eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
44 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از با نهج البلاغه
*به روایت نهج‌البلاغه؛ آخرین هفته‌ی حیات پیشوای مظلوم امام علی ع* ✒️محسن معارفی؛ عضو هیأت علمی جامعه‌المصطفی ✅بعد از توافق تحمیلی صفین هر روز سینه‌اش تنگ و تنگ‌تر می‌شد. دو و نیم سال بود که داعشی‌ها (طرفداران معاویه) به شهرهای مختلف حمله و آنها را تصرف می‌کردند. کودکان را جلو چشم مادرانشان سر می‌بریدند، شیعیان را زنده زنده می‌سوزاندند (شرح خ۲۵)، هتک حرمت زنها می‌کردند و اموال مردم را می‌دزدیدند(خ27) برخی فرمانروایان امام به معاویه پناهنده شده بودند (خ44). امام علی ع پیوسته از فضل جهاد و شهادت برای یارانش می‌گفت و اینکه باید داعشی‌های وحشی را در مرزهای خودشان در دوردست‌ها مهار کرد و نباید اجازه داد آنها به مرزهای کشور نزدیک شوند(خ27). اما مردم سست کوفه به ندای امام جواب نمی‌دادند. بهانه‌گیری میکردند(خ27). لال شده بودند(خ119). با اینکه خودشان توافق صفین را تحمیل کرده بودند، پیوسته می‌گفتند که خون شهیدان صفین به خاطر جنگ‌طلبی امام هدر شده (خ182)، گاه گرما و سرما را بهانه می‌کردند (خ27) و گاه می‌گفتند تا خودت با ما نیایی، ما تکان نمی‌خوریم(خ119). ✅انگار همین دیروز بود که خلیفه‌ی دوم از امام علی ع مشورت گرفت در جنگ با روم و جنگ با ایران همراه رزمندگان از مدینه خارج شود، ولی امام به عمر توصیه فرمود با توجه به نقش خلافت و رهبری او، بهتر است با رزمندگان در جنگ‌ها همراه نشود (خ134 و خ146). بعد از اینکه امام در خلوت و جلوت مردم را به جهاد فرا خواند و آنها جواب نمی‌دادند، مدت‌ها بود که زبان سرزنش و توبیخ به سخنرانی‌های عمومی امام راه یافته بود. زبان سخنرانی‌های امام تلخ‌تر شده بود و می‌گفت دیگر حتی از سرزنش و عتاب کردن شما خسته شده‌ام (خ 34). کاش شما یاران من نبودید که هر که شما یاران او باشید، خوار می‌شود (خ 69). شما مثل تیرهای کُند و شکسته می‌مانید(خ29). اگر می‌شد که شما را با یاران معاویه عوض کنم، ده تا می‌دادم و یکی می‌گرفتم (خ97). در یکی از آخرین سخنرانی‌ها گفت: هم من از شما خسته شده‌ام و هم شما از من، من از شما به ستوه آمده‌ام و شما از من (خ25)! و ... ✅آن سال بعد از نیمه‌ی ماه مبارک رمضان، اوایل هفته دیگر طاقت نیاورد. به جعده‌ی مخزومی گفت سنگ بزرگی را برای ایستادن و خطبه خواندن وسط میدان بگذارد، امام ع لباس رزم پوشید؛ پیراهنی خشن از پشم با کفش و بند شمشیری از لیف خرما (خ182). مردم را فراخواندند. روی سنگ ایستاد و بعد از حمد خداوند، گفت مردم شما را چه شده، دیگر تازیانه‌ها، توبیخ‌ها و هشدارهای من اثری در شما ندارد. آیا منتظر رهبر دیگری هستید (خ182) من هم دوست ندارم با شما باشم و تنها امیدم این است که در این راه پربهجت شهادت نصیبم شود(ن35). به یاد یاران باوفایش که در جنگ صفین شهید شدند، افتاد. گفت به خدا آنها ضرر نکردند، اگرچه دیگر امروز نیستند که خوراکشان غم و غصه و خونابه‌ی دل باشد. ناگاه فریاد کشید: کجایی عمار، کجایی مالک بن تیهان؟ کجایی ذوشهادتین؟ به اینجا که رسید دست بر ریش مبارک گرفت و برای مدت طولانی در وسط سخنرانی بلند گریست. بعد که کمی آرام گرفت، با بلندترین فریادش گفت: پیش به سوی جهاد، جهاد، من همین امروز لشکر آماده می‌کنم، هر که می‌خواهد به سوی خدا حرکت کند، بسم الله. از سنگ پایین آمد. آرایش جنگی گرفت. برای فرزندش حسین ع و قیس بن سعد و ابوایوب انصاری ده هزار نفر تعیین کرد و گفت: آماده باشید که تا آخر هفته به سوی صفین حرکت می‌کنیم (خ۱۸۲). ✅نیمه ی هفته، در سحرگاه نوزدهم رمضان، در حالی که امام نشسته بود، خواب چشمانش را ربود. رسول خدا ص را دید و پیش او از سستی‌ها و لجبازی‌های امت گله کرد. پیامبر ص فرمود: نفرینشان کن و امام گفت: خدایا مرا از اینها بگیر و همنشینان بهتری نصیب من کن(خ70). همان شب وقتی به مسجد رفت، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد. هنوز جمعه نیامده بود که لشکریان، همه برگشتند مانند گوسفندانی که شبان از دست داده و گرگ ها به آنها حمله کرده‌اند (خ 182). در بستر بیماری چند بار به هوش آمد: یک بار گفت: چه خوشحالم که گمشده‌ام، شهادت را یافتم، مثل تشنه‌ای که در شب تار، به آب برسد( ن 23). ✅ لحن امام عوض شده بود. زبان توبیخش به پند و اندرز تغییر یافته بود. گفت من تا دیروز امام شما بودم، حال مایه‌ی اندرز شمایم. ببینید که بعد از آن همه تلاش و تحرک و گفتار در کنجی ساکن و ساکت نشسته‌ام و منتظرم فردا از پیش شما بروم و البته اجل به سراغ همه خواهد آمد. خدا من و شما را بیامرزد. شما بعدا خواهید فهمید که علت اصرار من چه بود. وقتی جای خالی مرا دیدید، مرا خواهید شناخت( خ149). حال تقوی پیشه کنید. به واجبات عمل کنید، مواظب یتیمان و همسایگان باشید. یکدیگر را تنها نگذارید و به هم نیکی کنید (ن 47)، قتل مرا بهانه‌ی تحلیل‌های خود نکنید تا خون مسلمانان را بریزید (خ45). قاتل من یک نفر است. با او هم به انصاف رفتار کنید(ن 47).
