بسم الله
🔵چرا به مداحان پول میدهیم؟
#پول_دادن_به_مداحان در عصر اهل بیت علیهم السلام
در عصر اهل بیت علیهم السلام انتشار فضائل و مناقب ایشان از طریق رسانه بسیار فراگیر و پرنفوذی به نام شعر انجام میگرفت. مداح در حقیقت همان شاعر بود که شعرش را با احساس و رقتبرانگیز میخواند. (ن ک: وسائل ج 10 ص 465) اهل بیت به این مداحان/شاعران صله میدادند.
اتفاقا این مداحان/شاعران معمولا دارای دیدگاههای اعتقادی و سیاسی و اعتراضی بودند و چون انتشار مناقب اهل بیت ع را بخشی از رسالت و وظیفه سیاسی - اجتماعی خود میدانستند، معمولا از قبول این صلهها خودداری میکردند اما باز هم اهل بیت در اعطای صله پافشاری میکردند. این نمونه ها را ببینید:
🔹#فرزدق، قصیدهی میمیهی معروف خود را فی البداهه و در موسم حج (بزرگترین و متنوّعترین گردهمایی مسلمانان) در برابر توهین کوچکی که به امام سجاد علیه السلام روا شده بود، خواند و به خاطر سرودن آن میمیه به زندان افتاد. حتّی محبوس بودن فرزدق نیز مانع از اعطای صله نشد #امام_سجاد علیه السلام دوازده هزار سکه به او صله دادند و فرمودند اگر داشتم، بیش از این میدادم! فرزدق ـ اما ـ پول را برگرداند. امام باز هم پول را برایش فرستادند و فرمودند: ما اهل بیت وقتی چیزی را دادیم دیگر پس نمیگیریم»
🔹خواهر امام سجاد (#فاطمه_بنت_الحسین) علیهم السلام سیهزار دینار همراه با یک مرکب در یک مجلس به #کمیت صله داد! کمیت با اینکه معمولا صلهها را پس میداد ولی این بار هر چه خواست آن را پس بدهد ایشان قبول نکرد. (الغدیر ج 2 ص 234)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی مدیحه ابونواس را شنیدند از غلامشان پرسیدند چقدر پول نزد تو هست؟ گفت: سیصد دینار. حضرت فرمودند همه را به ابونواس بده. غلام هم پول را به #ابونواس داد سپس از مرکبشان پیاده شدند و فرمودند: ممکن است این [سیصد دینار] را کم بپندارد این مرکب را هم به او بده! (عیون اخبار الرضا ج 2 ص 143).
✍️رسم جالب دیگری که وجود داشت این بود که اهل بیت علیهم السلام وقتی میخواستند به یک مداح/شاعر صله بدهند، گاهی خودشان مستقلا میدادند گاه به همه اعضای خاندانشان دستور میدادند که در صله دادن سهیم شوند.
🔸#امام_باقر علیه السلام از همه اهل بیتشان پول جمع کردند تا مبلغ صدهزار درهم فراهم و به کمیت اعطا کنند اما کمیت فقط پیراهنی برای تبرک از حضرت قبول کرد و پول را برگرداند (الغدیر ج 2 ص 223)
🔹#عبدالله_بن_حسن با شنیدن شعری که کمیت سروده بود، سند یک مزرعه را که چهارهزار دینار میارزید به کمیت داد اما او نپذیرفت. عبدالله آنقدر اصرار کرد که ناچار شد بپذیرد ولی باز هم پس از چند روز برگشت و با لطیفة الحیل خاصی سند را پس داد. عبدالله در بین بنیهاشم گشت و از زنان و مردان پول و زیورآلات جمع کرد و به کمیت داد ولی بازهم نپذیرفت (الغدیر ج 2 ص 222)
🔹 بار دیگری هم حضرت باقر علیه السلام چهارصد هزار درهم را از خودش و خاندانش جمع کرد تا به کمیت اعطا کند اما باز هم کمیت نپذیرفت. (همان)
🔸#امام_رضا علیه السلام وقتی در طوس قصیدهی تائیه زیبا و سوزناک #دعبل را شنیدند، دههزار درهم از سکهای که به اسم خودشان ضرب شده بود به دعبل دادند سپس اهل بیتشان را نیز امر کردند که به دعبل صله بدهند. خادم، صله خانواده را نیز جمع کردو به دعبل داد. (الغدیر ج 2 ص 411)
📝ظاهراً سهیم کردن خاندان، در صله دادن به شاعران جنبه تربیتی داشته است وگرنه اهل بیت حتی اگر هم خودشان پول نداشتند باز هم برای صله دادن به مداحان راههای دیگری غیر از مراجعه به خاندان وجود داشت.
