد و بدان چنگ زنيد، امّا امانى كه برداشته شد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، و أمان باقى مانده، استغفار كردن است. خداى بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمى كند در حالى كه تو در ميان آنان هستی، و عذابشان نمى كند تا آن هنگام كه استغفار مى كنند»
🌹 نکات زیبایی شناختی :
۱. امان مصدر و به معنای امنیت بخشیدن است(کتاب العین). استناد وجود ارزشمند پیامبر ص و استغفار به مصدر، معنای مبالغه# دارد ( از باب «زید عدل» )
۲. اضافه عذاب به الله، اولا هولناک بودن عذاب را میرساند و ثانیا عظمت این دو عنصر (پیامبر و استغفار) را میرساند که توانستهاند در برابر چنین عذابی مانعیت ایجاد کنند.
۳. کلمه « دونکم » اسم فعل و به معنای «خُذ» است. تفاوت اسم فعل با فعل مترادف آن ، اختصار# و تاکید# است ( شرح رضی ج۳ ص۸۹ )
۴. ابوحیان با توجه به آیه می گوید : «ببینید در این آیه چقدر زیبا این دو جمله بیان شده. وقتی وجود پیامبر ص را سبب برطرف شدن عذاب میداند خبر را با لام تاکید می آورد اما وقتی میخواهد استغفار را مانع عذاب بداند دیگر خبری از لام تاکید نیست. وجود پیامبر ص کجا و استغفار آنها کجا ! » ( البحر المحیط ج ۵ ص ۳۱۲ )
۵. مرحوم سید رضی در ذیل این حکمت میفرماید آوردن این آیه در ذیل این کلام از نیکوترین موارد استناد به قرآن و استنباط از آن است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 60
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵هفت پیشفرضِ حکمرانی علوی
وَ لَا يَثْقُلَنَّ عَلَيْكَ شَيْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَئُونَةَ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ ذُخْرٌ يَعُودُونَ بِهِ عَلَيْكَ فِي عِمَارَةِ بِلَادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلَايَتِكَ مَعَ اسْتِجْلَابِكَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ وَ تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِمْ مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِمْ فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الْأُمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِيهِ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسهم فإنّ العُمران محتمِل ماحمّلتَه. #نامه_53 (عهدنامه مالک اشتر)
1) عدالتگستری موجب شادمانی و لذت حاکم میشود (تَبَجُّحِكَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِيهِم).
2) عدالتورزی و مدارای حاکم با مردم نباید مقطعی باشد بلکه باید مردم را به عدالت و مدارا عادت داد (بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم).
3) تخفیف موجّه مالیاتی در زمانی که برای مالیاتدهندگان مشکلی به وجود آمده باشد، از مصادیق «عدالت ورزی و رفق با مردم» است(مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم).
4) مشارکت دادن مردم در آبادی کشور موجب زینت دولت میشود(عِمَارَةِ بِلَادِكَ وَ تَزْيِينِ وِلَايَتِك).
5) «ایجاد خوشنودی در دل مردم» و «اعتمادسازی به وسیلهی عدالت و رفق» ذخیرهای غیرمالی است که دولت در نزد مردم میاندوزد (مَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِكَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ وَ رِفْقِكَ بِهِم)
6) این ذخیرهی غیرمالی (دلخوشی و اعتماد مردم به حکومت) عنصری است که تابآوری ملی را بالا میبرد و دولت در روزهای بحرانیاش میتواند به آن ذخیره تکیه کند (...احْتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أَنْفُسهم فإنّ العُمران محتمِلٌ ماحمّلتَه.)
7) مردمِ سرزمینهای آباد، تحمّل فشار زیاد را دارند (فإنّ العُمران محتمِل ماحمّلتَه.)
#با_معارف_نهج البلاغه 182
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵با شیفتگان نهج البلاغه
#حسين_بن_شهابالدين بقاعی كركی عاملی (۱۰۱۲-۱۰۷۶ ق/ ۱۶۰۳-۱۶۶۵ م)، اديب، نحوی، شاعر، متكلم، اخباری و نيز طبيب بزرگی بود که از شاگردان شیخ بهایی بوده و از ایشان اجازه روایت داشته است. این مرحوم به «ابنجاندار» نیز معروف است که تراجمنویسان در وجه تسمیهاش وجوهی را ذکر کردهاند. ایشان ادیبی زبردست بوده و از وی کتاب ارزشمند شرح شواهد مطول و مختصر، و حاشیه ای بر مطول به یادگار مانده است.
🔸مهمتر از همه اینها این که وی به خاطر گرایش اخباریاش با همین توانایی ادبی در محضر نهج البلاغه بوده و شرحی بر نهج البلاغه نوشته که شیخ حر عاملی در کتاب امل الآمل آن را شرح نسبتا بزرگی دانسته است. متاسفانه نسخهای از این #شرح_نهج_البلاغة در دست نیست!
