هدایت شده از زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
قسمت ۲،.mp3
2.93M
🔖#نمونه_شو:
🔶 به نظرتون چی میتونه معنابخشِ زندگی باشه؟!
◀️ آدم عاشق حاضره خودش #رنج بکشه ولی به معشوقش آسیبی نرسه!
🎙برگزیده کلاس نمونهشو
📚سرکار خانم نظری
#عشق
#معنای_زندگی
#قسمت_دوم
#پادکست
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔️https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
هدایت شده از زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #اتفاقی_که_منتظرش_بودم:
🔰 #قسمت_دوم:
پیاده شدیم،
همونجا بیرون اردوگاه برای زائران اسفند دود کردن و خوشامد گفتن،
اون جمله که #حقیقتش برام مسجل بود، رمزآلود بودن و تاریکی شب، بوی خوش اسفند ، شور و شوق زائران و استقبال گرم خادمان شهدا ، #دعوت_کنندگی خوبی برای دلم داشت .😊
کوله هامون رو تحویل گرفتیم و از سردر عبور کردیم و از یک مسیر باریک به سمت پشت ساختمان اردوگاه رفتیم تا وضو بگیریم،
زودتر از بقیه از وضو خانه خارج و توی حیاط منتظرشون شدم،
با کنجکاوی به محوطه اردوگاه که اطرافش خالی از ساختمان و #شلوغی_های شهر بود نگاه کردم و با خودم گفتم
یعنی تو روزهای آینده چی در انتظارمونه ؟
آیا احوالم موقع برگشت با حالا فرق می کنه؟
دوست داشتم فرق کنه، این #من رو، برده بودم اونجا که تغییر کنه...
یادمه چند سال پیش که می خواستم از طرف #دانشگاه به اردوی #راهیان_نور برم و پدر و مادرم اجازه ندادن،
یکی از همکلاسی هام به نام فرزانه که خیلی هم مذهبی نبود به هوای سفر و #خوش_گذرونی با دوستانش راهی شد ،البته هدف من هم غیر از این نبود☺️
بعد از سفر، وقتی به خوابگاه رسیدن، به اتاقش رفتم ولی انقدر #منقلب شده بود که نتونست چیز زیادی از خاطراتش تعریف کنه ،
زمانی که اسم #فکه رو می آورد به معنای واقعی به پهنای صورت اشک می ریخت و من #مبهوت از احساسی که #پاکی و عمیق بودنش رو با تمام وجودم درک می کردم،😢
از همون سال ها اون #ابهام توی ذهنم مونده بود و می خواستم بدونم چی به فرزانه گذشته که با زبان، قادر به بیان کردن نبود.
از جایی که ایستاده بودم یک فضای مربع شکل که چند متری ازش فاصله داشتم و نمی دونستم دقیقا کدام قسمت محوطه قرار گرفته توجهم رو جلب کرد،
ادامه دارد....
#دهه_فجر
#داستان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
#قسمت_دوم
از چادر متنفر بودم!
چادر را دوست نداشتم. اصلا از چادر متنفر بودم.
مانتو کوتاه، شلوار تنگ و موهای رها روی شانه ام آن چیزی بود که به من اعتماد به نفس میداد. به نظرم من اینطوری زیبا بودم.
برادرهایم اصرار داشتند که چادر بپوشم و حجابم را رعایت کنم، اما من مقابل این سختگیری ها کوتاه نمیآمدم. هر کاری میکردم که زیربار حرف هایشان نروم. چندباری هم چادرهایی که برایم خریده بودند را پاره کردم.گفتم من به هیچ وجه چادر نمیپوشم!
وقتی دوست هایم را میدیدم که هرطور دلشان میخواهد لباس میپوشند و هر جا دوست دارند میروند. من هم میخواستم آزاد باشم. قبول داشتم کارهایشان درست نبود و جاهایی که میرفتند اصلا مناسب نبود، اما دلم میخواست مثل آنها باشم.
ادامه دارد . . .
#بنات_الزینب
#امام_زمان
#حجاب
سلاااااااام دوسِتان عزیز...
عرضم به خدمت شما که جلسه ی قبل گفتیم برای اینکه بتونیم نیمه ی گمشدمون رو همچین پیداش کنیم باید اول خودمون رو بشناسیم 😌
به حضورتون برسونم که خودشناسی ابعاد زیادی داره :
اعتقادی و مذهبی
اخلاقی
فرهنگی
اقتصادی
سیاسی
خانواده
اجتماعی
ظاهری
هوش
تحصیلی
خصلت های شخصیتی
سلیقه ها
اگه یه گوشه چشمی به جلسه پیش داشته باشیم گفتیم باید یه سری سوالات از خودمون بپرسیم که به خودشناسی برسیم حالا یه سری سوالات داریم در ابعاد اعتقادی و مذهبی مثلِ:
- خدا در زندگی من چه جايگاهی داره؟!
ـ خط قرمزهای اعتقادی و مذهبی من چیه؟!
-حد تقیدات مذهبی من چه حد هس و اصولاً چقدر این مسائل برام مهمه؟!
ـ واجبات دینی، محرمات و مستحب برای من در چه درجه ی اهمیتی هستند؟!
ـ توسل به ائمه چه جایگاهی در زندگی من داره؟!
بشینین قشنگ به این سوالات فکر کنید و به جواب برسید نبینم سرسری ازش میگذریااا اگه الان ساده ازش بگذری بعدا همینجوری برات سرسری رد نمیشه و ...
شما رو با این سوالا تنها میزارم تا جلسه ی بعدی ، همون جریانِ این داستان ادامه دارد و این حرفا 😎😌
#معیار_انتخاب_همسر
#خودشناسی
#قسمت_دوم
❤️@banatozeynab❤️