🔹با این حال ذکر این نکته نیز مهم است که مداحان و مرثیهسرایان اهل بیت رفتارهای متفاوتی داشتند برخی مانند کمیت بودند. اهل صله گرفتن نبودند. به سختی میشد به آنها صله داد. برخی دیگر هم صله را راحتتر قبول میکردند ولی همه آنها این صفات را داشتند که؛
اولا برای صله گرفتن مداحی نمیکردند.
ثانیا هیچ گاه از قبل برای مداحی نرخی را معیّن نمیکردند و به مقام معنوی و ثواب اخروی مداح اهل بیت بودن دلخوشتر بودند.
#مناسبتی، شماره ۲۷
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله
امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از #صفین وصیتنامهی مالی خودش (#نامه_24) را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه (#حسن و #حسین بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل #فرزندان_فاطمه را به سرپرستی اموال خود منصوب میکنند:
1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله)
2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله)
3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه)
4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه)
↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه #مباهله خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد.
یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم میتوانند به «پیامبر» نزدیک کنند.
#با_معارف_نهج، شماره 103
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
به جناب زهیر بن قین
آیینه بود و عاقبت او به خیر شد
دل را سپرد دست حسین و زهیر شد
هرکس گره به حبل متین خورد، شد زهیر
هرکس که از امام جدا شد زبیر شد
بودند در رکاب علی عده ای ولی
شد عمرشان تباه که ختم به غیر شد
اما زهیر قصه اش از جنس دیگری است
او هم رکاب حر و حبیب و بُریر شد
جنگید و پیش چشم امامش به خون نشست
این قصه با شهادت ختم به خیر شد
سیدمحمدمهدی شفیعی
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 1
1️⃣اهمیت خطبه اول
خطبه اول نهج البلاغة، شامل يك دوره جهانبينى اسلامى است. (پیام امام، ج1، ص69) این خطبه، مشتمل بر معارف عمیقی راجع به خداشناسی و کیهان شناسی است که شاید نظیر آن را در سایر بخش های نهج البلاغة نتوان یافت و به جرأت می توان ادعا کرد که فهم معارف توحیدی این خطبه بدون آشنایی با معارف حکمی امری دست نایافتنی است لذا حکمای الاهی پارهای از عبارات این خطبه را از جذابترین و شورانگیزترین عبارات کلام امیر علیه السلام، میدانند.
2️⃣مضامین مطرح شده در خطبه اول
1. خداشناسی که در آن، به موضوعات زیر پرداخته شده است:
الف) عجز از شناخت کنه و حقیقت خداوند متعال
ب) بیانی زیبا و موجز از مسیر رسیدن از معرفت – که اول الدین است- به اخلاص در عمل.
ج) نفی صفات زائد بر ذات
د) ارائه توضیحاتی دقیق پیرامون پاره ای از اوصاف الهی
2. بیانی تفصیلی از چگونگی آفرینش عالم که فهم دقیق آن، بدون اطلاع از کیهان شناسی امکان پذیر نیست.
3. خلقت فرشتگان، اصناف و اوصاف آنان
4. کیفیت آفرینش حضرت آدم علیه السلام از خاک.
5. فرمان سجده بر آدم علیه السلام و تمرد شیطان از آن
6. فریب خوردن آدم علیه السلام از شیطان و هبوط وی
7. فلسفه بعثت انبیاء
8. بعثت نبی مکرم اسلام(ص)
9. اشاره به مشارب فکری موجود در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص)
10. اشاره به سنت وصایت بعد از نبوت و فلسفه آن که در امم سابق نیز وجود داشت
11. تقسیم معارف قرآنی با تقسیمات مختلف
12. اشاره به برخی از اسرار حج
3️⃣مصادر خطبه اول
عیون المواعظ و الحکم واسطی/ بحار الانوار، ج77 ص300/ ربیع الابرار زمخشری، باب السماء و الکواکب/ اصول کافی ج1، ص140/ احتجاج مرحوم طبرسی، ج1، ص150/ تفسیر فخر رازی، ج2، ص164/ ارشاد شیخ مفید، ص105/ توحید شیخ صدوق، ص14/ عیون الاخبار شیخ صدوق/ امالی شیخ طوسی، ج1، ص22/ مطالب السؤول شافعی.
