eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
12هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
1هزار ویدیو
55 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
روی تختش میشینم و با دست تکونش میدم. بازم بیدار نمیشه... مجبور میشم لحاف رو بکشم پایین...با دیدنش جا میخورم.آخه مگه آدم موقع خواب همچین آرایشی میکنه؟ یهو لبخند به لبم میاد...حتما به عمد تماسامو جواب نداده تا من بیام پیشش...واسه همینم آرایش کرده.انصافا هم خوشگل شده... با دست تکونش میدم و میگم: – عزیزم آقاییت اومده ها... چشماشو باز میکنه و با خمیازه میگه: +تویی محمدطاها؟ یهو انگار که یه چیزی یادش بیاد؛ سرشو میبره زیر لحاف و با التماس میگه: +محمدطاها تو رو خدا برو بیرون... با تعجب میگم: –واسه چی؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1 😍♥️
♥️ زهرا دختر مقید مذهبی که از بچگی شیرینی خورده ی پسرخاله ش سعید هست اما شب خواستگاری برخلاف میل زهرا، خیلی ناگهانی سعید همه چیزو بهم میزنه. از قضا یه پسر مذهبی به خواستگاری زهرا میاد که دلباخته زهراست، وقتی سعید متوجه میشه غیرتی میشه و....😮 http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1 😍♥️ 🌸🍃 کلی‌رمان‌کامل‌شده‌توکانالہ‌باخیال‌راحت‌بخونین😍
سابقه گسترده طلایی💛
_خانم فلاح؟؟ دستپاچه شدم خودش بود برگشتم طرفش دیدم سربه زیر وایساده و یه تسبیح عقیق تودستشه حس کردم
💕 زهرا دختر مقید مذهبی که از بچگی شیرینی خورده ی پسرخاله ش سعید هست اما شب خواستگاری برخلاف میل زهرا، خیلی ناگهانی سعید همه چیزو بهم میزنه. از قضا یه پسر مذهبی به خواستگاری زهرا میاد که دلباخته زهراست، وقتی سعید متوجه میشه غیرتی میشه و....😮 http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1 😍♥️ ....♥️♥️ 🌸🍃
عاشقونه اے‌ناب نگاهِ خیره اش نصیب من شد.چیه؟نگا نگا میکنی !دوس دارم مشکلیه ؟آره من دوس ندارم،خندید ! برخلاف همیشه که وقتی مخالفت میکردم یا عربده هایش میکشی یاضربِ دستش رانشانم می داد اینبارخندید و نطقش را ازسر گرفت :مهم نیست نگاهی به ساعتش انداخت وگفت:دقیقاً از۳۶ ساعت دیگه یادت میدم بایدچی دوس داشته باشی ونداشته باشی جوجو... وقتی جز سری پائین افتاده چیزی ندید دوباره شروع کرد و اینبار حرفهایی زد که خون را در رگهایم به انجماد رساند مردکِ عقده ای ! فردامیرم واست حلقه میخرم،بعدش دیگه باس بریم دنبال اصولِ زندگیِ زناشویی و.. خدایا رحم کن امشب این کفتار زالو صفت رو خفه نکنم ! - البت امروز رفتم یه چیزایی خریدم ، یه سِتِ ... ولی طاقت نیاوردم و درحالی که عرقِ شرم تمامِ تنم را در برگرفته بود ودستهایم ازفشار استرس وناراحتی میلرزید از جا برخاسته و بی توجه به عاقبت کارم به دراتاق اشاره کردم : لطفاً برو بیرون چی ؟؟همین که شنیدی ...وقتی ... وقتی نمیتونی حرمت این خونه و من و مادری که تازه از دنیا رفته رو نگه داری بهتره بری بیرون ! https://eitaa.com/joinchat/1890648145C6bbf7db06c 😍♥️ 😍😍
عاشقونه اے‌ناب نگاهِ خیره اش نصیب من شد.چیه؟نگا نگا میکنی !دوس دارم مشکلیه ؟آره من دوس ندارم،خندید ! برخلاف همیشه که وقتی مخالفت میکردم یا عربده هایش میکشی یاضربِ دستش رانشانم می داد اینبارخندید و نطقش را ازسر گرفت :مهم نیست نگاهی به ساعتش انداخت وگفت:دقیقاً از۳۶ ساعت دیگه یادت میدم بایدچی دوس داشته باشی ونداشته باشی جوجو... وقتی جز سری پائین افتاده چیزی ندید دوباره شروع کرد و اینبار حرفهایی زد که خون را در رگهایم به انجماد رساند مردکِ عقده ای ! فردامیرم واست حلقه میخرم،بعدش دیگه باس بریم دنبال اصولِ زندگیِ زناشویی و.. خدایا رحم کن امشب این کفتار زالو صفت رو خفه نکنم ! - البت امروز رفتم یه چیزایی خریدم ، یه سِتِ ... ولی طاقت نیاوردم و درحالی که عرقِ شرم تمامِ تنم را در برگرفته بود ودستهایم ازفشار استرس وناراحتی میلرزید از جا برخاسته و بی توجه به عاقبت کارم به دراتاق اشاره کردم : لطفاً برو بیرون چی ؟؟همین که شنیدی ...وقتی ... وقتی نمیتونی حرمت این خونه و من و مادری که تازه از دنیا رفته رو نگه داری بهتره بری بیرون ! https://eitaa.com/joinchat/1890648145C6bbf7db06c 😍♥️ 😍😍
سابقه گسترده طلایی💛
_الان‌که وقت این حرف ها نیست. زهرا خانم کجای دستتون درد میکنه. به سختی گفتم: مُچش حمید رو کنار زد و
حمید زیر بازوم رو گرفت به آرومی بین هق هق گریم به اعتراض بهش گفتم _چرا گذاشتی بهم دست بزنه متعجب نگاهم کرد _چی؟! با چشم‌ به برادر زینب اشاره کردم که متوجه منظورم شد و با تن صدای اردمی گفت _بابا علی دکتره. کارش همینه http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1 مچ دختره در رفته پسره میخواست بندازه سر جاش،یک دل نه صد دل عاشقش میشه😂😍 😍 🌸🌱