eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
12هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
1هزار ویدیو
55 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
پارت۳۲۸ 🔰 دیگه درد نداشتم وفقط صدای قلبم بود. بوی دیوونم کرد. به این که من روتوی ❤️بگیره، ازخودش دورنکنه نیازداشتم ،آروم گفتم: –آرش میترسم بلایی سرت بیاد😢 بانگاه رضایتمندی سرمو رو اش فشارداد: – سربه هواباید بلاسرش بیاد دیگه،حقشه.این مدت داشتن تعقیبمون می کردن،من نفهمیدم. زیرگوشم باهمون زمزمه کرد:تقصیرخودته که سربه هوام کردی😉 سرش روتکیه دادبه سرم وگفت: –دیگه نمیزارم اذیتت کنن 🙈😅 http://eitaa.com/joinchat/2048065560Ccaa224f9a0 وپر 😍
باید اون بچه رو سقط کنی چی داری میگی ناصر؟ میخوای بچمونو بکشی! گوش کن نرگس تو فقط دوازده سالته، حیف نباشه از الان دنبال بچه داری باشی؟ . باید کاری میکردم . هیچ کسی از من حمایت نمی کرد . مامانمم که حامیم بود کاری ازش برنمیومد. خدایا کمکم کن. صبر کردم تا بره. یه ساک برداشتم یه خورده خوراکی ، یه پتو مسافرتی برداشتم . از اضطراب تا صبح نخوابیدم . بعد نماز صبح که هوا گرگ و میش شد از خونه فرار کردم . اومدم پشت ... https://eitaa.com/joinchat/1335361580Cc57190d80f
از دور دیدمش که سوار ماشینش میشد دویدم و قبل از اینکه در ماشین رو ببنده صداش کردم: آقا... آقا نفسم بیش از این کفاف نداد چندبار عمیق و پشت هم نفس کشیدم بلکه بتونم حرف بزنم سر برگردوند و با دیدن وضعیت عجیبم از ماشین پیاده شد: چیزی شده خانوم؟ _بله... یه ماشین دنبالمه سه... سه تا کوچه رو یه نفس... دویدم... هیچ کس نبود شما... فقط شما رو دیدم اینجا خیلی خلوته میشه خواهش کنم منو تا یه مسیر شلوغ برسونید؟! http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 رمان "شُعله"🔥 رسید😍
🔴ماجرای‌دختری‌بنام‌شعله از دور دیدمش که سوار ماشینش میشد دویدم و قبل از اینکه در ماشین رو ببنده صداش کردم: آقا... نفس نفس زنان ایستادم. سر برگردوند و با دیدن وضعیت عجیبم از ماشین پیاده شد: چیزی شده خانوم؟ _بله... یه ماشین سه تا کوچه رو یه نفس... دویدم... هیچ کس نبود... شما... فقط شما رو دیدم اینجا خیلی خلوته.... میشه خواهش کنم منو تا یه مسیر شلوغ برسونید؟! https://eitaa.com/joinchat/1611202753C21e1e81e4a