بسم الله مهربانی و خیرخواهی در امر به معروف و نهی از منکر امام خمینی ره در تحریر الوسیله در احکامِ مرتبه‌ی سوم از مراتب امر به معروف، نوشته است: «شایسته است شخصی که امر به معروف یا نهی از منکر می‌کند، در شیوه امر و نهی کردن، برای آن شخصِ مرتکبِ حرام چنان طبیبی دلسوز و پدری مهربان باشد که به مصلحت و خیرخواهی او می‌اندیشد و اصلا باید نهی از منکرِ او برای شخصی که مرتکب منکر شده و نیز برای کل امت اسلام، [سرشار از] لطف و مهربانی باشد. شایسته است قصد خودش را برای خدا و جلب رضایت او خالص کند و این عمل خودش را از هرگونه هوای نفس و گردن‌کشی دور کند و خویشتن خویش را پاک و پیراسته نداند و خودش را برتر و والاتر از آن کسی که مرتکب منکر شده، نداند چون ای بسا که همان شخص مرتکب منکر، حتی اگر مرتکب گناه کبیره باشد، اوصاف نفسانی پنهان و خداپسندی داشته باشد که خداوند به خاطر همان اوصاف، خودِ آن شخص را دوست داشته باشد هرچند از این یک عملش بیزار باشد و ای بسا که همین آمر و ناهی برعکس باشد (یعنی صفات ناپسند پنهانی داشته باشد که خداوند از خود او به خاطر همان صفات ناپسند بیزار باشد». ↩️متن تحریر الوسیلة مسألة 14: ينبغي أن يكون الآمر بالمعروف و الناهي عن المنكر في أمره و نهيه‌و مراتب إنكاره كالطبيب المعالج المشفق، و الأب الشفيق المراعي مصلحة المرتكب، و أن يكون إنكاره لطفا و رحمة عليه خاصة، و على الأمة عامة، و أن يجرّد قصده للّٰه تعالى و لمرضاته، و يخلص عمله ذلك عن شوائب أهوية نفسانية و إظهار العلو، و أن لا يرى نفسه منزهة، و لا لها علوا أو رفعة على المرتكب، فربما كان للمرتكب و لو للكبائر صفات نفسانية مرضية للّٰه تعالى أحبه تعالى لها و إن أبغض عمله، و ربما كان الآمر و الناهي بعكس ذلك و إن خفي على نفسه. (تحرير الوسيلة، ج‌1، ص:481). .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دردهای امیرالمؤمنین در آخرین روزهای قبل از شهادت.... اشکی در مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ... در روزهای آخر عمر شریف حضرت ، مردم کوفه کاری با مولا کردند که علی خیبرشکن کسی که به خطابه معروف بود ؛ دیگه حال خطبه خوندن و حرف زدن با مردم نداشت ...😢😢 ❌اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین ...❌ 🔰 @velayattv https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵علی زینت خلافت شد یا خلافت زینت علی شد؟ ✍️ابن ابی الحدید معتزلی نوشته است: یکی از شگفتیهای شخصیت علی ع این است که: اغلب شخصیتهای بزرگ که ریاست و سیادتی به دست می‌آورند، دچار کبر و خودبینی می‌شوند اما امیرالمؤمنین ع با این‌که سرچشمه شرافت و معدن ریاست بود و دوست و دشمن شک ندارند که بعد از رسول الله شریف‌ترین انسان روی زمین بود، و با این حال از جهات متعددی نیز به ریاست و سیادت رسید اما باز هم در برابر کوچک و بزرگ، متواضع‌ترین انسان بود. علی نجیب‌ترین و سازگارترین (اَلیَنُهم عریکه) و خوش‌خلق‌ترین مردم بود. دورترین مردم از تکبر و آگاه‌ترین آنان به حق بود. قبل از خلافت و بعد از خلافت این اوصاف را داشت. 🔗‌‌‌إمارت در او هیچ تغییری پدید نیاورد و ریاست، اخلاقش را دستخوش دگرگونی نکرد. اصلا چطور ممکن است ریاست او را دگرگون کند در حالی که او همیشه رئیس بوده و چطور ممکن است امیربودن سجایای او را عوض کند در حالی که او همیشه امیر بود؟! واقعیت این است که علی از خلافت، هیچ شرف و منزلتی به دست نیاورد بلکه این خلافت بود که از علی شرافت و منزلت به دست آورد. بالاتر همه اینها اینکه: روزی در نزد احمد بن حنبل سخن از خلافت علی و خلافت ابوبکر به میان آمد و بگومگوی زیادی بین حاضران در گرفت تا آن‌که احمد سر برآورد و گفت: زیاد سخن گفتید! ولی بدانید که خلافت، زینت علی نشد لکن این علی بود که زینتی برای خلافت شد. 🔹این سخن احمد بن حنبل دلالت می‌کند که دیگران از خلافت کسب شرافت کردند و نقایص خود را با خلافت برطرف کردند اما در وجود علی نقصی وجود نداشت که بخواهد با خلافت آن را برطرف کند و این خلافت بود که پر از نقص و عیب بود و می‌خواست با کشاندن خود به سوی علی ع، نقایص و عیوب خود را رفع کند! 📚(ابن ‏أبي ‏الحديد، شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 1، ص: 51 و 52) البلاغه251 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵معنای کلمه خصم؛ به مناسبت روز قدس «و کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً» نامه 47 نهح البلاغة 🎤خصمِ ظالم باشید. «خصم»، غیر از «دشمن» است. یک وقت کسی دشمن ظالم است؛ یعنی از ظالم بدش می‌آید و دشمن اوست. این، کافی نیست. «خصمِ او باش»، یعنی: «مدّعی‌اش باش.» خصم یعنی: «دشمنی که مدّعی است»، «دشمنی که گریبان ظالم را می‌گیرد و او را رها نمی‌کند». 🔹بشریت بعد از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، تا امروز، به سبب نگرفتن گریبان ستمکاران، بدبخت و روسیاه شد. اگر دستهای با ایمان، گریبان ظالمان و ستمکاران را می‌گرفتند، ظلم در دنیا این‌قدر پیش نمی‌رفت؛ بلکه از بن برمی‌افتاد.… 🔹آیت الله خامنه ای؛ ۱۳۷۲/۱۲/۱۳🔹 البلاغه252 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 20 ✅فضای صدور خطبه از بعضى روايات استفاده مى‏شود كه حضرت امیر علیه السلام اين سخنان را در اولین جمعه‌ی بعد از بيعت، بيان فرموده و مطابق با روايت کتاب كافى، نخست به مردم هشدار مى‏دهد كه به پيشوايان خود خيانت نكنند و وحدت صفوف خود را حفظ كنند و از آنچه مايه تفرقه است بپرهيزند، سپس با جملاتی دیگر اين معنى را تأکید كرده‌اند. ✅اهمیت خطبه اهمیت مرک باوری و مرگ آگاهی در هدایت انسانها ✅مضامین خطبه این خطبه راجع به غفلت زدایی نسبت به مرگ بوده و مشتمل بر این مضامین است: 1. اگر شما آنچه را كه مردگانتان بعد از مرگ مشاهده كرده‏اند، مى‏ديديد ناله سر مى‏داديد و وحشت مى‏كرديد و به سخن حق گوش فرا مى‏داديد و اطاعت مى‏كرديد. 