............👆👆👆👆.....................
بسم الله
🔵یادداشت استاد علی رحیمی درباره فرسته «اقامت در کاروانسرا»
✍️راجع به پست اخیر این نکته با نگاه فلسفی به ذهن خطور می کند:
1. خدایی که انسان را مسافر از خود به خود قرار داد (إنّا للّه و إنّا اله راجعون)، او را بی مرکب بدین سفر نفرستاد.
2. مرکب انسان برای رسیدن به حضرت حق، استعدادهای درونی و امکانات بیرونی است.
3. حالا حضرت می فرمایند که این استعدادها و آن امکانات را حبس در دنیا نکرده و با حبس مرکب، خود را از طی طریق محروم نسازید زیرا وقتی مرکب، حبس در کاروانسرای دنیا باشد، پیاده نمی توان از گردنه های صعب العبور (عقبة کؤود) گذر کرد.
🔻چرا تعبیر «اقلّوا»؟
حضرت با علم به اینکه اکثر مردم نمی توانند تمام زندگی خود را رنگ و بوی الهی بخشیده و تمام استعدادها و امکانات را برای رسیدن به قرب الهی هزینه نمایند، با تعبیر «أقلّوا العرجة» می فرمایند که لااقل تمام توان و استعداد خود را حبس در قفس دنیا نکنید و از استعداد و توان خود برای سیر الی الله بهره بگیرید. لکن اگر حضرت امیر علیه السلام بخواهند بلند همتان مسیر سیر الی الله را مورد خطاب قرار دهند احتمالا از تعبیر « و اترکوا العرجة» بهره خواهند گرفت چرا که صَرف تمام توان و امکان، برای رسیدن به مقام قرب الهی منافاتی با تأمین نیازهای مادی ندارد چرا که انسان می تواند به تمام شئون زندگی خود رنگ و بوی الهی ببخشد. (خوشا آنان که دائم در نمازند)
🔻چرا تعبیر «العرجه» (که معنای حبس دارد)؟
نکته لطیف دیگری که در عبارت مذکور وجود دارد، آن است که حضرت از هزینه کرد استعدادها برای رسیدن به دنیا، از مفهوم «حبس کردن» بهره جسته است؛ زیرا انسان، وقتی انسان است که حاکم و میدان دار ممکلت جانش، عقل وی باشد، پس کسی که بر مدار «لذت» حیوانی زندگی می کند، مقام انسانیت خود را در کاروانسرای دنیا به اسارت کشیده و این مرکب راهوار را در گوشه ای به بند بسته و خود در دخمه های این کاروانسرای در حال ویران، سوار بر مرکب حیوانیت، گذران عمر می کند.
#خطبه_۲۰۴
#بازیباییهای_نهج، شماره 44
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵بازماندگان شهدا رویشهای انقلاب
✍بَقِیَّةُ السَّیْفِ أَبْقَی عَدَداً وَ أَكْثَرُ وَلَداً #حکمت_۸۴
حُصَین (یا حضین) بن منذر از یاران بسیار نزدیک امیرالمؤمنین علیه السلام شمرده شده است. او که خود از قبیله ربیعه بصره بود، در جنگ صفین فرمانده قبیله بود. در گرماگرم جنگ وقتی تعداد شهدای قبیله ربیعه رو به فزونی نهاد نامهای کوتاه به امیرالمؤمنین فرستاد که : «إن اکثر السیف فی ربیعة» (بیشترین تلفات شمشیر جنگ در قبیله ربیعه است).
حضرت در حاشیه نامهاش این جمله را مرقوم فرمود: «بقیة السیف ابقی عددا و اکثر ولداً» #حکمت_84
یعنی اگر تعداد شهدای ربیعه زیاد شده نگران نباشید خانوادههایی که از این شهدا باقی میمانند ماندگارتر و پایدارتر خواهند بود و رویش بیشتری خواهند داشت. نمونهای از بقیة السیف خود اهل بیت پیامبر هستند که هرچه دشمن اعضای این خانواده را بیشتر میکشت رویش اینها در شرق و غرب عالم بیشتر میشد. خانوادههای شهدا باقی هستند! چنین تعبیری درباره عالمان نیز وارد شده است که «العلماء باقون ما بقی الدهر»
🔹درس اخلاق آیت الله جوادی آملی در تاریخ 23 آبان 1398 با موضوعیت همین حدیث در اینترنت قابل دسترسی است.
#با_معارف_نهج، شماره 129
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَی بن جعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می کند قم را معطر بیشتر
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵غفلت حکومت از مشکلات جزئی مردم؟!!
✍️ و لَا تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِيفِ أُمُورِهِمُ اتِّكَالًا عَلَى جَسِيمِهَا فَإِنَّ لِلْيَسِيرِ مِنْ لُطْفِكَ مَوْضِعاً يَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ لِلْجَسِيمِ مَوْقِعاً لَا يَسْتَغْنُونَ عَنْه. #نامه_53
مشکلات کوچکشان را با بهانه اینکه مشغول امور مهم آنان هستی رها نکن چون [حتی] لطف کوچک تو [نیز] به گونهای است که از آن سودی میبرند همانطور که کارهای بزرگ نیز به گونهای است که از آن بینیاز نیستند.
پ ن:
کلمه «لطَف یلطُف» به معنای مدارا و مهربانی در عمل است اما «لطُف یلطُف» به معنای کوچک و ریز است. در این جمله کلمه «لطیف امورهم» به معنای دوم (امور جزئی و کوچکشان) است اما «لطفک» به معنای نخست (مهربانی و مدارای تو) است.
در این عبارت هردو کلمه به کار رفته است.
#با_معارف_نهج، شماره 130
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
ٌ
بسم الله
🔵فإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِم
✍️ترجمه دشتی: هرگز انجام كارهاى فراوان و مهم، عذرى براى ترك مسئوليّتهاى كوچكتر نخواهد بود. #نامه_53
🔸مفردات:
1. التافه: اسم فاعل از «تفه» به معنای کوچک و ناچیز
2. إحکام: مصدر باب افعال به معنای کاری را متقن و درست و کما هو حقه انجام دادن.( أَحْكَمَ الأَمر: أَتقنه)
🔹نکته:
از اینکه کلمه «تافه» مفعول برای کلمه «تضییع» شده است، معلوم میشود که منظور از «تافه» در اینجا «الحق التافه» است؛ یعنی تضییع کردن حقوق بسیار ناچیز.
🔻معنا:
حکمرانان و مدیران معمولا گمان میکنند برای اینکه به کارهای مهمشان، درست رسیدگی کنند و آن را با اتقان بیشتری انجام بدهند، نباید نگران تضییع شدن برخی حقهای کوچک باشند!
امام علیه السلام به #مالک_اشتر فرموده اند به بهانه اینکه میخواهی کارهای مهم و فراوانی را با اتقان انجام بدهی، نباید حقوق ریز و ناچیز مردم را تضییع بکنی که اگر چنین کنی معذور نخواهی بود.
پ ن:
کلمه «إحکام» در اینجا معنای دقیقی دارد (کار را با اتقان انجام دادن). کاربرد #کلمه_إحکام در اینجا نشان میدهد که بهانه مدیران در بیتوجهی و #تضییع_حقوق ناچیز این است که میخواهیم کارهای مهم و بزرگ را با اتقان و دقت و انرژی بیشتری انجام دهیم.
بسیاری از مترجمان به این بُعد از معنای کلمه «إحکام» (اتقان العمل) توجه نکرده اند. برای همین در ترجمه هایشان نتوانستهاند نشان دهند که بهانه حاکمان و مدیران در تضییع #حق ناچیز مردم چه بوده است؟
#با_معارف_نهج، شماره 131
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 6 #خطبه_6
1️⃣فضای صدور خطبه
هنگامى كه «طلحه» و «زبير» پيمانشكنى كرده، با «عايشه» به «بصره» آمده و آنجا را در زير سلطه خود قرار دادند، بعضى معتقد بودند كه امام با آنها درگير نشود، آنها را به حال خود رها ساخته و پايههاى خلافت خود را مستحكم نماید، چرا که چيزى نمىگذرد كه آنان تسليم مىشوند. (پیام امام، ج1، ص451)
2️⃣اهمیت خطبه
بیان دو اصل مهم از اصول مدیریت اسلامی.
3️⃣مضامین خطبه
1. عرب، کفتار را از احمقترین حیوانات میداند چرا که عادت کفتار برای ایمن ماندن از خطر آن است که به هنگام احساس خطر، در محل خود باقی مانده و به خواب فرو میرود. شکارچیان با فهم این مطلب، هنگام شکار، بر در لانه کفتار، با زدن سنگ یا عصا بر زمین، کفتار را خواب کرده، داخل شده و او را شکار می کنند. (شرح نهج البلاغه سید عباس موسوی، ج1، ص131) حضرت میفرمایند که من چون کفتار به خواب نمیروم تا دشمن مرا غافلگیر کند.
2. ذکر دو اصل از اصول مدیریت اسلامی که عبارتند از:
الف) نترسیدن و غفلت نورزیدن از هیاهوی دشمن و اتخاذ موضع تهاجمی بجای دوری از رویاروی با دشمنی که به دنبال درگیری است. (لا أکون کالضبع تنام علی طول اللَدم) زیرا دشمن با فهم این مطلب، به هیاهو و تهدید روی خواهد آورد تا ما را به موضع انفعال و عدم عمل کشانده و در فرصتی مناسب، به ما ضربه زند.
ب) یاری گرفتن از مومنان برای دفع شر دشمنان. فهم نقش مومنان در اداره جامعه، حاکم را به عدالت و نرمخویی با مردم سوق میدهد.
3. شکایت از کسانی که از زمان وفات حضرت رسول(ص) تا بدان روز، با رأی امام به مخالفت میپرداختند.
4️⃣لطایف خطبه
1. حضرت امیر علیه السلام برای هر یک از یاران و مخالفان خود، دو وصف ذکر کرده است. از یاران خود با «الْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ» و «السَّامِعِ الْمُطِيع» یاد کرده و مخالفان خود را « الْمُدْبِرَ عَنْهُ» و «الْعَاصِيَ الْمُرِيبَ» خوانده است، لکن با توجه به روایت شریف «علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ» روشن می شود که «المقبل الی الحق» همان «السامع المطیع» است و «السامع المطیع» همان «المقبل الی الحق» است کما اینکه «المدبر عن الحق» همان «العاصی المریب» است و «العاصی المریب» همان «المدبر عن الحق» است
2. شک در حقانیت حضرت امیر علیه السلام برای سقوط کافی است. (العاصی المریب)
◀️مصادر خطبه
تاریخ طبری، ج6، حوادث سال 36/ غریب الحدیث ابوعبید قاسم بن سلام/ الصحاح جوهری/ الامالی شیخ طوسی، ج1، ص52/ الغریبین ابوعبیده هروی/ الکامل طبری، ج3، ص476/ ثمار القلوب ابومنصور ثعالبی/ المسترشد طبری، ص74.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
منار الهدى ج1 - الشيخ علي بن عبدالله البحراني.pdf
15.1M
بسم الله
📚📚#معرفی_کتاب
📖منار الهدی في النص علی إمامة الأئمة الاثنیعشر(ع)
🔺کتاب «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» از سه جهت (ادبی و تاریخی و کلامی) اهمیت دارد. او از علاقمندان و پیروان مکتب کلامی بغداد است که درباره خلافت پیامبر معتقدند اولا از طرف خداوند و پیامبرش نصی درباره #خلافت، اعلام نشده نبود و مساله تعیین جانشین به امت واگذار شده بود و ثانیا امت در انتخاب خلیفه خطا کردند و علی بن ابی طالب را که به خاطر فضائلش استحقاق بیشتری برای جانشینی بلافصل داشت، کنار نهادند.
✍️عالمان امامیه در نقد ادعای #ابن_ابی_الحدید (که نصی درباره خلافت پیامبر نداریم) آثار متعددی تألیف کرده اند.
◀️یکی از آنها کتاب #منار_الهدی تالیف شیخ #علی_بحرانی است که در دو مجلد تصحیح و منتشر شده است.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه کلمه إحکام در #خطبه_108
🔹#کلمه_إحکام به معنای کاری را با اتقان و استحکام و دقت انجام دادن است. بیتوجهی به این نکته لغوی در ترجمه برخی فرازهای نهجالبلاغه مانع از کامیابی مترجمان در انتقال دقیق معنا به زبان فارسی شده است.
🔸مثلا در وصف #پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «طبیبٌ دوّار بطبّه قد اَحکَمَ مراهمَه».
🔺در جمله «قد اَحکَمَ مَراهِمَه» سخن از این نیست که پیامبر برای دردهای مردم داروهایی را آماده کرده بود، سخن از این است که "داروهایش را متقن و اثربخش کرده بود". بین این دو معنا (آماده کردن دارو و اثربخش کردن دارو) تفاوت دقیقی وجود دارد که در بسیاری از ترجمهها منعکس نشده است.
↩️پ ن:
کاش آنان که دغدغه های پیامبرانه دارند (معلمان، محققان، اصلاحگران جامعه، وعاظ دینی و ...) بیش (و پیش) از آنکه به انجام وظیفه خودشان بیندیشند به اثربخشی و اتقان عمل بیندیشند. اینکه من وظیفهام را انجام بدهم، خیلی خوب است اما پیامبرانه نیست. پیامبرانگی عمل به این است که متقن انجام شود.
⏺راستی آیا آنان که در جمهوری اسلامی شغلهای متعدد دارند، وظایف همهی مشاغلشان را به صورت "متقن" انجام میدهند؟🤔
#با_مترجمان_نهج، شماره49
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵بایستههای شبههزدایی و نجات فکری جوانان
➖ثمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِم مِثْلَ الَّذِي الْتَبَسَ عَلَيْهِمْ فَكَانَ إِحْكَامُ ذَلِكَ عَلَى مَا كَرِهْتُ مِنْ تَنْبِيهِكَ لَهُ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ إِسْلَامِكَ إِلَى أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة (#نامه_31)
➖آنگاه ترسیدم اموری که مردم به خاطر هوا و هوسها و اجتهادات شخصیشان در آن به اختلاف افتادهاند، بر تو مشتبه شود، همانطور که بر خودشان نیز مشتبه شد. برای همین [به این نتیجه رسیدم که کوشیدن برای] استحکام عقایدت، با همه آنکه هشدار دادن [و امر و نهی کردن جوانان] را نمیپسندم، بهتر از آن است که در جریانی رهایت کنم که در آن از هلاکت تو بیمناکم.
⏺نکات:
1️⃣هشدار دادن و امر و نهی کردن جوانان ذاتاً امر ناپسندی است که باید با ملاحظه اهم و مهم انجام شود(مَا كَرِهْتُ مِنْ تَنْبِيهِكَ لَهُ).
2️⃣اصلاح عقاید و باورهای جوانان به صورت متقن و با استحکام (إحکام ذلک) در یک عصر شبههزده امری ضروری است.
3️⃣قصد و باور کسی که در صدد اصلاح و استحکام عقاید جوانان است، باید مبتنی بر اشفاق و همدلی باشد (أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْك) نه مبتنی بر سرزنش و مچگیری و توبیخ.
4️⃣قصد و نیت همدلانه کافی نیست باید زبان و گفتار کسی که در صدد اصلاح فرهنگی و شبههزدایی است نیز زبان همدلانه باشد (اشْفَقْتُ + لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة)
5️⃣باور کنیم که انحراف از عقاید حق و شبههزدگی به مثابه هلاکت جوانان است(لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة).
6️⃣انحرافات فرهنگی پس از پیامبر ریشه در دو امر داشت: هوا و هوس نخبگان و اجتهادات شخصی آنان در برابر نصوص (اخْتَلَفَ النَّاسُ... مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِم)
#با_معارف_نهج، شماره 132
https://eitaa.com/banahjolbalaghe