✍️دکتر علی رحیمی؛ شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
کسانی که کانال را به علاقمندان نهج البلاغه معرفی میکنند، در ثواب انتشار معارف امیرالمومنین علیه السلام سهیم هستند.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
May 11
بسم الله
🔵#کلمه_استقبال
با مترجمان نهج البلاغه
#حکمت_173 مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ
کلمه «استقبال» در عربی به معنای نگاه کردن به چیزی یا روی کردن به سوی چیزی است اما در زبان فارسی به معنای پیشواز از کسی است که به سوی تو میآید. بدیهی است که در معنای فارسی، استقبال کننده باید صبر کند تا کسی به سویش بیاید بعد از او استقبال بکند اما در معنای عربی این خود استقبال کننده است که باید به سوی چیزی روی بگذارد یا به چیزی نگاه بکند؛ چه آن چیز به سوی او بیاید چه نیاید یعنی استقبال در زبان عربی یک نوع کنش (فعال بودن) است اما در زبان فارسی نوعی واکنش (منفعل بودن) است.
👌برخی مترجمان به این نکته دقت کرده و در این حکمت نهج البلاغه، کلمه استقبال را به «روی کردن» برگرداندهاند مثلا ترجمه فیض الاسلام:
كسي كه به راههاى انديشهها رو آوَرَد (از خردمندان كمك فكرى بطلبد) جاهاى خطاء و اشتباه كارى را بشناسد.... (فیض الاسلام)
🔺اما برخی مترجمان به یکی از سه شکل زیر دچار فارسیزدگی شدهاند:
1️⃣شکل اول: برخی ترجمهها (مانند بهرامپور و استادولی و دشتی و آیتی و مکارم و انصاریان و ...) استقبال عربی را به همان استقبال فارسی برگرداندهاند که نادرست است.
2️⃣شکل دوم: برخی (مانند آقامیرزایی) استقبال عربی را به «پیشواز کردن» برگرداندهاند که اشتباهتر است!
3️⃣شکل سوم: برخی استقبال از اندیشه دیگران را به معنای پذیرش آن دانستهاند (محسن فارسی)!
#با_مترجمان_نهج، شماره 43
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵درسهایی از امام سجاد ع
در نماز جمعهی تاریخی شام که خطیب شامی بر فراز منبر به سب و لعن پدران امام سجاد (ع) مشغول بود ناگهان #امام_سجاد (ع) بر او خروشید که: «وای بر تو ای خطیب! آیا خوشنودی مخلوق (یزید) را با خشم و غضب خالق به دست میآوری؟! خدا جایگاهت را سرشار از آتش کند!» (وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخَاطِبُ! اشْتَرَيْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَّوأْ مَقْعَدَكَ مِنَ النَّارِ!)
سپس به یزید فرمود: «ای یزید اجازه بده از این چوبها بالا بروم و سخنی بگویم که در آن هم رضای خدا وجود داشته باشد و هم اجر و ثوابی برای حاضران در مجلس.» (يَا يَزِيدُ إئْذَنْ لِي حَتَّى أَصْعَدَ هَذِهِ الْأَعْوَادَ فَأَتَكَلَّمَ بِكَلِمَاتٍ لِلَّهِ فِيهِنَّ رِضاً وَ لِهَؤُلَاءِ الْجُلَسَاءِ فِيهِنَّ أَجْرٌ وَ ثَوَاب)
↩️چند درس از دو تعبیر امام سجاد علیه السلام:
الف) درسهای تعبیر اول (هذه الاعواد)
در این جا نیز امام (ع) با اطلاق "هذه الاعواد" این درس را داده است که برخی منبرها چوب هستند نه منبر! کدام منبرها؟
1. منبری که در خدمت امویان به تحریف حقایق بپردازد!
2. منبری که به جای جلب رضای خداوند خشم خدا را جلب کند!
3. منبری که به جای رضای خداوند، در پی رضای این و آن باشد!
ب) درسی از تعبیرِ «فَأَتَكَلَّمَ بِكَلِمَاتٍ لِلَّهِ فِيهِنَّ رِضاً وَ لِهَؤُلَاءِ الْجُلَسَاءِ فِيهِنَّ أَجْرٌ وَ ثَوَاب»:
فقط خطبهای که خطیبش به دنبال رضای خالق باشد برای پامنبریها موجب اجر و ثواب است وگرنه ...!
#مناسبتی شماره 46 شهادت امام سجاد
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
✍️یادداشت خوانندگان
یادداشتی درباره ترجمه کلمه استقبال
نقد «#با_مترجمان_نهج، شماره 43»
#کلمه_استقبال در عربی به معنای ملاقات و مواجهه با شخص یا شیء ای از روبرو می باشد که متضاد آن واژه «استدبار» به معنای مواجهه از پشت است امادر فارسی کلمه استقبال به معنای پذیرا بودن(تحویل گرفتن) و یا به پیشواز کسی رفتن می باشد. روشن است که استقبال فارسی جنبه انفعالی دارد یعنی استقبال کننده باید صبر کند که کسی یا چیزی به سمت او بیاید. علاوه بر آن نحوه استقبال فارسی با توجه به آداب و رسوم و یا شرایط گوناگون اشکال متفاوتی به خود می گیرد ولی استقبال عربی اولا یک واکنش نیست بلکه یک کنش است و ثانیا این کنش باید از طریق «وجه الشیء» باشد یعنی از کانال اصلی رویایی با یک شیء نه از پشت او یا جهات دیگر.
آسیبی که متن شماره 43 ظاهراً به آن دچار شده است آمیخت ناصحیح معانی ابواب ثلاثی مزید در دوباب افعال و استفعال است. درست است که ماده «قبل» در #باب_استفعال جنبه کنشی دارد اما کنشی از سنخ مشارکت طرفینی مانند #باب_مفاعله. لذا ارباب لغت، «إستقبل» را معادل«لاقی»، «قابل» یا «صادف» می دانند بخلاف «أقبل علی یا إلی» که کنشی از ناحیه مقبِل و واکنشی از ناحیه مقبَلٌ علیه یا إلیه می باشد.
ر.ک. کتاب العین (ماده دبر)، لسان العرب ( ماده قبل و لقا)، مصباح المنیر ( ماده لقی) و... .
#لغت
✍️علیمحمد صادقزاده
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سطوح چهارگانه رسانههای دشمن
و لَا تُطِيعُوا الْأَدْعِيَاءَ الَّذِينَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِكُمْ كَدَرَهُمْ وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِكُمْ مَرَضَهُمْ وَ أَدْخَلْتُمْ فِي حَقِّكُمْ بَاطِلَهُمْ وَ هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِيسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُمْ وَ دُخُولًا فِي عُيُونِكُمْ وَ نَفْثاً فِي أَسْمَاعِكُمْ فَجَعَلَكُمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ يَدِه. #خطبه_192 #قاصعه
◀️ترجمه:
اطاعت نکنید از حرامزادههای بی تباری که [اگر از آنها اطاعت کنید] آب گوارایتان را با آب گندیدهی آنان نوشیدهاید، سلامت [و آرامش روانیتان] را با بیماریهایی که آنان منتشر میکنند آمیختهاید، و حق خودتان را با باطل آنان آمیختهاید [چرا که] آنان پایههای نابکاری و ملازمان گناه و بی رحمیاند، و ابلیس آنها را به مرکبهای گمراهی، و سپاهی برای چیره شدن بر مردم، و سخنگویانی که از زبان آنان سخن بگوید تبدیل کرده است، تا عقل های شما را برباید، و چشمهاتان را کور کند، و در گوشهاتان نوای مخالفت بخواند، و بدین ترتیب شما را هدف تیرها و پایمال چکمهها و محل چنگ انداختن خود بکند.