🔻با توجه به اینکه این بزرگوار در اواخر عمرش در هندوستان زیسته و در آنجا وفات یافته، شاید نسخه این شرح در کتابخانههای هندوستان موجود باشد!
◀️کاش فضلای هندوستان کوششی برای یافتن این گمشده ارزشمند بکنند!
#شیخ_حسین_کرکی
#با_شیفتگان_نهج 52
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 سبّ معاویه در سپاه علی ممنوع
وقتی به امیرالمؤمنین علیه السلام گزارش دادند که برخی از یارانش به شامیان دشنام داده اند، فرمود:
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ- وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ- كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ- وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ- اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ- وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ- حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ- وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ #خطبه_206
📎برای شما خوش ندارم که دشنامگو باشید. امّا اگر صرفاً كارهاى [ناروای] آنان را بر شمرده، حالات آنها را ذکر میکردید، کارتان به درستى نزديكتر بود و براى کارتان حجت شرعی کافی داشتید، و اصلا (حق اين بود) كه به جاى ناسزا [دعایشان میکردید و ]مىگفتيد: خدايا خون ما و ايشان را از ريختن حفظ فرما، و مشکل بین ميان ما و آنها را حل كن، و آنان را از گمراهى نجات ده، تا هر آن كس كه حق را نمیشناسد، آن را بشناسد و آن كس که مشتاق گمراهى و ستيز با حق است از آن برگردد.» #تقریب
#با_معارف_نهج البلاغه183
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵ذلت شهروندان در دولت علوی ممنوع
وزیر محترم میراث فرهنگی در خانه یک بانوی کهنسال شیرازی حاضر شده و بیپیرایه و فروتنانه پای درد او دل نشسته است. این قبیل کنشها اگر به عادت مستمر دولتها تبدیل شود ما را یک قدم به #دولت_تراز_علوی نزدیک میکند و از این جهت ارج نهادنی است اما در این ملاقات آن بانوی سالخورده که گوش شنوایی برای درد دلهایش گیرآورده صادقانه و بیپرده مشکلات شخصی و خانوادگی خودش و دخترانش و نوههایش را با جناب وزیر در میان نهاده است.
✔️انتشار بخشی از درد دلهای آن بانو در فضای مجازی (که احتمالا توسط تیم رسانهای جناب وزیر صورت گرفته) از دو جهت خلاف انتظار بود: یکی از این جهت که آن مشکلات، اسرار آن مادر مسلمان بود و دوم از آن جهت که انتشار این مشکلات ممکن است مصداق إذلال شهروند مسلمان توسط دولت باشد.
↩️با دیدن این کلیپ به یاد آن شبی افتادم که علی علیه السلام پای درد دلهای #حارث_همدانی نشسته بود.
حارث به حضرت گفته بود: حاجتی دارم که میخواهم با تو در میان بگذارم.
مولایمان برخاسته بود و چراغ را خاموش کرده بود و به حارث فرموده بود: «چراغ را خاموش کردم تا ذلت نیازمندی را در صورتت نبینم. حالا [راحت] سخن بگو.» (إنّما أغشيت السراج لئلا أرى ذُلَّ حاجتِك في وجهك، فتكلّم...) کافی:24/4
◀️آقای وزیر انشا ألله در ملاقاتهای بعدی اگر چراغ را خاموش نمیکنید، دستکم ذلت نیازمندی نیازمندان را در فضای مجازی منتشر نکنید.
#با_معارف_نهج البلاغه184
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵چرا امیرالمؤمنین (ع) «یعسوب الدین» و «امیر النحل» نامیده شده است؟
سیدعلیخان مدنی در انوار الربیع مینویسد: ✍️
اینکه به امیرالمؤمنین علی علیه السلام «امیرالنحل» گفته شده احتمالات زیادی را برمیتابد؛
1️⃣یکی به خاطر اینکه در اسلام آوردن بر مؤمنان سبقت گرفت چنانکه زنبورها هم چنین هستند اول امیرشان به چیزی نزدیک میشود و سپس خودشان نزدیک میشوند.
2️⃣دیگر آنکه مؤمنان به او پناه میبرند چنانکه زنبورها هم به امیرشان پناه میبرند، برای همین پیامبر هم به او فرموده بود: «انت یعسوب الدین و المال یعسوب الکفار»؛ یعنی آنان به مالشان پناه میبرند اما دینداران به تو پناه میبرند.
3️⃣سوم آنکه او سرور مؤمنان و رئیس آنان است چندانکه دینشان با او کامل میشود چنانکه زنبورها هم بدون امیرشان امرشان کامل نیست.
4️⃣کمال الدین دمیری نیز درباره اینکه چرا حضرت را امیرالنحل نامیدهاند، گفته است: منظور از یعسوب و امیر زنبورها همان پادشاه زنبورها است که نه تنها آمد و شدشان بلکه اصلا هیچ عملشان بدون این رئیسشان کامل نیست و ...
📚(ن ک: انوار الربیع، ج 6، ص 58).
#با_معارف_نهج البلاغه185
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe