eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
44 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره23 🌾🌴🍃🌻☘🌛 🔵هشت ویژگی رانتخواهان امام علی ع در در عبارتی بسیار موجز (Minimal) هشت ویژگی خواران را به این ترتیب بیان فرموده‌اند؛ 1⃣1. هیچ شهروندی به اندازه آنها برای حکومت "پرهزینه و پردردسر" نیست (أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِي مَئُونَةً) 2⃣2. در هنگام احتیاج (جنگ، بلایای طبیعی و ...) "کمترین کمک" را به حکومت می‌رسانند (أَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِي الْبَلَاءِ) 3⃣3. از عدالت و انصاف حکومتی، "بیشترین گلایه و نارضایتی" را دارند (أَكْرَهَ لِلْإِنْصَافِ) 4⃣4. "پرتقاضاترین و پرتوقع‌ترین" مردم هستند(أَسْأَلَ بِالْإِلْحَاف) 5⃣5. تقاضاها و توقعاتشان را با اصرار و پافشاری شدیدی پیگیری می کنند (أَسْأَلَ بِالْإِلْحَاف) 6⃣6. "کمترین تشکر" و قدردانی را از حکومت دارند و همیشه می‌گویند حکومت برای ما چه کرده (أَقَلَّ شُكْراً عِنْدَ الْإِعْطَاء) 7⃣7. اگر حکومت عذری از خدمت رسانی داشته باشد و در نتیجه اتخاذ کند، "کمترین عذرپذیری" را دارند (أَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ) 8⃣8. در زمان نزول بلا "کم‌طاقت‌ترین" مردم هستند (أَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْر) @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 35 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵 وَ إِنَّ عَلَيَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّةً حَصِينَةً فَإِذَا جَاءَ يَوْمِي انْفَرَجَتْ عَنِّي وَ أَسْلَمَتْنِي فَحِينَئِذٍ لَا يَطِيشُ السَّهْمُ وَ لَا يَبْرَأُ الْكَلْمُ بر من از سوی خداوند سپر مقاومی [قرار داده] شده است. وقتی که روز [موعود] من فرا رسد آن سپر از من جدا می‌شود و مرا تسلیم [مرگ] می‌کند. در آن روز دیگر تیر خطا نخواهد رفت و زخم درمان نخواهد شد. ✍️روایت کرده‌اند که یک روز امیرالمؤمنین علیه السلام در سخنرانی می‌کردند. هم پای منبر بود. امام خودشان شنیدند که ابن ملجم می‌گفت: «مردم را از دست تو راحت خواهم کرد». امام روی گرداندند اما یاران امام او را دستگیر کردند و با دست بسته به محضر امام آوردند. حضرت به یارانشان فرمودند: چه می‌خواهید؟ به امام گفتند که از او چه شنیده‌اند. حضرت فرمودند: هنوز که مرا نکشته است! رهایش کنید! خداوند مرا در سپری مقاوم نگه‌می‌دارد ... (منهاج البراعة ج 4 ص 386) https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 43 🔵ظلم غیرعمدی حکومت به متهمان وَ إِنِ ابْتُلِيتَ بِخَطَإٍ وَ أَفْرَطَ عَلَيْكَ سَوْطُكَ أَوْ سَيْفُكَ أَوْ يَدُكَ بِالْعُقُوبَةِ فَإِنَّ فِي الْوَكْزَةِ فَمَا فَوْقَهَا مَقْتَلَةً فَلَا تَطْمَحَنَّ بِكَ نَخْوَةُ سُلْطَانِكَ عَنْ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى أَوْلِيَاءِ الْمَقْتُولِ حَقَّهُم ممکن است برخورد مأموران حکومت با یک متهم یا یک مجرم ناخواسته و به صورت غیرعمدی موجب مرگ او شود. بیان حضرت علی علیه السلام به گونه‌ای است اصل وقوع ناخواسته‌ی چنین حوادثی را در حکومت پذیرفته‌اند اما درباره آن چند نکته بیان کرده‌اند: 1) چنین اتفاقی برای حکومت یک ابتلا است (ان ابتُلیتَ ...). 2) حکومت با هیچ بهانه‌ای نباید از عذرخواهی و جبران مافات شانه خالی کند. 3) یکی از عواملی که ممکن است حاکم را از جبران مافات منصرف کند، نخوت و تکبّر سلطنتی است. 4) در چنین مواردی باید به بازماندگان دیه پرداخت شود اما حاکمیت نباید به همین اکتفا کند بلکه باید «حقّ» بازماندگان را ادا کند(تُؤَدِّيَ إِلَى أَوْلِيَاءِ الْمَقْتُولِ حَقَّهُم)، حق بازماندگان شامل حقوق مادی (مانند دیه) و حقوق معنوی می‌شود. منظور از حقوق معنوی این است که مثلا اگر مرگ یکی از اعضای یک خانواده توسط حکومت به آبروی آنان صدمه زده است، حتما باید حکومت به گونه‌ای از آنها عذرخواهی بکند که اعاده حیثیت شود. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 54 🔵آشنایی با خطبه 126 👈وقتی که برخی از اعیان و اشراف از عدالت امیرالمؤمنین علیه السلام خسته شده بودند و داشتند از اطراف امیرالمؤمین علیه السلام پراکنده و برای مال دنیا به معاویه می‌پیوستند، گروهی از یاران و دلسوزان امیرالمؤمنین علیه السلام نزد ایشان آمدند و گفتند دست کم برای چند صباحی از بیت المال به این و اعیان و هر کسی که بیم فرار او به سوی می‌رود، سهمی بیشتر از سهم ما رعایا، بردگان و عجم‌ها بپردازید تا شاید مانع از فرار آنها به سوی دشمن شود. بعد از مدتی که آبها از آسیاب افتاد دوباره به همان سنت خود بازگردید و حقوق را مساوی بپردازید. (بهج الصباغة في شرح نهج البلاغة، ج 6 ، ص 489) 🔹 حضرت در پاسخ به این پیشنهاد دوستداران و خیرخواهان خودشان، سخنانی ایراد کردند که در تاریخ حکمرانی جهان بی‌نظیر است. سید رضی بخشی از این سخن حضرت را تحت عنوان نقل کرده است. ❗️در این خطبه صریحا می‌فرمایند که از طریق ستم به کسانی که ولایت آنها بر عهده‌ام نهاده شده نمی‌خواهم به پیروزی برسم! قسم خوردند که تا وقتی جهان بر پا است به سوی چنین راه‌حلهای ظالمانه‌ای نزدیک نخواهند شد! فرمودند که حتی این اموال اگر مال خودم بود باز هم مساوی تقسیمش می‌کردم حالا که اصلا مال خودم نیست بلکه است! گفتند چنین کارهایی انسان را در بین مردم بزرگ می‌کند اما در نزد خدا کوچک می‌کند. 🕊 این خطبه را کلینی به صورت مسند در کافی از ابی مخنف نقل کرده است. ثقفی در الغارات و شیخ مفید و شیخ طوسی نیز در امالی خود آن را نقل کرده‌اند. ‼️متاسفانه از زمان تقسیم نامساوی بیت المال شروع شد و عرب بر عجم، مهاجر بر انصار و ... در استحقاق از بیت المال ترجیح داده شد.( 8/111) https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 58 🔵عدالت علی علیه السلام روزی دو زن نزد علی علیه السلام آمدند. یکی عرب بود و دیگری از موالی (). هر دو تقاضای کمک داشتند. حضرت به هر دو مقداری پول نقد و مقداری غذا به اندازه مساوی پرداخت کردند. 🔸یکی از آنها به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: ولی من از زنان هستم و این است! 🔹حضرت فرمودند: به خدا سوگند من در برخورداری از بین فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق تفاوتی پیدا نکرده‌ام! ( ج 2 ص 200). @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 59 🔵درشتی حاکمان با شهروندان ممنوع بزرگان به امیرالمؤمنین علیه السلام اطلاع داده بودند که با شهروندان آتش پرست بحرینی برخورد سخت‌گیرانه و تحقیرآمیزی دارد. حضرت به کارگزار خود نامه‌ای نوشتند و از او خواستند که از این شیوه خود دست بردارد. در بخشی از متن نامه آمده است: ✍️فإِنَّ دَهَاقِينَ أَهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا لِشِرْكِهِمْ وَ لَا أَنْ يُقْصَوْا وَ يُجْفَوْا لِعَهْدِهِم... گویا والی گمان کرده است حالا که با (به خاطر شرک و کفرشان) نمی‌توان عجین شد، پس باید با آنان نامهربانی و آنان را تحقیر کرد! حضرت ـ اما ـ از والی خود خواسته‌اند که بین «سختگیری و تحقیرآنان» یا «نزدیک شدن و عجین شدن با آنان» یک مسیر میانه‌ای را انتخاب کند. 🔸بر اساس فرمان امام کارگزار نه باید خودش را با شهروندان آتش‌پرست عجین بکند (فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا) و نه آنکه از آنان دوری گزیند و با آنان سختگیری و تندی و قساوت به خرج بدهد و آنان را تحقیر کند. 👈دلیل اینکه نباید با آنان یکی شود این است که به هر حال آنان کافر هستند (لشرکهم) و دلیل اینکه نباید با آنان سخت‌گیری کند این است که آنان هرچند نامسلمان هستند اما به هر حال به حکومت اسلامی مالیات می‌دهند تا در پناه آن باشند بنابراین نمی‌توان آنان را تحقیر، یا از آنان دوری یا به آنان ستم کرد. 👈پیش از این در پست ، شماره 42 نیز درباره بحث شد. @banahjolbalaghe
بسم الله 🔵چهار پیامد و سختگیری حاکمان حاکمان در اداره امور مربوط به شهروندان ممکن است گاهی مرتکب ظلم بشوند. در برخی از جاهای نهج البلاغه به اشارات و تصریحاتی شده است که چهار مورد از آن عبارت است از: 1️⃣آوارگی و جلای وطن ( و غیرمغزها) در ، امیرالمؤمنین علیه السلام حاکم را از سختگیری (العَسف) و ظلم (الحَیف) بر مردم نهی کرده و در ضمن آن فرمودهاند: موجب میشود مردم جلای وطن کنند (فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ) 2️⃣شیوع و در به سرداران لشکر نوشته‌اند: حاکمان سابق مردم را از حقشان بازداشتند و در نتیجه مردم مجبور شدند با دادن حق خودشان را بخرند(أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ). 