🔻🔻🔻
دراین سخن امام #عملیات_رسانهای دشمن در چهار سطح تبیین شده است:
1️⃣ابلیس: رهبر و استراتژیست رسانه باطل
2️⃣الادعیاء (حرامزادهها): گردانندگان و مجریان رسانه باطل
3️⃣الناس: فریب خورده های رسانه (یصول بهم علی الناس) و همان سیاهی لشکری که #فریب_رسانه را خورده و با آن همراه میشوند!
4️⃣کم (= انتم): شما که هدف #رسانه هستید.
#سواد_رسانهای
#با_معارف_نهج، شماره 104
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 38
ناله شتر 🐫، گازگرفتن جَنگ💣 !
#نامه-10 نهج البلاغه/
فکأنّی قد رأیتُک تَضجُّ من الحرب اذا عَضّتک ضجیجَ الجمال بالاثقال.
حضرت در این نامه خطاب به معاویه می فرمایند : گویا تو را در زمانی که گرفتار جنگ می شوی ، همچون شتری که زیر بار سنگین فریاد می زند می بینم.
🌷عنصر زیبایی شناختی :
۱. (تضج ... ضجیج الجمال) #تشبیه به وسیله مفعول مطلق که یکی از انواع #تشبیه_بلیغ است که در آن ادات تشبیه و وجه شبه حذف می شود. ناله زدن معاویه تشبیه به ناله زدن شتر شده است. آن هم شتری که با وجود مقاومت زیادش در برابر سختی ها و توانایی اش در حمل بارهای سنگین ، از شدت فشاری که بر او می آید به ناله و شیون افتاده است.
۲. (الحرب... عضّتک)#استعاره در کلمه حرب . لغت عضّ به معنای گاز گرفتن است که خیلی اوقات برای حیواناتی مثل شتر و سگ به کار می رود (صحاح) در اینجا به قرینه این کلمه ، جنگ (حرب) به یک موجود درنده تشبیه شده که می خواهد گاز بگیرد و حمله کند.
🔔نکات :
1️⃣ حضرت با این عبارتشان خطاب به معاویه ، جنگ#صفین را #پیش_گویی می کنند و عاقبت آن را به رخ #معاویه می کشند.
2️⃣ #وجه_شبه در تشبیه حضرت ، صرفا ناله و شیون نیست بلکه ناله و شیون یک موجود قوی مثل شتر است. یعنی ای معاویه هر چقدر که قوی و نیرومند و صاحب تجهیزات جنگی باشی باز هم آه و ناله خواهی زد.
3️⃣ فایده و اثری که در تعبیر شیون و ناله شتر ( ضجیج الجمال ) و گاز گرفتن جنگ ( الحرب اذا عضتک ) وجود دارد این است که موجب تضعیف روانی دشمن می شود و جان او را مملو از ترس و وحشت می کند.
4️⃣ #شتر در فرهنگ عربی یک عنصر گران قیمت، مقاوم و دارای عظمت ظاهری (بزرگ و بلند قامت) بود. حضرت میخواهند به معاویه گوشزد کنند که اگرچه ظاهرا قوی هستی اما مانند شتر هم باشی باز هم ناله ات را در میآورم. این نکته به زیبایی تشبیه افزوده است.
✍️محمد سرافراز
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#استعمار ادراکات مخاطب توسط #رسانه
...هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِيسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُمْ وَ دُخُولًا فِي عُيُونِكُمْ وَ نَفْثاً فِي أَسْمَاعِكُمْ فَجَعَلَكُمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ يَدِه. #خطبه_192 #قاصعه
... آنان پایههای نابکاری و ملازمان گناه و بیرحمیاند، و ابلیس آنها را به مرکبهای گمراهی، و سپاهی برای چیره شدن بر مردم، و سخنگویانی که از زبان آنان سخن بگوید تبدیل کرده است، تا عقل های شما را برباید، و چشمهاتان را کور کند، و در گوشهاتان نوای مخالفت بخواند، و بدین ترتیب شما را هدف تیرها و پایمال چکمهها و محل چنگ انداختن خود بکند.
اهداف رسانه ابلیسی چیست؟
دو رشته هدف در طول یکدیگر⬇️
1️⃣اهداف مرحله اول:
🔸استراقاً لعقولکم
عقل مخاطب را استعمار میکند (با بمباران اطلاعاتی قدرت اندیشیدن را از او میگیرد)!