2. به زودى پرده‏ها كنار رفته و همه چيز را مشاهده خواهيد كرد. 3. درست است که با چشم خود وقایع پس از مرگ را مشاهده نکرده اید لکن اگر چشم بصيرت داشته باشید، وسايل بينايى شما فراهم شده است، و اگر گوش شنوا داشته باشيد سخنان حق به گوش شما رسانده شده و اگر اهل هدايت باشيد وسايل هدايت فراهم گشته است. 4. اگر عبرت پذیر هستید، با این سخنان می بایست بیدار شوید زیرا بعد از رسولان آسمانی هیچ کس عهده دار تبلیغ از سوی خداوند نیست، پس در انتظار چه نشسته اید؟! ✅لطایف خطبه 1. جمله «وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُم‏» می‌تواند اشاره به سه راه غفلت‌زدایی باشد که عبارتند از حس و نقل و عقل (پیام امام، ج1، ص659). 2. تکرار «إن» شرطیه در «وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ …‏» بیانگر وجود شک در دیدن و شنیدن و هدایت‌پذیری مردم است (ابن میثم، ج1، ص328) و این نشان از عمق غفلت مردمان است که با وجود این همه عبرت، باز هم در خواب غفلت به سر می‌برند. ✅مصادر خطبه اصول کافی ج1، ص405 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵نعمتی که هیچ کس منزلت و قدر آن را نمیداند این روزها که توصیه‌های رهبری درباره نیاز جامعه به همگرایی و انسجام ملی، کمتر درک می‌شود، مطالعه بخش پایانی خطبه قاصعه چقدر خواندنی‌تر میشود! ✅امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه قاصعه رمز پیروزی امتها را در دو عامل می‌داند: 1) رهبری آسمانی. 2) وحدت امت در اطاعت از رهبری. فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ حِينَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ … (پس بنگرید به مواقع نعمتهای خداوند به آنها، زمانی که به سویشان رسولی فرستاد تا طاعت آنها را به دینش گره بزند و بر مبنای دعوت خودش همگرایی و وحدت آنها را سامان دهد) بعد، آثار و برکات نعمت رهبری و وحدت در اطاعت را ذکر می‌کند که چطور این نعمت توانست منافع ملی آنان را تأمین کند (كَيْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَيْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِيمِهَا وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِي عَوَائِدِ بَرَكَتِهَا فَأَصْبَحُوا فِي نِعْمَتِهَا غَرِقِينَ وَ ‏…) سپس می‌فرماید همین امت وقتی که این دو نعمت را ناسپاسی کردند و به جان یکدیگر افتادند و بین خودشان اختلاف افکندند و … همه برکات و منافع این نعمت را از دست دادند! (… فَانْظُرُوا إِلَى مَا صَارُوا إِلَيْهِ فِي آخِرِ أُمُورِهِمْ حِينَ وَقَعَتِ الْفُرْقَةُ وَ تَشَتَّتَتِ الْأُلْفَةُ وَ اخْتَلَفَتِ الْكَلِمَةُ وَ الْأَفْئِدَةُ وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِينَ وَ تَفَرَّقُوا مُتَحَارِبِينَ وَ قَدْ خَلَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ لِبَاسَ كَرَامَتِهِ وَ سَلَبَهُمْ غَضَارَةَ نِعْمَتِهِ وَ …: پس بنگرید به عاقبتی که بدان رسیدند؛ زمانی که اختلاف پدید آمد، الفتشان متشتت شد، دلهایشان از هم دور شد، گروه گروه شدند، با هم درگیر شدند خداوند هم لباس کرامت را از آنان ستاند نعمتهای خرمش را از آنان گرفت و…) در ادامه خطبه صریحا میفرماید: همین «انسجام و وحدت در مسیر اطاعت از ولیّ» منافعی را برای امت به ارمغان آورد که بالاترین و ارزشمندترین منافع بود و هیچ کس قدر و منزلت آن را نمی‌تواند درک کند (…فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ امْتَنَ‏ عَلَى جَمَاعَةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فِيمَا عَقَدَ بَيْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هَذِهِ الْأُلْفَةِ الَّتِي يَنْتَقِلُونَ فِي ظِلِّهَا وَ يَأْوُونَ إِلَى كَنَفِهَا بِنِعْمَةٍ لَا يَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ لَهَا قِيمَةً لِأَنَّهَا أَرْجَحُ مِنْ كُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِنْ كُلِّ خَطَرٍ …) ⁉️آیا امروز کسی هست که صدای رهبری درباره نیاز جامعه به این «الفت و اتحاد» را دریابد؟⁉️ البلاغه253 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵ترجمه جمله «یبادر بهم الساعة» در خطبه 104 فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله)...فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ يَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ وَ يُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِم (خطبه 104) خداوند سبحان محمد صلی الله علیه و آله را مبعوث کرد... پس او با یاری پیروانش با گردن‌کشان جنگید تا آنان را به سوی نجات (اخروی) براند [چندانکه گویا] در تلاش برای شکار گردن‌کشان، با مرگ مسابقه داده بود. 🔹جمله « يُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِم» جمله بسیار زیبایی است! کلمه «یبادر» به معنای "مسابقه دادن دو رقیب برای رسیدن به یک هدف از پیش تعیین شده" است. برای مثال می‌توان گفت: «بادرتُ بکراً إلی تلک الشجرة: با بکر مسابقه دادم در رسیدن به آن درخت». چنان‌که عرب می‌گوید: «بادرْتُ‏ صقيعَ الدِّيكِ سَحَراً إلى حاجتي: سحرگاهان با بانگ خروس مسابقه دادم در رسيدن به کارهايم». می‌خواهد بگوید زودتر از آنکه بانک خروس به کارهایم برسد خودم به کارهایم رسیدم. 🔸در جمله «يُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِم» تصویر بسیار زیبایی از نحوه اشتیاق و کوشش پیامبر برای هدایت گردن‌کشان بیان شده است. گویا پیامبر با مرگ مسابقه داده بود در رسیدن به مشرکان. یعنی می‌‌خواست مشرکان را دریابد پیش از آن‌که مرگ آنان را دریابد! می‌خواست گردن‌کشان را به چنگ خود آورد پیش از آن‌که مرگ آنها را به چنگ خودش دربیاورد. تصویر بسیار زیبایی از مجاهدت و اشتیاق رسول الله به هدایت مشرکان ارائه کرده که ا غلب مترجمان و شارحان نتوانسته‌اند عمق تصویری معنا را دریابند. پ ن: علامه مجلسی: «يبادر بهم السّاعة أي يسارع إلى هدايتهم و إرشادهم حذراً من أن تنزل بهم الساعة فتدركهم على الضلالة». ، شماره69 ،‌ شماره 80 https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵برای رواج شریعت در جامعه چه باید کرد؟ امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه 216 فرموده است: «وَ أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْكَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِي عَلَى الرَّعِيَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِيَّةِ عَلَى الْوَالِي ٍ .... فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِكَ الزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِي بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِيَّةُ وَالِيَهَا أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ اخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ‏ الْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ وَ كَثُرَ الْإِدْغَالُ فِي الدِّينِ وَ تُرِكَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ فَعُمِلَ بِالْهَوَى وَ عُطِّلَتِ الْأَحْكَامُ وَ كَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوس‏» ترجمه: بزرگترین حقی که خداوند مقرر فرموده، حق حاکمیت بر رعیت و حق رعیت بر حاکمیت است... پس هرگاه رعیت حق حاکمیت را ادا کرد و حاکمیت نیز حق رعیت را ادا کرد، حق در بینشان ارجمند و محترم می‌شود، راه‌های دینداری قوام می‌یابد، نشانه‌های عدالت برپا می‌شود، سنت [رسول الله] به همان شیوه شایسته رواج می‌یابد و اینها موجب اصلاح روزگار و پایداری دولت و نومیدی دشمنان می‌شود اما اگر مردم از حاکمیت نافرمانی کردند یا حاکمیت بر مردم ظلم کرد، جامعه دچار تشتت می‌شود، نشانه‌های ستم فراگیر می‌شود، عناصر فاسد کننده دین زیاد می‌شود، دین‌داری درست رها می‌شود، و احکام الاهی تعطیل و بیماریهای اجتماعی زیاد خواهد شد. البلاغه254 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵پول‌پاشی دشمن زمینه فرار مردم از حکومت علی علیه السلام ✅ابوبُردة أزْدی که از بزرگان قبیله أزد به حساب می آمد و در صفین در رکاب علی (ع) می جنگید، پس از صفین با دریافت یک قطعه زمین در منطقۀ فلّوجه، به معاویه پیوست (وقعه صفین منقری، ص 5). ✅یـکی از کارگزاران حضرت به نام مصقلة بن هبیره شیبانی، به خاطر یک کار انسان‌دوستانه سیصد هزار درهم به بیت المال بدهکار شد و وقتی حضرت از او بدهی را مطالبه نمود، گریخت و بـه معاویه پیوست (محمودی، نهج السعادة، ج 2: 486). ✅یکی از موالیان امیر مؤمنان از آن حضرت، مالی را درخواست کـرد. حضرت فـرمود: وقتی عطای شخصی خودم به دستم رسید، آن را بین خود و شما تقسیم می‌کنم. ولی غلام، قانع نشد و گفت: این مبلغ برایم کفایت نمی کند. به دنبال این ماجرا به معاویه پیوست و معاویه جایزه‌ای گرانسنگ و مالی فراوانی به او بخشید (کلینی، الکافی ). ✅قاتل مالک اشتر در برابر اینکه از پرداخت جزیه به معاویه معاف شود، به دستور معاویه، مالک را مسموم کرد (الغارت ثقفی، ص 165). البلاغه255 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵عزت و مقاومت در دیپلماسی لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ آدم ذلیل نمیتواند جلوی ظلم را بگیرد. در برخی مصادر (غیر از نهج البلاغة) آمده است: «هيهات هيهات‏ لا يدفع الضّيم الذّليل و لا يُدرَك الحقّ إلّا بالجدّ و العزم و استشعار الصّبر» هیهات هیهات؛ آدم ذلیل نمی‌تواند جلوی ظلم را بگیرد. اصلا حق فقط با جدیت و عزم راسخ و بردباری فراوان به دست می‌آید. ✍️آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این سخن نوشته است: «سزاوار است كه اين دو جمله را با آب طلا بنويسند و هر روز و هر شب براى مردم ستمديده جهان تكرار كنند تا جزء فرهنگ آنها شود و در اعماق روح و خون آنها نفوذ كند... نبايد فراموش كرد كه با زورمندان و ستمگران جز با زبان زور نمى‏توان سخن گفت.» 📚 پيام ‏امام‏، ج 2، ص: 214 البلاغه ۲۵۶ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵بی‌توجهی به مشکلاتِ خُردِ رعیت خُرده‌پا به بهانه رسیدگی به امور کلان مملکتی؟ فَإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِمَّ [ای مالک]... بی‌توجهی به امور ریزِ [رعیت خرده‌پا] به بهانه این‌که مشغول رسیدگی به امور کلانِ [حکومتی] هستی، بهانه و عذر مقبولی نیست. 🔹خود امیرالمؤمنین در حکمرانی، چنین بود که در بحبوحه رسیدگی به پیچیده‌ترین و غافل‌کننده‌ترین مشکلات کلان، از دقت در امور خُرد مردم خرده‌پا غفلت نمی‌کرد. 🔗بسر بن اَرطاة در غارت یمن، مرتکب جنایت ضدبشری شده بود. دو فرزند عبیدالله بن عباس (استاندار علی ع) را در پیش چشم مادرشان به طرز فجیعی کشته بود! کهنسالان و خردسالان بی‌گناه و بی‌دفاع را حتی اگر در زیر سنگ نهان شده بودند، بیرون کشیده و ناجوانمردانه کشته بود! و ...! حالا امیرالمؤمنین برای دفاع از این مردم بی‌پناه، می‌خواهد جاریة بن قدامة را به مقابله با آن جانی وحشی بفرستد. در هنگام بدرقه به جاریه می‌فرماید: جاریه از خدا بترس! نکند در این مأموریت، مسلمان یا کافر معاهَدی را تحقیر بکنی! مبادا مال کسی را غصب کنی! مبادا انسانی یا مرکبی را به زور به خدمت خود درآوری حتی اگر پابرهنه یا پیاده بمانی! [در ضمن] نمازهایت را نیز در اول وقت بخوان. إتّق اللّه الّذي إليه تصير، و لا تحتقر مسلما و لا معاهدا و لا تغصبنّ مالا و لا ولدا و لا دابّة، و إن حفيت و ترجّلت، و صلّ الصّلاة لوقتها. 📚 نهج ‏السعادة في‏ مستدرك‏ نهج ‏البلاغة، ج 7، ص: 366 البلاغه ۲۵۷ https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 21 1️⃣فضای صدور خطبه اين كلام، بخشى از خطبه 167 است. همين جمله‏ها با تفاوت كمى، ضمن آن خطبه نیز آمده است. از كلام مرحوم سيد رضى، استفاده مى‏شود، كه امام عليه السّلام آن را در آغاز خلافت خويش بيان فرموده است امّا از كتاب مطالب السئول استفاده مى‏شود كه اين خطبه دنباله خطبه گذشته است و همان مطالب را دنبال مى‏كند. 2️⃣اهمیت خطبه سيد رضى مى‏گويد: اگر اين گفتار، پس از سخن خداوند سبحان و پيامبر اسلام، با هر سخنى سنجيده شود بر آن برترى خواهد داشت. «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» كلامى است كه سخنی كوتاه‏تر و پر معناتر از آن شنيده نشده است‏. 3️⃣مضامین خطبه 1. بى‏ گمان پايان كار (بهشت یا جهنم) در برابر شما است. 2. مرگ در پی شماست و شما را فرا می‌خواند. 3. سبك‌بار شويد تا به (درجات سابقین) ملحق شوید. 4. پيشينيان براى رسيدن بازماندگان، نگه داشته‏ شده‌اند (زیرا همه، در يك زمان، محشور خواهيد شد). 4️⃣لطایف خطبه 1. در عبارت «وَ إِنَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوكُم‏‏» استعاره مکنیه وجود دارد. توضیح آن‌که: مرگ، به تعقیب کننده تشبیه شده است و با حذف مشبه به، دو ویژگی از ویژگی های آن ذکر شده است که عبارت است از پشت سر بودن (وراء) و راندن فرد به سمت جلو (تحدوکم). 2. « تَحْدُوكُم‏» از «حُداء» به معنای راندن شتر با آواز است. مرگ، همانند ساربانی است که با آواز خود ما را به سوی مهیا شدن برای زندگی آخرت سوق می دهد. 3. در عبارت «تَخَفَّفُوا نیز استعاره وجود دارد چرا که معاصی و علایق دنیوی به بار سنگینی تشبیه شده است و امر به سبک نمودن بار خود یعنی قطع علایق و دوری از معاصی شده است. 5️⃣مصادر خطبه تاریخ طبری، ج5، ص157 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵علی علیه السلام همان «جنب الله» است؟ و كَيْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآن‏ نهج خطبه 87 چطور سرگردان شدید وقتی عترت پیامبرتان در میان شما بود در حالیکه آنان زمامداران حقیقت، اَعلام دین و زبانهای صدق بودند؟! پس آنها را در «احسن منازل قرآن» قرار دهید. 🔹این‌که منظور از «احسن منازل القرآن» چیست، اکثر شارحان نهج البلاغه توجه ویژه‌ای به آن نکرده‌اند اما ابن ابی الحدید این جمله را مشتمل بر رازی بزرگ (سرٌّعظیمٌ) می‌داند و از همین جمله، عصمت علی علیه السلام را برداشت کرده است (ن ک: البلاغه203). 🔻به نظر می‌رسد این جمله‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام با آیه 55 زمر نیز رابطه معنایی داشته باشد: (وَ اتَّبِعُواْ أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُون (زمر: 55) أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَاحَسْرَتىَ‏ عَلىَ‏ مَا فَرَّطتُ فىِ جَنبِ اللَّهِ وَ إِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ(56)) علی بن ابراهیم نیز در تفسیر خود «احسن ما أنزل إلیکم» را بر «قرآن و ولایت اهل بیت» حمل کرده و در استدلال برای این برداشت نوشته است: «و الدليل على ذلك، قول الله عز و جل: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ» (تفسير القمي، ج‏2، ص: 251) این‌که جمله «یاحسرتَی علی ما فرّطت فی جنب الله» چگونه بر آن برداشت دلالت می‌کند، رازی است که توسط رسول الله ص گشوده شده است؛ آن‌جا که در فرمود: «ای مردم، علی همان «جنب الله» است که خداوند در توصیف مخالفانش فرمود: "أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللَّهِ"». خطابه غدیر:«مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ الْعَزیزِ فَقالَ تَعالی مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللَّهِ» البلاغه 258 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله فرماندهان جمل با اعزام پیکها و نامه‌نگاری‌های فراوان سعی کرده بودند قلب و قالب مردم عراق را به سوی خودشان جذب کنند. تبلیغات گسترده سران جمل، برای گروهی از مردم بصره این تردید را به وجود آورده بود که حق با کیست؟ آنها کُلَیب جَرَمی را که یکی از بزرگانشان بود، به اردوگاه علی علیه السلام فرستادند تا علی علیه السلام را از نزدیک ببیند و با او گفتگویی کند. علی علیه السلام مسائل را چنان برای او تشریح کرد که او قانع شود. بعد به او فرمود پس با من بیعت کن. کلیب گفت: من فرستاده آن مردم هستم و قبل از بازگشت به نزد آنها تصمیمی نمی‌توانم بگیرم. امیرالمؤمنین علیه السلام در این‌جا با استفاده از ملموس‌ترین عناصر برای مخاطب، به او گفتند: فرض کن تو یک رائد هستی و همسفرانت تو را پیشاپیش فرستاده‌اند تا از وضعیت مسیر پیشِ رو برایشان خبری ببری. تو آمده‌‌ای مسیر را دیده‌ای و به سوی آنها برگشته‌ای ولی آنها از تو قبول نمی‌کنند که به سوی مسیری که پر از آب و سبزه و امنیت است سفرشان را ادامه دهند و می‌خواهند سفرشان را از بیراهه‌ای که پر از بیابان و ناامنی است ادامه دهند، در این صورت تو چه می‌کنی؟ کلیب گفت: من آنها را رها می‌کنم و به سوی آب و سبزی می‌روم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پس دستهایت را بیاور [برای بیعت]! کلیب گفت: سوگند به خدا، وقتی حجت بر من تمام شو نمی‌توانم خودداری کنم. و بیعت کرد. آری امیرالمؤمنین علیه السلام حال مخاطب را به خوبی فهمید. موقعیت را برای او با قابل‌درک‌ترین و محسوسترین بیانِ ممکن (تشبیه به سفر و رائد و آب و حیات) تحلیل کرد. و قلب مخاطب را به تسخیر خود درآورد.
بسم الله 🔵کرامتی دیگر از ع یکی از اعمال مستحب ماه که ابن المشهدی در مزار از آن یاد کرده زیارت کردن امیرالمؤمنین علیه السلام است. وی برای انجام این زیارت، پانزده زیارتنامه پیشنهاد کرده است. دوازدهمین زیارتنامه، زیارت بسیار زیبا و فاخری است که توسط علیه السلام انشاء شده است. 🔅حضرت هادی ع در سفری که به اجبار معتصم از مدینه به عراق می‌رفتند، به زیارت جدشان رفتند و امیرالمؤمنین علیه السلام را به این زیارتنامه زیارت کردند. 📎شیخ عباس نیز این زیارت را درمیان زیارتهای امیرالمومنین علیه السلام به عنوان زیارت غدیریه نقل کرده وتوضیح داده که در همه زمانها و مکانها می‌توان این زیارت را خواند. ✍️چند نکته درباره محتوای این زیارتنامه: 1) در این زیارتنامه بیش از 150 فضیلت از ذکر شده است. 2) با آرایه‌ی و در اوج بلاغت، بسیاری از آیاتی که در شأن امیرالمؤمنین نازل شده، در این زیارتنامه گنجانده شده است. 3) در زیارتنامه چهار سبکِ حماسه(علیه غاصبان حکومت)، مدح (در فضائل امام علی)، رثا (در مظالمی که بر ایشان رفته است) و دعا (لعنت بر ظالمان و ...) با ظرافتی دلنشین و بدون هیچ گونه تکلف در کنار هم قرار گرفته است. 4) اعتراض امام هادی علیه السلام علیه غاصبان حکومت (از سقیفه تا عباسیان) به صورت آشکار و با استدلال کلامی خردپسندی بیان شده است. 5) برخی از جمله‌های تاریخی امیرالمؤمنین علیه السلام از خطبه‌های ایشان اخذ شده و به صورتی بسیار هنرمندانه در متن زیارت گنجانده شده است. جمله‌هایی مانند؛ «قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا مَانِعٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ِ وَ نَهْيِهِ فَيَدَعُهَا رَأْيَ عَيْنٍ بَعْدَ الْقُدْرَةِ عَلَيْهَا وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لَا حَرِيجَةَ لَهُ فِي الدِّين»، «لَعَمْرُكُمَا مَا تُرِيدَانِ الْعُمْرَةَ لَكِنْ تُرِيدَانِ الْغَدْرَةَ». 6) پس از صد سال بر کلیدواژه‌های مهم امیرالمؤمنین مانند «همج رعاع»، «ناکثین»، «مارقین» و «جهاد تنزیل و تأویل».... تأکید شده است. ↩️انشاالله در ماه رجب و نیز در ایام غدیر، توفیق تأسّی به امام هادی علیه السلام (زیارت امیرالمؤمنین با این زیارتنامه عمیق و زیبا) به همه ما دست بدهد. ، شماره 38 () https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
پشتکار شگفت آور علامه امینی ره در گرمای تابستانه نجف برای پژوهش درباره غدیر😳 📚کتاب دریای موج خیز الغدیر، علي ابوالحسنی (منذر)، ص: ۴. https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
✅رویای آیت الله سیدمحمدتقی آل بحرالعلوم درباره نحوه رسیدن علامه امینی ره به حوض کوثر. 📚دریای موج خیز الغدیر، علي ابوالحسنی(منذر)، ص: ۳۰. https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله الرحمن الرحیم 🔵اهمیت نهج البلاغه نسخه محی الدین عبدالحمید محی الدین عبدالحمید فقیه، ادیب و رئیس دانشکده ادبیات در جامع الازهر بود. وی که شاگرد شیخ محمد عبده بود به شرحی که استادش بر نهج البلاغه نوشته بود، تعلیقه‌های ارزشمندی افزود و شرح استادش را همراه با تعلیقه‌های خودش چاپ کرد. نسخه‌‌ای از نهج البلاغه که عبدالحمید به دست انتشار سپرد، اهمیت زیادی دارد چرا که او در هنگام استنساخِ متنِ نهج البلاغه، به هشت نسخه دسترسی داشت که به قول خودش یکی از آن نسخه‌ها نسخه بسیار مهمی بوده است. 🔻وی در نسخه خودش کلماتی را که فقط در پاره‌ای از نسخه‌ها وجود داشته، بین قلاب قرار داده است. ✍ او در مقدمه کتاب نوشته است: اکنون که در حال نگارش این کتاب هستم، هشت نسخه از نسخه‌های نهج البلاغه در اختیار من است: 1) نسخة سنگی چاپ مصر. 2) نسخة چاپ المطبعة الأدبية (بيروت) ١٨٨٥ م. 3) نسخة چاپ المطبعة العمومية (مصر) ١٣٢١ ه‌ ق. 4) نسخة چاپ بيروت با هزینه محمد كمال بكداش بدون تاریخ چاپ، که همراه با شرح محمد عبده و توضیحات محيى الدين افندى الخياط (برگرفته از شرح ابن ابی الحدید) چاپ شده. 5) نسخة چاپ دار الكتب العربية (مصر) ١٣٢٨ ق، که همراه با شرح المرصفى منتشر شده. 6) نسخة چاپ المطبعة الرحمانية همراه با شرح شیخ محمد عبده. 7) نسخة چاپ مصر (سنة ١٣٢٩ ق)‌ همراه با شرح ابن أبى الحديد 8) نسخه‌ای از شرح ابن ميثم، چاپ سرزمین فارس (١٢٧٤ ق)، ما به نسخه خطی این شرح دست یافتیم که بسیار ارزشمند و مورد توجه بود و بعضی از مواضع نسخه خودمان را با آن مطابقت دادیم ولی این نسخه تا آخر کار در اختیار ما نبود... البلاغه 67 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵چر امام حسین علیه السلام در کربلا چاه آبی حفر نکرد؟ این پرسش، پرسشی است که بسیاری از کاربران فضای مجازی با آن مواجه می‌شوند. واقعیت این است که دستور بستن آب در روز هشتم محرم، تصمیم میدانی فرماندهان جنگ (شمر و عمر سعد و ...) نبود بلکه فرمان شخص عبیدالله بود که گمان می‌کرد امام حسین علیه السلام زیر فشار تشنگی بیعت خواهد کرد!! در برخی منابع آمده است که حضرت ابی‌عبدالله علیه السلام، در روز هشتم در پشت خیمه‌گاه چاه کم‌عمقی حفر کردند و آبی مانند آب چشمه هم به دست آمد و همراهان امام آب نوشیدند اما بعد از آن، دو اتفاق افتاد: 1) نخست اینکه ، چشمه آب در زمین فرو رفت و ناپدید شد(حفر فنبعت له عين ماء عذب فشربوا ثم غارت العين و لم ير لها أثر) (مقتل مقرم ص 209). 2) دوم آنکه خبر به فرماندهان سپاه مقابل رسید و به تدریج خبر تا قرارگاه عبیدالله در کوفه نیز رسید و عبیدالله ملعون بی‌درنگ در نامه‌ای به عمرسعد نوشت: «شنیده‌ام حسین چاه حفر می‌کند و برای یارانش آب به دست می‌آورد. به محضی که نامه‌ام به دستت رسید، با همه توانت او را از حفر چاه باز بدار و بر او تنگ بگیر و اجازه نده حتی قطره‌ای آب بنوشند!..» چنین بود که عمر سعد جلوی حفر چاه را گرفت. (مقتل خوارزمی، ج 1 ص 346) پ ن: 📚 مقتل خوارزمی: بلغ ذلك إلى عبيد اللّه فكتب إلى عمر بن سعد: بلغني أن الحسين يحفر الآبار، و يصيب الماء، فيشرب هو و أصحابه، فانظر إذا ورد عليك كتابي هذا فامنعهم من حفر الآبار ما استطعت، و ضيّق عليهم و لا تدعهم أن يذوقوا من الماء قطرة...، و السلام. ، شماره 73 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵قربانی کردن فرزند در مکتب اولیای الاهی از ابراهیم تا حسین بن علی 1. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ صفّین حاضر شدند فرزندشان محمد حنفیه به خطرخیزترین نقطه جنگ برود. جایی که در ‌آن‌جا حتی کوه‌ها نیز فرورمی‌ریخت (تزول الجبال و لا تزل)! (خطبه 11 نهج البلاغة) امیرالمؤمنین در اینجا با ایفای نقش ابراهیم فرزندش را به قربان‌گاه می‌فرستد. 2. همین امیرالمؤمنین وقتی دیدند که ماه‌پاره بنی‌هاشم "حسن بن علی" عزم میدان کرده، نگرانی‌شان به بالاترین حد ممکن رسیدو با مبالغه‌آمیزترین بیانِ ممکن (إملِکوا عنّی هذا الغلام) از لشکریان خواستند تا مانع از رسیدن او به قلب میدان شوند! بعد فرمودند که بر این دو جوان (حسنین علیهما السلام) خیلی حساس هستم چرا که می‌ترسم نسل پیامبر با شهادت اینها قطع شود (لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّه‏). او در این‌جا نقش یعقوب را ایفا می‌کرد که باید از ولیّ خدا و جانشین خودش محافظت می‌کرد و نمی‌گذاشت از صحرای گرگ‌خیز صفین پیراهن خونی‌اش برگردد! 3. برای معاویه مهم بود که در جنگ صفین را به شهادت برساند تا از بلامنازع شدن جانشینی پسرش، آسوده خاطر شود. برای همین بود که بعد از شهادت علی علیه السلام با حسرت به یکی از یاران علی ع که چند فرزندش را در صفین از دست داده بود، می‌گفت: علی درباره تو بی‌انصافی کرد که فرزندان خودش را نگه‌داشت و فرزندان تو را به کشتن داد(بهج الصباغة 4/265). 4. شامیان معتقد بودند در بین نوادگان علی بن ابی‌طالب، علی اکبر علیه السلام لایقترین گزینه برای خلافت رسول الله است (انساب الاشراف 5/136). حسین بن علی در کربلا، هم باید نقش یعقوب نبی را ایفا می‌کرد و هم نقش ابراهیم خلیل را. یعنی باید مانند یعقوب از جانشین خودش () مراقبت می‌کرد و نمی‌گذاشت گرگهای کوفی پیراهن خونی‌ ولیِّ خدا را به او تحویل دهند! حالا تنها راهش این بود که خطای محاسباتی یزیدیان را به ظاهر تأیید کند تا آنان گمان کنند جانشین حسین است و با قتل علی‌اکبر به خیال این‌که جانشین حسین را کشته‌اند، از آسیب زدن به امام سجاد صرف نظر کنند(علی‌اکبر فدای جانشین حسین). این‌جا بود که او و علی‌اکبر باید نقش ابراهیم و اسماعیل را ایفا می‌کردند. همان ابتلائی که ابراهیم وعده کرد و حسین به جا آورد (غلام پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ/ چراکه وعده تو دادی و او به جا آورد)‌‌ 5. در شامگاه عاشورا شامیان واقعا بر این گمان بودند که دیگر جانشین حسین را کشته‌اند! و چنین بود که وقتی در کوفه به ابن‌مرجانه گفت: نام من علی است، ابن‌مرجانه با بُهت و غافل‌گیری پرسید: مگر علی در کربلا کشته نشده؟! حالا این جانشین واقعی حسین بن علی بود که سر برآورده بود تا با قدرت و درایت، "معادلات پس از جنگِ" شامیان را به هم بریزد! ، شماره 77 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🔵 زنان عاشورایی بانوان پس از شهادت شهدای با اینکه در بدترین شرایط ممکن قرار داشتند گاه با همه احساسات و عواطف زنانه شاهد جراحت و شهادت عزیزانشان بودند و گاه به عنوان اسیر جنگی در چنگ دشمن گرفتار بودند. با این همه باز هم بر اساس آنچه در برخی نقلها روایت شده، حجاب خود را حفظ می‌کردند. ✏️نقلهای زیادی وجود دارد که حساسیت زنان عاشورایی بر حجاب را گزارش کرده است. یکی از نقل‌هایی که بر حجاب زنان عاشورا دست نهاده، روایتی است که خطابه دختر حضرت علی علیهما السلام را نقل کرده