3️⃣ و اقدام نظامی در همان نامه به والی فارس نوشته‌اند: ستم مردم را وادار به اقدام نظامی علیه حکومت می‌کند (وَ الْحَيْف يَدْعُو إِلَى السَّيْف) 4️⃣ در همان نامه به سرداران نوشته‌اند تنها چیزی که موجب نابودی حکومتهای قبل شد همین بود که مردم را از حقشان بازداشتند و مردم مجبور شدند حقشان را بخرند(إِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ) ، شماره 67 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵پیامد و سختگیری حاکمان (چهار پیامد دوم) در پست قبل (، شماره 67) چهار مورد از پیامدهای ظلم و سختگیری حاکمان ذکر شد. در این پست به چهار مورد دیگر از این پیامدها که در کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام دیده می‌شود اشاره می‌شود: 1️⃣ در به نوشتهاند: هیچ عاملی بیشتر از نیکی حکومت به مردم و تخفیف به آنان و کنار گذاشتن اجبار و سختگیری نمی‌تواند موجبات حسن ظن آنان به حکومت را فراهم آورد.( لَيْسَ شَيْءٌ بِأَدْعَى إِلَى حُسْنِ ظَنِّ رَاعٍ بِرَعِيَّتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ وَ تَخْفِيفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَيْهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِكْرَاهِهِ إِيَّاهُمْ عَلَى مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُم) مفهوم این سخن آن است که وقتی حکومت مردم را به چیزی وادارد کند که علاقه ای به آن ندارند، مردم هم به حکومت بدگمان میشوند. 2️⃣ حاکمان 3️⃣ 4️⃣نزدیک شدن در قسمت دیگری از نامه 53 به مالک نوشته‌اند: هرگز به سوی رفتار خشمگینانه‌ای که راه خلاصی از آن وجود دارد، شتاب نکن و به مردم نگو "من مأمور هستم و معذور هستم پس باید فرمانهای مرا اطاعت کنید" چون چنین چیزی [اولا] موجب می‌شود حاکم خودش دچار فساد قلبی شود و [ثانیا] دین در معرض هلاک و نابودی قرار بگیرد و [ثالثا] حکومت به عوامل سقوط خود نزدیک شود (وَ لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَةً وَ لَا تَقُولَنَّ: إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ؛ فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ و و منهکة للدین و تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِيَرِ) با_معارف_نهج، شماره 68 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵آیا امیرالمؤمنین علیه السلام در مجازات کارگزاران متخلف، سختگیری می‌کرد؟ این ادعا که علی علیه السلام در متخلف یا در اجرای حدود الاهی بسیار سختگیر بودند، آنقدر تکرار شده، که دیگر به سختی می‌توان در آن مناقشه کرد اما حقیقت آن است که امیرالمؤمنین علیه السلام در مجازات متخلفان، تاجایی قاطعیت داشت که از چارچوب و و خارج نشود. به عبارت دیگر را در هنگام قضاوت و در هنگام کیفر، رعایت می‌کردند () این نمونه‌ها را بخوانید: 1️⃣وقتی مصقلة بن هبیره شیبانی پول کافی نداشت که بدهی خودش را به بیت المال پرداخت کند، با هر کس مشورت کرد به او گفتند علی مانند نیست که از بیت المال چشم‌پوشی کند. مصقله که گمان کرد هیچ راه‌حلی برای بدهی‌اش وجود ندارد، از ترس اینکه علی علیه السلام او را مجازات کند، از کوفه گریخت و به معاویه پیوست ولی وقتی خبر فرارش را به امام دادند، حضرت فرمودند: «اگر [در کوفه] می‌ماند [فعلا] به اندازه‌ای که داشت از او می‌گرفتم و [برای بقیه بدهی‌اش] به او مهلت می‌دادم تا اموالش بیشتر شود» (نهج البلاغه؛ ) این اوج عدالت علی علیه السلام است که وقتی واقعا بدهکار پول کافی نداشته باشد، به حکم قرآن کریم (فنظرة الی المیسرة) به او مهلت می‌دهد. 2️⃣ در نظام کیفری علی علیه السلام حتی ، که یکی از غیرقابل بخشش‌ترین ظالمان است (به خاطر سوء استفاده از گرسنگی توده‌ها)، منصفانه و بدون زیاده‌روی یعنی فقط در حدی که استحقاق دارد، مجازات می‌شود. (عَاقِبْهُ فِي غَيْرِ إِسْرَافٍ = بدون زیاده‌روی کیفرش کن) (نهج البلاغه؛ ) 3️⃣از برخی نظامیان که برای جنگ به سوی سرزمین دشمن رفته بودند، تخلفی سر زده بود. نظامیان متخلف باج‌خواهانه از حضرت خواسته بودند تعهد بدهد که آنان را مؤاخذه نخواهد کرد. حضرت اولا به آنها امان‌نامه‌ قطعی ندادند وثانیا با اینکه معمولا حدود را با فوریت اجرا میکردند اما این بار اجرای حد را تعلیق کردند تا نظامیان از سرزمین دشمن بازگردند (عوالی اللّئالی) مبنای این تعلیق حد آن بود که امام به طور کلی می‌فرمودند به کسی که در سرزمین دشمن است حد جاری نکنید، چون ممکن است غیرتی شود و به دشمن بپیوندد (تهذیب، ج 10، ص 147)! این یعنی وقتی برتری وجود داشته باشد می‌توان حدّی از حدود الاهی را تعلیق یا تعطیل کرد. ، شماره 87 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 و 🔸روزی برخی افراطیان به گفتند بیا و پرده‌های قیمتی را بفروش و در راه جنگ و دیگر مخارج ضروری حکومت هزینه کن، کعبه زیورآلات را می‌خواهد چه کار کند؟! عمر این پیشنهاد را پسندید و تصمیم گرفت همین اقدام را بکند اما پیش از اقدام، نظر علی بن ابی طالب (ع) را نیز پرسید امام (ع) فرمودند: 👈قرآن در حالی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد که اموال بر چهار دسته بود: یکی شخصی مسلمین که قرآن بر اساس الگوی خاصی آن را بین وارثانشان تقسیم کرد، دوم جنگی بود که قرآن آن را هم بین مستحقانش تقسیم کرد، سوم بود که قرآن آن را در جای شایسته‌اش قرار داد و چهارم بود که آن را هم در همان جایی که قرار داده، قرار داد. در همان زمانی که این اموال وجود داشت، زیورآلات کعبه هم وجود داشت و خداوند آن را به حال خودش رها کرد و اینکه درباره‌اش حکم خاصی نداد، از روی فراموشی نبود، به خاطر اینکه از وجود این اموال بی‌خبر باشد، نیز نبود. پس حالا که خداوند اموال کعبه را همان گونه که بوده، پسندیده تو هم آن را همان گونه که خدا و وسولش قرار دادند، قرار بده. عمر گفت: اگر تو نبودی ما رسوا می‌شدیم و زیورآلات کعبه را به حال خودش رها کرد. (رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فِي أَيَّامِهِ- حَلْيُ الْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ- لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ- كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ- فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع- فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص- وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا) () ، شماره 93 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵معيارهاي شهر مطلوب اسلامی و اسْكُنِ الْأَمْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جُمَّاعُ الْمُسْلِمِين وَ احْذَر مَنَازِلَ الْغَفْلَةِ وَ الْجَفَاء وَ قِلَّةَ الْأَعْوَانِ عَلَى طَاعَةِ اللَّه (نامه_69) در شهرهای بزرگ سکونت کن که آنجا محل هم‌گرایی مسلمانان است و از سرزمینهای غفلت‌خیز و ستم‌خیز و سرزمینهایی که در آن هم‌یاری برای طاعت الاهی کم است دوری کن. 👈در شهر اسلامی مطلوب باید؛ 1⃣الف) مهندسی بر پایه‌ی هم‌گرایی باشد به گونه‌ای که همسایه‌ها وقتی از خانه‌هایشان خارج می‌شوند در محله‌ها با یکدیگر مواجه بشوند و بتوانند با هم تعامل داشته باشند. (جماع المسلمین) 2⃣ب) مواجهه و تعامل همسایگان منجر به هم‌افزایی و هم‌یاری برای تحقق سه هدف باشد: عدم غفلت، ، افزایش هم‌کاری برای طاعت الاهی. 3⃣ج) مراد از در اینجا غفلت از یاد خداوند و غفلت از یاد است. در جهان جدید سه عنصر را از عوامل غفلت می‌دانند: ، و . جامعه‌شناسان دین در تلاش‌ برای حل این معما که چه چیزی باعث و در جهان جدید شده است، معمولا از این سه عامل سخن میگویند. شماره96 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 و 🔸روزی برخی افراطیان به عمر گفتند بیا و پرده‌های قیمتی کعبه را بفروش و در راه جنگ و دیگر مخارج ضروری حکومت هزینه کن، کعبه زیورآلات را می‌خواهد چه کار کند؟! عمر این پیشنهاد را پسندید و تصمیم گرفت همین اقدام را بکند اما پیش از اقدام، نظر علی بن ابی طالب (ع) را نیز پرسید امام (ع) فرمودند: 👈قرآن در حالی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده که اموال بر چهار دسته بود: یکی اموال شخصی مسلمین که قرآن بر اساس الگوی خاصی آن را بین وارثانشان تقسیم کرد، دوم جنگی بود که قرآن آن را هم بین مستحقانش تقسیم کرد، سوم بود که قرآن آن را در جای شایسته‌اش قرار داد و چهارم بود که آن را هم در همان جایی که قرار داده، قرار داد. در همان زمانی که این اموال وجود داشت، زیورآلات کعبه هم وجود داشت و خداوند آن را به حال خودش رها کرد و اینکه درباره‌اش حکم خاصی نداد، از روی فراموشی نبود، به خاطر اینکه از وجود این اموال بی‌خبر باشد، نیز نبود. پس حالا که خداوند اموال کعبه را همان گونه که بوده، پسندیده تو هم آن را همان گونه که خدا و وسولش قرار دادند، قرار بده. عمر گفت: اگر تو نبودی ما رسوا می‌شدیم و زیورآلات کعبه را به حال خودش رها کرد. (رُوِيَ أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ فِي أَيَّامِهِ- حَلْيُ الْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ- لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ- كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ- فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع- فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص- وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ- فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ- وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ- وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ- وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا- وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ- فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ- وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً- فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا) () ، شماره 93 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله معيارهاي شهر مطلوب اسلامی و اسْكُنِ الْأَمْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جُمَّاعُ الْمُسْلِمِين وَ احْذَر مَنَازِلَ الْغَفْلَةِ وَ الْجَفَاء وَ قِلَّةَ الْأَعْوَانِ عَلَى طَاعَةِ اللَّه (نامه_69) در شهرهای بزرگ سکونت کن که آنجا محل هم‌گرایی مسلمانان است و از سرزمینهای غفلت‌خیز و ستم‌خیز و سرزمینهایی که در آن هم‌یاری برای طاعت الاهی کم است دوری کن. در شهر اسلامی مطلوب باید؛ الف) مهندسی بر پایه‌ی هم‌گرایی باشد به گونه‌ای که همسایه‌ها وقتی از خانه‌هایشان خارج می‌شوند در محله‌ها با یکدیگر مواجه بشوند و بتوانند با هم تعامل داشته باشند. (جماع المسلمین) ب) مواجهه و تعامل همسایگان منجر به هم‌افزایی و هم‌یاری برای تحقق سه هدف باشد: عدم غفلت، ، افزایش هم‌کاری برای طاعت الاهی. ج) مراد از در اینجا غفلت از یاد خداوند و غفلت از یاد است. در جهان جدید سه عنصر را از عوامل غفلت می‌دانند: ، و . جامعه‌شناسان دین در تلاش‌ برای حل این معما که چه چیزی باعث و در جهان جدید شده است معمولا به این سه عنصر اشاره می‌کنند. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵اولین کسی که برای رسیدگی به شکایات مردم از مسئولین، دادگاه عالی تشکیل داد یکی از مشخصه‌های ارزشمند دولت علی علیه السلام بود. بر اساس همین اصل بود که به فرمان دادند: «فلا تُطَوّلَنّ احتجابَکَ عن رعیّتکَ…» ( ) شهروندان خدمت ایشان شرفیاب می‌شدند و حضوراً مشکلاتشان را مطرح می‌کردند اما ممکن بود برخی شهروندان از دیدار حضوری عذر داشته باشند برای این شهروندان در دولت علوی ابتکار دیگری به کار گرفته شد. می‌گویند: اولین کسی که اتاقی را مشخص کرد تا افرادی که به آن ها ستم شده است مطالبشان را در آن بیندازند امام علی(علیه السلام) بود(«اوّلُ من اتّخذَ بیتاً تُرمی فیه قَصصُ اهلِ الظّلامات امیرُالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام). (-صبح الاعشی ج۴۱۴٫۱٫) ابن ابی الحدید نیز (ج۸۷٫۱۷٫) می‌نویسد: امیرالمومنین (علیه السلام) اتاقی داشت که آن را « » می‌نامید و مردم شکایاتشان را در آن می‌انداختند. ◀️ می‌دانست که مردم وقتی نیازهایشان را مطرح می‌کنند دچار شرم و ذلت می‌شوند بیت القصص را تأسیس کرده بود تا هر کس نیازی دارد بتواند بدون شرمندگی و احساس ذلت نیازش را بنویسد و در آنجا بیاندازد؛ در روایتی آمده است که به اصحابش فرمود: «مَن کانَت لهُ الیّ منکُم حاجةٌ فلیَرفَعها فی کتابٍ لاَصوُنَ وجوهَکم عَن المَساله» هر یک از شما به من نیازی داشت و مایل بود گرفتاری یا مشکلی را با من در میان گذارد، آن را در یادداشتش به من برساند تا در این درخواست و اعلام نیاز آبرو و احترام شما محفوظ بماند. (العقد الفرید، ج ۲۰۳٫۱٫) ، شماره 100 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵تعیین مقرری از بیت المال برای حافظان 🔺شیخ صدوق از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت کرده است که اگر کسی به اختیار خودش اسلام بیاورد و حافظ قرآن شود، باید سالیانه صد دینار از بیت المال مسلمین به او پرداخت شود (خصال 2/602). 