🔸دخولا فی اعینکم
در چشمهای مخاطبش مینشیند و به جای او میبیند و از آن پس مخاطب چیزهایی را که او میخواهد میبیند و چیزهایی را که او نمیخواهد نمیبیند.
🔸نفثا فی اسماعکم
مطالب کذب یا راست ناقص (که از کذب هم مخرّبتر است) را در گوش مخاطب میدمد.
2️⃣اهداف مرحله دوم:
چنین مخاطبی که قوای ادراکیاش به استمعار دشمن درآمد، تبدیل میشود به:
🔺هدف تیر دشمن (مرمی نبله)
🔺پایمال چکمههای دشمن (موطئ قدمه)
🔺دستمال دست دشمن (مأخذ یده).
#سواد_رسانهای
#با_معارف_نهج، شماره 105
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵تعیین مقرری از بیت المال برای حافظان #قرآن
🔺شیخ صدوق از امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت کرده است که اگر کسی به اختیار خودش اسلام بیاورد و حافظ قرآن شود، باید سالیانه صد دینار از بیت المال مسلمین به او پرداخت شود (خصال 2/602).
🗞سالم بن ابیالجعد که خود فرزند یکی از #قاریان_کوفه بود، میگوید علی علیهالسلام برای قاریان دوهزار دوهزار (درهم یا دینار) مقرر کرده بود (الغارات ج 1 ص 131)
📚در تفسیر ابوالفتوح از پیامبر ص نیز نقل شده است که ایشان فرمودند: حاملان کتاب الاهی سالیانه دویست درهم از #بیت_المال مقرری دارند. (مستدرک 4 / 255)
#حفظ_قرآن #ویژه_خواری #مساوات #عدالت
#با_معارف_نهج، شماره 106
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ (#حکمت_20)
از لغزشهای بزرگواران بگذرید چراکه هیچ یک از آنان نمیلغزد مگر آنکه دستش در دست خدا است و [فورا از زمین] بلندش میکند.
✍️چند نکته: ✍️
1️⃣عثرات جمع عثرة است. #عثرة لغزشی است که به صورت نادر اتفاق میافتد وگرنه خطایی که مکرر در مکرر رخ بدهد نامش عثرة نیست.
2️⃣کلمه عثرة مجازا به معنای «به صورت تصادفی و ناخواسته از چیزی اطلاع یافتن» نیز به کار رفته است(مفردات راغب) این نکته نشان میدهد که عثرة نوعی از زمین خوردن است که در آن برای شخص، عبرت آموزی وجود داشته باشد. اقتضای این عبرت آموزی آن است که آن خطا (و حتی خطاهای شبیه به آن خطا) دیگر رخ ندهد.
3️⃣«لغزش نادر» با بزرگواری منافاتی ندارد به هر حال بزرگواری موجب عصمت نمیشود! از اصحاب مرؤات توقع اضافی نداشته باشیم! "امکان وقوع خطای نادر" را در شخصیت آنان درک کنیم!
4️⃣تعبیر یرفع (و نیز تعبیر عثر) نشان میدهد که آنچه رخ داده «فروافتادن و سقوط» است و باید از امداد الاهی (یرفع) استقبال کرد و دوباره شروع کرد و بلند شد! این شروع کردن و بلند شدن به زحمت و تلاش و کوشش نیاز دارد. مروت فروریخته را دوباره باید ساخت البته خداوند نیز کمک میکند (یرفعه).
5️⃣«اقیلوا» از مصدر «اقاله» است که حقیقتا به معنای فسخ کردن معامله یا عهدی است که پیشتر انجام شده و استحکام یافته است. فسخ کردن مثلا در بیع به این معنا است که عوضین به ملکیت صاحبان قبلیشان بازگردند و از این پس بر بیعی که قبلا انجام شده هیچ اثری مترتب نشود (شتر دیدی ندیدی)! اینکه برای بخششِ لغزشها از کلمه «اقاله» استفاده شده بدین معنا است که طوری بگذرید که ازاین پس بر آن خطا هیچ اثری مترتب نشود (کینه، دلخوری و ... که عادتا باید بر آن لغزش مترتب میشد، پس از #اقاله واقعا دیگر مترتب نشود)!
#مجاز #بخشش
#با_معارف_نهج، شماره 107
https://eitaa.com/banahjolbalaghe