است. در این نقل که سید بن طاووس آن را گزارش کرده، آمده است ام کلثوم دختر علی علیه السلام که صدای گریه‌اش بلند شده بود از ورای پوشیه‌اش (کِلَّة) خطبه‌ای ایراد کرد. (خَطَبَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ بِنْتُ عَلِيٍّ ع فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنْ وَرَاءِ كِلَّتِهَا رَافِعَةً صَوْتَهَا بِالْبُكَاءِ فَقَالَتْ: …) (الملهوف: ص 198) ⏺در اولین لحظات پس از شهادت شهیدان، غارت خیمه‌ها شروع شد اما وقتی به خیمه‌ها رسید زنان و دختران تنها چیزی که از او خواستند این بود که اموال به غارت رفته را از غارتگران بگیرد و به آنان بازگرداند تا با آن خودشان را بپوشانند(سَأَلَتْهُ النِّسْوَةُ لِيَسْتَرْجِعَ مَا أُخِذَ مِنْهُنَّ لِيَتَسَتَّرْن) (ارشاد مفید ج 2 ص 113) ⏺وقتی کاروان به شام رسید، ام کلثوم به مأمور انتقال اسیران گفت ما را از دری وارد شام بکنید که تماشاگر کمتری داشته باشد و از آنان درخواست کرد سرهای شهدا را از بین شتران اسرا دور کنند تا نگاه‌هایی که در تماشای سرهای شهدا هستند به زنانی که سوار شتران هستند، دوخته نشود. (الملهوف ص 210) ⏺یکی از ابعاد مهم سِتر زنان، پوشیده ماندن صدای آنان از گوش نامحرمان است. در برخی نقلها آمده است که علیه السلام وقتی صدای گریه بلند اهل حرم را شنیدند و حضرت علیهما السلام را فرستادند تا آنان را به آرامش دعوت کنند (وقعة الطف ص 206) شماره 43، به مناسبت https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵حریم زن و مرد در خانه اهل بیت ع رعایت حریم زنان در خانواده اهل بیت علیهم السلام، در حدی بود که در منزل امامان علیهم السلام اتاقی به نام «دارالرجال» وجود داشت و ملاقات‌های این بزرگواران با مردان یا اسکان مهمانان، در آن اتاق انجام می‌شد و اتاق [یا اتاق‌های] دیگری به نام «دارالنساء» نیز وجود داشت و زنان ‌اهل‌بیت ع در آنجا بودند. گاه پیش می‌آمد که در دارالرجال مثلاً مجلسی مانند مجلس مرثیه‌خوانی برای امام حسین ع برگزار می‌شد و لازم بود زنان ‌اهل‌بیت ع نیز از فضیلت شرکت در آن مجلس بهره‌مند شوند. برای چنین موقعیتی در همان دارالرجال پرده‌ای نیز وجود داشت که زنان ‌اهل‌بیت ع پشت آن پرده جای می‌گرفتند و از مجلس مرثیه‌خوانی بهره می‌بردند. سفیان عبدی شاعر ‌اهل‌بیت ع به منزل امام صادق ع آمده بود و مرثیه می‌خواند. وقتی مرثیة او به بخش حساس و جان‌گدازی رسید، حضرت فرمود دخترم را صدا بزنید تا بیاید و بشنود که بر سر اجدادش چه مصیبت‌هایی آمده است! دختر امام آمد و پشت پرده نشست: «فَجَاءَتْ فَقَعَدتْ خَلْفَ السِّتْر‌»(كافي، 8: 216). عبدالله‌بن‌غالب نیز روایت کرده وقتی مرثیه‌اش به بیت‌های حساس رسیده بود، صدای گریۀ زنان از پشت پرده به گوش رسیده است (ابن‌قولویه، ص105). https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵خطر تفرقه و تشتت در جبهه‌ی دغدغه‌مندان حجاب و عفاف 🔵کنشگران انقلابیِ فضای مجازی با دقت بخوانند خطبه قاصعه را ⁉️آن‌چه موجب عزتمندی و عافیت امتهای پیشین، سرریز شدن نعمتهای الاهی برآنان، رسیدن به کرامت ملّی و دوری و نومیدی دشمن از آنان می شد چیست؟ 1. اجتناب از تفرقه(الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ )، 2. از دست ندادن الفت و همگرایی اجتماعی (اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ )، 3. تحریک و تواصی یکدیگر به اجتناب از تفرقه (التَّحَاضِّ عَلَيْهَا و التَّوَاصِي بِهَا )، ↩️ (فَالْزَمُوا كُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْكَرَامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَيْهَا وَ التَّوَاصِي بِهَا) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ⁉️ آن‌چه باعث شکسته شدن کمر امتها(كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ ) و تضعیف اقتدار ملّی آنان (أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ) می‌شد چیست؟ 1. پرکینه شدن قلبهای مردم نسبت به یکدیگر(َتضَاغُنِ الْقُلُوبِ )، 2. حسدورزی اعضای جامعه نسبت به یکدیگر(تَشَاحُنِ الصُّدُورِ)، 3. پشت کردن مردم به یکدیگر(تَدَابُرِ النُّفُوسِ)، 4. یاری نکردن یکدیگر خالی کردن پشت همدیگر(تَخَاذُلِ الْأَيْدِي)= نداشتن برنامه واحد. ↩️و اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخَاذُلِ الْأَيْدِي ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ⁉️مهمترین عوامل سربلندی و کامیابی امتها چه بود؟ 1. همگرایی بزرگان و رهبران(الْأَمْلَاءُ مُجْتَمِعَةً )، 2.و همدلی و نزدیکی سلیقه‌ها و دغدغه‌ها (الْأَهْوَاءُ مُؤْتَلِفَةً)، 3. اعتدال و درستی افکار (الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً)، 4. حمایت از یکدیگر (الْأَيْدِي مُتَرَادِفَةً وَ السُّيُوفُ مُتَنَاصِرَةً)، 5. نفوذ بصیرتها (الْبَصَائِرُ نَافِذَةً) 6. یکی بودن برنامه‌ها و اهداف (الْعَزَائِمُ وَاحِدَةً) ↩️فانْظُرُوا كَيْفَ كَانُوا حَيْثُ كَانَتِ الْأَمْلَاءُ مُجْتَمِعَةً وَ الْأَهْوَاءُ مُؤْتَلِفَةً وَ الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً وَ الْأَيْدِي مُتَرَادِفَةً وَ السُّيُوفُ مُتَنَاصِرَةً وَ الْبَصَائِرُ نَافِذَةً وَ الْعَزَائِمُ وَاحِدَةً. البلاغه 259 https://eitaa.com/banahjolbalaghe https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a