🗞سالم بن ابی‌الجعد که خود فرزند یکی از بود، میگوید علی علیه‌‌السلام برای قاریان دوهزار دوهزار (درهم یا دینار) مقرر کرده بود (الغارات ج 1 ص 131) 📚در تفسیر ابوالفتوح از پیامبر ص نیز نقل شده است که ایشان فرمودند: حاملان کتاب الاهی سالیانه دویست درهم از مقرری دارند. (مستدرک 4 / 255) ، شماره 106 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 افراطی صدر اسلام 🎞پرده اول: در هنگام تقسیم غنایم جنگ ، به پیامبر که غنایم را به صورت نامساوی تقسیم می‌کرد، اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی‌کنی؟ حضرت فرمود: اگر من عادل نباشم پس چه کسی عادل است؟ عمر می‌خواست گردنش را بزند اما پیامبر اجازه نداد و فرمود: رهایش کن او یارانی دارد(شخص نیست یک جریان است). در ظاهر چنان عابد کم‌نظیری است که شما نماز و روزه‌تان را در کنار نماز و روزه او ناچیز می‌شمارید. اینها مانند خارج شدن تیر از کمان، از دین خارج خواهند شد! و بر بهترین فرقه این امت خروج خواهند کرد. 🎞پرده دوم: همین شخص، در جنگ در سپاه علی علیه‌السلام بود ولی وقتی قرآن بر سر نیزه رفت، فریب خورد و طرفدار شد سپس با انگیزه عدالت‌خواهانه بر علی علیه‌السلام شورید که چرا از حکمیت (که خود آن را گناهی بزرگ و موجب کفر علی می‌دانست!) توبه نمی‌کند؟ وی سرانجام سر از فرماندهی جناح راست سپاه در درآورد به هلاکت رسید. ✔️یکی از راویانی که روایت اعتراض او به پیامبر را نقل کرده، می‌گوید: بعد از جنگ نهروان کشته‌های نهروان را زیر و رو کردیم و جنازه او را یافتیم و دیدیم پیش‌گویی پیامبر درباره شورش او علیه بهترین فرقه امت، محقق شده و او در این شورش کشته شده است! سنن النسائي، ج‏5، ص: 160 پ ن: ذو الخویصرة در زمان هم به انگیزه طلبی به مدینه آمده و در محاصره خانه خلیفه نقش فعالی داشت. او را از متهمان قتل خلیفه سوم می‌دانند! (طبری، ج 4 ص 349 و 471) ، شماره 110 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 در حکمرانی نشانه‌های اشرافیت زده: 1) مردم وقتی میخواهند از مسئولان اشرافی، حقشان را بگیرند، مانند برده ای هستند که میخواهد از اربابش یاری بگیرد (لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّه) () 2) مسئولان اشرافی، وقتی مردم را به مردم میدهند به گونه ای میدهند که برای مردم گوارا نیست؛ یعنی مردم در مسیر گرفتن حقشان آنقدر به زحمت یا دردسر یا تحقیر مبتلا میشوند که دیگر استفاده از آن حق برایشان لذتی ندارد(ِوَ أَعْطِ مَا أَعْطَيْتَ هَنِيئاً) () 3) ممکن است مردم فرصت مواجهه حضوری با مسئولان اشرافی را پیدا کنند اما چون مرعوب هیمنه ظاهری آنها میشوند، در بیان احتیاجاتشان به لکنت میافتند (تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَكَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَكَ مِنْ أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِكَ حَتَّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَعْتِعٍ) () 4) اشرافیها حاضر به از مردم نیستند چون عذرخواهی از مردم باعث ریاضت نفس مسئولان میشود (رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِك ) در حالیکه نَفْسهای اشرافیت زده، حاضر به تحمل ریاضت موجود در عذرخواهی نیستند. 5) رابطه غیراشرافی بامردم یک رابطه هم سطح است یعنی مدیر خود را در سطح مردم میداند (إما اخٌ لک فی الدین و إما نظیرٌ لک فی الخلق نامه 53) اما مدیران اشرافی رابطه خود را با مردم رابطه و مالک (الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ) یا رابطه نامتوازن دیگری (الصَّاحِبِ مِنْ مُسْتَصْحِبِه ) میدانند. 6) اشرافیها دوست دارند به خاطر انجام وظایفشان مورد و قرار بگیرند (قَدْ كَرِهْتُ أَنْ يَكُونَ جَالَ فِي ظَنِّكُمْ أَنِّي أُحِبُّ الْإِطْرَاءَ وَ اسْتِمَاعَ الثناء—) ، شماره 116 . https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵عدالت یا احساس عدالت؟ از منظر امیرالمؤمنین وظیفه حاکمان است که عدالت را به گونه‌ای اجرا کنند که مردم آن را احساس کنند! مولا علیه‌السلام در آغاز نامه‌ای که به حاکم مصر، محمد بن ابی‌بکر نوشت، صراحتا نوشته است: «فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ آسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ حَتَّى لَا يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِم» ✍️با مردم فروتنی کن، با آنان مهربان و نرمخو باش، گشاده‌رو و خنده‌رو باش. [آنقدر] در نگاه‌های کوتاه و بلندی که به آنها می‌اندازی مساوات را در بینشان رعایت بکن که نه زورمندانشان به ستمکاری تو طمع بورزند و نه ضعیفانشان از عدالتت نومید شوند! ◀️حضرت در اینجا عدالت‌ورزی را با غایت روشن و قابل سنجشی ضابطه‌مند کرده‌اند. ضابطه‌ی روشنی که برای عدالت‌ورزی حاکمان تعیین کرده‌اند این است که نه طمع داشته باشند که از طریق ستمکاری تو می‌توانند به ضعیفان زور بگویند و نه ضعیفان به خاطر نگاه‌ ویژه تو به زورمندان از تو نومید شوند. 🔹قطع طمع رانت‌خواران و احیای امید ضعیفان، معیار و غایت عدالت‌ورزی حکام است. ،شماره 139 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵اشرافیت حاکمان «فَلَا تُكَلِّمُونِي بِمَا تُكَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ وَ لَا تَتَحَفَّظُوا مِنِّي بِمَا يُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَةِ وَ لَا تُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ وَ لَا تَظُنُّوا بِي اسْتِثْقَالًا فِي حَقٍّ قِيلَ لِي» ‏ نهج البلاغه 🔹با من آنگونه که با جباران سخن گفته می‌شود، سخن نگویید، و آنگونه که از افراد تندخو احتیاط می‌کنند، از من احتیاط نکنید، با زدوبند و چاپلوسی و طمع‌کاری با من ارتباط نگیرید و گمان نکنید اگر حرف حقی به من گفته شود شنیدنش برایم کمترین تلخی و دشواری را داشته باشد و ... مدتی پس از صلح امام حسن (ع) در سفری به مدینه آمد. در نماز جماعت مدینه تکبیر قبل از رکوع و بسم‌الله را از سوره حمد حذف کرد. پس از نماز، مهاجران و انصار به او خُرده گرفتند که چرا بسم‌الله و تکبیر را سرقت کردی (سرقتَ من الصلاة)؟ مجبور شد نمازش را اعاده کند! شافعی که راوی این حکایت معاویه است می‌گوید معاویه سلطانی بسیار عظیم القوة و شدید الشوکة بود همینکه مردم مدینه جرأت کرده‌اند به او ایرادی بگیرند نشانه این است که بسم‌الله جزء واجب نماز بوده است! (مسند شافعی ص 13) ◀️گزارش شافعی از شخصیت معاویه گزارش بسیار دقیقی است! سلطانی که حتی اگر نماز خود و مردم را باطل کند، صحابه پیامبر از ترس نتوانند به او اعتراضی بکنند! این، در شیوه حکمرانی معاویه است اما منطق حکمرانی علی علیه‌السلام همان است که در این خطبه 216 آمده است. ،شماره 140 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵بیست صفت علی علیه السلام در گزارش 1. بلندنظر و بلندهمت (بعيد المَدى) 2. قدرتمند بود (شديد القُوَى) 3. سخنش منازعات را پایان می‌داد (يقول فصلا) 4. عادلانه قضاوت می‌کرد (يحكم عدلا) 5. علم از همه اعضای بدنش می‌جوشید (يتفجر العلم من جوانبه) 6. حکمت از همه وجودش سرازیر بود (تنطق الحكمة من نواحيه) 7. از دنیا و جلوه‌هایش فراری بود (يستوحش من الدنيا و زهرتها) 8. با شب و تنهایی شب انس داشت (يأنس بالليل و وحشته) 9. اشکهای فراوانی داشت (و كان غزير العَبرة) 10. فکر کردن‌های او طولانی بود (طويل الفَكرة) 11. از لباس، ساده‌‌اش را می‌پسندید (يُعجبه من اللباس ما قصر) 12. از غذا، زمختش را می‌پسندید (من الطعام ما خشن) 13. در میان ما مانند خودمان بود (كان فينا كأحدنا) 14. سوالهایمان را جواب می‌داد و مسائلمان را حل می‌کرد (يجيبنا إذا سألناه و ينبئنا إذا استفتيناه) 15. با اینکه به ما نزدیک بود و ما را به خودش نزدیک می‌کرد ولی باز هم هیبتی داشت که سخن گفتن با او را دشوار میکرد(نحن و الله‏ مع تقريبه إيانا و قربه منا لا نكاد نكلمه هيبة له) 16. دینداران را بزرگ می‌داشت (يعظّم أهل الدين) 17. بیچارگان را به خودش نزدیک می‌کرد (يقرّب المساكين) 18. زورمندان امیدی نداشتند که علی به نفعشان حقی را پایمال کند (لا يطمع القوي في باطله) 19. ضعیفان از او نومید نبودند (لا ييئس الضعيف من عدله) 20. یک شب دیدمش که چون مارگزیده‌ای می‌گریست و ناله می‌کرد و می‌گفت: ای دنیا برو دیگران فریب بده! برای من خود را آراسته‌‌ای؟... () 📚شرح ابن ابی الحدید، ج 18 ص 224 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ،شماره 160 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵دشوارترین مرحله همراهی با وَ لَيْسَ أَمْرِي وَ أَمْرُكُمْ وَاحِداً إِنِّي أُرِيدُكُمْ لِلَّهِ وَ أَنْتُمْ تُرِيدُونَنِي لِأَنْفُسِكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ أَعِينُونِي عَلَى أَنْفُسِكُمْ هدف من و شما یکسان نیست چون من شما را میخواهم [که] در راه خدا [کمکم کنید] اما شما مرا می‌خواهید [که] برای منافع خودتان [کمکتان کنم]! ای مردم [حتی] وقتی [گمان میکنید] به ضررتان عمل می‌کنم مرا [در اجرای عدالت] یاری کنید! 🔸این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام برگرفته از آیه چهارم سوره نساء است: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِين) ای کسانی که ایمان آورده اید برپادارنده عدالت باشید برای خدا شهادت بدهید هرچند به ضرر خودتان یا والدینتان یا کسانتان باشد! ☑️شاید دشوارترین مرحله از همراهی با حکومت اسلامی همین مرحله باشد! ⁉️پ ن: تعبیر «علی انفسکم» در جمله «اعینونی علی انفسکم» تعبیر لطیف و معناداری است که شارحان و مترجمان آن را به دقت تحلیل نکرده اند! البلاغه 213 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله 🔵رعایت انصاف و عدالت حتی در اعتراض کردن وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَه إسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِع. «من واقعه او [عثمان] را با بیانى جامع براى شما توضيح مىدهم؛ عثمان استبداد ورزید و بر مردم ستم کرد و شما نيز بر او اعتراض کردید ولی اعتراض بدی کردید. خداوند درباره [هریک از] حاکم مستبد و معترضان حکمی دارد [که در قيامت جارى میگردد]» 👈 یکی از این است که به حاکمان کنند اما مشکلی که در اغلب اعتراضات وجود دارد این است که معترضان معمولا دچار هیجان‌زدگی می‌شوند و نمی‌توانند و را رعایت بکنند. 🔸در ، امام علیه السلام درباره اعتراض مردمی به که منجر به قتل عثمان شد، توضیح همه‌جانبه‌ای داده‌اند و از سویی تأیید کرده‌اند که عثمان به مردم ظلم کرده از سوی دیگر نحوه اعتراض معترضان را نیز نپسندیده اند. ↩️این سخن امام ، نشان می‌دهد حتی در اعتراض به ستمگران هم نباید جانب انصاف و عدالت را از دست داد. عدالت طلبان باید توجه داشته باشند که و اعتراض معمولا در زمانی اجرا می‌شود که معترضان از دست به تنگ آمده‌اند و در چنین شرایطی پایبندی به انصاف و عدالت بسیار مشکل می‌شود. ، شماره 86 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله 🟣آورده‌ی مادی و معنوی حکمرانی اسلامی برای مردم امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به مردمی که او را پس از وفات پیامبر اطاعت نکرده بودند، فرمود: «بدانید که اگر این دعوت‌کننده‌ را پبروی کرده بودید شما را به مسیر پیامبر می‌بُرد و از ظلم‌پذیری رها می‌شدید و این بارهای سنگین را از دوش خود بر زمین می‌نهادید: و اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اِتَّبَعْتُمُ اَلدَّاعِيَ لَكُمْ، سَلَكَ بِكُمْ مِنْهَاجَ اَلرَّسُولِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ اَلاِعْتِسَافِ وَ نَبَذْتُمُ اَلثِّقْلَ اَلْفَادِحَ عَنِ اَلْأَعْنَاق» اگر به همین نقلی که سید رضی در نهج البلاغه (خطبه 165) آورده اکتفا کنیم، این سخن امیرالمؤمنین، آسوده شدن مردم از «فشار ظلم‌پذیری: اعتساف» و «آسودگی از بارهای گران زندگی» را یکی از دستاوردهای حکمرانی به «شیوه‌ی پیامبر: منهاج الرسول» می‌داند. اما اگر عبارتی را که در نسخه کافی آمده، نیز در نظر بگیریم، افزون بر این دستاوردهای مادی، دستاوردهای غیرمادی دیگری نیز در حکمرانی به شیوه پیامبر خواهیم دید. در نسخه کافی (8/63) آمده است: «بدانید که اگر از این خورشید شرقی اطاعت کرده بودید شما را به شیوه پیامبر می‌برد و در نتیجه کوری، کری و لالی‌تان را درمان می‌کردید و از ظلم‌پذیری رها می‌شدید و ....: وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمْ طَالِعَ الْمَشْرِقِ سَلَكَ بِكُمْ مَنَاهِجَ الرَّسُولِ ص فَتَدَاوَيْتُمْ مِنَ الْعَمَى وَ الصَّمَمِ وَ الْبَكَمِ وَ كُفِيتُمْ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ التَّعَسُّفِ وَ نَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الْأَعْنَاقِ ...». درمان شدن گوش، چشم و زبان مردم، یک دستاورد معنوی و غیرملموس برای جامعه است. شاید «درمان شدن چشم»، کنایه از بصیرت کافی برای حق‌بینی، «درمان شدن گوش» کنایه از حق‌شنوی و حق‌پذیری (اطاعت از امام جامعه) و «درمان شدن زبان» کنایه از حق‌گویی و عدالت‌طلبی باشد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ البلاغه 300 https://eitaa.com/banahjolbalaghe ┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄ 🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a .